Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
اسرائیل در حوزه بحران آب چه کمکی به ایران میتواند انجام دهد؟
مروری بر مقالهی دکتر شیرین گلی در «فریدون»
علیرضا کیانی، سردبیر «فریدون» در اینجا به معرفی مقالهی شیرین گلی در حوزه بحران آب میپردازد.
شیرین گلی، متخصص مهندسی محیط زیست، دکترای خود را از دانشگاه نوادا، رینو در ایالات متحده آمریکا دریافت کرده و بهعنوان مشاور و پژوهشگر در طراحی و اجرای پروژههای تصفیه آب و فاضلاب در چندین ایالت آمریکا نقش داشته است. همچنین، شیرین گلی سابقه همکاری با مدیران ارشد فدراسیون محیط زیست آب (WEF) و انجمن بینالمللی آب (IWA) را در کارنامه دارد.
در این مقاله در «فریدون»، شیرین گلی به بحران آب در ایران میپردازد و راهکارهایی برای مقابله با این بحران و بهبود وضعیت منابع آبی ارائه میدهد.
صورت کامل این ویدئو را در کانال یوتیوب «فریدون» ببینید:
https://www.youtube.com/watch?v=kqXpMiLf05I&t=73s
این مقاله را میتوانید در وبسایت «فریدون» در اینجا بخوانید:
https://www.fereydoun.org/articles/water-crisis
این یادداشت در پاییز ۲۵۸۳ شاهنشاهی (۱۴۰۳) در «فریدون» منتشر شده بود.
@fereydoun_magazine
اسرائیل در حوزه بحران آب چه کمکی به ایران میتواند انجام دهد؟
مروری بر مقالهی دکتر شیرین گلی در «فریدون»
علیرضا کیانی، سردبیر «فریدون» در اینجا به معرفی مقالهی شیرین گلی در حوزه بحران آب میپردازد.
شیرین گلی، متخصص مهندسی محیط زیست، دکترای خود را از دانشگاه نوادا، رینو در ایالات متحده آمریکا دریافت کرده و بهعنوان مشاور و پژوهشگر در طراحی و اجرای پروژههای تصفیه آب و فاضلاب در چندین ایالت آمریکا نقش داشته است. همچنین، شیرین گلی سابقه همکاری با مدیران ارشد فدراسیون محیط زیست آب (WEF) و انجمن بینالمللی آب (IWA) را در کارنامه دارد.
در این مقاله در «فریدون»، شیرین گلی به بحران آب در ایران میپردازد و راهکارهایی برای مقابله با این بحران و بهبود وضعیت منابع آبی ارائه میدهد.
صورت کامل این ویدئو را در کانال یوتیوب «فریدون» ببینید:
https://www.youtube.com/watch?v=kqXpMiLf05I&t=73s
این مقاله را میتوانید در وبسایت «فریدون» در اینجا بخوانید:
https://www.fereydoun.org/articles/water-crisis
این یادداشت در پاییز ۲۵۸۳ شاهنشاهی (۱۴۰۳) در «فریدون» منتشر شده بود.
@fereydoun_magazine
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
نسبت «پروژه شکوفایی ایران» با فرایند براندازی جمهوری اسلامی
سعید قاسمینژاد در گفتگوی ۱۱ از «نگاه فریدون» درباره «پروژه شکوفایی ایران» نیز توضیح میدهد.
صورت کامل این گفتگو را در کانال یوتیوب «فریدون» تماشا کنید:
https://youtu.be/lsceE3TkAYA?si=NrH_l7JMBdLfFc1s
@fereydoun_magazine
نسبت «پروژه شکوفایی ایران» با فرایند براندازی جمهوری اسلامی
سعید قاسمینژاد در گفتگوی ۱۱ از «نگاه فریدون» درباره «پروژه شکوفایی ایران» نیز توضیح میدهد.
صورت کامل این گفتگو را در کانال یوتیوب «فریدون» تماشا کنید:
https://youtu.be/lsceE3TkAYA?si=NrH_l7JMBdLfFc1s
@fereydoun_magazine
.
الهه بقراط، سردبیر کیهان لندن: «ایران قبل از انقلاب برای زنان یکی از امنترین کشورها بود»
الهه بقراط، در بخشی از گفتگوی خود با فصلنامه «فریدون» میگوید:
«حکومت پهلوی مدافع حقوق ما بود، مدافع امنیت ما بود. من همیشه برای کسانی که اصلا آن دوران را ندیدهاند و خیلیهای دیگر هم که احتمالا مخالف حکومت پادشاهی بودهاند، اینها را میگویم. ایران، قبل از انقلاب برای زنان یکی از امنترین کشورها بود. من به شخصه به عنوان یک دختر جوان، در کوه، روستا، نصفهشب در جاده شمال، بدون مشکل تردد میکردم. در سفر تنها با اتوبوس و بنزهای کرایه شمال یا هر استان دیگر، شما اصلا احساس خطر نمیکردید.
الان که یادش میافتم میگویم عجب کاری! ممکن بود هر بار خطری پیش بیاید ولی شما میبایست آن خطرها را دستکم در مطبوعات هم میدیدید! ولی وجود نداشت. شما الان جنایتهای نوظهوری میبینید که فقط تخیل فیلمسازها ممکن است بتواند چنین فجایعی را در ذهن پرورش دهد.
بنابراین برای دفاع از زنان ایران که امروز احساس امنیت نمیکنند، هم از طرف حکومت و متاسفانه هم از طرف جامعه، فقط آن نظام حقوقی و آن قدرت دولتی مقتدری که شما گفتید لازم است که بایستد و از حقوق بشر جامعهاش دفاع کند. چنین نظامی میتواند آن امنیت را به وجود بیاورد. به همین دلیل موضوع آزادی و امنیت به همدیگر گره خورده و وقتی صحبت حجاب و لباس میشود این موارد را هم باید در نظر داشت.
شما وقتی به موضوع حجاب عمیق نگاه کنید، میبینید فقط این یک تکه پارچه و پوشش اختیاری نیست، موضوع اختیار و امنیت است. چطور شما میتوانید با دامن کوتاه با لباسی که راحتید در جامعه ۵۰ سال پیش راه بروید و احساس امنیت کنید ولی الان با همان حجاب اسلامی در خیابان احساس امنیت نداشته باشید! هم از جانب متعصبین مذهبی و ماموران حکومت و هم از جانب نظم حقوقی و خود نهادهای حکومتی».
———————
- لینک گفتگو با عنوان: «پادشاهی پهلوی مدافع آزادی و امنیت زنان بود»:
https://www.fereydoun.org/Interviews/03080
@fereydoun_magazine
الهه بقراط، سردبیر کیهان لندن: «ایران قبل از انقلاب برای زنان یکی از امنترین کشورها بود»
الهه بقراط، در بخشی از گفتگوی خود با فصلنامه «فریدون» میگوید:
«حکومت پهلوی مدافع حقوق ما بود، مدافع امنیت ما بود. من همیشه برای کسانی که اصلا آن دوران را ندیدهاند و خیلیهای دیگر هم که احتمالا مخالف حکومت پادشاهی بودهاند، اینها را میگویم. ایران، قبل از انقلاب برای زنان یکی از امنترین کشورها بود. من به شخصه به عنوان یک دختر جوان، در کوه، روستا، نصفهشب در جاده شمال، بدون مشکل تردد میکردم. در سفر تنها با اتوبوس و بنزهای کرایه شمال یا هر استان دیگر، شما اصلا احساس خطر نمیکردید.
الان که یادش میافتم میگویم عجب کاری! ممکن بود هر بار خطری پیش بیاید ولی شما میبایست آن خطرها را دستکم در مطبوعات هم میدیدید! ولی وجود نداشت. شما الان جنایتهای نوظهوری میبینید که فقط تخیل فیلمسازها ممکن است بتواند چنین فجایعی را در ذهن پرورش دهد.
بنابراین برای دفاع از زنان ایران که امروز احساس امنیت نمیکنند، هم از طرف حکومت و متاسفانه هم از طرف جامعه، فقط آن نظام حقوقی و آن قدرت دولتی مقتدری که شما گفتید لازم است که بایستد و از حقوق بشر جامعهاش دفاع کند. چنین نظامی میتواند آن امنیت را به وجود بیاورد. به همین دلیل موضوع آزادی و امنیت به همدیگر گره خورده و وقتی صحبت حجاب و لباس میشود این موارد را هم باید در نظر داشت.
شما وقتی به موضوع حجاب عمیق نگاه کنید، میبینید فقط این یک تکه پارچه و پوشش اختیاری نیست، موضوع اختیار و امنیت است. چطور شما میتوانید با دامن کوتاه با لباسی که راحتید در جامعه ۵۰ سال پیش راه بروید و احساس امنیت کنید ولی الان با همان حجاب اسلامی در خیابان احساس امنیت نداشته باشید! هم از جانب متعصبین مذهبی و ماموران حکومت و هم از جانب نظم حقوقی و خود نهادهای حکومتی».
———————
- لینک گفتگو با عنوان: «پادشاهی پهلوی مدافع آزادی و امنیت زنان بود»:
https://www.fereydoun.org/Interviews/03080
@fereydoun_magazine
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
فاجعه بندرعباس از دید یک متخصص مهندسی شیمی
گفتگو با دکتر بهمن خبیری
از فاجعه بندرعباس بیش از یک ماه میگذرد. انفجار اسکله «شهید رجایی» بعد از ظهر روز شنبه ۶ اردیبهشت ۲۵۸۴ شاهنشاهی (۱۴۰۴) رخ داد.
در کانال یوتیوب «فریدون» در ۱۲ اردیبهشت ۲۵۸۴ شاهنشاهی (۱۴۰۴) گفتگویی با بهمن خبیری ضبط کرده بودیم که متاسفانه و بنا به مشکلات فنی تاکنون امکان بارگذاری آن در این کانال را نداشتیم.
گرچه اطلاعات ایشان محدود به بازه زمانی خاص نبوده و در قبال توضیح پیرامون آن فاجعه، همیشه سودمند است.
بهمن خبیری در اینجا از دید یک متخصص مهندسی شیمی، فرای ابعاد سیاسی مسئله تلاش میکند با نگاهی علمیتر این فاجعه را بررسی کند و از آن پلی بزند به تفاسیر سیاسی که از آن دادههای علمی میتوان اخذ کرد.
لینک گفتگوی کامل در کانال یوتیوب «فریدون»:
https://www.youtube.com/watch?v=r8m37ofzyxo&t=1041s
@fereydoun_magazine
فاجعه بندرعباس از دید یک متخصص مهندسی شیمی
گفتگو با دکتر بهمن خبیری
از فاجعه بندرعباس بیش از یک ماه میگذرد. انفجار اسکله «شهید رجایی» بعد از ظهر روز شنبه ۶ اردیبهشت ۲۵۸۴ شاهنشاهی (۱۴۰۴) رخ داد.
در کانال یوتیوب «فریدون» در ۱۲ اردیبهشت ۲۵۸۴ شاهنشاهی (۱۴۰۴) گفتگویی با بهمن خبیری ضبط کرده بودیم که متاسفانه و بنا به مشکلات فنی تاکنون امکان بارگذاری آن در این کانال را نداشتیم.
گرچه اطلاعات ایشان محدود به بازه زمانی خاص نبوده و در قبال توضیح پیرامون آن فاجعه، همیشه سودمند است.
بهمن خبیری در اینجا از دید یک متخصص مهندسی شیمی، فرای ابعاد سیاسی مسئله تلاش میکند با نگاهی علمیتر این فاجعه را بررسی کند و از آن پلی بزند به تفاسیر سیاسی که از آن دادههای علمی میتوان اخذ کرد.
لینک گفتگوی کامل در کانال یوتیوب «فریدون»:
https://www.youtube.com/watch?v=r8m37ofzyxo&t=1041s
@fereydoun_magazine
.
«در سالهای اخیر، ما حتی با یک فروپاشی امنیتی در درون ساختار جمهوری اسلامی مواجه هستیم؛ بهویژه در مرزهای شرقی کشور. در مقابل، شاهد رشد روزافزون اقبال عمومی به پادشاهی پهلوی هستیم؛ موضوعی که آنها بهتر از هر کسی رصد میکنند.
در واکنش به این روند، بهجای پاسخگویی به ناکامیهای خود، تلاش کردهاند با دست گذاشتن روی برخی وقایع تاریخی در دوره پهلوی، آن را ناکارآمد جلوه دهند و از آنها در راستای تخریب این دوره استفاده کنند.
اما واقعیت این است که نهتنها بسیاری از این ادعاها جعلی و تحریفشدهاند، بلکه اساسا لازم است برای نسل جوان امروز، روشن کنیم که واقعیت میدانی این وقایع چه بوده است. چه زمینهای داشتهاند؟ چه مذاکراتی در پشت صحنه انجام گرفته؟ و ریشه این مسائل کجاست؟
نکتهای که در آغاز باید روشن کنیم، این است که عمده مسائل مرزی که در دوران پهلوی با آن مواجه بودیم، میراث بهجامانده از دورههای پیشین بود؛ از جمله دوره قاجار. چه در شمالغرب، چه در جنوبغرب، چه در شمالشرق و چه در جنوبشرق، ما با مشکلات یا اختلافهای مرزیای مواجه بودیم که یا حلنشده باقی مانده بودند یا اصلا بهدرستی تعیین تکلیف نشده بودند.
پس باید تاکید کنیم: هیچیک از مشکلات مرزی که امروزه جریان ۵۷ به پهلوی نسبت میدهد، زاییدهی آن دوران نیست. اینها مشکلاتی است که از دوره قاجار به پهلوی به ارث رسیده بود و دولتهای پهلوی صرفا درگیر ساماندهی به آنها بودند».
---
برگرفته از گفتگو با وحید بهمن در شماره ۹ «فریدون»
وحید بهمن در این گفتگو که از سوی علیرضا کیانی انجام گرفت، تلاش کرد در پاسخ به پروپاگاندای جمهوری اسلامی و بخشی دیگر از پنجاهوهفتیها، تلاش پادشاهی پهلوی در پدافند از مرز و ارض ایران را برشمارد.
در این راستا او به به صورت تفصیلی مسائل مورد بحث و گفتگو، چون قرهسو، کوه آرارات کوچک، مرز قطور، دشت ناامید، بحرین را مورد مداقه قرار داد.
این گفتگو را میتوانید اینجا در وبسایت «فریدون» بخوانید:
https://www.fereydoun.org/Interviews/pahlavi-dynasty
@fereydoun_magazine
«در سالهای اخیر، ما حتی با یک فروپاشی امنیتی در درون ساختار جمهوری اسلامی مواجه هستیم؛ بهویژه در مرزهای شرقی کشور. در مقابل، شاهد رشد روزافزون اقبال عمومی به پادشاهی پهلوی هستیم؛ موضوعی که آنها بهتر از هر کسی رصد میکنند.
در واکنش به این روند، بهجای پاسخگویی به ناکامیهای خود، تلاش کردهاند با دست گذاشتن روی برخی وقایع تاریخی در دوره پهلوی، آن را ناکارآمد جلوه دهند و از آنها در راستای تخریب این دوره استفاده کنند.
اما واقعیت این است که نهتنها بسیاری از این ادعاها جعلی و تحریفشدهاند، بلکه اساسا لازم است برای نسل جوان امروز، روشن کنیم که واقعیت میدانی این وقایع چه بوده است. چه زمینهای داشتهاند؟ چه مذاکراتی در پشت صحنه انجام گرفته؟ و ریشه این مسائل کجاست؟
نکتهای که در آغاز باید روشن کنیم، این است که عمده مسائل مرزی که در دوران پهلوی با آن مواجه بودیم، میراث بهجامانده از دورههای پیشین بود؛ از جمله دوره قاجار. چه در شمالغرب، چه در جنوبغرب، چه در شمالشرق و چه در جنوبشرق، ما با مشکلات یا اختلافهای مرزیای مواجه بودیم که یا حلنشده باقی مانده بودند یا اصلا بهدرستی تعیین تکلیف نشده بودند.
پس باید تاکید کنیم: هیچیک از مشکلات مرزی که امروزه جریان ۵۷ به پهلوی نسبت میدهد، زاییدهی آن دوران نیست. اینها مشکلاتی است که از دوره قاجار به پهلوی به ارث رسیده بود و دولتهای پهلوی صرفا درگیر ساماندهی به آنها بودند».
---
برگرفته از گفتگو با وحید بهمن در شماره ۹ «فریدون»
وحید بهمن در این گفتگو که از سوی علیرضا کیانی انجام گرفت، تلاش کرد در پاسخ به پروپاگاندای جمهوری اسلامی و بخشی دیگر از پنجاهوهفتیها، تلاش پادشاهی پهلوی در پدافند از مرز و ارض ایران را برشمارد.
در این راستا او به به صورت تفصیلی مسائل مورد بحث و گفتگو، چون قرهسو، کوه آرارات کوچک، مرز قطور، دشت ناامید، بحرین را مورد مداقه قرار داد.
این گفتگو را میتوانید اینجا در وبسایت «فریدون» بخوانید:
https://www.fereydoun.org/Interviews/pahlavi-dynasty
@fereydoun_magazine
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
غنیسازی جمهوری اسلامی به سود منافع ملی ایران نیست
سعید قاسمینژاد در گفتگوی ۱۱ از «نگاه فریدون»
صورت کامل این گفتگو را در کانال یوتیوب «فریدون» تماشا کنید:
https://youtu.be/lsceE3TkAYA?si=XMVFoW0IB6aPbCA-
@fereydoun_magazine
غنیسازی جمهوری اسلامی به سود منافع ملی ایران نیست
سعید قاسمینژاد در گفتگوی ۱۱ از «نگاه فریدون»
صورت کامل این گفتگو را در کانال یوتیوب «فریدون» تماشا کنید:
https://youtu.be/lsceE3TkAYA?si=XMVFoW0IB6aPbCA-
@fereydoun_magazine
*این یادداشت در دیماه ۲۵۸۳ (۱۴۰۳) نوشته شده بود.
ایران و اسرائیل: متحدانی طبیعی و دشمنانی غیرعادی
در این یادداشت، سعید قاسمینژاد و جاناتان سایح، به بررسی روابط ایران و اسرائیل در یک نگاه تاریخی پرداخته و این دو کشور را متحدانی طبیعی ارزیابی میکنند. اتحادی که به واسطهی نوع سیاستهای جمهوری اسلامی به یک دشمنی بدل شده است؛ یک دشمنی غیرعادی که هیچ سنخیتی با خواست ملت ایران ندارد.
این دو در بخشی از یادداشت خود مینویسند:
«نسل سوم ایرانیان پس از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹، که شامل نسل زد و نسل هزاره (Millennials) میشود، بهطور محکم موضعی طرفدار اسرائیل اتخاذ کردهاند. در اکتبر ۲۰۲۳، این تغییر زمانی آشکار شد که دانشآموزان در اعتراض به اجبار مسئولان مدرسه برای سر دادن شعار «مرگ بر اسرائیل»، شعار را به «مرگ بر فلسطین» تغییر دادند. بهطور مشابه، دانشجویان دانشگاه تهران در اقدامی معنادار و نمادین از راه رفتن روی پرچم نقاشیشده اسرائیل بر کف زمین خودداری کردند.
نظرسنجیهای متعدد توسط نهادهای ایرانی و بینالمللی بهطور مداوم نشان دادهاند که اکثریت ایرانیان با سیاست خارجی ضد یهودی و ضد غربی جمهوری اسلامی مخالف هستند. با توجه به کنترل شدید رژیم و ترس از مجازات، نظرسنجی در ایران ممکن است غیرقابل اعتماد باشد، اما نتایج این نظرسنجیها در طول زمان بهطور قابل توجهی ثابت باقی مانده است.
برای مثال، نظرسنجیای که وزارت خارجه اسرائیل در سال ۲۰۲۲ سفارش داد و توسط گروه ایپسوس مستقر در پاریس انجام شد، نشان داد که اکثریت ایرانیان از روابط بهتر با اسرائیل حمایت کرده و حمایت رژیم از سازمانهای تروریستی را محکوم میکنند. بهطور مشابه، یک مطالعه در سال ۲۰۲۱ توسط بنیاد پژوهشی «گروه تحلیل و سنجش نگرشها در ایران» مستقر در هلند نشان داد که اکثر ایرانیان شعار «مرگ بر اسرائیل» رژیم را رد میکنند».
-—
دکتر سعید قاسمینژاد مشاور ارشد «بنیاد دفاع از دمکراسیها» است. قاسمینژاد که در تهران و پاریس تحصیلات کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را گذراند، دکترای خود در اقتصاد مالی را از دانشگاه شهر نیویورک اخذ کرده است. «جاناتان سایح» نیز تحلیلگر «بنیاد دفاع از دموکراسیها» در مسائل سیاسی و اقتصادی خاورمیانه است.
لینک یادداشت در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/reflections/iranisrael
@fereydoun_magazine
ایران و اسرائیل: متحدانی طبیعی و دشمنانی غیرعادی
در این یادداشت، سعید قاسمینژاد و جاناتان سایح، به بررسی روابط ایران و اسرائیل در یک نگاه تاریخی پرداخته و این دو کشور را متحدانی طبیعی ارزیابی میکنند. اتحادی که به واسطهی نوع سیاستهای جمهوری اسلامی به یک دشمنی بدل شده است؛ یک دشمنی غیرعادی که هیچ سنخیتی با خواست ملت ایران ندارد.
این دو در بخشی از یادداشت خود مینویسند:
«نسل سوم ایرانیان پس از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹، که شامل نسل زد و نسل هزاره (Millennials) میشود، بهطور محکم موضعی طرفدار اسرائیل اتخاذ کردهاند. در اکتبر ۲۰۲۳، این تغییر زمانی آشکار شد که دانشآموزان در اعتراض به اجبار مسئولان مدرسه برای سر دادن شعار «مرگ بر اسرائیل»، شعار را به «مرگ بر فلسطین» تغییر دادند. بهطور مشابه، دانشجویان دانشگاه تهران در اقدامی معنادار و نمادین از راه رفتن روی پرچم نقاشیشده اسرائیل بر کف زمین خودداری کردند.
نظرسنجیهای متعدد توسط نهادهای ایرانی و بینالمللی بهطور مداوم نشان دادهاند که اکثریت ایرانیان با سیاست خارجی ضد یهودی و ضد غربی جمهوری اسلامی مخالف هستند. با توجه به کنترل شدید رژیم و ترس از مجازات، نظرسنجی در ایران ممکن است غیرقابل اعتماد باشد، اما نتایج این نظرسنجیها در طول زمان بهطور قابل توجهی ثابت باقی مانده است.
برای مثال، نظرسنجیای که وزارت خارجه اسرائیل در سال ۲۰۲۲ سفارش داد و توسط گروه ایپسوس مستقر در پاریس انجام شد، نشان داد که اکثریت ایرانیان از روابط بهتر با اسرائیل حمایت کرده و حمایت رژیم از سازمانهای تروریستی را محکوم میکنند. بهطور مشابه، یک مطالعه در سال ۲۰۲۱ توسط بنیاد پژوهشی «گروه تحلیل و سنجش نگرشها در ایران» مستقر در هلند نشان داد که اکثر ایرانیان شعار «مرگ بر اسرائیل» رژیم را رد میکنند».
-—
دکتر سعید قاسمینژاد مشاور ارشد «بنیاد دفاع از دمکراسیها» است. قاسمینژاد که در تهران و پاریس تحصیلات کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را گذراند، دکترای خود در اقتصاد مالی را از دانشگاه شهر نیویورک اخذ کرده است. «جاناتان سایح» نیز تحلیلگر «بنیاد دفاع از دموکراسیها» در مسائل سیاسی و اقتصادی خاورمیانه است.
لینک یادداشت در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/reflections/iranisrael
@fereydoun_magazine
.
عوامل جمهوری اسلامی بارها گفتهاند اگر مجبور به رفتن باشند از ایران زمین سوخته تحویل خواهند داد. اما نباید بگذاریم به این آرزو برسند. چگونه؟
مقاله «میراث ملی در کوران انقلاب؛ چه باید کرد؟» از دکتر ناصر کرمی تلاش میکند به این پرسش پاسخ دهد.
ناصر کرمی در بخشی از مقاله مینویسد:
«قطعا از لحظه فروپاشی رژیم تا استقرار کامل دولت بعدی یک دوره برزخی و ناامنی وجود خواهد داشت. دوره ای که میتواند چند هفته تا چند ماه به طول بینجامد. مشابه وضعیت عمومی ایران از ۲۲ بهمن ۵۷ تا تحکیم مجدد نهادهای دولتی در نیمه سال ۵۸.
مستندات میگویند در آن چند ماه بیشترین میزان تخریب در حوزه چشماندازهای طبیعی رخ داد و بلکه مسئله فراتر از این رفت مواردی از تصرف پارکهای ملی نیز رخ داد. داستان تسخیر دشت ارژن توسط کشاورزان بومی در اوایل سال ۵۸ را بخوانید. دشتی که قرار بود زیستگاه شیر ایرانی باشد.
ضمن اینکه فقط به مویی بند بود که صادق خلخالی با لودر روانه تخت جمشید شود به قصد ویرانی آن. چه گزارشهای دردناکی موجود است از غارت میراث تاریخی در مناطقی مثل مجموعه هگمتانه همدان یا مجموعه آپادانا در شوش.
مهمترین چاره ای که به نظر میرسد راهاندازی تشکلهای غیر دولتی توسط مردم است. به خصوص تشکلهایی با مقیاس کوچکتر و با ماموریت مشخص موضعی. یعنی به عنوان نمونه تشکلی در خراسان ماموریت خودش را مشخصا حفاظت از پارک ملی تندوره بداند، یا تشکلی در ساری وظیفه خود را مراقبت از زیستگاه گوزن زرد تعریف کند.
به همین صورت تشکلهایی در رودان و نیکشهر برای مراقبت از خرس سیاه بلوچی و تشکلی در شوش برای مراقبت از سایتهای تاریخی آپادانا و ماندانا.
چنین فعالیتهایی مطلقا جنبه سیاسی ندارند و رژیم هم فعلا اولویت خود را کنترل کنشگران سیاسی قرار داده است نه کسانی که دغدغه حفاظت از سوسن چلچراغ را دارند یا نگران سرستون های کاخ شاهی در شاهور هستند.
دوباره تاکید میشود راهاندازی چنین تشکلهایی بایستی به عنوان یک اقدام میهندوستانه از هم اکنون انجام پذیرد. گروههای داوطلب باید به سرعت ساماندهی شده و آموزش پیدا کنند. این گروهها به ویژه برای مراقبت از چشماندازهای طبیعی و میراث تاریخی و فرهنگی در وضعیت برزخی مابین فروپاشی رژیم و استقرار کامل حکومت جایگزین، بایستی مجاب شوند».
---------------
دکتر ناصر کرمی استاد گردشگری و اکوتوریسم در دانشگاههای علامه طباطبایی، آزاد شهر ری، آزاد ملایر، برگن و ترونهایم نروژ بوده است. ناصر کرمی همچنین سالها سردبیر ماهنامه جهانگردان بوده است. او نویسندهی راهیاب ایران نیز است که در انتشارات فرهنگ معاصر منتشر شده است و پرفروشترین کتاب در زمینهی جاذبههای گردشگری ایران است.
صورت کامل این مقاله را با عنوان «میراث ملی در کوران انقلاب؛ چه باید کرد» را در «فریدون» بخوانید.
لینک وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/home
@nasserkarami
عوامل جمهوری اسلامی بارها گفتهاند اگر مجبور به رفتن باشند از ایران زمین سوخته تحویل خواهند داد. اما نباید بگذاریم به این آرزو برسند. چگونه؟
مقاله «میراث ملی در کوران انقلاب؛ چه باید کرد؟» از دکتر ناصر کرمی تلاش میکند به این پرسش پاسخ دهد.
ناصر کرمی در بخشی از مقاله مینویسد:
«قطعا از لحظه فروپاشی رژیم تا استقرار کامل دولت بعدی یک دوره برزخی و ناامنی وجود خواهد داشت. دوره ای که میتواند چند هفته تا چند ماه به طول بینجامد. مشابه وضعیت عمومی ایران از ۲۲ بهمن ۵۷ تا تحکیم مجدد نهادهای دولتی در نیمه سال ۵۸.
مستندات میگویند در آن چند ماه بیشترین میزان تخریب در حوزه چشماندازهای طبیعی رخ داد و بلکه مسئله فراتر از این رفت مواردی از تصرف پارکهای ملی نیز رخ داد. داستان تسخیر دشت ارژن توسط کشاورزان بومی در اوایل سال ۵۸ را بخوانید. دشتی که قرار بود زیستگاه شیر ایرانی باشد.
ضمن اینکه فقط به مویی بند بود که صادق خلخالی با لودر روانه تخت جمشید شود به قصد ویرانی آن. چه گزارشهای دردناکی موجود است از غارت میراث تاریخی در مناطقی مثل مجموعه هگمتانه همدان یا مجموعه آپادانا در شوش.
مهمترین چاره ای که به نظر میرسد راهاندازی تشکلهای غیر دولتی توسط مردم است. به خصوص تشکلهایی با مقیاس کوچکتر و با ماموریت مشخص موضعی. یعنی به عنوان نمونه تشکلی در خراسان ماموریت خودش را مشخصا حفاظت از پارک ملی تندوره بداند، یا تشکلی در ساری وظیفه خود را مراقبت از زیستگاه گوزن زرد تعریف کند.
به همین صورت تشکلهایی در رودان و نیکشهر برای مراقبت از خرس سیاه بلوچی و تشکلی در شوش برای مراقبت از سایتهای تاریخی آپادانا و ماندانا.
چنین فعالیتهایی مطلقا جنبه سیاسی ندارند و رژیم هم فعلا اولویت خود را کنترل کنشگران سیاسی قرار داده است نه کسانی که دغدغه حفاظت از سوسن چلچراغ را دارند یا نگران سرستون های کاخ شاهی در شاهور هستند.
دوباره تاکید میشود راهاندازی چنین تشکلهایی بایستی به عنوان یک اقدام میهندوستانه از هم اکنون انجام پذیرد. گروههای داوطلب باید به سرعت ساماندهی شده و آموزش پیدا کنند. این گروهها به ویژه برای مراقبت از چشماندازهای طبیعی و میراث تاریخی و فرهنگی در وضعیت برزخی مابین فروپاشی رژیم و استقرار کامل حکومت جایگزین، بایستی مجاب شوند».
---------------
دکتر ناصر کرمی استاد گردشگری و اکوتوریسم در دانشگاههای علامه طباطبایی، آزاد شهر ری، آزاد ملایر، برگن و ترونهایم نروژ بوده است. ناصر کرمی همچنین سالها سردبیر ماهنامه جهانگردان بوده است. او نویسندهی راهیاب ایران نیز است که در انتشارات فرهنگ معاصر منتشر شده است و پرفروشترین کتاب در زمینهی جاذبههای گردشگری ایران است.
صورت کامل این مقاله را با عنوان «میراث ملی در کوران انقلاب؛ چه باید کرد» را در «فریدون» بخوانید.
لینک وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/home
@nasserkarami
.
*این گفتگو در سال گذشته، بهار ۲۵۸۳ شاهنشاهی (۱۴۰۳) انجام گرفته بود
دکتر حامد شیبانیراد، رییس کمیته اجرایی حزب «ایران نوین» در گفتگو با سعید قاسمینژاد در شماره هفتم «فریدون» بر موجهای سپسین انقلاب ملی تاکید میکند و بر تضعیف نیروهای دستگاه سرکوب تاکید میکند و یادآور میشود که این تضعیف با فشار بینالمللی رخ خواهد داد.
او در بخشی از این گفتگو چنین میگوید:
«به نظر من، مسیر به نظر من مسیر مشخصی است. چنانکه امروز خیلیها میدانند که جمهوری اسلامی با اعتراضات خیابانی و تسخیر خیابان خواهد رفت. البته امروز است که خیلیها میدانند. شاید تا دو سال پیش خیلیها تردید داشتند. نیازی نیست به مردم گفته شود باید زیر پرچم شیروخورشید متحد شد و با انیرانیها جنگید. خیلیها میدانند. نیازی نیست گفته شود تنها گفتمان رقیب اسلامگرایی، ایرانگرایی است چرا که خیلیها میدانند.
تنها نکته همان نیروهای سرکوب هستند. در تئوریهای انقلاب میگویند انقلابها مانند موج هستند. یک موج که فرو مینشیند به معنی اتمام آن نیست بلکه این بار اگر برگردد میتواند سهمگینتر بازگردد و تخریب کند. موجهای بعدی که در پیش است قطعا نیروهای سرکوب را بیشتر از این تضعیف خواهد کرد.
در این مسیر همانطور که گفتم بایستی از فشار بینالمللی برای تضعیف سران سرکوب بهره گرفت و نیز به واسطه رهبر انقلاب، شاهزاده رضا پهلوی و دیگر چهرههای پرنفوذ ملی، سران سرکوب را بایستی مدام با این تهدید روبرو کرد که اگر نمیخواهند دچار قهر مردم و ملت شوند بایستی به سوی مردم برگردند.
ضمن اینکه هرچه جمهوری اسلامی بیشتر درگیر مجادلات منطقهای شود به نظر من نیروهای سرکوب در درون کشور بیشتر تضعیف میشوند و این وظیفه نیروهای برانداز است که بتوانند از این ضعف هم استفاده کنند و پروژه تضعیف سرکوبگران را بیشتر و بیشتر پیش ببرند».
لینک گفتگو در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/Interviews/revolution
@fereydoun_magazine
*این گفتگو در سال گذشته، بهار ۲۵۸۳ شاهنشاهی (۱۴۰۳) انجام گرفته بود
دکتر حامد شیبانیراد، رییس کمیته اجرایی حزب «ایران نوین» در گفتگو با سعید قاسمینژاد در شماره هفتم «فریدون» بر موجهای سپسین انقلاب ملی تاکید میکند و بر تضعیف نیروهای دستگاه سرکوب تاکید میکند و یادآور میشود که این تضعیف با فشار بینالمللی رخ خواهد داد.
او در بخشی از این گفتگو چنین میگوید:
«به نظر من، مسیر به نظر من مسیر مشخصی است. چنانکه امروز خیلیها میدانند که جمهوری اسلامی با اعتراضات خیابانی و تسخیر خیابان خواهد رفت. البته امروز است که خیلیها میدانند. شاید تا دو سال پیش خیلیها تردید داشتند. نیازی نیست به مردم گفته شود باید زیر پرچم شیروخورشید متحد شد و با انیرانیها جنگید. خیلیها میدانند. نیازی نیست گفته شود تنها گفتمان رقیب اسلامگرایی، ایرانگرایی است چرا که خیلیها میدانند.
تنها نکته همان نیروهای سرکوب هستند. در تئوریهای انقلاب میگویند انقلابها مانند موج هستند. یک موج که فرو مینشیند به معنی اتمام آن نیست بلکه این بار اگر برگردد میتواند سهمگینتر بازگردد و تخریب کند. موجهای بعدی که در پیش است قطعا نیروهای سرکوب را بیشتر از این تضعیف خواهد کرد.
در این مسیر همانطور که گفتم بایستی از فشار بینالمللی برای تضعیف سران سرکوب بهره گرفت و نیز به واسطه رهبر انقلاب، شاهزاده رضا پهلوی و دیگر چهرههای پرنفوذ ملی، سران سرکوب را بایستی مدام با این تهدید روبرو کرد که اگر نمیخواهند دچار قهر مردم و ملت شوند بایستی به سوی مردم برگردند.
ضمن اینکه هرچه جمهوری اسلامی بیشتر درگیر مجادلات منطقهای شود به نظر من نیروهای سرکوب در درون کشور بیشتر تضعیف میشوند و این وظیفه نیروهای برانداز است که بتوانند از این ضعف هم استفاده کنند و پروژه تضعیف سرکوبگران را بیشتر و بیشتر پیش ببرند».
لینک گفتگو در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/Interviews/revolution
@fereydoun_magazine
.
در آبان ۲۵۸۱ شاهنشاهی (۱۴۰۱)، نشریه «فریدون» گفتگویی کوتاه و ویدئویی با امیریحیی آیتاللهی پیرامون «انقلاب ملی ایران و مسئله اسراییل» داشت.
او در آن گفتگو از جمله به تحلیل شعار «مرگ بر فلسطین» پرداخت که در خیابانهای ایران شنیده شده بود.
لینک ویدئوی کامل این گفتگو را در اینجا ببینید:
https://www.youtube.com/watch?v=pjCKithz5Wc
امیریحیی آیتاللهی دکترای فلسفه سیاسی را از دانشگاه فشتا در آلمان دریافت کرده است.
@fereydoun_magazine
در آبان ۲۵۸۱ شاهنشاهی (۱۴۰۱)، نشریه «فریدون» گفتگویی کوتاه و ویدئویی با امیریحیی آیتاللهی پیرامون «انقلاب ملی ایران و مسئله اسراییل» داشت.
او در آن گفتگو از جمله به تحلیل شعار «مرگ بر فلسطین» پرداخت که در خیابانهای ایران شنیده شده بود.
لینک ویدئوی کامل این گفتگو را در اینجا ببینید:
https://www.youtube.com/watch?v=pjCKithz5Wc
امیریحیی آیتاللهی دکترای فلسفه سیاسی را از دانشگاه فشتا در آلمان دریافت کرده است.
@fereydoun_magazine
.
درسآموزی از انقلاب مشروطهی ایران برای گذار مطلوب از پیچ تند تاریخی
در این یادداشت کوتاه محمدرضا جهانپرور، بورقان نظامی نرجآباد، و سعید قاسمینژاد، به نزاع اخیر جمهوری اسلامی با اسرائیل میپردازند و ضمن تبیین شرایط حساس کشور، به تحلیل گزینههای ممکن برای وضعیت کنونی میپردازند.
این سه در یادداشت خود ضمن تبیین سه گزینهی ممکن طی روزهای آینده، انقلاب مشروطهی ایران و آنچه در آن تجربهی تاریخی گذشت را درسی گرانبها برای وضعیت امروز ایرانیان میدانند و به تشریح آن میپردازند.
تجربهای که به گفتهی آنان با توجه به این روزهای خلوت تهران و نیز با توجه به حضور تمامقد شاهزاده رضا پهلوی در جایگاه رهبری انقلاب ملی، امری در دسترس و ممکن است.
این یادداشت کوتاه را در وبسایت «فریدون» بخوانید:
https://www.fereydoun.org/strategies/sharp-turns-of-history
@fereydoun_magazine
درسآموزی از انقلاب مشروطهی ایران برای گذار مطلوب از پیچ تند تاریخی
در این یادداشت کوتاه محمدرضا جهانپرور، بورقان نظامی نرجآباد، و سعید قاسمینژاد، به نزاع اخیر جمهوری اسلامی با اسرائیل میپردازند و ضمن تبیین شرایط حساس کشور، به تحلیل گزینههای ممکن برای وضعیت کنونی میپردازند.
این سه در یادداشت خود ضمن تبیین سه گزینهی ممکن طی روزهای آینده، انقلاب مشروطهی ایران و آنچه در آن تجربهی تاریخی گذشت را درسی گرانبها برای وضعیت امروز ایرانیان میدانند و به تشریح آن میپردازند.
تجربهای که به گفتهی آنان با توجه به این روزهای خلوت تهران و نیز با توجه به حضور تمامقد شاهزاده رضا پهلوی در جایگاه رهبری انقلاب ملی، امری در دسترس و ممکن است.
این یادداشت کوتاه را در وبسایت «فریدون» بخوانید:
https://www.fereydoun.org/strategies/sharp-turns-of-history
@fereydoun_magazine
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
موضع اصیل میهنپرستانه در قبال جنگ جمهوری اسلامی و اسرائیل چیست؟
گفتگوی علیرضا کیانی با نجات بهرامی
جمهوری اسلامی، ایران را وارد جنگ با اسرائیل کرده است. در میانهی چنین جنگی ایرانیان میهنپرست چه موضعی باید بگیرند؟
این پرسش را با نجات بهرامی در گفتگویی در کانال یوتیوب «فریدون» در میان گذاشتیم.
لینک گفتگوی کامل در یوتیوب «فریدون»:
https://youtu.be/BrNBv-7P3eI
@fereydoun_magazine
موضع اصیل میهنپرستانه در قبال جنگ جمهوری اسلامی و اسرائیل چیست؟
گفتگوی علیرضا کیانی با نجات بهرامی
جمهوری اسلامی، ایران را وارد جنگ با اسرائیل کرده است. در میانهی چنین جنگی ایرانیان میهنپرست چه موضعی باید بگیرند؟
این پرسش را با نجات بهرامی در گفتگویی در کانال یوتیوب «فریدون» در میان گذاشتیم.
لینک گفتگوی کامل در یوتیوب «فریدون»:
https://youtu.be/BrNBv-7P3eI
@fereydoun_magazine
.
کوررنگی کاتبان وفادار دایناسورها
ناصر کرمی در این یادداشت که در «فریدون» منتشر شده است، به نقد «روشنفکران» مذهبی و چپگرایی میپردازد که به بهانهی جنگ جمهوری اسلامی با اسرائیل در کنار جمهوری اسلامی قرار گرفتهاند.
ناصر کرمی که به عنوان یک اقلیمشناس و نویسنده سابقه سالها تدریس و تحقیق در حوزه توسعه پایدار، محیط زیست، تغییرات اقلیمی، گردشگری و اکوتوریسم دارد، در بخشی از یادداشت خود با بهرهگیری از یک مثال زیستمحیطی مینویسد:
«یک روایت اثبات ناشده هست درباره کوررنگی زیستمندان زمین در دوران دایناسورها. کوررنگ شدند چون از ترس از دایناسورها فقط شبها میتوانستند از لانه بیرون بزنند. این انگاره آیا قابل تعمیم است به سرنوشت روشنفکران ایرانی در دوران جمهوری اسلامی؟ آیا ترس و ناامیدی است که همواره آنها را به پااندازی برای آخوندها کشانده؟
حساب دوگانهسوزها و آنها که به لطایفالحیل سر در آخور این رژیم دارند جداست. اما قابل انکار نیست که بسیاری از روشنفکرانی که خامدستانه میکوشند ملت ایران را بازنده جنگ اسرائیل با جمهوری اسلامی جا بزنند شخصیتهایی مستقل هستند که دشوار است اثبات وابستگی آنها به جمهوری اسلامی.
اما نه همانقدر دشوار که ثابت شود کوررنگی مزمن دارند وگرنه چرا باید در همه بزنگاههای اینچنین عملا علیه منافع مردم ایران عمل کنند. یادمان باشد که همینها هم بودند که سالها مشاطهگری کردند برای رژیم اسلامی و مردم را از این خیمهشببازی مضحک انتخاباتی رژیم به آن یکی کشاندند.
ببینید نام کاتبان و فهرست امضاها را زیر آن بیانیههای "صلح"طلبانه. همان نامها و همان زیستمندان همیشگی. آنها هستند تا وقت انقراض دایناسورها».
----
در پیشینهی ناصر کرمی همچنین مدیریت برنامهریزی و تحقیقات سازمان ایرانگردی و جهانگردی و طراحی برنامه جامع توسعه اکوتوریسم ایران به چشم میخورد. از او علاوه بر کتابهای حوزه تخصصیاش سه رمان و یک مجموعه داستان نیز منتشر شده است. از جمله کتابهای ناصر کرمی میتوان به «راهیاب ایران» اشاره کرد که انتشارات فرهنگ معاصر منتشر کرده و پرفروشترین کتاب در زمینهی جغرافیای گردشگری ایران است
صورت کامل این یادداشت را در وبسایت «فریدون» بخوانید:
https://www.fereydoun.org/reflections/critique-of-religious-and-leftist-intellectuals
@fereydoun_magazine
کوررنگی کاتبان وفادار دایناسورها
ناصر کرمی در این یادداشت که در «فریدون» منتشر شده است، به نقد «روشنفکران» مذهبی و چپگرایی میپردازد که به بهانهی جنگ جمهوری اسلامی با اسرائیل در کنار جمهوری اسلامی قرار گرفتهاند.
ناصر کرمی که به عنوان یک اقلیمشناس و نویسنده سابقه سالها تدریس و تحقیق در حوزه توسعه پایدار، محیط زیست، تغییرات اقلیمی، گردشگری و اکوتوریسم دارد، در بخشی از یادداشت خود با بهرهگیری از یک مثال زیستمحیطی مینویسد:
«یک روایت اثبات ناشده هست درباره کوررنگی زیستمندان زمین در دوران دایناسورها. کوررنگ شدند چون از ترس از دایناسورها فقط شبها میتوانستند از لانه بیرون بزنند. این انگاره آیا قابل تعمیم است به سرنوشت روشنفکران ایرانی در دوران جمهوری اسلامی؟ آیا ترس و ناامیدی است که همواره آنها را به پااندازی برای آخوندها کشانده؟
حساب دوگانهسوزها و آنها که به لطایفالحیل سر در آخور این رژیم دارند جداست. اما قابل انکار نیست که بسیاری از روشنفکرانی که خامدستانه میکوشند ملت ایران را بازنده جنگ اسرائیل با جمهوری اسلامی جا بزنند شخصیتهایی مستقل هستند که دشوار است اثبات وابستگی آنها به جمهوری اسلامی.
اما نه همانقدر دشوار که ثابت شود کوررنگی مزمن دارند وگرنه چرا باید در همه بزنگاههای اینچنین عملا علیه منافع مردم ایران عمل کنند. یادمان باشد که همینها هم بودند که سالها مشاطهگری کردند برای رژیم اسلامی و مردم را از این خیمهشببازی مضحک انتخاباتی رژیم به آن یکی کشاندند.
ببینید نام کاتبان و فهرست امضاها را زیر آن بیانیههای "صلح"طلبانه. همان نامها و همان زیستمندان همیشگی. آنها هستند تا وقت انقراض دایناسورها».
----
در پیشینهی ناصر کرمی همچنین مدیریت برنامهریزی و تحقیقات سازمان ایرانگردی و جهانگردی و طراحی برنامه جامع توسعه اکوتوریسم ایران به چشم میخورد. از او علاوه بر کتابهای حوزه تخصصیاش سه رمان و یک مجموعه داستان نیز منتشر شده است. از جمله کتابهای ناصر کرمی میتوان به «راهیاب ایران» اشاره کرد که انتشارات فرهنگ معاصر منتشر کرده و پرفروشترین کتاب در زمینهی جغرافیای گردشگری ایران است
صورت کامل این یادداشت را در وبسایت «فریدون» بخوانید:
https://www.fereydoun.org/reflections/critique-of-religious-and-leftist-intellectuals
@fereydoun_magazine
.
آیا ستیزهی جمهوری اسلامی با اسرائیل وجه میهنی دارد؟
دکتر ناصر کرمی در این یادداشت که در «فریدون» منتشر شده است، و در نقد «روشنفکران» مذهبی و چپگرای حامی جمهوری اسلامی - در نزاع اخیر با اسرائیل - تاکید میکند ستیزهی جمهوری اسلامی با اسرائیل به علت غیاب مولفهی «تسخیر فضا» نمیتواند وجهی میهنی داشته باشد.
ناصر کرمی که به عنوان یک اقلیمشناس و نویسنده سابقه سالها تدریس و تحقیق در حوزه توسعه پایدار، محیط زیست، تغییرات اقلیمی، گردشگری و اکوتوریسم دارد، در بخش مورد نظر از یادداشت خویش چنین مینویسد:
«ادعای دیگر بیانیهنویسان "صلح [برای آخوندها] طلب" این است که الان مسئله ما حمله یک دشمن خارجی به کشور است و در چنین وضعیتی اولویت هر انسان وطندوست باید مقابله با دشمن مهاجم و دفاع از خاک کشور باشد. حرف درستی است که در بافتار نادرستی مطرح میشود. اینجا ما با یک جنگ پستمدرن (تعبیر جناب دکتر سقایی، جغرافیدان) روبرو هستیم که موضوع آن برخلاف جنگهای کلاسیک تسخیر "فضا" نیست بلکه کنترل ابزار است.
در این جنگ دشمن مهاجم هرگز اعلام نکرده قصد تسخیر بخشی از خاک ایران را دارد و به نظر نمیرسد هرگز هم توان انجام این کار را داشته باشد. او میخواهد مانع بهرهمندی جمهوری اسلامی از یک ابزار خاص، بمب اتم، شود.
در غیاب مولفه "فضا" فقط در صورتی میتوانیم به این جنگ وجهی میهنی بدهیم که بمب اتم جمهوری اسلامی قابل تعبیر به عنوان بخشی از ثروت و مایملک ایران و ملت آن باشد. در چنان تعبیری، صلح موصوف یعنی حمایت ملت ایران از برخورداری جمهوری اسلامی از بمب اتم؛ و وطندوستی مورد انتظار شبهروشنفکران بخشی چپ و بخشی مذهبی (اما به هر حال نزدیک به جمهوری اسلامی) یعنی جنگیدن با اسرائیل با این هدف که آخوندها بتوانند بمب اتم را بسازند».
----
در پیشینهی ناصر کرمی همچنین مدیریت برنامهریزی و تحقیقات سازمان ایرانگردی و جهانگردی و طراحی برنامه جامع توسعه اکوتوریسم ایران به چشم میخورد. از او علاوه بر کتابهای حوزه تخصصیاش سه رمان و یک مجموعه داستان نیز منتشر شده است. از جمله کتابهای ناصر کرمی میتوان به «راهیاب ایران» اشاره کرد که انتشارات فرهنگ معاصر منتشر کرده و پرفروشترین کتاب در زمینهی جغرافیای گردشگری ایران است
صورت کامل این یادداشت را در وبسایت «فریدون» بخوانید:
https://www.fereydoun.org/reflections/critique-of-religious-and-leftist-intellectuals
@fereydoun_magazine
آیا ستیزهی جمهوری اسلامی با اسرائیل وجه میهنی دارد؟
دکتر ناصر کرمی در این یادداشت که در «فریدون» منتشر شده است، و در نقد «روشنفکران» مذهبی و چپگرای حامی جمهوری اسلامی - در نزاع اخیر با اسرائیل - تاکید میکند ستیزهی جمهوری اسلامی با اسرائیل به علت غیاب مولفهی «تسخیر فضا» نمیتواند وجهی میهنی داشته باشد.
ناصر کرمی که به عنوان یک اقلیمشناس و نویسنده سابقه سالها تدریس و تحقیق در حوزه توسعه پایدار، محیط زیست، تغییرات اقلیمی، گردشگری و اکوتوریسم دارد، در بخش مورد نظر از یادداشت خویش چنین مینویسد:
«ادعای دیگر بیانیهنویسان "صلح [برای آخوندها] طلب" این است که الان مسئله ما حمله یک دشمن خارجی به کشور است و در چنین وضعیتی اولویت هر انسان وطندوست باید مقابله با دشمن مهاجم و دفاع از خاک کشور باشد. حرف درستی است که در بافتار نادرستی مطرح میشود. اینجا ما با یک جنگ پستمدرن (تعبیر جناب دکتر سقایی، جغرافیدان) روبرو هستیم که موضوع آن برخلاف جنگهای کلاسیک تسخیر "فضا" نیست بلکه کنترل ابزار است.
در این جنگ دشمن مهاجم هرگز اعلام نکرده قصد تسخیر بخشی از خاک ایران را دارد و به نظر نمیرسد هرگز هم توان انجام این کار را داشته باشد. او میخواهد مانع بهرهمندی جمهوری اسلامی از یک ابزار خاص، بمب اتم، شود.
در غیاب مولفه "فضا" فقط در صورتی میتوانیم به این جنگ وجهی میهنی بدهیم که بمب اتم جمهوری اسلامی قابل تعبیر به عنوان بخشی از ثروت و مایملک ایران و ملت آن باشد. در چنان تعبیری، صلح موصوف یعنی حمایت ملت ایران از برخورداری جمهوری اسلامی از بمب اتم؛ و وطندوستی مورد انتظار شبهروشنفکران بخشی چپ و بخشی مذهبی (اما به هر حال نزدیک به جمهوری اسلامی) یعنی جنگیدن با اسرائیل با این هدف که آخوندها بتوانند بمب اتم را بسازند».
----
در پیشینهی ناصر کرمی همچنین مدیریت برنامهریزی و تحقیقات سازمان ایرانگردی و جهانگردی و طراحی برنامه جامع توسعه اکوتوریسم ایران به چشم میخورد. از او علاوه بر کتابهای حوزه تخصصیاش سه رمان و یک مجموعه داستان نیز منتشر شده است. از جمله کتابهای ناصر کرمی میتوان به «راهیاب ایران» اشاره کرد که انتشارات فرهنگ معاصر منتشر کرده و پرفروشترین کتاب در زمینهی جغرافیای گردشگری ایران است
صورت کامل این یادداشت را در وبسایت «فریدون» بخوانید:
https://www.fereydoun.org/reflections/critique-of-religious-and-leftist-intellectuals
@fereydoun_magazine
.
خوشبینی خطرناک، سوءمحاسبهی مرگبار؛ خامنهای و مقولهی جنگ
مهدی امیری (صفت) در این یادداشت که در «فریدون» منتشر شده است، براساس «نظریههای علل جنگ» به تحلیل نگاه خامنهای به مقولهی ستیز و جنگ با کشورهای غربی و اسرائیل میپردازد.
مهدی امیری مینویسد:
«یکی از خطرناکترین اشتباهات استراتژیک جمهوری اسلامی، تصور سستی و انفعال غرب و افول محتوم آن است. خامنهای برداشت نادرستی از ویژگیهای فرهنگی و روانی جوامع غربی دارد. این تصور خطرناک ریشههای متعدد الهیاتی، خودفریبی روانی و حتی مارکسیستی دارد.
مقامات جمهوری اسلامی، بهویژه شخص خامنهای، غرب را مجموعهای از کشورهایی میدانند که بهدلیل رفاهزدگی، روحیهی "دوری از ریسک" و توجه به افکار عمومی، حاضر به پرداخت هزینههای بالا برای مقابله با تهدیدات نیستند. این تصور ناشی از جهلی شدید دربارهی تاریخ غرب و از طرفی بومیگرایی و خود را محور عالم پنداریِ سران جمهوری اسلامی است.
مقامات جمهوری اسلامی تعقل محاسباتی کشورهای غربی و آدابدانی دیپلماتیک آنان را با ضعف یکی میگیرند. از طرفی، ارزش جان شهروندان در کشورهای توسعهیافته را در برابر مفاهیمی چون "شهادتطلبی" و سیاستهای موج انسانی قرار میدهند و نتیجه میگیرند غرب و اسرائیل در تهدیدشان جدی نیستند.
این در حالی است که تاریخ قرن بیستم و بیستویکم نشان داده است که اگرچه جوامع غربی (و اسرائیل) از جنگ غیرضروری - حتیالامکان - پرهیز میکنند، اما زمانیکه تهدید را وجودی و اساسی تلقی کنند، آمادهاند تا هزینههای سنگین جنگ را بپردازند. در جنگ جهانی اول، بیش از ۱.۱ میلیون سرباز بریتانیایی و ۱۱۶ هزار سرباز آمریکایی جان باختند. در جنگ جهانی دوم، ایالات متحده بیش از ۴۰۰ هزار نفر و فرانسه، بریتانیا و دیگر کشورهای متحد صدها هزار کشته دادند. حتی در جنگهایی که ماهیت وجودی نداشتند، مانند ویتنام و افغانستان، آمریکا علیرغم فشارهای داخلی، دهها هزار کشته داد (۵۸ هزار نفر فقط در ویتنام).
خامنهای اما با نادیدهگرفتن تاریخ و باوری تخیلی به ضعف طرف مقابل، یکتنه ایران را به لبهی پرتگاه برده است»
----
دکتر مهدی امیری(صفت)، دکترای خود را در علوم سیاسی با گرایش سیاست تطبیقی و اندیشه سیاسی از دانشگاه تگزاس شمالی دریافت نمود.
این یادداشت را در وبسایت «فریدون» بخوانید:
https://www.fereydoun.org/reflections/khamenei-and-war
@fereydoun_magazine
خوشبینی خطرناک، سوءمحاسبهی مرگبار؛ خامنهای و مقولهی جنگ
مهدی امیری (صفت) در این یادداشت که در «فریدون» منتشر شده است، براساس «نظریههای علل جنگ» به تحلیل نگاه خامنهای به مقولهی ستیز و جنگ با کشورهای غربی و اسرائیل میپردازد.
مهدی امیری مینویسد:
«یکی از خطرناکترین اشتباهات استراتژیک جمهوری اسلامی، تصور سستی و انفعال غرب و افول محتوم آن است. خامنهای برداشت نادرستی از ویژگیهای فرهنگی و روانی جوامع غربی دارد. این تصور خطرناک ریشههای متعدد الهیاتی، خودفریبی روانی و حتی مارکسیستی دارد.
مقامات جمهوری اسلامی، بهویژه شخص خامنهای، غرب را مجموعهای از کشورهایی میدانند که بهدلیل رفاهزدگی، روحیهی "دوری از ریسک" و توجه به افکار عمومی، حاضر به پرداخت هزینههای بالا برای مقابله با تهدیدات نیستند. این تصور ناشی از جهلی شدید دربارهی تاریخ غرب و از طرفی بومیگرایی و خود را محور عالم پنداریِ سران جمهوری اسلامی است.
مقامات جمهوری اسلامی تعقل محاسباتی کشورهای غربی و آدابدانی دیپلماتیک آنان را با ضعف یکی میگیرند. از طرفی، ارزش جان شهروندان در کشورهای توسعهیافته را در برابر مفاهیمی چون "شهادتطلبی" و سیاستهای موج انسانی قرار میدهند و نتیجه میگیرند غرب و اسرائیل در تهدیدشان جدی نیستند.
این در حالی است که تاریخ قرن بیستم و بیستویکم نشان داده است که اگرچه جوامع غربی (و اسرائیل) از جنگ غیرضروری - حتیالامکان - پرهیز میکنند، اما زمانیکه تهدید را وجودی و اساسی تلقی کنند، آمادهاند تا هزینههای سنگین جنگ را بپردازند. در جنگ جهانی اول، بیش از ۱.۱ میلیون سرباز بریتانیایی و ۱۱۶ هزار سرباز آمریکایی جان باختند. در جنگ جهانی دوم، ایالات متحده بیش از ۴۰۰ هزار نفر و فرانسه، بریتانیا و دیگر کشورهای متحد صدها هزار کشته دادند. حتی در جنگهایی که ماهیت وجودی نداشتند، مانند ویتنام و افغانستان، آمریکا علیرغم فشارهای داخلی، دهها هزار کشته داد (۵۸ هزار نفر فقط در ویتنام).
خامنهای اما با نادیدهگرفتن تاریخ و باوری تخیلی به ضعف طرف مقابل، یکتنه ایران را به لبهی پرتگاه برده است»
----
دکتر مهدی امیری(صفت)، دکترای خود را در علوم سیاسی با گرایش سیاست تطبیقی و اندیشه سیاسی از دانشگاه تگزاس شمالی دریافت نمود.
این یادداشت را در وبسایت «فریدون» بخوانید:
https://www.fereydoun.org/reflections/khamenei-and-war
@fereydoun_magazine
.
طی ۱۰ روز اخیر و تاکنون، پیرامون ستیزهی جمهوری اسلامی با اسرائیل و موضوعات پیرامونی آن، سه یادداشت در وبسایت «فریدون» و یک گفتگو در کانال یوتیوب «فریدون» آماده و منتشر شده است:
«ایران در پیچ تند تاریخی» از بورقان نظامی نرجآباد، محمدرضا جهانپرور و سعید قاسمینژاد
https://www.fereydoun.org/strategies/sharp-turns-of-history
«کوررنگی کاتبان وفادار دایناسورها» از ناصر کرمی
https://www.fereydoun.org/reflections/critique-of-religious-and-leftist-intellectuals
«خوشبینی خطرناک، سوءمحاسبهی مرگبار؛ خامنهای و مقولهی جنگ» از مهدی امیری
https://www.fereydoun.org/reflections/khamenei-and-war
«موضع اصیل میهنپرستانه در قبال جنگ جمهوری اسلامی و اسرائیل چیست؟» - گفتگوی علیرضا کیانی با نجات بهرامی
https://www.youtube.com/watch?v=BrNBv-7P3eI&t=1898s
@fereydoun_magazine
طی ۱۰ روز اخیر و تاکنون، پیرامون ستیزهی جمهوری اسلامی با اسرائیل و موضوعات پیرامونی آن، سه یادداشت در وبسایت «فریدون» و یک گفتگو در کانال یوتیوب «فریدون» آماده و منتشر شده است:
«ایران در پیچ تند تاریخی» از بورقان نظامی نرجآباد، محمدرضا جهانپرور و سعید قاسمینژاد
https://www.fereydoun.org/strategies/sharp-turns-of-history
«کوررنگی کاتبان وفادار دایناسورها» از ناصر کرمی
https://www.fereydoun.org/reflections/critique-of-religious-and-leftist-intellectuals
«خوشبینی خطرناک، سوءمحاسبهی مرگبار؛ خامنهای و مقولهی جنگ» از مهدی امیری
https://www.fereydoun.org/reflections/khamenei-and-war
«موضع اصیل میهنپرستانه در قبال جنگ جمهوری اسلامی و اسرائیل چیست؟» - گفتگوی علیرضا کیانی با نجات بهرامی
https://www.youtube.com/watch?v=BrNBv-7P3eI&t=1898s
@fereydoun_magazine
.
بازندگان جنگ جون
ناصر کرمی در این یادداشت که در «فریدون» منتشر شده، و بنا به گفتهی خود او، «سوگیری ایرانگرایانه» دارد، به بازندگان جنگ اخیر ۱۲ روزه میان جمهوری اسلامی و اسرائیل میپردازد.
ناصر کرمی در آغاز یادداشت مینویسد:
«در گویش لری "جنگ جون" به هر آنچه گفته میشود که سرنوشت را تغییر میدهد. خاورمیانه پس از جنگ ۱۲ روزه اسراییل و جمهوری اسلامی در ماه جون ۲۰۲۵ قطعا سرنوشتی دیگر خواهد یافت. اما در ایران بازندگان اصلی این جنگ چه کسانی بودند؟».
ناصر کرمی یکی از بازندگان جنگ اخیر را «کلیت رژیم اسلامی» میداند و در توضیح این باخت رژیم مینویسد:
«رژیم اسلامی از دشمن ابدی بدترین شکست را خورد و حالا مهزوم و مفتضح نه فقط رودرروی مردم بلکه حتی محتمل است رودرروی پیروان همیشگی هم باید بایستد. آن اندک مومنانی که به یاوههای خامنهای باور داشتند ریزش میکنند و دور "مقام عظما" فقط مشتی تبهکار باقی میمانند که اگر دیر حق مزدوری دریافت شود هر کدامشان ممکن است او را به اسراییل بفروشد.
میگویند مردم اشتباه را میبخشند، اما دروغ را نه. نکته فقط این نیست که بعد از ۴۷ سال رجزخوانی کوه موش زایید و در برابر انبوه فرماندهان رژیم، که اسراییل در اتاق خوابهایشان در تهران کشت، آنها علیرغم شلیک صدها موشک حتی نتوانستند یک سرباز اسرایبلی را زخمی کنند - که بالاخره هر جنگی بردوباخت دارد - بلکه جان ماجرا این است که بر همگان هویدا شد که از هر دو حرف خامنهای یکی دروغ است و یکی توهم و بلاهت. همه از جنس اینکه "نه جنگ میشود و نه مذاکره"!».
----
در پیشینهی ناصر کرمی مدیریت برنامهریزی و تحقیقات سازمان ایرانگردی و جهانگردی و طراحی برنامه جامع توسعه اکوتوریسم ایران به چشم میخورد. از او علاوه بر کتابهای حوزه تخصصیاش سه رمان و یک مجموعه داستان نیز منتشر شده است. از جمله کتابهای ناصر کرمی میتوان به «راهیاب ایران» اشاره کرد که انتشارات فرهنگ معاصر منتشر کرده و پرفروشترین کتاب در زمینهی جغرافیای گردشگری ایران است
صورت کامل این یادداشت را در وبسایت «فریدون» در بخش «درنگ روز» بخوانید:
https://www.fereydoun.org/reflections/the-losers-of-junes-war
@fereydoun_magazine
بازندگان جنگ جون
ناصر کرمی در این یادداشت که در «فریدون» منتشر شده، و بنا به گفتهی خود او، «سوگیری ایرانگرایانه» دارد، به بازندگان جنگ اخیر ۱۲ روزه میان جمهوری اسلامی و اسرائیل میپردازد.
ناصر کرمی در آغاز یادداشت مینویسد:
«در گویش لری "جنگ جون" به هر آنچه گفته میشود که سرنوشت را تغییر میدهد. خاورمیانه پس از جنگ ۱۲ روزه اسراییل و جمهوری اسلامی در ماه جون ۲۰۲۵ قطعا سرنوشتی دیگر خواهد یافت. اما در ایران بازندگان اصلی این جنگ چه کسانی بودند؟».
ناصر کرمی یکی از بازندگان جنگ اخیر را «کلیت رژیم اسلامی» میداند و در توضیح این باخت رژیم مینویسد:
«رژیم اسلامی از دشمن ابدی بدترین شکست را خورد و حالا مهزوم و مفتضح نه فقط رودرروی مردم بلکه حتی محتمل است رودرروی پیروان همیشگی هم باید بایستد. آن اندک مومنانی که به یاوههای خامنهای باور داشتند ریزش میکنند و دور "مقام عظما" فقط مشتی تبهکار باقی میمانند که اگر دیر حق مزدوری دریافت شود هر کدامشان ممکن است او را به اسراییل بفروشد.
میگویند مردم اشتباه را میبخشند، اما دروغ را نه. نکته فقط این نیست که بعد از ۴۷ سال رجزخوانی کوه موش زایید و در برابر انبوه فرماندهان رژیم، که اسراییل در اتاق خوابهایشان در تهران کشت، آنها علیرغم شلیک صدها موشک حتی نتوانستند یک سرباز اسرایبلی را زخمی کنند - که بالاخره هر جنگی بردوباخت دارد - بلکه جان ماجرا این است که بر همگان هویدا شد که از هر دو حرف خامنهای یکی دروغ است و یکی توهم و بلاهت. همه از جنس اینکه "نه جنگ میشود و نه مذاکره"!».
----
در پیشینهی ناصر کرمی مدیریت برنامهریزی و تحقیقات سازمان ایرانگردی و جهانگردی و طراحی برنامه جامع توسعه اکوتوریسم ایران به چشم میخورد. از او علاوه بر کتابهای حوزه تخصصیاش سه رمان و یک مجموعه داستان نیز منتشر شده است. از جمله کتابهای ناصر کرمی میتوان به «راهیاب ایران» اشاره کرد که انتشارات فرهنگ معاصر منتشر کرده و پرفروشترین کتاب در زمینهی جغرافیای گردشگری ایران است
صورت کامل این یادداشت را در وبسایت «فریدون» در بخش «درنگ روز» بخوانید:
https://www.fereydoun.org/reflections/the-losers-of-junes-war
@fereydoun_magazine
.
پیرامون «برداشتهای ادراکی» خامنهای
مهدی امیری (صفت) در این یادداشت که در «فریدون» منتشر شده است، «اعتمادبنفس کاذب» خامنهای نسبت به توان نظامی جمهوری اسلامی را ناشی از زندانیبودن او در «اتاق پژواک» میداند.
مهدی امیری مینویسد:
«رهبر جمهوری اسلامی در سخنان و مواضع رسمیاش، همواره تصویری مقتدر از توان رزمی جمهوری اسلامی ارائه داده است. بخشی از این اعتمادبهنفسِ کاذب به تجربهی خونین جنگ هشتساله با عراق بازمیگردد، ولی بخشِ مهمتری از این اعتمادبهنفسِ کاذب ریشه در ساختار استبدادی متراکمی دارد که در آن خامنهای بهجای تبادل واقعی و ارزیابی انتقادی موقعیت نیروهای رزمی کشور، خود را در "اتاق پژواک" زندانی کرده است.
فضایی که در آن اطرافیان، نهتنها نظرات خامنهای را به چالش نمیکشند، بلکه با تکرار و تقویت دیدگاههایش، حلقهای از تأیید و توهم دور او میبافند. ذکر مثال از رجزخوانیهای فرماندهان سپاه یا پیشگوییهای عجیبوغریب از نابودی اسرائیل موجب ملالت خوانندگان است، ولی یادمان نرود تمامی سرکردگان کشتهشده به دست اسرائیل (از قاسم سلیمانی تا حسین سلامی) تا ساعاتی قبل از کشتهشدن در حال رجزخوانیهای بدون پشتوانه علیه اسرائیل بودند.
این چرخهی بستهی تصمیمگیری باعث میشود که اطلاعات واقعی از توان نیروها و هشدارهای کارشناسی به حاشیه رانده شوند و جای خود را به روایتهای خوشایند پیشوای جمهوری اسلامی بدهند. این وضعیت با افزایش سن خامنهای تشدید شده است و گزارشها میگویند مراقبت ویژهای به عمل میآید که به خامنهای اخبار دلسردکننده نرسد.
نتیجه آن است که برداشتهای "ادراکی" خامنهای از موقعیت ایران در جهان، از فیلتر افرادی عبور میکند و تقویت میشود که یا باورهای مشابه دارند یا جرأت نقد ندارند، و این مسئله احتمال سوءمحاسبات مرگبار را بهشدت افزایش میدهد».
----
دکتر مهدی امیری(صفت)، دکترای خود را در علوم سیاسی با گرایش سیاست تطبیقی و اندیشه سیاسی از دانشگاه تگزاس شمالی دریافت نمود.
این یادداشت را در وبسایت «فریدون» بخوانید:
https://www.fereydoun.org/reflections/khamenei-and-war
@fereydoun_magazine
پیرامون «برداشتهای ادراکی» خامنهای
مهدی امیری (صفت) در این یادداشت که در «فریدون» منتشر شده است، «اعتمادبنفس کاذب» خامنهای نسبت به توان نظامی جمهوری اسلامی را ناشی از زندانیبودن او در «اتاق پژواک» میداند.
مهدی امیری مینویسد:
«رهبر جمهوری اسلامی در سخنان و مواضع رسمیاش، همواره تصویری مقتدر از توان رزمی جمهوری اسلامی ارائه داده است. بخشی از این اعتمادبهنفسِ کاذب به تجربهی خونین جنگ هشتساله با عراق بازمیگردد، ولی بخشِ مهمتری از این اعتمادبهنفسِ کاذب ریشه در ساختار استبدادی متراکمی دارد که در آن خامنهای بهجای تبادل واقعی و ارزیابی انتقادی موقعیت نیروهای رزمی کشور، خود را در "اتاق پژواک" زندانی کرده است.
فضایی که در آن اطرافیان، نهتنها نظرات خامنهای را به چالش نمیکشند، بلکه با تکرار و تقویت دیدگاههایش، حلقهای از تأیید و توهم دور او میبافند. ذکر مثال از رجزخوانیهای فرماندهان سپاه یا پیشگوییهای عجیبوغریب از نابودی اسرائیل موجب ملالت خوانندگان است، ولی یادمان نرود تمامی سرکردگان کشتهشده به دست اسرائیل (از قاسم سلیمانی تا حسین سلامی) تا ساعاتی قبل از کشتهشدن در حال رجزخوانیهای بدون پشتوانه علیه اسرائیل بودند.
این چرخهی بستهی تصمیمگیری باعث میشود که اطلاعات واقعی از توان نیروها و هشدارهای کارشناسی به حاشیه رانده شوند و جای خود را به روایتهای خوشایند پیشوای جمهوری اسلامی بدهند. این وضعیت با افزایش سن خامنهای تشدید شده است و گزارشها میگویند مراقبت ویژهای به عمل میآید که به خامنهای اخبار دلسردکننده نرسد.
نتیجه آن است که برداشتهای "ادراکی" خامنهای از موقعیت ایران در جهان، از فیلتر افرادی عبور میکند و تقویت میشود که یا باورهای مشابه دارند یا جرأت نقد ندارند، و این مسئله احتمال سوءمحاسبات مرگبار را بهشدت افزایش میدهد».
----
دکتر مهدی امیری(صفت)، دکترای خود را در علوم سیاسی با گرایش سیاست تطبیقی و اندیشه سیاسی از دانشگاه تگزاس شمالی دریافت نمود.
این یادداشت را در وبسایت «فریدون» بخوانید:
https://www.fereydoun.org/reflections/khamenei-and-war
@fereydoun_magazine
.
توضیح: این یادداشت در فروردین ۲۵۸۴ شاهنشاهی (۱۴۰۴) در «فریدون» منتشر شده بود
آیدین پناهی در این یادداشت که سه ماه پیش از دور جدید نزاع جمهوری اسلامی با اسرائیل نوشته شده بود، بر ضرورت «پیمان کوروش» اصرار میورزد و آن را مکمل «پیمان ابراهیم» میداند.
آیدین پناهی در بخشی از یادداشت مینویسد:
«برای ترامپ، پیمان کوروش فرصتی است تا میراث خود را بهعنوان معمار ثبات پایدار در خاورمیانه تثبیت کند. درحالیکه پیمان ابراهیم تنها به روابط دیپلماتیک میان کشورهای عربی و اسرائیل پرداخت، مسئلهی اساسی درگیریهای ناشی از حمایت جمهوری اسلامی از تروریسم را حل نکرد. پیمان کوروش این مأموریت را کامل خواهد کرد و تضمین میکند که ایران پس از رژیم، بهجای ایجاد خلأ قدرت، به نیرویی برای ثبات تبدیل شود».
نویسنده در بخشی دیگر مینویسد:
«ملت ایران توهم اصلاحطلبی را کاملا رد کرده و خواستار تغییر کامل رژیم شدهاند. برنامهای ساختاریافته برای این گذار از پیش تدوین شده است؛ برنامهای که ثبات، حکمرانی و تمامیت ارضی ایران را تضمین کرده و از طریق یک همهپرسی ملی، حق تعیین سرنوشت را به مردم ایران واگذار میکند. شاهزاده رضا پهلوی در خط مقدم این طرح انتقالی قرار دارد. او در داخل ایران و در میان ایرانیان خارج از کشور از حمایت گستردهای برخوردار است. او چارچوبی راهبردی برای آزادسازی و بازسازی ایران ارائه کرده است که بر پنج اصل اساسی استوار است:
حمایت حداکثری از مقاومت داخلی
اعمال فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی
بسیج گستردهی ایرانیان خارج از کشور
ایجاد شکاف و ریزش در درون رژیم
ترسیم چشمانداز روشن سیاسی و اقتصادی برای آینده ایران
این تلاشها در دو مرحله پیش میروند: نخست، مبارزه برای برچیدن رژیم و سپس، برپایی یک دولت دموکراتیک. با افزایش اعتراضات مردمی و گزارشهایی مبنی بر شکاف در نیروهای امنیتی، حاکمیت رژیم متزلزل شده و سقوط آن بیش از هر زمان دیگری محتمل به نظر میرسد».
----
دکتر آیدین پناهی استاد پژوهشگر ایرانی- آمریکایی و متخصص انرژی است. این یادداشت ترجمهی فارسی یادداشتی است که صورت انگلیسی آن در «میدل ایست فروم» منتشر شده بود.
----
لینک یادداشت در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/reflections/cyruss-accords
@fereydoun_magazine
توضیح: این یادداشت در فروردین ۲۵۸۴ شاهنشاهی (۱۴۰۴) در «فریدون» منتشر شده بود
آیدین پناهی در این یادداشت که سه ماه پیش از دور جدید نزاع جمهوری اسلامی با اسرائیل نوشته شده بود، بر ضرورت «پیمان کوروش» اصرار میورزد و آن را مکمل «پیمان ابراهیم» میداند.
آیدین پناهی در بخشی از یادداشت مینویسد:
«برای ترامپ، پیمان کوروش فرصتی است تا میراث خود را بهعنوان معمار ثبات پایدار در خاورمیانه تثبیت کند. درحالیکه پیمان ابراهیم تنها به روابط دیپلماتیک میان کشورهای عربی و اسرائیل پرداخت، مسئلهی اساسی درگیریهای ناشی از حمایت جمهوری اسلامی از تروریسم را حل نکرد. پیمان کوروش این مأموریت را کامل خواهد کرد و تضمین میکند که ایران پس از رژیم، بهجای ایجاد خلأ قدرت، به نیرویی برای ثبات تبدیل شود».
نویسنده در بخشی دیگر مینویسد:
«ملت ایران توهم اصلاحطلبی را کاملا رد کرده و خواستار تغییر کامل رژیم شدهاند. برنامهای ساختاریافته برای این گذار از پیش تدوین شده است؛ برنامهای که ثبات، حکمرانی و تمامیت ارضی ایران را تضمین کرده و از طریق یک همهپرسی ملی، حق تعیین سرنوشت را به مردم ایران واگذار میکند. شاهزاده رضا پهلوی در خط مقدم این طرح انتقالی قرار دارد. او در داخل ایران و در میان ایرانیان خارج از کشور از حمایت گستردهای برخوردار است. او چارچوبی راهبردی برای آزادسازی و بازسازی ایران ارائه کرده است که بر پنج اصل اساسی استوار است:
حمایت حداکثری از مقاومت داخلی
اعمال فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی
بسیج گستردهی ایرانیان خارج از کشور
ایجاد شکاف و ریزش در درون رژیم
ترسیم چشمانداز روشن سیاسی و اقتصادی برای آینده ایران
این تلاشها در دو مرحله پیش میروند: نخست، مبارزه برای برچیدن رژیم و سپس، برپایی یک دولت دموکراتیک. با افزایش اعتراضات مردمی و گزارشهایی مبنی بر شکاف در نیروهای امنیتی، حاکمیت رژیم متزلزل شده و سقوط آن بیش از هر زمان دیگری محتمل به نظر میرسد».
----
دکتر آیدین پناهی استاد پژوهشگر ایرانی- آمریکایی و متخصص انرژی است. این یادداشت ترجمهی فارسی یادداشتی است که صورت انگلیسی آن در «میدل ایست فروم» منتشر شده بود.
----
لینک یادداشت در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/reflections/cyruss-accords
@fereydoun_magazine
.
*توضیح: این گفتگو میان سعید قاسمینژاد و امین سوفیامهر در پاییز ۲۵۸۱ شاهنشاهی (۱۴۰۱) انجام گرفته بود
امین سوفیامهر و سعید قاسمینژاد در گفتگویی که سه سال پیش انجام دادند، به بحث پیرامون بازسازی سیاست خارجی ایران در فردای براندازی پرداختند که با عنوان «نقشه راه بازسازی سیاست خارجی ایران در فردای جمهوری اسلامی؛ صلح مقتدرانه و ثبات منطقهای» در شماره پنجم «فریدون» منتشر شده بود.
در بخشی از گفتگو امین سوفیامهر چنین میگوید:
«از جمهوری اسلامی بپرسید که چرا با آمریکا و اسرائیل دشمنی؟ میگوید برای امنیت ایران. اما وقتی میپرسیم که همین تداوم دشمنی با آمریکا و اسرائیل از ایران سلب امنیت کرده... به شما پاسخ قانع کنندهای نمیدهند بلکه برمیگردند به همان افسانههایی که در تاریخ ساخته شده است مانند رویداد ۲۸ مرداد. بخش دیگر پاسخشان هم برمیگردد به اینکه اسرائیل اصولا با موجودیت ایران اشکال دارد که به نظر من اصلا سخن درستی نیست.
در وضعیت پساجمهوری اسلامی، در بدترین حالت، اسرائیل برای ایران یک رقیب منطقهای خواهد بود و نه بیشتر. منتها این رقابت هم در چارچوب روابط عادی صورت خواهد گرفت، آنچنان که در زمان شاه فقید در جریان بود. آن چیزی که الان میان ایران و اسرائیل وجود دارد، به برکت جمهوری اسلامی، رابطه عادی یا در چارچوب روابط عادی نیست. بلکه دشمنی وجودی است. یعنی تلاشی است برای از میان بردن یک کشوری که عضو سازمان ملل است. بنابراین این هیچ ربطی به منطق ژئوپلیتیکی ایران ندارد.
بحران دیگری که جمهوریاسلامی برای مملکت ما پیش آورده است، جنبه نظامی مسئله است که از فرط بداهت نیازی به توضیح ندارد. اساسا به این دلیل امنیت به سبک جمهوری اسلامی برای امنیت ایران خطرناک است که ایران را از دسترسی به تکنولوژی نظامی روز محروم کرده است. دشمنی با آمریکا موجب شده که ما دسترسی به تجهیزات نظامی روز نداشته باشیم و این امنیت ما را به خطر انداخته است.
در صورتی که ایران نیازمند تکنولوژی نظامی غرب است. شما ارتش روسیه را نگاه کنید که چطور در اوکراین زمینگیر شده است. کشوری که گفته میشد قدرت نظامی دوم جهان است از پس اوکراین که قدرت دست چندم نظامی جهان است، برنمیآید. یکی به خاطر تربیت نظامی اوکراین توسط ناتو است و دیگری تسلیحات موثری که غرب در اختیار اوکراین قرار داده است»
----
امین سوفیامهر، پژوهشگر فلسفهی سیاست و روابط بینالملل است.
لینک گفتگو در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/Interviews/234948
@fereydoun_magazine
*توضیح: این گفتگو میان سعید قاسمینژاد و امین سوفیامهر در پاییز ۲۵۸۱ شاهنشاهی (۱۴۰۱) انجام گرفته بود
امین سوفیامهر و سعید قاسمینژاد در گفتگویی که سه سال پیش انجام دادند، به بحث پیرامون بازسازی سیاست خارجی ایران در فردای براندازی پرداختند که با عنوان «نقشه راه بازسازی سیاست خارجی ایران در فردای جمهوری اسلامی؛ صلح مقتدرانه و ثبات منطقهای» در شماره پنجم «فریدون» منتشر شده بود.
در بخشی از گفتگو امین سوفیامهر چنین میگوید:
«از جمهوری اسلامی بپرسید که چرا با آمریکا و اسرائیل دشمنی؟ میگوید برای امنیت ایران. اما وقتی میپرسیم که همین تداوم دشمنی با آمریکا و اسرائیل از ایران سلب امنیت کرده... به شما پاسخ قانع کنندهای نمیدهند بلکه برمیگردند به همان افسانههایی که در تاریخ ساخته شده است مانند رویداد ۲۸ مرداد. بخش دیگر پاسخشان هم برمیگردد به اینکه اسرائیل اصولا با موجودیت ایران اشکال دارد که به نظر من اصلا سخن درستی نیست.
در وضعیت پساجمهوری اسلامی، در بدترین حالت، اسرائیل برای ایران یک رقیب منطقهای خواهد بود و نه بیشتر. منتها این رقابت هم در چارچوب روابط عادی صورت خواهد گرفت، آنچنان که در زمان شاه فقید در جریان بود. آن چیزی که الان میان ایران و اسرائیل وجود دارد، به برکت جمهوری اسلامی، رابطه عادی یا در چارچوب روابط عادی نیست. بلکه دشمنی وجودی است. یعنی تلاشی است برای از میان بردن یک کشوری که عضو سازمان ملل است. بنابراین این هیچ ربطی به منطق ژئوپلیتیکی ایران ندارد.
بحران دیگری که جمهوریاسلامی برای مملکت ما پیش آورده است، جنبه نظامی مسئله است که از فرط بداهت نیازی به توضیح ندارد. اساسا به این دلیل امنیت به سبک جمهوری اسلامی برای امنیت ایران خطرناک است که ایران را از دسترسی به تکنولوژی نظامی روز محروم کرده است. دشمنی با آمریکا موجب شده که ما دسترسی به تجهیزات نظامی روز نداشته باشیم و این امنیت ما را به خطر انداخته است.
در صورتی که ایران نیازمند تکنولوژی نظامی غرب است. شما ارتش روسیه را نگاه کنید که چطور در اوکراین زمینگیر شده است. کشوری که گفته میشد قدرت نظامی دوم جهان است از پس اوکراین که قدرت دست چندم نظامی جهان است، برنمیآید. یکی به خاطر تربیت نظامی اوکراین توسط ناتو است و دیگری تسلیحات موثری که غرب در اختیار اوکراین قرار داده است»
----
امین سوفیامهر، پژوهشگر فلسفهی سیاست و روابط بینالملل است.
لینک گفتگو در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/Interviews/234948
@fereydoun_magazine