This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با هم ورق بزنیم.
معرفی تصویری
هفت گونه سینما ـ کتاب سوم
نوشتهی علیرضا کاوه
نشر روزنهکار
خرید کتاب
@filmgenres👈
معرفی تصویری
هفت گونه سینما ـ کتاب سوم
نوشتهی علیرضا کاوه
نشر روزنهکار
خرید کتاب
@filmgenres👈
ویل هانتینگ نابغه
نمایشنامه بر اساس فیلم
نوشته احمدرضا یاوری
انتشارات نسل روشن
خرید ،👇👇👇👇
https://nasleroshan.com/product/%d9%86%d9%85%d8%a7%db%8c%d8%b4%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d9%88%db%8c%d9%84-%d9%87%d8%a7%d9%86%d8%aa%db%8c%d9%86%da%af-%d9%86%d8%a7%d8%a8%d8%ba%d9%87/
نمایشنامه بر اساس فیلم
نوشته احمدرضا یاوری
انتشارات نسل روشن
خرید ،👇👇👇👇
https://nasleroshan.com/product/%d9%86%d9%85%d8%a7%db%8c%d8%b4%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d9%88%db%8c%d9%84-%d9%87%d8%a7%d9%86%d8%aa%db%8c%d9%86%da%af-%d9%86%d8%a7%d8%a8%d8%ba%d9%87/
رضا قطبی ( ۱۳۱۷ لاهیجان – ۶ شهریور ۱۴۰۳ پاریس) استاد ریاضی دانشگاه صنعتی آریامهر، سیاستمدار ایرانی و رئیس تلویزیون ملی ایران از سال ۱۳۴۲ تا شهریور ۱۳۵۷ بود.
وی همچنین مدیر عامل سازمان هنر شیراز بود که از سال ۱۳۴۶ عهدهدار برگزاری جشن هنر شیراز بود.
تلویزیون ملی ایران، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و بنیاد سینمایی فارابی (بعد از ۵۷) از شمار تهیهکنندگان و جریانسازان تولید فیلم در ایران بودند.
مجموعهی دایی جان ناپلئون (تقوایی ۱۳۵۵) اوجی برای فعالیت سینمایی قطبی بود.
دایی جان ناپلئون درشمار فیلمهای عمر علیرضا کاوه است.
@filmgenres👈
وی همچنین مدیر عامل سازمان هنر شیراز بود که از سال ۱۳۴۶ عهدهدار برگزاری جشن هنر شیراز بود.
تلویزیون ملی ایران، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و بنیاد سینمایی فارابی (بعد از ۵۷) از شمار تهیهکنندگان و جریانسازان تولید فیلم در ایران بودند.
مجموعهی دایی جان ناپلئون (تقوایی ۱۳۵۵) اوجی برای فعالیت سینمایی قطبی بود.
دایی جان ناپلئون درشمار فیلمهای عمر علیرضا کاوه است.
@filmgenres👈
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیشپردهی نسخهی ترمیمشدهی
غریبه و مه (بیضایی ۱۳۵۴)
این فیلم با مشارکت بنیاد فیلم مارتین اسکورسیسی و سینماتک بولونیا ترمیم شد و این روزها و ۵۰ سال بعد از ساخته شدناش در امریکا بهنمایش عمومی درآمد.
این فیلم درشمار ده فیلم ایرانی برتر عمر علیرضا کاوه در نظرسنجی سال ۱۳۹۸ ماهنامه فیلم بود.
@filmgenres👈
غریبه و مه (بیضایی ۱۳۵۴)
این فیلم با مشارکت بنیاد فیلم مارتین اسکورسیسی و سینماتک بولونیا ترمیم شد و این روزها و ۵۰ سال بعد از ساخته شدناش در امریکا بهنمایش عمومی درآمد.
این فیلم درشمار ده فیلم ایرانی برتر عمر علیرضا کاوه در نظرسنجی سال ۱۳۹۸ ماهنامه فیلم بود.
@filmgenres👈
فیلمهای عمر علیرضا کاوه در نظرخواهی سال ۱۳۹۸ ماهنامه فیلم
ایران
دایی جان ناپلئون، مرگ یزدگرد، غریبه و مه، گوزنها، اون شب که بارون اومد، خانه پدری، متهمین دایره بیستم (اسلامی ۱۳۹۵)، درشکهچی، صمد و قالیچه حضرت سلیمان، وقتی همه خوابیم
و آشغالهای دوستداشتنی، طلسم، پرده آخر، دونده، کندو، همسفر، شطرنج باد، هزاردستان، شبنشینی در جهنم، شازده احتجاب
جهان
ملکالموت، دکامرون، بل دوژور، من یک زندانی فراری هستم، رزمناو پوتمکین، نخستین اصلاحشده (شریدر)، سال گذشته در مارین باد، هشتونیم، از قلب (راتنام ۱۹۹۸)، یادگاری.
آثار پل شریدر، لُرِل و هاردی، والت دیزنی، بروس لی، لانگ، رنوار، ملویل، برگمان، رسلینی، گریفیث، بونوئل، پازلینی، تاتی، اشترنبرگ، وایلدر، کراننبرگ
و همکاریهای اسکُرسیسی و شریدر، سرگیجه، قاعده بازی، نامهرسان همیشه دوبار زنگ میزند (۱۹۴۶)، طلوع، ایثار، شاید اهریمن، کازابلانکا، داشتن و نداشتن، ۲۱ گرم، داستان عامهپسند، راه مالهالند، دوست قدیمی (پارک چان ووک)، پاریس دوستت دارم، هفت، سهگانه پدرخوانده، زن سفید مجرد (شرودر)،
فیلمهای عمر علیرضا کاوه متن کامل
@filmgenres👈
ایران
دایی جان ناپلئون، مرگ یزدگرد، غریبه و مه، گوزنها، اون شب که بارون اومد، خانه پدری، متهمین دایره بیستم (اسلامی ۱۳۹۵)، درشکهچی، صمد و قالیچه حضرت سلیمان، وقتی همه خوابیم
و آشغالهای دوستداشتنی، طلسم، پرده آخر، دونده، کندو، همسفر، شطرنج باد، هزاردستان، شبنشینی در جهنم، شازده احتجاب
جهان
ملکالموت، دکامرون، بل دوژور، من یک زندانی فراری هستم، رزمناو پوتمکین، نخستین اصلاحشده (شریدر)، سال گذشته در مارین باد، هشتونیم، از قلب (راتنام ۱۹۹۸)، یادگاری.
آثار پل شریدر، لُرِل و هاردی، والت دیزنی، بروس لی، لانگ، رنوار، ملویل، برگمان، رسلینی، گریفیث، بونوئل، پازلینی، تاتی، اشترنبرگ، وایلدر، کراننبرگ
و همکاریهای اسکُرسیسی و شریدر، سرگیجه، قاعده بازی، نامهرسان همیشه دوبار زنگ میزند (۱۹۴۶)، طلوع، ایثار، شاید اهریمن، کازابلانکا، داشتن و نداشتن، ۲۱ گرم، داستان عامهپسند، راه مالهالند، دوست قدیمی (پارک چان ووک)، پاریس دوستت دارم، هفت، سهگانه پدرخوانده، زن سفید مجرد (شرودر)،
فیلمهای عمر علیرضا کاوه متن کامل
@filmgenres👈
🎬 هفت گونه سینما
فیلمهای عمر علیرضا کاوه در نظرخواهی سال ۱۳۹۸ ماهنامه فیلم ایران دایی جان ناپلئون، مرگ یزدگرد، غریبه و مه، گوزنها، اون شب که بارون اومد، خانه پدری، متهمین دایره بیستم (اسلامی ۱۳۹۵)، درشکهچی، صمد و قالیچه حضرت سلیمان، وقتی همه خوابیم و آشغالهای دوستداشتنی،…
.
و فیلمهایی که در سال ۱۴۰۳ خورشیدی (2024) جایشان خالی بهنظر میرسد.
سلطان قلبها (فردین ۱۳۴۷).
مجید محسنی که الگوهای بسیاری در سینمای بومی ایران از اوست.
جهان:
دارِن آرِنُفسکی. میکل آنجلو آنتُنیونی. رُمَن پُلانسکی.
لئون (بسن ۱۹۹۴)
و فیلمی نمونهای از گونهی موزیکال (اِستِر ویلیامز، فرد آستِر، باب فاسی، مینهلی، دانِن، جین کِلی، داستان وست ساید ۱۹۶۱...)
@filmgenres👈
و فیلمهایی که در سال ۱۴۰۳ خورشیدی (2024) جایشان خالی بهنظر میرسد.
سلطان قلبها (فردین ۱۳۴۷).
مجید محسنی که الگوهای بسیاری در سینمای بومی ایران از اوست.
جهان:
دارِن آرِنُفسکی. میکل آنجلو آنتُنیونی. رُمَن پُلانسکی.
لئون (بسن ۱۹۹۴)
و فیلمی نمونهای از گونهی موزیکال (اِستِر ویلیامز، فرد آستِر، باب فاسی، مینهلی، دانِن، جین کِلی، داستان وست ساید ۱۹۶۱...)
@filmgenres👈
۲۱ شهریور
روز ملی سینما
در آغاز «ژِست» نبود. در آغاز کلمه نبود. در آغاز تصویر بود. و تصویر بود که متحرک شد. چگونه میتوان در سرآغاز یک کتاب نظری سینمایی از تصاویر پیش از نظریه یا پیش از نظریهها سخن گفت؟ سلیقهها و نظریهها تصاویر متحرک را فروکاستند. فروکاستنی به مغزهای سازندگانشان. سلیقهها سینما را چند شاخه کردند. آیا میتوان بهکمک سینما تصاویر متحرک را به بیکرانگیشان بازگرداند، بهپیش از سلیقهها و نظریهها بازگرداند؟ این کتاب چهار جلدی یکی از کوششهایی چنین است: بازگرداندن سینما بهپیش از واژگان. و یافتن کلیت سینما و محدودناشدنیاش.
این کوششی بومی نیز هست. اگر فرض بر این باشد که نخستین گامهای انسان هوشمند برای یکجانشینی در مُلکِ امروزینِ من و در سرزمین کوههای زاگرس در حدود ۶۰ هزار سال پیش رویداده باشد، پس واکنش پدران ما بهتصاویر متحرکی که در دهانهی غارها بر پهنهی آسمانِ شب از حرکت ستارگان میدیدند، نخستین جرقه از روایتسازی از تصاویر متحرک و چیزی خیلی شبیه به سینما بود و در اینجا آغاز شد. بهمرور آواهای حنجرهی انسانی در واکنش به دیدن تصاویر متکامل شدند و بهنام و سپس به «کلمه» تبدیل شدند و البته بهمرور بر دریافت تصویر متحرک غالب هم شدند. این غالب شدنْ تصاویر را بهمحدودیت «زبان» و "ذهن" فروکاست. آیا کسی از این مُلک میتواند دوباره دریافت انسانی از تصاویر متحرک را بهپیش از واژگان بازگرداند؟
برگرفته از پیشگفتار کتاب چهارم هفت گونه سینما - نوشتهی علیرضا کاوه (دردست تالیف).
@filmgenres👈
روز ملی سینما
در آغاز «ژِست» نبود. در آغاز کلمه نبود. در آغاز تصویر بود. و تصویر بود که متحرک شد. چگونه میتوان در سرآغاز یک کتاب نظری سینمایی از تصاویر پیش از نظریه یا پیش از نظریهها سخن گفت؟ سلیقهها و نظریهها تصاویر متحرک را فروکاستند. فروکاستنی به مغزهای سازندگانشان. سلیقهها سینما را چند شاخه کردند. آیا میتوان بهکمک سینما تصاویر متحرک را به بیکرانگیشان بازگرداند، بهپیش از سلیقهها و نظریهها بازگرداند؟ این کتاب چهار جلدی یکی از کوششهایی چنین است: بازگرداندن سینما بهپیش از واژگان. و یافتن کلیت سینما و محدودناشدنیاش.
این کوششی بومی نیز هست. اگر فرض بر این باشد که نخستین گامهای انسان هوشمند برای یکجانشینی در مُلکِ امروزینِ من و در سرزمین کوههای زاگرس در حدود ۶۰ هزار سال پیش رویداده باشد، پس واکنش پدران ما بهتصاویر متحرکی که در دهانهی غارها بر پهنهی آسمانِ شب از حرکت ستارگان میدیدند، نخستین جرقه از روایتسازی از تصاویر متحرک و چیزی خیلی شبیه به سینما بود و در اینجا آغاز شد. بهمرور آواهای حنجرهی انسانی در واکنش به دیدن تصاویر متکامل شدند و بهنام و سپس به «کلمه» تبدیل شدند و البته بهمرور بر دریافت تصویر متحرک غالب هم شدند. این غالب شدنْ تصاویر را بهمحدودیت «زبان» و "ذهن" فروکاست. آیا کسی از این مُلک میتواند دوباره دریافت انسانی از تصاویر متحرک را بهپیش از واژگان بازگرداند؟
برگرفته از پیشگفتار کتاب چهارم هفت گونه سینما - نوشتهی علیرضا کاوه (دردست تالیف).
@filmgenres👈
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📽 تکه فیلمهایی از قبل و بعد یازده سپتامبر و نسبت با روایت سینمایی
خرید کتاب
یازده سپتامبر بده بستان خوبی با سینماست. برخی آنرا شبیه فیلمها عنوان کردند. جالب بود که پای گیرندهام -پخش زندهی بعد از برخورد نخستین هواپیما- نشسته بودم ... فیلم خبریای که لحن فاجعه داشت و ... در تقلید از فیلمهای داستانی. واقعیتی که از روی فیلم تقلید شده بود؟ اگر واقعیت هم از الگوهای سینمایی تقلید میکند، چگونه میتوان بهفیلمی از اساس مستقل اندیشید؟
از این فاجعه تا امروز فیلمهای داستانی و غیرداستانی ساخته شده است. برخی مستند بودند: فرزندان ۱۱/۹ (۲۰۲۰).
کاری گروهی هم بود که بخش ایران از سمیرا مخملباف داشت: ۱۱,۰۹,,۰۱ ـ ۱۱ سپتامبر (فیلمهای کوتاه ـ ۲۰۰۲)
فیلمهایی داستانی: ساعت بیست و پنجم (۲۰۰۲) و ۱۱/۹ (۲۰۱۷). برخی از این فیلمها واکنش به فاجعه بودند. یعنی نفوذ لحن فاجعه را داشتند اما آنرا در بستر فیلم ناپیدا کرده بودند. این نکتهی مهمی در ارزیابی روایت فیلمیک است.
برگرفته از بخش فاجعه در کتاب سوم هفت گونه سینما نوشتهی علیرضا کاوه نشر روزنه کار
@filmgenres👈
خرید کتاب
یازده سپتامبر بده بستان خوبی با سینماست. برخی آنرا شبیه فیلمها عنوان کردند. جالب بود که پای گیرندهام -پخش زندهی بعد از برخورد نخستین هواپیما- نشسته بودم ... فیلم خبریای که لحن فاجعه داشت و ... در تقلید از فیلمهای داستانی. واقعیتی که از روی فیلم تقلید شده بود؟ اگر واقعیت هم از الگوهای سینمایی تقلید میکند، چگونه میتوان بهفیلمی از اساس مستقل اندیشید؟
از این فاجعه تا امروز فیلمهای داستانی و غیرداستانی ساخته شده است. برخی مستند بودند: فرزندان ۱۱/۹ (۲۰۲۰).
کاری گروهی هم بود که بخش ایران از سمیرا مخملباف داشت: ۱۱,۰۹,,۰۱ ـ ۱۱ سپتامبر (فیلمهای کوتاه ـ ۲۰۰۲)
فیلمهایی داستانی: ساعت بیست و پنجم (۲۰۰۲) و ۱۱/۹ (۲۰۱۷). برخی از این فیلمها واکنش به فاجعه بودند. یعنی نفوذ لحن فاجعه را داشتند اما آنرا در بستر فیلم ناپیدا کرده بودند. این نکتهی مهمی در ارزیابی روایت فیلمیک است.
برگرفته از بخش فاجعه در کتاب سوم هفت گونه سینما نوشتهی علیرضا کاوه نشر روزنه کار
@filmgenres👈
در سینمای ایران شرارت نوجوان محال است قهرمان تازهبالغ شوخوشنگ هم نباید باشد. نوجوانان زن که اگر برقصند (اشاره به قبل از ۵۷) توجیهی مردانه باید داشته باشند، اگر هم فرار کنند که مردی باید بیاید و ... و بهراه راست بروند.
راه راست در فرهنگِ رسمیِ فارسی جایی خیلی نزدیک به نوجوانان ساخته شده است. ایشان مرتب در حال خارج شدن از آن هستند و هشدارهای بسیاری برای بینندگان و قهرمانان هست. و مشخص نیست که چرا باید نگرانِ گمراهیِ نوجوانان باشیم؟ معدود نوجوانان نقش اول سینمای ایران مانند من ترانه پانزده سال دارم یا فریبخوردهاند ... یا باید برای آرمانهایی فدا شوند که بیشتر در گونهی جنگی است.
و جنگ با نوجوانها بود که در ۱۴۰۱ خورشیدی به خیابانها کشیده شد.
و این سوال ... که چرا در استورههای شرقی ابراهیم بهدنبال کشتن اسماعیل بود و رستم سهراب را کشت اما در آثار آنسو، مانند اُدیپ، هملت و برادران کارامازُف، پدرکشی محورست؟ و در جنگهای ستارهای بخش ششم (۱۹۸۳) پسر باقی میماند و سر پدر را پس از مرگ بر زانو میگیرد؟
برگرفته از مدخل نوجوان شرور در بخش تازهبالغ از کتاب سوم هفت گونه سینما نوشتهی علیرضا کاوه روزنهکار
راه راست در فرهنگِ رسمیِ فارسی جایی خیلی نزدیک به نوجوانان ساخته شده است. ایشان مرتب در حال خارج شدن از آن هستند و هشدارهای بسیاری برای بینندگان و قهرمانان هست. و مشخص نیست که چرا باید نگرانِ گمراهیِ نوجوانان باشیم؟ معدود نوجوانان نقش اول سینمای ایران مانند من ترانه پانزده سال دارم یا فریبخوردهاند ... یا باید برای آرمانهایی فدا شوند که بیشتر در گونهی جنگی است.
و جنگ با نوجوانها بود که در ۱۴۰۱ خورشیدی به خیابانها کشیده شد.
و این سوال ... که چرا در استورههای شرقی ابراهیم بهدنبال کشتن اسماعیل بود و رستم سهراب را کشت اما در آثار آنسو، مانند اُدیپ، هملت و برادران کارامازُف، پدرکشی محورست؟ و در جنگهای ستارهای بخش ششم (۱۹۸۳) پسر باقی میماند و سر پدر را پس از مرگ بر زانو میگیرد؟
برگرفته از مدخل نوجوان شرور در بخش تازهبالغ از کتاب سوم هفت گونه سینما نوشتهی علیرضا کاوه روزنهکار
عَهدیه بدیعی (۳۰ شهریور ۱۳۲۸)
عهدیه یکی از پرکارترین خوانندگان ترانههای فیلم در تاریخ سینماست.
در کنار لتا منگشکر، خوانندهی هندی، و پرکاران این رشته.
صدایاش با چهرههای درخشان در فیلمهای فارسی، از جمله: فروزان، پوری بنایی، آذر شیوا، کتایون، فرانک میرقهّاری، فریبا خاتمی، جمیله، مرجان، شهناز تهرانی، شورانگیز طباطبایی و… همراه میشد.
بهگفتهٔ خودش، از هشت سالگی ۲۰۰ ترانه برای بچهها خواند. وی ۵۵ ترانه در دستگاههای موسیقی ایرانی برای برنامهی گلها و نزدیک به ۳۰۰ ترانه در سبکهای گوناگون برای رادیو اجرا کرد و نیز بیش از ۷۰۰ ترانه برای فیلمخواند.
او دانشآموختهی کارشناسی حسابداری بود و دورههای آموزش موسیقی را فرا گرفت.
کثیری از آهنگسازان، رهبران ارکستر، خوانندگان، ترانهسرایان ... موسیقی ایران همکار او بودهاند. از جمله در برنامههایی که در کشورهای دیگر اجرا شد.
وی هرگز در مهمانیهای خصوصی و کابارهها نخواند.
آخرین بار که ترانهی سلطان قلبها را زمزمه کردهاید کی بوده است؟
عهدیه در بخش سلطان قلبها (فردین ۱۳۴۷) از کتاب گونهی موزیکال نوشتهی علیرضا کاوه (دردست تالیف) دارای مدخلی است.
@filmgenres👈
عهدیه یکی از پرکارترین خوانندگان ترانههای فیلم در تاریخ سینماست.
در کنار لتا منگشکر، خوانندهی هندی، و پرکاران این رشته.
صدایاش با چهرههای درخشان در فیلمهای فارسی، از جمله: فروزان، پوری بنایی، آذر شیوا، کتایون، فرانک میرقهّاری، فریبا خاتمی، جمیله، مرجان، شهناز تهرانی، شورانگیز طباطبایی و… همراه میشد.
بهگفتهٔ خودش، از هشت سالگی ۲۰۰ ترانه برای بچهها خواند. وی ۵۵ ترانه در دستگاههای موسیقی ایرانی برای برنامهی گلها و نزدیک به ۳۰۰ ترانه در سبکهای گوناگون برای رادیو اجرا کرد و نیز بیش از ۷۰۰ ترانه برای فیلمخواند.
او دانشآموختهی کارشناسی حسابداری بود و دورههای آموزش موسیقی را فرا گرفت.
کثیری از آهنگسازان، رهبران ارکستر، خوانندگان، ترانهسرایان ... موسیقی ایران همکار او بودهاند. از جمله در برنامههایی که در کشورهای دیگر اجرا شد.
وی هرگز در مهمانیهای خصوصی و کابارهها نخواند.
آخرین بار که ترانهی سلطان قلبها را زمزمه کردهاید کی بوده است؟
عهدیه در بخش سلطان قلبها (فردین ۱۳۴۷) از کتاب گونهی موزیکال نوشتهی علیرضا کاوه (دردست تالیف) دارای مدخلی است.
@filmgenres👈
داریوش مهرجویی
پایهی اصلی فیلمهایاش مهمانی بود. گاه کمدی: اجارهنشینها (۱۳۶۵) گاه اجتماعی، مهمان مامان (۱۳۸۲) … سفرههایی که گاه سفرهی عقد بودند، سارا (۱۳۷۱)، گاه نذری، لیلا (۱۳۷۵). بههمین شکل صحنههای آشپزی: دیگهای بزرگ در هامون (۱۳۶۸) و قابلمهها و کبابپز در لامینور (۱۳۹۸).
با این تمهید انسانها را گرد میآورد. ...او نمونهی مناسبی برای معرفی گونهی مهمانی در سینماست.
گردهمآمدن انسانها، در دایره مینا (۱۳۵۳) بویِ پختِ سیاسی میداد و در گاو (۱۳۴۸) فلسفی.
از تصویر دورِ غذا نشستنْ یک دوربین رو به پایین درست کرد. ...
او نمونهی یکهای در بین کارگردانان دنیاست که فیلمهایاش همزمان در حال مصرف و خوراکِ ادیبان، سیاسیون، فلسفیها، خوشگذرانها و… بودند.
از سینما یک مهمانی ساخت که همه به آن دعوت بودند. کسی بیرون نبود. همه میتوانستند آن را بفهمند. از مذهبیها و عرفانمسلکها، پری (۱۳۷۳)، کارهایاش را دوست داشتند تا چپهای مارکسیست، پستچی (۱۳۵۱).
همچون خودِ سینما که کسی را حذف نکرد و کسی نتوانست حذفاش کند.
از بخش مهمانی در کتاب سوم هفت گونه سینما نوشتهی علیرضا کاوه - روزنه کار
متن کامل
@filmgenres👈
پایهی اصلی فیلمهایاش مهمانی بود. گاه کمدی: اجارهنشینها (۱۳۶۵) گاه اجتماعی، مهمان مامان (۱۳۸۲) … سفرههایی که گاه سفرهی عقد بودند، سارا (۱۳۷۱)، گاه نذری، لیلا (۱۳۷۵). بههمین شکل صحنههای آشپزی: دیگهای بزرگ در هامون (۱۳۶۸) و قابلمهها و کبابپز در لامینور (۱۳۹۸).
با این تمهید انسانها را گرد میآورد. ...او نمونهی مناسبی برای معرفی گونهی مهمانی در سینماست.
گردهمآمدن انسانها، در دایره مینا (۱۳۵۳) بویِ پختِ سیاسی میداد و در گاو (۱۳۴۸) فلسفی.
از تصویر دورِ غذا نشستنْ یک دوربین رو به پایین درست کرد. ...
او نمونهی یکهای در بین کارگردانان دنیاست که فیلمهایاش همزمان در حال مصرف و خوراکِ ادیبان، سیاسیون، فلسفیها، خوشگذرانها و… بودند.
از سینما یک مهمانی ساخت که همه به آن دعوت بودند. کسی بیرون نبود. همه میتوانستند آن را بفهمند. از مذهبیها و عرفانمسلکها، پری (۱۳۷۳)، کارهایاش را دوست داشتند تا چپهای مارکسیست، پستچی (۱۳۵۱).
همچون خودِ سینما که کسی را حذف نکرد و کسی نتوانست حذفاش کند.
از بخش مهمانی در کتاب سوم هفت گونه سینما نوشتهی علیرضا کاوه - روزنه کار
متن کامل
@filmgenres👈
ژاک دریدا، فیلسوف فرانسوی با تکیه بر واقعیت فراگیری ژانر در دوران معاصر مدعی میشود که متن بدون ژانر وجود ندارد.
«فیلم و کتاب الفبای ژانر» در بخش نمایشگاه کتابوسینمای چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلمکوتاه تهران (۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۳) .
برگرفته از خبر ایبنا.
بخشی از این مجموعه با حضور حسن حسینی (سردبیر مجموعه)، امیررصا نوری پرتو و علیرضا کاوه بهبررسی گونهی جنایی اختصاص دارد.
@filmgenres👈
«فیلم و کتاب الفبای ژانر» در بخش نمایشگاه کتابوسینمای چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلمکوتاه تهران (۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۳) .
برگرفته از خبر ایبنا.
بخشی از این مجموعه با حضور حسن حسینی (سردبیر مجموعه)، امیررصا نوری پرتو و علیرضا کاوه بهبررسی گونهی جنایی اختصاص دارد.
@filmgenres👈