خبرنگار به بایدن گفت وضع حافظهت چطوره؟ به جای اینکه بگه به تو چه مردک، گفت «اگه حافظهم خوب بود به تو اجازه نمیدادم سوال بپرسی».
حاضرجوابی و ورزیدگی در دیالوگ سیاسی چنان کُد شده در مغزش که حتی در وضعیت آلزایمری هم به صورت خودکار کار میکنه. چون پنجاه ساله که هرروز تمرینش کرده. اما دلیلش فقط این نیست که پنجاه سال تمرینش کرده. دلیل ابتداییترش اینه که همواره همه همسطح همدیگه بودن. یکی دستش اسلحه نبوده و اون یکی غیرمسلح. یکی صاحب انحصار و اون یکی بدون انحصار. حداقلیترین پیشنیاز گفتگوی سیاسی، همسطح بودن طرفینه. اینکه چطور باید جواب داد مربوط به بعد ازونه.
گاومیشهایی که زبونشون رو موش خورده، این رو نمیفهمند، و ژست «پس شکیبایی کجاست؟» میگیرند.
@forrhino
حاضرجوابی و ورزیدگی در دیالوگ سیاسی چنان کُد شده در مغزش که حتی در وضعیت آلزایمری هم به صورت خودکار کار میکنه. چون پنجاه ساله که هرروز تمرینش کرده. اما دلیلش فقط این نیست که پنجاه سال تمرینش کرده. دلیل ابتداییترش اینه که همواره همه همسطح همدیگه بودن. یکی دستش اسلحه نبوده و اون یکی غیرمسلح. یکی صاحب انحصار و اون یکی بدون انحصار. حداقلیترین پیشنیاز گفتگوی سیاسی، همسطح بودن طرفینه. اینکه چطور باید جواب داد مربوط به بعد ازونه.
گاومیشهایی که زبونشون رو موش خورده، این رو نمیفهمند، و ژست «پس شکیبایی کجاست؟» میگیرند.
@forrhino
چندهزارسال استبداد متمرکز در ایران، که نتیجهش توی بازی نبودن آدمها بوده، یک کد فرهنگی رو در ذهن ایرانیها نصب کرده که خودشون رو روی صندلی استادیوم میبینند، که ناظر گلاویز شدن قدرتمندان هستند. سپس ناکاوت شدن اونا توسط همدیگه رو «گزارشگری» میکنند:
قدرت ایکس میخواست اینکارو بکنه، قدرت ایگرگ تکل رفت نذاشت، قدرت بی میخواست فرو کنه تو فلان سرزمین، قدرت سی زودتر پرید نذاشت. قدرت آ برنامه فلان داشت، سیل اومد نذاشت.
هیچ وقت به مخیلهش هم نمیرسه که من هم یکی از بازیگران هستم، چه بخوام و چه نخوام، چه موثر باشم و چه نباشم.
@forrhino
قدرت ایکس میخواست اینکارو بکنه، قدرت ایگرگ تکل رفت نذاشت، قدرت بی میخواست فرو کنه تو فلان سرزمین، قدرت سی زودتر پرید نذاشت. قدرت آ برنامه فلان داشت، سیل اومد نذاشت.
هیچ وقت به مخیلهش هم نمیرسه که من هم یکی از بازیگران هستم، چه بخوام و چه نخوام، چه موثر باشم و چه نباشم.
@forrhino
قالیباف یه اخ میکنه که واردات ماشین رو آزاد میکنم، که ربطی به رییسجمهور هم نداره، یه مشت کسکشِ نمایشگاه ماشیندار فیالفور میشن ستادش! بلانسبت نمایشگاهدارهایی که من رو فالو میکنن البته.
ازونور یه سری عکس ثابت هم داره با سِت لباس خاکی که بیشتر به لباس ماهیگیری میخوره، روزهای آخر که میخواد بسیجیها رو خر کنه که من با جلیلی فرقی ندارم میتونید به جای اون به من رأی بدید، میده پخش و پلا کنند و همهجا نصب کنند، که یعنی من خیلی تو پروژهها هستم و گرد و خاک و آخ مهندس! و خیلیهاشون هم واقعا خر میشن.
این اون باغوحشیه که مادرم من رو توش به دنیا آورد. چه کردی زن.
@forrhino
ازونور یه سری عکس ثابت هم داره با سِت لباس خاکی که بیشتر به لباس ماهیگیری میخوره، روزهای آخر که میخواد بسیجیها رو خر کنه که من با جلیلی فرقی ندارم میتونید به جای اون به من رأی بدید، میده پخش و پلا کنند و همهجا نصب کنند، که یعنی من خیلی تو پروژهها هستم و گرد و خاک و آخ مهندس! و خیلیهاشون هم واقعا خر میشن.
این اون باغوحشیه که مادرم من رو توش به دنیا آورد. چه کردی زن.
@forrhino
اگه میخوای بدونی چقدر میتونی به عنوان یک انسان، ترسناک باشی، همین عکس کافیه. چون همه کاراکترهای توی این عکس در تو هم تعبیه شده. ولی یا فعلا خاموشه، یا شانس آوردی تا الان که بروز پیدا نکرده:
۱) آدمی که فلاکت خودش رو برای کسی که مسئول فلاکتشه نشون میده، و به جای خدا ازون میخواد تا مشکلش رو حل کنه. کسی که خدا رو نشناسه، گرگ رو هم نمیشناسه.
۲) مردی که میذاره زن، دادخواهی کنه، نه چون اون رو با خودش برابر میبینه، چون فکر میکنه زن بهتر میتونه دل بسوزونه، و الان نیاز داریم برامون دل بسوزونند.
۳) مردی که آدمها رو توی تنور ایدئولوژیش انداخته، و از خاکسترشون دلش به درد میاد. چون هم میخواد خاکستر کنه، هم ثواب گریه برای خاکستر رو بدست بیاره.
۴) و آدمهایی که از مواجه پتک ظالم، و سندان مظلومی که سالهاست ضربه پتک رو پذیراست، فیلم میگیرند، چون از صدای تیکتاکوار کارگاه آهنگری که انگار کار ساعتی چندهزارساله رو میکنه خوششون میاد، چون میتونند بگن «تا بوده همین بوده» و ازش بگذرند.
@forrhino
۱) آدمی که فلاکت خودش رو برای کسی که مسئول فلاکتشه نشون میده، و به جای خدا ازون میخواد تا مشکلش رو حل کنه. کسی که خدا رو نشناسه، گرگ رو هم نمیشناسه.
۲) مردی که میذاره زن، دادخواهی کنه، نه چون اون رو با خودش برابر میبینه، چون فکر میکنه زن بهتر میتونه دل بسوزونه، و الان نیاز داریم برامون دل بسوزونند.
۳) مردی که آدمها رو توی تنور ایدئولوژیش انداخته، و از خاکسترشون دلش به درد میاد. چون هم میخواد خاکستر کنه، هم ثواب گریه برای خاکستر رو بدست بیاره.
۴) و آدمهایی که از مواجه پتک ظالم، و سندان مظلومی که سالهاست ضربه پتک رو پذیراست، فیلم میگیرند، چون از صدای تیکتاکوار کارگاه آهنگری که انگار کار ساعتی چندهزارساله رو میکنه خوششون میاد، چون میتونند بگن «تا بوده همین بوده» و ازش بگذرند.
@forrhino
در برنامه فوتبالیِ تلویزیون، مجری کسیه که از مردانگی حتی تستسترونش رو هم نداره، و کارشناس، لاتیه که فکر میکنه برای مرد بودن تستوسترون کافیه، و هر دو در فضایی دلقکوار اروپا رو اقیانوسی از درسهای آموختنی معرفی میکنند، که ما باید فقط بشینیم و تماشاشون کنیم و چیز یاد بگیریم...
اما فقط درباره فوتبالشون! نه درباره هیچچیز دیگه!
مثلا یاد بگیریم که با افتخارترین مربی هم میتونه مورد نقد بگیره، و مشکلی برای منتقد پیش نمیاد! یادگیری از غرب همینجا کات میخوره. انگار فوتبال اروپا در خلاء پدیدار شده. چون اگه قرار باشه سفره این درس رو پهن کنیم، میرسه به اینکه «هیچکس نباید در کشور وجود داشته باشد که از نقد مصون باشد». بعد برای حکومت فاشیست مذهبی، که خیلیها توش در جایگاه خدا هستند، ناجور میشه.
فوتبالدوست ایرانی اخته شده، و گرنه پای تلویزیون نمینشست (چه برسه به اینکه بره استادیوم)، و تشخیص میداد که تا غربی نشی، رنگ فوتبال غربی رو هم نمیبینی و بهتره فراموشش کنی. با هزار بار تکرار ذکر هوموسکشوال «باید درس بگیریم»، چیزی یاد نمیگیری.
یادگرفتنی نیست، چون آزادی محصول یک تکنیک نیست. محصول یک فلسفهست.
@forrhino
اما فقط درباره فوتبالشون! نه درباره هیچچیز دیگه!
مثلا یاد بگیریم که با افتخارترین مربی هم میتونه مورد نقد بگیره، و مشکلی برای منتقد پیش نمیاد! یادگیری از غرب همینجا کات میخوره. انگار فوتبال اروپا در خلاء پدیدار شده. چون اگه قرار باشه سفره این درس رو پهن کنیم، میرسه به اینکه «هیچکس نباید در کشور وجود داشته باشد که از نقد مصون باشد». بعد برای حکومت فاشیست مذهبی، که خیلیها توش در جایگاه خدا هستند، ناجور میشه.
فوتبالدوست ایرانی اخته شده، و گرنه پای تلویزیون نمینشست (چه برسه به اینکه بره استادیوم)، و تشخیص میداد که تا غربی نشی، رنگ فوتبال غربی رو هم نمیبینی و بهتره فراموشش کنی. با هزار بار تکرار ذکر هوموسکشوال «باید درس بگیریم»، چیزی یاد نمیگیری.
یادگرفتنی نیست، چون آزادی محصول یک تکنیک نیست. محصول یک فلسفهست.
@forrhino
هنوز یه عده هستند که «گرافیک» رو به عنوان رشته تحصیلی انتخاب میکنند!
کجایید عزیزان؟! تا شما فارغ التحصیل بشید هوش مصنوعی گرافیستها رو برده لب دریا و تشنه برگردانده.
مسئله این نیست که هوش مصنوعی میتواند به اندازه یک انسان گرافیست خوب باشد یا نه. مسئله اینه: کسانی که امروز حاضرند به انسان گرافیست دستمزد بدن، چهارسال بعد نخواهند داد!
و البته غیر از یک اقلیت مجهز به نبوغ. شما مجهزید؟!
نظر من اینه که برید سراغ آشپزی و شیرینیپزی. یا حتی خیاطی. یعنی همون چیزهایی که یک قرن پیش هم مشتری داشت. این چیزها حتی اگه بخواد اتوماتیک بشه، ربات میخواد، و رباتها هنوز خیلی مونده کارهای دستی رو خوب انجام بدن.
در پَرت بودن اسلام از زندگی بشر امروز همین بس که راه حلش برای کنترل جرم قطع انگشتانه. یعنی دقیقا عضوی که برگ برنده انسان در برابر رباتهاست. تنها دلیلی که رباتها هنوز نتونستن شغل صدها میلیون نفر در سراسر دنیا رو ازشون بگیرن، اینه که انگشت انسان خیلی دقیقه. در هر مرحله از انقلاب رباتیک، به اندازه یک مفصل میان جلو. الان کتف انسان به طور کامل جایگزین شده. يعنى کاری که فقط حرکت کتف رو بخواد، فرصت شغلیش از دست رفته. کارهایی که حرکت آرنج رو بخواد هم تا حد قابل توجهی به ربات سپرده شده. اونهایی که سرمایه بیشتری دارند، کاری که مچ بخواد رو دارند به ربات میسپارند.
کاری که انگشت بخواد، آخرین مرحلهست.
@forrhino
کجایید عزیزان؟! تا شما فارغ التحصیل بشید هوش مصنوعی گرافیستها رو برده لب دریا و تشنه برگردانده.
مسئله این نیست که هوش مصنوعی میتواند به اندازه یک انسان گرافیست خوب باشد یا نه. مسئله اینه: کسانی که امروز حاضرند به انسان گرافیست دستمزد بدن، چهارسال بعد نخواهند داد!
و البته غیر از یک اقلیت مجهز به نبوغ. شما مجهزید؟!
نظر من اینه که برید سراغ آشپزی و شیرینیپزی. یا حتی خیاطی. یعنی همون چیزهایی که یک قرن پیش هم مشتری داشت. این چیزها حتی اگه بخواد اتوماتیک بشه، ربات میخواد، و رباتها هنوز خیلی مونده کارهای دستی رو خوب انجام بدن.
در پَرت بودن اسلام از زندگی بشر امروز همین بس که راه حلش برای کنترل جرم قطع انگشتانه. یعنی دقیقا عضوی که برگ برنده انسان در برابر رباتهاست. تنها دلیلی که رباتها هنوز نتونستن شغل صدها میلیون نفر در سراسر دنیا رو ازشون بگیرن، اینه که انگشت انسان خیلی دقیقه. در هر مرحله از انقلاب رباتیک، به اندازه یک مفصل میان جلو. الان کتف انسان به طور کامل جایگزین شده. يعنى کاری که فقط حرکت کتف رو بخواد، فرصت شغلیش از دست رفته. کارهایی که حرکت آرنج رو بخواد هم تا حد قابل توجهی به ربات سپرده شده. اونهایی که سرمایه بیشتری دارند، کاری که مچ بخواد رو دارند به ربات میسپارند.
کاری که انگشت بخواد، آخرین مرحلهست.
@forrhino
گوشیهای جدید گوگل، با کمک هوش مصنوعی، این اجازه رو بت میدن که وقتی عکس دستهجمعی میگیری و خودت غایبی، چون پشت دوربینی، یه بار هم یکی دیگه از تو عکس بگیره و این دو عکس رو با هم ترکیب کنه تا تو هم به جمع اضافه بشی، تا مثل این باشه که از یه غریبه خواسته باشی از جمعتون عکس بگیره.
این چیزها قطعا به درد یه عده میخوره، ولی نه اونقدر که مهندسان گوگل فکر میکنند. چون بعضی از محدودیتها برای همه محدودیت نیستند. بلکه خودشون یک نعمتند. مثل زنی که راضیه ازینکه زنه، چون میتونه کارهای سخت رو به یک مرد بسپاره. خیلی ازونهایی که در عکسها غایبند، خودشون میخوان غایب باشند. داوطلب شدن برای گرفتن عکس، پناه بردن به یک سنگره.
مهندس گوگل لازم نیست به این چیزها فکر کنه، و نخواهد کرد. وظیفه اون اینه که برای مشتری ابزاری بسازه که قبلا نداشته. اما اگه اون حجمی از استقبال که مدنظرش بود رو ندید، نباید تعجب کنه.
@forrhino
این چیزها قطعا به درد یه عده میخوره، ولی نه اونقدر که مهندسان گوگل فکر میکنند. چون بعضی از محدودیتها برای همه محدودیت نیستند. بلکه خودشون یک نعمتند. مثل زنی که راضیه ازینکه زنه، چون میتونه کارهای سخت رو به یک مرد بسپاره. خیلی ازونهایی که در عکسها غایبند، خودشون میخوان غایب باشند. داوطلب شدن برای گرفتن عکس، پناه بردن به یک سنگره.
مهندس گوگل لازم نیست به این چیزها فکر کنه، و نخواهد کرد. وظیفه اون اینه که برای مشتری ابزاری بسازه که قبلا نداشته. اما اگه اون حجمی از استقبال که مدنظرش بود رو ندید، نباید تعجب کنه.
@forrhino
دیشب خیلی مفصل خواب پدربزرگم رو دیدم. خیلی زیاد. جوری که تا اخرین لحظه داشتم خوابش رو میدیدم، یعنی درست تا لحظهای که چشمام رو باز کنم.
از خواب که بیدار شدم چند دقیقه طول کشید تا یادم افتادم که خیلی وقته فوت کرده، فکر کنم حدود دو دقیقه طول کشید.
همین که یادم افتاد فوت کرده، یهو یه غم عجیب و جدیدی رو درونم تجربه کردم، خیلی غم زیادی بود، و خیلی جدید بود، جوری بود که از شدتش ترسیدم. انقدر جدید بود نمیدونستم باید با این غم چیکار کنم. شروع کردم گریه کردن و همزمان از این تجربهی بیمعنیای که تووش بودم غرق تعجب و شگفتی بودم.
و یهو اینو فهمیدم که اگر یادم نمیومد پدربزرگم فوت کرده، احتمالا امروز هم یه روز دیگه بود.
@forrhino
از خواب که بیدار شدم چند دقیقه طول کشید تا یادم افتادم که خیلی وقته فوت کرده، فکر کنم حدود دو دقیقه طول کشید.
همین که یادم افتاد فوت کرده، یهو یه غم عجیب و جدیدی رو درونم تجربه کردم، خیلی غم زیادی بود، و خیلی جدید بود، جوری بود که از شدتش ترسیدم. انقدر جدید بود نمیدونستم باید با این غم چیکار کنم. شروع کردم گریه کردن و همزمان از این تجربهی بیمعنیای که تووش بودم غرق تعجب و شگفتی بودم.
و یهو اینو فهمیدم که اگر یادم نمیومد پدربزرگم فوت کرده، احتمالا امروز هم یه روز دیگه بود.
@forrhino