This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مجری: موسیقی گوش میکنید؟
عبدالباسط: معلومه که گوش میکنم و بسیار هم گوش میکنم!
کدوم خواننده رو ترجیح میدین؟
هر صدای زیبایی رو گوش میکنم، مثل صدای «ستاره شرق و غرب» بانو أمكلثوم!
پ ن: «کوکب الشرق» و «سيدة الطرب» از القاب أمكلثوم است!
@fursaan
عبدالباسط: معلومه که گوش میکنم و بسیار هم گوش میکنم!
کدوم خواننده رو ترجیح میدین؟
هر صدای زیبایی رو گوش میکنم، مثل صدای «ستاره شرق و غرب» بانو أمكلثوم!
پ ن: «کوکب الشرق» و «سيدة الطرب» از القاب أمكلثوم است!
@fursaan
خیال میکردم مادرم غذایی را که من دوست دارم درست میکند؛ اما فهمیدم من غذایی را دوست دارم که مادرم درست میکند!
عربيات
علی م
🖋 ربيع
@fursaan
عربيات
علی م
🖋 ربيع
@fursaan
Forwarded from صُدغَیها
🔴قالب «ابوذیه» یکی از قالب های رایج شعر محلی عرب است که بیشتر در خوزستان ایران و عراق رواج دارد. ابوذیه قالبی چهار مصراعی است که شباهت فراوانی با دوبیتی فارسی دارد و در همان وزن عروضی دوبیتی یعنی (مفاعیلن مفاعیلن فعولن) سروده شده و درونمایه های مشترکی با دو بیتی دارد؛ همچنین دارای زبانی عامیانه است.
ویژگی خاص ابوذیه از لحاظ ساختاری آن است که قافیه و ردیف سه مصراع اول، با یکدیگر جناس دارند؛ به گونهای که در نگاه اول هر سه کلمه یکی مینماید؛ اما در واقع این سه کلمه، سه معنای مختلف دارند و مصراع چهارم با (ايه) پایان مییابد.
الرفاقة ليش تركوني و نا حاي
أهجروني و كثرواونّي و ناحاي
لجلهم مانمت ليلي و ناحاي
إبعدوا و فراقهم يصعب عليه
ياران از چه رو درحالیکه هنوز زندهایم رهایم کردند و راه هجران برگزیدند؟ آنان ناله و فغان مرا افزودند و خواب شب را بر من حرام کردند. دوری و جدایی آنان بر من سنگین است.
ابوذیه بالا از عبدالعلی ضیغمی است. «و نا حای» در مصراع اول به معنای «در حالیکه زندهام» و مفهوم «و ناحاي» در مصرع دوم «فغان و زاری من» است و بالاخره معنای «وناحاي» سوم آن است که «بیدار و شب زنده دارم»
ابوذیه به دلیل تداعی سریع قافیه ها و ردیف ها رواج زیادی دارد و در پند و اندرز، ابراز عشق، مدح، اندوه و تهییج احساسات و مراثی به کار میرود.
@sodqaihaa
ویژگی خاص ابوذیه از لحاظ ساختاری آن است که قافیه و ردیف سه مصراع اول، با یکدیگر جناس دارند؛ به گونهای که در نگاه اول هر سه کلمه یکی مینماید؛ اما در واقع این سه کلمه، سه معنای مختلف دارند و مصراع چهارم با (ايه) پایان مییابد.
الرفاقة ليش تركوني و نا حاي
أهجروني و كثرواونّي و ناحاي
لجلهم مانمت ليلي و ناحاي
إبعدوا و فراقهم يصعب عليه
ياران از چه رو درحالیکه هنوز زندهایم رهایم کردند و راه هجران برگزیدند؟ آنان ناله و فغان مرا افزودند و خواب شب را بر من حرام کردند. دوری و جدایی آنان بر من سنگین است.
ابوذیه بالا از عبدالعلی ضیغمی است. «و نا حای» در مصراع اول به معنای «در حالیکه زندهام» و مفهوم «و ناحاي» در مصرع دوم «فغان و زاری من» است و بالاخره معنای «وناحاي» سوم آن است که «بیدار و شب زنده دارم»
ابوذیه به دلیل تداعی سریع قافیه ها و ردیف ها رواج زیادی دارد و در پند و اندرز، ابراز عشق، مدح، اندوه و تهییج احساسات و مراثی به کار میرود.
@sodqaihaa
أبوذية- يبويه ما حلى لي العيش بسمار
السيد جاسم الطويرجاوي
أبوذيه
السيد جاسم الطويرجاوي
المقاطع الفاطمية
يبويه ما حلى لي العيش بسمار
يبويه ويوم فگدك علي بسمار
يبويه نبتوا بالصدر بسمار
واسقطوا محسن علوطية
پدر جان! زندگی برای من هیچ شیرینی نداشت و فقط (تلخی) بود [بسمار=بس مُرّ]
پدر جان! نمیدانم روز فراق تو چگونه بر من (گذشت) [بسمار=بس مار]
پدر جان! (میخ) در را به سینه من زدند [بسمار=بسمار] و محسن را سقط کردند..
برگردان: حسین الصادق
@fursaan
السيد جاسم الطويرجاوي
المقاطع الفاطمية
يبويه ما حلى لي العيش بسمار
يبويه ويوم فگدك علي بسمار
يبويه نبتوا بالصدر بسمار
واسقطوا محسن علوطية
پدر جان! زندگی برای من هیچ شیرینی نداشت و فقط (تلخی) بود [بسمار=بس مُرّ]
پدر جان! نمیدانم روز فراق تو چگونه بر من (گذشت) [بسمار=بس مار]
پدر جان! (میخ) در را به سینه من زدند [بسمار=بسمار] و محسن را سقط کردند..
برگردان: حسین الصادق
@fursaan
اين فهرست، ۱۰ كتاب از مشهورترينهای ادبيات داستانی عرب هستند كه به فارسی هم ترجمه شدهاند.
١.الأیام/آن روزها/طه حسین/ترجمه حسین خدیو جم/مشهورترين اثر نويسنده شهير مصری
٢.بین القصرین/گذر قصر/نجیب محفوظ (برنده نوبل ادبيات ۱۹۸۸)/ترجمه حسین پرندیان/اولين رمان از سه گانه معروف اين نويسنده و جزو ليست ۱۰۰۰ رمانی كه هركس بايد بخواند [روزنامه گاردين]
٣.فرنکشتین في بغداد/فرانکشتاین در بغداد/احمد السعداوی(در ليست بهترين نويسندگان زير 40 سال جهان عرب)/ترجمه امل نبهاني/نامزد بوکر عربی [جايزه جهانی كتاب عربی]
٤.ساق البامبو/ساقه بامبو/سعود السنعوسي/ترجمه مریم اکبری و عظیم طهماسبی/برنده ششمين دوره جايزه بوكر عربی
٥.لیالي ألف لیلة و لیلة/شب های هزار و یک شب/نجیب محفوظ/ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی
٦.رجال فی الشمس/مردان زیر آفتاب/غسان کنفاني/ترجمه احسان موسوی خلخالی/از معروف ترين آثار نويسنده شهير فلسطينی
٧.واحة الغروب/واحه غروب/بها طاهر/ترجمه رحیم فروغی/ برنده اولين دوره جايزه بوکر عربی
۸.باب الشمس/دروازه خورشید/إلياس خوري/نرگس قندیلزاده/از لیست صد رمان برتر عربی
۹.بیروت ۷۵/بیروت ۷۵/غادة السمان/ترجمه سمیه آقاجانی/اولین رمان مستقل این نویسنده و شاعر شهیر سوری و برنده جایزه فولبرایت ۱۹۷۶
۱۰.موت صغير/گاه ناچیزی مرگ (رمانی بر اساس زندگی محیالدین عربی)/ترجمه محمد حسن علوان/ترجمه امیرحسین اللهیاری/برنده دهمین دوره بوکر عربی
@fursaan
١.الأیام/آن روزها/طه حسین/ترجمه حسین خدیو جم/مشهورترين اثر نويسنده شهير مصری
٢.بین القصرین/گذر قصر/نجیب محفوظ (برنده نوبل ادبيات ۱۹۸۸)/ترجمه حسین پرندیان/اولين رمان از سه گانه معروف اين نويسنده و جزو ليست ۱۰۰۰ رمانی كه هركس بايد بخواند [روزنامه گاردين]
٣.فرنکشتین في بغداد/فرانکشتاین در بغداد/احمد السعداوی(در ليست بهترين نويسندگان زير 40 سال جهان عرب)/ترجمه امل نبهاني/نامزد بوکر عربی [جايزه جهانی كتاب عربی]
٤.ساق البامبو/ساقه بامبو/سعود السنعوسي/ترجمه مریم اکبری و عظیم طهماسبی/برنده ششمين دوره جايزه بوكر عربی
٥.لیالي ألف لیلة و لیلة/شب های هزار و یک شب/نجیب محفوظ/ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی
٦.رجال فی الشمس/مردان زیر آفتاب/غسان کنفاني/ترجمه احسان موسوی خلخالی/از معروف ترين آثار نويسنده شهير فلسطينی
٧.واحة الغروب/واحه غروب/بها طاهر/ترجمه رحیم فروغی/ برنده اولين دوره جايزه بوکر عربی
۸.باب الشمس/دروازه خورشید/إلياس خوري/نرگس قندیلزاده/از لیست صد رمان برتر عربی
۹.بیروت ۷۵/بیروت ۷۵/غادة السمان/ترجمه سمیه آقاجانی/اولین رمان مستقل این نویسنده و شاعر شهیر سوری و برنده جایزه فولبرایت ۱۹۷۶
۱۰.موت صغير/گاه ناچیزی مرگ (رمانی بر اساس زندگی محیالدین عربی)/ترجمه محمد حسن علوان/ترجمه امیرحسین اللهیاری/برنده دهمین دوره بوکر عربی
@fursaan
وأوضح بالتأويل ما كان مشكلا
«علي» بعلم ناله بالوصية..
حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق
بدرقه رهت شود همت «شحنه نجف»
إبنفارض
حافظ
@fursaan
«علي» بعلم ناله بالوصية..
حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق
بدرقه رهت شود همت «شحنه نجف»
إبنفارض
حافظ
@fursaan
یکی دو سالیست که در شبکههای اجتماعی، خصوصا در ایام ماه مبارک رمضان، اجرای معروف «أمكلثوم» از قطعه «برضاك يا خالقي» منتشر شده و بیان میگردد که:
[بهرهای که استاد شجریان به زیبایی از أمکلثوم برای اجرای «ربنا» گرفته است!]
این سخن، قول چندان صحیحی نیست. توضیح مفصل در اینخصوص را «پرهام اوستا» داده است که در ادامه نقل میگردد؛ اما به همین مناسبت! مروری میکنیم بر این قطعه که در سال ۱۹۴۴ و در خلال فیلم «سلامة» تولید مصر، با صدای «ستاره شرق»، أمکلثوم، اجرا شد.
همچنین دو بازخوانی از این «موّال»، که در مسابقه «د وویس» عربی و «د وویس کیدز» عربی، اجرا شده است را به نظاره مینشینیم.
@fursaan
[بهرهای که استاد شجریان به زیبایی از أمکلثوم برای اجرای «ربنا» گرفته است!]
این سخن، قول چندان صحیحی نیست. توضیح مفصل در اینخصوص را «پرهام اوستا» داده است که در ادامه نقل میگردد؛ اما به همین مناسبت! مروری میکنیم بر این قطعه که در سال ۱۹۴۴ و در خلال فیلم «سلامة» تولید مصر، با صدای «ستاره شرق»، أمکلثوم، اجرا شد.
همچنین دو بازخوانی از این «موّال»، که در مسابقه «د وویس» عربی و «د وویس کیدز» عربی، اجرا شده است را به نظاره مینشینیم.
@fursaan
برضاکِ امکلثوم و ربنای شجریان
پرهام اوستا (@REsearchers)
بخش یکم
متأسفانه امروزه در فضای مجازی تشخیصِ درست از نادرست معضلی است و غالباً کسی مطالبی که میخواند و برایش فرستاده میشود را بررسی نکرده و آن را برای دیگران هم میفرستند.
قطعهی «برضاک یا خالقی» را امکلثوم در مقام «حجاز» و گوشههایی از مقام «راست» یا «رَست» خواندهاست و مجدداً به «حجاز» فرود میآید. امکلثوم در اوایل دورهی خوانندگیاش به بازیگری در سینما هم میپرداخت و سازندگان فیلم هم از هنر آوازیاش در فیلمها بهره میگرفتند که یکی از آن موارد هم فیلم «سلامه» ساختهشده در سال ۱۹۴۴ است که امکلثوم قطعاتی را در آن فیلم خوانده که یکی از آنها همین «برضاک یا خالقی» است. بر اساس شنیدههای فضای مجازی (من خودم جایی نخوانده یا ندیدهام)، ظاهراً استاد شجریان از یکی از تحریرهای این اجرا، بهشکلی تغییریافته، در اجرای ربنا استفاده کردهاست و البته استفاده از یک تحریر بهمعنای تقلید از آن اثر نیست! تحریرهای عربی که موسیقیدانهای ایرانی به آن «ویبراسیون» میگویند چیزی نیستند که مختص یک فرد خاصی باشند. البته برخی تحریرها شناسنامهی فرهنگی دارند و کاملاً مشخص است چه کسی نخستین بار آن را اجرا کرده و آن تحریر را به نام او میشناسند که میتوانم نمونههای قرآنی یا آوازی زیادی را بیاورم که از بحث خارج است. چیزی که بیشتر اهمیت دارد این است که تقلید از یک تحریر، تقلید از آن اثر نیست.
اخیراً قطعهی تصویریِ برضاک با اطلاعاتی نادرست همهجا درحالِ انتشار است. ادعا میشود که این قطعه در مقامِ «بیاتِ عجم»!! خوانده شده و شجریان هم ربنایش را از آن گرفته و خواندهاست! من نمیدانم «بیات عجم» چیست و احتمالاً چنین مقامی وجود خارجی نداشته باشد، اما امکلثوم «برضاک» را در «حجاز» و «رست» خوانده و شجریان ربنایش را در مقام «رست» و «عجم» خواندهاست. اما آن «رست»ی که شجریان خواندهاست، چیزی نیست که خودش ابداع کرده باشد و دهها قاری و مُبتهلِ مصری پیش از آن این مقام را خواندهاند. تفاوت رستِ شجریان در دو چیز است: چند تحریرِ متفاوت و اوج بسیار بالایش. حال نمیدانم چرا از اینهمه استادانی که رَست خواندهاند، رستِ شجریان باید متأثر از امکلثوم باشد و مثلاً چرا متأثر از «علی محمود»، «شیخ محمد رفعت»، «طه الفَشْني» و ... نباشد؟! شجریان که مقام رَست را ابداع نکردهاست، هر خوانندهای بنا به ذوق خودش میتواند خلاقیتی در آن بهخرج دهد و این چیزِ عجیبی نیست.
در سایتهای ایرانی ربنای شجریان را در گوشهها و دستگاههایی معرفی میکنند که هیچ ارتباطی به آن مقامهای عربی ندارد. همچنین مدعی هستند که شجریان در آن هیچ تحریری نزدهاست و همهاش با ظرافتها و تکنیکهای موسیقی ایرانی آمیخته شدهاست! باید به گویندهی این حرف خندید. حتی اگر خودِ شجریان هم چنین ادعایی بکند (که گمان نکنم) نمونههای بسیاری از تحریرهای ربنای شجریان در آثار بزرگان مصری است که یک گوشِ دقیق، آنها را پیدا خواهد کرد. همچنین میگویند که ردپای «شیخ نصرالدین طوبار» و «طه الفشني» در ربنای شجریان بهخوبی مشهود است. با خیال راحت میگویم که این حرف هیچ معنایی نمیدهد و اینگونه کلیگوییها نشان از ناآگاهی به موسیقی مقامی مصریان است.
سخن گفتن از ربنا، با توجه به اتفاقاتی که در سالهای گذشته افتاده و محبوبیتی که استاد پیدا کردهاند بسیار دشوار است. دوستی دارم که مدرس آواز است و انصافاً صدا و دانش خوبی دارد، اما محبوبیت شجریان چنان او را افسون کرده که مدعی است شجریان در تمام آثار خصوصی و عمومیاش حتی یک نُت هم خارج نخواندهاست. حتی یک نُت!! درحالیکه این دوستمان اگر دقیق میشد در همین ربنا، شجریان در واژهی «رحمةً»، هنگامِ فرود روی «ةً»، یک لحظه خارج میخواند. دهها سال این اثر پخش شد و هیچکس دوست نداشت این نُتِ کوچکی که شجریان خارج خواندهاست را بشنود و البته هیچ ایرادی ندارد. اما نباید تصور افسانهای از یک انسان داشت.
امکلثوم ۶۴ سال پیش «برضاک» را خوانده و من نمیدانم چهکسی ناگهان آمد و برضاک و ربنا را کنار هم قرار داد و همهجا منتشرش کرد! گمان کنم اگر اسم شجریان را از توضیحات و زیرنویسها و کپشنهای برضاک برداریم، شاید خیلیها اصلاً بدان توجه نکنند و احتمالاً توضیحاتِ ابتهالِ برضاک و درج نام شجریان به آن، بهقصدِ تهییج و جذب خوانندهی ایرانی در کنار هم آورده شدهاست.
ادامه دارد..
@fursaan
پرهام اوستا (@REsearchers)
بخش یکم
متأسفانه امروزه در فضای مجازی تشخیصِ درست از نادرست معضلی است و غالباً کسی مطالبی که میخواند و برایش فرستاده میشود را بررسی نکرده و آن را برای دیگران هم میفرستند.
قطعهی «برضاک یا خالقی» را امکلثوم در مقام «حجاز» و گوشههایی از مقام «راست» یا «رَست» خواندهاست و مجدداً به «حجاز» فرود میآید. امکلثوم در اوایل دورهی خوانندگیاش به بازیگری در سینما هم میپرداخت و سازندگان فیلم هم از هنر آوازیاش در فیلمها بهره میگرفتند که یکی از آن موارد هم فیلم «سلامه» ساختهشده در سال ۱۹۴۴ است که امکلثوم قطعاتی را در آن فیلم خوانده که یکی از آنها همین «برضاک یا خالقی» است. بر اساس شنیدههای فضای مجازی (من خودم جایی نخوانده یا ندیدهام)، ظاهراً استاد شجریان از یکی از تحریرهای این اجرا، بهشکلی تغییریافته، در اجرای ربنا استفاده کردهاست و البته استفاده از یک تحریر بهمعنای تقلید از آن اثر نیست! تحریرهای عربی که موسیقیدانهای ایرانی به آن «ویبراسیون» میگویند چیزی نیستند که مختص یک فرد خاصی باشند. البته برخی تحریرها شناسنامهی فرهنگی دارند و کاملاً مشخص است چه کسی نخستین بار آن را اجرا کرده و آن تحریر را به نام او میشناسند که میتوانم نمونههای قرآنی یا آوازی زیادی را بیاورم که از بحث خارج است. چیزی که بیشتر اهمیت دارد این است که تقلید از یک تحریر، تقلید از آن اثر نیست.
اخیراً قطعهی تصویریِ برضاک با اطلاعاتی نادرست همهجا درحالِ انتشار است. ادعا میشود که این قطعه در مقامِ «بیاتِ عجم»!! خوانده شده و شجریان هم ربنایش را از آن گرفته و خواندهاست! من نمیدانم «بیات عجم» چیست و احتمالاً چنین مقامی وجود خارجی نداشته باشد، اما امکلثوم «برضاک» را در «حجاز» و «رست» خوانده و شجریان ربنایش را در مقام «رست» و «عجم» خواندهاست. اما آن «رست»ی که شجریان خواندهاست، چیزی نیست که خودش ابداع کرده باشد و دهها قاری و مُبتهلِ مصری پیش از آن این مقام را خواندهاند. تفاوت رستِ شجریان در دو چیز است: چند تحریرِ متفاوت و اوج بسیار بالایش. حال نمیدانم چرا از اینهمه استادانی که رَست خواندهاند، رستِ شجریان باید متأثر از امکلثوم باشد و مثلاً چرا متأثر از «علی محمود»، «شیخ محمد رفعت»، «طه الفَشْني» و ... نباشد؟! شجریان که مقام رَست را ابداع نکردهاست، هر خوانندهای بنا به ذوق خودش میتواند خلاقیتی در آن بهخرج دهد و این چیزِ عجیبی نیست.
در سایتهای ایرانی ربنای شجریان را در گوشهها و دستگاههایی معرفی میکنند که هیچ ارتباطی به آن مقامهای عربی ندارد. همچنین مدعی هستند که شجریان در آن هیچ تحریری نزدهاست و همهاش با ظرافتها و تکنیکهای موسیقی ایرانی آمیخته شدهاست! باید به گویندهی این حرف خندید. حتی اگر خودِ شجریان هم چنین ادعایی بکند (که گمان نکنم) نمونههای بسیاری از تحریرهای ربنای شجریان در آثار بزرگان مصری است که یک گوشِ دقیق، آنها را پیدا خواهد کرد. همچنین میگویند که ردپای «شیخ نصرالدین طوبار» و «طه الفشني» در ربنای شجریان بهخوبی مشهود است. با خیال راحت میگویم که این حرف هیچ معنایی نمیدهد و اینگونه کلیگوییها نشان از ناآگاهی به موسیقی مقامی مصریان است.
سخن گفتن از ربنا، با توجه به اتفاقاتی که در سالهای گذشته افتاده و محبوبیتی که استاد پیدا کردهاند بسیار دشوار است. دوستی دارم که مدرس آواز است و انصافاً صدا و دانش خوبی دارد، اما محبوبیت شجریان چنان او را افسون کرده که مدعی است شجریان در تمام آثار خصوصی و عمومیاش حتی یک نُت هم خارج نخواندهاست. حتی یک نُت!! درحالیکه این دوستمان اگر دقیق میشد در همین ربنا، شجریان در واژهی «رحمةً»، هنگامِ فرود روی «ةً»، یک لحظه خارج میخواند. دهها سال این اثر پخش شد و هیچکس دوست نداشت این نُتِ کوچکی که شجریان خارج خواندهاست را بشنود و البته هیچ ایرادی ندارد. اما نباید تصور افسانهای از یک انسان داشت.
امکلثوم ۶۴ سال پیش «برضاک» را خوانده و من نمیدانم چهکسی ناگهان آمد و برضاک و ربنا را کنار هم قرار داد و همهجا منتشرش کرد! گمان کنم اگر اسم شجریان را از توضیحات و زیرنویسها و کپشنهای برضاک برداریم، شاید خیلیها اصلاً بدان توجه نکنند و احتمالاً توضیحاتِ ابتهالِ برضاک و درج نام شجریان به آن، بهقصدِ تهییج و جذب خوانندهی ایرانی در کنار هم آورده شدهاست.
ادامه دارد..
@fursaan
برضاکِ امکلثوم و ربنای شجریان
پرهام اوستا (@REsearchers)
بخش دوم (پایانی)
روایت مشهوری در میان قاریان و برخی استادانِ موسیقی مطرح است که استاد «راغِب مصطفی غلْوَش» که از استادانِ برجسته و صاحبسبکِ تلاوتِ قرآن در مصر و جهان است، سالها پیش به ایران آمدهبود و قرار بود کل ایام رمضان در شهرهای مختلفِ ایران تلاوت کند. آن زمان هنوز ربنا از تلویزیون پخش میشد و استاد غلوش یک بار پیش از افطارْ آن را شنید و توجهش جلب شد و نسخهای از آن را خواست که با خودش به مصر ببَرَد و از روی آن بخوانَد.
پس از ۲ سال ایشان مجدداً ماه رمضان به ایران دعوت شدند و وقتی سراغِ ربنای شجریان را از ایشان گرفتند، گفتند: «اين كارِ من نيست؛ چراكه اوجش را هر خوانندهای نمیتواند بخواند».
نکتهای که وجود دارد این است که قاریان مصری، برخلافِ قاریان ایرانی، موسیقی را بهشکلی علمیتر میدانند و شاید این سخن به مذاق بسیاری خوش نیاید، اما بسیاری از قاریان برجسته و بزرگترینشان شیخ «مصطفی اسماعیل» ملقب به «اکبرٌ الْقُرّا»، عمیقاً از الحان و نغماتِ «امکلثوم» تأثیر گرفتهاند. برای آنها امکلثوم یک اقیانوس است و هنوز هم رادیوی مصرْ هر روز ساعت ۱۷ تا ۱۹، امکلثوم پخش میکند و هرگز چنین افسانهای را ممنوعُالصِّدا، تصویر و کار نکردهاند و همچنان انگار برای مصریان زنده است. کودکانِ مصری هم امکلثوم را شنیده و میدانند و جایگاهِ امکلثوم در موسیقی عرب و شرق، نه بهعنوانِ یک فرد، بلکه بهعنوان یک «جریان موسیقیایی» است. دوستی سوری (اهل سوریه) دارم که میگوید دخترانِ سوری دستمالی شبیه دستمالِ امکلثوم که در اجراهایش همیشه همراهش بود را بهعنوان «مُد» همراهشان میگیرند. با چنین تأثیرِ عمیقی که امکلثوم در تمام اَدوار و دههها از خود بهجای گذاشته، کودکانه است که گمان کنیم شجریانْ ربنا را از «برضاک» خوانده و استادی چون «غلْوَش» هم بدان اشاره نکرده و فقط اوجِ شجریان را تحسین کرده باشد!
امکلثوم آنقدر بزرگ است که حرفی برای گفتن نمیمانَد و خودِ استاد شجریان، وقتی از او میپرسند که شده به صدای کسی غبطه بخورَد و اینکه خودش چهچیزی گوش میدهد، میگوید:
«امکلثوم رو بهش عشق ورزیدم، هنوزم که گوش میکنم میبینم این زن آسمانیست. و یکی هم مصطفی اسماعیل در قرائت قرآن. این دو نفر رو من خیلی دوست دارم.»
خبرنگار میپرسه: فیروزم میشناسید؟ (خوانندهی بنامِ لبنانی)، استاد شجریان میگن: «فیروزم میشناسم، اما امکلثوم، امکلثوم جای دیگری داره»
اینها نظر شجریانِ بزرگِ ما دربارهی امکلثوم است و من اطمینان دارم که اگر خبرنگار ۵۰ اسم دیگر هم برای استاد میآورد، باز هم استاد میگفتند «امکلثوم». و جالب است که خودِ استاد هم وقتی حرف از امکلثوم شد، چیزی دربارهی ربنا و تقلیدش از «برضاک» نگفت. مقام «رَست»ی که شجریان در ربنا میخواند، چیزِ نایابی در موسیقی مصریان نیست و با کمی دانشِ موسیقی عربی و قرآنی، کاملاً حس خواهد شد.
کلیپی در دست ساخت دارم که حجازخوانیِ برضاک را با حجازِ قاریان مصری و رستخوانیِ برضاک را با رستِ شجریان و قاریان مصری و عجمخوانیِ ربنای شجریان را با عجمخوانیِ قاریان مصری مقایسه و در کنار هم گذاشتهام تا کاملاً متوجه آنچه که گفتهام بشوید.
@fursaan
پرهام اوستا (@REsearchers)
بخش دوم (پایانی)
روایت مشهوری در میان قاریان و برخی استادانِ موسیقی مطرح است که استاد «راغِب مصطفی غلْوَش» که از استادانِ برجسته و صاحبسبکِ تلاوتِ قرآن در مصر و جهان است، سالها پیش به ایران آمدهبود و قرار بود کل ایام رمضان در شهرهای مختلفِ ایران تلاوت کند. آن زمان هنوز ربنا از تلویزیون پخش میشد و استاد غلوش یک بار پیش از افطارْ آن را شنید و توجهش جلب شد و نسخهای از آن را خواست که با خودش به مصر ببَرَد و از روی آن بخوانَد.
پس از ۲ سال ایشان مجدداً ماه رمضان به ایران دعوت شدند و وقتی سراغِ ربنای شجریان را از ایشان گرفتند، گفتند: «اين كارِ من نيست؛ چراكه اوجش را هر خوانندهای نمیتواند بخواند».
نکتهای که وجود دارد این است که قاریان مصری، برخلافِ قاریان ایرانی، موسیقی را بهشکلی علمیتر میدانند و شاید این سخن به مذاق بسیاری خوش نیاید، اما بسیاری از قاریان برجسته و بزرگترینشان شیخ «مصطفی اسماعیل» ملقب به «اکبرٌ الْقُرّا»، عمیقاً از الحان و نغماتِ «امکلثوم» تأثیر گرفتهاند. برای آنها امکلثوم یک اقیانوس است و هنوز هم رادیوی مصرْ هر روز ساعت ۱۷ تا ۱۹، امکلثوم پخش میکند و هرگز چنین افسانهای را ممنوعُالصِّدا، تصویر و کار نکردهاند و همچنان انگار برای مصریان زنده است. کودکانِ مصری هم امکلثوم را شنیده و میدانند و جایگاهِ امکلثوم در موسیقی عرب و شرق، نه بهعنوانِ یک فرد، بلکه بهعنوان یک «جریان موسیقیایی» است. دوستی سوری (اهل سوریه) دارم که میگوید دخترانِ سوری دستمالی شبیه دستمالِ امکلثوم که در اجراهایش همیشه همراهش بود را بهعنوان «مُد» همراهشان میگیرند. با چنین تأثیرِ عمیقی که امکلثوم در تمام اَدوار و دههها از خود بهجای گذاشته، کودکانه است که گمان کنیم شجریانْ ربنا را از «برضاک» خوانده و استادی چون «غلْوَش» هم بدان اشاره نکرده و فقط اوجِ شجریان را تحسین کرده باشد!
امکلثوم آنقدر بزرگ است که حرفی برای گفتن نمیمانَد و خودِ استاد شجریان، وقتی از او میپرسند که شده به صدای کسی غبطه بخورَد و اینکه خودش چهچیزی گوش میدهد، میگوید:
«امکلثوم رو بهش عشق ورزیدم، هنوزم که گوش میکنم میبینم این زن آسمانیست. و یکی هم مصطفی اسماعیل در قرائت قرآن. این دو نفر رو من خیلی دوست دارم.»
خبرنگار میپرسه: فیروزم میشناسید؟ (خوانندهی بنامِ لبنانی)، استاد شجریان میگن: «فیروزم میشناسم، اما امکلثوم، امکلثوم جای دیگری داره»
اینها نظر شجریانِ بزرگِ ما دربارهی امکلثوم است و من اطمینان دارم که اگر خبرنگار ۵۰ اسم دیگر هم برای استاد میآورد، باز هم استاد میگفتند «امکلثوم». و جالب است که خودِ استاد هم وقتی حرف از امکلثوم شد، چیزی دربارهی ربنا و تقلیدش از «برضاک» نگفت. مقام «رَست»ی که شجریان در ربنا میخواند، چیزِ نایابی در موسیقی مصریان نیست و با کمی دانشِ موسیقی عربی و قرآنی، کاملاً حس خواهد شد.
کلیپی در دست ساخت دارم که حجازخوانیِ برضاک را با حجازِ قاریان مصری و رستخوانیِ برضاک را با رستِ شجریان و قاریان مصری و عجمخوانیِ ربنای شجریان را با عجمخوانیِ قاریان مصری مقایسه و در کنار هم گذاشتهام تا کاملاً متوجه آنچه که گفتهام بشوید.
@fursaan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
أغنیة: «برضاك»
كلمات: بيرم التونسي
ألحان: زكريا احمد
غناء: أمكلثوم
مقام: حجاز
إنتاج: مصر - ١٩٤٤
@fursaan
كلمات: بيرم التونسي
ألحان: زكريا احمد
غناء: أمكلثوم
مقام: حجاز
إنتاج: مصر - ١٩٤٤
@fursaan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سرزمین من! کی روی آرامش میبینی...
یمته الي الوطن ترجع سلامات
مو كافي القتل كافي انفجارات
يمته الي الوطن ترجع سلامات
مو كافي ذبيح كافي انفجارات
شنو ذنب المراقد؟
شنو ذنب المساجد؟
چم طفل و مرة راحو حرامات
يمته يا وطن ترجع سلامات..
@fursaan
یمته الي الوطن ترجع سلامات
مو كافي القتل كافي انفجارات
يمته الي الوطن ترجع سلامات
مو كافي ذبيح كافي انفجارات
شنو ذنب المراقد؟
شنو ذنب المساجد؟
چم طفل و مرة راحو حرامات
يمته يا وطن ترجع سلامات..
@fursaan
لالاییها شاید اولین زمزمههای عاشقانهای باشد که هرکس در طول زندگی خود، به گوشش میخورد.
عاشقانههایی برآمده از تمامِ صدق و صدقِ تمام!
امشب سه لالایی عربی را باهم میشنویم!
پیش از آن، شاید بد نباشد که بدانید در اکثر فرهنگهای عربی، لغت خاصی برای «لالایی» وجود ندارد!
برخی از اهل عراق و اهل خوزستان ایران آن را «دللول» میگویند و این واژهها نیز در زبان معیار و با لغت فصیح برای «لالایی» در فرهنگهای مختلف عربی استعمال میشود:
الليلوة، الهدهدة، التهليلة، التهويدة و..
🎵لالایی یکم:
قطعه «يلا تنام ريما» از عصفورة الشرق، بانو «فيروز» که در خلال فیلم «بنت الحارس» اجرا شده است.
🎵 لالایی دوم:
قطعه «نامي نامي يا صغيرة» از «أميمة الخليل» خواننده لبنانی که کلماتی شبیه به لالایی فیروز دارد. آهنگسازی قطعه اصلی را «مارسيل خليفة» برعهده داشته است.
🎵 لالایی سوم
قطعه «دللول يالولد» از «مینا دريس» خواننده خوزستانی. حوزه فعالیت این خواننده توانمند، موسیقی تلفیقی و فولکلور است و این قطعه به دو زبان عربی و فارسی اجرا شده است.
@fursaan
عاشقانههایی برآمده از تمامِ صدق و صدقِ تمام!
امشب سه لالایی عربی را باهم میشنویم!
پیش از آن، شاید بد نباشد که بدانید در اکثر فرهنگهای عربی، لغت خاصی برای «لالایی» وجود ندارد!
برخی از اهل عراق و اهل خوزستان ایران آن را «دللول» میگویند و این واژهها نیز در زبان معیار و با لغت فصیح برای «لالایی» در فرهنگهای مختلف عربی استعمال میشود:
الليلوة، الهدهدة، التهليلة، التهويدة و..
🎵لالایی یکم:
قطعه «يلا تنام ريما» از عصفورة الشرق، بانو «فيروز» که در خلال فیلم «بنت الحارس» اجرا شده است.
🎵 لالایی دوم:
قطعه «نامي نامي يا صغيرة» از «أميمة الخليل» خواننده لبنانی که کلماتی شبیه به لالایی فیروز دارد. آهنگسازی قطعه اصلی را «مارسيل خليفة» برعهده داشته است.
🎵 لالایی سوم
قطعه «دللول يالولد» از «مینا دريس» خواننده خوزستانی. حوزه فعالیت این خواننده توانمند، موسیقی تلفیقی و فولکلور است و این قطعه به دو زبان عربی و فارسی اجرا شده است.
@fursaan
يلا تنام ريما - طربيات
فيروز - طربيات
يللا تنام ريما
يللا يجيها النوم
يللا تحب الصلا
يللا تحب الصوم
يللا تجيها العوافي
كلّ يوم بيوم
يللا تنام يللا تنام
لادبحلا طير الحمام
روح يا حمام لا تصدّق
بضحك عَ ريما تَ تنام
ريما ريما الحندقّة
شعرك أشقر ومنقّى
واللي حبّك بيبوسك
اللي بغضك شو بيترقّى
يا بيّاع العنب والعنبية
قولوا لإمّي قولوا لبيّي
خطفوني الغجر
من تحت خيمة مجدلية
التشتشة والتشتشة
والخوخ تحت المشمشة
وكلّ ما هبّ الهوا
لاقطف لريما مشمشة
هاي هاي هاي لِنا
دستك لَكَنِك عيرينا
تَ نغسّل تياب ريما
وننشرهن عالياسمينة
@fursaan
يللا يجيها النوم
يللا تحب الصلا
يللا تحب الصوم
يللا تجيها العوافي
كلّ يوم بيوم
يللا تنام يللا تنام
لادبحلا طير الحمام
روح يا حمام لا تصدّق
بضحك عَ ريما تَ تنام
ريما ريما الحندقّة
شعرك أشقر ومنقّى
واللي حبّك بيبوسك
اللي بغضك شو بيترقّى
يا بيّاع العنب والعنبية
قولوا لإمّي قولوا لبيّي
خطفوني الغجر
من تحت خيمة مجدلية
التشتشة والتشتشة
والخوخ تحت المشمشة
وكلّ ما هبّ الهوا
لاقطف لريما مشمشة
هاي هاي هاي لِنا
دستك لَكَنِك عيرينا
تَ نغسّل تياب ريما
وننشرهن عالياسمينة
@fursaan