Forwarded from ایران آزاد و آباد (مهدی نصیری)
مژگان ایلانلو
وقتی عکس را می گرفتم نفس عمیق کشیدم کف پایم را محکم بر زمین فشار دادم سعی کردم تمرکز کنم تا بر لرزش دستانم غلبه کنم .
پدر و مادری که پسر برومندشان، عروس زیبا و باوقار شان و نوه پانزده ساله باشکوه شان را در اوج زیبایی و موفقیت در اوج خوشبختی، ناگهان سوخته و بی چهره تحوبل گرفته بودند بدون آنکه بشود تشخیص شان داد.
پیرمرد سه بار نفسش بند آمد تا توانست با بغض بلرزد و بگوید:نوه اش موقع رفتن ذوق کرد که سال بعد شانزده ساله می شود و خودش تنهایی به ایران می آید تا تعطیلات پیش پدربزرگ باشد و در ایران خوش بگذرد
آن سوتر دخترکی معذب به کنج دیوار چسبیده بود ،انگار چشم انتظار سرنوشتی بود که روی این صندلی ها برایش رقم میخورد.
در سرزمین ما این صندلی های خالی تا دلتان بخواهد آدم برای نشستن دارد، آدم هایی که تراژدی زندگیشان تحت حاکمیت استبداد از شدت اندوه ،نفس آدم را بند می اورد،از وقاحت ظلمی که به آدم های این جغرافیا می شود.
بر روی این صندلی های خالی تا کیلومترها می شود آدم نشاند و داستان ظلمی که بر آنها رفته را شنید.
در حیرتم از آنها که هنوز در تبری از ظلم و استبداد لکنت دارند.
#پرواز_اکراین
#زن_زندگی_آزادی
وقتی عکس را می گرفتم نفس عمیق کشیدم کف پایم را محکم بر زمین فشار دادم سعی کردم تمرکز کنم تا بر لرزش دستانم غلبه کنم .
پدر و مادری که پسر برومندشان، عروس زیبا و باوقار شان و نوه پانزده ساله باشکوه شان را در اوج زیبایی و موفقیت در اوج خوشبختی، ناگهان سوخته و بی چهره تحوبل گرفته بودند بدون آنکه بشود تشخیص شان داد.
پیرمرد سه بار نفسش بند آمد تا توانست با بغض بلرزد و بگوید:نوه اش موقع رفتن ذوق کرد که سال بعد شانزده ساله می شود و خودش تنهایی به ایران می آید تا تعطیلات پیش پدربزرگ باشد و در ایران خوش بگذرد
آن سوتر دخترکی معذب به کنج دیوار چسبیده بود ،انگار چشم انتظار سرنوشتی بود که روی این صندلی ها برایش رقم میخورد.
در سرزمین ما این صندلی های خالی تا دلتان بخواهد آدم برای نشستن دارد، آدم هایی که تراژدی زندگیشان تحت حاکمیت استبداد از شدت اندوه ،نفس آدم را بند می اورد،از وقاحت ظلمی که به آدم های این جغرافیا می شود.
بر روی این صندلی های خالی تا کیلومترها می شود آدم نشاند و داستان ظلمی که بر آنها رفته را شنید.
در حیرتم از آنها که هنوز در تبری از ظلم و استبداد لکنت دارند.
#پرواز_اکراین
#زن_زندگی_آزادی
Forwarded from عکس نگار
قدیمقدیمها که هنوز روزنامهخوانی رونقی داشت مطالب جالب را جمع میکردم. امروز دنبال گمشدهای میگشتم برخوردم به خطابهی عمران صلاحی در مراسم هفتمین روز درگذشت هوشنگ گلشیری که روزنامهی حیات نو ۲۴ خرداد ۱۳۷۹ چاپ کرده بود:
آقای هوشنگ گلشیری عزیز، سلام
امیدوارم حال شما خوب باشد و راحت خوابیده باشید، ما تصور میکنیم شما در آن جا هم که هستید، آرام و قرار ندارید و نگران مایید. نگران به این که به بیراهه نرویم و درست فکر کنیم و خوب بنویسیم. اگر جویای احوال ما باشید ملالی نیست به جز دوری شما. هوای دل ما کاملاً ابری است و در بعضی نقاط، همراه با رگبارهای پراکنده.
دو سه سال است که بیشتر اوقات ما در بیمارستانها و گورستانها و مجالس ترحیم میگذرد. قرارها و دیدارهای ما بیشتر ترحیم است. این پنجشنبه هم قرار است به مجلس ترحیم نویسندهای دیگر برویم. اگر شما هم در سفر نبودید، حتماً میآمدید، آقایان مختاری و پوینده هم میآمدند. خانم علیزاده هم میآمد. لطفاً سلام ما را به آنها برسانید.
سابقاً برای دیدن دوستان از این کافه به آن کافه میرفتیم، اما حالا از این ختم به آن ختم. شما خودتان شاهد بودید، حتی به بعضی مجالس ترحیم با دلهره میرفتیم. چون بعضی از عوارض جانبی میخواستند ما را از حالت عمودی به حالت افقی دربیاورند.
آقای گلشیری عزیز
میبخشید اگر نامه کمی غیرجدی شد. شما خودتان هم با ما شوخی کردهاید. آخر چه معنی دارد که به این زودی بگذارید بروید. ما تازه چای دم کردهایم و منتظریم بچهها داستان بخوانند. اهل قلم از ترس شما جرئت نمیکردند بد بنویسند. ما مطمئنیم بعد از این هم جرئت نخواهند کرد. چون شما همچنان حضور دارید و با خشم مهربانتان نگران و مراقب کار آنها هستید. شما بیشتر از آن که خودتان بنویسید، گذاشتید دیگران بنویسند.
ما (خودم را میگویم) بعد از رفتنتان نه سری به خانهی شما زدیم و نه به آن جا تلفن کردیم. چون خیال میکردیم مثل همیشه در خانه مشغول نوشتن هستید و نباید وقتتان را بگیریم. حالا هم رویمان نمیشود به خانم – بچهها تسلیت بگوییم.
تو اگر
بستهای بار سفر
تو اگر
نیستی دیگر
پس چرا من از همه جا
صدای تپش قلب تو را میشنوم؟
با احترام عمران صلاحی
تهران ۲۴ خرداد ۷۹
آقای هوشنگ گلشیری عزیز، سلام
امیدوارم حال شما خوب باشد و راحت خوابیده باشید، ما تصور میکنیم شما در آن جا هم که هستید، آرام و قرار ندارید و نگران مایید. نگران به این که به بیراهه نرویم و درست فکر کنیم و خوب بنویسیم. اگر جویای احوال ما باشید ملالی نیست به جز دوری شما. هوای دل ما کاملاً ابری است و در بعضی نقاط، همراه با رگبارهای پراکنده.
دو سه سال است که بیشتر اوقات ما در بیمارستانها و گورستانها و مجالس ترحیم میگذرد. قرارها و دیدارهای ما بیشتر ترحیم است. این پنجشنبه هم قرار است به مجلس ترحیم نویسندهای دیگر برویم. اگر شما هم در سفر نبودید، حتماً میآمدید، آقایان مختاری و پوینده هم میآمدند. خانم علیزاده هم میآمد. لطفاً سلام ما را به آنها برسانید.
سابقاً برای دیدن دوستان از این کافه به آن کافه میرفتیم، اما حالا از این ختم به آن ختم. شما خودتان شاهد بودید، حتی به بعضی مجالس ترحیم با دلهره میرفتیم. چون بعضی از عوارض جانبی میخواستند ما را از حالت عمودی به حالت افقی دربیاورند.
آقای گلشیری عزیز
میبخشید اگر نامه کمی غیرجدی شد. شما خودتان هم با ما شوخی کردهاید. آخر چه معنی دارد که به این زودی بگذارید بروید. ما تازه چای دم کردهایم و منتظریم بچهها داستان بخوانند. اهل قلم از ترس شما جرئت نمیکردند بد بنویسند. ما مطمئنیم بعد از این هم جرئت نخواهند کرد. چون شما همچنان حضور دارید و با خشم مهربانتان نگران و مراقب کار آنها هستید. شما بیشتر از آن که خودتان بنویسید، گذاشتید دیگران بنویسند.
ما (خودم را میگویم) بعد از رفتنتان نه سری به خانهی شما زدیم و نه به آن جا تلفن کردیم. چون خیال میکردیم مثل همیشه در خانه مشغول نوشتن هستید و نباید وقتتان را بگیریم. حالا هم رویمان نمیشود به خانم – بچهها تسلیت بگوییم.
تو اگر
بستهای بار سفر
تو اگر
نیستی دیگر
پس چرا من از همه جا
صدای تپش قلب تو را میشنوم؟
با احترام عمران صلاحی
تهران ۲۴ خرداد ۷۹
Forwarded from ایران نیوز
زنی در حال روشن کردن اجاق خوراک پزی خود با اسکناس. چون سوزاندن پول به صرفه تر از خرید سوخت بود!
آلمان سال ۱۹۲۳
@IrannNews
آلمان سال ۱۹۲۳
@IrannNews
Forwarded from جامعه نو
#الف
🏷 تصمیم جدی، تغییر معنادار
🖊 علی هاشمی | تحریریه جامعهنو
فارغ از اینکه مسائل و مشکلاتِ حلنشدۀ کشور، مدتهاست که از مرحلۀ مسئله و مشکل عبور کردهاند و به مرحلۀ بحران رسیدهاند و در مرحلۀ بحران نیز به همان دلایلی که حلنشده مانده بودند، نادیده گرفته شدند و در اولویت قرار نگرفتند (همین دو خط خلاصۀ این چند دهه است) و حالا نیز برای حل بسیاری از آن بحرانها (حتی اگر ارادهای برای حلشان باشد) خیلی دیر شده است و تقریباً حلشان ناممکن شده است، بلی فارغ از این مسئله و روند که ملتی را به خاک سیاه نشانده است، اهمیت تصمیمات در میزان ایجاد تغییر است.
در هر دولت و حکومتی، اتخاذ سیاست و خطمشی بر مبنای ارزشهاست. این ارزشها هستند که سیاستها و اهداف را تعیین میکنند و روند و روش اجرای سیاستها و رسیدن به اهداف را مشخص میکنند. اگر مسائل و مشکلات حل نشوند و این حلناشدگی آنقدر مشمول زمان شود که مشکلات بدل به بحران شوند، میشود خیلی شستهورفته و سرراست نتیجه گرفت که اساساً ارزشها و سیاستها و خطمشیها در مسیر دیگری بودهاند که اجرایشان منجر به حل مسائل و بحرانها نشده است. این توضیحِ مختصر نیز نمایی گویا و ساده از این چند دهه است.
اخیراً حکومت در بعضی موارد تصمیماتی گرفته است و میخواهد بعضی روندها را تغییر دهد اما پر واضح است که حتی رادیکالترین تصمیمات و تغییرات (ازنظر حکومت) نیز برای ایجاد تغییر و حل بعضی بحرانها، فایدۀ چندانی نخواهند داشت و در اذهان و افکار عمومی نیز چیزی را نسبت به ماهیت و نگرش حکومت تغییر نمیدهند.
سالها و دهههاست که حکومت باوجود علم و آگاهی به وجود مسائل و مشکلات جدیِ اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و آموزشی و بهداشتی و درمانی و زیستمحیطی و در یک کلام باوجود آگاهی به همۀ آنچه کشور و مردم، طی این دههها با آن مواجه و دستبهگریبان بودهاند، مسائل و مشکلات را نادیده گرفت و به جایش چیزهایی را دیده گرفت که امروز دیگر دیده نمیشوند. این نادیدهگیری منجر به همان چیزی شده است که به آن اذعان شد و در یک کلام اینکه، دیر است. نه که نشود و محال باشد بلکه مسئله این است که حکومت درحالیکه رو به اغمای محض است، میخواهد با تجویز آسپرین از ورطۀ اغما نجات یابد که خب شدنی نیست و اساساً درحالیکه حکومت اغلب بحرانها را انکار میکند، چطور ممکن است که حلشان کند. گام اول پذیرش است که خب این حکومت و پذیرشِ واقعیت، شدهاند جن و بسمالله!
ازآنجاکه اهمیت تصمیمات در میزان ایجاد تغییر است و با توجه به اینکه دیگر فرصت چندانی برای حل بحرانهای داخلی و خارجی نیست، مثلاً تصمیمات اخیر ازجمله رفعِ فیلترِ دو برنامۀ واتساپ و گوگل پلی که دولت با هدف عودتِ آزادیهای سلبشدۀ شهروندان پیگیرِ آن بود و حاکمیت به هر دلیلی که خودش میداند به آن تن داد، بلی این تصمیمِ اخیر، فاقد اثربخشی و ناتوان از ایجاد تغییر است و لذاست که نه شهروندان احساس میکنند که آزادیهای سلبشدۀ آنها رفع توقیف شدهاند و نه در واقع اصلاً این کار به معنای رفع فیلترینگ است. میگویند مراحلی دیگر دارد و سایر برنامهها نیز رفع فیلتر خواهند شد؛ البته که بعید است اما حتی همین امر محال نیز در صورت وقوع، ایجاد تغییر نمیکند چون این کار در نظر حکومت و جامعه معنای یکسانی ندارد. حکومت آن را عقبنشینی و امتیازدهی میداند و از سر جامعه نیز زیادتر و یحتمل و بهمحض تجدید قوا، درِ فیلترینگ را بر پاشنۀ سابق خواهد چرخاند و در نظر جامعه نیز این رفع فیلترها شبحی از آزادیاند زیرا در این زمینه آزادیِ واقعی، آزادیِ خودِ اینترنت است و نه برنامههای شبکههای اجتماعی و یا چند سایت و مواردی از این قبیل.
مثالِ این دیرشدگی و فقدان اثربخشی و ناتوانی از ایجاد تغییرِ معنادار در عرصۀ تصمیمات مرتبط با حوزۀ خارجی نیز تصمیم به بررسی مجدد لوایح FATF در مجمع تشخیص مصلحت است. این تصمیم اگرچه تصمیم خوبی است اما خب در شرایط فعلی و درحالیکه بحرانهای اقتصادیِ دولت و حکومت در مخاطرهآمیزترین حد خود هستند، تصویب لوایح منجر به تغییر معنادار نخواهد شد زیرا در صورت تصویب و رسیدن به مرحلۀ اجرا نیز (محالی محالتر از همان رفع فیلترینگ)، تازه میرویم به فهرست خاکستری و سالها طول میکشد تا مجاریِ مسدودِ ارتباط با بانکهای خارجی باز شوند و اگر چنین شود تازه شاید برسیم به فهرست سفید و بعد تازه میرسیم به سد تحریمها.
در چنین نمایی است که بعضی تصمیماتِ اخیر حکومت...
- ادامهی مطلب و متن کامل را در instant view و با لمس اینجا بخوانید.
🆔@jameeno
🏷 تصمیم جدی، تغییر معنادار
🖊 علی هاشمی | تحریریه جامعهنو
فارغ از اینکه مسائل و مشکلاتِ حلنشدۀ کشور، مدتهاست که از مرحلۀ مسئله و مشکل عبور کردهاند و به مرحلۀ بحران رسیدهاند و در مرحلۀ بحران نیز به همان دلایلی که حلنشده مانده بودند، نادیده گرفته شدند و در اولویت قرار نگرفتند (همین دو خط خلاصۀ این چند دهه است) و حالا نیز برای حل بسیاری از آن بحرانها (حتی اگر ارادهای برای حلشان باشد) خیلی دیر شده است و تقریباً حلشان ناممکن شده است، بلی فارغ از این مسئله و روند که ملتی را به خاک سیاه نشانده است، اهمیت تصمیمات در میزان ایجاد تغییر است.
در هر دولت و حکومتی، اتخاذ سیاست و خطمشی بر مبنای ارزشهاست. این ارزشها هستند که سیاستها و اهداف را تعیین میکنند و روند و روش اجرای سیاستها و رسیدن به اهداف را مشخص میکنند. اگر مسائل و مشکلات حل نشوند و این حلناشدگی آنقدر مشمول زمان شود که مشکلات بدل به بحران شوند، میشود خیلی شستهورفته و سرراست نتیجه گرفت که اساساً ارزشها و سیاستها و خطمشیها در مسیر دیگری بودهاند که اجرایشان منجر به حل مسائل و بحرانها نشده است. این توضیحِ مختصر نیز نمایی گویا و ساده از این چند دهه است.
اخیراً حکومت در بعضی موارد تصمیماتی گرفته است و میخواهد بعضی روندها را تغییر دهد اما پر واضح است که حتی رادیکالترین تصمیمات و تغییرات (ازنظر حکومت) نیز برای ایجاد تغییر و حل بعضی بحرانها، فایدۀ چندانی نخواهند داشت و در اذهان و افکار عمومی نیز چیزی را نسبت به ماهیت و نگرش حکومت تغییر نمیدهند.
سالها و دهههاست که حکومت باوجود علم و آگاهی به وجود مسائل و مشکلات جدیِ اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و آموزشی و بهداشتی و درمانی و زیستمحیطی و در یک کلام باوجود آگاهی به همۀ آنچه کشور و مردم، طی این دههها با آن مواجه و دستبهگریبان بودهاند، مسائل و مشکلات را نادیده گرفت و به جایش چیزهایی را دیده گرفت که امروز دیگر دیده نمیشوند. این نادیدهگیری منجر به همان چیزی شده است که به آن اذعان شد و در یک کلام اینکه، دیر است. نه که نشود و محال باشد بلکه مسئله این است که حکومت درحالیکه رو به اغمای محض است، میخواهد با تجویز آسپرین از ورطۀ اغما نجات یابد که خب شدنی نیست و اساساً درحالیکه حکومت اغلب بحرانها را انکار میکند، چطور ممکن است که حلشان کند. گام اول پذیرش است که خب این حکومت و پذیرشِ واقعیت، شدهاند جن و بسمالله!
ازآنجاکه اهمیت تصمیمات در میزان ایجاد تغییر است و با توجه به اینکه دیگر فرصت چندانی برای حل بحرانهای داخلی و خارجی نیست، مثلاً تصمیمات اخیر ازجمله رفعِ فیلترِ دو برنامۀ واتساپ و گوگل پلی که دولت با هدف عودتِ آزادیهای سلبشدۀ شهروندان پیگیرِ آن بود و حاکمیت به هر دلیلی که خودش میداند به آن تن داد، بلی این تصمیمِ اخیر، فاقد اثربخشی و ناتوان از ایجاد تغییر است و لذاست که نه شهروندان احساس میکنند که آزادیهای سلبشدۀ آنها رفع توقیف شدهاند و نه در واقع اصلاً این کار به معنای رفع فیلترینگ است. میگویند مراحلی دیگر دارد و سایر برنامهها نیز رفع فیلتر خواهند شد؛ البته که بعید است اما حتی همین امر محال نیز در صورت وقوع، ایجاد تغییر نمیکند چون این کار در نظر حکومت و جامعه معنای یکسانی ندارد. حکومت آن را عقبنشینی و امتیازدهی میداند و از سر جامعه نیز زیادتر و یحتمل و بهمحض تجدید قوا، درِ فیلترینگ را بر پاشنۀ سابق خواهد چرخاند و در نظر جامعه نیز این رفع فیلترها شبحی از آزادیاند زیرا در این زمینه آزادیِ واقعی، آزادیِ خودِ اینترنت است و نه برنامههای شبکههای اجتماعی و یا چند سایت و مواردی از این قبیل.
مثالِ این دیرشدگی و فقدان اثربخشی و ناتوانی از ایجاد تغییرِ معنادار در عرصۀ تصمیمات مرتبط با حوزۀ خارجی نیز تصمیم به بررسی مجدد لوایح FATF در مجمع تشخیص مصلحت است. این تصمیم اگرچه تصمیم خوبی است اما خب در شرایط فعلی و درحالیکه بحرانهای اقتصادیِ دولت و حکومت در مخاطرهآمیزترین حد خود هستند، تصویب لوایح منجر به تغییر معنادار نخواهد شد زیرا در صورت تصویب و رسیدن به مرحلۀ اجرا نیز (محالی محالتر از همان رفع فیلترینگ)، تازه میرویم به فهرست خاکستری و سالها طول میکشد تا مجاریِ مسدودِ ارتباط با بانکهای خارجی باز شوند و اگر چنین شود تازه شاید برسیم به فهرست سفید و بعد تازه میرسیم به سد تحریمها.
در چنین نمایی است که بعضی تصمیماتِ اخیر حکومت...
- ادامهی مطلب و متن کامل را در instant view و با لمس اینجا بخوانید.
🆔@jameeno
Telegraph
تصمیم جدی، تغییر معنادار
#الف فارغ از اینکه مسائل و مشکلاتِ حلنشدۀ کشور، مدتهاست که از مرحلۀ مسئله و مشکل عبور کردهاند و به مرحلۀ بحران رسیدهاند و در مرحلۀ بحران نیز به همان دلایلی که حلنشده مانده بودند، نادیده گرفته شدند و در اولویت قرار نگرفتند (همین دو خط خلاصۀ این چند دهه…
Forwarded from ورزش فوری 🥇
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 کفاشیان: دنبال رای آوردن نیستم
🔹رئیس پیشین فدراسیون فوتبال:
🔹⚽ دنبال رای آوردن نیستم، فقط آمده ام به فوتبال خدمت کنم
🔹⚽ اگر تایید صلاحیت هم نشوم بازهم میپذیرم و در خدمت هستم.
⚽️ @Sporte_Fouri
🔹رئیس پیشین فدراسیون فوتبال:
🔹⚽ دنبال رای آوردن نیستم، فقط آمده ام به فوتبال خدمت کنم
🔹⚽ اگر تایید صلاحیت هم نشوم بازهم میپذیرم و در خدمت هستم.
⚽️ @Sporte_Fouri
ورزش فوری 🥇
🎥 کفاشیان: دنبال رای آوردن نیستم 🔹رئیس پیشین فدراسیون فوتبال: 🔹⚽ دنبال رای آوردن نیستم، فقط آمده ام به فوتبال خدمت کنم 🔹⚽ اگر تایید صلاحیت هم نشوم بازهم میپذیرم و در خدمت هستم. ⚽️ @Sporte_Fouri
این نامزد انتخاباتی، در امر "خدمتگذاری"، در سطح جهان رکورد زده ؛ کارش بدان مانَد که مردی برود خواستگاری و بعد، از فرط "وارستگی"، بگوید "من دنبال ازدواج نیستم".
برخلاف این مجری، لابد خانوادهُ دختر سقف را بر سرِ طرف خراب خواهند کرد، یا باید بکنند، دستکم به احترام علم منطق!
✍هومن پناهنده
@gashthaa
برخلاف این مجری، لابد خانوادهُ دختر سقف را بر سرِ طرف خراب خواهند کرد، یا باید بکنند، دستکم به احترام علم منطق!
✍هومن پناهنده
@gashthaa
Forwarded from Fallosafah | فلسفه محمد سعید حنایی کاشانی (M. Saeed H. Kashani)
🔷 چرا «مولوی» میتواند و بقیه نمیتوانند؟
احمد زیدآبادی پرسیده است:
به نظر من دلیلاش روشن است. چون مولوی عبدالحمید سنی «در قدرت» نیست و امامان جمعه شیعی «در قدرت»اند. آخوندهای زمان شاه هم همین آخوندهایی نبودند که اکنون هستند. آن هنگام کمی باسوادتر و فروتنتر و مردمیتر و بیآزارتر بودند، یا شاید بیشتر حفظ ظاهر و تقیه میکردند چون در قدرت نبودند. آنچه هر آدمی را «فاسد» میکند «قدرت» و «ثروت» و «شهرت» و «عزت» است. «قدرت» داروی ظهوری است که تمامی خباثتها و رذایل نهفته و درونی آدمها را آشکار میکند. اندکاند آدمها یا «فرشته»هایی که به «قدرت» برسند و همچنان «آدم» یا «فرشته» باقی بمانند و «دیو» نشوند. از همین روست که حکیمان و فیلسوفان و عارفان و درویشان و زاهدان و روحانیان راستین هرگز گرد «قدرت و ثروت و شهرت» نمیگردند. به قول خواجه شیراز:
پنجشنبه، ۲۰ دی، ۱۴۰۳
@fallosafahmshk
احمد زیدآبادی پرسیده است:
چرا مولوی عبدالحمید قادر است در واکنش به توهین یک مداح به خود و مسجد و اعتقاداتش، موضعی متمدنانه و همراه با عفو و گذشت و رواداری بگیرد، اما برخی دیگر از روحانیون بخصوص بعضی از امامان جمعه جز به زبان تهدید و خشونت و انتقام و کینهورزی آشنا نیستند؟
به نظر من دلیلاش روشن است. چون مولوی عبدالحمید سنی «در قدرت» نیست و امامان جمعه شیعی «در قدرت»اند. آخوندهای زمان شاه هم همین آخوندهایی نبودند که اکنون هستند. آن هنگام کمی باسوادتر و فروتنتر و مردمیتر و بیآزارتر بودند، یا شاید بیشتر حفظ ظاهر و تقیه میکردند چون در قدرت نبودند. آنچه هر آدمی را «فاسد» میکند «قدرت» و «ثروت» و «شهرت» و «عزت» است. «قدرت» داروی ظهوری است که تمامی خباثتها و رذایل نهفته و درونی آدمها را آشکار میکند. اندکاند آدمها یا «فرشته»هایی که به «قدرت» برسند و همچنان «آدم» یا «فرشته» باقی بمانند و «دیو» نشوند. از همین روست که حکیمان و فیلسوفان و عارفان و درویشان و زاهدان و روحانیان راستین هرگز گرد «قدرت و ثروت و شهرت» نمیگردند. به قول خواجه شیراز:
من از بازوی خود دارم بسی شکر
که زور مردمآزاری ندارم
پنجشنبه، ۲۰ دی، ۱۴۰۳
@fallosafahmshk
Telegram
نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
چرا مولوی میتواند و بقیه نمیتوانند؟
چرا مولوی عبدالحمید قادر است در واکنش به توهین یک مداح به خود و مسجد و اعتقاداتش، موضعی متمدنانه و همراه با عفو و گذشت و رواداری بگیرد، اما برخی دیگر از روحانیون بخصوص بعضی از امامان جمعه جز به زبان تهدید و خشونت و انتقام…
چرا مولوی عبدالحمید قادر است در واکنش به توهین یک مداح به خود و مسجد و اعتقاداتش، موضعی متمدنانه و همراه با عفو و گذشت و رواداری بگیرد، اما برخی دیگر از روحانیون بخصوص بعضی از امامان جمعه جز به زبان تهدید و خشونت و انتقام…
Forwarded from تحکیم ملت
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️ریشه سوءظن مردم به تصمیمات دولت
محسن گودرزی، جامعه شناس، با بیان اینکه اطلاحات اقتصادی برای بهبود وضعیت اجتماعی ضروری است، می گوید: اما نکته مهم این است که بهبود وضعیت اجتماعی هم برای اصلاحات اقتصادی ضروری است و کنار هم قرار گرفتن این دو یک دور تشدید شونده منفی را شکل داده است.
او درباره شکاف میان رابطه مردم و حکومت می گوید: یک نوع بیاعتمادی میان مردم و حکومت شکل گرفته که باعث به وجود آمدن «ما« و «آنها» شده است.
گودرزی درباره اینکه چرا مردم به تصمیمات دولت سوء ظن دارند توضیح داده است.
🆔️@tahkimmelat
محسن گودرزی، جامعه شناس، با بیان اینکه اطلاحات اقتصادی برای بهبود وضعیت اجتماعی ضروری است، می گوید: اما نکته مهم این است که بهبود وضعیت اجتماعی هم برای اصلاحات اقتصادی ضروری است و کنار هم قرار گرفتن این دو یک دور تشدید شونده منفی را شکل داده است.
او درباره شکاف میان رابطه مردم و حکومت می گوید: یک نوع بیاعتمادی میان مردم و حکومت شکل گرفته که باعث به وجود آمدن «ما« و «آنها» شده است.
گودرزی درباره اینکه چرا مردم به تصمیمات دولت سوء ظن دارند توضیح داده است.
🆔️@tahkimmelat
Forwarded from هممیهن
تکرار مفید یا مُمِلّ؟
سرمقاله هممیهن
22 دی 1403
🔹آقای پزشکیان در سخنرانی روز پنجشنبه خود در همایش یکروزه وفاقملی با کنار گذاشتن متنی که برای سخنرانی ایشان آماده شده بود، گفتند: «متونی که عزیزان تهیه کردهاند، بسیار ارزشمند و تأثیرگذار است، اما آنچه به باورم از اهمیت بیشتری برخوردار است، بیان آن چیزی است که از دل برمیآید و در متون از پیش آماده شده، یافت نمیشود. متنهایی که پیشتر تهیه شده بود، چارچوبهایی را منعکس میکرد که به آنها معتقدم. آنچه باور دارم و پیشتر در جریان انتخابات نیز بر آن تأکید کردم، اصولی است که حول محور حق و عدالت شکل میگیرد.»
🔹انتظارات امروز مردم از آقای رئیسجمهور متفاوت از دوره انتخابات است. امروز بیش از اینکه تشنه شنیدن حرفهایی باشند که هرچند بسیار خوب است و از دل بیرون میریزد، منتظر شنیدن محتوایی هستند که محصول عقل جمعی و کارشناسی دولت باشد و از زبان رئیسجمهور گفته شود و مهمتر اینکه ناظر به عمل و سیاستهای اجرایی باشد.
🔹سیاستمداران هر اندازه هم که سخنور باشند، بهسرعت حرفهایشان تکراری و مُمِلّ یا خستهکننده میشود. در همین سخنرانی آقای رئیسجمهور که محور آن عدالت و حق است، نکات بسیار ارزشمندی گفته شده است؛ نکاتی که نیاز امروز جامعه ماست، ولی مشکل اینجاست که این سخنان تاکنون بارها از سوی ایشان تکرار شده است.
🔹آنچه افراد بهویژه حکومتکنندگان را از یکدیگر متمایز میکند، تفاوت برداشتهای آنان از مصداقهای عدل و اجرایی این شعار است. نمونه روشن ماجرا در همان روز پنجشنبه رخ داد و آقای پزشکیان هیچ تبیینی درباره آن ارائه نکردند. این نمونه معطوف به شعار بسیار مهم ایشان یعنی «وفاق» است. شعاری که ما هم معتقدیم بدون آن هیچ گرهی از کار فروبسته این کشور گشوده نخواهد شد و اعلام این شعار و کوشش برای تحقق آن قطعاً افتخار پزشکیان است.
🔹ولی معنای آن روی زمین چیست؟ چگونه میتوان به سوی آن گام برداشت؟ در چه صورتی خواهیم گفت که این شعار به سرانجام مطلوب رسیده یا خیر؟ طرف مقابل شما و رفتار آن در شکست و پیروزی آن چه نقشی دارد؟ مردم و ما بهعنوان افرادی که ناظر و مخاطب سخنان شما هستیم، درک مصداقی و روشن شما از این شعار را متوجه نمیشویم. درواقع مرزهای آن را نمیدانیم کجاست.
🔹برای نمونه در همین جلسه افتتاح بیمارستان که اغلب شخصیتهای سیاسی دعوت شده بودند، چرا باید از حضور آقای خاتمی ممانعت بهعمل آید؟ این منع از کدام قانون و شرع و اخلاق سرچشمه گرفته است؟ موضع شما بهعنوان رئیسجمهور دراینباره چیست؟ میدانیم که حل این موارد سخت است؛ ولی در هر صورت و بهلحاظ مصداقی باید مخاطب شما درکی از رفتار و برنامههای شما برای حل این موارد داشته باشد.
🔹این را هم میدانیم که تحقق هر شعاری نیازمند صبر و بردباری است؛ ولی متاسفانه باید گفت که شما هم وقت زیادی ندارید. درواقع مردم این زمان را نمیدهند؛ چون در گذشته و به پیشینیان شما زمان کافی دادند و نتیجه چندانی ندیدند. لذا اعتمادشان ضربه خورده است.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
22 دی 1403
🔹آقای پزشکیان در سخنرانی روز پنجشنبه خود در همایش یکروزه وفاقملی با کنار گذاشتن متنی که برای سخنرانی ایشان آماده شده بود، گفتند: «متونی که عزیزان تهیه کردهاند، بسیار ارزشمند و تأثیرگذار است، اما آنچه به باورم از اهمیت بیشتری برخوردار است، بیان آن چیزی است که از دل برمیآید و در متون از پیش آماده شده، یافت نمیشود. متنهایی که پیشتر تهیه شده بود، چارچوبهایی را منعکس میکرد که به آنها معتقدم. آنچه باور دارم و پیشتر در جریان انتخابات نیز بر آن تأکید کردم، اصولی است که حول محور حق و عدالت شکل میگیرد.»
🔹انتظارات امروز مردم از آقای رئیسجمهور متفاوت از دوره انتخابات است. امروز بیش از اینکه تشنه شنیدن حرفهایی باشند که هرچند بسیار خوب است و از دل بیرون میریزد، منتظر شنیدن محتوایی هستند که محصول عقل جمعی و کارشناسی دولت باشد و از زبان رئیسجمهور گفته شود و مهمتر اینکه ناظر به عمل و سیاستهای اجرایی باشد.
🔹سیاستمداران هر اندازه هم که سخنور باشند، بهسرعت حرفهایشان تکراری و مُمِلّ یا خستهکننده میشود. در همین سخنرانی آقای رئیسجمهور که محور آن عدالت و حق است، نکات بسیار ارزشمندی گفته شده است؛ نکاتی که نیاز امروز جامعه ماست، ولی مشکل اینجاست که این سخنان تاکنون بارها از سوی ایشان تکرار شده است.
🔹آنچه افراد بهویژه حکومتکنندگان را از یکدیگر متمایز میکند، تفاوت برداشتهای آنان از مصداقهای عدل و اجرایی این شعار است. نمونه روشن ماجرا در همان روز پنجشنبه رخ داد و آقای پزشکیان هیچ تبیینی درباره آن ارائه نکردند. این نمونه معطوف به شعار بسیار مهم ایشان یعنی «وفاق» است. شعاری که ما هم معتقدیم بدون آن هیچ گرهی از کار فروبسته این کشور گشوده نخواهد شد و اعلام این شعار و کوشش برای تحقق آن قطعاً افتخار پزشکیان است.
🔹ولی معنای آن روی زمین چیست؟ چگونه میتوان به سوی آن گام برداشت؟ در چه صورتی خواهیم گفت که این شعار به سرانجام مطلوب رسیده یا خیر؟ طرف مقابل شما و رفتار آن در شکست و پیروزی آن چه نقشی دارد؟ مردم و ما بهعنوان افرادی که ناظر و مخاطب سخنان شما هستیم، درک مصداقی و روشن شما از این شعار را متوجه نمیشویم. درواقع مرزهای آن را نمیدانیم کجاست.
🔹برای نمونه در همین جلسه افتتاح بیمارستان که اغلب شخصیتهای سیاسی دعوت شده بودند، چرا باید از حضور آقای خاتمی ممانعت بهعمل آید؟ این منع از کدام قانون و شرع و اخلاق سرچشمه گرفته است؟ موضع شما بهعنوان رئیسجمهور دراینباره چیست؟ میدانیم که حل این موارد سخت است؛ ولی در هر صورت و بهلحاظ مصداقی باید مخاطب شما درکی از رفتار و برنامههای شما برای حل این موارد داشته باشد.
🔹این را هم میدانیم که تحقق هر شعاری نیازمند صبر و بردباری است؛ ولی متاسفانه باید گفت که شما هم وقت زیادی ندارید. درواقع مردم این زمان را نمیدهند؛ چون در گذشته و به پیشینیان شما زمان کافی دادند و نتیجه چندانی ندیدند. لذا اعتمادشان ضربه خورده است.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
Forwarded from آسمانه
⬛️ فریدون شهبازیان، موسیقیدان، آهنگساز و رهبر برجستهی ارکستر امروز، ۲۲ دی ۱۴۰۳، درگذشت.
🔸برای آشنایی با ایشان به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://artebox.ir/Artist/Intro/116/
@asmaaneh
🔸برای آشنایی با ایشان به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://artebox.ir/Artist/Intro/116/
@asmaaneh
Forwarded from 📚✏️ندای سیاست
20101007103910_امتناع_مفهوم_فرد_در_اندیشه_ایرانی.pdf
332.9 KB
#مقاله_امروز (۲):
امتناع مفهوم فرد در اندیشه ایرانی
نویسندگان: فرشته احمدی هومن پناهنده
منبع: کیان 1375 شماره 34
@Nedaye_siyasat
امتناع مفهوم فرد در اندیشه ایرانی
نویسندگان: فرشته احمدی هومن پناهنده
منبع: کیان 1375 شماره 34
@Nedaye_siyasat
نوای آشنا_مرضیه/شجریان
@tarabesstaan
"نوای آشنا"✨
با صدای:
استاد #محمدرضا_شجریان💫
و
بانو #مرضیه💫
مگر ز نای من نوایی ای خدا شنیده
مگر به گوش او نوای آشنا رسیده
🎼@tarabesstaan🎼
با صدای:
استاد #محمدرضا_شجریان💫
و
بانو #مرضیه💫
مگر ز نای من نوایی ای خدا شنیده
مگر به گوش او نوای آشنا رسیده
🎼@tarabesstaan🎼
Forwarded from 🏅 مدال نیوز ⚽️
🆔️ @medalnews
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایلنا:
از قرار معلوم، آن مربیان فرنگی بیش از این هموطنِ سعدی با حکمتِ آن ادیبِ بیهمال آشنا بودهاند.
*منبع عکس و خبر: کانال تلگرام فوتبالی | گزارش ورزشی
✍هومن_پناهنده
@gashthaa
مربیان بزرگی که رضا درویش از پیشنهاد به آنها خبر داده بود ماسیمیلیانو آلگری و مائوریتسیو ساری بودند که بلافاصله پیشنهاد پرسپولیس را رد کردند و اعلام کردند برای تفریح نیز به ایران نمیآیند!*سعدی فرماید:
مال از بهر آسایشِ عمر است، نه عمر بهر گِرد کردنِ مال.
از قرار معلوم، آن مربیان فرنگی بیش از این هموطنِ سعدی با حکمتِ آن ادیبِ بیهمال آشنا بودهاند.
*منبع عکس و خبر: کانال تلگرام فوتبالی | گزارش ورزشی
✍هومن_پناهنده
@gashthaa
Forwarded from کامبیز نوروزی-حقوق و جامعه (Kambiz Norouzi)
🔴مردی با نقاب خنده
مرد لبخند را غم برد. غم غربت
مرگ خودخواسته ابراهیم نبوی تلخ است. خیلی تلخ.
اینکه آدم قاتل خودش بشود هیچگاه قابل تحسین نیست اما تلخی رنجبار مرگ را دوچندان میکند.
ابراهیم نبوی فصلی تازه در طنز مطبوعاتی کشور باز کرد. چه در گل آقا و چه در روزنامههای دوم خرداد.
در سالهای دوم خرداد خیلیها با قرارها و آرای ستمبار سعید مرتضوی به ناحق راهی زندان شدند. نبوی هم یکی از آنها بود.
چندی گذشت و مثل خیلیهای دیگر برای آنکه در امان بماند راهی خارج شد ولی هیچوقت خارجی نشد.
در سالهای اخیر بارها قصد برگشت کرد. ولی نشد. نگذاشتند.
همیشه ایرانی و ایراندوست ماند و کلام و قلمش را علیه ایران و سلامت و امنیت نچرخاند. اما نگذاشتند بیاید.
عرصه غربت را لابد چنان تنگ دید که ....
فرق طنزنویسان با دیگر نویسندگان این است که کسی انتظار ندارد نویسندگان جدی شاد باشند اما از طنزنویس کسی توقع ندارد غمگین باشد.
مرد لبخنده را غم برد.
کاش باز هم استقامت میکردی آقای نبوی.
https://www.tgoop.com/kambiznouroozi
مرد لبخند را غم برد. غم غربت
مرگ خودخواسته ابراهیم نبوی تلخ است. خیلی تلخ.
اینکه آدم قاتل خودش بشود هیچگاه قابل تحسین نیست اما تلخی رنجبار مرگ را دوچندان میکند.
ابراهیم نبوی فصلی تازه در طنز مطبوعاتی کشور باز کرد. چه در گل آقا و چه در روزنامههای دوم خرداد.
در سالهای دوم خرداد خیلیها با قرارها و آرای ستمبار سعید مرتضوی به ناحق راهی زندان شدند. نبوی هم یکی از آنها بود.
چندی گذشت و مثل خیلیهای دیگر برای آنکه در امان بماند راهی خارج شد ولی هیچوقت خارجی نشد.
در سالهای اخیر بارها قصد برگشت کرد. ولی نشد. نگذاشتند.
همیشه ایرانی و ایراندوست ماند و کلام و قلمش را علیه ایران و سلامت و امنیت نچرخاند. اما نگذاشتند بیاید.
عرصه غربت را لابد چنان تنگ دید که ....
فرق طنزنویسان با دیگر نویسندگان این است که کسی انتظار ندارد نویسندگان جدی شاد باشند اما از طنزنویس کسی توقع ندارد غمگین باشد.
مرد لبخنده را غم برد.
کاش باز هم استقامت میکردی آقای نبوی.
https://www.tgoop.com/kambiznouroozi
Forwarded from ورزش فوری 🥇
آدامس فرگوسن نیم میلیون دلار فروخته شد!
🔹آخرین آدامس جویده شده توسط سر الکس فرگوسن، سرمربی سابق منچستر یونایتد، در یک حراجی به قیمت نیم میلیون دلار به فروش رفت.
⚽️ @Sporte_Fouri
🔹آخرین آدامس جویده شده توسط سر الکس فرگوسن، سرمربی سابق منچستر یونایتد، در یک حراجی به قیمت نیم میلیون دلار به فروش رفت.
⚽️ @Sporte_Fouri
Forwarded from فردین علیخواه
آدامس فرگوسن به قیمت 456 هزار یورو
دنیای عجیبی داریم. تعریف «میراث» بسیار متنوع و متفاوت شده است. آنچه نخبگان از خود به یادگار میگذارند دیگر صرفا شامل اندیشهها، آموختهها، اختراعات، دانش و افکار و تجارب ارزندهشان نیست. آدامس، بله آدامس هم جزوی از میراث آدمهای بزرگ شده است. آدامس آدمهای بزرگ، که روزی شانس و افتخار آنرا داشتهاند تا بین دندانهای آنها قرار گیرند و با خشم و دلواپسی جویده شوند هم قرار است در جایی تحت مراقبت و محافظت شدید باشند و روز به روز بر ارزش پولی آنها افزوده شود. خوش به حال آدامس. آدامس محترم و چه بسا «مقدس» شمرده می شود چون روزی در مسابقه فوتبال مهمی افتخار حضور در دهان «سر الکس فرگوسن» را داشته است.
دنیایمان دارد سطحی می شود. نه؟ قرار بود در جهان مدرن، سحر و جادو کنار گذاشته شود و «جان پنداری» اشیاء برچیده شود. شد؟ چرا جهان هنوز دربند آدامسی است که روزی توسط فرگوسن جویده شده؟
وقتی می توانیم تمام فیلم های مسابقات فرگوسن را ببینیم و از او بیاموزیم کارکرد آدامس تفی او برای بشر دقیقا چیست؟ او هنوز زنده است و بی تردید در حال جویدن آدامس های دیگری است. هر آدامس چند؟
@fardinalikhah
دنیای عجیبی داریم. تعریف «میراث» بسیار متنوع و متفاوت شده است. آنچه نخبگان از خود به یادگار میگذارند دیگر صرفا شامل اندیشهها، آموختهها، اختراعات، دانش و افکار و تجارب ارزندهشان نیست. آدامس، بله آدامس هم جزوی از میراث آدمهای بزرگ شده است. آدامس آدمهای بزرگ، که روزی شانس و افتخار آنرا داشتهاند تا بین دندانهای آنها قرار گیرند و با خشم و دلواپسی جویده شوند هم قرار است در جایی تحت مراقبت و محافظت شدید باشند و روز به روز بر ارزش پولی آنها افزوده شود. خوش به حال آدامس. آدامس محترم و چه بسا «مقدس» شمرده می شود چون روزی در مسابقه فوتبال مهمی افتخار حضور در دهان «سر الکس فرگوسن» را داشته است.
دنیایمان دارد سطحی می شود. نه؟ قرار بود در جهان مدرن، سحر و جادو کنار گذاشته شود و «جان پنداری» اشیاء برچیده شود. شد؟ چرا جهان هنوز دربند آدامسی است که روزی توسط فرگوسن جویده شده؟
وقتی می توانیم تمام فیلم های مسابقات فرگوسن را ببینیم و از او بیاموزیم کارکرد آدامس تفی او برای بشر دقیقا چیست؟ او هنوز زنده است و بی تردید در حال جویدن آدامس های دیگری است. هر آدامس چند؟
@fardinalikhah
Forwarded from اعتمادآنلاین
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥موز ۶.۲ میلیون دلاری خورده شد
🔹«جاستین سان»، بنیانگذار شرکت کریپتویی ترون، چند وقت پیش اثری هنری به نام «Comedian» را ۶ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار خرید. این اثر هنری یک موز چسبیده به دیوار بود. حالا سان در مقابل دوربینها، این موز را خورده و گفته مزهاش از موزهای دیگر بسیار بهتر بوده است!/ دیجیاتو
#دیدنیها
@EtemadOnline
🔹«جاستین سان»، بنیانگذار شرکت کریپتویی ترون، چند وقت پیش اثری هنری به نام «Comedian» را ۶ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار خرید. این اثر هنری یک موز چسبیده به دیوار بود. حالا سان در مقابل دوربینها، این موز را خورده و گفته مزهاش از موزهای دیگر بسیار بهتر بوده است!/ دیجیاتو
#دیدنیها
@EtemadOnline
فردین علیخواه
آدامس فرگوسن به قیمت 456 هزار یورو دنیای عجیبی داریم. تعریف «میراث» بسیار متنوع و متفاوت شده است. آنچه نخبگان از خود به یادگار میگذارند دیگر صرفا شامل اندیشهها، آموختهها، اختراعات، دانش و افکار و تجارب ارزندهشان نیست. آدامس، بله آدامس هم جزوی از میراث…
بهقول دوستی، چنین کارهایی چهبسا، برخلاف نظر این جامعهشناس ایرانی، حاکی از رواج طرز فکر شبهخرافاتی در جهان جدید نباشد، بلکه صرفاً ترفندی باشد برای پولشویی.👇👇👇