Forwarded from MorphoSyntax
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
☰
بکندند مـوی و شخـودنـد روی
از ایران برآمد یکی هایوهوی
سـر سرکشان گشت پرگـرد و خاک
همه دیده پر خون همه جامه چاک
هــمانا بریـن ســوگ با ما سپهر
ز دیده فرو باردی خون به مهر
شما نیز دیده پر از خون کنید
هـمـه جـامـهٔ نـاز بیرون کــنید
✍🏿 حکیم توس
@MorphoSyntax
بکندند مـوی و شخـودنـد روی
از ایران برآمد یکی هایوهوی
سـر سرکشان گشت پرگـرد و خاک
همه دیده پر خون همه جامه چاک
هــمانا بریـن ســوگ با ما سپهر
ز دیده فرو باردی خون به مهر
شما نیز دیده پر از خون کنید
هـمـه جـامـهٔ نـاز بیرون کــنید
✍🏿 حکیم توس
@MorphoSyntax
Forwarded from آسیمگی
فاجعهی بندرعباس، تصویر یک پایان
انفجار مهیب بندرعباس تصویری بیواسطه از آن چیزی بود که نامش را جنگ میگذارند.
هر که خیال میکند جنگ صرفا یعنی تغییر پرچمها و سقوط یک رژیم و سپس شادی مردم در خیابان، باید دوباره به بندرعباس نگاه کند: کارگرانی که سوختند، خانوادههایی که عزیز از دست دادند و فرزندانی که گم شدند، به شهری نگاه کند که دیگر هوایش برای نفس کشیدن امن نیست.
دیروز بمبی فرونیفتاد اما پیشنمایش روشنی دیدیم که حتی یک انفجار محدود چطور شهری را فلج میکند، حالا به جنگ واقعی فکر کن!
مسیر اندوهباری که در این سالیان پیمودهایم مردم را به موجوداتی بیچهره، بیصدا و بیحق فروکاسته است. عاملیت و اثربخشیشان کمرنگ شده، اما همچنان هر بار که تنش بالا میرود، هزینهی آن از بدنهای همین مردم کَنده میشود؛ از تن کارگری که در اسکله جان میدهد، از جوانی که آیندهاش در بحران و تحریم گموگور میشود، از زنی که اولین قربانی امنیتی شدن فضاست.
هیچ جنگی پایانی خوش ندارد، حتی اگر محدود باشد. تخریب در نقطهی اصابت بمب و انفجار باقی نمیماند، بلکه در جان زندگی رسوخ میکند، در آب، هوا، بازار، روابط و اعتماد اجتماعی و دست آخر در خواب کودکان.
جنگ آن معادلهی سادهی خیالی نیست که بهعنوان نسخهی سریع و کمدردسر نجات معرفی میشود، آن قصهی خوشرنگی که وعده میدهد فردای بمباران در خیابانها جشن پیروزی گرفته خواهد شد. جنگ وقتی از راه برسد قبل از حاکمیت، مردم را خاکستر میکند.
آنکه مشتاق تغییر است باید بداند که هیچ مسیر میانبری در کار نیست، تغییر وقتی اصیل و عمیق است که از درون زندگی سر بر آورد، نه از بمباران و ویرانی.
راه نجات، تشویق مردم به سیاستورزی، به فهمیدن، به مطالبهی تغییر و رهایی از وضعیت خطرناک فعلی است. نه تشویق به تکرار فاجعههایی که در تاریخ معاصر کم نداشتهایم.
جنگطلبی شکل نهاییِ سیاستِ نفی است، ما باید از این تلهی اجتماعی بیرون بیاییم و راهی دیگر پیدا کنیم، راهی که نه از جنگطلبی بلکه از مسیر تمرکز بر احیای زندگی و بزرگداشت انسان و جان او میگذرد.
۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
تهران
https://www.tgoop.com/asimegi
انفجار مهیب بندرعباس تصویری بیواسطه از آن چیزی بود که نامش را جنگ میگذارند.
هر که خیال میکند جنگ صرفا یعنی تغییر پرچمها و سقوط یک رژیم و سپس شادی مردم در خیابان، باید دوباره به بندرعباس نگاه کند: کارگرانی که سوختند، خانوادههایی که عزیز از دست دادند و فرزندانی که گم شدند، به شهری نگاه کند که دیگر هوایش برای نفس کشیدن امن نیست.
دیروز بمبی فرونیفتاد اما پیشنمایش روشنی دیدیم که حتی یک انفجار محدود چطور شهری را فلج میکند، حالا به جنگ واقعی فکر کن!
مسیر اندوهباری که در این سالیان پیمودهایم مردم را به موجوداتی بیچهره، بیصدا و بیحق فروکاسته است. عاملیت و اثربخشیشان کمرنگ شده، اما همچنان هر بار که تنش بالا میرود، هزینهی آن از بدنهای همین مردم کَنده میشود؛ از تن کارگری که در اسکله جان میدهد، از جوانی که آیندهاش در بحران و تحریم گموگور میشود، از زنی که اولین قربانی امنیتی شدن فضاست.
هیچ جنگی پایانی خوش ندارد، حتی اگر محدود باشد. تخریب در نقطهی اصابت بمب و انفجار باقی نمیماند، بلکه در جان زندگی رسوخ میکند، در آب، هوا، بازار، روابط و اعتماد اجتماعی و دست آخر در خواب کودکان.
جنگ آن معادلهی سادهی خیالی نیست که بهعنوان نسخهی سریع و کمدردسر نجات معرفی میشود، آن قصهی خوشرنگی که وعده میدهد فردای بمباران در خیابانها جشن پیروزی گرفته خواهد شد. جنگ وقتی از راه برسد قبل از حاکمیت، مردم را خاکستر میکند.
آنکه مشتاق تغییر است باید بداند که هیچ مسیر میانبری در کار نیست، تغییر وقتی اصیل و عمیق است که از درون زندگی سر بر آورد، نه از بمباران و ویرانی.
راه نجات، تشویق مردم به سیاستورزی، به فهمیدن، به مطالبهی تغییر و رهایی از وضعیت خطرناک فعلی است. نه تشویق به تکرار فاجعههایی که در تاریخ معاصر کم نداشتهایم.
جنگطلبی شکل نهاییِ سیاستِ نفی است، ما باید از این تلهی اجتماعی بیرون بیاییم و راهی دیگر پیدا کنیم، راهی که نه از جنگطلبی بلکه از مسیر تمرکز بر احیای زندگی و بزرگداشت انسان و جان او میگذرد.
۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
تهران
https://www.tgoop.com/asimegi
Telegram
آسیمگی
| یادبودهای عصر بحران |
دربارهی زیستن در اینجا و اکنون
نویسنده: علی مسعودی | ساکن ایران
نقد و نظر:
[email protected]
دربارهی زیستن در اینجا و اکنون
نویسنده: علی مسعودی | ساکن ایران
نقد و نظر:
[email protected]
Forwarded from تفکر
"مهدویت" و "دموکراسی"
ابوالقاسم فنایی
تعارض اصلی و زیربنایی بین «حق خدا» و «حقوق بشر» است و اگر ما بتوانیم راه حل درست و قانعکنندهای برای این تعارض پیدا کنیم، سایر نزاعها و تعارضهای روبنایی هم به خودی خود و به نحوی مطلوب حل خواهند شد. و لذا به جای اینکه بپرسیم «آیا مهدویت با دمکراسی سازگار است؟» باید بپرسیم: «آیا حقوق بشر با حق خداوند سازگار است؟» به تعبیر دیگر سؤال اصلی ما این است که «آیا خدا حق دارد حقوق بشر را نقض کند؟» اگر خدا حق نقض حقوق بشر را داشته باشد، میتواند چنین حقی را به پیامبر و امام معصوم و به تبع آنها به ولی فقیه تفویض کند. اما اگر خدا حق نقض حقوق بشر را نداشته باشد، به طریق اولی حق تفویض چنین حقی را به دیگران نخواهد داشت.
به بیان دیگر سؤال این است که آیا خدا حق دارد احکامی را جعل و تشریع کند که با حقوق بشر ناسازگارند؟ و آیا خدا میتواند بین بندگان خود از نظر حقوق و اختیارات سیاسی تبعیض بگذارد و کسانی را از طریق نصب بر سرنوشت دیگران مسلط کند و جان و مال و ناموس آنان را در اختیار آن افراد خاص قرار دهد؟ و آیا علم غیب و عصمت پیامبر و امام (یا فقاهت و عدالت فقیهان) از پارامترهای اخلاقاً مربوطند و از نظر اخلاق اجتماعی میتوانند چنین تبعیضی را توجیه کنند؟ و آیا خداوند در نصب یک فرد به عنوان امام یا ولی فقیه میتواند ضوابط اخلاق اجتماعی و مهمترین آنها یعنی اصل عدالت را نادیده بگیرد؟
پیوند به متن کامل
@Tafakkor
ابوالقاسم فنایی
تعارض اصلی و زیربنایی بین «حق خدا» و «حقوق بشر» است و اگر ما بتوانیم راه حل درست و قانعکنندهای برای این تعارض پیدا کنیم، سایر نزاعها و تعارضهای روبنایی هم به خودی خود و به نحوی مطلوب حل خواهند شد. و لذا به جای اینکه بپرسیم «آیا مهدویت با دمکراسی سازگار است؟» باید بپرسیم: «آیا حقوق بشر با حق خداوند سازگار است؟» به تعبیر دیگر سؤال اصلی ما این است که «آیا خدا حق دارد حقوق بشر را نقض کند؟» اگر خدا حق نقض حقوق بشر را داشته باشد، میتواند چنین حقی را به پیامبر و امام معصوم و به تبع آنها به ولی فقیه تفویض کند. اما اگر خدا حق نقض حقوق بشر را نداشته باشد، به طریق اولی حق تفویض چنین حقی را به دیگران نخواهد داشت.
به بیان دیگر سؤال این است که آیا خدا حق دارد احکامی را جعل و تشریع کند که با حقوق بشر ناسازگارند؟ و آیا خدا میتواند بین بندگان خود از نظر حقوق و اختیارات سیاسی تبعیض بگذارد و کسانی را از طریق نصب بر سرنوشت دیگران مسلط کند و جان و مال و ناموس آنان را در اختیار آن افراد خاص قرار دهد؟ و آیا علم غیب و عصمت پیامبر و امام (یا فقاهت و عدالت فقیهان) از پارامترهای اخلاقاً مربوطند و از نظر اخلاق اجتماعی میتوانند چنین تبعیضی را توجیه کنند؟ و آیا خداوند در نصب یک فرد به عنوان امام یا ولی فقیه میتواند ضوابط اخلاق اجتماعی و مهمترین آنها یعنی اصل عدالت را نادیده بگیرد؟
پیوند به متن کامل
@Tafakkor
Forwarded from ART CHANNEL
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
❗️رابرت بلای و عشقاش به مولانا باعث شد تا «مثنوی» درسالهای اخیر از پرفروشترین کتابهای آمریکا باشد!
▪️رابرت بلای Robert Bly؛ ( ۱۹۲۶– ۲۰۲۱) نویسنده و شاعر نروژیالاصل آمریکایی و برندهی جایزه کتاب ملی آمریکا، سیوپنجسال از عمرش را وقف معرفی و ترجمه آثاری ازشعرپارسی ازجمله مثنوی مولانا و اشعار حافظ کرد. او در سال ۲۰۰۶ بههمراه کلمنبارکس، درسفری به ایران از تهران، اصفهان و شیراز دیدن کردند و هر دوی آنها از دانشگاه تهران دکترای افتخاری دریافت کردند!
▫️بلای در ۱۹۸۷ برای نخستینبار درکنسرت محمدرضاشجریان در لندن شرکت کرد. استفادهی شجریان در بیان و تفسیر شعر مولانا وحافظ با هنر تحریر توجه او راچنان برانگیخت که روزبعد ازکنسرت به یک کتابفروشی ایرانی رفت و تا آنجا که میتوانست آواز سنتی ایرانی خرید! بعدها او به آواز غزلیات مولانا توسط شهرام ناظری علاقه ویژهای پیداکرد و چنان تحتتأثیر قرار گرفت که قصیدهای برای آواز شهرام ناظری نوشت. او از دوست شاعرش؛ کلمن بارکس خواست تا شعر مولانا را دوباره ترجمه کند؛ چون بهنظرش ترجمهی رینولد نیکلسون دارای قیدوبند ترجمههای ویکتوریایی دقیق اما تحتاللفظی بود!
@artchanel
▪️رابرت بلای Robert Bly؛ ( ۱۹۲۶– ۲۰۲۱) نویسنده و شاعر نروژیالاصل آمریکایی و برندهی جایزه کتاب ملی آمریکا، سیوپنجسال از عمرش را وقف معرفی و ترجمه آثاری ازشعرپارسی ازجمله مثنوی مولانا و اشعار حافظ کرد. او در سال ۲۰۰۶ بههمراه کلمنبارکس، درسفری به ایران از تهران، اصفهان و شیراز دیدن کردند و هر دوی آنها از دانشگاه تهران دکترای افتخاری دریافت کردند!
▫️بلای در ۱۹۸۷ برای نخستینبار درکنسرت محمدرضاشجریان در لندن شرکت کرد. استفادهی شجریان در بیان و تفسیر شعر مولانا وحافظ با هنر تحریر توجه او راچنان برانگیخت که روزبعد ازکنسرت به یک کتابفروشی ایرانی رفت و تا آنجا که میتوانست آواز سنتی ایرانی خرید! بعدها او به آواز غزلیات مولانا توسط شهرام ناظری علاقه ویژهای پیداکرد و چنان تحتتأثیر قرار گرفت که قصیدهای برای آواز شهرام ناظری نوشت. او از دوست شاعرش؛ کلمن بارکس خواست تا شعر مولانا را دوباره ترجمه کند؛ چون بهنظرش ترجمهی رینولد نیکلسون دارای قیدوبند ترجمههای ویکتوریایی دقیق اما تحتاللفظی بود!
@artchanel
Forwarded from بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
دوازدهم اردیبهشتماه روز معلّم
طرز بیان و آموزگاری باید برای طفل دلپذیر باشد. اکثر معلّمها از این پند غافلند که میفرماید:
چون سر و کار تو با کودک فتاد
پس زبان کودکی باید گشاد
رفتار و گفتار معلّمین و اولیای مدرسه باید برای شاگردان سرمشق باشد. پاکیزگی و ادب و حسن خلق و راستی و درستی و نیکوکاری و شرافتمندی و صفات حسنۀ دیگر را کودکان اگر از پیشوایان خود ببینند صدچندان بهتر بیاموزند تا در کتاب بخوانند یا از واعظ و معلّم بشنوند.
محمدعلی فروغی
[نامههای محمدعلی فروغی، به کوشش محمد افشینوفایی و مهدی فیروزیان، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱، ص ۲۳۶]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
طرز بیان و آموزگاری باید برای طفل دلپذیر باشد. اکثر معلّمها از این پند غافلند که میفرماید:
چون سر و کار تو با کودک فتاد
پس زبان کودکی باید گشاد
رفتار و گفتار معلّمین و اولیای مدرسه باید برای شاگردان سرمشق باشد. پاکیزگی و ادب و حسن خلق و راستی و درستی و نیکوکاری و شرافتمندی و صفات حسنۀ دیگر را کودکان اگر از پیشوایان خود ببینند صدچندان بهتر بیاموزند تا در کتاب بخوانند یا از واعظ و معلّم بشنوند.
محمدعلی فروغی
[نامههای محمدعلی فروغی، به کوشش محمد افشینوفایی و مهدی فیروزیان، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱، ص ۲۳۶]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
Forwarded from تَلخندسیاسی اجتماعی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📛فوتبالیست معروف انگلیسی خطاب به شبکه BBC: اتفاقاتی که در غزه میافتد «کشتار کودکان» است؛ چطور میخواهید در برابر چنین جنایتی بیطرف باشید؟!
گری لینکر، چهره معروف ورزشی در مصاحبه با شبکه بی بی سی از رویکرد این رسانه در قبال جنگ غزه بهشدت انتقاد کرد:
▫️اتفاقاتی که در غزه میافتد «کشتار کودکان» است؛ چطور میخواهید در برابر چنین جنایتی بیطرف باشید؟
▫️وقتی مجری برنامه از بیطرفی بیبیسی گفت، لینکر با کنایه پاسخ داد: مگر در جنگ اوکراین و روسیه بیطرف بودید؟
🌐 اینستاگرام تلخند
🌐 واتسآپ تلخند
🙈 باتلخندسیاسی بهروزباشید 👇
@Talkhand_Siyasi2
گری لینکر، چهره معروف ورزشی در مصاحبه با شبکه بی بی سی از رویکرد این رسانه در قبال جنگ غزه بهشدت انتقاد کرد:
▫️اتفاقاتی که در غزه میافتد «کشتار کودکان» است؛ چطور میخواهید در برابر چنین جنایتی بیطرف باشید؟
▫️وقتی مجری برنامه از بیطرفی بیبیسی گفت، لینکر با کنایه پاسخ داد: مگر در جنگ اوکراین و روسیه بیطرف بودید؟
@Talkhand_Siyasi2
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب (شهرام یاری)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اردیبهشت هگمتانه
سخنرانی دکتر حسین معصومی همدانی
یادبود استاد علیرضا ذکاوتی قراگزلو
چهارشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
همدان، بلوار بعثت، هتل امیران یک
@mirasmaktoob
.
سخنرانی دکتر حسین معصومی همدانی
یادبود استاد علیرضا ذکاوتی قراگزلو
چهارشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
همدان، بلوار بعثت، هتل امیران یک
@mirasmaktoob
.
Forwarded from ART CHANNEL
ART CHANNEL
❗️زنی بر دوش زنان! ▪️شیوا ارسطویی بر دوش زنان به منزل آخر رسید! @artchanel
سنتها خرده خرده تغییر میکنند.
Forwarded from شالتله (عباس زندباف نشاط)
بفرمایید آش شله قلمکار:
از نظر متافیزیک الهیاتی و باور به قاعده قطعی کنش و واکنش در دنیا، و نیز اصل تاثیر متقابل در دیالکتیک هگلی و مارکسی (که در فیزیک کوانتومی هم ثابت شده هر حرکت کوچکی در کل کهکشان تاثیر میگذارد)، دیر یا زود، مستقیم یا غیر مستقیم، آثار عمل یا بی تفاوتی دستاندرکاران نسبت به هر بی عدالتی، ظاهر می شود.
عمادالدین باقی در سالگرد زندانی شدن سعید مدنی
از نظر متافیزیک الهیاتی و باور به قاعده قطعی کنش و واکنش در دنیا، و نیز اصل تاثیر متقابل در دیالکتیک هگلی و مارکسی (که در فیزیک کوانتومی هم ثابت شده هر حرکت کوچکی در کل کهکشان تاثیر میگذارد)، دیر یا زود، مستقیم یا غیر مستقیم، آثار عمل یا بی تفاوتی دستاندرکاران نسبت به هر بی عدالتی، ظاهر می شود.
عمادالدین باقی در سالگرد زندانی شدن سعید مدنی
Forwarded from جمهوریت
📝📝جناب پزشکیان با این سخنان، نمک اضافی بر زخم نپاشید
✍️محمد طبیبیان
⚛ @jomhuriyat
♈️واقعا جای تاسف است. چون ایشان رای مردم را دارند و از این نظر معتبر، مختصر جوابی عرض میکنم.
از این دست سخنان دیگران این طرف آن طرف زیاد میگویند که در مقابل باید خاموش بود.
♈️اما، قدیم که میگویند را من بیاد دارم. پی دیوار خانه ها و سقف ها ضخیم بود خشت و گل یا آجر. بسیاری خانه ها زیر زمین و بعضاً حوضخانه داشت. فضای فراوان برای زمستان و تابستان. اطاق ها ایوان داشت که خود مانع تبادل حرارت بود. خانه ها باغچه مشجر داشت. هوای شهر ها آلوده نبود و تا این حد گرم به دلیل سوخت ناساز و نا کارآمد مواد فسیلی. اکثر جمعیت در شهرستانها و روستاها بودند و نه مثل اکنون چنان انباشته در چند شهر پر آسیب.
♈️ اکنون اکثر مردم در آپارتمان های کوچک با دیوارهای نازک که از موادی ساخته شده که جذب کننده حرارت است زندگی می کنند. پنجره های شیشه ای و اکثراً بدون ایوان و بالکن که حررات مستقیم به داخل منتقل می شود.
♈️جناب در این واحد ها نمی شود بدون پنکه و کولر دوام آورد. خانوادهها نمی توانند جواب کودکان برافروخته و قرمز شده را بدهند.
این شیوه توجه به مشکلات مردم رسم درستی نیست!
با آن مطالب نهج البلاغه که علاقمند هستید همخوان نیست.
♈️اگر نمی توانید مسئله ای را حل کنید لا اقل صادقانه بگویید. بگویید که ما بر روی بزرگترین ذخائر انرژی جهان زندگی می کنیم اما مدیریت اقتصاد و دیپلماسی و چیز های دیگر را نمی دانیم. بیش از چهل سال آزمودن و خطا کردن هم برای آموختن کافی نبوده است. شایسته تر که با این سخنان، نمک اضافی بر زخم نپاشید.
#جمهوریت
⚛ @jomhuriyat
✍️محمد طبیبیان
⚛ @jomhuriyat
🔰پزشکیان: مردم از کولر و پنکه استفاده نکنند!
پزشکیان در جلسه شورای برنامهریزی کرمانشاه:
قدیم که کولر و پنکه نبود مگر ما در خانههایمان در ۳۵ درجه مشکلی داشتیم؟ همین یک کار را اگر انجام بدهیم ما در کشور مشکل برق نخواهیم داشت.
♈️واقعا جای تاسف است. چون ایشان رای مردم را دارند و از این نظر معتبر، مختصر جوابی عرض میکنم.
از این دست سخنان دیگران این طرف آن طرف زیاد میگویند که در مقابل باید خاموش بود.
♈️اما، قدیم که میگویند را من بیاد دارم. پی دیوار خانه ها و سقف ها ضخیم بود خشت و گل یا آجر. بسیاری خانه ها زیر زمین و بعضاً حوضخانه داشت. فضای فراوان برای زمستان و تابستان. اطاق ها ایوان داشت که خود مانع تبادل حرارت بود. خانه ها باغچه مشجر داشت. هوای شهر ها آلوده نبود و تا این حد گرم به دلیل سوخت ناساز و نا کارآمد مواد فسیلی. اکثر جمعیت در شهرستانها و روستاها بودند و نه مثل اکنون چنان انباشته در چند شهر پر آسیب.
♈️ اکنون اکثر مردم در آپارتمان های کوچک با دیوارهای نازک که از موادی ساخته شده که جذب کننده حرارت است زندگی می کنند. پنجره های شیشه ای و اکثراً بدون ایوان و بالکن که حررات مستقیم به داخل منتقل می شود.
♈️جناب در این واحد ها نمی شود بدون پنکه و کولر دوام آورد. خانوادهها نمی توانند جواب کودکان برافروخته و قرمز شده را بدهند.
این شیوه توجه به مشکلات مردم رسم درستی نیست!
با آن مطالب نهج البلاغه که علاقمند هستید همخوان نیست.
♈️اگر نمی توانید مسئله ای را حل کنید لا اقل صادقانه بگویید. بگویید که ما بر روی بزرگترین ذخائر انرژی جهان زندگی می کنیم اما مدیریت اقتصاد و دیپلماسی و چیز های دیگر را نمی دانیم. بیش از چهل سال آزمودن و خطا کردن هم برای آموختن کافی نبوده است. شایسته تر که با این سخنان، نمک اضافی بر زخم نپاشید.
#جمهوریت
⚛ @jomhuriyat
Forwarded from هامِش (علی سلطانی)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کماعتنایی به عناصر هویت ملی را از سوی جمهوری اسلامی بارها نقد کردهام. همزمان هم قائل بودهام که این روند اصلاح شده و اوضاع به مراتب بهتر از تندرویهای مضر آغاز انقلاب است. از باب صد عیب بگفتی هنرش نیز بگو، این ویدیو را نشانهای میگیرم در نشانههای مثبتی از اصلاح روند و برهمزدن درست دوگانهٔ سخیف ملیت و مذهب از سوی حکومت. نشانهای میگیرم که حاکمان به این ادراک درستتر رسیدهاند که باید امثال فردوسی را قدر بدارند و با این قدردانی، او را از زیر دستوپای نیروهای سیاسیِ مبتذل و وابسته، شووینیستها و دینستیرانِ فردوسینشناس نجات دهند. که تصمیم حکیمانه تشدید دوقطبیها نیست، برهمزدن بازی پرصدا و توخالیِ آنهاست؛ بازیای که فردوسی و شاهنامه را دستمایهٔ اغراض بیرونیِ خود کرده است. که تصمیم نافع برای امنیت و یکپارچگی ایران از این قبیل کارهای تروتمیز فرهنگی است.
در این باره:
دیواری به نام مرز
نوروز در میانهٔ اسلامگرایی و اسلامهراسی
چلهٔ ۱۴۰۳ و چهار نکته
سخنی با دشمنان همدست
@Hamesh1
در این باره:
دیواری به نام مرز
نوروز در میانهٔ اسلامگرایی و اسلامهراسی
چلهٔ ۱۴۰۳ و چهار نکته
سخنی با دشمنان همدست
@Hamesh1
Forwarded from مهمات
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نه می تونه رو پاش وایسه نه چشماش رو باز نگه داره ولی زندگی ۳۰ نفر دستشه!
🔗 Arya Younesi (@AryaYounesi)
🔗 Arya Younesi (@AryaYounesi)
مهمات
نه می تونه رو پاش وایسه نه چشماش رو باز نگه داره ولی زندگی ۳۰ نفر دستشه! 🔗 Arya Younesi (@AryaYounesi)
وضع راننده عجیب است، اما عجیبتر حالت سرنشینان است که جنبهای نمادین هم دارد.
#هومن_پناهنده
@ gashthaa
#هومن_پناهنده
@ gashthaa
Forwarded from شبکه راوی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️ نکته جالب توجه آنکه رئیس دانشگاه آزاد امروز در همایش سالروز تاسیس دانشگاه آزاد اظهار داشت: دانشگاه آزاد اسلامی یک اقتصاد حقیقی دارد و چون وابسته به بودجه عمومی نیست، کارآمدی و کیفیت خدمات آموزشی در آن برای جلب اعتماد مردم، شرط بقاست. اگر نتوانیم کارآمدی ارائه کنیم، مردم شهریه پرداخت نمیکنند و دانشگاه را برای ادامه تحصیل انتخاب نمیکنند.
@RaaviOnline1
🌐 raavi.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from شبکه راوی
▫️حتما بسیاری از شما فایل صوتی فردی که به من زنگ زده بود و به من فحاشی می کرد و می گفت شما و پسرت را می کشم شنیده اید. بعد که تلفن آن فرد شناسایی شد، مشخص شد که او دارای مدرک دکتری است و مردم به او آقای دکتر می گویند! آن فرد با آن مدرک جواز درمان می گیرد، کاسبی می کند و حتما خیلی جاها هم باور دارند که او دکتر است؛ یک لات دکتر به تمام معنی!
▫️این فیلم هم نمونه دیگری از ابتذال در دانشگاههای کشور است. من کاری به شایستگی آقای بیرانوند به عنوان چهره ورزشی ندارم. او به عنوان یک چهره ملی جایگاه خودش را دارد و مردم و دوستدارانش هم او را دوست دارند، درآمد خوبی دارد و صد البته حقش است.
▫️اما به عنوان یک دانشگاهی از انتشار این گفتگو در رسانه ملی احساس درد کردم، عرق شرم بر پیشانی ام ریخت و البته خیالم هم راحت شد. چون مدتهاست که می دانم در دانشگاههای کشور، چه دولتی و چه غیر دولتی کنکورهای دکتری وکارشناسی ارشد به اوج ابتذال رسیده است.
@RaaviOnline1
🌐 raavi.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from گنگ خواب دیده
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من کاری به این بنده خدا و مجری ندارم، اینا معلول یه شرایط غلط هستن و تقصیر زیادی ندارن.
درد خیلی بزرگتر از این هاست.
این تمسخر درس و تحصیل اونم تو تلوزیون ملی هم حتی فاجعه اصلی نیست.
فاجعه اونجاست که ما کلا راه رو غلط رفتیم و هر چی درست بود رو نابود کردیم.
این نوک کوه یخی است که دقیقا به همین لودگی در همه امور جاری شد تا رسیدیم به اینجا که نه برق داریم و نه گاز و نه آب و نه خاک.
@mortezaebad
درد خیلی بزرگتر از این هاست.
این تمسخر درس و تحصیل اونم تو تلوزیون ملی هم حتی فاجعه اصلی نیست.
فاجعه اونجاست که ما کلا راه رو غلط رفتیم و هر چی درست بود رو نابود کردیم.
این نوک کوه یخی است که دقیقا به همین لودگی در همه امور جاری شد تا رسیدیم به اینجا که نه برق داریم و نه گاز و نه آب و نه خاک.
@mortezaebad
Forwarded from | پنجهنامه: تاریخ و خاطره | (𝓟𝓐𝓝𝓙𝓔𝓗)
▪️ بفرمایید دانشجوی دکتری شوید!
از زمان پذیرش نخستین دانشجویان در دورهٔ دکتری زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران در اواخر دههٔ دوم سدهٔ چهاردهم خورشیدی تا امروز، چگونگی و روند پذیرش دانشجو در دورهٔ دکتری در دانشگاههای ایران سه مرحلهٔ اصلی را از سر گذرانده است:
🔘 مرحلهٔ اول (پیش از ۱۳۸۴):
پیش از ۱۳۸۴ پذیرفتهشدن در دورهٔ دکتری یکی از سختترین و دشوارترین کارها بود. پیش از انقلاب اسلامی، در بیشتر رشتهها تنها دانشگاه تهران دانشجوی دکتری میپذیرفت؛ پس از انقلاب اسلامی تا یک دهه پذیرش دانشجوی دکتری متوقف شد و از اواخر دهه شصت دورههای دکتری بار دیگر برقرار گردید. از آن زمان تا سال ۱۳۸۴، چه در دانشگاه تهران (بهعنوان بزرگترین نهاد دولتی آموزش عالی) و چه در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی (بهعنوان بزرگترین دانشگاه غیردولتی) که کموبیش در همه رشتهها دورهٔ دکتری داشتند، شمار بسیار کمی در دوره دکتری پذیرفته میشدند. در آن زمان استادان هر گروه آموزشی در دانشگاه چنان مبسوطالید و صاحب قدرت و اختیار بودند که خود تعیین میکردند دانشجوی دکتری پذیرند یا نپذیرند؛ و معمولاً هر چند سال یکبار دانشجوی دکتری میپذیرفتند نه هر سال. مثلاً دانشگاه تهران از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۸۳ تنها در پنج دوره/ سال دانشجوی دکتری تاریخ و تمدن ملل اسلامی پذیرفته است. زمانی که ما در آزمون دکتری ۱۳۸۳ شرکت کرده بودیم سه سال بود که دانشگاه تهران دانشجوی دکتری نپذیرفته بود. حتی در دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات، نیز چنین اختیاری به گروهها و استادان- که کموبیش همان استادان طراز اول دانشگاه تهران (و شهید بهشتی و ...) بودند- داده شده بود. از استادم دکتر هادی عالمزاده شنیدهام که در یکیدو سال در واحد علوم و تحقیقات هیچکس را برای دوره دکتری نپذیرفتیم و دانشگاه هم کاملاً تابع نظر گروه بود. تازه در آن سالهایی که دانشجو دکتری میپذیرفتند، معمولاً بیشتر از دوسه تن نمیپذیرفتند و گاه تنها یک تن پذیرفته میشد و سرکلاس دکتری مینشست.
🔘 مرحلهٔ دوم (۱۳۸۴ - ۱۳۹۳):
از سال ۱۳۸۴ به بعد، از قدرت و نقش استادان و گروهها کاسته شد. دیگر گروهها نمیتوانستند بگویند هیچ داوطلبی را نمیپذیریم. از این سال بعد حتی دانشگاه تهران بدون وقفه در هر سال دانشجوی دکتری پذیرفته است. بااینهمه هنوز نقش گروهها در پذیرش دانشجوی دکتری پررنگ بود. آزمون دکتری همچنان در خود دانشگاهها/ دانشکدهها و بهصورت تشریحی برگزار میشد و ظرفیت پذیرش در اختیار گروهها بود. ضمنأ تنها معدودی از دانشگاههای سطح اول دولتی و چند واحد بزرگ از دانشگاه آزاد مجوز پذیرش دانشجوی دکتری داشتند. در اواخر دهه هشتاد برگزاری آزمون دکتری از اختیار دانشگاه خارج شد و به سازمان سنجش سپرده شد و بهاصطلاح نیمهمتمرکز و از آن بدتر سوالات تستی شد.
🔘 مرحلهٔ سوم (۱۳۹۳ - تا امروز):
از اوایل دههٔ نود برای بسیاری از دانشگاههای دولتی و غیردولتی، در شورای گسترش وزارت علوم، با نادیدهگرفتن معیارها و استانداردهای لازم و ضروری برای راهاندازی دوره دکتری، مجوز پذیرش دانشجوی دکتری صادر شد. مثلاً دانشگاهی که هیچ دانشیار یا استادی نداشت، تنها با دو یا سه استادیار مجوز پذیرش دانشجوی دکتری دریافت کرد. از آنسوی از نظارت بر ظرفیت پذیرشها کاسته شد و درنتیجه در بعضی رشتهها تا بیست دانشجو دکتری پذیرفته شد. دیگر خبری از کسب نمره حداقل یا حد نصاب نیست و کسانی با نمرههای منفی هم پذیرفته میشوند بهویژه در رشتههایی که متقاضی کمتری دارند.
در یک دههٔ اخیر صدها داوطلب دکتری با نمرههای منفی دانشجوی دکتری شدهاند.
همین امروز اگر تصمیم بگیرید که سال آینده در یکی از رشتههای علوم انسانی، علوم پایه و کشاورزی و منابع طبیعی و حتی برخی رشتهها مهندسی دانشجوی دکتری شوید، کافی است سال آینده در آزمون دکتری ثبتنام کنید و بدون یک روز مطالعه در آزمون شرکت کنید؛ حتی با نمرهٔ منفی قطعاً شما در مهر ۱۴۰۶ دانشجوی دکتری یکی از دانشگاههای پولی خواهید شد، از واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی گرفته تا پردیسهای خودگردان دانشگاهها بزرگ دولتی. فرقی هم نمیکند که فردی گمنام و باشید یا دروازهبان تیم ملی و یکی از گرانقیمتترین بازیکنان فوتبال ایران!
دهها تن چون علیرضا بیرانوند -که سخنانش را اصلاح کرده و گفته تازه امسال در آزمون شرکت کرده و هنوز دانشجوی دکتری نیست- همین اکنون دانشجوی دکتری هستند. بهجای گیردادن به این بازیکن سادهلوح و پرسروصدا که بهواسطهٔ حضور در جامجهانی و گرفتن پنالتی رونالدو، میشود به او دکتری افتخاری داد😁، باید رفت سراغ آن سیاستگذاران و دستاندرکارانی که اعتبار مدرک «دکتری» در دانشگاه ایرانی را به حراج گذاشتند و برباد دادند!
▫️ معصومعلی پنجه
شبانگاه سهشنبه ششم خرداد ۱۴۰۴ | لشتنشا
🆔 www.tgoop.com/HistoryandMemory
از زمان پذیرش نخستین دانشجویان در دورهٔ دکتری زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران در اواخر دههٔ دوم سدهٔ چهاردهم خورشیدی تا امروز، چگونگی و روند پذیرش دانشجو در دورهٔ دکتری در دانشگاههای ایران سه مرحلهٔ اصلی را از سر گذرانده است:
🔘 مرحلهٔ اول (پیش از ۱۳۸۴):
پیش از ۱۳۸۴ پذیرفتهشدن در دورهٔ دکتری یکی از سختترین و دشوارترین کارها بود. پیش از انقلاب اسلامی، در بیشتر رشتهها تنها دانشگاه تهران دانشجوی دکتری میپذیرفت؛ پس از انقلاب اسلامی تا یک دهه پذیرش دانشجوی دکتری متوقف شد و از اواخر دهه شصت دورههای دکتری بار دیگر برقرار گردید. از آن زمان تا سال ۱۳۸۴، چه در دانشگاه تهران (بهعنوان بزرگترین نهاد دولتی آموزش عالی) و چه در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی (بهعنوان بزرگترین دانشگاه غیردولتی) که کموبیش در همه رشتهها دورهٔ دکتری داشتند، شمار بسیار کمی در دوره دکتری پذیرفته میشدند. در آن زمان استادان هر گروه آموزشی در دانشگاه چنان مبسوطالید و صاحب قدرت و اختیار بودند که خود تعیین میکردند دانشجوی دکتری پذیرند یا نپذیرند؛ و معمولاً هر چند سال یکبار دانشجوی دکتری میپذیرفتند نه هر سال. مثلاً دانشگاه تهران از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۸۳ تنها در پنج دوره/ سال دانشجوی دکتری تاریخ و تمدن ملل اسلامی پذیرفته است. زمانی که ما در آزمون دکتری ۱۳۸۳ شرکت کرده بودیم سه سال بود که دانشگاه تهران دانشجوی دکتری نپذیرفته بود. حتی در دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات، نیز چنین اختیاری به گروهها و استادان- که کموبیش همان استادان طراز اول دانشگاه تهران (و شهید بهشتی و ...) بودند- داده شده بود. از استادم دکتر هادی عالمزاده شنیدهام که در یکیدو سال در واحد علوم و تحقیقات هیچکس را برای دوره دکتری نپذیرفتیم و دانشگاه هم کاملاً تابع نظر گروه بود. تازه در آن سالهایی که دانشجو دکتری میپذیرفتند، معمولاً بیشتر از دوسه تن نمیپذیرفتند و گاه تنها یک تن پذیرفته میشد و سرکلاس دکتری مینشست.
🔘 مرحلهٔ دوم (۱۳۸۴ - ۱۳۹۳):
از سال ۱۳۸۴ به بعد، از قدرت و نقش استادان و گروهها کاسته شد. دیگر گروهها نمیتوانستند بگویند هیچ داوطلبی را نمیپذیریم. از این سال بعد حتی دانشگاه تهران بدون وقفه در هر سال دانشجوی دکتری پذیرفته است. بااینهمه هنوز نقش گروهها در پذیرش دانشجوی دکتری پررنگ بود. آزمون دکتری همچنان در خود دانشگاهها/ دانشکدهها و بهصورت تشریحی برگزار میشد و ظرفیت پذیرش در اختیار گروهها بود. ضمنأ تنها معدودی از دانشگاههای سطح اول دولتی و چند واحد بزرگ از دانشگاه آزاد مجوز پذیرش دانشجوی دکتری داشتند. در اواخر دهه هشتاد برگزاری آزمون دکتری از اختیار دانشگاه خارج شد و به سازمان سنجش سپرده شد و بهاصطلاح نیمهمتمرکز و از آن بدتر سوالات تستی شد.
🔘 مرحلهٔ سوم (۱۳۹۳ - تا امروز):
از اوایل دههٔ نود برای بسیاری از دانشگاههای دولتی و غیردولتی، در شورای گسترش وزارت علوم، با نادیدهگرفتن معیارها و استانداردهای لازم و ضروری برای راهاندازی دوره دکتری، مجوز پذیرش دانشجوی دکتری صادر شد. مثلاً دانشگاهی که هیچ دانشیار یا استادی نداشت، تنها با دو یا سه استادیار مجوز پذیرش دانشجوی دکتری دریافت کرد. از آنسوی از نظارت بر ظرفیت پذیرشها کاسته شد و درنتیجه در بعضی رشتهها تا بیست دانشجو دکتری پذیرفته شد. دیگر خبری از کسب نمره حداقل یا حد نصاب نیست و کسانی با نمرههای منفی هم پذیرفته میشوند بهویژه در رشتههایی که متقاضی کمتری دارند.
در یک دههٔ اخیر صدها داوطلب دکتری با نمرههای منفی دانشجوی دکتری شدهاند.
همین امروز اگر تصمیم بگیرید که سال آینده در یکی از رشتههای علوم انسانی، علوم پایه و کشاورزی و منابع طبیعی و حتی برخی رشتهها مهندسی دانشجوی دکتری شوید، کافی است سال آینده در آزمون دکتری ثبتنام کنید و بدون یک روز مطالعه در آزمون شرکت کنید؛ حتی با نمرهٔ منفی قطعاً شما در مهر ۱۴۰۶ دانشجوی دکتری یکی از دانشگاههای پولی خواهید شد، از واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی گرفته تا پردیسهای خودگردان دانشگاهها بزرگ دولتی. فرقی هم نمیکند که فردی گمنام و باشید یا دروازهبان تیم ملی و یکی از گرانقیمتترین بازیکنان فوتبال ایران!
دهها تن چون علیرضا بیرانوند -که سخنانش را اصلاح کرده و گفته تازه امسال در آزمون شرکت کرده و هنوز دانشجوی دکتری نیست- همین اکنون دانشجوی دکتری هستند. بهجای گیردادن به این بازیکن سادهلوح و پرسروصدا که بهواسطهٔ حضور در جامجهانی و گرفتن پنالتی رونالدو، میشود به او دکتری افتخاری داد😁، باید رفت سراغ آن سیاستگذاران و دستاندرکارانی که اعتبار مدرک «دکتری» در دانشگاه ایرانی را به حراج گذاشتند و برباد دادند!
▫️ معصومعلی پنجه
شبانگاه سهشنبه ششم خرداد ۱۴۰۴ | لشتنشا
🆔 www.tgoop.com/HistoryandMemory