Forwarded from تَلخندسیاسی اجتماعی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📛فوتبالیست معروف انگلیسی خطاب به شبکه BBC: اتفاقاتی که در غزه میافتد «کشتار کودکان» است؛ چطور میخواهید در برابر چنین جنایتی بیطرف باشید؟!
گری لینکر، چهره معروف ورزشی در مصاحبه با شبکه بی بی سی از رویکرد این رسانه در قبال جنگ غزه بهشدت انتقاد کرد:
▫️اتفاقاتی که در غزه میافتد «کشتار کودکان» است؛ چطور میخواهید در برابر چنین جنایتی بیطرف باشید؟
▫️وقتی مجری برنامه از بیطرفی بیبیسی گفت، لینکر با کنایه پاسخ داد: مگر در جنگ اوکراین و روسیه بیطرف بودید؟
🌐 اینستاگرام تلخند
🌐 واتسآپ تلخند
🙈 باتلخندسیاسی بهروزباشید 👇
@Talkhand_Siyasi2
گری لینکر، چهره معروف ورزشی در مصاحبه با شبکه بی بی سی از رویکرد این رسانه در قبال جنگ غزه بهشدت انتقاد کرد:
▫️اتفاقاتی که در غزه میافتد «کشتار کودکان» است؛ چطور میخواهید در برابر چنین جنایتی بیطرف باشید؟
▫️وقتی مجری برنامه از بیطرفی بیبیسی گفت، لینکر با کنایه پاسخ داد: مگر در جنگ اوکراین و روسیه بیطرف بودید؟
@Talkhand_Siyasi2
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب (شهرام یاری)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اردیبهشت هگمتانه
سخنرانی دکتر حسین معصومی همدانی
یادبود استاد علیرضا ذکاوتی قراگزلو
چهارشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
همدان، بلوار بعثت، هتل امیران یک
@mirasmaktoob
.
سخنرانی دکتر حسین معصومی همدانی
یادبود استاد علیرضا ذکاوتی قراگزلو
چهارشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
همدان، بلوار بعثت، هتل امیران یک
@mirasmaktoob
.
Forwarded from ART CHANNEL
ART CHANNEL
❗️زنی بر دوش زنان! ▪️شیوا ارسطویی بر دوش زنان به منزل آخر رسید! @artchanel
سنتها خرده خرده تغییر میکنند.
Forwarded from شالتله (عباس زندباف نشاط)
بفرمایید آش شله قلمکار:
از نظر متافیزیک الهیاتی و باور به قاعده قطعی کنش و واکنش در دنیا، و نیز اصل تاثیر متقابل در دیالکتیک هگلی و مارکسی (که در فیزیک کوانتومی هم ثابت شده هر حرکت کوچکی در کل کهکشان تاثیر میگذارد)، دیر یا زود، مستقیم یا غیر مستقیم، آثار عمل یا بی تفاوتی دستاندرکاران نسبت به هر بی عدالتی، ظاهر می شود.
عمادالدین باقی در سالگرد زندانی شدن سعید مدنی
از نظر متافیزیک الهیاتی و باور به قاعده قطعی کنش و واکنش در دنیا، و نیز اصل تاثیر متقابل در دیالکتیک هگلی و مارکسی (که در فیزیک کوانتومی هم ثابت شده هر حرکت کوچکی در کل کهکشان تاثیر میگذارد)، دیر یا زود، مستقیم یا غیر مستقیم، آثار عمل یا بی تفاوتی دستاندرکاران نسبت به هر بی عدالتی، ظاهر می شود.
عمادالدین باقی در سالگرد زندانی شدن سعید مدنی
Forwarded from جمهوریت
📝📝جناب پزشکیان با این سخنان، نمک اضافی بر زخم نپاشید
✍️محمد طبیبیان
⚛ @jomhuriyat
♈️واقعا جای تاسف است. چون ایشان رای مردم را دارند و از این نظر معتبر، مختصر جوابی عرض میکنم.
از این دست سخنان دیگران این طرف آن طرف زیاد میگویند که در مقابل باید خاموش بود.
♈️اما، قدیم که میگویند را من بیاد دارم. پی دیوار خانه ها و سقف ها ضخیم بود خشت و گل یا آجر. بسیاری خانه ها زیر زمین و بعضاً حوضخانه داشت. فضای فراوان برای زمستان و تابستان. اطاق ها ایوان داشت که خود مانع تبادل حرارت بود. خانه ها باغچه مشجر داشت. هوای شهر ها آلوده نبود و تا این حد گرم به دلیل سوخت ناساز و نا کارآمد مواد فسیلی. اکثر جمعیت در شهرستانها و روستاها بودند و نه مثل اکنون چنان انباشته در چند شهر پر آسیب.
♈️ اکنون اکثر مردم در آپارتمان های کوچک با دیوارهای نازک که از موادی ساخته شده که جذب کننده حرارت است زندگی می کنند. پنجره های شیشه ای و اکثراً بدون ایوان و بالکن که حررات مستقیم به داخل منتقل می شود.
♈️جناب در این واحد ها نمی شود بدون پنکه و کولر دوام آورد. خانوادهها نمی توانند جواب کودکان برافروخته و قرمز شده را بدهند.
این شیوه توجه به مشکلات مردم رسم درستی نیست!
با آن مطالب نهج البلاغه که علاقمند هستید همخوان نیست.
♈️اگر نمی توانید مسئله ای را حل کنید لا اقل صادقانه بگویید. بگویید که ما بر روی بزرگترین ذخائر انرژی جهان زندگی می کنیم اما مدیریت اقتصاد و دیپلماسی و چیز های دیگر را نمی دانیم. بیش از چهل سال آزمودن و خطا کردن هم برای آموختن کافی نبوده است. شایسته تر که با این سخنان، نمک اضافی بر زخم نپاشید.
#جمهوریت
⚛ @jomhuriyat
✍️محمد طبیبیان
⚛ @jomhuriyat
🔰پزشکیان: مردم از کولر و پنکه استفاده نکنند!
پزشکیان در جلسه شورای برنامهریزی کرمانشاه:
قدیم که کولر و پنکه نبود مگر ما در خانههایمان در ۳۵ درجه مشکلی داشتیم؟ همین یک کار را اگر انجام بدهیم ما در کشور مشکل برق نخواهیم داشت.
♈️واقعا جای تاسف است. چون ایشان رای مردم را دارند و از این نظر معتبر، مختصر جوابی عرض میکنم.
از این دست سخنان دیگران این طرف آن طرف زیاد میگویند که در مقابل باید خاموش بود.
♈️اما، قدیم که میگویند را من بیاد دارم. پی دیوار خانه ها و سقف ها ضخیم بود خشت و گل یا آجر. بسیاری خانه ها زیر زمین و بعضاً حوضخانه داشت. فضای فراوان برای زمستان و تابستان. اطاق ها ایوان داشت که خود مانع تبادل حرارت بود. خانه ها باغچه مشجر داشت. هوای شهر ها آلوده نبود و تا این حد گرم به دلیل سوخت ناساز و نا کارآمد مواد فسیلی. اکثر جمعیت در شهرستانها و روستاها بودند و نه مثل اکنون چنان انباشته در چند شهر پر آسیب.
♈️ اکنون اکثر مردم در آپارتمان های کوچک با دیوارهای نازک که از موادی ساخته شده که جذب کننده حرارت است زندگی می کنند. پنجره های شیشه ای و اکثراً بدون ایوان و بالکن که حررات مستقیم به داخل منتقل می شود.
♈️جناب در این واحد ها نمی شود بدون پنکه و کولر دوام آورد. خانوادهها نمی توانند جواب کودکان برافروخته و قرمز شده را بدهند.
این شیوه توجه به مشکلات مردم رسم درستی نیست!
با آن مطالب نهج البلاغه که علاقمند هستید همخوان نیست.
♈️اگر نمی توانید مسئله ای را حل کنید لا اقل صادقانه بگویید. بگویید که ما بر روی بزرگترین ذخائر انرژی جهان زندگی می کنیم اما مدیریت اقتصاد و دیپلماسی و چیز های دیگر را نمی دانیم. بیش از چهل سال آزمودن و خطا کردن هم برای آموختن کافی نبوده است. شایسته تر که با این سخنان، نمک اضافی بر زخم نپاشید.
#جمهوریت
⚛ @jomhuriyat
Forwarded from هامِش (علی سلطانی)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کماعتنایی به عناصر هویت ملی را از سوی جمهوری اسلامی بارها نقد کردهام. همزمان هم قائل بودهام که این روند اصلاح شده و اوضاع به مراتب بهتر از تندرویهای مضر آغاز انقلاب است. از باب صد عیب بگفتی هنرش نیز بگو، این ویدیو را نشانهای میگیرم در نشانههای مثبتی از اصلاح روند و برهمزدن درست دوگانهٔ سخیف ملیت و مذهب از سوی حکومت. نشانهای میگیرم که حاکمان به این ادراک درستتر رسیدهاند که باید امثال فردوسی را قدر بدارند و با این قدردانی، او را از زیر دستوپای نیروهای سیاسیِ مبتذل و وابسته، شووینیستها و دینستیرانِ فردوسینشناس نجات دهند. که تصمیم حکیمانه تشدید دوقطبیها نیست، برهمزدن بازی پرصدا و توخالیِ آنهاست؛ بازیای که فردوسی و شاهنامه را دستمایهٔ اغراض بیرونیِ خود کرده است. که تصمیم نافع برای امنیت و یکپارچگی ایران از این قبیل کارهای تروتمیز فرهنگی است.
در این باره:
دیواری به نام مرز
نوروز در میانهٔ اسلامگرایی و اسلامهراسی
چلهٔ ۱۴۰۳ و چهار نکته
سخنی با دشمنان همدست
@Hamesh1
در این باره:
دیواری به نام مرز
نوروز در میانهٔ اسلامگرایی و اسلامهراسی
چلهٔ ۱۴۰۳ و چهار نکته
سخنی با دشمنان همدست
@Hamesh1
Forwarded from مهمات
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نه می تونه رو پاش وایسه نه چشماش رو باز نگه داره ولی زندگی ۳۰ نفر دستشه!
🔗 Arya Younesi (@AryaYounesi)
🔗 Arya Younesi (@AryaYounesi)
مهمات
نه می تونه رو پاش وایسه نه چشماش رو باز نگه داره ولی زندگی ۳۰ نفر دستشه! 🔗 Arya Younesi (@AryaYounesi)
وضع راننده عجیب است، اما عجیبتر حالت سرنشینان است که جنبهای نمادین هم دارد.
#هومن_پناهنده
@ gashthaa
#هومن_پناهنده
@ gashthaa
Forwarded from شبکه راوی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️ نکته جالب توجه آنکه رئیس دانشگاه آزاد امروز در همایش سالروز تاسیس دانشگاه آزاد اظهار داشت: دانشگاه آزاد اسلامی یک اقتصاد حقیقی دارد و چون وابسته به بودجه عمومی نیست، کارآمدی و کیفیت خدمات آموزشی در آن برای جلب اعتماد مردم، شرط بقاست. اگر نتوانیم کارآمدی ارائه کنیم، مردم شهریه پرداخت نمیکنند و دانشگاه را برای ادامه تحصیل انتخاب نمیکنند.
@RaaviOnline1
🌐 raavi.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from شبکه راوی
▫️حتما بسیاری از شما فایل صوتی فردی که به من زنگ زده بود و به من فحاشی می کرد و می گفت شما و پسرت را می کشم شنیده اید. بعد که تلفن آن فرد شناسایی شد، مشخص شد که او دارای مدرک دکتری است و مردم به او آقای دکتر می گویند! آن فرد با آن مدرک جواز درمان می گیرد، کاسبی می کند و حتما خیلی جاها هم باور دارند که او دکتر است؛ یک لات دکتر به تمام معنی!
▫️این فیلم هم نمونه دیگری از ابتذال در دانشگاههای کشور است. من کاری به شایستگی آقای بیرانوند به عنوان چهره ورزشی ندارم. او به عنوان یک چهره ملی جایگاه خودش را دارد و مردم و دوستدارانش هم او را دوست دارند، درآمد خوبی دارد و صد البته حقش است.
▫️اما به عنوان یک دانشگاهی از انتشار این گفتگو در رسانه ملی احساس درد کردم، عرق شرم بر پیشانی ام ریخت و البته خیالم هم راحت شد. چون مدتهاست که می دانم در دانشگاههای کشور، چه دولتی و چه غیر دولتی کنکورهای دکتری وکارشناسی ارشد به اوج ابتذال رسیده است.
@RaaviOnline1
🌐 raavi.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from گنگ خواب دیده
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من کاری به این بنده خدا و مجری ندارم، اینا معلول یه شرایط غلط هستن و تقصیر زیادی ندارن.
درد خیلی بزرگتر از این هاست.
این تمسخر درس و تحصیل اونم تو تلوزیون ملی هم حتی فاجعه اصلی نیست.
فاجعه اونجاست که ما کلا راه رو غلط رفتیم و هر چی درست بود رو نابود کردیم.
این نوک کوه یخی است که دقیقا به همین لودگی در همه امور جاری شد تا رسیدیم به اینجا که نه برق داریم و نه گاز و نه آب و نه خاک.
@mortezaebad
درد خیلی بزرگتر از این هاست.
این تمسخر درس و تحصیل اونم تو تلوزیون ملی هم حتی فاجعه اصلی نیست.
فاجعه اونجاست که ما کلا راه رو غلط رفتیم و هر چی درست بود رو نابود کردیم.
این نوک کوه یخی است که دقیقا به همین لودگی در همه امور جاری شد تا رسیدیم به اینجا که نه برق داریم و نه گاز و نه آب و نه خاک.
@mortezaebad
Forwarded from | پنجهنامه: تاریخ و خاطره | (𝓟𝓐𝓝𝓙𝓔𝓗)
▪️ بفرمایید دانشجوی دکتری شوید!
از زمان پذیرش نخستین دانشجویان در دورهٔ دکتری زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران در اواخر دههٔ دوم سدهٔ چهاردهم خورشیدی تا امروز، چگونگی و روند پذیرش دانشجو در دورهٔ دکتری در دانشگاههای ایران سه مرحلهٔ اصلی را از سر گذرانده است:
🔘 مرحلهٔ اول (پیش از ۱۳۸۴):
پیش از ۱۳۸۴ پذیرفتهشدن در دورهٔ دکتری یکی از سختترین و دشوارترین کارها بود. پیش از انقلاب اسلامی، در بیشتر رشتهها تنها دانشگاه تهران دانشجوی دکتری میپذیرفت؛ پس از انقلاب اسلامی تا یک دهه پذیرش دانشجوی دکتری متوقف شد و از اواخر دهه شصت دورههای دکتری بار دیگر برقرار گردید. از آن زمان تا سال ۱۳۸۴، چه در دانشگاه تهران (بهعنوان بزرگترین نهاد دولتی آموزش عالی) و چه در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی (بهعنوان بزرگترین دانشگاه غیردولتی) که کموبیش در همه رشتهها دورهٔ دکتری داشتند، شمار بسیار کمی در دوره دکتری پذیرفته میشدند. در آن زمان استادان هر گروه آموزشی در دانشگاه چنان مبسوطالید و صاحب قدرت و اختیار بودند که خود تعیین میکردند دانشجوی دکتری پذیرند یا نپذیرند؛ و معمولاً هر چند سال یکبار دانشجوی دکتری میپذیرفتند نه هر سال. مثلاً دانشگاه تهران از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۸۳ تنها در پنج دوره/ سال دانشجوی دکتری تاریخ و تمدن ملل اسلامی پذیرفته است. زمانی که ما در آزمون دکتری ۱۳۸۳ شرکت کرده بودیم سه سال بود که دانشگاه تهران دانشجوی دکتری نپذیرفته بود. حتی در دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات، نیز چنین اختیاری به گروهها و استادان- که کموبیش همان استادان طراز اول دانشگاه تهران (و شهید بهشتی و ...) بودند- داده شده بود. از استادم دکتر هادی عالمزاده شنیدهام که در یکیدو سال در واحد علوم و تحقیقات هیچکس را برای دوره دکتری نپذیرفتیم و دانشگاه هم کاملاً تابع نظر گروه بود. تازه در آن سالهایی که دانشجو دکتری میپذیرفتند، معمولاً بیشتر از دوسه تن نمیپذیرفتند و گاه تنها یک تن پذیرفته میشد و سرکلاس دکتری مینشست.
🔘 مرحلهٔ دوم (۱۳۸۴ - ۱۳۹۳):
از سال ۱۳۸۴ به بعد، از قدرت و نقش استادان و گروهها کاسته شد. دیگر گروهها نمیتوانستند بگویند هیچ داوطلبی را نمیپذیریم. از این سال بعد حتی دانشگاه تهران بدون وقفه در هر سال دانشجوی دکتری پذیرفته است. بااینهمه هنوز نقش گروهها در پذیرش دانشجوی دکتری پررنگ بود. آزمون دکتری همچنان در خود دانشگاهها/ دانشکدهها و بهصورت تشریحی برگزار میشد و ظرفیت پذیرش در اختیار گروهها بود. ضمنأ تنها معدودی از دانشگاههای سطح اول دولتی و چند واحد بزرگ از دانشگاه آزاد مجوز پذیرش دانشجوی دکتری داشتند. در اواخر دهه هشتاد برگزاری آزمون دکتری از اختیار دانشگاه خارج شد و به سازمان سنجش سپرده شد و بهاصطلاح نیمهمتمرکز و از آن بدتر سوالات تستی شد.
🔘 مرحلهٔ سوم (۱۳۹۳ - تا امروز):
از اوایل دههٔ نود برای بسیاری از دانشگاههای دولتی و غیردولتی، در شورای گسترش وزارت علوم، با نادیدهگرفتن معیارها و استانداردهای لازم و ضروری برای راهاندازی دوره دکتری، مجوز پذیرش دانشجوی دکتری صادر شد. مثلاً دانشگاهی که هیچ دانشیار یا استادی نداشت، تنها با دو یا سه استادیار مجوز پذیرش دانشجوی دکتری دریافت کرد. از آنسوی از نظارت بر ظرفیت پذیرشها کاسته شد و درنتیجه در بعضی رشتهها تا بیست دانشجو دکتری پذیرفته شد. دیگر خبری از کسب نمره حداقل یا حد نصاب نیست و کسانی با نمرههای منفی هم پذیرفته میشوند بهویژه در رشتههایی که متقاضی کمتری دارند.
در یک دههٔ اخیر صدها داوطلب دکتری با نمرههای منفی دانشجوی دکتری شدهاند.
همین امروز اگر تصمیم بگیرید که سال آینده در یکی از رشتههای علوم انسانی، علوم پایه و کشاورزی و منابع طبیعی و حتی برخی رشتهها مهندسی دانشجوی دکتری شوید، کافی است سال آینده در آزمون دکتری ثبتنام کنید و بدون یک روز مطالعه در آزمون شرکت کنید؛ حتی با نمرهٔ منفی قطعاً شما در مهر ۱۴۰۶ دانشجوی دکتری یکی از دانشگاههای پولی خواهید شد، از واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی گرفته تا پردیسهای خودگردان دانشگاهها بزرگ دولتی. فرقی هم نمیکند که فردی گمنام و باشید یا دروازهبان تیم ملی و یکی از گرانقیمتترین بازیکنان فوتبال ایران!
دهها تن چون علیرضا بیرانوند -که سخنانش را اصلاح کرده و گفته تازه امسال در آزمون شرکت کرده و هنوز دانشجوی دکتری نیست- همین اکنون دانشجوی دکتری هستند. بهجای گیردادن به این بازیکن سادهلوح و پرسروصدا که بهواسطهٔ حضور در جامجهانی و گرفتن پنالتی رونالدو، میشود به او دکتری افتخاری داد😁، باید رفت سراغ آن سیاستگذاران و دستاندرکارانی که اعتبار مدرک «دکتری» در دانشگاه ایرانی را به حراج گذاشتند و برباد دادند!
▫️ معصومعلی پنجه
شبانگاه سهشنبه ششم خرداد ۱۴۰۴ | لشتنشا
🆔 www.tgoop.com/HistoryandMemory
از زمان پذیرش نخستین دانشجویان در دورهٔ دکتری زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران در اواخر دههٔ دوم سدهٔ چهاردهم خورشیدی تا امروز، چگونگی و روند پذیرش دانشجو در دورهٔ دکتری در دانشگاههای ایران سه مرحلهٔ اصلی را از سر گذرانده است:
🔘 مرحلهٔ اول (پیش از ۱۳۸۴):
پیش از ۱۳۸۴ پذیرفتهشدن در دورهٔ دکتری یکی از سختترین و دشوارترین کارها بود. پیش از انقلاب اسلامی، در بیشتر رشتهها تنها دانشگاه تهران دانشجوی دکتری میپذیرفت؛ پس از انقلاب اسلامی تا یک دهه پذیرش دانشجوی دکتری متوقف شد و از اواخر دهه شصت دورههای دکتری بار دیگر برقرار گردید. از آن زمان تا سال ۱۳۸۴، چه در دانشگاه تهران (بهعنوان بزرگترین نهاد دولتی آموزش عالی) و چه در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی (بهعنوان بزرگترین دانشگاه غیردولتی) که کموبیش در همه رشتهها دورهٔ دکتری داشتند، شمار بسیار کمی در دوره دکتری پذیرفته میشدند. در آن زمان استادان هر گروه آموزشی در دانشگاه چنان مبسوطالید و صاحب قدرت و اختیار بودند که خود تعیین میکردند دانشجوی دکتری پذیرند یا نپذیرند؛ و معمولاً هر چند سال یکبار دانشجوی دکتری میپذیرفتند نه هر سال. مثلاً دانشگاه تهران از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۸۳ تنها در پنج دوره/ سال دانشجوی دکتری تاریخ و تمدن ملل اسلامی پذیرفته است. زمانی که ما در آزمون دکتری ۱۳۸۳ شرکت کرده بودیم سه سال بود که دانشگاه تهران دانشجوی دکتری نپذیرفته بود. حتی در دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات، نیز چنین اختیاری به گروهها و استادان- که کموبیش همان استادان طراز اول دانشگاه تهران (و شهید بهشتی و ...) بودند- داده شده بود. از استادم دکتر هادی عالمزاده شنیدهام که در یکیدو سال در واحد علوم و تحقیقات هیچکس را برای دوره دکتری نپذیرفتیم و دانشگاه هم کاملاً تابع نظر گروه بود. تازه در آن سالهایی که دانشجو دکتری میپذیرفتند، معمولاً بیشتر از دوسه تن نمیپذیرفتند و گاه تنها یک تن پذیرفته میشد و سرکلاس دکتری مینشست.
🔘 مرحلهٔ دوم (۱۳۸۴ - ۱۳۹۳):
از سال ۱۳۸۴ به بعد، از قدرت و نقش استادان و گروهها کاسته شد. دیگر گروهها نمیتوانستند بگویند هیچ داوطلبی را نمیپذیریم. از این سال بعد حتی دانشگاه تهران بدون وقفه در هر سال دانشجوی دکتری پذیرفته است. بااینهمه هنوز نقش گروهها در پذیرش دانشجوی دکتری پررنگ بود. آزمون دکتری همچنان در خود دانشگاهها/ دانشکدهها و بهصورت تشریحی برگزار میشد و ظرفیت پذیرش در اختیار گروهها بود. ضمنأ تنها معدودی از دانشگاههای سطح اول دولتی و چند واحد بزرگ از دانشگاه آزاد مجوز پذیرش دانشجوی دکتری داشتند. در اواخر دهه هشتاد برگزاری آزمون دکتری از اختیار دانشگاه خارج شد و به سازمان سنجش سپرده شد و بهاصطلاح نیمهمتمرکز و از آن بدتر سوالات تستی شد.
🔘 مرحلهٔ سوم (۱۳۹۳ - تا امروز):
از اوایل دههٔ نود برای بسیاری از دانشگاههای دولتی و غیردولتی، در شورای گسترش وزارت علوم، با نادیدهگرفتن معیارها و استانداردهای لازم و ضروری برای راهاندازی دوره دکتری، مجوز پذیرش دانشجوی دکتری صادر شد. مثلاً دانشگاهی که هیچ دانشیار یا استادی نداشت، تنها با دو یا سه استادیار مجوز پذیرش دانشجوی دکتری دریافت کرد. از آنسوی از نظارت بر ظرفیت پذیرشها کاسته شد و درنتیجه در بعضی رشتهها تا بیست دانشجو دکتری پذیرفته شد. دیگر خبری از کسب نمره حداقل یا حد نصاب نیست و کسانی با نمرههای منفی هم پذیرفته میشوند بهویژه در رشتههایی که متقاضی کمتری دارند.
در یک دههٔ اخیر صدها داوطلب دکتری با نمرههای منفی دانشجوی دکتری شدهاند.
همین امروز اگر تصمیم بگیرید که سال آینده در یکی از رشتههای علوم انسانی، علوم پایه و کشاورزی و منابع طبیعی و حتی برخی رشتهها مهندسی دانشجوی دکتری شوید، کافی است سال آینده در آزمون دکتری ثبتنام کنید و بدون یک روز مطالعه در آزمون شرکت کنید؛ حتی با نمرهٔ منفی قطعاً شما در مهر ۱۴۰۶ دانشجوی دکتری یکی از دانشگاههای پولی خواهید شد، از واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی گرفته تا پردیسهای خودگردان دانشگاهها بزرگ دولتی. فرقی هم نمیکند که فردی گمنام و باشید یا دروازهبان تیم ملی و یکی از گرانقیمتترین بازیکنان فوتبال ایران!
دهها تن چون علیرضا بیرانوند -که سخنانش را اصلاح کرده و گفته تازه امسال در آزمون شرکت کرده و هنوز دانشجوی دکتری نیست- همین اکنون دانشجوی دکتری هستند. بهجای گیردادن به این بازیکن سادهلوح و پرسروصدا که بهواسطهٔ حضور در جامجهانی و گرفتن پنالتی رونالدو، میشود به او دکتری افتخاری داد😁، باید رفت سراغ آن سیاستگذاران و دستاندرکارانی که اعتبار مدرک «دکتری» در دانشگاه ایرانی را به حراج گذاشتند و برباد دادند!
▫️ معصومعلی پنجه
شبانگاه سهشنبه ششم خرداد ۱۴۰۴ | لشتنشا
🆔 www.tgoop.com/HistoryandMemory
Forwarded from زبانورزی
🍁 زبان: ابزار توصیف یا داوری؟
▪️بررسیِ واژگان رایج مرگ حیوانات در متون رسمی محیط زیست
✍🏻 ابراهیم احمدیان:
در متون رسمیِ مرتبط با محیط زیست، بهویژه در ادبیات اداری یا گزارشهای دولتی، بارها با واژگانی چون «تلف شد»، «هلاک شد»، یا «حذف شد» روبهرو میشویم که برای اشاره به مرگ جانوران بهکار میروند؛ خواه این مرگ در اثر آتشسوزی، خشکسالی، بیماری یا حتی کشتار عمدی روی داده باشد. این واژهها ظاهراً خنثیاند، اما اگر دقیقتر بنگریم، متوجه میشویم که زبان هرگز بهطور کامل خنثی نیست. به تعبیر دقیقتر، زبان فقط بازتاب واقعیت نیست، بلکه واقعیت را شکل میدهد، تفسیر میکند، و بر آن داوری مینهد.
زبان، فراتر از توصیف
توشیهیکو ایزوتسو، زبانشناس ژاپنی و از چهرههای برجستۀ معناشناسی اسلامی، در تحلیل زبان قرآن کریم نشان میدهد که بسیاری از واژگان در ساختار معناییِ قرآن، پیش از آنکه حامل یک معنای صرفاً توصیفی باشند، بار اخلاقی و ارزشی دارند. مثلاً واژۀ «منافق» نه فقط یک حالت روانی یا رفتاری را توصیف میکند، بلکه ضمن آن، شخص را در موقعیتی از محکومیت اخلاقی قرار میدهد. ایزوتسو این پدیده را در قالب تفاوت «واژگان توصیفی» (descriptive) و «واژگان ارزشی» (evaluative) تحلیل میکند.
تلف یا جان باختن: تفاوت در بار معناییِ مرگ حیوانات
اگر این منطق را به زبان روزمره و اداری محیط زیست تعمیم دهیم، متوجه میشویم که واژههایی چون «تلف» یا «هلاک» نیز واجد چنین بار معناییاند. وقتی در گزارشی رسمی میخوانیم: «در این حادثه، ۱۲ رأس گوزن تلف شدند»، ما تنها با گزارشی دربارۀ مرگ جانوران روبهرو نیستیم، بلکه این زبان، ناخودآگاه یا آگاهانه، این جانها را تقلیل میدهد؛ هم در سطح زبانی، هم در سطح ارزشی. گویی جان آنها «ضایعه» یا «فقدان» نیست، بلکه چیزی است که ازبینرفتناش «قابل انتظار» یا حتی «اجتنابناپذیر» است.
در مقابل، اگر بگوییم: «۱۲ گوزن جان باختند»، یا «۱۲ گوزن از میان رفتند»، وزن اخلاقی و عاطفیِ جمله تغییر میکند. زبان در این حالت، بهجای تقلیل جان موجودات زنده به شیء یا داده، بار احساسیِ بیشتری به مخاطب منتقل میکند. همین تفاوت ظریف در زبان میتواند بر نگرش سیاستگذاران، مسئولان اجرایی و حتی افکار عمومی تأثیر بگذارد.
ایدئولوژی زبانی و جایگاه حیوانات
در جامعهشناسیِ زبان، این مسئله تحت عنوان «ایدئولوژی زبانی» (language ideology) بررسی میشود. این مفهوم به مجموعهای از باورهای پنهان یا آشکار دربارۀ زبان و نحوۀ کارکرد آن اشاره دارد. بر اساس این دیدگاه، استفادۀ مکرر از واژههایی چون «تلف» یا «حذف» برای حیوانات، بخشی از یک گفتمان وسیعتر است که جایگاه جانوران را در مرتبهای پایینتر از انسان و در بسیاری مواقع، پایینتر از اشیای اقتصادی تعریف میکند.
تأثیر زبان در حقوق و سیاست
حتی در سطح حقوقی، این زبان تأثیرگذار است. بسیاری از نظامهای حقوقی هنوز مرگ یک حیوان را صرفاً در قالب خسارت مالی به مالک آن تعریف میکنند. در این فضا، زبان بیطرف نیست؛ زبان بخشی از سیاست است. واژگان نهتنها احساس و اخلاق ما را شکل میدهند، بلکه چارچوبهای حقوقی، اجرایی، و حتی بودجهبندی را نیز تحت تأثیر قرار میدهند.
بازنگری در زبان محیط زیست: گامی به سوی همدلی
از این رو، بازنگری در زبان محیطزیستی، و بهویژه اصلاح واژگان مربوط به رنج و مرگ جانوران، اقدامی صرفاً ادبی یا نمادین نیست. این کار، در واقع، گامی است در جهت ایجاد گفتمانی تازه، اخلاقمحور و همدلانه نسبت به جانوران. همانگونه که در حوزههای جنسیت، نژاد و عدالت اجتماعی، تغییر زبان مقدمۀ تغییر نگرش و سیاستها بوده، در حوزۀ محیط زیست نیز چنین اصلاحی میتواند مقدمهای بر دگرگونیِ اساسیتر باشد.
قدرت کلمات
در پایان، باید یادآور شد که همانقدر که زبان توانایی دارد برای ستم، فراموشی و تحقیر بهکار رود، میتواند ابزار قدرتمندی برای همدلی، آگاهی و ترمیم نیز باشد. کافی است کلمات را با دقت بیشتری انتخاب کنیم، و به یاد داشته باشیم: هر واژهای سنگی است در بنای اندیشۀ ما دربارۀ جهان.
©️ از: دینآنلاین (۱۴۰۴/۲/۲۷) | #زبان_و_جهانبینی
▪️بررسیِ واژگان رایج مرگ حیوانات در متون رسمی محیط زیست
✍🏻 ابراهیم احمدیان:
در متون رسمیِ مرتبط با محیط زیست، بهویژه در ادبیات اداری یا گزارشهای دولتی، بارها با واژگانی چون «تلف شد»، «هلاک شد»، یا «حذف شد» روبهرو میشویم که برای اشاره به مرگ جانوران بهکار میروند؛ خواه این مرگ در اثر آتشسوزی، خشکسالی، بیماری یا حتی کشتار عمدی روی داده باشد. این واژهها ظاهراً خنثیاند، اما اگر دقیقتر بنگریم، متوجه میشویم که زبان هرگز بهطور کامل خنثی نیست. به تعبیر دقیقتر، زبان فقط بازتاب واقعیت نیست، بلکه واقعیت را شکل میدهد، تفسیر میکند، و بر آن داوری مینهد.
زبان، فراتر از توصیف
توشیهیکو ایزوتسو، زبانشناس ژاپنی و از چهرههای برجستۀ معناشناسی اسلامی، در تحلیل زبان قرآن کریم نشان میدهد که بسیاری از واژگان در ساختار معناییِ قرآن، پیش از آنکه حامل یک معنای صرفاً توصیفی باشند، بار اخلاقی و ارزشی دارند. مثلاً واژۀ «منافق» نه فقط یک حالت روانی یا رفتاری را توصیف میکند، بلکه ضمن آن، شخص را در موقعیتی از محکومیت اخلاقی قرار میدهد. ایزوتسو این پدیده را در قالب تفاوت «واژگان توصیفی» (descriptive) و «واژگان ارزشی» (evaluative) تحلیل میکند.
تلف یا جان باختن: تفاوت در بار معناییِ مرگ حیوانات
اگر این منطق را به زبان روزمره و اداری محیط زیست تعمیم دهیم، متوجه میشویم که واژههایی چون «تلف» یا «هلاک» نیز واجد چنین بار معناییاند. وقتی در گزارشی رسمی میخوانیم: «در این حادثه، ۱۲ رأس گوزن تلف شدند»، ما تنها با گزارشی دربارۀ مرگ جانوران روبهرو نیستیم، بلکه این زبان، ناخودآگاه یا آگاهانه، این جانها را تقلیل میدهد؛ هم در سطح زبانی، هم در سطح ارزشی. گویی جان آنها «ضایعه» یا «فقدان» نیست، بلکه چیزی است که ازبینرفتناش «قابل انتظار» یا حتی «اجتنابناپذیر» است.
در مقابل، اگر بگوییم: «۱۲ گوزن جان باختند»، یا «۱۲ گوزن از میان رفتند»، وزن اخلاقی و عاطفیِ جمله تغییر میکند. زبان در این حالت، بهجای تقلیل جان موجودات زنده به شیء یا داده، بار احساسیِ بیشتری به مخاطب منتقل میکند. همین تفاوت ظریف در زبان میتواند بر نگرش سیاستگذاران، مسئولان اجرایی و حتی افکار عمومی تأثیر بگذارد.
ایدئولوژی زبانی و جایگاه حیوانات
در جامعهشناسیِ زبان، این مسئله تحت عنوان «ایدئولوژی زبانی» (language ideology) بررسی میشود. این مفهوم به مجموعهای از باورهای پنهان یا آشکار دربارۀ زبان و نحوۀ کارکرد آن اشاره دارد. بر اساس این دیدگاه، استفادۀ مکرر از واژههایی چون «تلف» یا «حذف» برای حیوانات، بخشی از یک گفتمان وسیعتر است که جایگاه جانوران را در مرتبهای پایینتر از انسان و در بسیاری مواقع، پایینتر از اشیای اقتصادی تعریف میکند.
تأثیر زبان در حقوق و سیاست
حتی در سطح حقوقی، این زبان تأثیرگذار است. بسیاری از نظامهای حقوقی هنوز مرگ یک حیوان را صرفاً در قالب خسارت مالی به مالک آن تعریف میکنند. در این فضا، زبان بیطرف نیست؛ زبان بخشی از سیاست است. واژگان نهتنها احساس و اخلاق ما را شکل میدهند، بلکه چارچوبهای حقوقی، اجرایی، و حتی بودجهبندی را نیز تحت تأثیر قرار میدهند.
بازنگری در زبان محیط زیست: گامی به سوی همدلی
از این رو، بازنگری در زبان محیطزیستی، و بهویژه اصلاح واژگان مربوط به رنج و مرگ جانوران، اقدامی صرفاً ادبی یا نمادین نیست. این کار، در واقع، گامی است در جهت ایجاد گفتمانی تازه، اخلاقمحور و همدلانه نسبت به جانوران. همانگونه که در حوزههای جنسیت، نژاد و عدالت اجتماعی، تغییر زبان مقدمۀ تغییر نگرش و سیاستها بوده، در حوزۀ محیط زیست نیز چنین اصلاحی میتواند مقدمهای بر دگرگونیِ اساسیتر باشد.
قدرت کلمات
در پایان، باید یادآور شد که همانقدر که زبان توانایی دارد برای ستم، فراموشی و تحقیر بهکار رود، میتواند ابزار قدرتمندی برای همدلی، آگاهی و ترمیم نیز باشد. کافی است کلمات را با دقت بیشتری انتخاب کنیم، و به یاد داشته باشیم: هر واژهای سنگی است در بنای اندیشۀ ما دربارۀ جهان.
©️ از: دینآنلاین (۱۴۰۴/۲/۲۷) | #زبان_و_جهانبینی
Forwarded from ورزش فوری 🥇
⚽ یورگن کلوپ: چیزهای جدیتر از فوتبال در جهان وجود دارد
🔹سرمربی سابق و محبوب لیورپول، پس از زیرگرفته شدن هواداران در پایان رژه جشن قهرمانی لیگ برتر این باشگاه توسط راننده سفید پوست گفت «چیزهای جدیتری از فوتبال در جهان» وجود دارد.
🔹مظنون۵۳ ساله از منطقه لیورپول پس از زخمی کردن ۶۵ در روز دوشنبه، توسط پلیس به ظن اقدام به قتل و مصرف مواد مخدر دستگیر شد.
🔹کلوپ هنگام دریافت جایزهای از سوی انجمن مدیران لیگ:
🔹حال و هوای فوقالعادهای بود و در یک ثانیه، همه چیز تغییر کرد زیرا ما دوباره فهمیدیم که چیزهای جدیتری از فوتبال در جهان وجود دارد. با مجروحان و البته با خانوادههایشان ابراز همدردی میکنم. این باید یکی از بزرگترین روزها در تاریخ شهر میبود.
🔹آرنه اسلات، سرمربی لیورپول، به احترام قربانیان، از شرکت در مراسم جایزه مربی سال انصراف داد.
⚽️ @Sporte_Fouri
🔹سرمربی سابق و محبوب لیورپول، پس از زیرگرفته شدن هواداران در پایان رژه جشن قهرمانی لیگ برتر این باشگاه توسط راننده سفید پوست گفت «چیزهای جدیتری از فوتبال در جهان» وجود دارد.
🔹مظنون۵۳ ساله از منطقه لیورپول پس از زخمی کردن ۶۵ در روز دوشنبه، توسط پلیس به ظن اقدام به قتل و مصرف مواد مخدر دستگیر شد.
🔹کلوپ هنگام دریافت جایزهای از سوی انجمن مدیران لیگ:
🔹حال و هوای فوقالعادهای بود و در یک ثانیه، همه چیز تغییر کرد زیرا ما دوباره فهمیدیم که چیزهای جدیتری از فوتبال در جهان وجود دارد. با مجروحان و البته با خانوادههایشان ابراز همدردی میکنم. این باید یکی از بزرگترین روزها در تاریخ شهر میبود.
🔹آرنه اسلات، سرمربی لیورپول، به احترام قربانیان، از شرکت در مراسم جایزه مربی سال انصراف داد.
⚽️ @Sporte_Fouri
Forwarded from کاریز
سخنرانی دکتر نصرالله پورجوادی را شنیدم که حدود سه ماه پیش در دانشکده ادبیات و علوم انسانی ایراد کرده بودند. اشاره میکنند که اوایل انقلاب چه کارهای نه فقط بیهوده بلکه بسیار زیانآوری در جهت «اسلامی کردن علوم» انجام شد. این که خوشبختانه رشتههای پزشکی و فنی و مهندسی تا حدّی ایمن بودند منتهی علوم انسانی مانند جامعهشناسی و اقتصاد و نظایر آن بسیار آسیب دیدند و سخنرانی هم با تشویق دانشجویان همراه است. پیشتر هم یادداشتی نوشته بودند به نام «دانشگاه: خاری در چشم روحانیون» و در آن آوردهاند که چگونه روحانیون دانشگاه را در مقابل حوزه تضعیف کردند.
خیلی هم خوب! این همه درست است منتهی از باب خوانش منصفانه و انتقادی تاریخ بگوییم که فقط روحانیون نبودند که کردند آنچه کردند و کسانی هم بودند که از آنها دعوت میکردند که بیایند و مصیبت این الحاد و کفر و غربزدگی را نه فقط از علوم انسانی، که از علوم تجربی مانند فیزیک و شیمی و مهندسی و ریاضیات هم بزدایند... تصویر بریدهای از مقاله ایشان در آن سالها را آوردهام.*
...
* مساله علوم جدید و فرهنگ غیرمعنوی غرب، نصرالله پورجوادی، نشر دانش بهمن و اسفند ۱۳۶۰، شماره ۸
خیلی هم خوب! این همه درست است منتهی از باب خوانش منصفانه و انتقادی تاریخ بگوییم که فقط روحانیون نبودند که کردند آنچه کردند و کسانی هم بودند که از آنها دعوت میکردند که بیایند و مصیبت این الحاد و کفر و غربزدگی را نه فقط از علوم انسانی، که از علوم تجربی مانند فیزیک و شیمی و مهندسی و ریاضیات هم بزدایند... تصویر بریدهای از مقاله ایشان در آن سالها را آوردهام.*
...
* مساله علوم جدید و فرهنگ غیرمعنوی غرب، نصرالله پورجوادی، نشر دانش بهمن و اسفند ۱۳۶۰، شماره ۸
Forwarded from آینده (عباس عبدی)
🔴چوب حراج به نهاد علم
🔺اعتماد ۱۹ خرداد ۱۴۰۴
✍️عباس عبدی
🔘روزی که دروازهبان تیم ملی ضربه پنالتی رونالدو را در جام جهانی گرفت، خیلیها آن را موفقیت مهمی دانستند، ولی کاری که این دروازهبان با دانشگاه آزاد و ماشین تولید مدرک آن کرد و شیوه مدرک عالی گرفتن خود در رشته فیزیولوژی را توضیح داد، دهها برابر ارزشمندتر از گرفتن آن پنالتی بود، و البته این اتفاقی است که به نحو دیگر در دانشگاههای دولتی هم، گرچه محدودتر درحال رخ دادن است.
🔘به احتمال فراوان آقای دروازهبان قصد افشاگری علیه دانشگاه را نداشته است، بلکه خیلی صادقانه تجربه خود را طرح میکرده و شاید متوجه تبعات این ماجرا نبوده، جالب اینکه دانشگاه آزاد دکترای او را تکذیب کرده و گفته کارشناسی ارشد است!! آن هم در رشته فیزیولوژی!! یک آقای محترم اهل علم همیشه معترض است که چرا حقوق و دستمزد ورزشکاران بیشتر از مثلاً فیلسوفان است. من با این نقد همراهی نمیکنم، چون دستمزد را مطلوبیت بازار تعیین میکند. من حرفهام را خودم انتخاب کردهام و از ابتدا هم میدانم چه محدوده درآمدی دارد.
🔘اعتراض را باید آنجا کرد که به ورزشکاران علاوه بر حقوق و دستمزد یک مدرک قاب گرفته دکترای فلسفه یا فیزیولوژی هم بدهند. عجیب است که چرا مدارک رشتههایی که مثل علوم انسانی که قابل سنجش دقیق نیست را ندادهاند؟ یا چرا رشته ورزش را ندادهاند؟ هنگامی که از مبتذل کردن علم سخن میگوییم دقیقا یکی از مصادیق آن همین است. این وضعیت محصول ضدیت و ناآشنایی با علم است و نیز محصول مدرک فروشی و ضعف اقتصادی نهاد علم است.
🔘اخیراً شنیدهام در دانشگاه شهید بهشتی تعداد زیادی دانشجوی عراقی در رشتههایی مثل حسابداری و کسب و کار و... پذیرش شدهاند که حتی زبان فارسی یا انگلیسی هم بلد نیستند!! و مهمتر اینکه مفاهیم پایهای این رشتهها را هم نمیدانند، و این یک مدرک فروشی آشکار است تا کسری بودجه خود را جبران کنند، به نظر میرسد که در سایر دانشگاهها هم چنین وضعی وجود دارد. دانشگاه معتبر نباید ارزش مدرک خود را به حراج بگذارد.
🔘ظاهرا این سیاست را در دولت قبل و در برنامه هفتم توسعه بدون کار کارشناسی آوردهاند که تا پايان برنامه هفتم باید 320 هزار دانشجوی خارجی جذب شود و هر روز هم نمایندگان از دانشگاه مطالبه می کنند که دانشجوهای خارجي شما کجا هستند؟ و دانشگاهها هم به خاطر بی پولی به پول اینها نیاز پیدا کردهاند. البته فشارهای سازمان بازرسی و برخی سازمانهای دولتی ارزیابی کننده مثل سازمان امور استخدامی و غیره هم هست.
https://telegra.ph/چوب-حراج-به-نهاد-علم-06-01
🔺اعتماد ۱۹ خرداد ۱۴۰۴
✍️عباس عبدی
🔘روزی که دروازهبان تیم ملی ضربه پنالتی رونالدو را در جام جهانی گرفت، خیلیها آن را موفقیت مهمی دانستند، ولی کاری که این دروازهبان با دانشگاه آزاد و ماشین تولید مدرک آن کرد و شیوه مدرک عالی گرفتن خود در رشته فیزیولوژی را توضیح داد، دهها برابر ارزشمندتر از گرفتن آن پنالتی بود، و البته این اتفاقی است که به نحو دیگر در دانشگاههای دولتی هم، گرچه محدودتر درحال رخ دادن است.
🔘به احتمال فراوان آقای دروازهبان قصد افشاگری علیه دانشگاه را نداشته است، بلکه خیلی صادقانه تجربه خود را طرح میکرده و شاید متوجه تبعات این ماجرا نبوده، جالب اینکه دانشگاه آزاد دکترای او را تکذیب کرده و گفته کارشناسی ارشد است!! آن هم در رشته فیزیولوژی!! یک آقای محترم اهل علم همیشه معترض است که چرا حقوق و دستمزد ورزشکاران بیشتر از مثلاً فیلسوفان است. من با این نقد همراهی نمیکنم، چون دستمزد را مطلوبیت بازار تعیین میکند. من حرفهام را خودم انتخاب کردهام و از ابتدا هم میدانم چه محدوده درآمدی دارد.
🔘اعتراض را باید آنجا کرد که به ورزشکاران علاوه بر حقوق و دستمزد یک مدرک قاب گرفته دکترای فلسفه یا فیزیولوژی هم بدهند. عجیب است که چرا مدارک رشتههایی که مثل علوم انسانی که قابل سنجش دقیق نیست را ندادهاند؟ یا چرا رشته ورزش را ندادهاند؟ هنگامی که از مبتذل کردن علم سخن میگوییم دقیقا یکی از مصادیق آن همین است. این وضعیت محصول ضدیت و ناآشنایی با علم است و نیز محصول مدرک فروشی و ضعف اقتصادی نهاد علم است.
🔘اخیراً شنیدهام در دانشگاه شهید بهشتی تعداد زیادی دانشجوی عراقی در رشتههایی مثل حسابداری و کسب و کار و... پذیرش شدهاند که حتی زبان فارسی یا انگلیسی هم بلد نیستند!! و مهمتر اینکه مفاهیم پایهای این رشتهها را هم نمیدانند، و این یک مدرک فروشی آشکار است تا کسری بودجه خود را جبران کنند، به نظر میرسد که در سایر دانشگاهها هم چنین وضعی وجود دارد. دانشگاه معتبر نباید ارزش مدرک خود را به حراج بگذارد.
🔘ظاهرا این سیاست را در دولت قبل و در برنامه هفتم توسعه بدون کار کارشناسی آوردهاند که تا پايان برنامه هفتم باید 320 هزار دانشجوی خارجی جذب شود و هر روز هم نمایندگان از دانشگاه مطالبه می کنند که دانشجوهای خارجي شما کجا هستند؟ و دانشگاهها هم به خاطر بی پولی به پول اینها نیاز پیدا کردهاند. البته فشارهای سازمان بازرسی و برخی سازمانهای دولتی ارزیابی کننده مثل سازمان امور استخدامی و غیره هم هست.
https://telegra.ph/چوب-حراج-به-نهاد-علم-06-01
Telegraph
چوب حراج به نهاد علم
🔺اعتماد ۱۹ خرداد ۱۴۰۴ ✍️عباس عبدی 🔘روزی که دروازهبان تیم ملی ضربه پنالتی رونالدو را در جام جهانی گرفت، خیلیها آن را موفقیت مهمی دانستند، ولی کاری که این دروازهبان با دانشگاه آزاد و ماشین تولید مدرک آن کرد و شیوه مدرک عالی گرفتن خود در رشته فیزیولوژی را…
Forwarded from نواندیش
امام به خلخالی گفت از این ۱۰ نفر یک نفر اضافه اعدام کنی، دوازدهمی خودت هستی
محمدعلی رحمانی، شاگرد امام خمینی:
🔹مثلا در شب اولی که ۶ یا ۷ نفر اعدام شدند، آقای بهشتی پیش امام آمد و گفت: ما و همه حقوقدانان به ۱۰ نفر رسیدیم که مجرم هستند و محاکمه شدند و نتیجه این شد که باید اعدام شوند. ولی شنیدیم آقای خلخالی گفتند که من امشب ۱۴ نفر را اعدام میکنم.
🔹آقای بهشتی رک به امام گفت، اگر قرار شود آقای صادق خلخالی، با اینکه مجتهد، زندانی و شکنجه شده است و ما قبول داریم، این نظر جمع ما را بشکند و بگوید مثلا این ۴ نفر را هم جزو اعدامیها میدانم، ما کاری نداریم و مسئولیت خلخالی با شماست.
🔹امام فرمود خیر. آنچه که شما، شورا و حقوقدانان رسیدید، باید همان عمل شود، یک نفر نباید اضافه شود. بعد از رفتن آنها من از آقای حسن صانعی سوال کردم که چه اتفاقی افتاد؟ گفت امام خلخالی را احضار کرد. امام به خلخالی گفت اگر غیر از آنچه شورا تصویب کرده، یک نفر اضافه شود، یعنی یازده نفر شود، دوازدهمین نفر خودت هستی. رنگ خلخالی پرید./خبرآنلاین
@Noandishnews
محمدعلی رحمانی، شاگرد امام خمینی:
🔹مثلا در شب اولی که ۶ یا ۷ نفر اعدام شدند، آقای بهشتی پیش امام آمد و گفت: ما و همه حقوقدانان به ۱۰ نفر رسیدیم که مجرم هستند و محاکمه شدند و نتیجه این شد که باید اعدام شوند. ولی شنیدیم آقای خلخالی گفتند که من امشب ۱۴ نفر را اعدام میکنم.
🔹آقای بهشتی رک به امام گفت، اگر قرار شود آقای صادق خلخالی، با اینکه مجتهد، زندانی و شکنجه شده است و ما قبول داریم، این نظر جمع ما را بشکند و بگوید مثلا این ۴ نفر را هم جزو اعدامیها میدانم، ما کاری نداریم و مسئولیت خلخالی با شماست.
🔹امام فرمود خیر. آنچه که شما، شورا و حقوقدانان رسیدید، باید همان عمل شود، یک نفر نباید اضافه شود. بعد از رفتن آنها من از آقای حسن صانعی سوال کردم که چه اتفاقی افتاد؟ گفت امام خلخالی را احضار کرد. امام به خلخالی گفت اگر غیر از آنچه شورا تصویب کرده، یک نفر اضافه شود، یعنی یازده نفر شود، دوازدهمین نفر خودت هستی. رنگ خلخالی پرید./خبرآنلاین
@Noandishnews