tgoop.com/ghaninejad_mousa/253
Last Update:
موسی غنینژاد از ریشه های فکری غربستیزی در احمد فردید میگوید: تبعات فقر فلسفی / گفتگو با هفتهنامه تجارت فردا شماره ۳۷۲ / اول شهریور ۱۳۹۹
چیزی که ما به شکل یک جریان فکری ضد غرب میبینیم از دهه 1320 به این طرف شکل گرفت. در این دوران و همزمان با اینکه تعدادی از احزاب چپگرا از جمله حزب توده ایران تاسیس شدند، جریانهای ضد غرب که در واقع در آن زمان به معنای جریان ضد سرمایهداری بودند در میان روشنفکران رواج یافت. هرچند در میان روشنفکران قبل از این دهه هم افراد چپگرا حضور داشتند؛ مثلا در دوران رضاشاه 53 نفر زندانیان معروف چپگرا و ضد سرمایهداری بودند ولی به معنای خاص ضد غرب نبودند. مثلا حزب توده که مارکسیستی بود ضد سرمایهداری بود نه ضد غرب به معنای کلیت غرب؛ چراکه خود مارکسیسم یک پدیده غربی است و ایدئولوژی آن از غرب آمده است. روشنفکران این گروه از آن رو با دولتهای غربی مخالفت میکردند که غرب نماینده سرمایهداری جهانی تلقی میشد. در دهه 1320 که آمریکا سیاستهای امپریالیستی خود را هنوز گسترش نداده بود در میان مردم و افکار عمومی جایگاه خوبی داشت. البته نسبت به دولت انگلیس همیشه بدبینی و سوء ظن بود. اما همان زمان حزب توده شدیدا از آمریکا انتقاد میکرد چراکه آمریکا در آن زمان به عنوان ابر قدرت در جبهه مقابل شوروی قرار داشت. این دو نیروی بزرگ سیاسی و نظامی آن زمان بودند و از آنجا که چپها طرفدار شوروی بودند طوطیوار از آمریکا انتقاد میکردند. آنها در دوره اول مصدق هم این کار را ادامه دادند و مدعی بودند دکتر مصدق آلت دست آمریکا است. خلاصه اینکه تبلیغات ضد غربی به معنای ضد سرمایهداری از 1320 وجود داشت اما غرب ستیزی به معنای خاص کلمه به دهه 1340 و کتاب «غرب زدگی» جلال آل احمد برمیگردد، اصطلاحی که البته ابداع احمد فردید بود. این کتاب به قول رضا براهنی به مانیفست روشنفکران ایرانی بدل شد؛ درحالیکه اگر یک جوان امروزی الان کتاب غرب زدگی را بخواند متوجه سطح نازل و بی مایگی آن میشود. با این کتاب، مساله دیگر تنها ضدیت با سرمایهداری نبود بلکه کل فرهنگ غربی مورد انتقاد بود.
🆔@ghaninejad_mousa
✔️@BoomrangInstitute
#غرب_ستیزی
#فردید
#حزب_توده
BY موسی غنینژاد
Share with your friend now:
tgoop.com/ghaninejad_mousa/253