قَتیلُ الاَشقیا
. دل ز هم پاشید چون اوراق مقتل، گوییا نسخه ای خطی ز داغ ماجرایی سوخته #مهدیسیار @gharib128
احوال چاکران تو بعد از تو در هم است ...
قَتیلُ الاَشقیا
. مریض عشق چه داند که کیست بر سر او ولی طبیب چو آید، سری بجنباند #درمون_دردم @gharib128
من را ذبيح عشقِ خودت كن كه چاره نيست ...
قَتیلُ الاَشقیا
. پس از تو زنده نمیماندم، این مبالغه نیست هزار مرتبه جان دادم و خدا نگرفت! @gharib128
با مرگ تو را اگر توان دید
کی میرسد این تولد ما؟!
کی میرسد این تولد ما؟!
قَتیلُ الاَشقیا
. سری برون کُن از آن خاک و حال ما بنگر که از فراق تو یک چشم خون و دیگری آب است #معنی @gharib128
فراق و وصل میکشد
مرا به یک میزان
مرا به یک میزان
قَتیلُ الاَشقیا
. ناله از قاتلِ یکْ یکْ شهدا داشت ولی شِکوه بیش از همه از قاتلِ اصغر میکرد #علیرضا_خاکساری @gharib128
از خجالت آب شد در پیش چشمان رباب
هر زمانی که گریزش به لب اصغر کشید
هر زمانی که گریزش به لب اصغر کشید
قَتیلُ الاَشقیا
. آیینه کاری حرمت ذره پروری است من در رواق چشم تو تکثیر می شوم #امامرضا_جان @gharib128
ديشب دعا كرديم تا اين كه خداوند
هرگز نگيرد از تو ذره پروري را ...
هرگز نگيرد از تو ذره پروري را ...
.
غلام بیت گلوسوز ناصرالدینم
که همطراز ندیدم به شأن او سخنی
تو آن حسین غریبی که ظهر عاشورا
جهان مصالحه کردی به کهنه پیرهنی
#معنی
@gharib128
غلام بیت گلوسوز ناصرالدینم
که همطراز ندیدم به شأن او سخنی
تو آن حسین غریبی که ظهر عاشورا
جهان مصالحه کردی به کهنه پیرهنی
#معنی
@gharib128