Telegram Web
.
حسین
تو تنها غمی هستی که آدمیزاد
برای به سینه کشیدنش مشتاق است ..
#غم_مقدس

@gharib128
.
می‌رفت تا که فاش؛ پدر خوانمت عمو!
سُمّ فَرَس رسید و دهان مرا گرفت..

#عمو‌به‌فریادم‌برس

@gharib128
تا که دیدند یتیم حسنی، خندیدند ...
.
در کربلا علی دگر ره به باب بست
بیچاره مادرش چه امیدی به آب بست ...

بیچاره رباب ...

@gharib128
.
زلفش بنفشه زار بُد و لاله‌زار شد
تن پیش شاه ماند و سرش نی‌سوار شد
عزیز دل رباب ...

@gharib128
علی لای‌لای ...💔
پر کرد نیزه حجم سر شیرخوار را..😭
.
بس کن رباب
سر به سر غم گذاشتی

@gharib128
.
حسین آب شد از بس دید
علی را برای گندم ری آسیاب میکردند ...

#یاعلی_اکبر

@gharib128
.
با تیر جفا خونه خرابش کردند
او در پی آب بود و آبش کردند ..

@gharib128
.
جواب منو بده ...
#امام_عباس

@gharib128
.
سرنوشت ما گره خورده به اَبروی کسی
که به نامِ نامیِ او روز تاسوعا رسید ..
#صلی‌الله‌علیک‌یاقمربنی‌هاشم

@gharib128
.
رشید بود
زمین خوردنش تماشا داشت ...😭
#نوکرت‌برات‌بمیره ..

@gharib128
.
یکی از میان لشکر فریاد زد :
چشمهایش را بزنید
تا راه خیمه ها را گم کند ..

چه به سرت آمده ابالفضلم 💔
وَ لَعَنَ اللَّهُ
مَنْ حَالَ بَيْنَكَ
وَ بَيْنَ مَاءِ الْفُرَاتِ ...

خدا لعنت كند
كسی را كه بين تـو
و آب فـرات مـانـع شـد ...
#فنعم_الاخ_المواسي_عباس🖤
تیر باران تو
با همه فرق داشت...

تو را
به مشک بستند ...

#فنعم_الاخ_المواسي_عباس🖤
قَتیلُ الاَشقیا
تیر باران تو با همه فرق داشت... تو را به مشک بستند ... #فنعم_الاخ_المواسي_عباس🖤
.
یک‌ تیر‌ را‌ نَرانده‌ام‌ از دست‌و‌بال‌ِ خویش
من‌ سِلک‌ خویش ‌را‌ به‌ مدارا‌ گذاشتم
تر‌ شد‌ لبم‌ ز‌ مشک‌ و الّا‌ به‌ جان ‌تو
من ‌داغ‌ِ‌ بوسه‌ بر‌ لبِ‌ دریا‌ گذاشتم....

#یاأخا
روضه بخوان، روضه‌خوان !
یک مشک از قبیله‌ی ما،
یک عمو گرفت..😭
2025/07/06 03:31:51
Back to Top
HTML Embed Code: