Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
363952 - Telegram Web
Telegram Web
همه خوبان به تو آراسته‌اند
کهربایی؟ گهری؟ مرجانی؟


#عراقی
الا ماها بر آور سر ز بالین
جهان بین برگشا و این جهان بین

شبت تاریک بد همرنگ مویت
کنون رخشنده شد همرنگ رویت

ز دوده شد جهان از زنگ اندوه
همی خندد زمین از کوه تا کوه


#فخرالدین_اسعد_گرگانی
‌دلم از نرگس بیمار تو بیمارتر است
چاره کن درد کسی کز همه ناچارتر است

من بدین طالع برگشته چه خواهم کردن
که ز مژگان سیاه تو نگونسارتر است

گر تواش وعدهٔ دیدار ندادی امشب
پس چرا دیدهٔ من از همه بیدارتر است

گر گشایند بتان دفتر مکاری را
بت حیلت‌گر من از همه مکارتر است

عقل پرسید که دشوارتر از کشتن چیست
عشق فرمود فراق از همه دشوارتر است

#فروغی_بسطامی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.


داغی که بوسه‌ی تو به لب‌های ما نهاد
یادش‌بخیر و خاطره‌اش جاودانه باد

بر من ببخش، گاه چنان دوست دارمت
کز یاد می‌برم که مرا برده‌ای ز یاد

دردا چنان که عمر و دریغا چنین که مرگ
از من گرفت مهلت و مهلت به من نداد!

ما را فریب دادی و جای گلایه نیست
ما زودباوریم و تو دلال اعتماد

صبرم کفاف این همه غم را نمی‌دهد
سرمایه‌ام کم است و بدهکاری‌ام زیاد



#فاضل_نظری
@mosighiasilvaclasiic
امید=تکیه گاه
امید
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.


من ترک عشق شاهد و ساغر نمی‌کنم
صد بار توبه کردم و ديگر نمی‌کنم

باغ بهشت و سايه طوبی و قصر و حور
با خاک کوی دوست برابر نمی‌کنم

تلقين و درس اهل نظر يک اشارت است
گفتم کنايتی و مکرر نمی‌کنم

هرگز نمی‌شود ز سر خود خبر مرا
تا در ميان ميکده سر بر نمی‌کنم

ناصح به طعن گفت که رو ترک عشق کن
محتاج جنگ نيست برادر نمی‌کنم

اين تقواام تمام که با شاهدان شهر
ناز و کرشمه بر سر منبر نمی‌کنم

حافظ جناب پير مغان جای دولت است
من ترک خاک بوسی اين در نمی‌کنم

#حافظ
@mosighiasilvaclasiic
امید=حرف نگفته
امید
.



تا عشق  تو در دلم هویداست .....
مارا همه عمر .... شرابِ صهباست ،

هر عشق که غیر حضرت توست ....
خوش نیست مرا ، به باد و یغماست ،

سر تا قدمم تویی تویی تو.....
صد پرده زتو عیان و پیداست ،

ساکن شده ام به کویت ای دوست ..
در کوی تو صد هزار  سوداست ،

بیرون ز تو نیست قیل و قالم ...
چون طفل به دامنت  تمناست ،

ما حلقه به گوش عشق هستیم ...
مشتاق توییم به سینه غوغاست

رحمی که زدست ... میرود دل
چشمان منی ، تو را تماشاست ،

دل مست شده ز جام نابت ....
جام تو بِه از ، هزار خرماست ‌

جز ذکر تو نیست در نهانم ...
من خامشم وُ دو دیده گویاست ،

#راحم چه کند ز باده ی عشق ....
مستانگی ام تا به ثریاست ‌،


#راحم_تبریزی
05 - Andak Andak
Shahram Nazeri
اندک اندک
شهرام ناظری🌿🌿
08 - Ala Ya Ayohal Saghi
Shahram Nazeri
الا یا ایها الساقی
شهرام ناظری❤️
🌿💕


مرا عهدیست با شادی
که شادی آن من باشد
مرا قولیست با جانان
که جانان جان من باشد

به خط خویشتن فرمان
به دستم داد آن سلطان
که تا تختست و تا بختست
او سلطان من باشد

   #مولانا
💕🌿



هوای خویشتن بگذار اگر داری هوای او
غنیمت دان اگر یابی در خلوتسرای او

نخواهی دید نور او اگر دیدت همین باشد
طلب کن نور چشم از ما که تا بینی لقای او

مقام سلطنت خواهی گدای حضرت او شو
که شاه تخت ملک دل به جان باشد گدای او

اگر دار بقا خواهی سر دار فنا بگزین
فنا شو از وجود خود که تا یابی بقای او

مرا میخانه ای بخشید میر جملهٔ رندان
همیشه باد ارزانی به بنده این عطای او

دلم خلوتسرای اوست غیری در نمی گنجد
که غیر او نمی زیبد درین خلوتسرای او

چه عالی منصبی دارم که هستم بندهٔ سید
فقیر حضرت اویم غنیم از غنای او



💕🌿
شاه نعمت اله ولی
رَأَیْناکُمْ رأَیْناکُمْ وَ اَخْرَجْنا خَفایاکُمْ

فَإِنْ لَمْ تَنْتَهُوا عَنْها فَإِیّانا وَ إیّاکُمْ

ما شما را دیدیم و مخفی‌کاری‌هایتان را آشکار کردیم . اگر از آنها دست برندارید ، ما هم با شما برخورد خواهیم کرد .

وَ اِنْ طُفْتُمْ حَوالَینا وَ اَنْتُمْ نُورُ عَیْنانا

فَلا تَسْتَیْئِسُوا مِنّا فَإِنَّ العَیْشَ اَحْیاکُمْ



اگر دور ما بچرخید و شما روشنی چشمان ما باشید ، ناامید نشوید از ما ، زیرا زندگی ، شما را زنده نگه داشته است.


#دوبیت_شعرعربی_ازمولانا
گفتم آهن‌دلی کنم چندی
ندهم دل به هیچ دل‌بندی

وآن که را دیده در دهانِ تو رفت
هرگزش گوش نشنود پندی

خاصه ما را که در ازل بوده است
با تو آمیزشی و پیوندی

به دلت، کز دلت به در نکنم
سخت‌تر زین مخواه سوگندی

یک دم آخر حجاب، یک سو نِه
تا برآساید آرزومندی

همچنان پیر نیست مادرِ دهر
که بیاورد چون تو فرزندی

ریشِ فرهاد بهترک می‌بود
گر نه شیرین نمک پراکندی

کاشکی خاک بودمی در راه
تا مگر سایه بر من افکندی

چه کند بنده‌ای که از دل و جان
نکند خدمت خداوندی

#سعدیا دور نیک‌نامی رفت
نوبت عاشقی است یک چندی

#سعدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز از این نکته و افسانه مخوانید
کافسون نپذیرد دل و افسانه ندانیم

چون شانه در آن زلف چنان رفت دل ما
کز بیخودی از زلف تو تا شانه ندانیم


#مولانا


.


به حق آنکه مرا هیچ کس به جای تو نیست

جفا مکن که مرا طاقت جفای تو نیست

به جان تو وبه مهر تو وبه صحبت تو

که دیده بر کَنم ار دیده در رضای تو نیست

#فرخی_سیستانی
خواهم از جان خوش تری یابم
که آن گویم تو را

#هلالی_جغتایی
🍷


جامی شکسته دیدم
دربزم می فروشی...
گفتم بدین شکسته
چون باده میفروشی؟
خندید وگفت زین جام
جزعاشقان ننوشند...
مستِ شکسته داند
قدرشکسته نوشی..!


#عطار_نیشابوری
دوست دارد یار این آشفتگی
کوشش بیهوده به از خفتگی

آنک او شاهست او بی کار نیست
ناله از وی طرفه کو بیمار نیست

بهر این فرمود رحمان ای پسر
کل یوم هو فی شان ای پسر

اندرین ره می‌تراش و می‌خراش
تا دم آخر دمی فارغ مباش

تا دم آخر دمی آخر بود
که عنایت با تو صاحب‌ سِر بود

هر چه می‌کوشند اگر مرد و زنست
گوش و چشم شاه جان بر روزنست
 

#مولانای_جان
2025/07/13 20:26:01
Back to Top
HTML Embed Code: