Forwarded from MorphoSyntax
☰
🔰 حکایت | ذکر بدون منبع ممنوع!
▫️عمربن میمون میگوید:
در شهر کوفه راه میرفتم که دیدم شخصی با همسایهاش دعوا میکند و به او دشنام میدهد. دلیل دعوا را پرسیدم.
یکی از آنها گفت:
یکی از دوستان به دیدن من آمد و من برای او کلّۀ گوسفندِ پخته خریدم و با هم خوردیم. پس از آن، استخوانهای آن کلّه را بر درِ خانۀ خود ریختم تا همگان بدانند. اما این شخص استخوانها را برداشت و بر در خانۀ خود ریخت تا مردم گمان کنند خودش آن کلّه را خریده است!
📚 زهر الربیع، اثر نعمتالله جزایری (۱۰۵۰ ــ ۱۱۱۲ هجری)
@MorphoSyntax
🔰 حکایت | ذکر بدون منبع ممنوع!
▫️عمربن میمون میگوید:
در شهر کوفه راه میرفتم که دیدم شخصی با همسایهاش دعوا میکند و به او دشنام میدهد. دلیل دعوا را پرسیدم.
یکی از آنها گفت:
یکی از دوستان به دیدن من آمد و من برای او کلّۀ گوسفندِ پخته خریدم و با هم خوردیم. پس از آن، استخوانهای آن کلّه را بر درِ خانۀ خود ریختم تا همگان بدانند. اما این شخص استخوانها را برداشت و بر در خانۀ خود ریخت تا مردم گمان کنند خودش آن کلّه را خریده است!
📚 زهر الربیع، اثر نعمتالله جزایری (۱۰۵۰ ــ ۱۱۱۲ هجری)
@MorphoSyntax
امید که سال ۱۴۰۴ رونویسی از سال ۱۴۰۳ نباشد تا ناچار شویم آن را در همانندیاب بگذاریم. 😄
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
کسرۀ خفیف (بیتکیه)
کسرۀ خفیف کسرۀ اضافهای است که تکیۀ آوایی ندارد و ترکیبِ نحوی را تبدیل به واژۀ مرکب میکند.
مثلاً «پشتِ سر» (بافاصله و با دو تکیۀ آوایی) یعنی بخشِ پشتیِ سر که بالاتر از پشتِ گردن است:
پشتِ سرم ورم کردهاست.
اما «پشتِسر» (بیفاصله و با یک تکیۀ آوایی) یعنی فضای پشتتان که آن را نمیبینید:
آن مرد از پشتِسر به من حمله کرد.
کسرۀ خفیف را در صدها واژۀ مرکب میبینیم. چند مثال:
آبِرو
آبزیرِکاه
ابرازِعلاقه
اصلِکاری
اظهارِفضل
اعلامِوصول
برقِلب
پشتِبام
پشمِشیشه
تختِخواب
تغییرِحالت
جلبِتوجه
حاصلِضرب
حُسنِنیت
دردِدل
دستِکم
دمِبخت
راهِحل
رختِخواب
سرِحال
سرِکاری
سنگِقبر
سوءِقصد
شِبهِجزیره
عقلِکل
غیرِمجاز
غیرِممکن
فوقِلیسانس
قابلِقبول
کسرِبودجه
کشفِحجاب
مرغِعشق
مرگِموش
نقلِمکان
واژههای دارای کسرۀ خفیف وقتی جمع بسته میشوند، نشانۀ جمع در آخرشان میآید، نه وسطشان:
تخمِمرغ ← تخمِمرغها (نه تخمهای مرغ)
چترِنجات ← چترِنجاتها (نه چترهای نجات)
مهدِکودک ← مهدِکودکها (نه مهدهای کودک)
#کسرۀ_خفیف
کسرۀ خفیف کسرۀ اضافهای است که تکیۀ آوایی ندارد و ترکیبِ نحوی را تبدیل به واژۀ مرکب میکند.
مثلاً «پشتِ سر» (بافاصله و با دو تکیۀ آوایی) یعنی بخشِ پشتیِ سر که بالاتر از پشتِ گردن است:
پشتِ سرم ورم کردهاست.
اما «پشتِسر» (بیفاصله و با یک تکیۀ آوایی) یعنی فضای پشتتان که آن را نمیبینید:
آن مرد از پشتِسر به من حمله کرد.
کسرۀ خفیف را در صدها واژۀ مرکب میبینیم. چند مثال:
آبِرو
آبزیرِکاه
ابرازِعلاقه
اصلِکاری
اظهارِفضل
اعلامِوصول
برقِلب
پشتِبام
پشمِشیشه
تختِخواب
تغییرِحالت
جلبِتوجه
حاصلِضرب
حُسنِنیت
دردِدل
دستِکم
دمِبخت
راهِحل
رختِخواب
سرِحال
سرِکاری
سنگِقبر
سوءِقصد
شِبهِجزیره
عقلِکل
غیرِمجاز
غیرِممکن
فوقِلیسانس
قابلِقبول
کسرِبودجه
کشفِحجاب
مرغِعشق
مرگِموش
نقلِمکان
واژههای دارای کسرۀ خفیف وقتی جمع بسته میشوند، نشانۀ جمع در آخرشان میآید، نه وسطشان:
تخمِمرغ ← تخمِمرغها (نه تخمهای مرغ)
چترِنجات ← چترِنجاتها (نه چترهای نجات)
مهدِکودک ← مهدِکودکها (نه مهدهای کودک)
#کسرۀ_خفیف
Forwarded from دانشهای زبانی (واژگان، املا و دستور) (Nazi Sojoudi langeroudi)
کسرۀ خفیف (بیتکیه)
کسرۀ خفیف کسرۀ اضافهای است که تکیۀ آوایی ندارد و ترکیبِ نحوی را تبدیل به واژۀ مرکب میکند.
مثلاً «پشتِ سر» (بافاصله و با دو تکیۀ آوایی) یعنی بخشِ پشتیِ سر که بالاتر از پشتِ گردن است:
پشتِ سرم ورم کردهاست.
اما «پشتِسر» (بیفاصله و با یک تکیۀ آوایی) یعنی فضای پشتتان که آن را نمیبینید:
آن مرد از پشتِسر به من حمله کرد.
کسرۀ خفیف را در صدها واژۀ مرکب میبینیم. چند مثال:
آبِرو
آبزیرِکاه
ابرازِعلاقه
اصلِکاری
اظهارِفضل
اعلامِوصول
برقِلب
پشتِبام
پشمِشیشه
تختِخواب
تغییرِحالت
جلبِتوجه
حاصلِضرب
حُسنِنیت
دردِدل
دستِکم
دمِبخت
راهِحل
رختِخواب
سرِحال
سرِکاری
سنگِقبر
سوءِقصد
شِبهِجزیره
عقلِکل
غیرِمجاز
غیرِممکن
فوقِلیسانس
قابلِقبول
کسرِبودجه
کشفِحجاب
مرغِعشق
مرگِموش
نقلِمکان
واژههای دارای کسرۀ خفیف وقتی جمع بسته میشوند، نشانۀ جمع در آخرشان میآید، نه وسطشان:
تخمِمرغ ← تخمِمرغها (نه تخمهای مرغ)
چترِنجات ← چترِنجاتها (نه چترهای نجات)
مهدِکودک ← مهدِکودکها (نه مهدهای کودک)
#کسرۀ_خفیف
🪷🪷
C᭄❁࿇༅══════┅─
@daneshhayezabani
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═
کسرۀ خفیف کسرۀ اضافهای است که تکیۀ آوایی ندارد و ترکیبِ نحوی را تبدیل به واژۀ مرکب میکند.
مثلاً «پشتِ سر» (بافاصله و با دو تکیۀ آوایی) یعنی بخشِ پشتیِ سر که بالاتر از پشتِ گردن است:
پشتِ سرم ورم کردهاست.
اما «پشتِسر» (بیفاصله و با یک تکیۀ آوایی) یعنی فضای پشتتان که آن را نمیبینید:
آن مرد از پشتِسر به من حمله کرد.
کسرۀ خفیف را در صدها واژۀ مرکب میبینیم. چند مثال:
آبِرو
آبزیرِکاه
ابرازِعلاقه
اصلِکاری
اظهارِفضل
اعلامِوصول
برقِلب
پشتِبام
پشمِشیشه
تختِخواب
تغییرِحالت
جلبِتوجه
حاصلِضرب
حُسنِنیت
دردِدل
دستِکم
دمِبخت
راهِحل
رختِخواب
سرِحال
سرِکاری
سنگِقبر
سوءِقصد
شِبهِجزیره
عقلِکل
غیرِمجاز
غیرِممکن
فوقِلیسانس
قابلِقبول
کسرِبودجه
کشفِحجاب
مرغِعشق
مرگِموش
نقلِمکان
واژههای دارای کسرۀ خفیف وقتی جمع بسته میشوند، نشانۀ جمع در آخرشان میآید، نه وسطشان:
تخمِمرغ ← تخمِمرغها (نه تخمهای مرغ)
چترِنجات ← چترِنجاتها (نه چترهای نجات)
مهدِکودک ← مهدِکودکها (نه مهدهای کودک)
#کسرۀ_خفیف
🪷🪷
C᭄❁࿇༅══════┅─
@daneshhayezabani
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═