HAMESH1 Telegram 1555
✍️ کَر نبودم، کَر نیستم
پاسخی دربارهٔ شنیدن صدای اکثریت تحریمی

(قسمت ۱ از ۲)

کسی از دوستان با طعن می‌گفت که پس از آمار مشارکت اخیر، صدای این اکثریت معترض به گوش «اصلاح‌طلبان» هم رسیده؟ این یادداشت پاسخی کوتاه به این پرسش است. اول آنکه من خود نه به معنای مصطلح و سیاسی اصلاح‌طلبم و نه اگر بودم، می‌توانستم نمایندهٔ جمعی مبهم و بزرگ در پاسخ به این سوال باشم. در ثانی از منظر شخص من، که بهبودگرای تدریجی‌ام تا اصلاح‌طلب به معنای مصطلح، این صدا دست‌کم سه‌سال است که به گوشم رسیده. ‌بی‌نیاز به سمعک، گوش من هم قدر آن دوستان طعن‌کننده کار می‌کند! از همان زمان که کارزار همتی در انتخابات ۱۴۰۰ به منزلهٔ اصلاحات کمینه و درون‌ساختاری شکست سختی خورد، این صدای بلند به گوش می‌رسید که سقف کوتاه و محدود اصلاح‌طلبی به شیوهٔ سابق، اکثریتی از ایرانیان دل‌زده و ناامید را راضی نمی‌کند. همین شد که اکثریت با زدن زیر میزِ «کوچک» همتی همراه نشدند. این صدای نومیدی البته قبل‌تر بلند شده بود. همان‌زمان که دولت روحانی به‌رغم دولت موفق اول، در دولت دوم به سدهای ستبر کارشکنی و عقب‌نشینی از خواسته‌های رأی‌‌دهندگان خورد و مطالبات اصلی و حداکثریِ خود را نتوانست محقق کند. حال ماییم و شنیدن این صدای واضح‌تر‌شده در انتخابات اخیر.

حال لابد مخاطب خواهد پرسید شما که شنیده بودی، چرا بهبودگراییِ تدریجی را در دعوت رای به پزشکیان دوباره ادامه دادی؟ پاسخ من روشن و آن تفکیک بین «رویکرد مطلوب» و «رویکرد ممکن» است. شنیدن این صدا کار دشواری نبوده و نیست. من کر نبودم. کور هم نیستم. برگرفته از مطالعات علوم انسانی، این صدا و سیما را هم نه‌‌فقط هم در صحنهٔ سیاسی، که در صحنه‌های فرهنگی و اجتماعی هم می‌دیدم و می‌بینم. اما «امکان» محقق‌شدن رویکرد مطلوب من را به این نتیجه رساند که در انتخابات اخیر بهبودگراییِ تدریجی را با تشویق رأی به پزشکیان دنبال کنم. چون از دید من متکی به نظریه‌های جدید توسعه و تجربه‌های تاریخی معاصر، یگانه راه «مطلوب» و «کم‌هزینه» و «پُرسود» همین بود. چون با تجربه‌ای که از زندگی بیرون از ایران و جداافتادگی این کشور پیدا کردم، به این نگاه رسیدم که باید دندان روی جگر بسیاری از ستیزها و کشمکش‌ها و ظلم‌ها بگذاریم و «توسعه» و «قوی‌‌کردن جامعه»ی تضعیف‌شده را اولویت بدهیم.

بگذارید در شرحش مثالی بزنم. وضعیت امروز ایران عینا چون خانواده‌ای است که اکثریت فرزندانش با پدر و مادر در صلح و همکاری نیستند. امکان‌های حداقلیِ رشد در خانواده فرزندان را راضی نمی‌کند. ایده‌های والدین هم برای بیشتر فرزندان از مدافتاده است و جذاب نیست. ستم و تبعیض از سوی والدین به فرزندان هم کم نیست. چراغ‌های رابطه میان فرزندان و والدین هم خاموش است. از طرفی صدای اعتراض فرزندان هم به گوش والدین نمی‌رسد یا اگر برسد، یا انکار است یا تفسیرهای گمراه‌کننده از آن. مثلاً گفته می‌شود چون بچه‌‌ها دل‌درد دارند یا همسایه آدم بدی است، معترض‌اند و داد می‌زنند! نه چون از ما ناراضی و از وضعیت دل‌زده‌اند. خروجی این خانواده هم تنشی بی‌پایان و فرسایشی میان والدینِ بی‌اعتنا و غافل و خودمختار و فرزندانِ معترض و خسته است. در عین حال چنین خانواده‌ای محتاج پیشرفت و افزایش درآمد و بالابردن سطح کیفی زندگی هم است. این نیاز با تنش بالای جاری در خانواده نمی‌خواند.

حال در چنین خانواده‌ای رویکرد مطلوب مدنظر من می‌آید و تلاش می‌کند که در مقام میانجی، بین فرزندان و والدین صدای نسبیِ مشترکی ایجاد کند. به هر دو و به‌ویژه به والدین حالی کند که در بازی‌ای برد-برد رفاه و توسعه را سرمشق کنید. می‌گوید با این حد از تنش جاری، خانواده روی توسعه را نمی‌بیند. توصیهٔ خلافِ این رویکرد که به ذهن بسیاری از جمله من هم می‌رسد، البته چیز دیگری است. من هم می‌توانم به فرزندان بگویم که والدین شما قصد اصلاح ندارند، شما پاپس نکشید، مقاومت کنید، امتیاز ندهید و امتیاز نگیرید. والدین را در گوشه‌ی رینگ بیندازید و نفسشان را به شماره بیندازید. به والدین هم کاری نداشته باشم و به شنیدن واقعی صدای فرزندان وادارشان نکنم. به هر دو بگویم تنش را به حداکثر برسانید، تا تهش بروید، بالاخره یکی کوتاه می‌آید. بالاخره یک‌چیزی می‌شود! گفتن این نسخه کار سختی نیست. اما رویکرد بهبودگرا و توسعه‌گرا که این روزها ازش دفاع می‌کنم، می‌گوید اگر هم بالاخره یکی کوتاه بیاید، که در خانواده‌های این‌شکلی بعید یا خیلی دور و پرهزینه است، توسعه فراموش می‌شود. عمر بچه‌ها نابود می‌شود. معلوم هم نیست عاقبت کار چه شود.

👇ادامه👇

#یادداشت
@Hamesh1



tgoop.com/hamesh1/1555
Create:
Last Update:

✍️ کَر نبودم، کَر نیستم
پاسخی دربارهٔ شنیدن صدای اکثریت تحریمی

(قسمت ۱ از ۲)

کسی از دوستان با طعن می‌گفت که پس از آمار مشارکت اخیر، صدای این اکثریت معترض به گوش «اصلاح‌طلبان» هم رسیده؟ این یادداشت پاسخی کوتاه به این پرسش است. اول آنکه من خود نه به معنای مصطلح و سیاسی اصلاح‌طلبم و نه اگر بودم، می‌توانستم نمایندهٔ جمعی مبهم و بزرگ در پاسخ به این سوال باشم. در ثانی از منظر شخص من، که بهبودگرای تدریجی‌ام تا اصلاح‌طلب به معنای مصطلح، این صدا دست‌کم سه‌سال است که به گوشم رسیده. ‌بی‌نیاز به سمعک، گوش من هم قدر آن دوستان طعن‌کننده کار می‌کند! از همان زمان که کارزار همتی در انتخابات ۱۴۰۰ به منزلهٔ اصلاحات کمینه و درون‌ساختاری شکست سختی خورد، این صدای بلند به گوش می‌رسید که سقف کوتاه و محدود اصلاح‌طلبی به شیوهٔ سابق، اکثریتی از ایرانیان دل‌زده و ناامید را راضی نمی‌کند. همین شد که اکثریت با زدن زیر میزِ «کوچک» همتی همراه نشدند. این صدای نومیدی البته قبل‌تر بلند شده بود. همان‌زمان که دولت روحانی به‌رغم دولت موفق اول، در دولت دوم به سدهای ستبر کارشکنی و عقب‌نشینی از خواسته‌های رأی‌‌دهندگان خورد و مطالبات اصلی و حداکثریِ خود را نتوانست محقق کند. حال ماییم و شنیدن این صدای واضح‌تر‌شده در انتخابات اخیر.

حال لابد مخاطب خواهد پرسید شما که شنیده بودی، چرا بهبودگراییِ تدریجی را در دعوت رای به پزشکیان دوباره ادامه دادی؟ پاسخ من روشن و آن تفکیک بین «رویکرد مطلوب» و «رویکرد ممکن» است. شنیدن این صدا کار دشواری نبوده و نیست. من کر نبودم. کور هم نیستم. برگرفته از مطالعات علوم انسانی، این صدا و سیما را هم نه‌‌فقط هم در صحنهٔ سیاسی، که در صحنه‌های فرهنگی و اجتماعی هم می‌دیدم و می‌بینم. اما «امکان» محقق‌شدن رویکرد مطلوب من را به این نتیجه رساند که در انتخابات اخیر بهبودگراییِ تدریجی را با تشویق رأی به پزشکیان دنبال کنم. چون از دید من متکی به نظریه‌های جدید توسعه و تجربه‌های تاریخی معاصر، یگانه راه «مطلوب» و «کم‌هزینه» و «پُرسود» همین بود. چون با تجربه‌ای که از زندگی بیرون از ایران و جداافتادگی این کشور پیدا کردم، به این نگاه رسیدم که باید دندان روی جگر بسیاری از ستیزها و کشمکش‌ها و ظلم‌ها بگذاریم و «توسعه» و «قوی‌‌کردن جامعه»ی تضعیف‌شده را اولویت بدهیم.

بگذارید در شرحش مثالی بزنم. وضعیت امروز ایران عینا چون خانواده‌ای است که اکثریت فرزندانش با پدر و مادر در صلح و همکاری نیستند. امکان‌های حداقلیِ رشد در خانواده فرزندان را راضی نمی‌کند. ایده‌های والدین هم برای بیشتر فرزندان از مدافتاده است و جذاب نیست. ستم و تبعیض از سوی والدین به فرزندان هم کم نیست. چراغ‌های رابطه میان فرزندان و والدین هم خاموش است. از طرفی صدای اعتراض فرزندان هم به گوش والدین نمی‌رسد یا اگر برسد، یا انکار است یا تفسیرهای گمراه‌کننده از آن. مثلاً گفته می‌شود چون بچه‌‌ها دل‌درد دارند یا همسایه آدم بدی است، معترض‌اند و داد می‌زنند! نه چون از ما ناراضی و از وضعیت دل‌زده‌اند. خروجی این خانواده هم تنشی بی‌پایان و فرسایشی میان والدینِ بی‌اعتنا و غافل و خودمختار و فرزندانِ معترض و خسته است. در عین حال چنین خانواده‌ای محتاج پیشرفت و افزایش درآمد و بالابردن سطح کیفی زندگی هم است. این نیاز با تنش بالای جاری در خانواده نمی‌خواند.

حال در چنین خانواده‌ای رویکرد مطلوب مدنظر من می‌آید و تلاش می‌کند که در مقام میانجی، بین فرزندان و والدین صدای نسبیِ مشترکی ایجاد کند. به هر دو و به‌ویژه به والدین حالی کند که در بازی‌ای برد-برد رفاه و توسعه را سرمشق کنید. می‌گوید با این حد از تنش جاری، خانواده روی توسعه را نمی‌بیند. توصیهٔ خلافِ این رویکرد که به ذهن بسیاری از جمله من هم می‌رسد، البته چیز دیگری است. من هم می‌توانم به فرزندان بگویم که والدین شما قصد اصلاح ندارند، شما پاپس نکشید، مقاومت کنید، امتیاز ندهید و امتیاز نگیرید. والدین را در گوشه‌ی رینگ بیندازید و نفسشان را به شماره بیندازید. به والدین هم کاری نداشته باشم و به شنیدن واقعی صدای فرزندان وادارشان نکنم. به هر دو بگویم تنش را به حداکثر برسانید، تا تهش بروید، بالاخره یکی کوتاه می‌آید. بالاخره یک‌چیزی می‌شود! گفتن این نسخه کار سختی نیست. اما رویکرد بهبودگرا و توسعه‌گرا که این روزها ازش دفاع می‌کنم، می‌گوید اگر هم بالاخره یکی کوتاه بیاید، که در خانواده‌های این‌شکلی بعید یا خیلی دور و پرهزینه است، توسعه فراموش می‌شود. عمر بچه‌ها نابود می‌شود. معلوم هم نیست عاقبت کار چه شود.

👇ادامه👇

#یادداشت
@Hamesh1

BY هامِش (علی سلطانی)


Share with your friend now:
tgoop.com/hamesh1/1555

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Healing through screaming therapy Public channels are public to the internet, regardless of whether or not they are subscribed. A public channel is displayed in search results and has a short address (link). In the next window, choose the type of your channel. If you want your channel to be public, you need to develop a link for it. In the screenshot below, it’s ”/catmarketing.” If your selected link is unavailable, you’ll need to suggest another option. Unlimited number of subscribers per channel 6How to manage your Telegram channel?
from us


Telegram هامِش (علی سلطانی)
FROM American