Telegram Web
Forwarded from هامش (تصویری)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مترس و اندوهگین مباش، ما رهاننده تو و خاندانت هستیم.

عنکبوت، ۳۳

@Hameshmedia
Forwarded from هامش (تصویری)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صحبت‌های بسیار تند جفری ساکس، استاد مشهور دانشگاه شیکاگو، در نقد نتانیاهو و تلاشش برای کشیدن پای آمریکا به جنگ به ایران

@Hameshmedia
در نقد مغلطهٔ یکی‌بودن جمهوری اسلامی و اسرائیل

یکی از مغالطه‌های رایج و خطرناک این روزها در زبان برخی از اپوزیسیون جمهوری اسلامی این است: ما با دو شر طرفیم، پس در ترس و نقد یکی به سوی دیگری پناه نمی‌بریم. می‌نشینیم و تماشا می‌کنیم! [بگذریم که ممکن است، در هنگام این تماشا سقف خانهٔ طرف بر اثر بمباران ارتش اسرائیل بر سرش ویران شود!] نیز یکی از [معدود] دوستان [سابق] به من پیام داده و برگرفته از مغزشویی‌های اسرائیلیِ وارده، نوشته که تو اگر در زمان نازی‌ها هم بودی، با آنها همراه می‌شدی! چرا؟ چون من امروز تمام‌قد در کنار وطنم ایران ایستاده‌ام و از عمق وجود از متجاوزِ جانی منطقه و عروسک خونین کشورهای غربی برائت جستم.

بابک مینا در مطلبی نزدیک به این نکته و در نقد این مغالطهٔ کینه‌آلود نوشته بود: «در هیچ دوره‌ای از تاریخ ایران این حجم حرف پوچ و بی‌معنا در رسانه‌ها تولید نشده است که در عصر ما...» در ادامه هم در برابر قیاس مضحک و وارداتیِ جمهوری اسلامی و نازی‌ها نوشته: «آلمان نازی کشوری متجاوز بود که بیش از ۱۵ کشور را اشغال نظامی کرد، در سه قاره می‌جنگید، نسل‌کشی می‌کرد و اگر در برابرش نمی‌ایستادند و بر قفقاز و آفریقا مسلط می‌شد و تکان دادنش نزدیک به ناممکن می‌شد. سیاست خارجی جمهوری اسلامی بسیار قابل نقد است، بله، ولی ایران کشوری متجاوز نیست. هیچ کشوری را اشغال نکرده است...»

بر نکتهٔ آقای مینا اضافه گفتم، من این دست اپوزیسیون‌های برکنار از محکومیت تجاوز و برابرشماری ایران و اسرائیل را، به سکوت دعوت می‌‌کنم. چه کاری است حرف زدن؟ ها؟ مگر کسی گفته چرا شما ساکتید؟ مگر نمی‌خواهید برای انفعالتان توجیهی بتراشید. خب، چه نیازی به این قیاس سرتاپا سست و زشت و مغالطه‌آمیز که در شکستن حریم مفاهیم و واژه‌ها بی‌احتیاط است و اندکی نخواهد توانست در جزئیات از قیاس مع‌الفارقش دفاع کند. برابرشماردن دولتی که فقط در یکسال و نیم گذشته پنجاه و دو سه هزار انسان بی‌‌پناه را کشته، قبلش به کنار، حتی با نازی‌ها سخت است، چه رسد به ایران! وقتی نقد این‌قدر شلخته و یِلخی شد، وقتی حرف این‌قدر پادرهوا و از سر فوران کینه شد، مخاطب شما حتی نقدهای وارده به جمهوری اسلامی را هم بی‌خیال خواهد شد. چون بنیان این «مغلطهٔ شباهت» چنان ویران است، که از گوینده به‌کل سلب خرد و انصاف می‌کند و همهٔ حرف‌های حق دیگرش را هم بر باد می‌دهد.

#یادداشت
@Hamesh1
Forwarded from هامش (تصویری)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیژن عبدالکریمی: هیچ روشنفکری [ایرانی] را دیدید که بگوید آمریکا باید تغییر رفتار دهد؟!

@Hameshmedia
Forwarded from هامش (تصویری)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هنر خنداندن مردم در این روزهای سخت با لهجهٔ شیرین قزوینی

@Hameshmedia
Forwarded from هامش (تصویری)
دو روایت از طرح و سند «هفت جنگ در خاورمیانه» که در سال ۲۰۰۱ و پس از حملات یازده سپتامبر از سوی آمریکا و با فشار نئوکان‌ها و یهودیان آمریکایی یا احزاب صهیونیستی دولت آمریکا تهیه شده است. در این طرح حمله به عراق، سوریه، افغانستان، سوریه، سودان، لیبی و ایران از آن سال برنامه‌ریزی می‌شود.

نخستین راوی وسلی کلارک فرمانده آمریکایی سابق ناتوست و دیگری، جفری ساکس، استاد معتبر و مشهور دانشگاه کلمبیا. سخنرانی جفری ساکس زیرنویس ندارد، اما فهم انگلیسی روان و آسان او با سطح متوسط زبان‌دانی هم امکان‌پذیر است.

@Hameshmedia
Forwarded from هامش (تصویری)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فضای افکار عمومی آمریکا و خاصه طرفداران ایدهٔ «اول آمریکا» که حامیان اصلی ترامپ را تشکیل می‌دهند، با دوران حمله به عراق و حمایت از آن تفاوت بنیادین دارد. این جریان فکری مایل به مداخله در امور خاورمیانه نیست و تا به امروز توانسته‌ است مانع همراهی دولت ترامپ با ماجراجوی‌هایی نتانیاهو شود.

@Hameshmedia
Forwarded from هامش (تصویری)
دیدی، کمدین مشهور آلمانی، برای عبارت «کارهای کثیف» از فردریش مرتز صدراعظم آلمان شکایت کرد. مطابق قوانین آلمان چنین شکایتی از مقامات بالای سیاسی امکان‌پذیر است. دیدی و همفکرانش در این شکایت مرتز را به استفاده از واژگان شبه‌نازی متهم کرده‌اند. کاری که به نظر دیدی و همراهانش به رنج مردم در ایران و لبنان و غزه اطلاق می‌شود. مرتز اخیراً در وصف تجاوز اسرائیل به ایران گفته بود که «اسرائیل برای ما کارهای کثیف» می‌‌کند.

@Hameshmedia
تجمع‌های مهم را با دلایل نامهم به تعطیلی نکشانیم

تجمع ایرانیان در خارج از کشور در این روزها بسیار لازم و مؤثر است. فضاسازی رسانه‌ای با جهت‌دهی اسرائیلی‌ها در بعضی رسانه‌ها هنوز از این سنخ دروغ‌هاست که بخش بزرگی از ایرانیان از تجاوز به کشور خشنودند. تجمع اعتراضیِ ایرانیان این فایده را دارد که این پروپاگاندای رسانه‌ای را که ضمیمهٔ حملهٔ نظامی است، خنثی می‌کند. خوشبختانه این تجمع‌ها روز به روز گسترش بیشتری پیدا کرده و اقلیت پُرسروصدا، بی‌ادب و گستاخِ ایرانیِ خشنود از این حمله را به عقب رانده. اما این همهٔ قصه نیست.

مطلعم که برخی از تجمع‌های ایرانی در برخی کشورها به یک دلیل تأسف‌بار به تعطیلی کشیده شده. کدام؟ برخی از برگزارکنندگان این تجمع‌ها پس از اطلاع‌رسانی و اخذ مجوز به این نتیجه رسیده‌اند که این تجمع از سوی تبلیغات جمهوری اسلامی مصادره شده و آب این تجمع به آسیاب حکومت می‌رود! همین پندار نامهم هم باعث شده که برخی از تجمع‌ها را تعطیل کنند؛ تجمع‌هایی مهم که قطره‌قطره می‌تواند موجب تصحیح افکار عمومی در غرب، تضعیف پروپاگاندای رسانه‌ای و التیام دل هموطنان داخل کشور شود، با این دلیل تأسف‌بار و حاشیه‌ای تعطیل می‌شوند.

فوریت و اهمیتِ تشکیل تجمع، اظهار واکنش و حساسیت بسیارِ این بزنگاه تاریخی چنان است، که باید سیل واقعه همهٔ این قبیل محاسبه‌های فرعیِ ما را بشورد و ببرد. اما گویا متأسفانه در بعضی جاها نشسته و نبرده! ما منتقد دسته‌بندی، تبعیض، تفتیش عقیده، تفکیک، خودی و غیرخودی، نبود مدارا، نبود تکثر، نبودِ توافق بر اشتراکاتیم، اما هنوز برای اموری ساده و نامهم چون تجمعی موقت، اندر خم یک کوچه‌ایم! هم آن مخالفت تند جمهوری اسلامی باید به ایران بیندیشد و ذره‌ای به این فکر نکند که این پرچم باشد یا نه، جمعیت مصادره می‌شود یا خیر. هم موافق جدی جمهوری اسلامی نباید از اینکه بر محوریت امر ملی و نام ایران در کنار مخالفی تند بایستد و شعاری مشترک دهد، باکی داشته باشد. وقتی هنوز به این امور فکر می‌کنیم و آن را مبنای عمل می‌سازیم، یعنی حساسیت امروز را نفهمیده‌ایم. وقتی ما اموری بدین‌قدر ناچیز و غیرمهم را مبنا می‌کنیم و از کاه کوه می‌سازیم و امر مهم را به محاسبات ذهنیِ کم‌قیمت وامی‌گذاریم، از بقیه چه انتظاری داریم؟! اصلا به چه چیز انتقاد داریم، وقتی خودمان کمابیش به این دردها در داستانی ساده و چندساعته مبتلاییم؟

به گمان این حقیر ایرانیان وطن‌دوست و رنگارنگِ ساکن خارج از کشور، چنان باید وضعیت بغرنج و خطرناک فعلی را مهم بدانند، که لحظه‌ای این قبیل محاسبه‌ها و گمان‌های فرعی و ناچیز را در نظر نیاورند. پیش‌کشیدن این امور فرعی و ناچیز شبیه آن است که سیل در راه خانه است، ولی ما نشستیم و با همسایهٔ متفاوت یا مخالفمان دعوا می‌کنیم که چرا زباله‌ها را فلان‌جا گذاشتی یا چرا دیشب سروصدا کردی! ارتفاع بگیریم از این گردو‌خاک‌های بی‌قیمت و به امر والاترِ ایران فکر کنیم. امروز نوبتِ تمرین تحمل و تکثر و اولویت‌دادن به خیر جمعی به جای گرایش محفلی است، اگر مدعی نبودِ این‌ها در وطنیم.

#یادداشت
@Hamesh1
Forwarded from هامش (تصویری)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
“هیچ‌کس از ترامپ کثیف‌تر نیست”

گزارش خبرنگار CNN از اوضاع و احوال مردم ایران و عصبانیتشان از آمریکا و شخص ترامپ و صحبت‌هایشان در دفاع از کشور در برابر متجاوز و ضرورت پاسخ به آن. فضایی که بخش اصلیِ شکست طرح‌ اسرائیل بوده است.

@Hemeshmedia
Forwarded from زانیار ابراهیمی (Zaniar Ebrahimi)
آورده‌اند که ارشمیدس، چنان غرق در قضایای هندسی و کار و بار ذهنی خود بود که از تصرف شهر زادگاهش، سیراکیوز، به دست سربازان رومی غافل ماند و چون یکی از آنان درصدد قتل او برآمد، گفت: "دایره‌هایم را به هم نریز!"
سرتان را از "دایره‌ها"یتان بیرون بیاورید. برای میهن‌تان حداقل با کلمات بجنگید!
(به نقل و الهام از مشروعیت عصر مدرن، هانس بلومنبرگ، ص ۲۶۹).
Forwarded from هامش (تصویری)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با ایران ایستاده‌ایم

صحنه‌هایی از حضور ایرانیان خارج از کشور در محکومیت تجاوز اسرائیل و آمریکا و همدستانشان به ایران

@Hameshmedia
Forwarded from هامش (تصویری)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دفاع مرتز، صدراعظم آلمان، از وصف کثیف خود از تجاور اسرائیل به ایران؛ مبنی بر اینکه اسرائیل برای غرب کارهای کثیف می‌کند.

@Hameshmedia
«علاج» نماد این روزها خواهد شد

این روزها می‌‌گذرد، به یاریِ خدا. خاطرهٔ تلخ و درس بزرگی‌ می‌شود، در حافظهٔ جمعی ِ ما ایرانیان. در این بین آثاری و نوشته‌هایی هم نماد آن خواهند شد. مثلاْ طرح‌های دوست هنرمندم، هادی حیدری. یا سخنان و نوشته‌های برخی از آنانی که از نظام سیاسی آزرده بودند، حتی در تبعید، اما در وقت دفاع از وطن کینه را غلاف کردند و پاکبازانه به میدان آمدند. حال بیشتر می‌خواهم بر نمادهای هنری تکیه کنم.

از دید این حقیر، قطعهٔ «علاج» محسن چاووشی از ماندگارهای این روزهای دشوار خواهد شد. چگونه؟ فارغ از سبک و شیوهٔ هنریِ خاص محسن چاووشی، شعر اثر (از کاظم بهمنی) امتیاز این اثر است. بیان سرراست است، کج و خجالتی نیست، دو پهلو و دیپلماتیک نیست، رو در روی متجاوز است، متجاوز را با خودی یکی نمی‌‌گیرد، متجاوز را بی‌لکنت «کودک‌کشان ورطهٔ نیست» و بزدل و جرثومه‌های ظلم و ستم می‌خواند، و وقتی به خودی بازمی‌گردد، به یاد نقد، و به یاد نیش و کنایه‌های بی‌تناسب با وضعیت امروز دفاع از کشور نمی‌افتد؛ با خودی از خدا می‌گوید و دل‌ها را آرام می‌کند. و می‌گوید خدا مراقب ماست، خدا همه‌جاست.

از دید من قطعهٔ علاج محسن چاووشی، آیینهٔ حال جامعهٔ ملتهب و دردمند امروز ایران است. جامعه‌ای که زخم دیده، اما محکم ایستاده. جامعه‌ای که دلخور است و دل‌خون، اما حسرت آه و استقبال را بر دل مهاجم و خائن همراهش گذاشته است. قطعهٔ علاج محسن چاووشی همچون مردم ایران، در برابر بیگانهٔ مهاجم استوارست و صریح و بی‌لکنت. چنان نکبت بمب و نفیرش را هضم کرده، که گفتن از هیچ سخن دیگری جز محکومیت او را روا نمی‌داند. و زخم صدای چاووشی؛ زخم صدایش شبیه سوز و صبر بر زخم این مردم شریف است. زخمی دویده در جان، اما ننشسته بر لب، که لب‌ها فقط می‌بایست بر سر متجاوز ببارد.

#یادداشت
@Hamesh1
شجاعت مشاهده و سه تفسیر از رفتار ملیِ اخیر در کشاکش جنگ

پیش‌تر در همین کانال یکی از برکات علوم انسانی را پرورش «اخلاق مشاهده» یا «شجاعت مشاهده» گفته بودم. به این معنا که علوم انسانی با تذکرهای روش‌شناسانه به ما می‌آموزد که تسویه‌حساب‌های بیرونی و خوش‌داشت‌های شخصی را در مشاهده دخالت ندهیم و خود را آمادهٔ دیدنِ حقیقی کنیم. ولو اگر آن دیدن ناخوشایند ما باشد یا نظریات قبلی ما را نقض کند. این شجاعت صفت محققان است و تلخی‌اش به شیرینیِ دیدهٔ روشن‌ شده می‌ارزد.

در روزهای دشوار تهاجم و ایستادگی اخیر صفتی از جامعهٔ پیش‌پینی‌ناپذیر ایرانی بروز کرد؛ که همان همراهی، پشتگرمی، ایستادگی، وطن‌دوستی و کنارگذاشتن دعواهای قبلی بود. همان صفتی که بنیان طراحی اسرائیلی‌ها را برای شورش‌های درونی دچار شکست کرد. این شاهکار جمعیِ ایرانی‌ها که برخاسته از ظرفیت‌های کهن ملی بود و در روح جامعهٔ ایرانی مستور، در سال‌های اخیر به این اندازه امکان بروز نیافته بود؛ چنان ظرفیت معجزه‌گونی خلق شد که حتی باورمندان و الهیدانان می‌توانند آن را به دستی فراتر منسوب کنند.

اگر بخواهیم شجاعت مشاهده را به مصاف دیدن این ظرفیتِ بالفعل‌شدهٔ جامعهٔ ایرانی ببریم، چه باید بگوییم؟ به نظر من دست‌کم می‌توان از سه مشاهده و تفسیر یاد کرد که دوتای آنها خطا و یکی درست‌تر است. اول مشاهدهٔ اپوزیسیون‌های گلخانه‌ای؛ آنان که محفل‌ها، رسانه‌ها، آشنایان، یافته‌ها و دیده‌هایشان در گلخانهٔ همفکران است، مخالفت سیاسی برایشان ایدئولوژی شده و به خطای مشاهداتی دچار شده‌اند، این ظرفیت را انکار می‌کنند و دروغ می‌نامند. نمونه؟ مصاحبهٔ مهدی نصیری با بی‌بی‌سی فارسی را ببینید. به در و دوازه می‌زند، به هذیان‌گویی می‌افتد و در اوج حیرت بیننده چنین رفتاری را از بیخ انکار می‌کند! و در سوی مقابلش مدعی می‌شود که مردم به این دلیل قیام نکردند، که زمانش مناسب نبود!

تفسیر دوم، هواداران تندروی نظام مستقر است. همان‌هایی که با مشورت‌های غلط، دوستی‌های خاله‌خرسه، سیاسی‌بازی‌های مخرب، مسئله‌سازی‌های بیجا و سوگیری‌های ایدئولوژیک، همیشه واقعیت را مصادره به مطلوب کرده‌اند و خسارت زده‌اند. آنان خواهند گفت که قاطبهٔ مردم با نظام آشتی کرده‌اند و این همراهی را به حساب هواداری مطلق از حکومت جا می‌زنند. این تفسیر دوم نیز به نظر من، برخوردار از شجاعت مشاهده نیست. در حقیقت دو تفسیر قبلی، هر دو شبه‌مشاهده‌اند و شواهد را به سود پیشفرض‌های آهنین قبلی، جهت داده‌اند.

من از تفسیر سوم دفاع می‌کنم. به نظرم بسیاری از کسانی که در روزهای اخیر وطن‌پرستانه و صادق در کنار وطن ایستادند نیز، با آن همدل‌اند. و باز به نظرم نظام جمهوری اسلامی هم باید خیرخواهانه این تفسیر را بپذیرد (و نه قبلی) و آن را سرلوحهٔ اقدامات خود کند. تفسیر سوم با داشتن شجاعت مشاهده و مبناقراردادن شواهد قطعیِ پیشینی می‌گوید: این ظرفیت ژرف و مطلوب ملیِ‌ اخیر، حاکی از این است که مردم ایران با همهٔ سختی‌های محتمل، مخالف دخالت خارجی و مدافع دفاع از کشورند. و در هنگامهٔ بلا نیز برای رسیدن به این هدف، بی‌لکنت در کنار نظام سیاسی و نیروهای نظامی‌اش می‌ایستند؛ ولی این ایستادن لزوماً رابطهٔ مستقیم و حتمی‌ای با موافقت مطلق با نظام سیاسی ندارد. اینجاست که این رویکرد از دام فریب رویکرد قبلی جدا می‌شود.

چه خوشبخت و باتدبیر آن نظام سیاسی‌ای که با درنظرداشتن این تفسیر سوم، از نعمت این ظرفیت برای کاستن از بی‌اعتمادی‌ها، رفع گسل‌ها، شروع اصلاحات و حرکت به سمت نگاهی فراگیر و ملی و نه فرقه‌ای، در همهٔ عرصه‌ها استفاده کند. در آن صورت، این مردم آزمون‌پس‌داده در زمان صلح نیز مثل زمان جنگ، همراه وفادار نظام سیاسی برای اصلاح و توسعه خواهند بود. ولی اگر نگاه فراگیر و ملی نشود، تغییرها رخ ندهد و تصورها در شعبدهٔ مفسران دستهٔ دوم باقی بماند، این حمایت‌های مشروط نیز همیشگی و پایدار نخواهد ماند.

#یادداشت
@Hamesh1
Forwarded from هامش (تصویری)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیا وقت آن فرانرسیده که همهٔ دوستداران ایران که این روزها برادریِ صادقانهٔ خود را در دفاع از ایران در برابر متجاوز ثابت کردند، با هر اندیشه و گرایش، بتوانند آزادانه به کشور و سرزمین خود بازگردند؟!

حسن یوسفی اشکوری:
هیچ‌گاه در طول عمرم مثل این یازده روز به آن سرزمین و خاک تعلق خاطر نداشته‌ام.

@Hameshmedia
منافع ملی و ضرورت روزهٔ ستیز

اپوزیسیون‌ و منتقدان جمهوری اسلامی بارها و سال‌ها به نظام سیاسی نقد می‌کردند که «منافع ملی» را درنظر ندارد. فارغ از اینکه این نقد چقدر درست بوده یا غلط، رویهٔ برخی از کنشگران سیاسی امروز هیچ تناسبی با عمل به همان توصیهٔ خودشان ندارد. در وضعیت ملتهب امروز که از همه‌سو سنگ فتنه می‌بارد و مشخص نیست که دشمنانِ متحد ایران چه نقشه‌هایی در سر دارند، روشنفکران و کنشگران ایران‌دوست بهترست که دقیقاً همان نقد خود را سرلوحه قرار دهند و «منافع ملی» را مشق کنند.

حق نقد و مخالفت آزاد، دربارهٔ سر تا ته نظام سیاسی، حق مطلق هر شهروندی در زمان‌های عادی است. خاک بر دهان هر اقتدارگرایی که این حق را منکر شود و محدود کند؛ اما امروز روز دیگری است. امروز وقت تسویه‌حساب، گوشه‌کنایه، طعنه و تقابل با نظام سیاسی نیست. امروز منافع ملی و خیر جمعی اقتضا می‌کند که حتی مخالفان نظام سیاسی مناعت طبع پیشه کنند، از منازعات همیشگی ارتفاع بگیرند و بر مشترکات تمرکز کنند. ایران که آرام و برقرار بماند، برای اپوزیسیون‌گری همیشه وقت هست!

#یادداشت
@Hamesh1
با حسین برای وطن سینه بزن
حاشیه‌ای بر فرخندگیِ عزاداری‌های ملی اخیر پس از تجاوز اسرائیل

دو سال پیش در بحبوحهٔ جنبش «زن زندگی آزادی» سخنرانی‌ای داشتم با عنوان «عاشورا در کشاکش جامعهٔ دوقطبی». به خوبی به یاد دارم که در آن مقطع و ضمن التهاب‌های درونی و هم تلقینی از بیرونِ کشور، صداهای مسمومی بلند شده بود که تلاش می‌کرد مبارزهٔ سیاسی را به سمت تقابل با آیین‌های کهنی چون محرم هم بکشاند. در آن سخنرانی تلاش کردم که بگویم محرم قرن‌هاست که عنصری از عناصر ملی ایرانی شده است و امام حسین فراتر از مرزهای عقیدتی. تلاش کردم نشان دهم که بدنهٔ جامعهٔ ایران به رغم‌ این هیاهوهای مخرب و ستیزهای بی‌وجه، از عاشورا الهام می‌گیرد و قرن‌هاست که این پدیدهٔ درونی‌شده را بیرون از دوقطبی‌های کاذب ملیت-مذهب می‌فهمد. به همین دلیل هم دشمنیِ کور با این آیین ملی-دینی به‌نام مبارزهٔ سیاسی، آدرس غلط و کوششی رسواست.*

برخلاف فضاسازی‌های رسانه‌ای، وضعیت جامعهٔ امروز ایران با دوسال پیش تفاوت‌‌های بسیار کرده است. تغییر احوال اجتماعی پس از تجاوز اسرائیل و تحمیل جنگ دوازده‌روزه و آتش‌بس متزلزل و ضرورت همبستگیِ ملی، بر عمق این تغییر افزوده است. موضوع این گفتار تشریح این تفاوت‌ها نیست و من هم مدعی نیستم که جامعه از حقوق و مطالبات به‌حق خود در حوزهٔ آزادی‌های اجتماعی دست کشیده است. حتی ساختار سیاسی نیز تا حدی در رویه‌های خود تجدیدنظر کرده و دست تندورها را بسته و واقعیت‌های اجتماعی‌ را در حوزهٔ پوشش عرفی پذیرفته است. ماحصل این نزدیکیِ دوطرفه، شکل‌گیری همبستگی اجتماعی در برابر متجاوز، به‌رغم اختلاف‌‌ها و انتقادهاست. اوج این فضا محتواهای تولیدیِ رنگارنگ از سوی جوانان و زنانی بود که به پوشش سر ملتزم نبودند، در عین حال در برابر اسرائیل رجز می‌خواندند و شعر می‌سرودند. اوجش تصویرگری شهیدان زنی بود که در تلقی پیشین «بی‌حجاب» خوانده می‌شدند.**

به سر سخن برگردم. این روزها شاهد مراسم‌های عزاداری و سینه‌زنی‌‌های ملی هستیم که پیش‌تر نمونهٔ آن را کمتر دیده بودیم. در این مراسم‌ها ظرفیت شگرف عاشورا به خدمت اهداف ملی و میهنی درآمده و ایرانیان حسین‌وار از ایران می‌خوانند و از آن در برابر مهاجم دفاع می‌‌کنند. از «خطهٔ ایران عزیز»، از وطنی که «در روح و جان» می‌ماند، از جانی که در راه وطن «کِی ارزشی دارد»، از شوق زنده‌ماندنی که «به شادی [ایران] خورده پیوند»، از ایران که «همه جان و تنه». از هیئت‌های مستقل یزدی تا محمود کریمی تا مصطفی راغب. از یزد تا تهران تا برازجان. اگر سال‌‌های گذشته، محافظه‌‌کاران و اصول‌گرایان اشاره‌های ملی را از سوی هیئات یزدی شماتت می‌کردند و بی‌ارتباط با عزاداریِ عاشورا، حال خودشان دست به کار شده‌اند و «خانهٔ ایران» را «حرم» می‌نامند و می‌خوانند. حال همان‌ها بی‌پروا از وطن می‌گویند و ناگفته آن را بر امت اولویت می‌دهند. برداشتن این گام‌ها اگر هیجانی و سطحی نباشد، فرخنده است و برخاسته از همان ظرفیت بی‌مانندِ عاشورا که مورداشارهٔ بسیاری، از جمله این حقیر، در سخنرانیِ دو سال پیش بود.

عزاداری‌های عاشوراییِ ملیِ اخیر از جهتی دیگر نیز بسیار مبارک است. این آیین‌ها پادزهر دیگری بر دوقطبیِ کاذبِ ملیت/مذهب شده. وقتی روحیهٔ ملی زیباتر و جمعی‌تر از همه‌جا، در آیین عاشورا و بر مشق حسین‌‌بن‌علی، گرم می‌شود، تبلیغات مسموم بدخواهان از کار می‌افتد. دیگر نمی‌توان ندید که ایران بر تارک آیین‌های عاشوراست و گفتمان ملی بیش از همه از سوی عزاداران دینی برپا داشته می‌شود. فردای این گردهمایی، فردایی دیگری است. فردایی است که عزادار حسین‌بن‌علی، به‌تدریج به ایرانیِ متفاوت و متکثر نه با دیدِ دشمنی، نه با دید تهدید، نه با دیدِ امنیتی، نه با دید داغ و درفش، که از سر مدارا و دوستی و همزیستی و هم‌«وطنی» می‌نگرد. ایرانیِ وطن‌خواه نیز با دیندارانی که پیش‌تر شاید مخرج مشترک چندانی با آنان حس نمی‌‌کرده، به منزلهٔ ایرانیانِ وطن‌شناس و وطن‌دوست می‌‌‌نگرد و پاره‌ای تبعیض‌ها و دلخوری‌های پیشین را با این تفاهمِ تازه کمرنگ می‌‌کند.

نمونه‌هایی از این مراسم‌ها:
۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶

پ.نوشت:
*در این زمینه کتاب خواندنیِ دوست محقق گرامی، علی مهجور، با عنوان «رویکردهای ایرانی به واقعه عاشورا» را توصیه می‌کنم.
** یادداشت «شهدای بی‌حجاب» جواد درویش در این زمینه خواندنی است.

#یادداشت
@Hamesh1
2025/07/03 16:20:46
Back to Top
HTML Embed Code: