tgoop.com/hamid_rostami_1354/1575
Last Update:
منبع : روزنامه #هفت_صبح روز پنجشنبه ۲۷ اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۳
کوچههای شهر پر نامرده!
✍#حمید_رستمی
بخش اول
۱ - #همایون_شجریان را خیلی پیش تر از آنکه با آن استوری و پست اینستاگرامی شتاب زده سحرگاهی یک اردیبهشت دل انگیز بشناسیم با تنبک نوازی جوانی نوسبیل به همراه پدرش خسروی آواز ایران و کمانچه سوزناک #هابیل_علی_اف به یاد میآوریم که تصنیف مرغ سحر را در تالار وحدت تهران اجرا میکنند و پدر از بلبل پر بستهای می گوید که آرزو دارد روزی از کنج قفس درآمده و نغمه آزادی سر دهد. هنوز مانده بود به زمانی که او همراه با صدای تنبک گاهی به خود اجازه دهد که طبعی هم بیازماید و در کنار صدای پدر زمزمهای بکند و نشان دهد که صدای موروثی به او هم منتقل شده ! او آرام آرام از زیر صدای پدر درآمد، تشخصی به هم زد، از نه بسته ام به کس دل و نه بسته کس به من دل و "چو تخته پاره بر موج ، رها رها من" بگوید و راه خود در میان دریایی از صداهای نامرغوب و خالتوری بازاری باز کند و خود را به نسل جوان بشناساند و هرچه سنش بالاتر رود صدایش به صدای استاد نزدیکتر تا آن حد که گاهی حتی توان تشخیص از کف شنونده برباید و در ادامه تلفیقی از موسیقی پاپ و سنتی ارائه کردن! همه اینها شمایل هنری "همایون" را شکل میداد تا او با غور در اشعار معاصر به گزینی کند و در ترانه خوانی برود سمت شاعرانی گران سنگ چون #سیمین_بهبهانی ، #حسین_منزوی و.... از آمدن پاییز پی نامردی و پر شدن کوچههای شهر از نامرد بخواند و از دورانی که برخی سر کارند و برخی سرِ دار! او در سالهای اخیر تمام تلاشش را برای ارائه کارهای درجه یک به مخاطبان در شکل و شمایلهای مختلف از کنسرت تا کنسرت - نمایش و تیتراژهای سینمایی و سریال به کار بست و سعی کرد که چندان وارد حاشیههای سیاسی و اجتماعی نشده و در سکوت کار خود پیش برد. درست برخلاف پدر که همواره سعی میکرد در بطن حوادث باشد و نظراتش را عریان بیان کند!
۲- #سحر_دولتشاهی هم پلههای ترقی را یکی یکی بالا آمد و از یک نقش فرعی در فیلم چهارشنبه سوری ( #اصغر_فرهادی ) تبدیل به یکی از پرکارترین بازیگران زن سینمای ایران شد و در فیلم اخیرش "نبودنت" به یک بلوغ کامل در بازیگری رسید که حتی در سریال افعی تهران ( #سامان_مقدم ) هم آن را کامل میتوان حس کرد و صحنههای مشترکش با #پیمان_معادی تبدیل به سوژه هر هفته فضای مجازی برای وایرال شده است .دولتشاهی انرژی خاصی که از خود به صحنههای فیلم اضافه میکند ناخودآگاه آن صحنهها را از نظر کیفی در ذهن مخاطب بالاتر برده و کفه ترازو را به نفع خود سنگینتر میکند. حضور کوتاهش در فیلم آتابای ( #نیکی_کریمی ) و صحنههای رمانتیکش با هادی حجازی فر گویای همین نکته است که با کمترین دیالوگ و فقط با نگاههای خسته و مستاصل اتمسفر فیلم را به نفع خود تغییر داده و مخاطب را درگیر میکند و در آن صبح پایانی که بیخبر رفته ، آتابای آنچنان حیران و سرگردان به این سو و آن سو سرک میکشد و جای خالی اش حتی برای مخاطب عادی هم احساس میشود چرا که او در صحنه ماقبل پایانی و در آن شب مهتابی در پشت بام ، دور از چشم اغیار چنان روی قهرمان فیلم تاثیر گذاشته بود که نمیشد به این سادگی از زیر بار سنگینش بیرون آمد. دولتشاهی بازیگر موقر سینمای ایران شاید به زعم برخی دوستان هنوز آن شاه نقش کارنامهاش را بازی نکرده باشد اما حتی حضورهای کوتاهش در فیلمی مثل طلا و مس هم غیر قابل چشم پوشی است و البته نقشهای مفصلش در عرق سرد و وارونگی ( #بهنام_بهزادی ) نشان میدهد که به راحتی توان به دوش کشیدن کل بار عاطفی یک فیلم را داراست!
بقیه در بخش دوم
کانال: #مقالات_حمید_رستمی🔻
@hamid_rostami_1354
BY حمید رستمی
Share with your friend now:
tgoop.com/hamid_rostami_1354/1575