#ایده_متن
بس که خورشید به روی تو تبسم کرده
دیدنت اول هر صبح تماشا دارد
#مجتبی_رافعی
@harimezendgi👩❤️👨🦋
بس که خورشید به روی تو تبسم کرده
دیدنت اول هر صبح تماشا دارد
#مجتبی_رافعی
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#تلنگر
اینکه بذاریم همهچیز به یک مو برسه و بخوایم حرفمون رو بزنیم، بخوایم ناراحتیمون رو ابراز کنیم، بخوایم زخم بزنیم چون فکر کردیم زخم خوردیم، ازین لحظههای آخر خوشم نمیاد.
مشکل کجاست و چیه که نمیتونیم در لحظه بگیم من این مسئله رو با تو دارم؟
مشکل حرف زدن و گفتوگو کردن قبل اینکه همهچیز به نقطهی پایان برسه چیه؟
چرا از حرف زدن فرار میکنیم؟ دارم درمورد رابطههایی حرف میزنم که میدونیم ارزش نجات دادن دارن و مسائلمون رو بیان نمیکنیم و یه روزی اینا میشن یه کوه که جلوی پیش رفتنمون رو میگیرن و دیگه لحظهی پایانی میرسه.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
اینکه بذاریم همهچیز به یک مو برسه و بخوایم حرفمون رو بزنیم، بخوایم ناراحتیمون رو ابراز کنیم، بخوایم زخم بزنیم چون فکر کردیم زخم خوردیم، ازین لحظههای آخر خوشم نمیاد.
مشکل کجاست و چیه که نمیتونیم در لحظه بگیم من این مسئله رو با تو دارم؟
مشکل حرف زدن و گفتوگو کردن قبل اینکه همهچیز به نقطهی پایان برسه چیه؟
چرا از حرف زدن فرار میکنیم؟ دارم درمورد رابطههایی حرف میزنم که میدونیم ارزش نجات دادن دارن و مسائلمون رو بیان نمیکنیم و یه روزی اینا میشن یه کوه که جلوی پیش رفتنمون رو میگیرن و دیگه لحظهی پایانی میرسه.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
Audio
#صوتی
🦋هماهنگی عقل و دل برای قطع ارتباط با بازیگران ذهن.
⚜ محسن محمدی نیا (معین)
😭چگونه با کسانی که باعث تخریب شخصیت شما می شوند قطع ارتباط کنید؟
⚜ مشاورخانواده و
⚜روانشناس
تحکیم روابط زوجین👩❤️💋👨
@harimezendgi👩❤️👨🦋
🦋هماهنگی عقل و دل برای قطع ارتباط با بازیگران ذهن.
⚜ محسن محمدی نیا (معین)
😭چگونه با کسانی که باعث تخریب شخصیت شما می شوند قطع ارتباط کنید؟
⚜ مشاورخانواده و
⚜روانشناس
تحکیم روابط زوجین👩❤️💋👨
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#آقایون_بخوانند
خانمها مردی را خواهند پسندید که قادر به ایجاد یک زندگی خوب و راحت باشد. همچنین بلندپرواز باشد.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
خانمها مردی را خواهند پسندید که قادر به ایجاد یک زندگی خوب و راحت باشد. همچنین بلندپرواز باشد.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#خانوما_بخونن
زن اگر شوهرش را از تشنگیهای جنسی با رفتار و بیان شیرین و با عرضهی مرتب خود به او سیراب کند و غیرت مردانگی او را زیر سؤال نبرد و تحقیر نکند و بداند چگونه از یک مرد به ظاهر خشن و بیمنطق شوهری رویایی بسازد قطعاً بهسرعت نتیجهی تغییر برخوردهای اشتباه قبلی خود را خواهد دید.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
زن اگر شوهرش را از تشنگیهای جنسی با رفتار و بیان شیرین و با عرضهی مرتب خود به او سیراب کند و غیرت مردانگی او را زیر سؤال نبرد و تحقیر نکند و بداند چگونه از یک مرد به ظاهر خشن و بیمنطق شوهری رویایی بسازد قطعاً بهسرعت نتیجهی تغییر برخوردهای اشتباه قبلی خود را خواهد دید.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#مجردا_بخونن
آسیب های روانی روابط دختر و پسر❗️❗️
برقراری عاطفی و احساسی روابط دختر
پسر مخصوصاً در سن نوجوانی، از آن جا
که اغلب به ازدواج نمی انجامد، ممکن است
فرد را دچار افسردگی کند.
گاهی دختری به پسری علاقه مند شده و تنها
به این خاطر که فکر می کند آنها فقط برای هم
هستند حتی خود را در اختیار او قرار می دهد
اما بعد از بی وفایی پسر، به شدت دچار
سرخوردگی و افسردگی شدید می شود و اعتمادش
از جنس مخالف نیز به خاطر بی وفایی هایی
که در نتیجه آن ارتباط دیده، سلب خواهد شد
و حتی در زندگی آینده نمی تواند به همسرش
اعتماد کند و همیشه فکر می کند ممکن است
همسرش هم روزی به او خیانت کرده و او را
رها کند.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
آسیب های روانی روابط دختر و پسر❗️❗️
برقراری عاطفی و احساسی روابط دختر
پسر مخصوصاً در سن نوجوانی، از آن جا
که اغلب به ازدواج نمی انجامد، ممکن است
فرد را دچار افسردگی کند.
گاهی دختری به پسری علاقه مند شده و تنها
به این خاطر که فکر می کند آنها فقط برای هم
هستند حتی خود را در اختیار او قرار می دهد
اما بعد از بی وفایی پسر، به شدت دچار
سرخوردگی و افسردگی شدید می شود و اعتمادش
از جنس مخالف نیز به خاطر بی وفایی هایی
که در نتیجه آن ارتباط دیده، سلب خواهد شد
و حتی در زندگی آینده نمی تواند به همسرش
اعتماد کند و همیشه فکر می کند ممکن است
همسرش هم روزی به او خیانت کرده و او را
رها کند.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#ایده_متن
وقتى ” تُو” ڪنارم هستى
آسمان هم به زمین بیاید
فقط
به هواى” تُو” نفس مى ڪشم
تو هوایم باش
ڪه من از نفس ڪشیدن ” تُو”
سیراب نمى شوم🫂💋
@harimezendgi👩❤️👨🦋
وقتى ” تُو” ڪنارم هستى
آسمان هم به زمین بیاید
فقط
به هواى” تُو” نفس مى ڪشم
تو هوایم باش
ڪه من از نفس ڪشیدن ” تُو”
سیراب نمى شوم🫂💋
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#پارت_561
خبر ابراهیم ارسلان رو حسابی عصبی و ناراحت کرد.
دستاشو به کمرش تکیه داد و زل زد به ابراهیم....پوزخند زدم...گل بود به سبزه نیست آراسته شد...
ابراهیم با ترس گفت:
-چیکار کنم اقا..؟ درو باز کنم!؟
یه نفس عمیق کشید....مشخص بود چاره وراهی نداره جز اینکه این اجازه رو بده...
اول سر خمیده اش رو تکون داد و گفت:
-بزار بیاد داخل...
ابراهیم " چشم آقایی" گفت و دوید سمت در و بازش کرد تا نهال ماشینش رو بیاره داخل ...
نمیدونم چرا دست از سر ارسلان برنمیداشت...چرا نمیخواست قبول کنه ارتباطشون تموم شده....
شایدم نباید بهش خورده میگرفتم...مثل خودم که همچنان تو فکر بوراک بودم....
آره من واقعا گاهی به اون مرتیکه ی لعنتی عوضی فکر میکردمو درکمال ناباوری باید بگم متاسفانه متاسفانه همچنان همفکر میکنم پیش اون اگه بودم....اگه بودم....اگه بودم احتمالا حالم حال خوبی بود.....
آره....حال خوب از هرچیزی بهتره و متاسفانه ما گاهی فقط کنار یه عده ی خاصی حالجون خیلی خوب!!!
اما،انگار یه رفتار غلط و اشتباه بین همه ی ما دخترا وجود داشت...و اون این بود که وقتی یه نفرو دوست داریم این دوست داشتن حتی بعد از دیدن رفتارهای بد اون یه نفرهم ادامه پیدامیکنه و بعضی هامون حتی غرورمون رو بخاطرش میشکنیم.....
با حوصله و درآرامش قدم برمیداشت ...یه شلوار جین پوشیده بود که خیلی کوتاه بود و مچ پاهاش کاملا مشخص بودن....
و یه پیرهن کوتاه که تا بالای نافش بود و یه مانتوی جلو بهز و یه شال هم به ظاهرش اضافه کنید...
از پل اومد بالا ...دستشو رو نرده اش گذاشت و به ارسلان خیره شد....
قیافه اش با ظاهر دفعه قبلیش تفاوت فاحشی داشت....
رنگ موها و ابروهاش رو عوض کرده بود.....لباش کلفت تر شده بودن که این فکر کنم حاصل تزریق دوباره ی ژل باشه....
در کل و به دور از حسادت و هر نوع حس دیکه اعتراف میکنم اون خیلی خوشگل بود...خیلی زیاد....
آهسته گفت:
-سلام ارسلان.....میبینم که خلوت کردی با خانمت....
لحنش تلخ و سرد و پر نفرت و پر حسرا بود....
ارسلان پرسید:
-چرا دوباره اومدی اینجا!؟ فکر کنم بهت گفته بودم دیگه نمیخوام ببینمت.....
نیشخحدی زد و جواب داد:
-فکر کنم منم بهت گفتم زمان کوتاهی بهت میدم تا تصمیمتو بگیری....و حالا این حرفت فکر کنم یعنی...یعنی اینکه میخوای من همچیو به عدنان بگم که اونم به شیخ بگه.....
ارسلام آروم اما عصبی گفت:
-ببین....برو هر غلطی میخوای بکنی بکن...
نهال،لبهاشو که با رژ صورتی رنگی زیباتر از حالت عادیشون کرده بود ازهم باز کرد و گفت:
-ارسلان...
ارسلان که ذهشن بخاطر رفتارهای من حسابی بهم ریخته بود
دستشو جلو لبهاش گرفت:
-هیسسس! هیسس!!! فقط برو ...برو نهال....
انگار فهمید ارسلان راضی نمیشه حرفاشو بشنوه چون با تنفر گفت:
-ارسلان من همچیو میگم....
فریاد زد:
-بگووووووو...برو به هر احمق پدرسگ حرومزاده ای هرچی دلت میخواد بگو...فقط دیگه سمت من نیااااا...دیگه نیااااااا.....
بعدهم دست منو گرفت و دنبال خودش کشوند....
نهال مغلوب و ماتم زده گفت:
-باشه...همچیو میگم...همچیو به عدنان میگم....اونوقت که زندگی واسه عشق جانت جهنم میشه....
اینو که گفت تنم لرزید فورا ایستادم....
نفسم تو سینه حبس میشد...یعنی قراره از این به بعد همش تو خونه بمونم...!؟؟ شب و روزمو تو همین یه نقطه بگذرونم که مبادا کسی بهم آسیب برسونه؟؟ که مبادا بدزدنم؟؟ که مبادا هزار چیز کلفت رو تجربه کنم...تف به زنرگی ای که بخواد این مدلی جلو بره.........
وقتی دیدم ایستادمو راه نمیرم،
چرخید سمتمو گفت :
-چرا واستادی!؟؟ بیا بریم....
زل زدم تو چشماش و گفتم:
-شرطشو بشنو....من نمیخوام تمام عمرم اینجا تو این خونه بگذرونمو همش از این بترسم که نکنه یکی بخواد بیاد سراغم....
عصبی گفت:
-سگمصب مگه من نگفتم نمیزارم کسی ..
حرفشو قطع کردمو گقتم:
-خیال ناراحت من با این حرفا آروم نمیشه....برو شرطش رو بشنو....
نهال لبخند پیروزمندانه ای زد و همونطور که میومد سمتمون گفت:
-اون پایین شهری انگار از تو عاقلتره...چون میدونه اگه عبدالصمد بدونه دختری که بابتش یه قیمت بالا و گزافی داده تو خونه ی توئہ چه کهرها که نمیکنه تا زهرشو بریزه.....و چه بسا به تو ضرر کاری هم برسونه.....مثلا دزدهایی سومالی رو بفرسته سراغ نفت عزیزت... یا هرجور دیگه....
مثلا....یه روز....زنتو یه گوشه خفت کنه....
ارسلان دندوناشو رو هم فشرد و گفت:
-اگه نمیخوای زنده زنده تو باغچه به جای گلها چالت کنم حرفتو بزن و شرطتتو برای بسته موندن زیپ دهنت بگو....
لبخند زد و گفت:
-شرطم !؟؟؟ باشه....شرطمو میگم.....
اومد جلوتر....رست به سینه مقابلمون ایستاد...صورتامونو از نظر گذروند و گفت:
-میخوام کنارت زندگی کنم....
راستش منم حسابی جا خوردم چه به برسه به ارسلان که به خنده هم افتاده بود....
-حرف مفت نزن نهال.....
-میخوای اسمشو بزار شرطمیخوای همبزار حرف مفت....
خبر ابراهیم ارسلان رو حسابی عصبی و ناراحت کرد.
دستاشو به کمرش تکیه داد و زل زد به ابراهیم....پوزخند زدم...گل بود به سبزه نیست آراسته شد...
ابراهیم با ترس گفت:
-چیکار کنم اقا..؟ درو باز کنم!؟
یه نفس عمیق کشید....مشخص بود چاره وراهی نداره جز اینکه این اجازه رو بده...
اول سر خمیده اش رو تکون داد و گفت:
-بزار بیاد داخل...
ابراهیم " چشم آقایی" گفت و دوید سمت در و بازش کرد تا نهال ماشینش رو بیاره داخل ...
نمیدونم چرا دست از سر ارسلان برنمیداشت...چرا نمیخواست قبول کنه ارتباطشون تموم شده....
شایدم نباید بهش خورده میگرفتم...مثل خودم که همچنان تو فکر بوراک بودم....
آره من واقعا گاهی به اون مرتیکه ی لعنتی عوضی فکر میکردمو درکمال ناباوری باید بگم متاسفانه متاسفانه همچنان همفکر میکنم پیش اون اگه بودم....اگه بودم....اگه بودم احتمالا حالم حال خوبی بود.....
آره....حال خوب از هرچیزی بهتره و متاسفانه ما گاهی فقط کنار یه عده ی خاصی حالجون خیلی خوب!!!
اما،انگار یه رفتار غلط و اشتباه بین همه ی ما دخترا وجود داشت...و اون این بود که وقتی یه نفرو دوست داریم این دوست داشتن حتی بعد از دیدن رفتارهای بد اون یه نفرهم ادامه پیدامیکنه و بعضی هامون حتی غرورمون رو بخاطرش میشکنیم.....
با حوصله و درآرامش قدم برمیداشت ...یه شلوار جین پوشیده بود که خیلی کوتاه بود و مچ پاهاش کاملا مشخص بودن....
و یه پیرهن کوتاه که تا بالای نافش بود و یه مانتوی جلو بهز و یه شال هم به ظاهرش اضافه کنید...
از پل اومد بالا ...دستشو رو نرده اش گذاشت و به ارسلان خیره شد....
قیافه اش با ظاهر دفعه قبلیش تفاوت فاحشی داشت....
رنگ موها و ابروهاش رو عوض کرده بود.....لباش کلفت تر شده بودن که این فکر کنم حاصل تزریق دوباره ی ژل باشه....
در کل و به دور از حسادت و هر نوع حس دیکه اعتراف میکنم اون خیلی خوشگل بود...خیلی زیاد....
آهسته گفت:
-سلام ارسلان.....میبینم که خلوت کردی با خانمت....
لحنش تلخ و سرد و پر نفرت و پر حسرا بود....
ارسلان پرسید:
-چرا دوباره اومدی اینجا!؟ فکر کنم بهت گفته بودم دیگه نمیخوام ببینمت.....
نیشخحدی زد و جواب داد:
-فکر کنم منم بهت گفتم زمان کوتاهی بهت میدم تا تصمیمتو بگیری....و حالا این حرفت فکر کنم یعنی...یعنی اینکه میخوای من همچیو به عدنان بگم که اونم به شیخ بگه.....
ارسلام آروم اما عصبی گفت:
-ببین....برو هر غلطی میخوای بکنی بکن...
نهال،لبهاشو که با رژ صورتی رنگی زیباتر از حالت عادیشون کرده بود ازهم باز کرد و گفت:
-ارسلان...
ارسلان که ذهشن بخاطر رفتارهای من حسابی بهم ریخته بود
دستشو جلو لبهاش گرفت:
-هیسسس! هیسس!!! فقط برو ...برو نهال....
انگار فهمید ارسلان راضی نمیشه حرفاشو بشنوه چون با تنفر گفت:
-ارسلان من همچیو میگم....
فریاد زد:
-بگووووووو...برو به هر احمق پدرسگ حرومزاده ای هرچی دلت میخواد بگو...فقط دیگه سمت من نیااااا...دیگه نیااااااا.....
بعدهم دست منو گرفت و دنبال خودش کشوند....
نهال مغلوب و ماتم زده گفت:
-باشه...همچیو میگم...همچیو به عدنان میگم....اونوقت که زندگی واسه عشق جانت جهنم میشه....
اینو که گفت تنم لرزید فورا ایستادم....
نفسم تو سینه حبس میشد...یعنی قراره از این به بعد همش تو خونه بمونم...!؟؟ شب و روزمو تو همین یه نقطه بگذرونم که مبادا کسی بهم آسیب برسونه؟؟ که مبادا بدزدنم؟؟ که مبادا هزار چیز کلفت رو تجربه کنم...تف به زنرگی ای که بخواد این مدلی جلو بره.........
وقتی دیدم ایستادمو راه نمیرم،
چرخید سمتمو گفت :
-چرا واستادی!؟؟ بیا بریم....
زل زدم تو چشماش و گفتم:
-شرطشو بشنو....من نمیخوام تمام عمرم اینجا تو این خونه بگذرونمو همش از این بترسم که نکنه یکی بخواد بیاد سراغم....
عصبی گفت:
-سگمصب مگه من نگفتم نمیزارم کسی ..
حرفشو قطع کردمو گقتم:
-خیال ناراحت من با این حرفا آروم نمیشه....برو شرطش رو بشنو....
نهال لبخند پیروزمندانه ای زد و همونطور که میومد سمتمون گفت:
-اون پایین شهری انگار از تو عاقلتره...چون میدونه اگه عبدالصمد بدونه دختری که بابتش یه قیمت بالا و گزافی داده تو خونه ی توئہ چه کهرها که نمیکنه تا زهرشو بریزه.....و چه بسا به تو ضرر کاری هم برسونه.....مثلا دزدهایی سومالی رو بفرسته سراغ نفت عزیزت... یا هرجور دیگه....
مثلا....یه روز....زنتو یه گوشه خفت کنه....
ارسلان دندوناشو رو هم فشرد و گفت:
-اگه نمیخوای زنده زنده تو باغچه به جای گلها چالت کنم حرفتو بزن و شرطتتو برای بسته موندن زیپ دهنت بگو....
لبخند زد و گفت:
-شرطم !؟؟؟ باشه....شرطمو میگم.....
اومد جلوتر....رست به سینه مقابلمون ایستاد...صورتامونو از نظر گذروند و گفت:
-میخوام کنارت زندگی کنم....
راستش منم حسابی جا خوردم چه به برسه به ارسلان که به خنده هم افتاده بود....
-حرف مفت نزن نهال.....
-میخوای اسمشو بزار شرطمیخوای همبزار حرف مفت....
همسرانه حریم زندگی💑
#پارت_561 خبر ابراهیم ارسلان رو حسابی عصبی و ناراحت کرد. دستاشو به کمرش تکیه داد و زل زد به ابراهیم....پوزخند زدم...گل بود به سبزه نیست آراسته شد... ابراهیم با ترس گفت: -چیکار کنم اقا..؟ درو باز کنم!؟ یه نفس عمیق کشید....مشخص بود چاره وراهی نداره جز اینکه…
ادامه پارت بالا 👌👌❌❌
در هر صورت من اینو میخوام...
ارسلان حسابی افتاده بود لای منگنه.....
خیلی دلممیخواست بدونم دلیل این صرط نهال چیه...اما نمیشد تو کله اش نفوذ کرد و ذهنشو خوند.....
ارسلان دوباره گفت:
-هیچ میدونی داری چی میگی تو....هان!؟؟
سر تکون داد و مطمئن گفت:
-آره میدونم.....و این شرط من....
قطعا چیزای زیادی تو سرش بود که راستش واسه من اهمیتی نداشت....
ارسلان بهم خیره شد.....انگار داشت با نگاهش ازم سوال میپرسید......
بعد از سکوتی طولانی ای گفتم:
-نمیخوام زندگی ناامنی داشته باشم....برام هم ذره ای اهمیت نداره که بخواد بیاد تو خونه ات و کنارت باشه....
فکر کنم اصلا انتظار همچین حرفی رو نداشت و یه جورایی از اینکه یه روز من بهش علاقمند بشم پااااک مایوس شد......
نگاه آخرو به هردوشون انداختم و بعدهم از کنارش گذشتم و راه افتادم سمت خونه.....
@harimezendgi👩❤️👨🦋
در هر صورت من اینو میخوام...
ارسلان حسابی افتاده بود لای منگنه.....
خیلی دلممیخواست بدونم دلیل این صرط نهال چیه...اما نمیشد تو کله اش نفوذ کرد و ذهنشو خوند.....
ارسلان دوباره گفت:
-هیچ میدونی داری چی میگی تو....هان!؟؟
سر تکون داد و مطمئن گفت:
-آره میدونم.....و این شرط من....
قطعا چیزای زیادی تو سرش بود که راستش واسه من اهمیتی نداشت....
ارسلان بهم خیره شد.....انگار داشت با نگاهش ازم سوال میپرسید......
بعد از سکوتی طولانی ای گفتم:
-نمیخوام زندگی ناامنی داشته باشم....برام هم ذره ای اهمیت نداره که بخواد بیاد تو خونه ات و کنارت باشه....
فکر کنم اصلا انتظار همچین حرفی رو نداشت و یه جورایی از اینکه یه روز من بهش علاقمند بشم پااااک مایوس شد......
نگاه آخرو به هردوشون انداختم و بعدهم از کنارش گذشتم و راه افتادم سمت خونه.....
@harimezendgi👩❤️👨🦋
✴️ سه شنبه 👈 29 آبان/ عقرب 1403
👈17 جمادی الاول 1446👈19 نوامبر 2024
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
❇️امروز سه شنبه روز مناسبی برای امور زیر است.
✅خواستگاری و عقد و عروسی.
✅خرید کردن.
✅امور زراعی و کشاورزی.
✅آغاز بنایی و ساخت و ساز.
✅ختنه نوزاد.
✅شراکت و امور مشارکتی.
✅عقد مضاربه.
✅و دیدار روسا و دوستان خوب است.
🚖سفر : مسافرت همراه صدقه باشد.
👶مناسب زایمان و نوزاد زندگی پاکی دارد.
🤕 بیمار امروز زود خوب شود.
🔭 احکام نجوم.
🌓 امروز قمر در برج سرطان است و برای امور زیر خوب است:
✳️درختکاری.
✳️کندن چاه و قنات.
✳️بذر افشانی و کاشت.
✳️خرید و سفارش جنس.
✳️معاملات ملکی.
✳️و آبرسانی نیک است.
🔵نوشتن حرز و سایر ادعیه و نماز و بستن آن برای اولین بار مناسب است.
👨👩👧👦مباشرت امشب شب چهارشنبه : مباشرت کراهت دارد.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت:
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،میانه است.
💉💉حجامت خون دادن فصد.
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، باعث صحت بدن می شود.
✂️ ناخن گرفتن.
سه شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید بر هلاکت خود بترسد.
👕👚 دوخت و دوز.
سه شنبه برای بریدن،و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر آن را تکمیل کنند)
✅ وقت #استخاره در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن)
😴😴 تعبیر خواب.
تعبیر خوابی که امشب شبِ چهار شنبه دیده شود طبق ایه ی 18 سوره مبارکه "کهف" است.
و تحسبهم ایقاظا و هم رقود...
و از معنای آن استفاده می شود که کسی دوست یا دشمن خواب بیننده هست به وی برسد و از قبیل امور و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
کتاب تقویم همسران صفحه 115
❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه.
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه #یاقابض که موجب رسیدن به آرزوها میگردد .
💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام و #امام_باقر_علیه_السلام و #امام_صادق_علیه_السلام سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد .
👈17 جمادی الاول 1446👈19 نوامبر 2024
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
❇️امروز سه شنبه روز مناسبی برای امور زیر است.
✅خواستگاری و عقد و عروسی.
✅خرید کردن.
✅امور زراعی و کشاورزی.
✅آغاز بنایی و ساخت و ساز.
✅ختنه نوزاد.
✅شراکت و امور مشارکتی.
✅عقد مضاربه.
✅و دیدار روسا و دوستان خوب است.
🚖سفر : مسافرت همراه صدقه باشد.
👶مناسب زایمان و نوزاد زندگی پاکی دارد.
🤕 بیمار امروز زود خوب شود.
🔭 احکام نجوم.
🌓 امروز قمر در برج سرطان است و برای امور زیر خوب است:
✳️درختکاری.
✳️کندن چاه و قنات.
✳️بذر افشانی و کاشت.
✳️خرید و سفارش جنس.
✳️معاملات ملکی.
✳️و آبرسانی نیک است.
🔵نوشتن حرز و سایر ادعیه و نماز و بستن آن برای اولین بار مناسب است.
👨👩👧👦مباشرت امشب شب چهارشنبه : مباشرت کراهت دارد.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت:
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،میانه است.
💉💉حجامت خون دادن فصد.
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، باعث صحت بدن می شود.
✂️ ناخن گرفتن.
سه شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید بر هلاکت خود بترسد.
👕👚 دوخت و دوز.
سه شنبه برای بریدن،و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر آن را تکمیل کنند)
✅ وقت #استخاره در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن)
😴😴 تعبیر خواب.
تعبیر خوابی که امشب شبِ چهار شنبه دیده شود طبق ایه ی 18 سوره مبارکه "کهف" است.
و تحسبهم ایقاظا و هم رقود...
و از معنای آن استفاده می شود که کسی دوست یا دشمن خواب بیننده هست به وی برسد و از قبیل امور و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
کتاب تقویم همسران صفحه 115
❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه.
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه #یاقابض که موجب رسیدن به آرزوها میگردد .
💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام و #امام_باقر_علیه_السلام و #امام_صادق_علیه_السلام سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد .
#ایده_متن
صبح است
و من منتظر شنیدن "سلام" تو ...
که صدایت
شروع زندگیست...
#سارا پیرزاد
@harimezendgi👩❤️👨🦋
صبح است
و من منتظر شنیدن "سلام" تو ...
که صدایت
شروع زندگیست...
#سارا پیرزاد
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#خانوما_بخونن
❤️
💢 اگه از چیزی ناراحت شدید، همون وقت شروع به دعوا نکنید؛ چون هرچی بگید، همسرتون باز هم همون حسی رو داره که در موقع انجام اون کار ناراحت کننده داشته و باعث شده اون رفتار رو از خودش بروز بده و شما ناراحت بشین
باید بهش فرصت بدید تا فضاش عوض بشه تا بتونه یه جور دیگه به ماجرا نگاه کنه.
بنابراین نباید نسبت به موضوع حساسش کنید و صبر کنید بعداً که هر دوتون آرومتر شدید، تو خوبی و خوشی مطرحش کنید.
البته کلاً نباید مرد رو به این حد رسوند که نتونه خودش رو کنترل کنه؛ چون ممکنه یه کارهایی بکنه یا حرفهایی بزنه که دیگه حرمتها شکسته بشه و نشه جمعش کرد...!
@harimezendgi👩❤️👨🦋
❤️
💢 اگه از چیزی ناراحت شدید، همون وقت شروع به دعوا نکنید؛ چون هرچی بگید، همسرتون باز هم همون حسی رو داره که در موقع انجام اون کار ناراحت کننده داشته و باعث شده اون رفتار رو از خودش بروز بده و شما ناراحت بشین
باید بهش فرصت بدید تا فضاش عوض بشه تا بتونه یه جور دیگه به ماجرا نگاه کنه.
بنابراین نباید نسبت به موضوع حساسش کنید و صبر کنید بعداً که هر دوتون آرومتر شدید، تو خوبی و خوشی مطرحش کنید.
البته کلاً نباید مرد رو به این حد رسوند که نتونه خودش رو کنترل کنه؛ چون ممکنه یه کارهایی بکنه یا حرفهایی بزنه که دیگه حرمتها شکسته بشه و نشه جمعش کرد...!
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#تلنگر
اگر در رابطه ای هستيد كه به اندازه ی كافی دوست داشته نمی شويد لطفا ادامه ندهيد.
خودتان را توجيه نكنيد كه بالاخره روزی دوستم خواهد داشت.
با اينكار هرچه جلوتر می رويد زخمی تر می شويد.
گويي بر روی تردميل در حال دويدن هستيد.
هرچه می دويد، به خواسته هایتان نمی رسيد، و نيازهایتان برطرف نمی شود و بيشتر عصبانی و خشمگين می شويد و برچسب عدم تعادل هم می گيريد.
به خودتان نگوييد كه اگر دوستم نداشت با من نمی ماند.
شما با توجه كردن به او حس ارزشمندی و دوست داشتنی بودن او را برطرف می كنيد. او برای خودش با شما مانده است.
مواظب عزت نفس خودتان باشيد.
👤نیلوفر الهوردی
@harimezendgi👩❤️👨🦋
اگر در رابطه ای هستيد كه به اندازه ی كافی دوست داشته نمی شويد لطفا ادامه ندهيد.
خودتان را توجيه نكنيد كه بالاخره روزی دوستم خواهد داشت.
با اينكار هرچه جلوتر می رويد زخمی تر می شويد.
گويي بر روی تردميل در حال دويدن هستيد.
هرچه می دويد، به خواسته هایتان نمی رسيد، و نيازهایتان برطرف نمی شود و بيشتر عصبانی و خشمگين می شويد و برچسب عدم تعادل هم می گيريد.
به خودتان نگوييد كه اگر دوستم نداشت با من نمی ماند.
شما با توجه كردن به او حس ارزشمندی و دوست داشتنی بودن او را برطرف می كنيد. او برای خودش با شما مانده است.
مواظب عزت نفس خودتان باشيد.
👤نیلوفر الهوردی
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#ایده_دلبری
همه مردها لذت میبرن از اینکه ساتن، ابریشم، تور و چرم به پوستشون بخوره.
حتما لباس های زیبا و راحت انتخاب کنین.
لباس های پیچیده ممنوع 🚫
😅حتما لباسی رو انتخاب کنین که توش راحتین و دستای همسرتون هم راحت بتونه به هر جایی از بدنتون برسه.😜
@harimezendgi👩❤️👨🦋
همه مردها لذت میبرن از اینکه ساتن، ابریشم، تور و چرم به پوستشون بخوره.
حتما لباس های زیبا و راحت انتخاب کنین.
لباس های پیچیده ممنوع 🚫
😅حتما لباسی رو انتخاب کنین که توش راحتین و دستای همسرتون هم راحت بتونه به هر جایی از بدنتون برسه.😜
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#آقایون_بخوانند
#زناشویی
زنان دوست دارند در زمان دخول عملا مکیده شوند،
آنها بوسه می خواهند. لمس بدن قطع نشود.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#زناشویی
زنان دوست دارند در زمان دخول عملا مکیده شوند،
آنها بوسه می خواهند. لمس بدن قطع نشود.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#خانوما_بخونن
خانواده همسرت بین عروسا فرق میزارن؟بخون👇
مطمعن باشیدکسی بی دلیل فرق نمیگذارد!!!! این خودشماییدﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ نشان میدهید که ﭼﻄﻮﺭ ﺑﺎ شما ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﻨﻨﺪ
اگر کسی از حد خود و شایستگی خود پایش را فراتر گذاشت، هیچ وقت او را سرزنش نکنید.
خود را سرزنش کنید که خط قرمزتان را پر رنگ نکشیده اید.
باید یاد بگیرید که تغییر کنید.
ﻭﻗﺘﯽ شما ﺗﻐﯿﯿﺮ می کنید، ﺁﻧﻬﺎ ﻫﻢ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ.
ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻧﺤﻮﻩ ﻣﺤﺘﺮﻣﺎﻧﻪ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺎ ﺧﻮدتان ﺭﺍ ﻣﯽ ﺁﻣﻮﺯید.
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭ ﺭﻭﺍبطتان ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪﺍﻧﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﻣﯽ ﺷﻮید ، ﺩﯾﮕﺮﺍن ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ﺑﺎ ﻓﺮﺩ قدرتمند و گرانقیمتی ﺭﻭﺑﺮﻭ ﻫﺴﺘﻨﺪ.
اگر می خواهید دیگران را تغییر دهید، ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﺍه ، "اﯾﺠﺎﺩ ﺩﮔﺮﮔﻮﻧﯽ ﺩﺭ ﺧﻮﺩتان" ﺍﺳﺖ.
حتی یک هزارم درصد هم از شخصیت ارزشمند خود برای آدمی که شایسته شما نیست، عقب نشینی نکنید.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
خانواده همسرت بین عروسا فرق میزارن؟بخون👇
مطمعن باشیدکسی بی دلیل فرق نمیگذارد!!!! این خودشماییدﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ نشان میدهید که ﭼﻄﻮﺭ ﺑﺎ شما ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﻨﻨﺪ
اگر کسی از حد خود و شایستگی خود پایش را فراتر گذاشت، هیچ وقت او را سرزنش نکنید.
خود را سرزنش کنید که خط قرمزتان را پر رنگ نکشیده اید.
باید یاد بگیرید که تغییر کنید.
ﻭﻗﺘﯽ شما ﺗﻐﯿﯿﺮ می کنید، ﺁﻧﻬﺎ ﻫﻢ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ.
ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻧﺤﻮﻩ ﻣﺤﺘﺮﻣﺎﻧﻪ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺎ ﺧﻮدتان ﺭﺍ ﻣﯽ ﺁﻣﻮﺯید.
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭ ﺭﻭﺍبطتان ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪﺍﻧﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﻣﯽ ﺷﻮید ، ﺩﯾﮕﺮﺍن ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ﺑﺎ ﻓﺮﺩ قدرتمند و گرانقیمتی ﺭﻭﺑﺮﻭ ﻫﺴﺘﻨﺪ.
اگر می خواهید دیگران را تغییر دهید، ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﺍه ، "اﯾﺠﺎﺩ ﺩﮔﺮﮔﻮﻧﯽ ﺩﺭ ﺧﻮﺩتان" ﺍﺳﺖ.
حتی یک هزارم درصد هم از شخصیت ارزشمند خود برای آدمی که شایسته شما نیست، عقب نشینی نکنید.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
وابستگی و دلبستگی. قسمت اول. دکتر محسن محمدی نیا معین
My Recording
#وابستگی و #دلبستگی: #صوتی
آیا وابستگی آفت رابطه است؟
چگونه در یک رابطه عاشقانه #وابسته نشویم؟
بشنوید از:
#دکتر_محسن_محمدی_نیا
❇️مشاور و
❇️ روانشناس.
تحکیم روابط زوجین👨👩👧👦
@harimezendgi👩❤️👨🦋
آیا وابستگی آفت رابطه است؟
چگونه در یک رابطه عاشقانه #وابسته نشویم؟
بشنوید از:
#دکتر_محسن_محمدی_نیا
❇️مشاور و
❇️ روانشناس.
تحکیم روابط زوجین👨👩👧👦
@harimezendgi👩❤️👨🦋