This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کلیپ
شدی یه باور،
یه تسکین واســٰـــِه قلبم
@harimezendgi👩❤️👨🦋
شدی یه باور،
یه تسکین واســٰـــِه قلبم
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#پارت_612
🦋🦋شیطان مونث🦋🦋
دستمو رو شونه اش گذاشتم تا سرشو از رو سینه ام برداره....
با اینکه ازم سیلی خورده بود...با اینکه صورتش غرق اشک بود اما بازم داشت لبخند میزد...از اون لبخندهای از ته دل....
صاف تو چشماش ز ل ردم و گفتم:
-اشک تمساح می ریزی!؟
تا اینو گفت لبخند از رو صورتش محو شد...سرشو بالا گرفته بود تا بتونه تو چشمام نگاه کنه....
دوباره گقتم:
-تو ول کردی و رفتی....اصلا من مرده....تو واسه مرده ی منم تره خورد نکردی که نکردی....
باز بغض کرد...باز سد چشماش شکسته شد و شروع کرد اشک ریختن...
-من...من فکر میکردم تو مردی....تو حتی نفس هم نمیکشیدی....تنت یخ یخ بود...
دستمو بالا آوردم:
-به من یه چیزو فقط بگو....چرا رفتی؟چرا برگشتی!؟؟
سکوت کرد و همچنان بهم خیره موند....
منتظر باش چشم دوختم تا جواب سوالمو بده.....
چند بار لبهاشو باز کرد تا حرف بزنه اما هی پشیمون میشد....
اما من میخواستم جواب بشنوم...تا مطمئن بشم دوست داشتنش خطا و اشتباه نبود...
بالاخره بعداز یه سکوت طولانی گفت:
-از اینکه چرا رفتم نپرس...از اینکه کجا رفتم نپرس...چون خودمم نفهمیدم چی به روزم اومد....هیچ شبی رو آروم نخوابیدم...هیچ لحظه ای بدون یاد تو نگذشت...آره..از اون نپرس اما...واسه برگشتنم دلیل داشتم....من...من دوست داشتم...
این اولینباری بود که این دختر اینجوری تو چشمهام زا میزد و میگفت دوستم داره..
تمام دوست دارم های قبلیش دروغ بود اما این یکی نه....
-بعداز مردنم فهمیدی دوستم داری!؟
سرشو پایین انداخت ...حرفی نداشت که بزنه اما...
من میخواستم یه بار دیگه بهش فرصت بدم...یه بار دیگه دوستش داشته باشم...
دستمو زیر چونه اش گذاشتم و سرشو بالا آوردمو گفتم:
-منو ببین...
نگاهشو از زمین برداش و بهم خیره شد....
من دوست داشتم...حتی وقتی چشماش اینجوری خیس بود و درمونده بنظر می رسید!!!
-من...از تو عصبانی نیستم ...عصبانی نیستمو به شدت قبل دوست دارمو میخوامت...
بغض کرد....چرا اینقدر جدیدا هی اشکش دم مشکش بود!؟
دوباره محکم بغلم کرد....عین کسی بخواد پناه ببره به کسی ...
اون نمیدونست...نمیدونست من همیشه دوستش داشتم.همیشه ودرهمه حال و درهمه حالت....فقط دلگیر و دلخور بودم ازش چون ول کرد و رفت و حتی حاضر نشد بمونه....
اما گاهی باید بعضی چیزارو نادیده گرفت...بخاطر خودمون...من یادم که اون چقدر ترسیده بود.یادم وحشت زده داشت شفیع رو نگاه میکرد و التماس میکرد کاری با من داشته باشه حالا این که چرا رفت بزار دفن بشه واسه خودش....
من از این روز به بعد رو حساب میکنم...عین اینکه امروز باهاش آشنا شده باشم....
دستمو رو کمرش گذاشتم.انگار قصد نداشتم ولم کنه...دلتنگیش برام فجیب غریب بود ولی...
دل به دل راه داره...منم درعین عصبانیت ودلخوری دلم براش تنگ شده بود....
واسه همین سپرده بودم دنبالش باشن....سلامتیش واسم از هر چیزی مهمتر بود!
نشستم رو صندلی و اونم نشوندم رو پاهام....
هیچی نمیگفت...عین بچه ی گمشده ای که تازه مادرش رو دیده باشه چسبیده بود بهم و ول نمیکرد...
اما همونقدر که اون از من آرامش میگرفت منم ازش میگرفتم....
آهسته گفت:
-فکر میکردم مردی....فکر میکردم دیگه قرار نیست هیچوقت ببینمت...ارسلان...من خیلی خوشحالم که توزنده ای...خیلی خوشحالم که هستی...حتی اگه بداخلاق باشی...حتی اگه بزنی....حتی اگه فحش بدی...حتی اگه حبسم کنی تو خونه....
همین که هستی بس...قسم میخورم....
میتونستم خیسی سرشونه لباسم رو بخاطر گریه هاش احساس کنم....
من تمام حرفهاشو میتونستم باور کنم...تمام حرفهاشو....
@harimezendgi👩❤️👨🦋
🦋🦋شیطان مونث🦋🦋
دستمو رو شونه اش گذاشتم تا سرشو از رو سینه ام برداره....
با اینکه ازم سیلی خورده بود...با اینکه صورتش غرق اشک بود اما بازم داشت لبخند میزد...از اون لبخندهای از ته دل....
صاف تو چشماش ز ل ردم و گفتم:
-اشک تمساح می ریزی!؟
تا اینو گفت لبخند از رو صورتش محو شد...سرشو بالا گرفته بود تا بتونه تو چشمام نگاه کنه....
دوباره گقتم:
-تو ول کردی و رفتی....اصلا من مرده....تو واسه مرده ی منم تره خورد نکردی که نکردی....
باز بغض کرد...باز سد چشماش شکسته شد و شروع کرد اشک ریختن...
-من...من فکر میکردم تو مردی....تو حتی نفس هم نمیکشیدی....تنت یخ یخ بود...
دستمو بالا آوردم:
-به من یه چیزو فقط بگو....چرا رفتی؟چرا برگشتی!؟؟
سکوت کرد و همچنان بهم خیره موند....
منتظر باش چشم دوختم تا جواب سوالمو بده.....
چند بار لبهاشو باز کرد تا حرف بزنه اما هی پشیمون میشد....
اما من میخواستم جواب بشنوم...تا مطمئن بشم دوست داشتنش خطا و اشتباه نبود...
بالاخره بعداز یه سکوت طولانی گفت:
-از اینکه چرا رفتم نپرس...از اینکه کجا رفتم نپرس...چون خودمم نفهمیدم چی به روزم اومد....هیچ شبی رو آروم نخوابیدم...هیچ لحظه ای بدون یاد تو نگذشت...آره..از اون نپرس اما...واسه برگشتنم دلیل داشتم....من...من دوست داشتم...
این اولینباری بود که این دختر اینجوری تو چشمهام زا میزد و میگفت دوستم داره..
تمام دوست دارم های قبلیش دروغ بود اما این یکی نه....
-بعداز مردنم فهمیدی دوستم داری!؟
سرشو پایین انداخت ...حرفی نداشت که بزنه اما...
من میخواستم یه بار دیگه بهش فرصت بدم...یه بار دیگه دوستش داشته باشم...
دستمو زیر چونه اش گذاشتم و سرشو بالا آوردمو گفتم:
-منو ببین...
نگاهشو از زمین برداش و بهم خیره شد....
من دوست داشتم...حتی وقتی چشماش اینجوری خیس بود و درمونده بنظر می رسید!!!
-من...از تو عصبانی نیستم ...عصبانی نیستمو به شدت قبل دوست دارمو میخوامت...
بغض کرد....چرا اینقدر جدیدا هی اشکش دم مشکش بود!؟
دوباره محکم بغلم کرد....عین کسی بخواد پناه ببره به کسی ...
اون نمیدونست...نمیدونست من همیشه دوستش داشتم.همیشه ودرهمه حال و درهمه حالت....فقط دلگیر و دلخور بودم ازش چون ول کرد و رفت و حتی حاضر نشد بمونه....
اما گاهی باید بعضی چیزارو نادیده گرفت...بخاطر خودمون...من یادم که اون چقدر ترسیده بود.یادم وحشت زده داشت شفیع رو نگاه میکرد و التماس میکرد کاری با من داشته باشه حالا این که چرا رفت بزار دفن بشه واسه خودش....
من از این روز به بعد رو حساب میکنم...عین اینکه امروز باهاش آشنا شده باشم....
دستمو رو کمرش گذاشتم.انگار قصد نداشتم ولم کنه...دلتنگیش برام فجیب غریب بود ولی...
دل به دل راه داره...منم درعین عصبانیت ودلخوری دلم براش تنگ شده بود....
واسه همین سپرده بودم دنبالش باشن....سلامتیش واسم از هر چیزی مهمتر بود!
نشستم رو صندلی و اونم نشوندم رو پاهام....
هیچی نمیگفت...عین بچه ی گمشده ای که تازه مادرش رو دیده باشه چسبیده بود بهم و ول نمیکرد...
اما همونقدر که اون از من آرامش میگرفت منم ازش میگرفتم....
آهسته گفت:
-فکر میکردم مردی....فکر میکردم دیگه قرار نیست هیچوقت ببینمت...ارسلان...من خیلی خوشحالم که توزنده ای...خیلی خوشحالم که هستی...حتی اگه بداخلاق باشی...حتی اگه بزنی....حتی اگه فحش بدی...حتی اگه حبسم کنی تو خونه....
همین که هستی بس...قسم میخورم....
میتونستم خیسی سرشونه لباسم رو بخاطر گریه هاش احساس کنم....
من تمام حرفهاشو میتونستم باور کنم...تمام حرفهاشو....
@harimezendgi👩❤️👨🦋
✴️ پنجشنبه 👈6 دی / جدی 1403
👈24 جمادی الثانی 1446👈26 دسامبر 2024
🕋 مناسب های دینی و اسلامی.
🎇 امور دینی و اسلامی.
✅صدقه آخر هفته و شب جمعه خیرات برای اموات بسیار پسندیده است و رفع نحوست کند.
📛 و مسافرت یا صورت نگیرد یا همراه صدقه باشد.
🤒 مریض امروز زود خوب می شود.
👶 مناسب زایمان نیست.
🔭احکام نجوم.
🌗 امروز قمر در برج عقرب است و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است.
✳️کندن چاه و جوی.
✳️درختکاری و جا به کردن آن.
✳️از شیر گرفتن کودک.
✳️تحقیق و تفحص.
✳️بذر افشانی.
✳️آبیاری.
✳️خرید زمین کشاورزی و باغ.
✳️جراحی چشم.
✳️ و کشیدن دندان و خارج کردن زوائد بدن نیک است.
📛ولی امور اساسی و ازدواج و مسافرت خوب نیست.
🟣کتابت ادعیه و احراز و نماز و بستن حرز خوب نیست.
💑مباشرت امشب: (شبِ جمعه) ، قمر در عقرب و از مقاربت به قصد فرزند اوری اجتناب شود.
💇♂💇 اصلاح سر و صورت :
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت)
در این روز ماه قمری ، باعث اصلاح امور می گردد.
💉💉حجامت فصد خون دادن.
#خون_دادن یا #حجامت و فصد باعث دفع صفرا است.
😴 تعبیر خواب امشب:
اگر شب جمعه خواب ببیند تعبیرش از ایه ی 25 سوره مبارکه " فرقان" است.
یوم تشقق السماء بالغمام و نزل الملاکه...
و چنین برداشت میشود خواب بیننده را خصومت یا گفتگویی ناشایست پیش آید صدقه بدهد تا رفع گردد. شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید .
💅 ناخن گرفتن:
🔵 پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
👕👚 دوخت و دوز:
پنجشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد.
✴️️ وقت استخاره :
در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه #یارزاق موجب رزق فراوان میگردد .
💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
📚 منابع مطالب ما:
📔تقویم همسران
👈24 جمادی الثانی 1446👈26 دسامبر 2024
🕋 مناسب های دینی و اسلامی.
🎇 امور دینی و اسلامی.
✅صدقه آخر هفته و شب جمعه خیرات برای اموات بسیار پسندیده است و رفع نحوست کند.
📛 و مسافرت یا صورت نگیرد یا همراه صدقه باشد.
🤒 مریض امروز زود خوب می شود.
👶 مناسب زایمان نیست.
🔭احکام نجوم.
🌗 امروز قمر در برج عقرب است و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است.
✳️کندن چاه و جوی.
✳️درختکاری و جا به کردن آن.
✳️از شیر گرفتن کودک.
✳️تحقیق و تفحص.
✳️بذر افشانی.
✳️آبیاری.
✳️خرید زمین کشاورزی و باغ.
✳️جراحی چشم.
✳️ و کشیدن دندان و خارج کردن زوائد بدن نیک است.
📛ولی امور اساسی و ازدواج و مسافرت خوب نیست.
🟣کتابت ادعیه و احراز و نماز و بستن حرز خوب نیست.
💑مباشرت امشب: (شبِ جمعه) ، قمر در عقرب و از مقاربت به قصد فرزند اوری اجتناب شود.
💇♂💇 اصلاح سر و صورت :
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت)
در این روز ماه قمری ، باعث اصلاح امور می گردد.
💉💉حجامت فصد خون دادن.
#خون_دادن یا #حجامت و فصد باعث دفع صفرا است.
😴 تعبیر خواب امشب:
اگر شب جمعه خواب ببیند تعبیرش از ایه ی 25 سوره مبارکه " فرقان" است.
یوم تشقق السماء بالغمام و نزل الملاکه...
و چنین برداشت میشود خواب بیننده را خصومت یا گفتگویی ناشایست پیش آید صدقه بدهد تا رفع گردد. شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید .
💅 ناخن گرفتن:
🔵 پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
👕👚 دوخت و دوز:
پنجشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد.
✴️️ وقت استخاره :
در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه #یارزاق موجب رزق فراوان میگردد .
💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
📚 منابع مطالب ما:
📔تقویم همسران
از لحاظ روحی نیاز دارم
صبح که از خواب بیدار میشم
با همچین صحنهای رو به رو بشم...😍❤🍃
صبحتون بخیر 😋
@harimezendgi👩❤️👨🦋
صبح که از خواب بیدار میشم
با همچین صحنهای رو به رو بشم...😍❤🍃
صبحتون بخیر 😋
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#ایده_متن
صُبح بخیر،
ای کسی که در قَلب من
امید تازه ای را زنده می کنی
#فرزانه_فرهمند
@harimezendgi👩❤️👨🦋
صُبح بخیر،
ای کسی که در قَلب من
امید تازه ای را زنده می کنی
#فرزانه_فرهمند
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#مجردا_بخونن
خانمها، دنبال مرد خوشتیپ نباشید
اگر دنبال ازدواج و بچه دار شدن هستید از مردان جذاب فاصله بگیرید چون مردان جذاب از اسپرم کمتر و تنبل تری برخوردارند.
طبیعت، به مردان معمولی اسپرم بیشتر با قدرت باروری بیشتر میدهد تا در هر فرصت ممکن قادر به تکثیر باشند
تحقیقات از قول زنان متاهل می گوید
مردان با قیافه معمولی نه تنها مهربانترند بلکه از نظر جنسی راضی کننده تر هستند.
زنانی که از شوهران شان جذابتر نیستند تشویش مداومی دارند که نیازهای مردشان را حتما پاسخگو باشند چون می بینند مرد جذاب شان مدام توسط زنان دیگر مورد توجه قرار می گیرند.
تحقیق دیگری هم هست که نشان می دهد مردان جذاب، بیشتر از بقیه مردان در رابطه های کوتاه مدت قرار می گیرند. مردان متاهل خوشتیپ حتما چشم های قشنگی دارند ولی چشم های سرگردان تری دارند وقتی زنان زیبا دور و برشان هستند.
خیانت از مواردی است که تحقیقات زیادی را به خود اختصاص داده است و در این زمینه نیز بارها و بارها معلوم شده است درصد خیانت مردان خوشتیپ، بیشتر از مردان معمولی است.
زنانی که دنبال ازدواج و بخصوص بچه دار شدن هستند نیز بهتر است از مردان خوشتیپ فاصله بگیرند چون تحقیقات نشان داده است مردان جذاب از اسپرم کمتر و تنبل تری برخوردارند. مردان جذاب، به طور غریزی فرصت تولیدمثل شان بیشتر است و نیازی نیاز به تولید اسپرم زیاد و قوی ندارند. اما طبیعت، به مردان معمولی اسپرم های بیشتر با قدرت باروری بیشتر می دهد تا در هر فرصت ممکن قادر به تکثیر خود باشند.
نکات اساسی دیگر در زندگی زناشویی، تحمل و محبت و گذشت است. اگر زنان برای زندگی مشترک مردانی را برگزینند که از شخصیت و توانایی های دیگر نظیر هوش و شعور بیشتر برخوردار باشند زندگی شادتر و آرامتری خواهند داشت.
زیبایی و جذابیت همسر خیلی مهم است ولی ویژگی است که زودتر از بقیه خصوصیات عادی می شود و رنگ می بازد.
مردان با قیافه معمولی به طور غریزی در می یابند که بهتر است مهربانتر، با انعطاف تر و حتی بامزه تر باشند.
مردان معمولی به یاد می گیرند به جزئیات دقت بیشتری داشته باشند. باهوشتر و باشعورتر رفتار کنند. مردان معمولی در این دنیای پر از رقابت و فرصت، حتما تلاش بیشتری به خرج می دهند که زندگی بهتری برای همسرشان بسازند.
منبع
@harimezendgi👩❤️👨🦋
خانمها، دنبال مرد خوشتیپ نباشید
اگر دنبال ازدواج و بچه دار شدن هستید از مردان جذاب فاصله بگیرید چون مردان جذاب از اسپرم کمتر و تنبل تری برخوردارند.
طبیعت، به مردان معمولی اسپرم بیشتر با قدرت باروری بیشتر میدهد تا در هر فرصت ممکن قادر به تکثیر باشند
تحقیقات از قول زنان متاهل می گوید
مردان با قیافه معمولی نه تنها مهربانترند بلکه از نظر جنسی راضی کننده تر هستند.
زنانی که از شوهران شان جذابتر نیستند تشویش مداومی دارند که نیازهای مردشان را حتما پاسخگو باشند چون می بینند مرد جذاب شان مدام توسط زنان دیگر مورد توجه قرار می گیرند.
تحقیق دیگری هم هست که نشان می دهد مردان جذاب، بیشتر از بقیه مردان در رابطه های کوتاه مدت قرار می گیرند. مردان متاهل خوشتیپ حتما چشم های قشنگی دارند ولی چشم های سرگردان تری دارند وقتی زنان زیبا دور و برشان هستند.
خیانت از مواردی است که تحقیقات زیادی را به خود اختصاص داده است و در این زمینه نیز بارها و بارها معلوم شده است درصد خیانت مردان خوشتیپ، بیشتر از مردان معمولی است.
زنانی که دنبال ازدواج و بخصوص بچه دار شدن هستند نیز بهتر است از مردان خوشتیپ فاصله بگیرند چون تحقیقات نشان داده است مردان جذاب از اسپرم کمتر و تنبل تری برخوردارند. مردان جذاب، به طور غریزی فرصت تولیدمثل شان بیشتر است و نیازی نیاز به تولید اسپرم زیاد و قوی ندارند. اما طبیعت، به مردان معمولی اسپرم های بیشتر با قدرت باروری بیشتر می دهد تا در هر فرصت ممکن قادر به تکثیر خود باشند.
نکات اساسی دیگر در زندگی زناشویی، تحمل و محبت و گذشت است. اگر زنان برای زندگی مشترک مردانی را برگزینند که از شخصیت و توانایی های دیگر نظیر هوش و شعور بیشتر برخوردار باشند زندگی شادتر و آرامتری خواهند داشت.
زیبایی و جذابیت همسر خیلی مهم است ولی ویژگی است که زودتر از بقیه خصوصیات عادی می شود و رنگ می بازد.
مردان با قیافه معمولی به طور غریزی در می یابند که بهتر است مهربانتر، با انعطاف تر و حتی بامزه تر باشند.
مردان معمولی به یاد می گیرند به جزئیات دقت بیشتری داشته باشند. باهوشتر و باشعورتر رفتار کنند. مردان معمولی در این دنیای پر از رقابت و فرصت، حتما تلاش بیشتری به خرج می دهند که زندگی بهتری برای همسرشان بسازند.
منبع
@harimezendgi👩❤️👨🦋
Wiley Online Library
Attractiveness and relationship longevity: Beauty is not what it is cracked up to be
Across four studies, we examined the relational repercussions of physical attractiveness (PA). Study 1 (n = 238) found that those rated as more attractive in high school yearbooks were married for sh...
#همسرانه
احساسات یکدیگر را تأیید کنید
چیزی را که از همسرتان میشنوید
تصدیق کنید.
حتی اگر با او درباره چیزی موافق نیستید،
ولی آن چیز برای او اهمیت دارد، تأیید کنید
که دارید به حرفهایش گوش میدهید.
سعی کنید چیزی را که همسرتان میگوید
با جملات کوتاه تکرار کنید که یعنی درک
میکنید. هنگام تأیید احساسات این کار را
بدون نیش و کنایهزدن انجام دهید.
لحنتان باید ثابت و آرامشبخش باشد.
شما و همسرتان در حال گفتوگو هستید
نه دعوا.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
احساسات یکدیگر را تأیید کنید
چیزی را که از همسرتان میشنوید
تصدیق کنید.
حتی اگر با او درباره چیزی موافق نیستید،
ولی آن چیز برای او اهمیت دارد، تأیید کنید
که دارید به حرفهایش گوش میدهید.
سعی کنید چیزی را که همسرتان میگوید
با جملات کوتاه تکرار کنید که یعنی درک
میکنید. هنگام تأیید احساسات این کار را
بدون نیش و کنایهزدن انجام دهید.
لحنتان باید ثابت و آرامشبخش باشد.
شما و همسرتان در حال گفتوگو هستید
نه دعوا.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#خانوما_بخونن
نکات زناشویی
زنانی که فیلمهای پورنو ندیدند فاز جنسی و عشوه گری هایشان طبیعی تره
ناز چیزی نیس که به فیلم ربط داشته باشد فطرت زنانست که باید بکار بگیرند
تغییر صدا برای همسر
طرز حرکت و راه رفتن
غذا خوردن
و ...
@harimezendgi👩❤️👨🦋
نکات زناشویی
زنانی که فیلمهای پورنو ندیدند فاز جنسی و عشوه گری هایشان طبیعی تره
ناز چیزی نیس که به فیلم ربط داشته باشد فطرت زنانست که باید بکار بگیرند
تغییر صدا برای همسر
طرز حرکت و راه رفتن
غذا خوردن
و ...
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#آقایون_بخوانند
اصلاح نظافت وبهداشت الت تناسلی مردان یکی از مهمترین روشهای مراقبت از آلت است
فواید اصلاح
👈کاهش رطوبت
👈تحریک کننده بودن ازنظرجنسی
👈بالابردن حساسیت حین سکس
👈بزرگترجلوه دادن الت تناسلی
@harimezendgi👩❤️👨🦋
اصلاح نظافت وبهداشت الت تناسلی مردان یکی از مهمترین روشهای مراقبت از آلت است
فواید اصلاح
👈کاهش رطوبت
👈تحریک کننده بودن ازنظرجنسی
👈بالابردن حساسیت حین سکس
👈بزرگترجلوه دادن الت تناسلی
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#پارت_613
🦋🦋شیطان مونث🦋🦋
*شانار*
حتی حالا هم که تو آغوشش بودم هم باورم نمیشدکه زنده اس...تفریبا مطمئن بودم دیر یا زود قراره از خواب بیدار بشم و ببینم همچی توهم بود و بس!
اگه بیداریه که خداروشکر...
اگه خواب که عجب خواب شیرینی!
من فقط میدونستم که خوشحالم...میدونستم که خدا اینبار بهم رحم کرد...
یه جورایی حس میکنم اون همه چی رو کنارهم چید تا من بدونم و بفهممو ببینم که ارسلان زنده اس!
آره...قسم میخورم هیچ چیز اتقاقی نبود.شاید اگه اون فکر مثل خوره بجون من نمیفتاد و من نمیرفتم سمت خونه ارسلان...اگه اژدر با ارسلان قرار نداشت و به موقع بیرون نمیومد...شاید اون وقت من اینجا نبودم و هیچوقت نمیفهمیدم ارسلان زنده اس...حتی ممکن بود واسه همیشه با دوست بوراک برم و...نه نه....دیگه دلم نمیخواست به چیزی فکر کنم...تنها چیزی که اهمیت داشت این بود که اون هنوزم منو نمیخواست....
منو میخواست که به بخشیدنم فکر کرد...که سوال پیچم نکرد!
شاید اگه من بودم فکرای بدی میکردم...شاید اگه بود اصلا نمیبخشیدمش ولی اون درک کرد...اون منو فهمیدو باورم کرد....
چقدر حالا آرومتر شده بودم.چقدر حس خوبی داشتم....
حس سبکی و راحت شدن...آسودگی...آرامش...
خدایا هرچی تاحالا بدی
بختی کشیدم با همین لطفت جبران شد....
کابوس بود برام تنهایی بزرگ کردن این بچه....
بارداری تو غربت...به دوش کشیدن اسم قاتل بودن و بی وفایی....
خدایا شکرت...از ته ته دل شکرت!
سرمو از روی شونه اش برداشتم و بلند شدم ....رفتم سمت بالکن و توهوای آزاد چندنفس عمیق کشیدم....
دلممیخواست هوار بکشم که آاااای خدا ممنونتم!
دستامو روی نرده های آهنی گذاشتم و چشم دوختم به نقطه ی نامشخصی.....
ارسلان به هیچکس نگفت زنده اس...یعنی اصلا اجازه نداد کسی بفهمه چه اتفاقی براش افتاده....
تو این یکی دوماه اینجا بود و در مورد خودش هیچی به هیچکس نمیگفت!
نمیشد بوراک رو مقصر دونست! اون صمیمانه میخواست به من کمک کنه...نمیدونم شایدم میخواست من دور کنه تا...
سرمو تکون دادمو از فکر بیرون اومدم.دیگه نمیخواستم به چیزای منفی فکر کنم....
شالمو از روی شکمم کنار زدم و بهش نگاه کردم.
باید بدونه..ولی....
به سمتش چرخیدمو ازهمون فاصله گفتم:
-من فکر میکردم مردی...خودم دیدم نفس نمیکشیدی....
آهسته جواب داد:
- به موقع اومد کلبه...
پس صاحب کلبه رو میگفت...اون شده بود منجی نجات ارسلا....دوباره پرسیدم:
-خواست خودت بود که هیچکس نفهمه کجایی و چه بلایی سرت اومده!؟
-آره...دلیلشم شفیع بود.باید فکر میکرد من مردم...بدونه زنده ام از سوراخ موشش نمیزنه بیردن...اینهمه سال بیخ گوشم بود و نفهمیدم مار توی آستین...
-حالا میخوای چیکار کنی؟ پیداش کنی و بکشیش!؟
گردنش و به چپ و راست تکون داد و گفت:
-فعلا فقط به مرحله ی اول فکر کردن...یعنی پیدا کردنش....
تکیه از نرده ها برداشتم و اومد سمتش...مقابلش زانو زدمو با گذاشتن دستهام روی پاهاش گفتم:
-من...من باید یه چیزی بهت بگم...
تو چشمام دقیق شد و گفت:
-اگه میخوای بگی این مدت کجا بودی و چیکار میکردی بدون که برام مهم نیست...من بهت فرصت دوباره دادم....از امروز به بعد باید حواست به کارهات باشه....
-نه..میخوام حرف دیگه ای بزنم....چیزی که بخاطرش برگشتم...آخه...آخه من واقعا فکر میکردم تو مردی...
خونسرد گفت:
-خب بگو....
از روی زمین بلندشدم..سخت بود گفتنش و خودمم نمیدونم چرا...فقط میدونستم به زبون آوردنش عین آپلو هوا کردن....دستشو گرفتمو گذاشتم رو شکمم و بعد گفتم:
-من ...من..من باردارم...
چشم ازم برنداشت....بعد از چند ثانیه یه نیمچه لبخند زد و گفت:
-واقعا !؟
آهسته خندیدم:
-آره...
بازم لبخند ناقص زد! بلند شد و با گرفتن دستم بردم سمت تخت خواب...نشوندم و خودشم کنارم نشست و بعد لباسمو داد بالا و شکم نسبنا بدآمدم رو نگاه کرد....البته این برامدگی خیلی کم بود ولی خب عادی نبود و همین عادی نبودنش گواه از وجود یه بچه میداد...
سرشو گذاشت رو شکمم.....
چند ثانیه ای هیچی نگفت...هیچی....
بعد سرشو بالا گرفت و گفت:
-بارداری!؟
خندیدمو گفتم:
-چندبار میپرسی ارسلان...آره....آره....ببین...لمسش کن....میشه حسش کرد...
صورتش خندون و شاد شد و گفت:
-آره...آره میتونم حسش کنم انگار خودم باردارم....
اینبار هردو بلند بلند خندیدیم....
@harimezendgi👩❤️👨🦋
🦋🦋شیطان مونث🦋🦋
*شانار*
حتی حالا هم که تو آغوشش بودم هم باورم نمیشدکه زنده اس...تفریبا مطمئن بودم دیر یا زود قراره از خواب بیدار بشم و ببینم همچی توهم بود و بس!
اگه بیداریه که خداروشکر...
اگه خواب که عجب خواب شیرینی!
من فقط میدونستم که خوشحالم...میدونستم که خدا اینبار بهم رحم کرد...
یه جورایی حس میکنم اون همه چی رو کنارهم چید تا من بدونم و بفهممو ببینم که ارسلان زنده اس!
آره...قسم میخورم هیچ چیز اتقاقی نبود.شاید اگه اون فکر مثل خوره بجون من نمیفتاد و من نمیرفتم سمت خونه ارسلان...اگه اژدر با ارسلان قرار نداشت و به موقع بیرون نمیومد...شاید اون وقت من اینجا نبودم و هیچوقت نمیفهمیدم ارسلان زنده اس...حتی ممکن بود واسه همیشه با دوست بوراک برم و...نه نه....دیگه دلم نمیخواست به چیزی فکر کنم...تنها چیزی که اهمیت داشت این بود که اون هنوزم منو نمیخواست....
منو میخواست که به بخشیدنم فکر کرد...که سوال پیچم نکرد!
شاید اگه من بودم فکرای بدی میکردم...شاید اگه بود اصلا نمیبخشیدمش ولی اون درک کرد...اون منو فهمیدو باورم کرد....
چقدر حالا آرومتر شده بودم.چقدر حس خوبی داشتم....
حس سبکی و راحت شدن...آسودگی...آرامش...
خدایا هرچی تاحالا بدی
بختی کشیدم با همین لطفت جبران شد....
کابوس بود برام تنهایی بزرگ کردن این بچه....
بارداری تو غربت...به دوش کشیدن اسم قاتل بودن و بی وفایی....
خدایا شکرت...از ته ته دل شکرت!
سرمو از روی شونه اش برداشتم و بلند شدم ....رفتم سمت بالکن و توهوای آزاد چندنفس عمیق کشیدم....
دلممیخواست هوار بکشم که آاااای خدا ممنونتم!
دستامو روی نرده های آهنی گذاشتم و چشم دوختم به نقطه ی نامشخصی.....
ارسلان به هیچکس نگفت زنده اس...یعنی اصلا اجازه نداد کسی بفهمه چه اتفاقی براش افتاده....
تو این یکی دوماه اینجا بود و در مورد خودش هیچی به هیچکس نمیگفت!
نمیشد بوراک رو مقصر دونست! اون صمیمانه میخواست به من کمک کنه...نمیدونم شایدم میخواست من دور کنه تا...
سرمو تکون دادمو از فکر بیرون اومدم.دیگه نمیخواستم به چیزای منفی فکر کنم....
شالمو از روی شکمم کنار زدم و بهش نگاه کردم.
باید بدونه..ولی....
به سمتش چرخیدمو ازهمون فاصله گفتم:
-من فکر میکردم مردی...خودم دیدم نفس نمیکشیدی....
آهسته جواب داد:
- به موقع اومد کلبه...
پس صاحب کلبه رو میگفت...اون شده بود منجی نجات ارسلا....دوباره پرسیدم:
-خواست خودت بود که هیچکس نفهمه کجایی و چه بلایی سرت اومده!؟
-آره...دلیلشم شفیع بود.باید فکر میکرد من مردم...بدونه زنده ام از سوراخ موشش نمیزنه بیردن...اینهمه سال بیخ گوشم بود و نفهمیدم مار توی آستین...
-حالا میخوای چیکار کنی؟ پیداش کنی و بکشیش!؟
گردنش و به چپ و راست تکون داد و گفت:
-فعلا فقط به مرحله ی اول فکر کردن...یعنی پیدا کردنش....
تکیه از نرده ها برداشتم و اومد سمتش...مقابلش زانو زدمو با گذاشتن دستهام روی پاهاش گفتم:
-من...من باید یه چیزی بهت بگم...
تو چشمام دقیق شد و گفت:
-اگه میخوای بگی این مدت کجا بودی و چیکار میکردی بدون که برام مهم نیست...من بهت فرصت دوباره دادم....از امروز به بعد باید حواست به کارهات باشه....
-نه..میخوام حرف دیگه ای بزنم....چیزی که بخاطرش برگشتم...آخه...آخه من واقعا فکر میکردم تو مردی...
خونسرد گفت:
-خب بگو....
از روی زمین بلندشدم..سخت بود گفتنش و خودمم نمیدونم چرا...فقط میدونستم به زبون آوردنش عین آپلو هوا کردن....دستشو گرفتمو گذاشتم رو شکمم و بعد گفتم:
-من ...من..من باردارم...
چشم ازم برنداشت....بعد از چند ثانیه یه نیمچه لبخند زد و گفت:
-واقعا !؟
آهسته خندیدم:
-آره...
بازم لبخند ناقص زد! بلند شد و با گرفتن دستم بردم سمت تخت خواب...نشوندم و خودشم کنارم نشست و بعد لباسمو داد بالا و شکم نسبنا بدآمدم رو نگاه کرد....البته این برامدگی خیلی کم بود ولی خب عادی نبود و همین عادی نبودنش گواه از وجود یه بچه میداد...
سرشو گذاشت رو شکمم.....
چند ثانیه ای هیچی نگفت...هیچی....
بعد سرشو بالا گرفت و گفت:
-بارداری!؟
خندیدمو گفتم:
-چندبار میپرسی ارسلان...آره....آره....ببین...لمسش کن....میشه حسش کرد...
صورتش خندون و شاد شد و گفت:
-آره...آره میتونم حسش کنم انگار خودم باردارم....
اینبار هردو بلند بلند خندیدیم....
@harimezendgi👩❤️👨🦋
✴️ پنجشنبه 👈20 دی/ جدی 1403
👈8 رجب 1446👈9 ژانویه 2025
🕋 مناسب های دینی و اسلامی.
🎇 امور دینی و اسلامی.
❇️ روز بسیار شایسته و خوب و خوش یُمنی است برای همه امور خصوصا:
✅خرید و فروش.
✅دیدار با روسا و مسولین.
✅طلب حوائج.
✅و شروع به کسب و کار.
✅و میهمانی و ضیافت خوب است.
🤒 مریض امروز زود خوب می شود.
👶 مناسب زایمان و نوزاد متوسط الحال و عمرش دراز است.
🚘 مسافرت: مسافرت خوب و همراه صدقه باشد.
🔭احکام نجوم.
🌗 امروز قمر در برج ثور است و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است.
✳️امور ازدواجی خواستگاری عقد و عروسی.
✳️خرید طلا و جواهرات.
✳️خرید املاک و مستغلات.
✳️جابجایی و نقل و انتقال.
✳️آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✳️ارسال کالا و جنس به مشتری.
✳️افتتاح شغل و کسب و کار.
✳️امور شراکتی و مشارکتی.
✳️و تفریح و دیدار دوستان و روسا نیک است.
🟣کتابت ادعیه و احراز و نماز و بستن حرز خوب است.
💑مباشرت امشب: (شبِ جمعه) ، مباشرت پس از فضیلت نماز عشاء مستحب و مفید برای بدن و فرزند حاصل خطیبی توانا و سخنران گردد.
💇♂💇 اصلاح سر و صورت :
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز ،باعث بیماری می شود.
💉💉حجامت فصد خون دادن.
#خون_دادن یا #حجامت و فصد باعث درد سر می شود.
😴😴 تعبیر خواب امشب:
خواب و رویایی که شب جمعه دیده شود تعبیرش از آیه ی 9 سوره مبارکه "توبه " است.
اشتروا بایات الله ثمنا قلیلا...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که دو نفر برای قطع معامله ای نزد خواب بیننده بیایند. و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید.
💅 ناخن گرفتن:
🔵 پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
👕👚 دوخت و دوز:
پنجشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نوخ روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد.
✴️️ وقت استخاره :
در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه #یارزاق موجب رزق فراوان میگردد .
💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
👈8 رجب 1446👈9 ژانویه 2025
🕋 مناسب های دینی و اسلامی.
🎇 امور دینی و اسلامی.
❇️ روز بسیار شایسته و خوب و خوش یُمنی است برای همه امور خصوصا:
✅خرید و فروش.
✅دیدار با روسا و مسولین.
✅طلب حوائج.
✅و شروع به کسب و کار.
✅و میهمانی و ضیافت خوب است.
🤒 مریض امروز زود خوب می شود.
👶 مناسب زایمان و نوزاد متوسط الحال و عمرش دراز است.
🚘 مسافرت: مسافرت خوب و همراه صدقه باشد.
🔭احکام نجوم.
🌗 امروز قمر در برج ثور است و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است.
✳️امور ازدواجی خواستگاری عقد و عروسی.
✳️خرید طلا و جواهرات.
✳️خرید املاک و مستغلات.
✳️جابجایی و نقل و انتقال.
✳️آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✳️ارسال کالا و جنس به مشتری.
✳️افتتاح شغل و کسب و کار.
✳️امور شراکتی و مشارکتی.
✳️و تفریح و دیدار دوستان و روسا نیک است.
🟣کتابت ادعیه و احراز و نماز و بستن حرز خوب است.
💑مباشرت امشب: (شبِ جمعه) ، مباشرت پس از فضیلت نماز عشاء مستحب و مفید برای بدن و فرزند حاصل خطیبی توانا و سخنران گردد.
💇♂💇 اصلاح سر و صورت :
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز ،باعث بیماری می شود.
💉💉حجامت فصد خون دادن.
#خون_دادن یا #حجامت و فصد باعث درد سر می شود.
😴😴 تعبیر خواب امشب:
خواب و رویایی که شب جمعه دیده شود تعبیرش از آیه ی 9 سوره مبارکه "توبه " است.
اشتروا بایات الله ثمنا قلیلا...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که دو نفر برای قطع معامله ای نزد خواب بیننده بیایند. و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید.
💅 ناخن گرفتن:
🔵 پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
👕👚 دوخت و دوز:
پنجشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نوخ روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد.
✴️️ وقت استخاره :
در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه #یارزاق موجب رزق فراوان میگردد .
💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
#ایده_متن
.
من تـو را حس ڪردم و صبحم بخیر شد
صبح زیبایـت بخیرحضرت احساس من
#محمــد_بشیرے
@harimezendgi👩❤️👨🦋
.
من تـو را حس ڪردم و صبحم بخیر شد
صبح زیبایـت بخیرحضرت احساس من
#محمــد_بشیرے
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#مجردا_بخونن
#تلنگر
هروقت فکر کردین از طرف خانواده یا اجتماع برای ازدواج زیر فشار هستین یادتون باشه هیچ کس از مجرد بودن نمرده ولی خیلیها به خاطر بودن با ادم اشتباه مردن
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#تلنگر
هروقت فکر کردین از طرف خانواده یا اجتماع برای ازدواج زیر فشار هستین یادتون باشه هیچ کس از مجرد بودن نمرده ولی خیلیها به خاطر بودن با ادم اشتباه مردن
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#آموزشی
معرفی کتاب
کتابهایی در زمینه سکس تراپی:
1-خبرهای خوب و بد درباره خیانت زناشویی(علی قاسمیان نژاد)
2-خیانت زناشویی واشتباهات همسر عهدشکن(ریک رینولدز)
3-هوسهای سرخ(کورش رستگار)
4-رهایی از خیانت های زناشویی( ترجمه شمس الدین حسبنی)
5-خیانت(سعید کاوه)
6-خیانت زناشویی و اشتباهات همسر عهدشکن( ترجمه علی قاسمیان نژاد)
7-حریم خصوصی درخانواده( بهنام اوحدی)
8-شایعترین اختلالات کنشی جنسی
وبرخی رهنمودهای درمانی(علی عابدی)
9-رازهای جنسی وزناشویی( یاسین قاسمی)
10-پاسخ به سوالاتی درباره ارگاسم (ترجمه منیربیگلربیگی واحمدخالقی)
11-کمک به افراد مبتلا به مشکلات جنسی(ترجمه مجیدصفاری نیا)
12-رویکرد حل مسئله در درمان مشکلات جنسی(ترجمه عطا اله محمدی)
13-مهارتهای زندگی زناشویی( ترجمه شهرام محمدخانی)
14-آموزش موضوعات جنسی(رضا رزاقی)
15-پاسخ به پرسشهای جنسی( حمیدرضا شیرمحمدی)
@harimezendgi👩❤️👨🦋
معرفی کتاب
کتابهایی در زمینه سکس تراپی:
1-خبرهای خوب و بد درباره خیانت زناشویی(علی قاسمیان نژاد)
2-خیانت زناشویی واشتباهات همسر عهدشکن(ریک رینولدز)
3-هوسهای سرخ(کورش رستگار)
4-رهایی از خیانت های زناشویی( ترجمه شمس الدین حسبنی)
5-خیانت(سعید کاوه)
6-خیانت زناشویی و اشتباهات همسر عهدشکن( ترجمه علی قاسمیان نژاد)
7-حریم خصوصی درخانواده( بهنام اوحدی)
8-شایعترین اختلالات کنشی جنسی
وبرخی رهنمودهای درمانی(علی عابدی)
9-رازهای جنسی وزناشویی( یاسین قاسمی)
10-پاسخ به سوالاتی درباره ارگاسم (ترجمه منیربیگلربیگی واحمدخالقی)
11-کمک به افراد مبتلا به مشکلات جنسی(ترجمه مجیدصفاری نیا)
12-رویکرد حل مسئله در درمان مشکلات جنسی(ترجمه عطا اله محمدی)
13-مهارتهای زندگی زناشویی( ترجمه شهرام محمدخانی)
14-آموزش موضوعات جنسی(رضا رزاقی)
15-پاسخ به پرسشهای جنسی( حمیدرضا شیرمحمدی)
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#خانوما_بخونن
نقاطی که باید خانم ها بهش عطر و ادکلن بزنن تا سکسی تر بشن:
مو، پشت گوش ها، داخل آرنج ها، پایین کمر، روی ناف و پشت زانو ها هستند!!
نرین مث ....😐 زیر بغلتون رو عطر بزنین!
@harimezendgi👩❤️👨🦋
نقاطی که باید خانم ها بهش عطر و ادکلن بزنن تا سکسی تر بشن:
مو، پشت گوش ها، داخل آرنج ها، پایین کمر، روی ناف و پشت زانو ها هستند!!
نرین مث ....😐 زیر بغلتون رو عطر بزنین!
@harimezendgi👩❤️👨🦋