Telegram Web
#ایده_متن

زندگی چیست به جز لحظه‌ خندیدنِ تو؟
صبح یعنی که چراغانی‌ام از لبخندت ...

💬معصومه صابر

صبح بخیر
@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
#آموزشی


💛😏انجير و گردو محرك شهوت است


💛انجير 10 عدد و گردو يك عدد هنگام صبحانه ميل شود. برای تقويت نيروی جنسی و ازدياد شهوت مناسب است


@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
#مجردا_بخونن
#تلنگر

😖تاحالا چیزی درمورد 'هیولای جذاب ' شنیدی؟!


🧛🏻‍♂هیولای جذاب داستان ما
خیلی دوست داره حرف خودش رو به کرسی بنشونه ! و خیلیاتون تو زندگیتون باهاش سروکار داشتید ❗️


این هیولا 🧛🏻‍♂ ‌در ابتدای آشنایی یه فرد کاملا عاشق بنظر میاد ، مدام بهتون‌توجه میکنه ، هدایای گرون قیمت میخره ، و میخواد همجوره به دل شما بشینه و شما کنارش خیلی حس خوبی داری


📌 ویژگی هیولای جذاب 🧛🏻‍♂در ابتدای رابطه :

- عاشق شماست و بهتون ابراز علاقه میکنه
- توجه دائمی داره
- رابطه ای که باهاش دارید بی نقص به نظرمیاد
- مدام سعی داره نشون بده که شما اولویتش هستید


📌 و اما چند ماه بعد از آشنایی :

- سرد و بی توجهه
- کنترلگر و شکاکه
- تحقیر و سرزنشتون میکنه
- احترام نمیذاره
- هرچیزی رو به شما ترجیح میده
- اصلا مشتاق شما و رابطه نیست


@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
#زناشویی
#آموزشی
💦👅رابطه دهانی در دوران بارداری


🫦شاید بسیاری از افراد با رابطه دهانی در دوران بارداری مخالف باشند. اما خانم ها و آقایان باید بدانند که دوران بارداری، دورانی بسیار حساس برای مادر و جنین است که ممکن است دخول کامل باعث آسیب رساندن به جنین شود. بنابراین رابطه دهانی در دوران بارداری یکی از بهترین نوع رابطه ها برای لذت بردن زن و مرد است.

🫦برای رابطه دهانی در دوران بارداری، باید این نکته را مد نظر داشته باشید که واژن زن نباید خیلی تحت فشار باشد و باید اینکار به آرامی صورت پذیرد.

🫦برای رابطه دهانی در دوران بارداری، حتما زوجین باید اندام تناسلی و دیگر قسمت های بدن خود را خوب تمیز کنند تا مادر و جنین دچار بیماری های شایع که از راه دهانی منتقل می شوند، نشوند.

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
#آقایون_بخوانند

🔵بیضه ها برای تولید بهتر اسپرم، باید دمایی حدود 2 درجه پایین تر از دمای کلی بدن داشته باشند.

🔴بنابراین کیسه بیضه در مواجهه با سرما، سفت میشود و بیضه را به بدن میچسباند، و در مواجهه با گرما، شل شده و بیضه ها را از بدن دور می کند، تا دمای آنها متعادل باقی بماند.



@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
#مجردا_بخونن



افراد مجردی ی که مدام از کیس های ازدواجتان ایراد می‌گیرید،
شما انسانید...
نیاز به ازدواج دارید...
احتمالا آخرش هم ازدواج می‌کنید...

اینکه مدام بی‌جهت به خواستگارها یا دخترانی که برای ازدواج به شما معرفی می شوند جواب منفی می‌دهید،
نمی‌تواند ترس از ازدواج بد یا طلاق رو از بین ببره،
فقط باعث می‌شود که زمان مواجهه با این اتفاق به عقب بیوفتد...

هرچی سنتون بیشتر بشه، قدرت انتخاب کمتر و استرس و کمال گراییتان بیشتر می‌شود

بهتر است که شما مهارت انتخاب همسر رو یاد بگیرید و این را بدانید که:
تأخیر در ازدواج، برای سلامت روان شما خطرناک است

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
#پارت_621
🦋🦋شیطان مونث🦋🦋

یک قدمیم ایستاد و انگار که داره یه خیال یه سراب رو تماشا میکنه ، بهم خیره شد.
بعداز یه سکوت طولانی، درحالی که جاخوردگی حتی از صدا و لحنش هم مشخص بود گفت:
-شانار...من...من...میدونی من چقدر تو این مدت...
-زنده بود.ارسلان زنده بود...چه چیزی توی دنیا واسه من میتونه مهمتر از این باشه بوراک!؟ 
حیرت زده از حرفهام گفت:
-ولی...ولی تو دوستش نداشتی...
اون راست میگفت.من ارسلانو دوست نداشتم چون یه دوره ی تلخی رو باهاش گذرونده بودم...بخاطر اینکه منو وادار کرده بود جایی بمونم که نمیخواستم اما حالا اوضاع و شرایط فرق میکرد. حس سابق رو بهش نداشتم. آدمها تغییر میکنن...نمیکنن!.؟سرمو تکون دادم و بعد گفتم:
-آره...آره...تودرست میگی...من بجای ارسلان تورو دوست داشتم....ولی آدما اشتباه میکنن.نمیکنن!؟
هاج و واج نگاهم کرد. به وضوح مشخص بود ذره ای انتظار شنیدن همچین حرفی رو از طرف من نداشت.دستشو رو سینه اش گذاشت و گفت:
-م....من...من غلط بودم!؟ دوست داشتن من غلط بود!؟
اینبار با کمی بغض اما اطمینان گفتم:
-آره..دوست داشتن تو غلط بود بوراک...تو خوبی...تو مهربونی...ولی...ولی مرد روزای سخت نبودی!
اشک تو چشمهاش جمع شد.آره واقعا داشت گریه میکرد...بغضشو قورت داد و گقت:
-ش..ان...ار....شانار من میخواستم ...میخواستم جبران کنم واست...من...من میخواستم دنیارو به پات بریزم!
لبخند تلخی روی صورتم نشست:
-یادت اون روز چی بهم گفتی!؟ گفتی از این به بعد فقط واست زن دادشم...همین و بس...
همزمان با سرازیر شدن اشک از چشماش گفت:
-فکر میکردم میتونم فرامشوت کنم اما نتونستم!
چند قدمی عقب رفتم و خیره به چشمهای ترش گفتم:
-من میخوام زندگی جدیدی رو با ارسلان شروع کنم...میخوام بچه ام وقتی به دنیا اومد تو خونه ای بزرگ بشه که پدرومادرش همدیگرو دوست دارن...توی یه فضای خوی یه دور از درد ورنج و تلخی و دشواری....و تو از این به بعد فقط عموی بچه ی من...فقط عموش نه بیشتر! خداحافظ بوراک!
اسممو با بغض و گریه صدا زد اما دیگه حتی پشت سرم رو هم نگاه نکردم...
نمیخواستم اون اشتباه قدیمی دوباره تکرار بشه که اگه میشد اینبار بخشیده نمیشدم.
حالا که ارسلان ازم نپرسید کجا بودمو چرا ترکش کردمو چرا نموندم، دلم نمیخواست گند بزنم به همچی....
بین من و بوراک هرچی که وجود داشت باید تموم میشد.همچی!
با عجله رفتم داخل و خودمو رسوندم به اتاق....
شالمو از روی سرم برداشتم و انداختم رو دسته ی صندلی و بعد رفتم سمت پنجره...
یه آن احساس نفس تنگی کردم.سرمو از پنجره بیرون بردمو چند نفس عمیق کشیدم....
امیدوارم هیچوقت پشیمون نشم.امیدوارم همچی به حد نرمال پیش بره...
من از خدا یه زندگی معمولی میخواستم همین و بس!
پرده هارو کامل کنار کشیدم و دوباره برگشتم توی اتاق.حالا احساس بهتری داشتم.اینکه دیگه اون معلق بودن و سردرگمی وجود نداشت....
حالا هم میدونستم از کدوم سمت باید برم و هم بوراک...دیگه بلاتکلیفی ای درکار نبود...
نشستم رو مبل راحتی و تلویزیونو روشن کردم.دلم میخواست تا اومدن ارسلان همونجا تو اتاق بمونم...رفته رفته پلکهام سنگین شد...سرم کج شد و افتاد رو دسته ی مبل....
چشمامو بستم و آروم خوابیدم اما خیلی نگذشت که با احساس لبها و بوسه های یه نفر روی صورتم چشمامو باز کردم....
خودش بود.عطرشو که قاطی بوی سیگارش شده بودو میتونستم احساس کنم...
خوابالود گفتم:
-ارسلان...برگشتی!؟
کنارم نشست و کشیدم تو بغلش :
-آره! ببین...یه تار موم هم کم نشده....
تو گلو خندید...سرمو رو شونه اش گذاشتمو دستمو نوازشوار روی کمرش کشیدم وبعد گفتم:
-خوب شد که اومدی....
-الان واسه خواب وقت مناسبی نیست...بلندشو...دست و صورتتو بشور باهم بریم شام بخوریم
ازش جدا شدم و گفتم:
-چشم....
@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✴️جمعه 👈28 دی /‌ جدی 1403
👈16 رجب  1446👈17 ژانویه 2025
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
خروج فاطمه بنت اسد علیها السلام از کعبه مشرفه بعد از ولادت علی علیه السلام " 10قبل از بعثت "
❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است:
شروع بنایی خوب اس
ت.

🚘مسافرت: سفر امکان حادثه دارد.
👶زایمان خو
ب و نوزاد دانا و عاقل باشد.
👩‍❤️‍👨مباشرت امروز:
مباشرت پس از فضیل
ت نماز عصر مستحب  و فرزند حاصل دانشمندی مشهور و شهرتش جهانگیر شود. ان شاءالله.

🔭 احکام و اختیارات نجوم
ی.
🌓 امروز قمر در برج سنبله و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️امور زراعی و کشاورزی.
✳️آموزش و امور تعلیمی.
✳️خرید خانه و مسکن.
✳️نوشتن قولنامه و قباله.
✳️آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✳️ارسال اجناس به مشتری.
✳️خرید باغ و زمین کشاورزی.
✳️و انواع معاملات نیک است.
🟣نگارش ادعیه و حرز و حکاکی و برای نماز حرز و بستن آن خوب اس
ت.

👩‍❤️‍👨 انعقاد نطفه و مباشر
ت.
مباشرت امشب: برای مباشرت سندی وارد نشده است نه منع شده نه توصیه.

💇💇‍♂  اصلاح سر و صور
ت.
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث حزن و اندوه می شود.
💉💉 حجامت.
فصد زالو انداختن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ،باعث فرج و نشاط می شود.

😴😴 تعبیر خواب امش
ب:
خواب و رویایی که شب شنبه دیده شود تعبیرش از آیه ی 17 سوره مبارکه "بنی اسرائیل " است.
و کم اهلکنا من القرون من بعد نو
ح...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که چیزی باعث حزن و اندوه خواب بیننده می شود پدیدار گردد صدقه بدهد تا برطرف شود ان شاءالله. شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید.
✂️ ناخن گرفت
ن.
جمعه برای #گرفتن_ناخن، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد.
👕👚 دوخت و دو
ز.
جمعه برای بریدن و دوختن، #لباس_نو روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود...
✴️️ وقت استخار
ه.
در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است.
❇️️ ذکر روز جمع
ه.
  اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه

✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه #یانور موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد .

💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به #حجة_ابن_الحسن_عسکری_عج . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صبح زیباتون بخیر 🍂🔥
@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
#ایده_متن

لبخندِ تو
ڪم از خورشید نیست؛

بعد از طلوعِ خنده ۍ تو

صبح میشود
ومن به ان لبخندت زندگی میکنم
صبح بخیر عشششششقم❤️❤️
@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
#مجردا_بخونن

در دوره شناخت مهم است که نپرسید

🔴چرا زنگ بهم نمیزنی
🚫چرا بهم اس ام اس نمیزنی
🔴چرا وقتی آنلاینی بهم پیام نمیدی
🔴چرا همش اشغالی
🔴چرا همش آنلاینی

👈 انتظار دارید پاسخهای کلیشه ای دریافت کنید ؟

🔴کار داشتم
🚫گوشیم پیشم نبود
🔴گوشیم سایلنت بود
🔴تلگرامم باز بود اما خودم متوجه نبودم
و از این قبیل


👈هر فردی لحظاتی اختصاصی در طول شبانه روز دارد،نیاز به تنها بودن ، نیاز به فکر کردن و خلوت با خود دارد.  اما اگر به شما بگوید دوست دارم تنها باشم  شما چه فکری میکنید ؟

🔴آیا نمیپرسید؟
🚫چرا چیزی شده ؟
🔴از من ناراحتی ؟
🔴من کاری کردم؟
🔴کسی بهت چیزی گفته ؟
🔴میخوای باهم صحبت کنیم آروم بشی ؟

👈میگوید نه چیزی نشده ازت و ناراحت نیستم فقط میخواستم تنها باشم
چند دقیقه بعد باز دوباره اس ام اس میزنید  خواستم ببینم بهتر شدی
این رفتارهای شما طرف مقابل را کلافه میکند .


@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
Audio
#صوتی

اولین کلید طلایی در روابط زوجین،
Decide don't Slide.
تصمیم بگیرید و عمل کنید و از کنار مسائل نگذرید.
بشنوید از:
❇️محسن محمدی نیا معین
مشاور خانواده و
روانشناس
تحکیم روابط زوجین👩‍❤️‍💋‍👨

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
#آموزشی
#زناشویی


⛔️❗️نکته_ای_که_باید_بدانید

💦ادرار کردن ناخواسته زنان حین رابطه
بدانید که دفع غیر عمدی ادرار هنگام مقاربت ، می تواند برای هر کسی اتفاق افتد و نشانه بیماری نیست

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کلیپ


💔مردها و زن ها خیانت رو چه شکلی میبینن


@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
#پارت_622

🦋🦋شیطان مونث🦋🦋

از صبح که از خونه زدیم بیرون تا خود ظهر درگیر کارای بچه کوچولویی بودیم که نیومده کلی کار سر پدرمادرش ریخته بود.
من اما راضی بودم.راضی بودم همش درگیر اون باشیم شاید دلیلش این بود که میخواستم ارسلان همش دور و بر خودم باشه...وقتی پیشم بود خیالم آسوده بود و وقتی هم نبود هزارو یک فکروخیال میزد به سرم.
برای اینکه حال و هوامو تغییر بده بردم یه جای تفریحی..یه مکان سرسبز که رستوران هم داشت و قبلا هم باهم اونجا رفته بودیم
کنارهم روی تخت نشستیم.پاکت سیگار و فندکشو گذاشت وسطمون و بعد گفت؛
-چی میخوری!؟
-فرق نداره...فقط خنک باشه...
گارسون با لباس سنتی اومد سمتمون..ارسلان نوشیدنی و غذا سفارش داد و بعد پاکتش رو برداشت و گفت:
-میرم جایی سیگار بکشم که تو اذیت نشی!
تا خواست بلند بشه دستشو گرفتم و گفتم:
-نه بمون...نرو....میخوای سیگار بکشی خب همینجا بکش...
دوباره رو تخت نشست.یه نخ سیگار بیرون کشید و گفت:
-گرچه خیلی بو ندارن ولی بازم ممکن اذیت بشی...
مطمئن گفتم:
-بشین...اذیت نمیشم!
شونه بالا انداخت و گفت:
-حالا که اینطور میخوای باشه...همینجا میکشم...
فندکو زیر سیگار گرفت و آتیشش زد.
راستش خیلی بیراه هم نگفته بودم گرچه قدیما از بوی سیگار بدم میومد اما حالا دیگه نه...یعنی از وقتی فهمیدن باردارم چیزایی که قبلا دوست نداشتم یا اصلا بهشون فکر نمیکردم یهو برام خواستنی و جالب شدن....مثلا دلم میخواست ارسلان تمام وقتشو یامن بگذرونه...از بوی سیگارش خوشم میومد..دلم میخواست همش دورو برم باشه و به محبت کنه.
هیچ کنترلی هم روی این رفتارها، علایق و کارهام هم نداشتم.
چشمامو بستمو یه نفس عمیق کشیدم.قبلا با ارسلان اینجا اومده بودم..جای یاحالی بود که فضاهای مختلفی داشت.یهو ذهنم رفت سمت روزبه ..من قبلا خانواده دایی رو اینجا دیده بودم
ولی اونا چطور میتونستن بیان هنچین جایی گرونقیمتی!
خانواده دایی و بالا شهر !؟
یه همچین جایی آخه کجا به گروه خونی روزبه میخورد!
کف دستامو از روی تخت برداشتم و بعد گفتم:
-ارسلان...
-جانم...
-میدونی دارم به چی فکر میکنم!؟
دود سیگارو از دهنش بیرون فرستاد و باخنده گفت:
-به من!
لبخند زدم:
-نه!
خاکستر سیگارو تو جاسیگاری تکوند و گفت:
-خب پس اگه به فکر نمیکنی لازم شد بدونم به چی فکر میکنی...
کمرمو که یه عقب خم کرده بود صاف کردمو گفتم:
-من قبلا یه بار روزبه رو اینجا دیدم...با سپهر و فائزه...
-خب این چیه آخه که تو بخوای بهش فکر کنی!؟ موضوع بی اهمیت تر از اینم هست آخه!؟
-ببین...چیزی که منو درگیر خودش کرده این که خانواده دایی من اصلا  پولدار نیستن...تو که بهتر میدونی و میشناسیشون...روزبه هم که تکلیفش مشخص...یه ..یه پسر معتاد بیکار و بی عار...اما چندین بار جاهایی دیدمشون که با گروه خونیشون همخونی نداشت...
آخرین پک رو به سیگارش زد و بعد ته مونده رو پرت کرد تو جاسیگاری و گفت:
-چی میخوای بگی شانار...
یه چیزای تو سرم بود که واسه گفتنشون تردید داشتم.شاید اشتباه باشن نمیدونم...شایدم درست...بعداز مکث طولانی ای گفتم:
-خب...من...من حس میکنم یه چیزی این وسط عجیب...
-چهار زونی نشست رو تخت و گفت:
-صغری کبری نچین دخترجون...حرف توی سرتو بزن...
همسرانه حریم زندگی💑
#پارت_622 🦋🦋شیطان مونث🦋🦋 از صبح که از خونه زدیم بیرون تا خود ظهر درگیر کارای بچه کوچولویی بودیم که نیومده کلی کار سر پدرمادرش ریخته بود. من اما راضی بودم.راضی بودم همش درگیر اون باشیم شاید دلیلش این بود که میخواستم ارسلان همش دور و بر خودم باشه...وقتی پیشم…
نفس عمیقی کشیدمو گفتم:
-اونا مشکوکن همین...
-مشکوک!
-آره مشکوکن...مشکوکن چون واسه خوردن شامان و ناهار نیان بالا شهر...مشکوکن چون خریدشون بالاشهر...تو پاساژهای گرون گرون میچرخن...عجیب تراز همه اینکه من روزبه رو درحال خرید از طلافروشی یا یه دختر جوون دیدم...به روزبه گربه هم نمیدن چه برسه به زن...پول نخ سیگارشو از اینو اون کش میرفت اما اون روز داشت تو لوکس ترین طلافروشی ها واسه دختری که احتمالا نامزدش بود خرید میکرد!
حرفهای من اونوهم تو فکر برد.اونقدر که بعداز یکم سکوت گفت:
-باید اینارو زودتر میگفتی شانار...
-تو همون چیزی فکر میکنی که من فکر میکنم!؟
دستی به ته ریشش کشید و گفت:
-نمیدونم...شاید غلط باشه...
حیرون از این زیرو روشدن یهویی اوضاع خانواده دایی گفتم:
-من تو اون خانواده بزرگ شدم...حتی کسی رو ندارن که بگم ممکن یک درصد امکانش باشه که یه ارثی چیزی بهشون رسیده باشه...ارسلان...فقط دوتا حدس باقی می مونه..یادخانواده دایی من گنج دیدن یا....
زل زد تو چشمام و پرسید:
-خب یا چی...!؟
-خیلی مطمئن نیستم اما...حس میکنم اونا تو قضیه ی گم شدن پولها دخالت دارن...
اونم رفت تو فکر...
همون موقع سفارشهامونو برامون آوردن...
از فکر بیرون اومد و گفت:
-فعلا ناهارتو بخور...بعدش میریم یه سرو گوشی آب بدیم.اینجوری بهتره...قبول!؟
لبخند زدمو درحالی که از بوی خوش غذا حسابی مست شده بودم گفتم:
-آره...قبول.
-پس ناهارتو بخور که ضعف نکنی....
لبخند زدمو گفتم:
-این یکی هم قبول.
@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✴️ شنبه 👈 29 دی /جدی 1403
👈17 رجب 1446👈 18 ژانویه 2025
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
❇️ امروز برای همه امور خوب و شایسته است خصوصا برای امور زیر:
خواستگاری و عقد و عروسی.
خرید کردن.
امور زراعی و کشاورزی.
آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
ختنه نوازد.
شراکت و امور شراکتی.
عقد و  قرارداد مضاربه.
درختکاری.
و دیدار با روسا و دوستان خوب است
.

🚘مسافرت: مسافرت همراه صدقه باشد.
👶زایمان خوب
و نوزاد زندگی پاکی دارد.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج سنبله است و برای امور زیر نیک و پسندیده است.
✳️زراعت و امور کشاورزی.
✳️آموزش و امور تعلیمی.
✳️خرید خانه و مسکن.
✳️ارسال جنس به مشتری.
✳️نوشتن قولنامه و قباله.
✳️بنایی و خشت بنا نهادن.
✳️خرید باغ و زمین زراعی.
✳️و انواع معاملات کلان نیک است.
🟣امور کتابت ادعیه و حرز و نماز و بستن آن خوب است
.

💇💇‍♂  اصلاح سر و صورت.
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،میانه است.
💉💉 حجامت:
فصد زالو انداختن خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری، باعث صحت بدن می شود.
💑حکم مباشرت امشب شب یکشنبه: مباشرت حکمی مبنی بر استحباب یا کراهت ندارد.
😴😴 تعبیر خواب:
خواب و رویایی که امشب. (شبِ یکشنبه) دیده شود تعبیرش در آیه ی 18 سوره مبارکه "کهف" است.
و تحسبهم ایقاظا و هم رقود...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که کسی دوست یا دشمن خواب بیننده باشد و به وی برسد. از این قبیل امور قیاس شود.


💅 ناخن گرفتن.
شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد.
👚👕دوخت و دوز.
شنبه برای بریدن و دوختن،#لباس_نو روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.(این حکم شامل خرید لباس و پوشیدن نمی شود)
🙏🏻 استخاره:
وقت #استخاره در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر.
📿 ذکر روز شنبه ،یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه #یاغنی که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد.
💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_رسول_اکرم_(ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
سلام زندگی😍

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
2025/07/13 04:21:02
Back to Top
HTML Embed Code: