Telegram Web
👆عزیزان از امروز به مدت یک سال روزانه یک مطلب در مورد الهیات مسیحی برای شما به یاری خداوند به اشتراک میگذارم
هر روز یک آموزه الهیات مسیحی ❤️
❤️#تشویق


گاهی اوقات نمی‌دانیم چگونه به شرایط دوستانمان واکنش نشان دهیم. ممکن است کلمات درستی برای تسلی پیدا نکنیم، اما می‌توانیم در کنار دوستی که شاید از شدت خستگی قادر به دعا کردن نباشد، دعا کنیم. در نهایت، می‌دانیم که هیچ‌کدام از ما قادر به حل مشکلات یکدیگر نیستیم، و دعا کردن، اعترافی است بر این حقیقت که خدایی داریم که قادر است بیش از آنچه ما طلب یا تصور کنیم، انجام دهد (افسسیان ۳: ۲۰).

حکمت مسیحی | یوتیوب  | کتابخانه‌ مسیح  | صدای مسیح | فیلم‌های مسیحی | در پی من بیا | نهر پرستش | مسیح مدیا | دانش کلام

       🫷🤜🤛👎
❤️@HekmateMasihi
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#آموزه‌ی روزانه

روز ۲: الهیات نظام‌مند

در مطالعهٔ الهیات نظام‌مند، ما سعی داریم به این پرسش پاسخ دهیم: «کل کتاب‌مقدس دربارهٔ این موضوع چه می‌گوید؟» موضوع مورد بررسی می‌تواند فرشتگان، گناه، ایمان، اعمال، شریعت، فیض، مرگ مسیح، کار روح‌القدس یا صدها موضوع دیگر باشد.

بسیاری ترجیح می‌دهند عنوان الهیات جزم (Dogmatics) را به‌جای الهیات نظام‌مند (Systematic Theology) به کار ببرند. اگرچه واژهٔ «جزم» ممکن است متکلفانه و خشک به نظر برسد، اما از جهاتی اصطلاحی غنی‌تر است. «جزم» به تعالیم پذیرفته‌شدهٔ کلیسا اشاره دارد—میوهٔ بالغ تفکر کلیسا بر کتاب‌مقدس—درحالی‌که «نظام‌مند» به شیوه‌ای که در آن آموزه‌ها مطالعه می‌شوند، مربوط است. هر دو اصطلاح جایگاه خود را دارند و مسیحیان اغلب این دو را به‌جای یکدیگر به کار می‌برند.
الهیات نظام‌مند چیست؟

الهیات نظام‌مند شاخه‌ای خاص از الهیات است که روش و ساختار خاص خود را دارد. اگر الهیات تاریخی بررسی می‌کند که چگونه آموزه‌ها در طول قرون تکامل یافته‌اند، و الهیات طبیعی آنچه را که می‌توان از طریق عقل و مشاهده دربارهٔ خدا دریافت بررسی می‌کند، و الهیات کتاب‌مقدسی روندهای کلان داستان رستگاری را در کتاب‌مقدس دنبال می‌کند، الهیات نظام‌مند آموزه‌ها را به‌صورت منطقی حول موضوعات و پرسش‌ها سازمان‌دهی می‌کند.

این موضوعات گاه لُکی (loci) نامیده می‌شوند (واژه‌ای لاتین به معنی «مکان‌ها»، جمع locus). الهیات نظام‌مند به شکل امروزی تنها چند صد سال قدمت دارد، اما بسیاری ریشهٔ این شاخه را به اثر پِری آرخون (Peri Archon) اثر اوریگِن (حدود ۲۲۰ میلادی) بازمی‌گردانند. اثر لُکی کومونِس (Loci Communes) نوشتهٔ فیلیپ ملانکتون (۱۵۲۱)—که تعالیم کتاب‌مقدسی را بر اساس موضوعات مشترک سازمان‌دهی کرد—اغلب به‌عنوان آغاز سنت پروتستانی در الهیات نظام‌مند در نظر گرفته می‌شود.
تقسیم‌بندی‌های الهیات نظام‌مند

راه‌های زیادی برای سازمان‌دهی الهیات نظام‌مند وجود دارد. برخی از یک موضوع کلیدی مانند محبت، عهد، مسیح، ربوبیت یا تثلیث استفاده می‌کنند. هیچ‌یک از این روش‌ها اشتباه نیست. اما به‌طور سنتی، الهیات نظام‌مند شامل هفت موضوع اصلی است:

۱. مقدمهٔ الهیاتی (Prolegomena) – «سخنان نخستین» که در آن اصول اولیه و آموزهٔ کتاب‌مقدس بررسی می‌شود.
۲. الهیات الاهی (Theology Proper) – شامل آموزهٔ خدا، تثلیث، اراده و فرامین الهی، آفرینش و مشیت الهی.
۳. انسان‌شناسی (Anthropology) – شامل آموزهٔ خلقت انسان و سقوط او.
۴. مسیح‌شناسی (Christology) – شامل آموزهٔ شخص و کار مسیح.
۵. سَلوکیات نجات (Soteriology) – بررسی این‌که چگونه نجات می‌یابیم و چگونه نجات‌یافتگان در روح زندگی می‌کنند.
۶. کلیسا‌شناسی (Ecclesiology) – آموزهٔ کلیسا.
۷. آخرت‌شناسی (Eschatology) – آموزهٔ امور نهایی، هم به‌صورت فردی و هم به‌صورت کیهانی.

برخی، روح‌القدس‌شناسی (Pneumatology)—مطالعهٔ کار و نقش روح‌القدس—را یک بخش مستقل در نظر می‌گیرند. من در اینجا عهد را نیز به‌عنوان یک بخش مجزا برای سهولت درک گنجانده‌ام، اما این موضوع اغلب در پایان انسان‌شناسی قرار می‌گیرد.
اهمیت الهیات نظام‌مند

الهیات نظام‌مند تنها راه یادگیری دربارهٔ کلام خدا نیست، اما روشی ارزشمند است. این شاخه، بر درک کلیسای تاریخی بنا می‌شود و در دفاع از آموزه‌های اساسی کلیسا تلاش می‌کند.

الهیات نظام‌مند به ما کمک می‌کند تا کل مشورت خدا را در کنار هم قرار دهیم. اما از همه مهم‌تر، این نوع مطالعه ما را قادر می‌سازد تا بیشتر از خدا ببینیم. هدف ما هرگز نباید این باشد که حداقل دانش لازم برای رسیدن به آسمان را کسب کنیم. بلکه باید از عبارات کلی به اصطلاحات فنی و مفاهیم خاص، و از دیدن تپه‌های جلال خدا به دیدن کوه‌های جلال او حرکت کنیم.

به همین دلیل است که مطالعه می‌کنیم، یاد می‌گیریم، و به الهیات نظام‌مند نیاز داریم.
#آموزه‌ی روزانه

روز ۳: شاخه‌های الهیات

بیشتر ما الهیات را به‌عنوان یک مفهوم کلی درک می‌کنیم: مطالعهٔ خدا. اما الهیدانان اصلاح‌شده مدت‌هاست که دریافته‌اند که الهیات از شاخه‌ها و تقسیم‌بندی‌های مختلفی تشکیل شده است. یکی از تأثیرگذارترین رویکردها به ما از فرانسیسکوس یونیوس (۱۵۴۵−۱۶۰۲) رسیده است. اثر او رساله‌ای دربارۀ الهیات حقیقی (۱۵۹۴) بسیاری از این دسته‌بندی‌ها را تثبیت کرد و چارچوبی اساسی برای الهیدانان بعدی فراهم آورد تا ماهیت الهیات را تعریف و تبیین کنند.

طرح کلی یونیوس ممکن است پیچیده به نظر برسد، اما دسته‌بندی‌های اصلی او نسبتاً روشن و—پس از آشنایی با اصطلاحات—بسیار مفید هستند.
الهیات حقیقی در برابر الهیات کاذب

طبق نظر یونیوس، الهیات را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد:

۱. الهیات حقیقی
۲. الهیات کاذب

از نظر فنی، الهیات کاذب اساساً الهیات محسوب نمی‌شود، زیرا صرفاً بر مبنای نظرات انسانی است. اما تا جایی که آن را «الهیات» بنامیم، الهیات کاذب می‌تواند دو نوع باشد:

    الهیات عام – که بر اساس عقل استدلالی تنظیم نشده است.
    الهیات فلسفی – که از عقل برای ساماندهی مفاهیم خود استفاده می‌کند.

الهیات فلسفی در میان یونانیان و رومیان، پیش از آمدن مسیح، گسترش یافته بود.

اما بخش اصلی تأملات یونیوس بر الهیات حقیقی متمرکز است. او مفهومی کلیدی را معرفی کرد که بنیان الهیات اصلاح‌شده را شکل داد:
الهیات ازلی (Archetypal) و الهیات مخلوقی (Ectypal)

    الهیات ازلی (Archetypal Theology) – شناختی که فقط خدا از خود دارد. این الهیات مختص خداست و هیچ مخلوقی نمی‌تواند به آن دست یابد.
    الهیات مخلوقی (Ectypal Theology) – شناختی که خدا، بر اساس معرفت ازلی خود، به مخلوقاتش منتقل می‌کند.

این نکته بسیار مهم است: تنها خداست که الهیات حقیقی را ممکن می‌سازد.
سه روش ارتباط الهیات مخلوقی

یونیوس توضیح می‌دهد که الهیات مخلوقی به سه روش منتقل می‌شود:

۱. به‌واسطۀ اتحاد – این الهیات در شخص مسیح به‌عنوان انسان−خدا یافت می‌شود.
۲. به‌واسطۀ شهود – این الهیات در موجودات روحانی و مقدسین جلال‌یافته در آسمان وجود دارد.
۳. به‌واسطۀ مکاشفه – این همان الهیاتی است که به انسان‌های روی زمین عطا شده و می‌توان آن را «الهیات زائران» نامید.
دو نوع مکاشفه: طبیعت و فیض

یونیوس همچنین بیان می‌کند که خدا این الهیات مکشوف را به دو طریق منتقل می‌کند:

۱. از طریق طبیعت
۲. از طریق فیض

خدا، نویسندۀ هر دو نوع الهیات—طبیعی و فراطبیعی—است.
الهیات طبیعی و محدودیت‌های آن

الهیات طبیعی گونه‌ای از الهیات حقیقی و نوعی مکاشفۀ الهی است. این معرفت می‌تواند:

    فطری (درونی) باشد – یعنی آنچه از طریق وجدان شناخته می‌شود (به‌اصطلاح «کتاب وجدان»).
    اکتسابی (بیرونی) باشد – یعنی آنچه از طریق مشاهدهٔ خلقت دریافت می‌شود (به‌اصطلاح «کتاب آفرینش»).

الهیات طبیعی ما را قادر می‌سازد که حقایقی واقعی دربارۀ خالق و مخلوقات او بدانیم.

اما الهیات طبیعی، به‌ویژه پس از سقوط انسان، ناقص، نامطمئن و نجات‌بخش نیست. ازاین‌رو، ما به الهیات فراطبیعی و فیض نجات‌بخش نیاز داریم، که تنها از طریق مکاشفۀ کامل خدا در کلام او یافت می‌شود.
نتیجه‌گیری: چرا الهیات نظام‌مند مهم است؟

الهیات فقط یک نوع نیست:

    الهیات حقیقی وجود دارد و الهیات کاذب.
    الهیاتی که فقط خدا می‌داند و الهیاتی که به ما عطا شده است.
    الهیاتی که در مسیح، در آسمان و روی زمین آشکار شده است.
    الهیاتی ناقص که در درون و اطراف ما شناخته می‌شود و الهیاتی مصون از خطا که از سوی خدای متکلمِ معجزه‌گر ما مکشوف شده است.

آنچه ما عمدتاً در الهیات نظام‌مند مطالعه می‌کنیم، همین نوع آخر است—یعنی مکاشفۀ بی‌نقص خدا—و این تنها نوع الهیات است که می‌تواند گناهکاران سرگردان را نجات دهد.
Audio
@Hekmatemasihi حکمت مسیحی
🌐بازگشت
🖱️ #داگلاس_شرودر


       🥰😍😌😉🙃
💙@HekmateMasihi
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✂️ #تکه_فیلم

⬅️برشی از فیلم «دلیل» برای دیدن کل فیلم می‌توانید به کانال تلگرامی فیلم‌های مسیحی مراجعه کنید.

حکمت مسیحی | یوتیوب  | کتابخانه‌ مسیح  | صدای مسیح | فیلم‌های مسیحی | در پی من بیا | نهر پرستش | مسیح مدیا | دانش کلام


       🫷🤜🤛👎
✈️ @HekmateMasihi
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤️#تشویق

📖بارش ستارگان، ماه کامل باشکوه و کرم‌های شب‌تاب که آسمان شب را زینت می‌بخشند؛ همه‌ی اینها در تاریک‌ترین شب‌ها بیشترین درخشش را دارند.

⬅️به‌عنوان یک ایمان‌دار، ما نیز در درون خود نوری داریم که حتی در سخت‌ترین شرایط به تابیدن ادامه می‌دهد. با شادی‌ای که از خداوند می‌گیریم و امید به روزهای بهتر، بیایید همچنان نور خود را بتابانیم (متی ۵:۱۶)، فارغ از اینکه در چه شرایطی قرار داریم


حکمت مسیحی | یوتیوب  | کتابخانه‌ مسیح  | صدای مسیح | فیلم‌های مسیحی | در پی من بیا | نهر پرستش | مسیح مدیا | دانش کلام

      
🫷🤜🤛👎
❤️@HekmateMasihi
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
✍️#سخن_بزرگان‌

        🥰😍😌😉🙃
🛹@HekmateMasihi
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#آموزه‌ی روزانه

روز چهارم
دین

ریشه‌شناسی واژهٔ «دین» چندان روشن نیست. در طول سال‌ها، بسیاری نظر سیسرون (۱۰۶–۴۳ ق.م.) را پذیرفته‌اند که «دین» را از relegere، واژه‌ای لاتین به معنای «گردآوری» یا «بازخوانی» مشتق می‌دانست. بر این اساس، دین به معنای مطالعهٔ دقیق امور مربوط به خدا است.

اما برخی دیگر، توضیحی را ترجیح داده‌اند که توسط لاکتانتیوس (حدود ۲۵۰–۳۲۵ م.) ارائه شده و آگوستین (۳۵۴–۴۳۰ م.) آن را پذیرفته است. بر اساس این دیدگاه، واژهٔ «دین» از religare گرفته شده که به معنای «بستن» یا «متصل کردن» است. با این ریشه‌شناسی، دین عبارت است از اتصال مجدد یا پیوند دوبارهٔ انسان با خدا.

امروزه، در زبان رایج، دین اغلب به‌طور کاملاً منفی تعبیر می‌شود. حتی برخی از مسیحیان، دین را متضاد رابطه با خدا می‌دانند یا آن را تلاشی برای کسب لطف خدا در نظر می‌گیرند. برای برخی دیگر، دین چیزی جز یک نظام خشک از آیین‌ها، احکام و ساختارها نیست. با این حال، چنین برداشت تحقیرآمیزی از دین سه مشکل اساسی دارد:
۱. این نوع نگرش، شیوه‌ای نسبتاً جدید در بیان مسیحیان است.

    ژان کالون کتاب «اصول دین مسیحی» را نوشت.
    جاناتان ادواردز دربارهٔ «عواطف دینی» مطلب نوشت.
    شبانان و الهی‌دانان، به‌ویژه در عصر بیداری‌های روحانی، دربارهٔ «دین»، «دین حقیقی» یا «دین واقعی» می‌نوشتند.
    اجداد ایمانی ما به‌خوبی از ریاکاری دینی و نظام‌های دینی نادرست آگاه بودند، اما آنان دین را برابر با عدالت بر پایهٔ اعمال نمی‌دانستند.

۲. واژهٔ «دین» در کتاب‌مقدس یک واژهٔ خنثی است.

    این کلمه ترجمهٔ «deisidaimonia» (به معنای احترام به خدایان) یا «threskeia» (به معنای پرستش دینی) است.
    «دین» می‌تواند به یهودیت اشاره کند (اعمال ۲۶: ۵)، یا به ایمان یهودی-مسیحی اشاره داشته باشد (اعمال ۲۵: ۱۹).
    دین زمانی ناپسند است که ساختهٔ دست انسان باشد (کولسیان ۲: ۲۳) یا زبان را مهار نکند (یعقوب ۱: ۲۶).
    اما دین می‌تواند خوب باشد، هنگامی که از بیوه‌زنان و یتیمان مراقبت کند و پاکی اخلاقی را حفظ نماید (یعقوب ۱: ۲۷).
    هیچ مبنای کتاب‌مقدسی برای این باور وجود ندارد که عمل دینی ذاتاً منفی است.

۳. محکوم کردن دین، می‌تواند سوءتفاهم ایجاد کند.

    بسیاری از مردم، فرامین، تعالیم، ساختارها و آیین‌ها را با دین یکی می‌دانند.
    به همین دلیل است که برخی می‌گویند: «من روحانی هستم، اما مذهبی نیستم.»
    اما مسیحیت یک دین است که به فرامین، تعالیم، ساختارها و آیین‌ها باور دارد.

عیسی نیز به‌عنوان یک یهودی، درون نظام دینی و آیینی یهود زندگی می‌کرد:

    او به مراسم کنیسه می‌رفت و در سیستم طهارت آیینی یهود عمل می‌کرد (مرقس ۱: ۲۱، ۴۰−۴۵).
    او کلیسا را بنیان نهاد (متی ۱۶: ۱۸).
    او انضباط کلیسایی را بنا کرد (متی ۱۸: ۱۵−۲۰).
    او یک آیین مقدس (شام خداوند) را برقرار کرد و دستور داد که این آیین به‌طور مداوم برگزار شود (متی ۲۶: ۲۶−۲۸).
    او به شاگردان خود فرمان داد که مردمان را تعمید دهند و آنان را به اطاعت از تمام آنچه که او امر کرده بود تعلیم دهند (متی ۲۸: ۱۹−۲۰).
    او تأکید داشت که مردم به او ایمان بیاورند و باورهای مشخصی دربارهٔ او داشته باشند (یوحنا ۳: ۱۶−۱۸؛ ۸: ۲۴).

نتیجه‌گیری:

درست است که برای برخی افراد، دین به معنای آیین به‌جای رابطه، و تلاش برای کسب لطف خدا به‌جای دریافت فیض اوست.
اما این، تنها معنای ممکن برای این واژه نیست و در گذشته نیز چنین برداشتی از آن رایج نبوده است.

امروزه، مخالفت با دین معمولاً به این معناست که شخص با بسیاری از اصول مهم شاگردی مسیحی مخالف است.
اگر ما دین را متضاد انجیل و متناقض با دینداری‌ای که خدا را جلال می‌بخشد معرفی کنیم،
ممکن است به‌اشتباه، دربارهٔ عیسی برداشت نادرستی را در ذهن دیگران ایجاد کنیم و گرایش‌های نادرست دربارهٔ معنویت حقیقی را تأیید نماییم.
🫵 #نکتۀ دعایی امروز

احیا برای ملّت ما

دوم تواریخ ۷: ۱۴

«ای خداوند، برای ملّت خود شفاعت می‌کنیم. سرزمین ما را شفا بده، عدالت را برقرار کن، و رهبران خداترسی را برپا کن که نام تو را حرمت نهند.»
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🖼 #تابلو

مسیحیت برای نخستین بار در هنر چینی طی دودمان تانگ (۶۱۸–۹۰۷ میلادی) با ورود مبلغان نسطوری ظاهر شد. کتیبهٔ نسطوری (۷۸۱ میلادی) این حضور اولیه را ثبت کرد و نمادهای مسیحی و چینی را در هم آمیخت. هنر این دوره، الگوهای مسیحی را با سبک‌های بودایی و دائویی ترکیب کرد، مانند صلیب‌هایی با طرح‌های نیلوفر.

در دورهٔ دودمان یوان (۱۲۷۱–۱۳۶۸ میلادی)، مبلغان فرانسیسکن تأثیرات کاتولیکی را به همراه آوردند و منجر به خلق نقاشی‌های مسیحی با تکنیک‌های هنری چینی شدند. در دوره‌های مینگ و چینگ، یسوعیان این تعامل را گسترش دادند و واقع‌گرایی غربی را با نقاشی سنتی چینی ادغام کردند، که در آثار جوزپه کاستیلیونه مشهود است.

این تلفیق سبکی منحصربه‌فرد را پدید آورد که تا امروز همچنان بر هنر مسیحی چینی تأثیرگذار است.


حکمت مسیحی | یوتیوب  | کتابخانه‌ مسیح  | صدای مسیح | فیلم‌های مسیحی | در پی من بیا | نهر پرستش | مسیح مدیا | دانش کلام

       🫷🤜🤛👎
❤️@HekmateMasihi
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#آموزه‌ی روزانه

روز پنجم
علم

در برخی محافل، چارلز هاج بیشتر به‌خاطر این جملهٔ (ظاهراً) ناخوشایند شناخته می‌شود:

«کتاب‌مقدس برای الهی‌دان همان چیزی است که طبیعت برای دانشمند است. این کتاب، مخزن حقایق اوست و روش او برای دریافت تعالیم کتاب‌مقدس همان روشی است که فیلسوف علوم طبیعی برای کشف آموزه‌های طبیعت به کار می‌گیرد.»**¹

منتقدان، هاج را به‌عنوان یک عقل‌گرای ساده‌لوح به تصویر می‌کشند که با کتاب‌مقدس مانند یک جستجوگر گنج رفتار می‌کرد، گویی به دنبال اصولی خشک و همیشگی است. به گفتهٔ این منتقدان، مسیحیانی که در سنت هاج ایستاده‌اند، کتاب‌مقدس را همچون یک حشرهٔ مرده برای بررسی علمی یا مجموعه‌ای سرد از گزاره‌های بی‌جان تلقی می‌کنند.

اما آیا واقعاً هاج چنین باوری داشت؟ برای هاج، الهیات شبیه به یک علم بود، زیرا تأملات الهیاتی مستلزم آن است که یک مسیحی حقایق کتاب‌مقدس را در نظم و ارتباط صحیحشان تنظیم کند.² او هرگز الهیات نظام‌مند را به‌عنوان بازگویی گزاره‌های بی‌حاصل در نظر نمی‌گرفت، بلکه الهیات را به علم تشبیه کرد، زیرا باور داشت که کار یک الهی‌دان نظام‌مند این است که نشان دهد چگونه تمام بخش‌های کتاب‌مقدس با یکدیگر ارتباط منطقی و هماهنگ دارند.
آیا الهیات یک علم است؟

سؤال از علمی بودن الهیات از هاج شروع نشد. الهی‌دانان قرون وسطی که از دسته‌بندی‌های سنتی ارسطو بهره می‌بردند، پنج نوع گرایش فکری را مطرح کردند:

۱. intelligentia (فهم)
۲. scientia (علم)
۳. sapientia (حکمت)
۴. prudentia (احتیاط)
۵. ars (فن)³

الهی‌دانان پروتستانی با این نظر که الهیات «فهم» (intelligentia) است، مخالف بودند، زیرا فهم فقط با اصول اولیه سروکار دارد و نه با نتایج.
همچنین الهیات را «احتیاط» (prudentia) نیز نمی‌دانستند، چراکه این مفهوم ناظر به چیزهایی نبود که باید به آن‌ها ایمان آورد.
آن‌ها الهیات را «فن» (ars) نیز در نظر نمی‌گرفتند، چراکه فن به نتایج عملی مربوط می‌شود اما لزوماً به اعمال نیکو ارتباطی ندارد.
نظر الهی‌دانان اصلاح‌شده دربارهٔ علم بودن الهیات

برخی از الهی‌دانان اصلاح‌شده مانند فرانسیس تورِتین و جان اوون، الهیات را علم محسوب نمی‌کردند. آن‌ها استدلال می‌کردند که «علم» (scientia) به معنای دانشی است که فقط بر اصول بدیهی متکی است و شامل اصول مکاشفه‌ای نمی‌شود. درنتیجه، الهیات را نمی‌توان علم دانست.

اما برخی دیگر از الهی‌دانان اصلاح‌شده، مانند ویلیام پرکینز، هیچ مشکلی در علمی دانستن الهیات نداشتند.
دیدگاه الهی‌دانان اصلاح‌شده در قرن نوزدهم

تا اواخر قرن نوزدهم، پس از نظریهٔ داروین، الهی‌دانان اصلاح‌شده به‌طور یکدست‌تر الهیات را یک علم می‌دانستند.

باوینک به‌عنوان نمایندهٔ این دیدگاه می‌گوید:
«علم اصول عقاید می‌تواند به‌درستی ادعا کند که یک علم است، زیرا به معرفتی حقیقی و قابل‌اعتماد از خدا می‌پردازد.»**⁴

شِد نیز چنین تأکید می‌کند:
«الهیات، به‌عنوان علمی دربارهٔ خدا، هدفش دستیابی به شناختی از اوست که عاری از تناقض باشد و تا حد امکان عمیق باشد، با در نظر گرفتن ماهیت موضوع و محدودیت‌های ذهن انسان.»**⁵
نتیجه‌گیری:

الهیات را می‌توان علم دانست، زیرا:
به حقیقت نهایی می‌پردازد.
از تحلیل استقرایی استفاده می‌کند.
می‌کوشد تا حقایق کتاب‌مقدس را گردآوری کرده و آن‌ها را در یک نظام هماهنگ تنظیم کند.

پانوشت‌ها:
۱. هاج، الهیات نظام‌مند، ۱: ۱۰.
۲. هاج، الهیات نظام‌مند، ۱: ۱۹.
۳. مولر، الهیات اصلاح‌شدهٔ پس از اصلاحات، ۱: ۳۲۴−۳۴۰.
۴. باوینک، الهیات اصلاح‌شده، ۱: ۴۲−۴۳.
۵. شِد، الهیات اصولی، ۵۶.
🔊#ندای_جفادیدگان

در تاریخ ۲ فوریه ۱۹۶۰، اِستر جان در چیچاوَتنی، پاکستان در بستر خود به طرز وحشیانه‌ای به قتل رسید.

اِستر جان در دوران حکومت بریتانیا بر هند با نام قمر ضیا متولد شد. پس از تحصیل در یک مدرسهٔ مسیحی، در نوجوانی به مسیح ایمان آورد. پس از تقسیم هند، قمر همراه خانواده‌اش به پاکستان نقل مکان کرد، جایی که او را به ازدواج با یک مرد مسلمان متعهد کردند. اما قمر فرار کرد و به شهر دیگری رفت، جایی که با یک مبلغ مسیحی آشنا شد. او به قمر یک کتاب مقدس داد و شغلی در یتیم‌خانه برایش فراهم کرد. پس از آن، قمر نام خود را به اِستر جان تغییر داد.

پس از تکمیل آموزش‌های کتاب‌مقدس، اِستر سرانجام به چیچاوتنی نقل مکان کرد و با مبلغین پروتستان آمریکایی زندگی کرد. او فعالیت‌های بشارت‌دهی را در میان زنان روستایی آغاز کرد، به آنان کتاب‌مقدس را آموزش می‌داد و در کنارشان در مزارع کار می‌کرد. اما پیش از آنکه بتواند خدمت خود را ادامه دهد، به قتل رسید.

هیچ تحقیقی در مورد قتل او انجام نشد، اما او همچنان در یادها باقی مانده است و احتمالاً اولین شهید مسیحی ثبت‌شده در پاکستان پس از استقلال این کشور از هند محسوب می‌شود.



حکمت مسیحی | یوتیوب  | کتابخانه‌ مسیح  | صدای مسیح | فیلم‌های مسیحی | در پی من بیا | نهر پرستش | مسیح مدیا | دانش کلام

       🫷🤜🤛👎
❤️@HekmateMasihi
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤️#تشویق

📖«به آنچه در بالاست بیندیشید، نه به آنچه بر زمین است.» — کولسیان ۳:۲

⬅️این آیه به ما یادآوری می‌کند که در میان هیاهو و شلوغی‌های زندگی، حضور خدا را در مرکز توجه خود قرار دهیم.

حکمت مسیحی | یوتیوب  | کتابخانه‌ مسیح  | صدای مسیح | فیلم‌های مسیحی | در پی من بیا | نهر پرستش | مسیح مدیا | دانش کلام

       🫷🤜🤛👎
❤️@HekmateMasihi
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
2025/05/31 01:59:27
Back to Top
HTML Embed Code: