Telegram Web
تصویر «شهید هدی صابر »در قاب فرش

🆔 @hodasaberr
    —بر كاغذ نقاشی من، تو رنگ گلگون داری
                        پشت قفس سینه خود، تو قلب نیلگون داری
            در پس پیشانی تو محفظه‌ای است بی‌كلید
                        در تیررَس مَردُمكت شوق تطور داری
            —راز دار! در خلوت خویش به زمن می‌دانی كه چه در سر داری
                        دانم اما كه در مزرع ذهن، بذری از دغدغه می‌پاشانی
            صاحب دل! رمزت، رازت هر چه كه هست
                        بر كاغذ من جنگلی از قوس و قزح می‌كاری
—با شور، شرر، جنبشی كه  در جان داری
                        این كاغذ من نیز به رقص وامی‌داری
كاغذ سبك است، شاید هم وزن خودت، اما ساكن
                        برگِ ساكن نیز بی‌قرقره، بی‌نخ به هوا برمی‌داری
                                                                                                            مهر ۱۳۸۸ (اكتبر۲۰۰۹)

✍️بخشی از سروده چهل ‌و ‌دو اكتبر پس از وداع چه: فلسفه در انداختن، بی«‌فلسفیدن»، از شهید «هدی صابر»، مهر ۱۳۸۸

منبع: سایت «در فیروزه‌ای»

🆔 @hodasaberr
🔵این واقعیت داشت که هدی صابر فرد اراده‌گرایی بود و این ناشی از آن تفکر ایدئولوژیک او و مسئولیتی که ایدئولوژی و مذهب و قرآن روی دوش انسان می‌گذارد است. برای همین هم هست که زندگی خودش را روی این مسئولیت می‌گذارد.

🔵 همیشه می‌گفت ایران سرزمینی است که یک نفر باید زیر بار برود، اگر به امید این باشیم که همه زیر بار بروند به جایی نمی‌رسیم. اتفاقاً در این مورد خود من به‌صورت فردی و دوستانه خیلی با هدی بحث کردم که تو بیش از حد به مسئولیت‌های فردی تأکید می‌کنی. یعنی از او انتظاراتی داشت که این انتظارات ورای توان آن شخصیت بود. اما این معنی این نبود که ساختار را در نظر نگیرد.

🔵ولی مرحوم صابر به این سمت رفت که کارهای مدنی‌تر انجام دهد و کاری که در سیستان و بلوچستان کرد کاملاً نشان می‌دهد که آمده به سمت اینکه ساختارهای عمیق‌تر تغییر کند؛ ساختارهای اجتماعی و نه لزوماً سیاسی. ولی از آن‌طرف باید در نظر بگیریم که حداقل در ایران هر وقت حرکتی صورت گرفته یک فرد در رأس آن حرکت بوده است.

🎤قسمتی از مصاحبه با آقای «امیر طیرانی»، در دواردهمین‌ یادنامه شهادت «هدی صابر»

💻منبع: سایت «در فیروزه‌ای»

🆔 @hodasaberr
تصویر شهید هدی صابر در طرح زاهدان

🆔 @hodasaberr
از تُردی به در آمدن،، با غم کنار نیامدن، به رنج تن نسپردن              
                در روندی از اصطکاک و نشیب و فراز می‌توان میسّر شدن
در چرخشِ هر رخداد ایام، بس‌بس مؤثر در خوش‌فرجام شدن
خود درک می‌کنی، بخشی، بخشی ز راه طی‌شده، بس فاصله تا پایان‌یافتن
                تصدیق می‌کنی؛ خصلتِ دیرینۀ راه است ادامه داشتن
امکان «کنونی»‌ام برای نو مرد شعر من؛             
از رفیقِ جاوید یاری طلبیدن، آرزو کردن، نکته‌گفتن، رفیق‌بودن و دقیق‌شدن
 
سحر دوشنبه چهار آبان هشتاد و سه ـ اوین

✍️بخشی از شعر؛ «نو‌ مرد شعر من»، از «شهید هدی صابر»

⌨️منبع: سایت «در فیروزه‌ای»

🆔 @hodasaberr
🔶او هر هفته به کلاس ما می‌آید و درست مثل پرنده‌ای که ذره ذره غذا در حلق جوجه‌هایش می‌کند، یکی یکی درس‌ها را در ذهن ما جایگزین می‌کند و یادمان می‌دهد چگونه نردبان دانایی را پله پله بالا برویم. و به ما می‌فهماند که چگونه هیاهوی سالن ذهن خود را فرو بنشانیم. و در سیر تاریخی قصه زندگی خود و خانواده و شهر و کشورمان را از اول آن بشنویم. 

🔶ما که با او در ”هشت فراز، هزار نیاز“ سرگذشت پدران و مادران، همسایه‌ها و همشهری‌ها و هموطن‌های خود را در این مملکت پی گرفته‌ایم، فهمیده‌ایم که هر فرازی فرودی دارد، هر جهشی منجر به نشستی می‌شود. 

🔶دانسته‌ایم که چگونه قواعد را برگزینیم، کاربست‌های امروزین را کشف کنیم و به جمع‌بندی برسیم. حالا می‌دانیم اولین بار نیست که ”شر“ لباس ”خیر“ می‌پوشد و ماجرای این وانمود کردن‌ها در لباس خدمت به خلق بیشترین صدمه را به خلق زدن، و در کسوت دین، دین مردم را به باد دادن، در میان مردم این مملکت سابقه‌ دیرینه دارد.

🔶اما آقای صابر غیر از این خیلی چیزهای دیگر هم گفت.
او ستاره‌هایی را به ما نشان داد که اگر نبودند، باورمان نمی‌شد کسی بتواند در تاریکی عمیق آسمان شکافی بیندازد. او تمام تلاش خود را کرد که منش پهلوانی این ستارگان را برایمان باز کند و از همه مهم‌تر، اینکه او خود این منش را باور داشت.

🔶 او قاعده‌ی ستاره بودن را برگرفت، و کاربست امروزینش را به کار بست، فکر و ایده‌اش را زندگی کرد و در آخرین دقایق زندگی درخت اعتقاد خویش را با خون خود آبیاری کرد.

🔶او به پای دغدغه‌هایش که زندگی آزاد و سعادتمندانه و خداپسندانه‌ی این مردم بود چنان تمام‌قد ایستاد که عکس قامت رسایش از چشم ما راه گشود و به قلبمان راه یافت.

📔بخشی از نوشته؛ «خسته نباشی، آقا معلم»، یادنامه دومین سالگرد شهادت هدی صابر
🔖منبع: سایت «در فیروزه‌ای»

🆔 @hodasaberr
تصویری از شهید هدی صابر

🆔 @hodasaberr
کانال شهید هدی صابر pinned «🔶او هر هفته به کلاس ما می‌آید و درست مثل پرنده‌ای که ذره ذره غذا در حلق جوجه‌هایش می‌کند، یکی یکی درس‌ها را در ذهن ما جایگزین می‌کند و یادمان می‌دهد چگونه نردبان دانایی را پله پله بالا برویم. و به ما می‌فهماند که چگونه هیاهوی سالن ذهن خود را فرو بنشانیم. و…»
بخشی از سروده « گلِ وحشیِ دشتِ بی‌سایبان»، از شهید هدا صابر، بهمن ۸۰، زندان ۵۹

منبع: سایت «در فیروزه‌ای»

🆔 @hodasaberr
در نقطه چین تجارب گذشته، برای چندم بار تلنگری به ذهنم خورد پرطنین و طنان
                                                که؛
                        «گلِ وحشیِ دشتِ بی‌سایبان
                                    بس به ز گلِ گلخانه‌ایِ در ناز و پرنیان»
 
این یکی اعلام وجود می‌کند به بهای تلاش بی‌وقفۀ باغبان
            کود و خوراک و آب رسانی به طریق قطره چکان
و آن یکی موجودیت مستقل ابراز می‌دارد با رفع عطشِ گه به گه از باران
            خود، قُوت و غذا می‌جوید به مشقت، به عِرق و عَرق از بطنِ زمین و کُنْه مکان
گلِ گلخانه در پرتو حرارت یکنواخت و بسامان
گلِ بی‌نگهبانِ دشت؛ گه تحمل خشکه سرما، گه زوزۀ باد و گه مهر خورشید تابان

✍️بخشی از سروده « گلِ وحشیِ دشتِ بی‌سایبان»، از شهید هدا صابر، بهمن ۸۰، زندان ۵۹

منبع: سایت «در فیروزه‌ای»

🆔 @hodasaberr
🔶"من كیستم؟" پرسش مستمر و دغدغه ممتد نوع انسان از بشر اولیه تا انسانِ پیشرفته، پر امكان و پرمدعای هزاره سومی است.

🔶"ما كیستیم؟" نیز سوال دیرینه جمعیِ انسان‌های دارای "فصل مشترك" است؛ سرزمین مشترك، تاریخ مشترك، آرمان مشترك و مسیر مشترك.

🔶اساساً ویژگی انسان نیز حركت از پی دغدغه و پاسخ یافتن از پی پرسش است.
من كیستم؟ هویت "من" چیست؟ نقطه آغازینم، راه‌طی‌شده‌ام، پیشینه‌ام، اكنونم، ویژگی‌هایم، باورهایم و زمینِ بازی تاریخی‌ام.

🔶ما كیستیم؟ هویت‌مان؛ فصول، تاریخ و مختصات مشترك‌مان چیست؟
"فرد" بشر در پی "شناس‌نامه" فردی بوده است و "اجتماع"‌ات بشری نیز در پی "شناس" نامه جمعی بوده‌اند، چه در دوران كتابت و چه پیش از آن. از دوردست‌های تاریخ باوجود اصرار بر ادغام‌ها،  در هم‌ریختگی‌ها و بلع و هضم هویت‌ها، نقطه‌چین‌های ممیزكننده همچنان بر نقشه‌های جغرافیایی باقی است و شناس‌نامه‌های فردی و اجتماعی نیز همچنان "معتبر".

🔶هم فرد انسان و هم جمع انسان‌ها، "سه‌جل احوال" خود را در دست یا در جیب دارند؛ آغازشان، مسیرشان، ‌اكنون‌شان.
همین انسانِ در پی نمایه، شناسه و ممیزه، در پشت پیشانی خود نیز "مابه‌ازاهای هویتی" برای اسامی و عناوین مختلف را پس‌انداز كرده است.

✍️بخشی از مقاله؛ «هویت فرار»،نشریه‌ی چشم‌انداز ایران ـ شماره‌ی ۴۱ ـ اردیبهشت و خرداد ۱۳۸۶

📔منبع: سایت «در فیروزه‌ای»

🆔 @hodasaberr
✍️بخشی از مقاله؛ «هویت فرار»،نشریه‌ی چشم‌انداز ایران ـ شماره‌ی ۴۱ ـ اردیبهشت و خرداد ۱۳۸۶

📔منبع: سایت «در فیروزه‌ای»

🆔 @hodasaberr
تصویری از «شهید هدی صابر»

🆔 @hodasaberr
کانال شهید هدی صابر pinned «🔶"من كیستم؟" پرسش مستمر و دغدغه ممتد نوع انسان از بشر اولیه تا انسانِ پیشرفته، پر امكان و پرمدعای هزاره سومی است. 🔶"ما كیستیم؟" نیز سوال دیرینه جمعیِ انسان‌های دارای "فصل مشترك" است؛ سرزمین مشترك، تاریخ مشترك، آرمان مشترك و مسیر مشترك. 🔶اساساً ویژگی انسان…»
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📹بخشی از فیلم جلسه اول «سلسله نشستهای؛ هشت فراز، هزار نیاز»، شهید «هدی صابر»، آذر ۱۳۸۵.

🆔 @hodasaberr
2025/06/25 13:58:15
Back to Top
HTML Embed Code: