Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
67 - Telegram Web
Telegram Web
بسم الله الرحمن الرحیم

🔻شایسته سالاری در اسلام

#سیره_حکومت_معصومین

🔻 شایسته سالاری در خلق و کلام نبوی


🔸 قال رسول الله صلی الله علیه و آله : مَنْ تَوَلّی عَمَلا وَ هُوَ یعْلَمُ أنَّهُ لَیسَ لَهُ بِأهْلٍ، فَلْیتُبَّوَءُ مَقْعَدُهُ مِنَ النّارِ

🔹 رسول الله فرمود: هر که ریاست و مسئولیتی را بپذیرد و بداند که اهلیت آن را ندارد، در قبر و قیامت جایگاه او پر از آتش خواهد شد. 

📚 تاریخ إلاسلام ، ج ۳ ، ۱۸۴

🔸 قال رسول الله صلی الله علیه و آله: «مَنْ تَقَدَّمَ عَلی قَومٍ مِنَ الْمُسْلِمینَ وَ هُوَ یَری أَنَّ فیهِمْ مَن هو افضلُ منه فقد خانَ اللَّه‏ و رسولَه و المُسلمیِن»

🔹 پیامبر‌ اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: هرکس جلودار و عهده دار و مسئول عده‏‌ای از مسلمانان شود، در حالی که می‌‏داند در بین مسلمین ‏فردی بهتر از او وجود دارد، پس خائن به خدا، رسولش و مسلمانان خواهد بود.

📚 الغدیر ، ج۸ ، ص ۲۹۱

🔸 قال رسول الله صلی الله علیه و آله: من استعمل عاملا من المسلمين و هو يعلم ان فيهم اولي بذلك منه و اعلم بكتاب الله و سنة نبية فقد خان الله و رسوله و جميع المسلمين

🔹 ابن عباس از رسول الله صلی الله علیه و آله نقل میکند:
پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود:
كسى كه عهده دار يكى از امور مسلمانان شود و فردى را سرپرست كارى كند ، با اين كه مى تواند كسى را كه براى مسلمانان بهتر از او باشد بيابد ، به خدا و رسولش و به همه ی مسلمین خيانت كرده است.

📚 سنن بیهقی ، ج ۱۰ ، ص ۱۱۸

🔸 قال رسول الله صلی الله علیه و آله: ايما رجل استعمل رجلا علي عشرة انفس علم ان في العشرة افضل ممن استعمل فقد غش الله و غش رسوله و غش جماعة المسلمين

🔹 حذیفه از رسول الله نقل میکند که آن حضرت فرمود: هر كس يك نفر را بر ده نفر از مسلمانان مسؤوليت دهد و بداند كه در بين آن ده نفر كسي كه بهتر از اوست وجود دارد، بي ترديد به خدا و پيامبرش و جماعت مسلمانان خيانت كرده است

📚 كنز العمال ، ج ۶ ، ص ۱۹
📚 کنز الفوائد ، ج۲ ، ص ۲۸۳

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

┄┉┉┄┉┉❈»★»❈┉┉┄┉┉┄

@hokomat_alavi110
بسم الله الرحمن الرحیم

🔻سفارش پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله به معاذ بن جبل هنگام اعزام او به يمن‌

#حکومت_نبوی

🔻سفارشات رسول الله صلی الله علیه و آله به عمال و کارگزاران حکومت اسلامی(۱)

#سیره_حکومت_معصومین

🔻صیانت و حفاظت از بیت المال و برقراری عدالت و قاطعیت در احقاق حق و برخورد و رفتار نیکو و نرم خویی با مردم از ویژگی های مهم کارگزاران حکومت در کلام رسول الله صلی الله علیه و آله

🔸اى معاذ! قرآن را به ايشان بياموز و تربيت آنان را بر اساس اخلاق شايسته قرار ده و مردم را در مقام خودشان بنشان چه نيك باشند و چه بد[به عدالت با آنها رفتار کن] ،فرمان خدا را در ميان آنان اجرا كن و در اجراى فرمان الهى و پاسدارى و حفظ و صیانت از بيت المال از هيچ كس در هراس مباش و هيچ كس را ملاحظه مكن‌ ، زيرا در اين خصوص نه اختيارى دارى و نه آن مال از آن توست.[باید امین و حافظ اموال مردم و بیت المال باشی]

🔹امانت را به آنان پس ده چه كم باشد و چه زياد، بر تو باد نرمش و بخشايش جز در مورد حقّ كه در اين صورت، نادان بگويد حقّ خدا را ترك كردى.[با مردم خوش رفتار و نرم خو باش و فقط در مورد احقاق حق گذشت مکن و حق و حقوق مردم را باز ستان و حق مردم را ادا کن]


🔸از كارگزاران خود در هر چه مى‌ترسى دچار عيبى شوى پوزش خواه تا تو را معذور دارند.[طوری باشد و رفتار کن که زیردستانت از تو انتظارات نامشروع و چشم طمع به بیت المال و انتظار رانت و پارتی بازی و اِعمال تبعیض از جانب تو در حق خودشان را نداشته باشند]

🔹كارهاى عصر جاهليّت را، جز آنچه اسلام تأييدش نموده، ريشه كن ساز.
امر اسلام را، چه كوچك و چه بزرگ، علنى ساز و بيشتر همّت خود را معطوف نماز نما كه پس از اعتراف به دين، سر لوحه مسلمانى است و مردم را به ياد خدا و روز جزا بيفكن و به اندرز و پندگويى خود ادامه بده كه آنان را بر كارهاى خداپسندانه نيرومند سازد، سپس معلم‌هايى را در ميانشان پراكنده كن [تا به تعليم و تربيت آنان پردازند] و خدايى را كه بازگشت تو به سوى او خواهد بود بپرست و در راه خدا از هيچ سرزنش و ملامتى مترس.

🔸اى معاذ! من به تو سفارش كنم كه تقوى را پيشه خود سازى، راستگو باشى، وفاى به عهد نمايى، در اداى امانت كوتاهى نكنى، از خيانت كردن دورى نمايى، نرم گفتار باشى[با مردم نیکو سخن گو و نیکو رفتار کن]، در سلام دادن پيشدستى نمايى، از همسايه حمايت كنى، با يتيم مهربانى‌ورزى، خوش كردار باشى، آرزو را كوتاه كنى، آخرت دوست باشى، از حسابرسى بترسى، ملازم ايمان گردى، تفكّر عميق در قرآن نمايى، خشم خود را فرو نشانى و فروتن باشى.

🔹اى معاذ! مبادا مسلمانى را دشنام گويى يا از گناهكارى فرمان برى يا از پیشوای عادلى نافرمانى كنى يا راستگويى را تكذيب نمايى يا دروغگويى را تصديق كنى.

🔸پروردگارت را نزد هر درخت و سنگى ياد كن[همیشه و در هر حالی به یاد خداوند باش]براى هر گناه توبه تازه‌اى انجام ده، براى گناه پنهانى توبه پنهانى، و براى گناه علنى، توبه علنى كن.
اى معاذ! اگر نمى‌دانستم كه تا روز قيامت ما را ديدارى نخواهد بود سفارش را كوتاه مى‌كردم ولى من مى‌دانم كه هرگز ديدارى نخواهيم داشت؛ اى معاذ! بدان كه محبوبترين شما نزد من آن كس است كه مرا با همان حال كه از من جدا شده ملاقات نمايد.[ایمان و اخلاق نیکوی خودش را حفظ کند و فریب دنیا را نخورد]

📚تحف العقول ،ج۱ ،ص۴۵

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

┄┉┉┄┉┉❈»★»❈┉┉┄┉┉┄
🔰کانال حکومت علوی
@hokomat_alavi110
بسم الله الرحمن الرحیم

🔻 دوست و دشمن جملگی مدح تو گویند

#حکومت_علوی

🔻 زهد و ساده زیستی امیرالمومنین علی علیه السلام

#زهد_امیرالمومنین

🔻 رحم و بخشش امیرالمومنین علیه السلام نسبت به مخالفین

🔹 قدوم ابن أبي محجن على معاوية قال : وذكروا،أن عبد الله بن أبي محجن الثقفي قدم على معاوية . فقال : يا أمير المؤمنين ، إني أتيتك من عند الغبي الجبان البخيل ابن أبي طالب . فقال معاوية : لله أنت ! أتدري ما قلت ؟ أما قولك الغبي ، فوالله لو أن ألسن الناس جمعت فجعلت لسانا واحدا لكفاها لسان علي ، وأما قولك إنه جبان ، فثكلتك أمك ، هل رأيت أحدا قط بارزه إلا قتله ؟ وأما قولك إنه بخيل ، فوالله لو كان له بيتان أحدهما من تبر والآخر من تبن ، لأنفد تبره قبل تبنه . فقال الثقفي : فعلام تقاتله إذا ؟ قال : على دم عثمان ، وعلى هذا الخاتم ، الذي من جعله في يده جادت طينته ، وأطعم عياله ، وادخر لأهله . فضحك الثقفي ثم لحق بعلي ، فقال : يا أمير المؤمنين ، هب لي يدي بجرمي ، لا دنيا أصبت ولا آخرة...

🔸 عبد الله بن ابى محجن ثقفى نزد معاويه لع آمد و (و به منظور تملق و چاپلوسی نزد معاویه لع) گفت: یا اميرالمؤمنين، از پيش كسى مى‏آيم كه هم نادان است و هم ترسو و هم بخيل(و مقصودش علی ابن ابی طالب بود العیاذبالله )

معاويه لع گفت: واى بر تو آيا مى‏دانى درباره چه كسى سخن مى‏گويى؟! او على بن ابى طالب است، اين كه گفتى او نادان است به خدا سوگند اگر همه زبان‏هاى مردم گرد آيند و يك زبان شوند، زبان على آن زبان‏ها را كفايت مى‏كند و بر آنها چیره میشود و اين كه گفتى او ترسوست، مادرت به عزايت بنشيند، آيا كسى را مى‏شناسى با على مبارزه كرده باشد و كشته نشده باشد؟ اما اين كه گفتى او بخيل است، به خدا سوگند، اگر على دو خانه داشته باشد يكى از طلا و ديگرى از كاه، زودتر از آن كه كاه را بدهد طلا را مى‏دهد(اول از همه  تمامی طلاها را میان فقرا تقسیم و انفاق می فرماید)

مرد ثقفى با شنيدن اين سخنان گفت: معاويه، اينها را مى‏دانى و با او
مى‏جنگى؟

معاويه گفت: با او به خاطر خون عثمان مى‏جنگم، و براى خلافت، زيرا هر كس كه اين انگشتر را در دست خود كند، طينتش مقبول مى‏افتد، به خانواده‏اش مى‏خوراند و براى آنان پس‏انداز مى‏كند.

مرد ثقفى خنده‏اى كرد و از آن جا نزد امیرالمومنین امام علی علیه السلام آمد و به وى پيوست و به حضرت عرض کرد:

امير المؤمنين، به خاطر گناهى كه كردم دستم را بگير و مرا ببخش، نه به دنيا رسيدم و نه به آخرت.

امیرالمومنین على علیه السلام خنديد و فرمود: كار آخرت را در رأس كارهايت قرار ده. خداوند بندگانش را در حالى قبض روح کند كه يا مشغول كار دنيا هستند و يا در كار آخرت.(در واقع امیرالمومنین علیه السلام ، عبد الله بن ابى محجن ثقفى را که به دشمنش معاویه لع پیوسته بود و بدگویی حضرت راهم کرده بود، بخشید و عذر او را پذیرفت و او را از خود نراند)

📚 الإمامة والسياسة ،ج۱ ،ص۱۳۵

🔹 يقول الأحنف بن قيس: دخلت على معاوية فقدم إلى الحار والبارد والحلو والحامض مما كثر تعجبي منه. ثم قدم لونا لم أعرف ما هو. فقلت ما هذا؟ قال: هذا مصارين البط محشوة بالمخ قد قلى بدهن الفستق. وذر عليه بالطبرزد! فبكيت. فقال ما يبكيك؟ قلت: ذكرت عليا...

🔸 احنف بن قیس می‏گوید:
روزی به دربار معاویه رفتم، وقت نهار آن قدر طعام گرم، سرد، ترش و شیرین پیش من آوردند که تعجّب کردم.(سفره ی معاویه لع مملو از غذاهای متنوع و اشرافی بود)

آنگاه طعام دیگری آوردند که آنرا نشناختم.
پرسیدم: این چه طعامی است؟
معاویه لع جواب داد:
این طعام از روده‏ های مرغابی تهیّه شده، آنرا با مغز گوسفند آمیخته و با روغن پسته سرخ کرده و شکر نِیشکر در آن ریخته‏ اند.

احنف بن قیس می‏گوید:
در اینجا بی اختیار گریه‏ ام گرفت و گریستم.

معاویه با شگفتی پرسید:
علّت گریه‏ ات چیست؟

گفتم: به یاد علی بن ابیطالب‏ افتادم، روزی در خانه او بودم، وقت طعام رسید.
فرمود: میهمان من باش.

آنگاه سفره‏ای مُهر و مُوم شده آوردند.
گفتم: در این سفره چیست؟
فرمود: آرد جو «سویق شعیر»

به حضرت گفتم: آیا می‏ترسید از آن بردارند یا نمی‏ خواهید کسی از آن بخورد؟

(امیرالمومنین) علی علیه السلام خندید وفرمود: نه، هیچ کدام از اینها نیست، بلکه می‏ترسم حسن و حسین‏ علیهما السلام بر آن روغن حیوانی یا روغن زیتون بریزند.

گفتم: یا امیرالمؤمنین مگر این کار حرام است؟
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:
نه، بلکه بر امامان حق لازم است در طعام مانند مردمان فقیر باشند تا فقر باعث طغیان و شرمساری فقرا نگردد

هر وقت فقر به آنها فشار آورد بگویند: بر ما چه باک، سفره امیرالمؤمنین نیز مانند ماست.


معاویه گفت: ای احنف مردی را یاد کردی که فضیلت او قابل انکار نیست.

📚 ینابیع المودة ص ۱۷۲
📚 اصل الشیعه و اصولها ص ۶۵

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

#سیره_حکومت_معصومین

┄┉┉┄┉┉❈»★»❈┉┉┄┉┉┄
🔰کانال حکومت علوی
@hokomat_alavi110
بسم الله الرحمن الرحیم

#خلق_علوی

🔻 حلم و بزرگواری و گذشت حضرت امام حسن بن علی صلوات الله علیهما در برابر دشمنان

#حلم_حسنی

🔸 ( ومن حلمه عليه السلام ) ما روى المبرد وابن عائشة ان شاميا رآه راكبا فجعل يلعنه والحسن لا يرد ، فلما فرغ أقبل الحسن عليه وضحك وقال : أيها الشيخ أظنك غريبا ولعلك شبهت فلو استعتبتنا أعتبناك ولو سألتنا أعطيناك ولو استرشدتنا أرشدناك ولو استحملتنا حملناك وإن كنت جائعا أشبعناك وإن كنت عريانا كسوناك وإن كنت محتاجا أغنياك وإن كنت طريدا آوبناك وإن كان لك حاجة قضيناها لك فلو حركت رحلك الينا وكن ضيفنا إلى وقت ارتحالك كان أعود عليك لان لنا موضعا رحبا وجاها عريضا ومالا كبيرا ، فلما سمع الرجل كلامه بكى ثم قال : أشهد انك خليفة الله في أرضه الله أعلم حيث يجعل رسالانه وكنت أنت وأبوك أبغض خلق الله إلي والآن أنت أحب خلق الله إلي ، وحول رحله إليه وكان ضيفه إلى أن ارتحل وصار معتقدا لمحبتهم .

🔹پیر مردی شامی امام حسن علیه السلام را دید در حالی که آن حضرت سوار بر مَرکب بودند. مرد شامی شروع به ناسزا گفتن نمود، حضرت سکوت کرده و پاسخ او را ندادند. وقتی فارغ شد،حضرت به او سلام نموده و لبخندی زدند و فرمودند:
«ای پیرمرد! به گمانم غریبی! گویا دچار اشتباهی شده‌ای! اگر از ما رضایت و حلالیت بطلبی تو را عفو و اگر چیزی بخواهی عطایت می‌کنیم! اگر طالب رشد و هدایت باشی ارشادت می‌کنیم، اگر مرکبی بخواهی آن را به تو می‌بخشیم، اگر گرسنه هستی غذایت می‌دهیم، اگر برهنه باشی تو را می‌پوشانیم، اگر حاجت‌مندی حاجتت را روا می‌سازیم، اگر از وطن رانده شده باشی پناهت می‌دهیم، اگر نیازی داشته باشی نیازت را برآورده می‌سازیم، بهتر است وسایلت را به خانه‌ی ما بیاوری و تا پایان سفرت با ما زندگی کنی، زیرا وسیع است و آسایش در آن فراهم می‌باشد»
وقتی پیرمرد کلام امام را که شنید گریست و گفت:
شهادت می‌دهم تو خلیفۀ خدا بر زمین هستی و حقیقتاً خداوند بهتر می‌داند رسالت خود را در کدام خاندان قرار دهد. تو و پدرت مبغوض‌ترین خلق خدا در نزد من بودید، اما از این پس کسی را بیشتر از شما دوست ندارم و اسبابش را به منزل امام برد و تا در مدینه بود مهمان ایشان بود و از محبین شد.

📚 مناقب آل أبي طالب - ط المكتبة الحيدرية ،ج۳ ،ص۱۸۴

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

#سیره_معصومین

┄┉┉┄┉┉❈»★»❈┉┉┄┉┉┄
🔰کانال حکومت علوی
@hokomat_alavi110
بسم الله الرحمن الرحیم

#حکومت_علوی

🔻نهی از تملق افراد و حاکمان

#سیره_حکومت_ائمه_اطهار

🔻 برخورد قاطع امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام با تملق

#حق_مردم_بر_والی_و_حاکم

🔻 آزادی بیان در حکومت امیرالمومنین علیه السلام(۲)

🔹 در خطبه ای پس از صفین امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام در مورد حقوق متقابل امام و مردم روایت شده، آمده است که پس از درخواست همکاری مردم در مسیر حق، فردی از میان مردم برخاست و پاسخ داد:

شما امیر ما هستی و ما رعیّتت؛ با تو بود که خداوند عزّوجلّ ما را از ذلّت بیرون کرده و با عزّت توست که زنجیر [بیچارگی] را از گردن ما گشوده است. پس هرچه می خواهی اختیار نموده و دستور بده، که تو گوینده ای راست و فرمانروایی مسلّط هستی، و در هیچ کار سرپیچی از دستورت را روا نمی دانیم و هیچ علمی را با علمت همسان نمی سازیم.

سپس امیرالمؤمنین مولانا علی علیه‌السلام فرمود:

«هرگاه کسی عظمت خداوند در قلبش جای گرفت، هر آنچه غیر خدا در نظرش کوچک خواهد آمد...
و به درستیکه از پست ترین حالات حاکمان اینست که در مورد آنان تصور تکبر و فخر فروشی شود و من خوش نمی دارم که شما گمان کنید مدح و ثناء شنیدن را دوست دارم و به حمد الهی چنین نیستم...
پس مرا با ستایش های زیبا، مدح نکنید تا از مسئولیت حقوق و وظایفی که بر گردنم هست و هنوز انجام آن تمام نشده، خارج شوم...

و با من آنگونه که با جبّاران و متکبران صحبت می شود، سخن مگویید و همچون ملاحظه کردن از تندخویان، با من ملاحظه ای نداشته باشید و با تعارف و تظاهر با من رفتار نکنید و به من گمان نبرید که اگر حقّی به من گفته شود بر من سنگین خواهد آمد
،...پس هیچ گفتار حقّ و مشورت راستینی را از من دریغ مدارید ، چه اینکه من هم تا خداوند کفایتم نکند به خودی خود ممکنست گرفتار خطا شوم (اشاره به این نکته که وجود مقدس و مطهر حضرت امیرالمومنین مستقل از امر و اراده و موهبت های الهی نیست) ؛ پس همگی ما تنها بندگانی مملوک خداوند هستیم و او مالك و صاحب آن چيزهايى از ماست كه ما مالك آن نيستيم،و اوست كه ما را از آن نادانى كه گرفتار آن بوديم به سوى آنچه به سود ما بود ره نمود و گمراهى ما را به هدايت مبدّل كرد و پس از نابينايى به ما بصيرت ارمغان كرد... در ادامه امير المؤمنين علی عليه السّلام در پاسخ فرمود:و من شما را در پيشگاه خداوند بر خويشتن گواه مى‌گيرم،زيرا مى‌دانيد كه من عهده‌دار امور شما شده‌ام و بزودى موقف قيامت من و شما را در برابر خداوند گرد آورد و از وضعى كه اكنون در آن هستيم بازپرسى شويم و آن جاست كه بعضى از ما بر يك ديگر گواهى دهيم، پس امروز آن گونه گواهى ندهيد كه فرداى قيامت بر خلاف آن گواهى دهيد،زيرا هيچ امرى بر خداى عزّ و جلّ‌ پنهان نماند و چيزى در پيشگاه او روا نيست جز خيرخواهى صميمانه و حقیقی در هر كارى...».

📚 روضه کافی ج ۸ ، ص ۳۵۵
📚 نهج البلاغه خطبه ۲۰۷

🔸 شعيب بن واقد از حسين بن زيد نقل كرده كه امام صادق عليه السّلام از پدران بزرگوارش از اميرمؤمنان مولانا على بن أبى طالب عليهم السّلام نقل كرده كه  فرمود : رسول الله صلی الله علیه و آله نهى فرمود از مدّاح اين و آن شدن ( تملق و چاپلوسی) و فرمود: به روى اين متملقین خاك بپاشيد (يعنى صله بايشان ندهيد و اجرشان بى‌بهره ماندن است ) و رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله فرمود: هر كس وكيل مدافع ستمكارى شود و يا ستمكارى را در ستم يارى كند آنگاه كه فرشتۀ مرگ بر بالين او سايه گسترد به او گويد: مژده باد ترا به لعنت و نفرين خدا و آتش دوزخ و آن بسيار بد سرانجامى براى او خواهد بود و فرمود: هر كس حاكم ستمكارى را بستايد و نزد او خود را كوچك كند و فروتنى نمايد به اميد بهره‌اى كه از وى بدو رسد او همدم همان حاكم ستمكار است در آتش و آن حضرت صلّى اللّٰه عليه و آله فرمود: خداوند عزّ و جلّ‌ فرموده:« وَ لاٰ تَرْكَنُوا إِلَى اَلَّذِينَ‌ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ‌ اَلنّٰارُ »به ظالمان و ستمكاران خود را نزديك نكنيد و بر ايشان اعتماد ننمائيد كه آتش آنها شما را نيز خواهد گرفت)[سوره هود ایه 113] و فرمود: هر كس از حاكم جائر پُست و مقامی را در جور بپذيرد وى با هامان( وزیر فرعون) در جهنم همدم خواهد بود.

📚 من لا یحضره الفقیه ، ج ۴ ، ص ۱۱

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

┄┉┉┄┉┉❈»★»❈┉┉┄┉┉┄
🔰کانال حکومت علوی
@hokomat_alavi110
حکومت علوی
بسم الله الرحمن الرحیم #حکومت_علوی 🔻نهی از تملق افراد و حاکمان #سیره_حکومت_ائمه_اطهار 🔻 برخورد قاطع امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام با تملق #حق_مردم_بر_والی_و_حاکم 🔻 آزادی بیان در حکومت امیرالمومنین علیه السلام(۲) 🔹 در خطبه ای پس از صفین امیرالمؤمنین…
🔻 پ.ن:

همان طور که مشخص است حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام بر خلاف حاکمان اموی و خلفای سقیفه و... با مهربانی و عطوفت و لطف و مدارا با مردم برخورد می فرمودند و به ایشان اجازه می‌دادند که به راحتی حرف شان را بزنند‌ و درخواست شان را مطرح کنند بدون هیچ واهمه و ترسی و در زمان حکومت امیرالمومنین حجابی بین حاکم و مردم نبود و دغدغه ی حضرت حل مشکلات و مسائل مردم بود. اما توضیحی پیرامون بخشی از این روایت شریفه که مورد کج فهمی وهابیون قرار‌گرفته شده و ان را به عدم عصمت امیرالمومنین تعبیر می کنند! اول اینکه عصمت اهل بیت علیهم السلام در روایات مختلف و متعدد از زبان مبارک خود امیرالمومنین امده است بطور مثال

سليم بن قيس هلالى از امير المؤمنين (عليه السلام) نقل كرده است كه آن حضرت فرمود:
👈به درستى كه خداى تبارك و تعالى‏ ما را پاكيزه و معصوم گردانيد👉 و ما را گواه بر خلق خود و حجت در زمين قرار داد ، ما را با قرآن و قرآن را با ما قرار داد ، نه ما از قرآن جدا شويم و نه او از ما جدا مى‌شود.

📗 الكافي ، ج ١ ، ص ١٩١

در اخذ اعتقادات می بایست تمام دین اعم از ایات و سنت و روایات را باهم در نظر می گیرند نه اینکه مصداق یومن ببعض و یکفر ببعض باشند.
امير المؤمنين در خطبه مذکور فرموده اند :
فإني لست في نفسي بفوق أن أخطئ

ولی چرا دنباله اش را نمیخوانند؟! دنباله اش حضرت می فرمایند :
👈 إلا أن يكفي الله من نفسي👉

لذا امیرالمومنین تصور استقلالی را نفی فرمودند نه عصمت را ! یعنی اینکه تصور شود وجود مقدس ائمه و کرامات ایشان مستقل از امر و اذن و لطف خداست را رد فرمودند

ملا محمد صالح مازندراني  در شرح این خطبه مي‌گوید :

...امير المؤمنين علیه السلام با گفتن «و لا آمن ذلك من فعلي إلا أن يكفي الله من نفسي ما هو أملك به مني» عصمت خودشان را به خداوند نسبت میدهد

📚 شرح أصول الكافي ،ج ۱۲ ، ص ۵۰۹

┄┉┉┄┉┉❈»★»❈┉┉┄┉┉┄
🔰کانال حکومت علوی
@hokomat_alavi110
🔻 فهرست مطالبی که تاکنون در کانال قرار داده شده است:

🔸 عدالت مایه قوام و پایدارى مردم است و ستم و ظلم، موجب هلاکت ملت است

🔹 حاکم اگر هدیه گیرد خائن و اگر رشوه گیرد مشرک است

🔸 فرق میان حکومت علوی و حکومت اموی

🔹 عمر اینگونه به ما سهم نمیداد!

🔸 آخرین منبر رسول الله/حق مردم بر والی و حاکم (۱)

🔹 اهمیت عدالت و نرمش و نرم خویی با مردم در کلام پیامبر/حق مردم بر والی و حاکم(۲)

🔸 حاکم جامعه در مقابل وضع حکمرانیش در پیشگاه خدا مسئول است / حق مردم بر والی و حاکم (۳)

🔹 مردم بر دین امرا و حاکمانشان هستند!

🔸 حاکم جامعه شریک در افعالی است که از عواملش سر می زند / مدارا با مردم سیره ی امیرالمومنین و کارگزاران علوی

🔹 آزادی بیان در حکومت امیرالمومنین (۱) / علی بن ابی طالب جرات بر سلطان را به شما چشانده است!

🔸 عدم وجود تبعیض در حکومت امیرالمومنین

🔹 قاطعیت امیرالمومنین در احقاق حق و حمایت از مظلوم و مقابله با افراطی گری

🔸 دوستان را کجا کنی محروم تو که با دشمن این نظر داری

🔹 خلیفه ای که به باربر ها در حمل بار کمک میکرد

🔸 افزایش دارایی مردم و فقر زادیی و حل اختلافات و تعلیم آنها از وظایف حاکم است/ حقوق مردم بر والی و حاکم (۴)

🔹 تبلیغ صحیح دین و دیندار ساختن مردم با اجبار و کراهت محقق نخواهد شد و مورد رضایت خدا و رسولش نیست

🔸 زهد امیرالمومنین/ خلیفه ای که شیر ترش و نان خشک میل می فرمود (۱)

🔹 عنایت ویژه و دفاع امیرالمومنین از ایرانیان

🔸 زهد امیرالمومنین/ خلیفه ای که شیر ترش و نان خشک میل می فرمود(۲)

🔹 شایسته سالاری در اسلام و در خلق و کلام نبوی

🔸 سفارشات و نامه های پیامبر به کارگزاران حکومت اسلامی (۱) / صیانت و حفاظت از بیت المال و حقوق مردم و مدارا و رفتار نیکو و نرم خویی با مردم از نکات اصلی که رسول الله به آنها متذکر شدند

🔹 رحم و بخشش امیرالمومنین در مقابل مخالفانش / دوست و دشمن جملگی مدح تو گویند/ زهد و ساده زیستی امیرالمومنین از زبان دشمنانش

🔸 حلم و بزرگواری و بخشش امام حسن علیه السلام در مقابل مخالفین

🔹 نهی از تملق حاکمان/ آزادی بیان در حکومت امیرالمومنین(۲)

ضمیمه به پست نهی از تملق حاکمان

🔸 آزادی بیان در حکومت امیرالمومنین (۳) / نحوه برخورد حضرت با مخالفین

🔹 عدالت اقتصادی / حکومت نبوی

🔸 رسیدگی قاطعانه حضرت به وضعیت رفاه و معیشت مردم / زهد امیرالمومنین

🔹 پاسخ به شبهات کشتار شهر اصطخر

🔸 شدت توجه امیرالمومنین در حفاظت و صیانت از بیت المال

🔹 رحم و مدارا و مرحمت امیرالمومنین نسبت به قاتل خود (۱)

🔸 لطف و مرحمت امیرالمومنین نسبت به قاتل خود (۲)

🔹 عدم قصاص پیش از وقوع جنایت در حکومت علوی

🔸 من احب علیا ، سمی فی السماوات و الارض اسیر الله

🔹 آزادی بیان در حکومت امیرالمومنین(۴) / نحوه برخورد حضرت با مخالفین

🔸 سیره حکومت ما به نرم خوئی و دلجویی و وقار و خوش اخلاقی و ورع و کوشش است

🔹 یا علی تو مهربان ترین نسبت به مردم هستی / لطف و مرحمت امیرالمومنین نسبت به قاتل خود (۳)

🔸 عدم وجود تبعیض در حکومت امیرالمومنین(۲) / قاطعیت امیرالمومنین در صیانت و حفاظت از بیت المال (۲)

🔹 شدت توجه حضرت به نصب کارگزاران صالح و عزل کارگزاران خائن و ظالم و طماع در حکومت علوی

┄┉┉┄┉┉❈»★»❈┉┉┄┉┉┄
🔰کانال حکومت علوی
@hokomat_alavi110
حکومت علوی pinned «🔻 فهرست مطالبی که تاکنون در کانال قرار داده شده است: 🔸 عدالت مایه قوام و پایدارى مردم است و ستم و ظلم، موجب هلاکت ملت است 🔹 حاکم اگر هدیه گیرد خائن و اگر رشوه گیرد مشرک است 🔸 فرق میان حکومت علوی و حکومت اموی 🔹 عمر اینگونه به ما سهم نمیداد! 🔸 آخرین منبر…»
بسم الله الرحمن الرحیم

🔻آزادی بیان در حکومت امیرالمومنین (۳)

#حکومت_علوی

🔻نحوه برخورد امیرالمومنین با مخالفان

#سیره_حکومت_ائمه_اطهار

🔸 وَ اجْعَلْ لِذَوِى الْحاجاتِ مِنْكَ قِسْماً تُفَرِّغُ لَهُمْ فيهِ شَخْصَكَ، وَ تَجْلِسُ لَهُمْ مَجْلِساً عامّاً، فَتَتَواضَعُ فيهِ لِلّهِ الَّذى خَلَقَكَ، وَ تُقْعِدُ عَنْهُمْ جُنْدَكَ وَ مِنْ اَحْراسِكَ وَ شُرَطِكَ، حَتّى يُكَلِّمَكَ مُتَكَلِّمُهُمْ غَيْرَ مُتَتَعْتِع، فَاِنّى سَمِعْتُ رَسُولَ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ فى غَيْرِ مَوطِن: «لَنْ تُقَدَّسَ اُمَّةٌ لايُؤْخَذُلِلضَّعيفِ فيها حَقُّهُ مِنَ الْقَوِىِّ غَيْرَ مُتَتَعْتِع»

🔹 امیرالمومنین علیه السلام به جناب مالک اشتر فرمودند:
پس بخشی از وقت خود را به کسانی اختصاص ده که به تو نیاز دارند، تا شخصا به امور آنان رسیدگی کنی و در مجلس عمومی با آنان بنشین و در برابر خدایی که تو را آفریده فروتن باش؛ و سربازان و یاران و نگهبانان خود را از سر راهشان دور کن تا سخنگوی آنان بدون اضطراب در سخن گفتن با تو گفتگو کند؛ من از رسول خدا بارها شنیدم که می‌فرمود: «ملتی که حق ناتوانان را از زورمندان، بی اضطراب و بهانه‌ای باز نستاند، رستگار نخواهد شد.»

📚 نهج البلاغه بخشی از نامه ۵۳

🔸 نقل است روزی حضرت در میان اصحاب هنگام سخنرانی بود که ناگاه مردی از خوارج حضرت را ناسزا گفت و گفت: خدایش بکشد ببین عجب فقیه است این مرد کافر( العیاذبالله)!
در این هنگام اصحاب آن حضرت خواستند او را بکُشند! اما حضرت مانع آنها شد و فرمود: آرام باشید(او را مهلت دهید و نکشید ) سزای دشنام پاسخ مشابه آنست یا بخشیدن از‌گناهش !

📚حکمت ۴۲۰ نهج البلاغه

🔹 ابن هلال ثقفی روایت میکند : خریت بن راشد ناجی، بعد از جنگ صفین به همراه جمعی از یارانش، نزد امیر المومنین علیه السلام آمد و گفت:
به خدا قسم دیگر از فرمان تو اطاعت نمی‌کنم و پشت سرت نماز نمی‌خوانم و فردا از [بیعت] تو جدا می‌شوم. آنگاه رفت... فردای آن روز عبد الله بن قعین ازدی به امیر المومنین علیه السلام گفت: من به منزل خریت بن راشد رفتم و دیدم که او همان حرف‌ها را بر ضد شما به اطرافیانش می‌زند.! آیا با او برخورد نمی‌کنید؟ امیر المومنین علیه السلام فرمودند: او را رها کن؛ اگر حق را پذیرفت و به سوی من بازگشت، از او می‌پذیرم. عبد الله گفت: ای امیر المومنین چرا اکنون او را نمی‌گیرید و او را زندانی نمی‌کنید؟ امیر المومنین علیه السلام پاسخ دادند: اگر ما با هر کسی که مورد اتهام است چنین کنیم، زندان‌ها از آن‌ها پر می‌شود و من نمی‌خواهم کسی را بگیرم و زندانی و مجازات کنم، پیش از آنکه آنان مخالفت آشکار با من کنند و برای جنگیدن سپاه تشکیل دهند

📚الغارات ، ج۱ ، ص ۳۳۲- ۳۳۵

🔸 پس از پیروزی امیرالمؤمنین علیه السلام در جنگ جمل و بازگشتشان به کوفه ،  خطبه ای بیان فرمودند  در قسمتی از این خطبه حضرت  به نکوهش افرادی که موجب سستی و انحراف  از یاری کردن امیرالمومنین شده بودند پرداختند

در این هنگام یکی از سپاهیان امیرالمؤمنین علیه السلام، مالک بن حبیب، برخاست و گفت:
به خدا سوگند که کناره گرفتن و بدگویی با این افراد را کم می‌بینم، به خدا قسم اگر به ما دستور دهی آنان را خواهیم کشت!

امیر مؤمنان علی  علیه السلام در پاسخ فرمودند:
ای مالک ، از منتهای امر گذشتی و از حد تجاوز کردی و مبالغه کردی!( دچار افراط و تندروی شدی)

مالک بن حبیب در پاسخ این بیت شعر را خواند:
لبعض الغشم أبلغ فی الأمور    تنوبک من مهادنة الأعادی
یعنی: به راستی که در مشکلات فرا رویت، مقداری ستم راهگشا تر است تا نرمخویی با دشمنان

امیرالمومنین علی علیه السلام در پاسخ فرمود:
خداوند چنین حکم نفرموده ای مالک! خداوند متعال می‌فرماید: (النفس بالنفس) [یعنی کشتن فرد تنها در صورتی است که مرتکب قتلی شده باشد] پس دیگر قدری ستم کردن چه معنی دارد؟! و می‌فرماید: (وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كانَ مَنْصُورا) ( که مقصود فرمایش حضرت فلا یسرف فی القتل است، یعنی نباید زیاده روی و افراط نمود و به ناحق خونی را ریخت)

📚 امالی شیخ مفید ، ص ۱۲۸

لازم به ذکر است که امیرالمومنین علی علیه السلام تا زمانی که مخالفین مرتکب خشونت نشده و برای جنگ شمشیر بدست نمی گرفتند حضرت نیز با ایشان نمی جنگیدند و به صرف مخالفت هیچگاه مخالفین را محبوس و از حقوق شان محروم نمی فرمودند و به گواهی تاریخ در جنگ ها هم حتی هیچگاه امیرالمومنین آغازگر جنگ نبودند چنانچه در جای جای نهج البلاغه سفارش حضرت به اصحاب شان در مورد عدم شروع جنگ به چشم میخورد و در برخورد با مخالفان بسیار مدارا می فرمودند

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

┄┉┉┄┉┉❈»★»❈┉┉┄┉┉┄
🔰کانال حکومت علوی
@hokomat_alavi110
بسم الله الرحمن الرحیم

🔻عدالت اقتصادی

#حکومت_نبوی

🔻بخش‌اول

#حکومت_علوی

🔸 اجرای عدالت اقتصادی از وظایف حکومت اسلامی در قبال شهروندان جامعه و بخشی از حقوق و مطالبات مردم از حاکمیت به شمار میرود رسول خدا برای این که تبعیضهای جامعه عرب را بر هم زند و جامعه ای یکپارچه را بر مبنای عدالت و مساوات تشکیل دهد برای اجرای عدالت تلاش کرد؛ زیرا عدالت مایۀ اصلاح جامعه و ضامن بقا و استمرار حکومت است از این رو خداوند متعال انسان را امر به اجرای عدالت میفرماید:

«خداوند به اجرای عدالت و نیکوکاری فرمان میدهد»

📚سوره نحل ، آیه ۹۰

🔹 اقتصاد در سیره پیامبر‌‌ با تکیه بر این منظور و ایجاد ضوابط مالی و اجرای آن، موضوعی اساسی بود؛ زیرا برقراری عدالت اقتصادی در جامعه شرایط متعادل و هم سطحی برای افراد و جامعه مهیا میکرد و جامعه ای همسو و متحد شکل میداد و از اختلاف طبقاتی که در دوره جاهلیت رواج داشت، جلوگیری میکرد و جامعه ای آرمانی و الهی بر مبنای برابری و مساوات به وجود می آورد رسول خدا نیز ضمن تأکید بر این مهم میفرماید:

«خوارترین مردم نزد خدا کسی است که به سرپرستی مسلمانان دست یابد و در میان ایشان عدالت را اجرا نکند»

📚 بحارالانوار ، ج ۷۵‌، ص ۳۲۵

🔸 ترویج کسب حلال و انفاق مال در راه خدا نیز از راههایی است که پیامبر برای اجرای عدالت و کمتر شدن فاصله فقیر و غنی به آن سفارش میکردند. ایشان در تشویق کسب روزی حلال و اتفاق در راه خدا می فرماید:

«خوشا به حال مؤمنی که مال را بدون معصیت به دست آورد، و آن را بدون معصیت خرج کند و به مستمندان بدهد و از معاشرت با خودپسندان و فخرفروشان و دنیا دوستان خودداری کند.»

🔹 پیامبر یکی از مبناهای مهم خویش را در مسائل ،اقتصادی، مبارزه با ثروت اندوزی و سوء استفاده از ثروت قرار دادند؛ زیرا یکی از عوامل اصلی فساد جامعه این موضوع است ایشان دربارۀ بیزاری خویش از دنیاطلبان به ابن مسعود می فرماید:

« ای پسر مسعود! بدن هایشان شکم هایشان سیر نمی شود و دل هایشان خشوع پیدا نمیکند. مدعی آن اند که بر دین و سنت و روش و شریعت من اند لیکن از من بیزارند و من از آنان بیزارم.»

🔸 پیامبر اکرم نسبت به بیت المال اهتمام ویژه ای داشتند و اصحاب خویش را از دست درازی و تعرض بر بیت المال برحذر میداشتند و با خاطیان برخورد میکردند و آنان را مورد سرزنش و توبیخ قرار میدادند. نقل شده است که در جنگ خیبر شخصی را به عنوان شهیدی از شهیدان جنگ خیبر معرفی کردند.
رسول خدا فرمود:

«نه این چنان نیست! من او را در آتش دیدم ، در عبا ردایی که با خیانت ربوده بود.»

🔹 همچنین نسبت به حفظ و نگهبانی از بیت المال تأکید فراوانی داشت. برای همین از باب سرزنش و اکراه از خیانت در بیت المال می فرماید:

«پنج کس اند که من و هر پیامبر مستجاب الدعوه ای آنها را لعنت کرده ایم ... ( یک گروه از آنها) کسی است که اموال عمومی را به خود منحصر سازد و آن را برای خویش حلال بشمارد.»

🔸 پیامبر چیزی از اموال عمومی و بیت المال مسلمین را نزد خود نگه نمیداشت و آن را در سریع ترین زمان بین افراد تقسیم میکرد بعد از جنگ بدر دستور داد تا عبد الله بن کعب غنائم را به طور مساوی بین اصحاب تقسیم کنند. شیوه ایشان حتی در انفاق به فقرا نیز همین گونه بود؛ گفته اند:

«رسول خدا بخشنده ترین مردم بود هرگز شبی نمیگذشت که درهم و دیناری نزد او بماند و اگر چیزی زیاد می آمد و تا شب کسی را نمی یافت که به او ببخشد به خانه نمیرفت تا آن را به مستحقش برساند.»

🔹 عدالت در توزیع بیت المال از ویژگی های رسول خدا بود. ایشان با عدل و انصاف به همه افراد جامعه یکسان سهم میداد و در تقسیم غنائم امتیازی برای کسی قائل نمیشد اشراف زادگی و بردگی، حسب و نسب قبیله ای با وجود سبقت و سابقه در اسلام، رنگ یا نژاد، عاملی برای ایجاد تبعیض و تفاوت بین مردم در توزیع و تقسیم بیت المال به شمار نمی آمد. پیامبر دیدگاه های طبقاتی و نژادی دوره جاهلیت را کنار زد و همه مسلمانان را در صف واحد و متحد اسلامی بر مبنای انسانی و ارزش فطری در کنار هم قرار داد.

در جنگ بدر هنگام تقسیم غنائم، سعد بن ابی وقاص به پیامبر اعتراض کرد و گفت:

«آیا مرا که از اشراف و بزرگان قبیله بنی زهره ام با این آبکش و باغبانهای
یثرب یکسان میبینی؟!
پیامبر اکرم ناراحت شد و فرمود:
هدف من از این جنگ حمایت از بیچارگان در برابر زورمندان است، من برای این مبعوث شدم که تمام تبعیضات و امتیازها را ریشه کن کنم و تساوی در برابر حقوق را در میان مردم جایگزین کنم.»
🔻بخش دوم

🔸‌ اعراب در گذشته بخشی از زمین و مرتع را بدون این که احیا و آباد کنند، در فرق خود قرار می دادند. پیامبر مانع از این کار شد و آن را در اختیار همه افراد جامعه قرار داد و فرمود:

«هیچ چراگاهی نیست مگر برای خداوند و رسولش»

🔹 ایشان با این شیوه دست زمین خواران را از حریم انفال و اموال عمومی جامعه اسلامی کوتاه کرد تا افراد فقیر جامعه که پشتوانه اقتصادی، نداشتند بتوانند از فرصتهای برابر استفاده کنند و فاصله فقیر و غنی از بین برود.
یکی دیگر از وظایف حکومت اسلامی که در سیره نبوی تأکید زیادی بر آن شده بازستاندن حق افراد ضعیف و ناتوان جامعه از توانگران و ثروتمندان است. قضاوت در حکومت اسلامی باید بر اساس کرامت انسانی افراد باشد و مفاهیمی مانند فقر و غنا در محکمه قاضی هیچ جایگاهی ندارد پیامبر اکرم اما می فرماید:

«کسی که مسئولیت قضاوت میان مسلمانان را پذیرفت باید در نگاه و جایگاه نشستن و اشاره میان آنان مساوات را رعایت کند و نباید صدای خود را بر يك طرف نزاع بلندتر از دیگری کند.»

🔸 حکومت اسلامی افزون بر این که موظف به برقراری عدالت در جامعه است، می بایست در مقابل ظلم و بی عدالتی که توانگران و صاحبان قدرت صورت میدهند، اقامه عدل و از حقوق مستضعفان و کسانی که مورد ستم واقع شده اند دفاع کند. چنان که پیامبر اکرم می فرماید:

«هرگز امتی را پاك از گناه نخوانند که در آن امت، بی آنکه بترسند و در گفتار درمانند، حق ناتوان را از توانا نستانند.»

📚 کتاب حکومت علوی و بحران اشرافی گری، محمد علی مقدم، فصل ۱ احیای سیره نبوی ، صفحات ۱۵ - ۱۸

🔻پینوشت:

۱.حرانی، ۱۳۹۴: ۲۵ .
۲.طبرسی، ۱۴۱۲: ۵۲۸-۵۲۶
۳.دارمی، ۱۳۹۸، ج ۲: ۲۳۰
۴.کلینی رازی، ۱۳۶۵، ج۳: ۴۰۰
۵.طبری، ۱۳۷۵،ج ۳: ۹۷۶
۶.واقدی، ۱۳۶۹: ۱۲۰
۷.طباطبایی، ۱۳۷۸؛۳۷ 
۸.سبحانی، ۱۳۶۷، ج ۱، ۴۹۹
۹. شیبانی، ۱۴۱۹، ج ۴: ۳۸
۱۰.حر عاملی، ۱۴۰۲، ج ۲۱۷:۲۷
۱۱.سیدرضی، ۱۳۷۸، نامه ۵۳: ۳۳۶ (این روایت در متن نامه امام علی به مالک اشتر از رسول خدا نقل شده است)

#سیره_حکومت_معصومین

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

┄┉┉┄┉┉❈»★»❈┉┉┄┉┉┄
🔰کانال حکومت علوی
@hokomat_alavi110
بسم الله الرحمن الرحیم

#حکومت_علوی

🔻رسیدگی قاطعانه به وضعیت رفاه و معیشت مردم از ویژگی های اصلی حکومت امیرالمومنین مولانا و سیدنا علی علیه السلام

#سیره_حکومت_ائمه_اطهار

🔻زهد و ساده زیستی امیرالمومنین

#زهد_امیرالمومنین

امیرالمومنین مولا علی علیه السلام در مورد وضع معیشت مردم در دوران خلافت خود فرمود :

🔸 ما أصْبَحَ بِاْلکُوفَةِ أحَدٌ الاّ ناعِماً، إنَّ أدْناهُمْ مَنْزِلَةً لَیَأکُلُ مِنَ البُرِّ وَ یَجْلِسُ فی الظِّلِّ وَ یَشْرَبَ مِنْ ماءِ الفُراتِ

🔹 در کوفه کسی نمانده جز آن که از رفاه و نعمت برخوردار است؛
  چونکه پایین ترین سطح از آنها (یعنی فقیرترین افراد جامعه) اکنون نان گندم می خورند ( که در آن زمان گندم با ارزش تر از جو و مخصوص ثروتمندان بوده است) و سرپناه و خانه مناسب دارند و از آب سالم فرات می نوشند
.

📚 مناقب آل أبي طالب  ابن شهرآشوب ، ج۱  ،ص ۳۶۸

🔸 حَدَّثَنَا أَبِي رَحِمَهُ اَللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ اَلْبَاقِرِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ: وَ اَللَّهِ إِنْ كَانَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لَيَأْكُلُ أَكْلَ اَلْعَبْدِ وَ يَجْلِسُ جِلْسَةَ اَلْعَبْدِ وَ إِنْ كَانَ لَيَشْتَرِي اَلْقَمِيصَيْنِ اَلسُّنْبُلاَنِيَّيْنِ فَيُخَيِّرُ غُلاَمَهُ خَيْرَهُمَا ثُمَّ يَلْبَسُ اَلْآخَرَ فَإِذَا جَازَ أَصَابِعَهُ قَطَعَهُ وَ إِذَا جَازَ كَعْبَهُ حَذَفَهُ وَ لَقَدْ وَلِيَ خَمْسَ سِنِينَ مَا وَضَعَ آجُرَّةً عَلَى آجُرَّةٍ وَ لاَ لَبِنَةً عَلَى لَبِنَةٍ وَ لاَ أَقْطَعَ قَطِيعاً وَ لاَ أَوْرَثَ بَيْضَاءَ وَ لاَ حَمْرَاءَ وَ إِنْ كَانَ لَيُطْعِمُ اَلنَّاسَ خُبْزَ اَلْبُرِّ وَ اَللَّحْمِ وَ يَنْصَرِفُ إِلَى مَنْزِلِهِ وَ يَأْكُلُ خُبْزَ اَلشَّعِيرِ وَ اَلزَّيْتِ وَ اَلْخَلِّ وَ مَا وَرَدَ عَلَيْهِ أَمْرَانِ كِلاَهُمَا لِلَّهِ رِضًى إِلاَّ أَخَذَ بِأَشَدِّهِمَا عَلَى بَدَنِهِ وَ لَقَدْ أَعْتَقَ أَلْفَ مَمْلُوكٍ مِنْ كَدِّ يَدِهِ تَرِبَتْ فِيهِ يَدَاهُ وَ عَرِقَ فِيهِ وَجْهُهُ وَ مَا أَطَاقَ عَمَلَهُ أَحَدٌ مِنَ اَلنَّاسِ وَ إِنْ كَانَ لَيُصَلِّي فِي اَلْيَوْمِ وَ اَللَّيْلَةِ أَلْفَ رَكْعَةٍ وَ إِنْ كَانَ أَقْرَبُ اَلنَّاسِ شَبَهاً بِهِ عَلِيَّ بْنَ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ وَ مَا أَطَاقَ عَمَلَهُ أَحَدٌ مِنَ اَلنَّاسِ بَعْدَهُ ...

🔹 امام باقر (عليه السّلام) فرمود بخدا شيوه امیرالمومنین امام على (عليه السّلام) این بود كه مانند بندگان خوراك ميكرد و بر زمين مى‌نشست
و دو پيراهن سنبلانى ميخريد و خدمتكار او باختيار خود بهتر آنها را برميداشت و خود آن ديگر را مى‌پوشيد
و اگر آستينش از انگشتانش بلندتر بود آن را قطع ميكرد و اگر دامنش از كعب ميگذشت آن را مى‌چيد
پنج سال خليفه بود نه آجرى بر آجرى گذاشت و نه خشتى بر خشتى و نه زمینی مالك شد و نه پول نقره يا طلا بجاى خود گذاشت بمردم نان گندم و گوشت ميخورانيد[ به مردم بهترین خوراک و غذا را میداد] و خود بمنزل برميگشت و نان جو با زيتون و سركه میل می فرمود [ ساده ترین خوراک آن روزگار را میل می فرمود] و هر گاه با دو كار خدا پسند روبرو ميشد سخت‌تر آنها را انتخاب ميكرد
و هزار بنده از دسترنج خود آزاد كرد كه در آن دستش خاك آلود شده و چهره‌اش عرق ريخته بود و كسى را تاب كار كرد او نبود...

📚 امالی شیخ صدوق ص۳۵۶
📚 روضه المتقین ج۱۳ص۲۶۲(سند صحیح)

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

#سیره_حکومت_معصومین

🏴 آجرک الله یا صاحب الزمان

┄┉┉┄┉┉❈»★»❈┉┉┄┉┉┄
🔰کانال حکومت علوی
@hokomat_alavi110
بسم الله الرحمن الرحیم

#شبهات_علوی

#کشتار_اصطخر

🔻بخش اول

🔸 شبهه:


یکی از شبهاتی که اخیرا زیاد مطرح میشود خصوصا در کانال های اسلام ستیزان ادعای واهی و افسانه ی کشتار مردم اصطخر در زمان خلافت حضرت  امیرالمومنین علی علیه السلام است که مدعیان به کتاب و ادعای  زرین کوب استناد میکنند
عبدالحسین زرینکوب در بخشی از کتاب "تاریخ ایران بعد از اسلام" می نویسد:

«بعد از کشته شدن عثمان باز اهل استخر سر به شورش برآوردند و عبدالله بن عباس به فرمان علی عصیان آن ها را در سیل خون فروشست.»

📚 تاریخ ایران بعد از اسلام، چاپ ۱۳۸۳، ص ۳۵۰ و ۳۵۱

لازم به ذکر است که زرین کوب این مطلب را از کتاب فارسنامه ابن بلخی نقل میکند که متن آن بدین شرح است:

« نوبت خلافت امیر المومنین علی علیه السلام، آمر ولایت عراق و فارس، جمله به عبدالله ابن عباس رضی الله عنه سپرد و در آن فور، مردم اصطخر دیگر باره سر بر آوردند و غدر کردند. عبدالله بن عباس لشکر آنجا کشید و اصطخر به قهر بگشاد و خلایق بی اندازه بکشت »

📚فارسنامه ابن بلخی، چاپ ۱۳۸۵، ص ۱۱۶ و ۱۱۷

🔻پاسخ:

🔹 این مطلب و ادعا از چندین جهت قابل بررسی و واکاوی است اولین جنبه این است که ابن بلخی مورخ نیمه اول قرن ۶ هجری بوده است و کتاب فارسنامه ، به احتمال قوی بین سال های ۴۹۸ تا ۵۱۱ هجری قمری نوشته شده است یعنی چیزی حدود ۵۰۰ سال بعد از زمان امیرالمومنین علیه السلام و چنانچه در متن گزارش فارسنامه هم هیچگونه سندی برای این ادعا ذکر نشده است و از طرف دیگر گزارش مذکور در این کتاب از جهات بسیاری با کتاب های پیش از خود که مخالفین و اسلام‌ستیزان نیز بسیار آن کتب را دوست و قبول دارند، در تناقض و ضدیت است

🔸 در این گزارش فارسنامه گفت شده که ابن عباس به فارس آمده و دست به کشتار زده است !
در حالی که ابن عباس طبق نقل مشهور تاریخ، فرماندار امیرالمومنین علی علیه السلام در بصره بوده است!

وولاه عَلِي بْن أَبِي طَالِب البصرة وشخص مَعَهُ إِلَى صفين ثُمَّ رجع إِلَيْهَا واليًا عَلَيْهَا

علی بن ابی طالب علیه السلام ابن عباس را  والی بصره و با وی در جنگ صفین حاضر شد سپس بعد از جنگ صفین  باز به عنوان والی به آن شهر (بصره) بازگشت!

📚 انساب الاشراف، بلاذری،ج۴،ص ۲۷

كان عليها تمام ابن العباس وَكَانَ عَلَى الْبَصْرَة عَبْد اللَّهِ بن العباس، وعلى قضائها أَبُو الأسود الدؤلي، وعلى مصر مُحَمَّد بن أبي بكر، وعلى خُرَاسَان خليد بن قرة اليربوعي.

والی بصره عبدالله ابن عباس و بر امور کتابت ابو اسود دوئلی و بر مصر محمد بن ابی بکر و بر خراسان خلید بن قره یربوعی را والی نمود (یعنی امیر المومنین )

📚 تاريخ الطبری، ج ۵ ،ص۹۳

وَاسْتَخلَفَ ابْنَ عَبَّاسٍ عَلَى البَصْرَةِ...

امیر المومنین علی، عبدالله ابن عباس را در  بصره جانشین خود نمود!

📚 سير اعلام النبلاء ،ج۳ ،ص ۳۵۳

🔹 پس مشخصا این موضوع که ابن عباس به سرزمین فارس قدم گذاشته (و به طبع کشتار بی شماری پدید آورده) صرفا یک گزارش جعلی و ساختگی است.
در حالی که همان طور که گفته شد در کتب مهم تاریخی و کهن ، شخص ابن عباس والی سرزمین بصره بوده و گزارشی موجود نیست که امیرالمومنین علیه السلام‌او را مامور به سرکوب کرده باشد!

🔸 در مورد این افسانه اشتباه در فارسنامه آمده است که امیرالمومنین در سال۳۵ هجری پس از به خلافت رسیدن عبدالله بن عباس رو والی عراق و ایران کرده! و او را راهی سرزمین پارس‌کرد!
در حالی که طبق تمام تواریخ این کار صورت نگرفته است
و در ابتدای امر حضرت عبدالله ابن عباس  را در کنار خود نگه داشته است و پس‌از اتمام‌جنگ جمل عبدالله ابن عباس والی بصره میشود مشخصا این مربوط به بعد از جریان جمل بوده نه قبلش! و انچه در تواریخ معتبر منقول است این است که در ابتدای امر امیرالمومنین ، عثمان بن حنیف رو حاکم بصره کرده و جنگ جمل سال۳۶بوده این در حالی است که ابن بلخی در کتابش مدعی شده که در ابتدای خلافت امیرالمومنین، حضرت ولایت عراق و پارس را به عبدالله بن عباس سپرده! که این مشخصا در تناقض و ضدیت آشکار با تواریخ مشهور و کهن است چراکه همان طور که گفته شد
تا سال۳۶ هجری ابن عباس نزد امام علی بوده و عثمان بن حنیف حاکم بصره بوده!
و بعد از اتمام جنگ جمل ابن عباس حاکم بصره شده!

ورجع علي إلى منزله تأمير ابن عباس على البصرة وتولية زياد الخراج وأمر ابن عباس على البصرة وولى زيادا الخراج وبيت المال وأمر ابن عباس أن يسمع منه...

(امیرالمومنین) على، ابن عباس را (بعد از جنگ جمل) امیر بصره كرد و زیاد را بر خراج و بیت المال گماشت و به ابن عباس گفت به مشورت وى كار كند.

 📚تاريخ الطبری ،ج۳ ،ص ۵۴۶
📚تاریخ ‏الطبری ترجمه ،ج‏۶ ،ص ۲۴۷۷
حکومت علوی
بسم الله الرحمن الرحیم #شبهات_علوی #کشتار_اصطخر 🔻بخش اول 🔸 شبهه: یکی از شبهاتی که اخیرا زیاد مطرح میشود خصوصا در کانال های اسلام ستیزان ادعای واهی و افسانه ی کشتار مردم اصطخر در زمان خلافت حضرت  امیرالمومنین علی علیه السلام است که مدعیان به کتاب و ادعای …
🔻بخش دوم:

#شبهات_علوی

#کشتار_اصطخر

🔸 که به نقلی تا سال ۳۸ هجری که گزارش شهادت محمد ابن ابی بکر به ابن عباس میرسد در بصره مانده و پس از آن نیز بنابر برخی از اقوال تاریخی در سال ۳۹ هجری و پس‌از آن در مکه بسر برده و از جانب امیرالمومنین  ، امیر الحاج مسلمین میشود

...واختلف فيمن حج بالناس في هذه السنة فقال بعضهم حج بالناس فيها ابن عباس من قبل على وقال بعضهم حج بهم عبد الله بن عباس فحدثني أبو زيد عمر بن شبة قال يقال إن عليا وجه ابن عباس ليشهد الموسم ويصلى بالناس في سنة 39 وبعث معاوية يزيد بن شجرة الرهاوى...

📚 تاريخ الطبري ،ج ۴ ،ص ۱۰۴

🔹 لذا ادعای واهی ابن بلخی تعارض و تناقضات آشکاری با بسیاری از منابع و اقوالی تاریخی دارد.
مورد دیگر‌ این‌است که کتب تاریخی گویند  ایرانیان زمان امیرالمومنین یکبار شورش کردن که زیاد بن ابیه به پیشنهاد ابن عباس سمت ایران رفته و اونجا به علت برخورد خوبش و حسن رفتارش به انوشیروان دادگر معروف شد این در حالی است که ابن بلخی اصلا به این واقعه اشاره نمیکند! و به گزارش واهی خود ابن عباس را بجای زیاد ابن ابیه جا می زند!

ابوجعفر محمد بن جریر طبری مازندرانی، در خصوص وقایع سال ۳۹ هجری قمری گوید:

قَالَ: حَدَّثَنِي شَيْخٌ مِنْ أَهْلِ إِصْطَخْرَ قَالَ: سَمِعْتُ أَبِي يَقُولُ: أَدْرَكْتُ زِيَادًا وَهُوَ أَمِيرٌ عَلَى فَارِسَ وَهِيَ تُضْرِمُ نَارًا، فَلَمْ يَزَلْ بِالْمُدَارَاةِ حَتَّى عَادُوا إِلَى مَا كَانُوا عَلَيْهِ مِنَ الطَّاعَةِ وَالاسْتِقَامَةِ، لَمْ يَقَفْ مَوْقِفًا لِلْحَرْبِ، وَكَانَ أَهْلُ فَارِسَ يَقُولُونَ: مَا رَأَيْنَا سيره اشبه بسيره كسرى انو شروان مِنْ سِيرَةِ هَذَا الْعَرَبِيِّ فِي اللِّينِ وَالْمُدَارَاةِ وَالْعِلْمِ

پیری از اهل اصطخر فارس میگفت: از پدرم شنیدم که زیاد را دیدم که والی فارس بود و ولایت همچون آتش بود. زیاد از مدارا کردن دست نکشید تا آن که مردم آنچه که واجب بود اطاعت کنند برگشتند و زیاد به جنگ نپرداخت. مردم فارس میگفتند: رفتار این مرد عرب همانند خسرو انوشیروان بود که با نرمی و مدارا رفتار مینمود.

📚 تاريخ طبری ،ج۵ ،ص ۱۳۸
📚 البداية والنهاية ،ج۷ ،ص ۳۲۹

  همچنین ابراهیم بن محمد ثقفی (متوفی ۲۸۳ هجری قمری) هم نقل از على بن محمّد مدائنى نقل میکند:

و روى على بن محمد المدائني قال: لمّا كان زمن عليّ عليه السّلام ولّى زيادا فارس أو بعض أعمال فارس فضبطها ضبطا صالحا

على عليه السلام در دوران خلافتش زياد بن ابیه را حاكم فارس يا بخشى از مناطق آن كرد. پس به شايستگى، آنجا را با صلح اداره نمود

📚 الغارات ،ج ۲ ،ص ۹۲۷

ابن خیاط (متوفی ۲۴۰ هجری قمری) نیز گوید:

فَأخْرجهُ أهل فَارس فَوجه عَلِيّ زيادا فأرضوه و صالحوه

علی علیه السلام زیاد را به مردم فارس روانه کرد پس آنان را راضی کردند و به صلح پرداخت

📚تاريخ خليفة ،ج ۱ ،ص ۱۹۲

🔸 همان طور که آمده است امیرالمومنین امام علی علیه السلام به زیاد بن ابیه که به انتخاب و مشورت طرف فرماندار بصره، برای رسیدگی به اوضاع فارس میرفت بطور ویژه دستور دادند:

استعمل العدل ، واحذر العسف والحيف ، فإنّ العسف يعود بالجلاء [والحيف يدعو إلى السّيف

عدالت را بگستران و از ستمکاری پرهیز کن که ستم، رعیت را به آوارگی کشاند و بیدادگری به مبارزه و شمشیر می‌انجامد.

📚 نهج البلاغة ،ج۳ ،ص ۲۶۶

🔹 پس طبق دستورات امیرالمومنین شخص زیاد بن ابیه می بایست جانب عدالت رعایت می کرد و ثانیا از ستمکاری با اهل فارس میبایست پرهیز مینمود که این سفارش ویژه ی امیرالمومنین علی علیه السلام بود لذا بر خلاف ادعاهای واهی وبی اساس اسلام ستیزان حضرت ابدا دستور به سرکوب و خون ریزی ندادند بلکه سفارش به نرمش و نرم خویی کردند همان طور که در گزارشات تاریخی نیز ذکر شده زیاد ابن ابیه با نرمش و خوش رفتاری با مردم ان دیار برخورد میکند و از خشونت پرهیز میکند بطوری که برخی از مردم آن دیار  به او لقب انوشیروان دادگر را نیز میدهند. لذا مشخصا گزارش بی سند و بی اساس ابن بلخی در کتابش فاقد هیچگونه اعتباری است و در ضدیت با تواریخ و اقوال مشهور است.
🔻بخش سوم:

#شبهات_علوی

#کشتار_اصطخر

و در واقع خلط مباحثی در فارسنامه ابن بلخی رخ داده است و به ظاهر جنایات و کشتاری که در زمان خلافت عثمان رخ داده است را به اشتباه به زمان خلافت امیرالمومنین علی علیه السلام نسبت میدهد! و این امکان وجود داره که ابن بلخی اشتباها عبدالله بن عاص رو با عبدالله بن عباس اشتباه گرفته و این خبر رو اشتباها نقل کرده باشه

فتوحات روزگار عثمان:
سپس جنگ شاپور و گشودن آن شهر در منطقه فارس صورت گرفت و فرمانده آن عثمان بن ابى العاص بود و در سال بيست و نهم فتح افريقيه به فرماندهى عبد الله بن ابى سرح بود و سپس جزيره قبرس به فرماندهى معاوية بن ابى سفيان گشوده شد.
در اين هنگام مردم استخر از اطاعت دست كشيدند و سرپيچى كردند و يزدگرد شاه با گروهى از ايرانيان آنجا آمد.
عثمان بن ابى العاص و عبد الله بن عاص به جنگ ايشان رفتند و همچنین در همان صفحه ی ۱۱۶ فارسنامه اش به جنایات و کشتار مردم استخر در زمان خلافت عثمان اشاره میکند!


نکته ی جالب اینجاست که فارسنامه شرح این خبر رو زمان اول و فتح ابتدایی فارس نیاورده! و در واقع بنظر هر دو خبر یکی است! و همچنان که ذکر گردید گزارش واهی و بی اساس ابن بلخی در مورد رفتار ابن عباس در زمان خلافت امیرالمومنین هیچگونه اساس تاریخی ندارد بلکه در تعارض اشکار با اقوال مشهور و تواریخ کهن است.
و ابن بلخی  یک خبر دیگر در مورد رفتن عبدالله بن عباس در طبرستان و کلا فتوح ایران آورده که اگر با همه ایرادات وارده باز بپذیریم،این فتح زمان خلافت عثمان بوده است نه در زمان خلافت حضرت امیرالمومنین امام علی علیه السلام! که کاملا مشخص است ابن بلخی گزارش های این وقایع به اشتباه نسبت داده است .

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

#سیره_حکومت_معصومین

🏴 آجرک الله یا صاحب الزمان 

┄┉┉┄┉┉❈»★»❈┉┉┄┉┉┄
🔰کانال حکومت علوی
@hokomat_alavi110
حکومت علوی
Photo
بسم الله الرحمن الرحیم

🔻شدت توجه و دستور اکید بر صرفه جویی در هزينه كردن از بيت المال و صیانت از بیت المال

#حکومت_علوی

🔸اميرمؤمنان، شبى وارد بيت المال شدند و تقسيم اموال را مى‌نوشتند. طلحه و زبير بر ایشان وارد شدند. چراغى را كه در برابرشان بود، خاموش كردند و فرمودند تا چراغى از خانه آوردند. طلحه و زبير، سبب را پرسيدند. فرمود: روغنِ چراغ، از بيت المال بود. سزاوار نيست با شما در روشنايى اش همنشينى كنم

📚إحقاق الحق ،ج۸ ،ص ۵۳۹

🔹شبی عمروعاص در بیت المال نزد امیرالمومنین علیه السلام آمد .
امام علی علیه‌السلام چراغ بیت المال را خاموش کردند(و همراه او) رفتند و در مهتاب نشستند زیرا جایز ندانستند که از چراغ بیت المال استفاده شود .

📚مناقب ،ج۲ ،ص۱۲۷

🔸امیرالمؤمنین امام علی عليه السلام در نامه‌ای به كارگزاران خود چنین فرمود: قلم هاتان را تيز كنيد، سطرها را به هم نزديک سازيد، [در نگارش ] براى من، زيادى ها را حذف كنيد و به معنا بنگريد، و بپرهيزيد از زياده نويسى؛ چرا كه بيت المال مسلمانان، زيان بر نمى‌تابد.

📚الخصال ،ج۱ ،ص ۳۱۰


#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

┄┉┉┄┉┉❈»★»❈┉┉┄┉┉┄
🔰کانال حکومت علوی
@hokomat_alavi110
بسم الله الرحمن الرحیم

#حکومت_علوی

🔻به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من
چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا؟

#خلق_علوی

🔻 آیا من برایت بد امامی بودم؟!

فلما جاؤوا به أوقفوه بين يدي أميرالمؤمنين علیه السلام، فلما نظر إليه الحسن علیه السلام، قال له : يا ويلك يالعين يا عدو الله أنت قاتل أمير المؤمنين ومثكلنا إمام المسلمين هذا جزاؤه منك حيث آواك وقربك وأدناك وآثرك على غير؟ وهل كان بئس الامام لك حتى جازيته هذا الجزاء يا شقي؟
قال : فلم يتكلم بل دمعت عيناه!
فانكب الحسن علیه السلام على أبيه يقبله ، وقال له : هذا قاتلك يا أباه قد أمكن الله منه ، فلم يجبه وكان نائما ، فكره أن يوقظه من نومه ، ثم التفت إلى ابن ملجم و قال له : يا عدو الله هذا كان جزاؤه منك يوأك وأدناك وقربك وحباك وفضلك على غيرك؟ هل كان بئس الامام لك حتى جازيته بهذا الجزاء يا شقي الاشقياء؟ فقال له الملعون : يا أبا محمد أفأنت تنقذ من في النار؟ فعند ذلك ضجت الناس بالبكاء والنحيب ، فأمرهم...
ففتح أميرالمؤمنين  عينيه ونظر إليه وهو مكتوف وسيفه معلق في عنقه ، فقال له بضعف وانكسار صوت ورأفة ورحمة : يا هذا لقد جئت عظيما وارتكبت أمرا عظيما وخطبا جسيما أبئس الامام كنت لك حتى جازيتني بهذا الجزاء؟ ألم أكن شفيقا عليك وآثرتك على غيرك وأحسنت إليك وزدت في إعطائك؟ ألم يكن يقال لي فيك كذا وكذا فخليت لك السبيل ومنحتك عطائي وقد كنت أعلم أنك قاتلي لا محالة؟ ولكن رجوت بذلك الاستظهار من الله تعالى عليك يالكع وعل أن ترجع عن غيك ، فغلبت عليك الشقاوة فقتلتني يا شقي الاشقياء ، قال : فدمعت عينا ابن ملجم لعنه الله تعالى وقال : يا أميرالمؤمنين أفأنت تنقذ من في النار؟ قال له : صدقت ، ثم التفت  إلى ولده الحسن علیه السلام  وقال له : ارفق يا ولدي بأسيرك وارحمه ، وأحسن إليه وأشفق عليه ، ألا ترى إلى عينيه قد طارتا في ام رأسه ، وقلبه يرجف خوفا ورعبا وفزعا ، فقال له الحسن علیه السلام  : يا أباه قد قتلك هذا اللعين الفاجر وأفجعنا فيك وأنت تأمرنا بالرفق به؟! فقال له : نعم يا بني نحن أهل بيت لا مزداد على الذنب إلينا إلا كرما وعفوا ، والرحمة والشفقة من شيمتنا لا من شيمته ، بحقي عليك فأطعمه يا بني مما تأكله ، واسقه مما تشرب ، ولا تقيد له قدما ، ولا تغل له يدا ، فإن أنامت فاقتص منه بأن تقتله وتضربه ضربة واحدة وتحرقه بالنار ، ولا تمثل بالرجل فإني سمعت جدك رسول الله صلی الله علیه و آله  يقول : إياكم والمثلة ولو بالكلب العقور ، وإن أنا عشت فأنا أولى بالعفو عنه ، وأنا أعلم بما أفعل به ، فإن عفوت فنحن أهل بيت لا نزداد على المذنب إلينا إلا عفوا وكرما.

وقتی ابن ملجم ملعون  را دستگیر و نزد امام حسن علیه السلام  آوردند، امام فرمود: ای ملعون! آیا کسی را کشتی که به تو پناه داد و تو را بر دیگران اختیار کرد و بخشش های فراوان به تو فرمود؟ آیا او بد امامی بود برای تو؟ آیا عوض نیکی‏‌های او به تو این بود؟

ابن ملجم سر به زیر افکنده بود و چیزی نمی‏‌گفت.

آنگاه امام حسن علیه السلام  به پدر بزرگوارش گفت:
«ای امیرالمومنین ، این ابن ملجم دشمن خدا و رسول و دشمن شماست که نزد شما حاضر و اسیر شماست».

امیر المؤمنین علیه السلام به ابن ملجم نگاه کرد و فرمود: ای ابن ملجم جنایتی بزرگ کردی.

آیا من برایت بد امامی بودم؟ آیا تو را مورد مرحمت قرار ندادم و بر دیگران برنگزیدم؟ با وجود اینکه می‌دانستم قاتل من خواهی بود به تو احسان کردم و بخششم به تو را افزون ساختم تا از راه گمراهی که برگزیده ای بازگردی، اما شقاوت بر تو غلبه کرد تا مرا بکشی، ای شقی ‌ترین اشقیاء.

پس آن معلون گریست و گفت: یا امیرالمومنین آیا تو می‌توانی کسی را که بر در جهنم است نجات دهی؟

سپس امیرالمومنین به پسر خود حضرت امام حسن علیه السلام وصیت
فرمود:  پسرم به اسیر خود مدارا کن و طریق شفقت و رحمت پیش‌دار آیا نمی‌بینی چشم‌های او را که از ترس چگونه گردش می‌کند و دلش چگونه مضطرب می‌باشد.

امام حسن علیه السلام فرمود : پدر جان ، ابن ملعون قاتل شماست و دل‌ها را به درد آورده است، امر می‌کنی که با او مدارا کنیم؟!

امیرالمومنین فرمود: فرزندم ، ما اهل‌بیت رحمت و مغفرتیم پس به او از آنچه خود می‌‌خوری بخوران و از آنچه خود می‌آشامی به او بیاشام، پس اگر من از دنیا رفتم از او قصاص کن و او را مثله مکن که من از جد تو رسول خدا شنیدم که فرمود: مثله مکنید اگر چه سگ درنده باشد.
و اگر زنده ماندم، من خودم داناترم که با او چه کار کنم و من اولی می‌باشم به عفو کردن چه ما اهل‌بیتی می‌باشیم که با گناهکار در حق ما، جز به عفو و کرم رفتار دیگر ننماییم.

📚بحارالأنوار ،ج۴۲ ،ص۲۸۸

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

┄┉┉┄┉┉❈»★»❈┉┉┄┉┉┄
🔰کانال حکومت علوی
@hokomat_alavi110
Forwarded from Sana
🔹کانال هفتمین آسمان
❇️ @asemaaaanee7

🔹گروه هفتمین آسمان
❇️ https://www.tgoop.com/+qEeACa1AcfQ0NzNk
حکومت علوی pinned «🔹کانال هفتمین آسمان ❇️ @asemaaaanee7 🔹گروه هفتمین آسمان ❇️ https://www.tgoop.com/+qEeACa1AcfQ0NzNk»
حکومت علوی
بسم الله الرحمن الرحیم #حکومت_علوی 🔻به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا؟ #خلق_علوی 🔻 آیا من برایت بد امامی بودم؟! فلما جاؤوا به أوقفوه بين يدي أميرالمؤمنين علیه السلام، فلما نظر إليه الحسن علیه السلام، قال له…
بسم الله الرحمن الرحیم

#حکومت_علوی

🔻 به خدا سوگند من آن گونه که شایسته بود با تو رفتار کردم و می‌ دانستم که تو قاتل من هستی ...

#خلق_علوی

🔻لطف و مرحمت امیرالمومنین علیه السلام به قاتل خود

🔸شا، [الإرشاد] رَوَی جَعْفَرُ بْنُ سُلَیْمَانَ الضَّبِیعِیُّ عَنِ الْمُعَلَّی بْنِ زِیَادٍ قَالَ: جَاءَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ مُلْجَمٍ لَعَنَهُ اللَّهُ إِلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام یَسْتَحْمِلُهُ فَقَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ احْمِلْنِی فَنَظَرَ إِلَیْهِ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَنْتَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ مُلْجَمٍ الْمُرَادِیُّ- قَالَ یَا غَزْوَانُ احْمِلْهُ عَلَی الْأَشْقَرِ فَجَاءَ بِفَرَسٍ أَشْقَرَ فَرَکِبَهُ ابْنُ مُلْجَمٍ وَ أَخَذَ بِعِنَانِهِ فَلَمَّا وَلَّی قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام: / أُرِیدُ حِبَاءَهُ وَ یُرِیدُ قَتْلِی***عَذِیرَکَ مِنْ خَلِیلِکَ مِنْ مُرَادٍ / قَالَ فَلَمَّا کَانَ مِنْ أَمْرِهِ مَا کَانَ وَ ضَرَبَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام قُبِضَ عَلَیْهِ وَ قَدْ خَرَجَ مِنَ الْمَسْجِدِ فَجِی ءَ بِهِ إِلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام فَقَالَ لَهُ وَ اللَّهِ لَقَدْ کُنْتُ أَصْنَعُ بِکَ مَا أَصْنَعُ وَ أَنَا أَعْلَمُ أَنَّکَ قَاتِلِی وَ لَکِنْ کُنْتُ أَفْعَلُ ذَلِکَ بِکَ لِأَسْتَظْهِرَ بِاللَّهِ عَلَیْکَ.

🔹 ابن ملجم لعنه الله علیه نزد امیر المؤمنین علیه السلام آمد و از ایشان خواست تا او را با خود به جهاد ببر و گفت : ای امیر المؤمنین، مرا ببر.
پس امام به او نگاه کرد و فرمود : آیا تو عبدالرحمن پسر ملجم مرادی هستی؟ گفت : بله
امام فرمود : ای غزوان او را بر اسب یال قرمز حمل کن.
او آن را آورد و ابن ملجم سوارش شده و افسارش را گرفت ، هنگامی که رفت
امیرمؤمنان علیه السلام فرمود : «من می‌ خواهم او را اکرام کنم و او قصد کشتن مرا دارد ، بهانه تو در این بی لطفی نسبت به کسی که دوست توست چیست؟»
...گفت : هنگامی که اتفاق افتاد آنچه باید اتفاق می‌افتاد و علی علیه السلام ضربت خورد ، ابن ملجم در حالی که از مسجد خارج شده بود دستگیر و نزد امیرالمؤمنین علیه السلام آورده شد.
امام به او فرمود : به خدا سوگند من آن گونه که شایسته بود با تو رفتار کردم و می‌ دانستم که تو قاتل من هستی ، امّا آن کار را کردم تا از خداوند بر علیه تو کمک بخواهم.(هیچ عذر و بهانه ای در پیشگاه خداوند نداشته باشی)

📚بحار الأنوار ،ج ۴۲، ص ۳۰۸

#سیره_معصومین

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

┄┉┉┄┉┉❈»★»❈┉┉┄┉┉┄
🔰کانال حکومت علوی
@hokomat_alavi110
2025/02/25 09:38:34
Back to Top
HTML Embed Code: