Forwarded from هورناز (elham)
ایران عزیزم...
بیحوصله شدهام. نه از آن بیحوصلهها که از تنهایی میشوند، و ترجیح میدهند با کسی صحبت کنند تا تنهایی یادشان برود. در جمع حوصلهام سر میرود. آدمها چیز جدیدی ندارند که به درد من بخورد. من هم حرف جدیدی ندارم، که به آنها بزنم. آنها برایم خواستنی نیستند. و من هم از این نخواستنیتر برایشان نمیشوم.
ترجیح میدهم با تو صحبت کنم! خوششانس بودم که اینجا به دنیا آمدم. در کوچههای تو برای اولین بار توپ را دیدم و برای ابد عاشقش شدم. قصههای قهرمانانت را شنیدم، و در قلبم نگهشان داشتم. هرجا و هرکس پرچمی از تو بالا برد، تماشایش کردم. بهترین کتابهای عمرم را از زبان تو خواندم. و بابت همه چیز و خیلی چیزهای دیگر از تو ممنونم. تو به من هرآنچه میتوانستی دادی. و من چیزی با ارزشتر از جان خود برای هدیه کردن به تو ندارم. تو به کسی حمله نکردی. و به تو حمله شد. همانطور که قبلا هم شده بود. این روایت درستِ تو بود. که من آن را فریاد خواهم زد. تو بیگناه هستی. و امیدوارم به زودی پتو را از روی صورتت بردارم، ببوسمت و بگویم که بلند شو. همهاش یک خواب بود. و گذشت....
#محمدرضا_جعفری
@hurnaaz
بیحوصله شدهام. نه از آن بیحوصلهها که از تنهایی میشوند، و ترجیح میدهند با کسی صحبت کنند تا تنهایی یادشان برود. در جمع حوصلهام سر میرود. آدمها چیز جدیدی ندارند که به درد من بخورد. من هم حرف جدیدی ندارم، که به آنها بزنم. آنها برایم خواستنی نیستند. و من هم از این نخواستنیتر برایشان نمیشوم.
ترجیح میدهم با تو صحبت کنم! خوششانس بودم که اینجا به دنیا آمدم. در کوچههای تو برای اولین بار توپ را دیدم و برای ابد عاشقش شدم. قصههای قهرمانانت را شنیدم، و در قلبم نگهشان داشتم. هرجا و هرکس پرچمی از تو بالا برد، تماشایش کردم. بهترین کتابهای عمرم را از زبان تو خواندم. و بابت همه چیز و خیلی چیزهای دیگر از تو ممنونم. تو به من هرآنچه میتوانستی دادی. و من چیزی با ارزشتر از جان خود برای هدیه کردن به تو ندارم. تو به کسی حمله نکردی. و به تو حمله شد. همانطور که قبلا هم شده بود. این روایت درستِ تو بود. که من آن را فریاد خواهم زد. تو بیگناه هستی. و امیدوارم به زودی پتو را از روی صورتت بردارم، ببوسمت و بگویم که بلند شو. همهاش یک خواب بود. و گذشت....
#محمدرضا_جعفری
@hurnaaz
غصه به دلش هزار فروند نشست
از هرچه به غیر عشق، دل کند، نشست
جای موشک به خانه باید میرفت
لبخند زد و پشت پدافند نشست...
#حمیدرضا_مداح
از هرچه به غیر عشق، دل کند، نشست
جای موشک به خانه باید میرفت
لبخند زد و پشت پدافند نشست...
#حمیدرضا_مداح
Ye Rooze Khoob Miad
Hichkas
دست اجنبی کوتاس از خاک☝️🏻
@hurdad
@hurdad
هورداد
Mohsen Chavoshi – Alaj
با تکه های پیکرمان
با گیسوان دخترمان
میخواستید چه کار کنید
با گیسوان دخترمان
میخواستید چه کار کنید
غصه نخور جانم
ما از این هم میگُذریم
مگر یادَت رفته باهم از چهها گذشتیم؟
مگر یادَت رفته هرچه سختتر شد ما امیدوارتر شدیم؟
مگر یادَت رفته با وجود همه سختیها میخندیدیم و به آینده امید داشتیم؟
مگر یادَت رفته با چیزهای کوچک چطور دلخوش بودیم؟
غصه نخور جانم
ما از این هم میگُذریم
باز هم در سرزمین ما خورشید طلوع خواهد کرد
باز هم دست در دست هم در ولیعصر قدم خواهیم زد
باز هم در کافهها قهوه مینوشیم
باز هم صدای خندههایمان گوش فلک را پر خواهد کرد
غصه نخور جانم
ما از این هم میگُذریم
#لاادری
ما از این هم میگُذریم
مگر یادَت رفته باهم از چهها گذشتیم؟
مگر یادَت رفته هرچه سختتر شد ما امیدوارتر شدیم؟
مگر یادَت رفته با وجود همه سختیها میخندیدیم و به آینده امید داشتیم؟
مگر یادَت رفته با چیزهای کوچک چطور دلخوش بودیم؟
غصه نخور جانم
ما از این هم میگُذریم
باز هم در سرزمین ما خورشید طلوع خواهد کرد
باز هم دست در دست هم در ولیعصر قدم خواهیم زد
باز هم در کافهها قهوه مینوشیم
باز هم صدای خندههایمان گوش فلک را پر خواهد کرد
غصه نخور جانم
ما از این هم میگُذریم
#لاادری
هنگام خروش، از «خموشان» بودند!
از طایفهی «حلقهبهگوشان» بودند!
این جنگ اگر برندهاش «مردم» بود،
بازندهی آن «وطنفروشان» بودند!
#اصغر_عظیمیمهر
از طایفهی «حلقهبهگوشان» بودند!
این جنگ اگر برندهاش «مردم» بود،
بازندهی آن «وطنفروشان» بودند!
#اصغر_عظیمیمهر