همه چی عادیه، روزا میگذرن و کارها پیش میره؛
یهو صبح پا میشی میبینی حالت خوب نیست، یه غمی که گوشه دلت بیدار شده
غمی که بازمونده از اون اتفاقاتیه که ازش فرار کردی، نمیشه ازش فرار کرد فقط باید زمان بدی، بپذیری و رها کنی …
یهو صبح پا میشی میبینی حالت خوب نیست، یه غمی که گوشه دلت بیدار شده
غمی که بازمونده از اون اتفاقاتیه که ازش فرار کردی، نمیشه ازش فرار کرد فقط باید زمان بدی، بپذیری و رها کنی …