✅ نقد مطالب این پست توسط دکتر عارف عبادی:

۱) نوشته شده که «مارکس معتقد بود منشا انواع، اهمیت بسیاری دارد و مبنایی طبیعی-علمی برای نبرد طبقاتی که میان جوامع انسانی حاکم است فراهم می‌کند». هرچند مارکس، اندیشۀ داروین را مهم میدانست اما از چند جهت چندان به کار او نمی آمد زیرا  در نظریۀ داروین، پیشرفت انسان «کاملا تصادفی» در نظر گرفته شده بود (این دوست و همکار مارکس، یعنی فردریش انگلس بود که داروین را بسیار مهم می دانست و مارکس را متقاعد کرد که آثار او را مطالعه کند. نگاه کنید به این منبع صفحات 564-586) مارکس بیشتر مجذوب پیر ترمو و اثر او به نام  Origin and Transformation of Man and Other Beings بود. مارکس در نامه اش به انگلس می نویسد که اثر ترمو «بر نوشته داروین ارجحیت فراوانی دارد».

۲) در متن کانال آمده که مارکس «قصد داشت ترجمه انگلیسی چاپ نخست کتابش یعنی سرمایه را به داروین تقدیم کند، اما داروین آن را نپذیرفت و معتقد بود پذیرفتن اثر، به معنای تصدیق آن نیز هست». مارکس هرگز سرمایه را به داروین تقدیم نکرد بلکه این Edward Aveling (ادوارد اولینگ) نامزد النور مارکس (دختر کارل مارکس) بود که  داستان تقدیم کتاب سرمایه به داروین را از خود جعل کرد. در واقع نامه‌ای وجود دارد که در آن داروین با احترام درخواست تقدیم کتاب را رد می‌کند، اما خطاب این نامه به ادوارد اولینگ است و نه کارل مارکس. اما مارکس -احتمالا به دلیل اصرارهای مکرر انگلس - یک نسخه از چاپ دوم سرمایه (۱۸۷۳) (به آلمانی) را برای داروین فرستاد و داروین از او بابت آن تشکر میکند (نگاه کنید به سند شماره DCP-LETT-9080 در آرشیو نامه نگاری داروین در این آدرس و همچنین اینجا و اینجا و اینجا در خصوص مکاتبات میان داروین با مارکس و ادوارد اولینگ).


با تشکر ویژه از دکتر عبادی عزیز بابت توجه و زمانی که گذاشتند 💙

✅ پاسخ دکتر مهدی هاتف (مترجم کتاب چپ داروینی) به نقد منتشر شده:

با سپاس از دوستانم در آکادمی دگرگشت ایرانیان و آقای دکتر عارف عبادی، به نظرم بد نیامد این نکات را هم اضافه کنم:

۱- بی‌شک مارکس به‌اندازه انگلس شیفتۀ داروین نبود، انگلسی که تنها سه هفته پس از ظهور کتاب منشا انواع در کتابفروشی‌های انگلستان در نامه‌ای (۱۸۵۹) به مارکس این کتاب را «باشکوه» خوانده بود (MECW, 40:551). اما هم‌او، یعنی مارکس، در نامه‌ای به تاریخ ۱۶ ژانویه ۱۸۶۱ به فردینان لاسال می‌نویسد:
«کتاب داروین اهمیت بسیار دارد و مبنایی طبیعی-علمی برای نبرد طبقاتی در تاریخ فراهم می‌کند .... این کتاب با وجود همه نواقصش، نه تنها برای نخستین بار ضربه‌ای به غایت‌شناسی در علوم وارد کرده، که معنای اخلاقی آن را نیز به لحاظ تجربی تبیین کرده است» (MECW, 41: 246-47).
مطالعه کتاب ترمو در سال ۱۸۶۶ البته مارکس را حسابی مجذوب ساخت، شاید به این دلیل که هم دترمینیستی‌تر بود و هم ماتریالیستی‌تر، چون ترمو تکامل زیستی را بر پایه تحولات زمین‌شناختی توضیح می‌داد، و این مضمون با تز ماتریالیسم تاریخی مارکس سازگارتر بود. اما کتاب ترمو شانس چندانی برای بقا نیافت، نه در تاریخ طبیعی و نه در تاریخ مارکسیسم، شاید به همان دلیلی که انگلس (۱۸۶۶) برای مارکس نوشته بود: «این کتاب مطلقا فاقد ارزش است؛ نظریه‌پردازی محض در برابر تمامی امور واقع، و برای هر شاهدی که ذکر می‌کند باید شاهدی علی‌حده اقامه کند» (MECW, 42:304-5).

۲- در خصوص نامۀ ۱۸۷۳ مارکس به داروین، که همراه با ترجمه آلمانی جلد نخست سرمایه ارسال شده بود، تردید چندانی وجود ندارد. اما در خصوص نامه منتسب به مارکس در ۱۸۸۰ حرف و حدیث فراوان است. بسیاری از مورخان مارکس پیشتر این نامه را به او نسبت می‌دادند، از جمله آیزایا برلین و شلومو آوینری، به این دلیل ساده که نامه داروین در میان اوراق مارکس پیدا شده بود. بعدتر اما التفات به نامه اولینگ ماجرا را عوض کرد. شاهدش هم اینکه هم نامۀ اولینگ (به تاریخ یک روز قبلتر) و هم بخش‌هایی از کتاب او در دفتر کار داروین یافت شده است. اولینگ، که هم داروینیست و هم سوسیالیست بود، ظاهرا بنا داشته کتاب در حال چاپش با عنوان The student’s Darwin را به داروین تقدیم کند، که البته با مخالفت صریح او مواجه می‌شود. (این توضیح تکمیلی در مقدمه‌ای که در سال ۹۹ برای چاپ سوم چپ داروینی آماده کردم آمده است.)

آکادمی دگرگشت ایرانیان صمیمانه از توجه و نکته‌سنجی اساتید عزیز تشکر می‌کند و امیدوار است تا در فرصتی مناسب شرایط بهتری برای گفت و گو و یادگیری مهیا کند💙

🛑 به اطلاع عزیزان می‌رسانیم که آغاز دوره "داروینیسم و سیاست" چهارشنبه همین هفته (26 بهمن) خواهد بود.

✅ جدول زمان‌بندی دوره "داروینیسم و سیاست"

🔥کد تخفیف: Evolution170

لینک ثبت‌نام

✅ سیلابس دوره "داروینیسم و سیاست"


🆔 @ir_academy_evolution

۲۱۴ سال پیش و در چنین روزی، شخصی زاده‌شد که توانست با پُتک استدلال و دانش، کاخی از باورهای اشتباه دنیای خود را ویران و از شالوده‌های آن جهان جدیدی بسازد. جهانی که در عین انطباق مضاعف با واقعیت، مظهر استقبال از پویایی‌ست.

با این سابقه‌ی ظاهراً جنجال‌برانگیز و تئوری رادیکال او در علم، داروین اما مرد آرامی بود. سعی می‌کرد کارهایش را بی‌سروصدا و فارغ از طعنه‌های دیگران انجام دهد. دیگرانی که گستره‌ی آن از سرزنش‌های پدر شروع می‌شود و به مخالفت‌‌های دشمنان سرسختِ ناشناس و شناخته‌شده ختم می‌شود.

شاید اولین و شخصی‌ترین آموزه‌ی داروین، همین بیزاری از هیاهو و هوچی‌گری در اوست. طمأنینه‌ای که می‌تواند برای ما دغدغه‌مندان علم، الگو باشد.

امروز برای ما تنها یک رویداد ساده نیست. تداعی‌گر ایستادگی در مقابل انبوهی از مخالفت‌ها و در عین حال، اصرار بر واقعیت‌هاست. ما از زندگی داروین می‌آموزیم که همواره باید در افکار و باورهای پیشین شک کرد. باید ریشه‌های حقیقت را از جزئی‌ترین سرنخ‌های ممکن جستجو نمود؛ حتی اگر تمام دنیا بر علیه تو باشند.

✍ میثم مرادی

🔅به مناسبت روز جهانی داروین

🆔 @ir_academy_evolution

It was 214 years ago on such a day, a person was born who was able to destroy the palace of wrong beliefs in his world with reasoning and knowledge and build a new world from its foundations. A world that, while doubly adapting to reality, is a manifestation of welcoming dynamism.

Despite his seemingly controversial background and radical theory in science, Darwin was a quiet man. He has tried to do his job quietly and without being teased by others. Others whose range starts from his father's reproaches and ends with the opposition of unknown and known stubborn enemies.

Maybe Darwin's first and most personal teaching is his aversion to fuss and debate. A reassurance that can be a model for us who are concerned about science.

Today is not just a simple event for us. It is associated with standing in front of a lot of opposition and at the same time, insisting on the facts. We have learned from Darwin's life that one should always doubt previous thoughts and beliefs. The roots of the truth must be sought from the smallest possible clues; Even if the whole world is against you.

On the occasion of World Darwin Day


Writer: Meysam Moradi
Translator: Amirhossein Akhoondi

🛑🛑 مهلت آخر برای ثبت نام در دوره داروینیسم و سیاست

امروز آخرین فرصت برای ثبت‌نام در دوره داروینیسم و سیاست است

لینک ثبت نام

جدول زمانی دوره

سیلابس دوره

ابزارهای سنگی ۳ میلیون ساله‌ای که توسط اجداد ما ساخته نشدند!

محققین ابزارهای سنگی را در جنوب کنیا کشف کردند که حدودا ۳ میلیون سال قدمت دارند. نکته جالب توجه این است که این ابزارها در کنار فسیل‌های هومینینی به نام پارانتروپوس قرار داشتند که جزء اجداد مستقیم انسان‌های مدرن محسوب نمی‌شود.

یافته‌ی اخیر، این تئوری که هومینین‌هایی خارج از جنس هومو نیز قادر به ساخت ابزار بودند را تقویت می‌کند.

پیش از این تصور می‌شد پارانتروپوس به دلیل دندان و فک بزرگ‌تر نیازی به ساخت ابزار جهت مصرف غذا نداشته باشد.
شایان ذکر است که هنوز به طور قطعی نمی‌توان این ابزارها را متعلق به پارانتروپوس دانست اما احتمالش بسیار قوی است.

از طرفی می‌دانیم که ایپ‌ها و میمون‌های مدرن قادر به ساخت ابزارهای سنگی هستند درنتیجه ساخت این ابزارها توسط یک هومینین غیر هومو دور از ذهن نیست.

اما آنچه اکنون به آن اطمینان داریم این است که ایده‌ی ظهور ابزار توسط هومو در حدود ۲ میلیون سال پیش به طور کامل منسوخ شده است.

✍ سحر مرتضی نژاد

رفرنس

پیروزمان باخت🖤

تلاش پزشکان در اتاق عمل بیمارستان دامپزشکی تهران بی‌نتیجه ماند و پیروز در ۱۰ ماهگی بر اثر نارسایی کلیوی تلف شد.

ژن نئاندرتالیِ ما به ما در سحرخیز بودن کمک می‌کند!

شما می‌توانید هربار که صبح زود و به موقع به مدرسه یا محل کار خود رسیدید، از اجداد نئاندرتالی خود متشکر باشید، زیرا تحقیقات جدید نشان می‌دهد که ژن‌هایی که از پسرعموهای منقرض‌شده‌ی ما به ارث رسیده‌اند، ممکن است به ما این توانایی را داده باشند که بتوانیم خیلی زود از خواب بیدار شویم.

هنگامی که اولین انسان‌های مدرن وارد اوراسیا شدند، می‌بایست با یک‌سری چالش‌های محیطی از جمله تغییرات فصلی گسترده‌تر در ساعات روز نسبت به سرزمین خودشان یعنی آفریقا، سازگار شوند. خوشبختانه پیش از این، خانه جدید آن‌ها توسط گروهی دیگر از انسان‌ها که به خوبی با زندگی در ارتفاع تطابق پیدا کرده بودند، اشغال شده بود؛ نئاندرتال‌ها.

هومو ساپینس‌ها به وسیله آمیزش با نئاندرتال‌ها، یک‌سری ژن‌های مفید برای سازگاری با محیط را دریافت کردند. با بررسی واریانت‌های دریافت شده و نیز اثر آن‌ها بر ریتم شبانه‌روزی که به عنوان تنظیم‌گر چرخه‌های خواب عمل می‌کنند، مشخص شد که این واریانت‌ها بر اسپلایسینگ و تنظیم ژن‌های شبانه روزی (ژن‌های موثر بر سحرخیز و یا شب‌بیدار بودن فرد) اثر می‌گذارند.

درواقع، همه‌ی این واریانت‌ها در یک جهت عمل می‌کنند و آن افزایش احتمال سحرخیز بودن فرد است.

اگرچه هنوز علت اینکه چرا این صفت در ارتفاعات بالاتر سبب مزیت می‌شود مشخص نیست، اما می‌توان تطابق مشابهی را در مگس میوه یافت. برای مثال، این ژن‌ها به ساعت بدن کمک می‌کند تا با فصل تابستان که روزها طولانی است و خورشید زود طلوع می‌کند، هماهنگ شود‌.

اگرچه این تحقیق هنوز آماده چاپ نیست، اما نشان می‌دهد که اثرات جهت‌‌دهنده‌ی این واریانت‌های شبانه‌روزی را می‌توان به عنوان یک عامل تطابقی برای انسان‌های مدرن در نظر گرفت.

سحر مرتضی نژاد

رفرنس