Telegram Web
مدیرکل میراث‌ فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی هرمزگان: هفت محوطه در جزیره بوموسی مربوط به اواخر دوره ساسانی تا اسلامی، واجد ارزش تاریخی شناخته شد

@iranboom_ir
تابلوی شکوهمند امیر کبیر
اثر شادروان استاد میر مصور ارژنگی
محل نگهداری: تهران، کاخ گلستان

https://www.tgoop.com/iranboom_ir
داده نگاری | امیرکبیر، مرد روزهای سخت

@iranboom_ir
تابلو امیر کبیر
آبرنگ
اثر شادروان استاد رسام ارژنگی
محل نگهداری گنجینه خصوصی

https://www.tgoop.com/iranboom_ir
"امیر کبیر"
اثر شادروان استاد "رسام ارژنگی"
پیشکش به رهروان راه دانش و هنر و فرهنگ

https://www.tgoop.com/iranboom_ir
چهره راستین امیرکبیر در ۴۸ سالگی
نقاش: میرزا ابوالحسن خان نقاش باشی
سال ۱۲۷۳
محل نگهداری: موزه ملک
عکاس: نادره بدیعی

https://www.tgoop.com/iranboom_ir
#ایران_دورت_بگردم - گوشه ای ازحمام فین، کاشان

عکاس: نادره بدیعی

@iranboom_ir
به مناسبت سالروز شهادت امیرکبیر

«میرزا محمد تقی‌خان فراهانی» (متولد ۱۱۸۶ –  درگذشت ۲۰ دی ۱۲۳۰) مشهور به امیرکبیر، یکی از صدراعظم های ایران در زمان ناصرالدین شاه قاجار بود. اصلاحات امیرکبیر اندکی پس از رسیدن وی به صدارت آغاز گشت و تا پایان صدارت کوتاه او دنبال شد. مدت صدارت امیر کبیر ۳۹ ماه (سه سال و سه ماه) بود. وی بنیان‌گذار دارالفنون بود که برای آموزش دانش و فناوری‌های نو به فرمان او در تهران پایه گذاری شد. هم‌چنین انتشار روزنامه‌ی وقایع اتفاقیه از جمله کارهای وی به‌شمار می‌آید. امیرکبیر پس از این که با دسیسه‌ی اطرافیان شاه از جایگاه خود برکنار و به کاشان تبعید شد، در حمام فین به دستور ناصرالدین شاه به شهادت رسید. پیکر وی در شهر کربلا به خاک سپرده شده‌است.


امیر کبیر و تکیه بر ملت
دکتر پرویز ورجاوند
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/9632-amir-kabir-tekie-bar-mellat.html


امير كبير - سرودۀ شادروان فریدون مشیری
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/61-chame-amirkabir.html


بهشت روی زمین - سرودۀ استاد ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/3848-behesht-roye-zamin-boromand.html


امیرکبیر؛ مردی که در تاریخ ایران زمین جاودانه شد
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/adabiat/8167-1391-08-14-10-22-06.html


زندگی و آثار امیرکبیر ـ بخش نخست - به مناسبت سالروز شهادت میرزاتقی خان امیرکبیر
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/3854-zendegi-asar-amirkabir-1.html


اسناد و نامه‌های امیر کبیر منتشر شد
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/3809-asnad-va-nameh-ha-amirkabir.html

https://www.tgoop.com/iranboom_ir
آیین رونمایى کتاب «دهخدا و لغت‌نامه» پژوهش مریم میرشمسى ۲۷ دى ۱۴۰۳ برگزار می‌شود. در این مراسم حسن انورى، کاوه بیات، کامیار عابدی، سیداحمدرضا قائم مقامى و بهرام پروین کَنابادی سخنرانی خواهند کرد.
https://dehkhoda.ut.ac.ir/fa/news/35275

@iranboom_ir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سخنرانی دکتر ژاله آموزگار، در شب  فردوسی و شاهنامه

شانزدهم دی‌ماه ۱۴۰۳
@iranboom_ir

سلام بر فردوسی، سلام بر فرهنگِ فردوسی‌پرور و سلام بر ایرانِ عزیزِ ما
فردوسی چترِ هویت، بر سر ما گسترده است و بر ما هویت بخشیده است.

شاهنامه فردوسی را بخوانیم و سپس فردوسی را دوست بداریم. نخوانده، شعارهایمان در فردوسی‌دوستی سطحی خواهد بود.

فرهنگِ فردوسی‌پرور مهم است

ای جوانان! ایران را تنها نگذارید. نروید. ایران تنهاست.
اگر می‌روید‌ پس ایران را به چه کسی می‌سپارید؟!
ایران را تنها نگذارید، فردوسی شما را نمی‌بخشد.
@iranboom_ir

دکتر ژاله آموزگار (زادهٔ ۱۲ آذر ۱۳۱۸ در خوی) استاد زبان‌های باستانی ایران و از مفاخر فرهنگی کشورمان است. او دکتری زبان‌های باستانی (زبان‌های ایرانی و ادبیات مزدیسنی) از دانشگاه سوربن دارد.
ژاله آموزگار عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی بوده‌است و بیش از ۵۰ سال است که به تدریس در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران مشغول است و بسیاری از استادان رشته‌های گوناگون این دانشکده، از شاگردان وی بوده‌اند.

@iranboom_ir
۲۰ دی ماه زادروز شادروان شاهرخ مسکوب است. یادش گرامی باد.


شاهرخ‌ مسکوب، شاهینِ‌ بلندپروازِ‌ اندیشه ‌و فرهنگ - دکتر جلیل دوستخواه

شاهرخ مسکوب (بابل ۱۳۰۴- پاریس ۱۳۸۴) ، پس از ده‌ها سال پویایی و کوشش و جُست و جو، سرانجام در غُربتی جانکاه و دل‌آزار و به دور از سرزمینی که عمری بدان و به مردمش مِهر می‌وَرزید، قلم از دست فرو نهاد و کارنامه‌ی ِ سرشار و گرانْ‌بارش را به  گَنجورِ هوشیار و نَقّادِ  ‌ِزمان‌ سپرد تا آن‌ را در گنجِ‌ شایگان‌ فرهنگ ‌ایرانی ‌و انسانی،‌ نگاه‌ دارد و به‌ اکنونیان‌ ‌و آیندگان‌ عرضه ‌کند.

   یکی ‌از ‌دوستانِ ‌قدیم  ِمسکوب ، ‌در سوگِ ‌او ‌قلم ‌را گریاند و دردمندانه ‌نوشت:

« شاهرخ آن خاک را بسیار دوست داشت. نمی‌دانم کجا دَفنَش خواهند کرد. امّا هر کجا  که باشد، از آن بویِ خاکِ ایران، بویِ شاهنامه، بویِ رستم، بویِ  تهمینه، بویِ اسفندیار و بویِ سهراب به مشام جان هر زایری‌ خواهد رسید. اکنون بزرگی دیگر از فرهنگِ ایران‌زمین، نقاب‌خاک ‌را بر دیدگان ‌کشیده ‌است.اوبختِ ‌بوییدن‌ دیگرباره‌ی ‌خاکش ‌را نداشت.» (اسماعیل نوری علاء).

    اکنون ماییم و مسکوب، فرزانه‌ای جاودانه با دست‌ْآوردهایی یادمانی : رنگین‌کمانی از آزادگی، اندیشه‌وَرزی و فرهنگ‌پژوهی که هر بخشی از آن آیینه‌ای است تابناک از دهه‌ها کوشش و پویشِ خستگی‌ناپذیر و پیچ‌ و تاب در هَزارتوهای  جان و روانِ ِ فرهنگ‌ ‌ْسازانِ ایرانی و جز ایرانی .

   اندیشیدن به ایران، به گذشته، به اکنون و به فردای ایران و پرسیدن  و کاویدن و پژوهیدن و نوشتن در زبان و ادب و فرهنگ و هویّتِ ایران و ایرانیان، از زمینه‌های پایدارِ تلاش‌هایِ پیوسته‌ و پُربار او بود .


گرایش مسکوب به ادبِ کهنِ ایرانی، از نثر و نظم (در همه‌ی شاخه‌هایش) و بیش ‌از همه‌ به شاهنامه ، سرنوشتِ ‌این فرزانه‌ی‌ بزرگ‌ روزگار را رقم‌ زد‌ و شاهراهی‌ را در پیش ‌پای ‌او گشود‌ که ‌پیمودنِ ‌آن‌ در درازنای‌ نیم‌سده،  بی‌هیچ‌  درنگ‌ و فاصله‌ ای  ‌تا واپسین‌ دمِ‌ ِ زندگی‌ی ‌او،‌ ادامه ‌یافت.



سخن ْ‌‌گفتن درباره‌ی ِ زندگی و کارنامه‌ی ِ سرشارِ فرهنگی و ادبیِ‌ی ِِ شاهرخ مسکوب و از آن برتر، نمودهای گوناگون ِ مَنِش و کُنِشِ فردی و سلوک ِ اجتماعیِ‌ی ِ او، کاری‌است آسان و ناشدنی (سهل و ممتنع). از یک‌سو، آسان است؛ زیرا درخششِ ِ چشم‌ ْ‌گیر ِ اندیشه و فرهنگ مداری‌ی ِ والایِ ِ او در یکایک برگ‌هایِ هزاران‌گانه‌ی ِ کارنامه‌ی ِ زرّینش، به ظاهر جایی برای ابهام و ناشناختگی باقی نمی‌گذارد. امّا از سویِ ِ دیگر، دشوار و ناشدنی‌است؛ چرا که شخصیّتِ انسانی و فرهنگیِ او – به رغم ساده‌نمایی‌اش – چند ْ‌بُعدی و بسیار ژرف و گران ْ‌‌مایه‌ بود و شخص خواستار شناختِ فراگیر و رسای او، نیازمند آن است که در گستره‌ی ِ اندیشه و فرهنگ و ادب و حماسه و عرفانِ ایرانی و انسانی تا اندازه‌ای راز ْ‌آشنا و اهل ْ‌ باشد و کلید ْ‌واژه‌های اصلیِ‌ی ِ چُنین جُستاری را بشناسد تا از لایه‌های‌ ِآشکار ِتحلیل‌های ‌او بگذرد و به‌  هزارتوهای ناپدیدارِ آنها راه ‌یابد و گوهر ِ شب‌چراغِ ‌آزاداندیشی ‌و آدمی‌خویی ‌را فراچنگ ‌آورد.

    بی‌گمان، تاریخ ِ فرهنگ ْ‌‌شناسی و ادب ْ‌‌پژوهی‌ی ِ ایرانیان، به ویژه در فراخنایِ ِ حماسه‌ی ِ ملّی، به دو دورۀ پیش و پس از شاهرخ مسکوب بخش می‌شود. بر ماست  که مُرده ریگِ گَران‌بار ِ این فرزانه‌ی ِ بزرگ ِ روزگارمان را قدر ْ‌بشناسیم و ارج ْ‌بگزاریم و پاس ْ‌بداریم و کارِ مسکوب ْ‌‌خوانی و مسکوب‌ ْ‌شناسی را پایان‌یافته  نینگاریم. ما تازه در آغازِ راهیم و جایِ دریغِ بسیار است که لایه‌هایِ ِ زیادی از جامعه‌ی ِ ایران و به ویژه، نسلِ جوان – که بیشترین شمارِ مردمِ ایرانِ ِ امروزند – هنوز از رویدادِ ِ پدیداریِ‌ی ِ مسکوب در تاریخِ فرهنگِ این سرزمین، آگاهیِ‌ی ِ چندانی ندارند و اهمیّتِ آن را چُنان که باید و شاید، بازنمی‌شناسند.

    این دیگر، خویشکاریِ‌ی ِ همه‌ی ِ ما دست ْ‌‌اندر ْ‌کارانِ ِ فرهنگ و ادب و ایران ْ‌‌شناسی است که نگذاریم میراثِ اندیشه و پژوهش او، مَهجور و ناشناخته بماند. بایسته است که آن را به میانِ ِ همه‌ی ِ لایه‌های ِ جامعه، به ویژه فرهنگیان، دانش  آموزان ، دانشجویان و دانشگاهیان ببریم و بیش از پیش به همگان بشناسانیم تا از این پس، در عرصه‌ی ِ فرهنگ و ادب، همه مسکوب وار بیندیشیم. مسکوب وار سخن بگوییم و مسکوب وار رفتار کنیم. چُنین باد!



دنباله نوشتار:
https://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/8602-shahrokh-meskob-shahin-boland-parvaz.html


https://www.tgoop.com/iranboom_ir
کتاب اقلیم حضور - یادنامه شاهرخ مسکوب
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/4734-ketab-eghlim-hozor.html

@iranboom_ir
شاهرخ مِسکوب(۲۰ دی ۱۳۰۲ در بابل– ۲۳ فروردین ۱۳۸۴ در پاریس) پژوهشگر، شاهنامه‌پژوه، مترجم و نویسنده ایرانی بود. یادش گرامی باد.
@iranboom_ir

شاهرخ‌ مسکوب، شاهینِ‌ بلندپروازِ‌ اندیشه ‌و فرهنگ - جلیل دوستخواه
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/8602-shahrokh-meskob-shahin-boland-parvaz.html

شاهرخ مسکوب (بابل ۱۳۰۴- پاریس ۱۳۸۴) ، پس از ده‌ها سال پویایی و کوشش و جُست و جو، سرانجام در غُربتی جانکاه و دل‌آزار و به دور از سرزمینی که عمری بدان و به مردمش مِهر می‌وَرزید، قلم از دست فرو نهاد و کارنامه‌ی ِ سرشار و گرانْ‌بارش را به  گَنجورِ هوشیار و نَقّادِ  ‌ِزمان‌ سپرد تا آن‌ را در گنجِ‌ شایگان‌ فرهنگ ‌ایرانی ‌و انسانی،‌ نگاه‌ دارد و به‌ اکنونیان‌ ‌و آیندگان‌ عرضه ‌کند.

یکی ‌از ‌دوستانِ ‌قدیم  ِمسکوب ، ‌در سوگِ ‌او ‌قلم ‌را گریاند و دردمندانه ‌نوشت:

« شاهرخ آن خاک را بسیار دوست داشت. نمی‌دانم کجا دَفنَش خواهند کرد. امّا هر کجا  که باشد، از آن بویِ خاکِ ایران، بویِ شاهنامه، بویِ رستم، بویِ  تهمینه، بویِ اسفندیار و بویِ سهراب به مشام جان هر زایری‌ خواهد رسید. اکنون بزرگی دیگر از فرهنگِ ایران‌زمین، نقاب‌خاک ‌را بر دیدگان ‌کشیده ‌است.اوبختِ ‌بوییدن‌ دیگرباره‌ی ‌خاکش ‌را نداشت.».

 اکنون ماییم و مسکوب، فرزانه‌ای جاودانه با دست‌ْآوردهایی یادمانی : رنگین‌کمانی از آزادگی، اندیشه‌وَرزی و فرهنگ‌پژوهی که هر بخشی از آن آیینه‌ای است تابناک از دهه‌ها کوشش و پویشِ خستگی‌ناپذیر و پیچ‌ و تاب در هَزارتوهای  جان و روانِ ِ فرهنگ‌ ‌ْسازانِ ایرانی و جز ایرانی .

   اندیشیدن به ایران، به گذشته، به اکنون و به فردای ایران و پرسیدن  و کاویدن و پژوهیدن و نوشتن در زبان و ادب و فرهنگ و هویّتِ ایران و ایرانیان، از زمینه‌های پایدارِ تلاش‌هایِ پیوسته‌ و پُربار او بود .

«مقدمه‌ای بر رستم و اسفندیار»، «سوگ سیاوش در مرگ و رستاخیز»، «در کوی دوست»، «ملیت و زبان»، «گفت‌وگو در باغ»، «چند گفتار در فرهنگ ایران»، «داستان ادبیات و سرگذشت اجتماع»، «خواب و خاموشی»، «درباره سیاست و فرهنگ»، «سفر در خواب»، «کارنامه ناتمام»، «روزها در راه»، «ارمغان مور» و «سوگ مادر» از کتاب‌های تألیفی این نویسنده است. او همچنین کتاب‌های «ادیب شهریار»، «ادیپوس در کلنوس» اثر سوفوکل و «پرومته‌ در زنجیر» اثر آشیلوس را به فارسی ترجمه کرده است.
https://www.tgoop.com/iranboom_ir


سخن در شاهنامه(شاهرخ مسکوب)
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/shahnameh/2213-sokhan-dar-shahnameh.html


ای سرزمین من - سرودهٔ شادروان شاهرخ مسکوب
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/15380-ei-sarzamin-man-9405.html


کتاب «زبان فارسی و هویت ایرانی» به صورت الکترونیکی
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/anbar/15688-ketab-zaban-farsi-voviat-irani-pdf.html


شاهنامه و تاریخ
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/shahnameh/8-shahnameh1.html


دربارۀ هویت - شاهرخ مسکوب
http://www.iranboom.ir/iranshahr/iran-pajohi/3028-darbareye-hoviat-shahrokh-meskob.html

تاریخ - شاهرخ مسکوب
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/shahnameh/4476-tarikh-meskob.html

زمان - شاهرخ مسکوب
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/shahnameh/4472-zaman-shahrokh-meskob.html


کتاب اقلیم حضور - یادنامه شاهرخ مسکوب
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/4734-ketab-eghlim-hozor.html


چاپ اثری («شکاریم یکسر همه پیش مرگ؛ جستارها، گفتارها و نوشتارهایی از شاهرخ مسکوب») از شاهرخ مسکوب
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/9096-1391-10-30-08-14-46.html


کتاب الکترونیکی سوگ مادر
https://www.tgoop.com/iranboom_ir/26083


شاهنامه‌ی فردوسی
میان‌گفتار: از گاتها تا حافظ ، از زئوس تا نیچه
درس‌گفتارهای شاهرخ مسکوب
https://www.tgoop.com/iranboom_ir/22456


کتاب الکترونیکی《تن پهلوان و روان خردمند》
پژوهشهای تازه در شاهنامه
نوشته: شاهرخ مسکوب
https://www.tgoop.com/iranboom_ir/8336


اقلیم حضور
یادنامه شاهرخ مسکوب
https://www.tgoop.com/iranboom_ir/26094
بنیان‏های تاریخی کردان

عبدالله مرادعلی‎بیگی

در این میان، تنها مانع برابر به بردگی کشاندن ملت‎ها به نام دین از سوی امپراتوری عثمانی، ملت ایران بود. از این رو، امپراتوری مزبور نه تنها با ملت ایران بلکه با همه‎ی وابستگان نژادی و فرهنگی ملت ایران، در ستیز بود. قتل‎عام مکرر شیعیان و سرکوب بی‎وقفه کردها، از چنان دشمنی‎ها ریشه می‎گرفت.

با پیروزی انقلاب عثمانی در سال 1908 میلادی، «ترک‎های جوان» صحنه گردان امور سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آنان امپراتوری شدند. تداوم اندیشه‎ی آنان در قالب «حکومت کنونی ترکیه» موج تازه‎ای از دشمنی و تهاجم بر ضد تیره‎های وابسته به ملت ایران را در پی داشت.

بدین سان، در آستانه‎ی فروپاشی امپراتوری عثمانی و زایش حکومت ترکیه، «شوونسیم نژادی» جایگزین «شوونیسم مذهبی» شد. نماد این سیاست تهاجمی نژادگرایانه، جعل اندیشه‎ی «پان ترکیسم»، از سوی ترک‎های جوان بود که تا به امروز نیز همه‎ی حکومت‎های حاکم بر ترکیه، میراث خونین آن را به دوش می‎کشند.

اگر در گذشته، امپراتوری عثمانی( دین) را ابزار سرکوب قرار داده بود، دولت‎های ترکیه در قالب اندیشه‎ی نژادگرایانه، سیاست قوم‎کشی و پاک‎سازی نژادی را به مورد اجرا گذارده‎اند.

از آشکارترین تظاهرات سیاست مزبور. قتل عام بیش از 5/1 میلیون از هم فرهنگان، هم تاریخان و هم ریشگان ارمنی ما در 24 آوریل 1915 و کوشش در زدودن هویت اصیل کردها، زیر نام «ترکان کوهستانی» است.

در آغاز، برخورد کردهای سرزمین‎های تجزیه شده برابر تبلیغات و اقدامات نژادگرایان «ترک»، شکل فرهنگی- سیاسی داشت. بدین‎سان کوشش بر این بود تا بیش‎تر بر هویت تاریخی و ایرانی و آریایی کردها تاکید شود. اما به زودی با افزایش فشار توام با خشونت و کشتار برای «ترک ساختن» کردها و کردستان، مقاومت‎ها عمق بیشتری یافت. بدین‎سان مبارزه برای دفاع از حقوق تاریخی و نژادی کرد، به صورت خیزش‎های مسلحانه در گوشه و کنار کردستان، ظاهر شد. مبارزات مسلحانه «شیخ سعید هرتوشی» و «سید عبدالقادر نقش‎بندی» از اقطاب فرقه نقش‎بندی در اواخر دوران عثمانی را می‎توان از مهم‎ترین هسته‎های اولیه‎ی این مقاومت و خیزش مسلحانه نام برد.

به دنبال فروپاشی امپراتوری عثمانی در پایان جنگ جهانی اول و ایجاد حکومت‎های به اصطلاح عربی از سوی استعمار انگلیس و فرانسه بر پهنه‎ی متصرفات امپراتوری مزبور در خاورمیانه، دامنه‎ی تجاوز بر کردها نیز گسترش یافت. این بار در کنار عنصر ترک، عنصر عرب نیز دست‎اندرکار اجرای «سیاست سرزمین سوخته» و «نسل کشی» کردها شد. برابر شدت یافتن «کردستیزی»، دولت‎های استعمارگر و حکومت‎های دست‎نشانده‎ی آنان، مقاومت رهایی بخش و نبرد مسلحانه کردها نیز به سر تا سر کردستان اشغالی گسترده شد.

در این میان رستاخیز آزادگی بخش ایرانی نژادان کرد در قلمرو کشور استعمار ساخته عراق به سبب پیوندی که از آغاز با مبارزات ضد استعماری شاخه دیگری از وابستگان فرهنگی ایران یعنی شیعیان آن سرزمین داشت، از برجستگی ویژه‎ای برخوردار می‎باشد. خیزش گران «کرد» و قیام‎گران شیعه (دو شاخه‎ی نژادی و فرهنگی وابسته به ملت بزرگ ایران)، در مواقع بسیار و با هم‎آهنگ کردن مبارزات بر ضد استعمار انگلیس و حکومت دست نشانده‎ی بغداد، قیام‎های عمومی و فراگیری را در سرتاسر عراق برپا کردند. چنان چه به هنگام قیام شیعیان در اوایل شهریور 1301 خورشیدی بر ضد دولت استعمارگر انگلیس و حکومت دست‎نشانده‎ی آن در عراق که شهرهای مذهبی میان رودان و نیز شهر بغداد را فرا گرفت، «شیخ محمود برزنجی» از اقطاب بزرگ فرقه قادری برای کاستن از فشار نیروهای مشترک انگلیس و عرب بر قیام‎گران شیعه، سرتاسر کردستان واقع در قلمرو عراق را برعلیه آنان شورانید. بدین سان، قیام علیه‎ی سلطه‎ی ظالمانه‎ی استعمار، سرتاسر عراق را دربرگرفت. مبارزان «کرد» در این نبردها، ضربات سختی بر نیروهای مشترک انگلستان و عرب وارد ساخت و شهرهای کردنشین بسیاری را از اشغال آنان خارج کردند. شیخ محمود برزنجی در مناطق آزاد شده‎ی کردستان آن سوی مرز، حکومت «آریایی کرد» را اعلام داشت. اگرچه دولت انگلیس پس از مدتها و با تحمل تلفات بسیار توانست به کمک نیروهایی که از هندوستان آورده بود، قیام عمومی مردم میان رودان را سرکوب کند، اما اقتدار استعمار انگلیس با این قیام دچار آسیب فراوان گردید و از هیبت و قدرت آن نه تنها در «میان رودان» بلکه در شبه قاره هند نیز کاسته شد.

با آغاز جنگ جهانی دوم، هماهنگی میان جنبش «کرد» و نهضت شیعیان به صورت قیام‎های گسترده و عمومی بر علیه نیروهای انگلیس و حکومت‎زاده‎ی استعمار در میان رودان (عراق) نمایان شد. بر اثر این قیام‎ها و پشتیبانی عمومی مردم، رشید عالی گیلانی در هجدهم فروردین ماه 1319 خورشیدی، قدرت را در عراق به دست گرفت.

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/iranshahr/tireh-ha/3104-bonyanhaye-tarikhi-kordan.html


@iranboom_ir
اجزا ورودیها در بناهای قدیمی ایران
۳-در:
در ورودی یکی از عناصر مهم فضای ورودی به شمار می آید که کارکرد اصلی آن کنترل ارتباط میان فضای درونی بنا و فضای بیرون است.ابعاد و تناسبات در ورودی هر بنا با نوع و کارکرد آن بنا متناسب بود.
اهمیت در ورودی برخی از فضاهای مذهبی یا عمومی چنان زیاد بود که سطح روی آن ها را با گره سازی، منبت کاری، تذهیب، نقاشی، میناکاری یا کتیبه نگاری مزین می کردند.


۴_آستانه:
بخشی از چارچوب در که در پایین چهار چوب قرار دارد، آستانه نامیده می شود.آستانه برخی از درها را اندکی بلند می ساختند تا تمایز بین دو فضا به بهترین شکل صورت پذیرد و افراد هنگام انتقال از فضای به فضای دیگر با تانی رفتار نمایند.  اهمیت آستانه در ورودی عالی قاپو به اندازه ای بالا بود که افراد پای خود را روی آن نمی گذاشتند و برخی از مردم آن را می بوسیدند.

۵- سردر:
بخشی از سطح فضای ورودی که در بالای در ورودی قرار داشت، سردر نامیده می شود. این سطح را در انواع فضاهای ورودی به خصوص فضاهای ورودی بناهای نسبتا بزرگ تزیین می کردند. می توان گفت معمولا سطح سردر هر فضای ورودی مزین ترین سطح از نمای خارجی هر بنا بود. در برخی موارد نام استاد معمار بنا را بر روی کتیبه سردر می نوشتند، مانند نام استاد علی اکبر اصفهانی در کتیبه سردر مسجد شاه اصفهان .

۶ـ منار :
در قرنهای نخستین هجری معمولا منار(مناره) به صورت منفرد در گوشه ای از ساختمان مسجد و در مواردی در نزدیکی فضای ورودی ساخته می شد، اما به تدریج و احتمالا از اواخر دوره سلجوقی و ایلخانیان به بعد ترکیبی متشکل از دو منار در دو سوی ایوان  در جبهه قبله و در مواردی، ایوان واقع در جبهه روبروی قبله مورد استفاده قرار گرفت. گاهی برای تاکید بیشتر بر اهمیت و ارزش مناره، ارتفاع آن از گنبد خانه نیز بیشتر ساخته می شد.

اجزا ورودی ها در بناهای قدیمی ایران
۷_روزن:
در بالای در ورودی معدودی از خانه ها یک روزن به صورت مشبک و گاهی بدون یک شبکه محافظ تعبیه می کردند. بهرمندی از روشنایی و نور از علل مهم ساخت این روزن ها بوده است.
۸_سنگاب:
در هشتی بسیاری از بناهای عمومی مانند مسجدها و مدرسه ها یک ظرف بزرگ سنگی قرار می دادند که در آن، آب خنک می ریختند تا مراجعه کنندگان بتوانند رفع تشنگی کنند.

۹_ساعت:در بالای پیش طاق معدودی از بناهای بزرگ از جمله مسجدها و مدرسه ها یک ساعت بزرگ قرار می دادند. در بالای پیش طاق ورودی مسجد جامع کرمان، مسجد مخبرالسلطنه و مسجد مدرسه شهید مطهری( سپهسالار) در تهران ساعت وجود دارد. به کاربردن ساعت از دوره صفویه آغاز و در دوره قاجاریه و پهلوی رواج یافت.
۱۰_ حوض : در هشتی معدودی از بناها از جمله تعداد اندکی از خانه های بزرگ یک حوض کوچک وجود داشت. معمولا در این حالت سکوهایی نیز پیرامون هشتی می ساختند تا برای افرادی که در هشتی به انتظار می نشستند یا کسانی که در آنجا به گفتگو می پرداختند، فضای مطبوع پدید آید.

۱۱_ زنجیر: آویختن زنجیر در جلوی دربهای ورودی مساجد و مراکز مذهبی از اوایل دوران اسلام، برای جلوگیری از ورود چارپایان کاربرد داشته است. آویختن زنجیر در ورودی مساجد، کاربرد و مفهوم دیگری نیز داشت. ایجاد تواضع در زمان ورود به مسجد، زیرا وارد شوندگان می بایست سر خود را خم می کردند.

برگرفته از کتاب فضاهای ورودی در معماری سنتی ایران/ حسین سلطانزاده

@iranboom_ir
کتاب «بحثی دربارهٔ زبان آذربایجان» نوشتهٔ «شادروان محمدرضا شعار» به صورت الکترونیکی

کتاب «بحثی دربارهٔ زبان آذربایجان» نوشته شادروان محمدرضا شعار در قالب پی دی اف (PDF) را از اینجا دریافت کنید
http://www.iranboom.ir/poshe/ketab/azarbaijan/001/zaban-azarbayjan-shoar9302-.pdf

بحثی دربارهٔ زبان آذربایجان
نوشته: محمدرضا شعار
چاپ: 1346، تبریز
142 صفحه
ناشر: کتابفروشی مهر تبریز


دربارهٔ زبان آذربایجان همچنانکه مولف کتاب اشاره فرموده‌اند با استناد به مندرجات کتیبه‌های موجود در سینهٔ کوه سبلان، خان تختی، قلاع باستانی، کلیساها و مساجد قدیمی آذربایجان و نوشته‌های تواریخ ایرانی، یونانی، ارمنی و عرب نتیجه گرفته می‌شود که در مدت سی و دو قرن تاریخ آذربایجان به تدریج زبانهای اورارتو، مانایی، مادی، پارتی (پهلوی دورهٔ پارتیان - فارسی میانه)، پهلویک (پهلوی دورهٔ ساسانی - فارسی میانه)، عربی  و فارسی دری زبان کتابت محاوره بوده و به موازات این زبان‌ها، لهجه‌های گوناگون ایرانی دیگر نیز که ریشهٔ مادی  و پارتی (آذری) داشتند در نقاط مختلف آذربایجان متداول بوده‌اند.

نویسندگان منصف و ارباب تحقیق را متفقأ عقیده بر این است که زبان فعلی آذربایجان یک زبان عارضی بوده و در نتیجه حملات و فشارهای تسلط اقوام ترکی زبان به اهالی این قسمت از ایـران تحمیل و مثل زبان مادری ملکه شده است.

مولف کتاب از سالیان دراز بر این بوده است تعدادی از واژه‌های فارسی که در محاورات روزانه اهالی آذربایجان ذاتا موجود است و تقریبا تمام آن‌ها دچار تغییرات و تحریفات و انحرافات شده و شکل ظاهر ادبی و کتابی خود را از دست داده‌اند جمع‌آوری و به صورت کتابی به ترتیب حروف درآورد و بـا وجود تقصیر حتمی بضاعت علمی، اقلا دل به این خوش کند که راه را برای فضلا و ارباب تحقیق باز و هموار ساخته است ـ اینک به یاری خدا به تنظیم قسمتی کم از لغات مزبور که از مکالمات  اهالی تبریز و دهات مجاور استفاده شده است. شروع، چنانکه توفیق رفیق شود بعدها دایره تقحیق توسعه داده خواهد شد. شاید کوچک‌ترین خدمتی به وحدت ملی از این راه بتواند نمود.

http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/anbar/12607-bahsi-darbare-zaban-azarbaijan.html

https://www.tgoop.com/iranboom_ir
⭕️ برگی از کهنترین نسخه مصور شاهنامه حکیم فردوسی که در کتابخانه ملی روسیه در سن پترزبورگ نگهداری می‌شود.

@iranboom_ir
از شاهنامه تا خداینامه
جستاری دربارۀ مآخذ مستقیم و غیرمستقیم شاهنامه
،
نوشته: دکتر جلال خالقی مطلق،
تهران: انتشارات دکتر محمود افشار،
در دست انتشار

هدف نویسنده در این کتاب اثبات این نکته است که شاهنامۀ فردوسی دارای آبشخوری نوشتاری بوده و مأخذ آن یعنی شاهنامۀ منثور ابومنصوری نیز به پیروی از سنّت کهن خداینامه‌نویسی، بر اساس آثار نوشتاری تألیف شده است. در پیوست این پژوهش نیز فهرستی از آثار از‌دست‌رفتۀ پهلوی و ترجمه‌های عربی و فارسی آنها بر اساس منابع کهن از سده‌های نخستین اسلامی فراهم آمده است. این فهرست نمایانگر وجود کتاب و کتابت در فرهنگ ساسانی است.

@iranboom_ir
2025/07/13 20:41:43
Back to Top
HTML Embed Code: