Telegram Web
روز جهانی تالاب‌ها گرامی باد

بخش دوم
https://www.tgoop.com/iranboom_ir/30977


خبرهای تکمیلی از زیست بوم ایران
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom.html


تالاب انزلی بدون نیلوفرهایش، تالاب انزلی نیست
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/5630-

پسروی یک کیلومتری تالاب بین المللی گمیشان
http://iranboom.ir/didehban/zistboom/5369-

تالابها؛ شاهکار خلقت و گنجینه طبیعت - تالاب انزلی در معرض تهدیدات مختلف
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/5543-

اسماعیل کهرم؛ تردد 2800 قایق، آب تالاب انزلی را آغشته به روغن سوخته کرده‌است
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/5455-

پایان گل سر سبد تالاب انزلی - لاله مردابی امسال گل نداد
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/5416-

نفوذ فاضلاب وضعیت تالاب بین المللی انزلی را بحرانی کرد
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/5196-
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/1162-
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/403-

تالاب‌ها درمعرض تبدیل شدن به کانون ریزگرد
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/951-

تالاب بهرام گور تبدیل به زباله‌دانی شد
http://iranboom.ir/didehban/zistboom/7602-

نجات تالاب هورالعظیم - متوقف کردن روند ویرانگر تخریب سرزمین در غرب ایران
http://iranboom.ir/didehban/zistboom/16818-

تالاب میقان؛ سفید برفی اراک
http://iranboom.ir/gardesh-gari/4351-

در نامه‌ای به سازمان ملل مطرح شد: طرح «گاپ» دلیل اصلی ریزگردها است/ ترکیه به بحران دامن می‌زند
http://iranboom.ir/didehban/zistboom/16693-

جهان علیه آبگیری سد ایلی‌سو و مسوولیت ایران
http://iranboom.ir/didehban/zistboom/17014-

آن‌چه انتقال آب بر سر رودها و تالاب‌های خوزستان می‌آورد
http://iranboom.ir/didehban/zistboom/16587-

مهم‌ترین مناطق حفاظت شده ایران
http://iranboom.ir/didehban/zistboom/9055-

پریشانی‌های یک دریاچه - تالابی که خودسوزی کرد
http://iranboom.ir/didehban/zistboom/15405-

مصایب تالاب بین‌المللی میانکاله تمامی ندارد - مسابقه تالاب نوردی در زیستگاه فلامینگوهای میانکاله
http://iranboom.ir/didehban/zistboom/5902-
http://iranboom.ir/didehban/zistboom/5980-

تالاب جازموریان به سرنوشت دریاچه ارومیه دچار می شود
http://iranboom.ir/didehban/zistboom/10664-
http://iranboom.ir/didehban/zistboom/8842-

تالاب بین المللی چغاخور در محاصره زباله ها
http://iranboom.ir/didehban/zistboom/9080-

@iranboom_ir
به پیشواز جشن اسفندگان، روز مهر ایرانی - ۴
(پنجم اسفندماه)
Www.iranboom.info
طراح: بهزاد فرهانیه - آریابوم، اسفند ۱۳۸۶
@iranboom_ir
روز مهر و مهرورزی به آفریننده و آفرینش
روز مهر و سپاس به زن و زمین
روز مهر ایرانیان به ایرانیان
روز مهر ایرانیان به سرزمین ایران

esfandgan.iranboom.info

#اسفندگان #جشنهای_ایرانی
۳۵ سال پیش در ۱۴ بهمن ۱۳۶۸، استاد دکتر سید حسن سادات ناصری ـ پژوهشگر عرصه‌ی زبان و ادبیات فارسی ـ درگذشت.
یادش گرامی باد.

@iranboom_ir
۱۴ بهمن ماه سالروز درگذشت دکتر عباس زریاب خویی ( ۲۰ امرداد ۱۲۹۸ خوی - ۱۴ بهمن ۱۳۷۳ تهران) است. یادش گرامی باد.

@iranboom_ir
شط شیرین پرشوکت
@iranboom_ir
دکتر عباس زریاب خویی" در ۲۰ امرداد ۱۲۹۸ در شهر خوی زاده شد و در ۱۴ بهمن ۱۳۷۳ در تهران درگذشت.

در سال ۱۳۲۲ فوت پدر باعث شد تا زریاب به شهر خوی بازگردد و مدتی به تدریس در دبیرستان بپردازد تا اینکه در سال ۱۳۲۴ هم زمان با قضیه فرقه دمکرات آذربایجان ناچار به ترک خوی شد و به تهران آمد و دو سال اول را با سختی در تهران زندگی کرد و به نوشتن مقالات در نشریات علمی و ادبی پرداخت تا اینکه به کار در کتابخانه مجلس شورای ملی مشغول شد. هم زمان دوره لیسانس را در دانشکده معقول و منقول (الهیات) دانشگاه تهران گذراند. عباس اقبال آشتیانی که از زریاب به عنوان "کتابدار فاضل کتابخانه دارالشورای ملی" یاد می کند، از وی در تهیه فهارس کتاب شدالازار (به تصحیح محمد قزوینی) استمداد طلبید.
در کتابخانه مجلس شورای ملی بود که با سیدحسن تقی زاده آشنا شد و مورد توجه خاص او قرار گرفت. بدین گونه بود که پس از تاسیس مجلس سنا و انتخاب تقی زاده به ریاست آن در سال ۱۳۲۸ و تاسیس کتابخانه مجلس سنا، محل خدمت عباس زریاب خویی به این کتابخانه منتقل شد و چندی بعد به عنوان مدیر کتابخانه مجلس سنا معرفی شد.
وی در سال ۱۳۳۱ به همراه ایرج افشار، محمدتقی دانش پژوه، منوچهر ستوده و مصطفی مقربی مجله تخصصی "فرهنگ ایران زمین" را بنیانگذاری کرد. در این نشریه مقالاتی در زمینه مطالعات تاریخ و فرهنگ ایران و انتشار رساله های خطی منتشر می شد.
در سال ۱۳۳۴ بورس مطالعاتی بنیاد هومبولت در آلمان غربی (بنا بر معرفی سیدحسن تقی زاده) در اختیار عباس زریاب خویی قرار گرفت. عباس زریاب خویی به مدت پنج سال در شهرهای ماینز و فرانکفورت و مونیخ به تحصیل و مطالعه در رشته های تاریخ، علوم و معارف اسلامی، فلسفه و فرهنگ تطبیقی پرداخت. در سال ۱۳۳۹ از دانشگاه یوهانس گوتنبرگ شهر ماینز در رشته های تاریخ و فلسفه درجه دکترا گرفت. عنوان رساله دکترای او "گزارش درباره جانشینان تیمور برگرفته از کتاب تاریخ کبیر جعفری" تالیف ابن محمد حسینی بود که زیر نظر هانس روبرت رویمر و پرفسور شل از ایران شناسان مشهور آلمانی تهیه شد.
دکتر عباس زریاب خویی در سال ۱۳۳۹ به تهران بازگشت و مجددا در کتابخانه مجلس سنا مشغول به کار شد. در سال ۱۳۴۱ به دعوت والتر هنینگ که آن زمان کرسی استادی در دانشگاه برکلی کالیفرنیا داشت به برکلی رفت و به مدت دو سال در آن دانشگاه به تدریس زبان و ادبیات فارسی مشغول بود. با اینکه هنینگ پست دائمی در دانشگاه برکلی برای زریاب در نظر گرفته بود، ولی او ترجیح داد که به ایران بازگردد و دانسته ها و تجربیات خود را در اختیار دانشجویان ایرانی بگذارد. دکتر زریاب از سال ۱۳۴۴ استاد تاریخ در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بود و از آنجا که در رشته های دیگر مانند ادبیات فارسی، ادبیات عرب، فلسفه، زبان شناسی و معارف اسلامی صاحب نظر بود تا سال ۱۳۵۷ که در دانشگاه تهران اشتغال داشت، در اغلب این رشته ها تدریس و سخنرانی می کرد.
در همین دوران سمت های علمی مختلفی را به عهده داشت، از جمله عضو انجمن فلسفه، عضو هیئت امنای بنیاد فرهنگ ایران، عضو فرهنگستان تاریخ و عضو بنیاد شاهنامه فردوسی بود. علاوه بر این ها با دایره المعارف فارسی (زیر نظر غلام حسین مصاحب) و دانشنامه ایران و اسلام (زیر نظر پرفسور احسان یارشاطر) همکاری داشت و مدخل های بسیاری در این دو دانشنامه به قلم اوست. دکتر عباس زریاب خویی از دیر زمان عضو انجمن بین المللی شرق شناسی (آلمان) و عضو مجمع بین المللی کتیبه های ایرانی (انگلستان) بود.
او پس از ترک اجباری دانشگاه، چند سال خانه نشین بود و در منزل به تحقیق و مطالعه پرداخت و کارهای ناتمام خود را تکمیل کرد; تا اینکه چند دایره المعارف تاسیس شد که همه برای تالیف و ویرایش مقالات از او برای همکاری دعوت کردند. وی تا پایان عمر بی وقفه برای این مراکز مقاله می نوشت یا در کارهای ویرایش و مشاوره های علمی به آنان کمک می کرد. زریاب دستیاری توانا و مبرز برای همه این سازمان ها و مایه امید آنان بود. بسیاری مقالات و عناوین را که دیگران از نوشتن آنان، به سبب دشواری، سر باز می زدند زریاب می نوشت. به خصوص باید از مقالات بلند او در دایره المعارف بزرگ اسلامی و چند مرجع دیگر یاد کرد که هر یک از آن مقاله ها را می توان با اندکی گسترش به صورت کتابی جداگانه منتشر کرد.

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/1845-shat-shirin-por-shokat.html

____

 کانال تلگرامی ایرانبوم
https://www.tgoop.com/iranboom_ir
به پیشواز جشن اسفندگان، روز مهر ایرانی - ۵
(پنجم اسفندماه)
Www.iranboom.ir
طراح: علیرضا فراهانی - ایرانبوم، اسفند ۱۳۸۸
@iranboom_ir
روز مهر و مهرورزی به آفریننده و آفرینش
روز مهر و سپاس به زن و زمین
روز مهر ایرانیان به ایرانیان
روز مهر ایرانیان به سرزمین ایران

http://esfandgan.iranboom.ir

#جشنهای_ایرانی #اسفندگان #جشن_اسفندگان #ایرانبوم #ایران_بوم #سپندارمذگان #والنتاین #والنتین
🔴 دریغا زریاب و دریغا فرهنگ ایرانی! ❗️

استاد دکتر شفیعی کدکنی

اَرَایت مَن حملوا علی الاعواد؟
اَرَایت کیف خبا ضیاءُ النادی؟ (شریف رضی)

دریغا زریاب و دریغا فرهنگ ایرانی! جز این چه می‌توانم گفت، در این راسته بازار مدرک‌فروشان با ارزِ شناور. در این سیاهی لشکر استاد و دانشجو. سیاهی لشگری از خیل دانشجویان و استادان چیزی برابر تمام دانشگاه‌های فرانسه و آلمان و انگلستان و شاید هم چندین کشور پیشرفته دیگر و جهل مرکّب مدیرانی که این سیاهی لشگر را افتخاری از برای زمانه خویش می‌دانند. کفاهُم جَهلُهُم!

اگر از همه رشته‌های دانش زمان بی‌خبرم، اما، در کار خویش خبره‌ام و می‌دانم که محیط دانشگاهیِ ما، در چه سکراتی به سر می‌برد. در هیچ جای جهان کار دانشگاه و تحقیقات دانشگاهی از اینگونه که ما داریم نیست، در عصر معرکه‌گیران و منکران «حُسن و قبح عقلی» در پایان قرن بیستم.

دریغا زریاب و دریغا فرهنگ ایرانی!

در عصری که «تحقیقات» دانشگاهی ما از یک سوی در شکل اوراد و عزایم خود را نشان می‌دهد و از سوی دیگر نسخه‌برداری کمرنگی از فرهنگ ژورنالیستی زمانه است، چه می‌توان گفت، جز اینکه بگویم:

دریغا زریاب و دریغا فرهنگ ایرانی!

در عصر «محققانی» که اگر از تألیفات خودشان امتحانشان کنند از عهده قرائت متن «تحقیقات» خویش برنمی‌آیند و دولت، با ساده‌لوحی، به فهرست انبوه استادان و دانشیارانش مباهات می‌کند و چندان بی‌خبر است که این رتبه‌های کاملاً «اداری» را ملاک پیشرفت علم و تحقیق تلقی می‌کند، چه می‌توانم گفت، جز اینکه بگویم:

دریغا زریاب و دریغا فرهنگ ایرانی!

نمی‌گویم او واپسین بود، ولی در میان واپسین‌ها، بی‌گمان، برجسته‌ترین بود، برجسته‌ترین چهره از آخرین پژوهندگانی که بر مجموعه فرهنگ و مدنیت ایرانی احاطه ژرف و اشراف کامل دارند و بدان عشق می‌ورزند: از فلسفه و کلام و تفسیر و حدیث و فقه و اصول تا ادبیات فارسی و عربی و تاریخ و جغرافیای تاریخی تا آنچه در مغرب‌زمین می‌گذرد در حوزه پژوهش‌های ایرانی و اسلامی تا آگاهی درست و سنجیده از مجموعه میراث خردمندان غرب، از افلاطون تا هگل و مارکس و ناقدان معاصرش.

زریاب در شرایط فرهنگی عصر ما، شاید، والاترین مصداق کلمه «حکیم» بود یعنی فرزانه‌ای که بسیار خوانده است و بسیار آموخته و بسیار اندیشیده و از انبوه خوانده‌ها و دانسته‌های خویش، منظومه‌ای عقلانی برای تبیین جهان و فرهنگ ملی خویش تدارک دیده است و براساس این منظومه عقلانی و فرهنگی است که نگران پیرامون خویش است.
به راستی دیگر، در کجای ایران باید جست مردی را که بتواند «شفاء» و «اشارات» ابن‌سینا و «اسفار» صدرالمتالهین و «شاهنامه فردوسی» و «صیدنه» ابوریحان بیرونی و «دیوان خاقانی» و فلسفه تاریخ ایران و تاریخ فلسفه ایران را در عالی‌ترین سطوح ممکن تدریس و تحقیق کند و آنگاه که درباره گوته، شیلر، کانت، هگل، صادق هدایت و مهدی اخوان ثالث سخن می‌گوید سخنش از ژرف‌ترین سخن‌ها باشد؟

به ‌راستی دیگر، در کجای ایران می‌توان یافت مردی چون او که این چنین ترکیب متناقضی از کهنه و نو و شرق و غرب و عقل و نقل باشد با آن‌چنان حضور ذهن شگفت‌آور و هوشیاری و طنز و خاکساری و فروتنی اعجاب‌انگیز؟ به‌راستی که درمانده‌ام، چه بگویم جز اینکه بگویم:

دریغا زریاب و دریغا فرهنگ ایرانی!

اکنون که او دیگر در میان ما نیست، لحظه به لحظه، زیان بزرگ غیاب او را از آفاق فرهنگ معاصر ایران، بیشتر و هولناک‌تر احساس می‌کنیم و به‌گونه‌ای ژرف‌تر درمی‌یابیم که چه غبن بزرگی بوده است محروم شدن دانشگاه تهران، در این پانزده ساله اخیر از وجود او. من از آنجا که هیچ‌گاه اهل سیاست و هیچ حزب و جماعت و دسته‌ای نبوده‌ام و نخواهم بود ندانستم و نتوانستم بدانم که چرا از یک سوی، دانشگاه تهران را از فیض دانش بیکران و بینش ژرف او، محروم کردند و از سوی دیگر با خواهش و تقاضا و اصرار او را به مؤسسات فرهنگی و تحقیقی دیگر، برای تدریس و تحقیق و تألیف و ترجمه، فراخواندند. جز اینکه خصومت‌های شخصی را عامل این کار بدانم موجب دیگری برای توجیه این غبن بزرگ تاریخی نمی‌توانم تصور کنم و با اینکه سی سال در محضر او شاگردی کردم و با او در «کتابخانه مجلس سنا» و «دایره‌المعارف فارسی» و «دانشگاه تهران» سالیان دراز افتخار همکاری داشتم، هرگز دلم بار نداد که در این‌باره از او پرسشی کنم. او نیز در این‌باره سکوتی حکیمانه داشت.

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/16697-darigha-zaryab-farhang-irani.html


https://www.tgoop.com/iranboom_ir
۱۴ بهمن ماه سالروز درگذشت دکتر عباس زریاب خویی ( ۲۰ امرداد ۱۲۹۸ خوی - ۱۴ بهمن ۱۳۷۳ تهران) است. یادش گرامی باد.
https://www.tgoop.com/iranboom_ir/45177

عباس زریاب خویی در ۲۰ مرداد ۱۲۹۸ هجری خورشیدی در شهر خوی به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و دوره اول دبیرستان را در خوی گذراند و چون امکان ادامه تحصیل در خوی وجود نداشت نزد یکی از روحانیون شهر به نام شیخ عبدالحسین اعلمی به یادگیری صرف و نحو عربی، اصول و دیگر علوم حوزوی پرداخت. در سال ۱۳۱۶ به قم رفت و درمدرسه فیضیه با مرحوم آیت الله جعفر اشراقی هم اطاق شد و قریب شش سال نزد علمای طراز اول حوزه علمیه قم به تحصیل مشغول بود.. در سال ۱۳۲۲ فوت پدر باعث شد تا زریاب به شهر خوی بازگردد و مدتی به تدریس در دبیرستان بپردازد.

در شهریور ۱۳۲۴ به تهران آمد و به نوشتن مقاله در نشریه‌های علمی و ادبی پرداخت تا اینکه به کار در کتابخانه مجلس شورای ملی مشغول شد. هم‌زمان دوره لیسانس را در دانشکده معقول و منقول (الهیات) دانشگاه تهران گذراند.

در سال ۱۳۳۴ بورس مطالعاتی هومبولت در آلمان در اختیار عباس زریاب خویی قرار گرفت و در سال ۱۳۳۹ از دانشگاه یوهانس گوتنبرگ شهر ماینز در رشته‌های تاریخ و فلسفه درجه دکتری گرفت.

دکتر عباس زریاب خویی در سال ۱۳۳۹ به تهران بازگشت در سال ۱۳۴۱ به دعوت والتر هنینگ که آن زمان کرسی استادی در دانشگاه برکلی کالیفرنیا داشت به برکلی رفت و به مدت دو سال در آن دانشگاه به تدریس زبان و ادبیات فارسی مشغول بود. با اینکه هنینگ پست دائمی در دانشگاه برکلی برای زریاب در نظر گرفته بود ولی او ترجیح داد که به ایران بازگردد و دانسته‌ها و تجربه‌های خود را در اختیار دانشجویان ایرانی بگذارد
هنگامی که بنیاد دایرةالمعارف اسلامی و مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی و دایرةالمعارف تشیع تأسیس شد، بر همه اهل علم و معرفت معلوم بود که هر دایرةالمعارفی در این زمینه‌ها بدون همکاری پرثمر زریاب ناقص خواهد بود و او نیز با دل و جان با این سازمانها به همکاری پرداخت.دکتر عباس زریاب خویی در ۱۴ بهمن ۱۳۷۳ در تهران درگذشت.
از تألیفات وی میتوانیم به « بزم آورد، شصت مقاله درباره تاریخ و فرهنگ و فلسفه»،« آیینه جام» و « تاریخ ساسانیان» اشاره کنیم و از ترجمه ها نیز می توان به « تاریخ فلسفه ویل دورانت» و « تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان از تئودر نولدکه » اشاره نمود.

http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/roidad-haye-farhangi/11910-1392-12-14-06-20-32.html

__
 کانال تلگرامی ایرانبوم
https://www.tgoop.com/iranboom_ir
به پیشواز جشن اسفندگان، روز مهر ایرانی - ۶
(پنجم اسفندماه)
Www.iranboom.ir
طراح: احمد صفار بنیس - ایرانبوم، اسفند ۱۳۹۵
@iranboom_ir
روز مهر و مهرورزی به آفریننده و آفرینش
روز مهر و سپاس به زن و زمین
روز مهر ایرانیان به ایرانیان
روز مهر ایرانیان به سرزمین ایران

http://esfandgan.iranboom.ir

#جشنهای_ایرانی #اسفندگان #جشن_اسفندگان #ایرانبوم #ایران_بوم #سپندارمذگان #والنتاین #والنتین
داده نگاری حفاظت از تالابها

@iranboom_ir
۱۵ بهمن ماه،زادروز شادروان رحیم معینی کرمانشاهی( ۱۵ بهمن ۱۳۰۴  در کرمانشاه - ۲۶ آبان ۱۳۹۴ در تهران) است.
نقاش،روزنامه‌نگار،نویسنده،شاعر و ترانه‌سرای ایرانی

یادش گرامی و راه‌اش پررهرو

@iranboom_ir
آشنایی با دکتر عزت الله نگهبان
@IRANBoom_IR

عزت الله نگهبان یکی از پایه‌گذاران باستان شناسی ایران بوده و از جملهٔ کسانی است که مبارزه و مقابلهٔ او با سوداگران و قاچاقچیان اموال فرهنگی زبانزد است.
عزت‌الله نگهبان در دههٔ 1340 با انجام کاوش‌های باستان‌شناسی در مارلیک گیلان جدی‌ترین گام برای استقلال و پایه‌گذاری باستان‌شناسی بومی و ملی را برداشت. او با تأسیس موسسهٔ باستان شناسی دانشگاه تهران و تجدید نظر در ساختار آموزشی باستان‌شناسی ایران گام مهم دیگری در این راستا برداشت. عزت‌الله نگهبان در هفت تپه خوزستان، مارلیک گیلان، دشت قزوین، و بسیاری دیگر از نقاط ایران کاوش‌ها و بررسی‌های باستان شناسی را انجام داده است. دکتر نگهبان در دههٔ 1340 و 1350 تلاشهای زیادی برای جلوگیری از خروج اشیای به دست آمده از کاوشهایی علمی توسط هیأتهای باستان شناسی به خارج از کشور نمود، این تلاشها سرانجام به بار نشست و هیأتهای باستان شناسی خارجی موظف شدند اشیاء مکشوفه از محوطه های باستانی را صرفاً در ایران مطالعه نمایند. همچنین وی مقالات و کتابهای متعددی به فارسی و انگلیسی نگاشته و از چهره های بین المللی باستان شناسی ایران محسوب می شود.

عزت الله نگهبان در سال 1304 در اهواز به دنیا آمد . پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه ، به تحصیل در رشته باستانشناسی ، در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران پرداخت. سپس برای ادامه تحصیل به آمریکا رفته و در سال 1335 موفق به دریافت درجه دکترا گردید . پس از بازگشت از آمریکا در سال 1336 به سمت دانشیار رشته باستان شناسی ، در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران استخدام شد . در سال 1338 موفق به تاسیس موسسه باستان شناسی در دانشگاه تهران شد . نگهبان علاوه بر مشاغل دانشگاهی ، به مشاغل دیگری نیز همچون معاون فنی اداره کل باستان شناسی ، مشاور فنی وزارت فرهنگ ایران ، مشاور عالی سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران و ... منصوب گردید .

وقایع میانسالی : عزت الله نگهبان در طول اقامت و تحصیل در شیکاگو در اینترناشینال هاوس در نزدیکی دانشگاه زندگی می کرد و در همین مکان با دختری به نام میربام لویس میلر (دانشجوی کتابداری)، آشنا شد و با وی ازدواج کرد. وی پس از بازگشت به ایران به استخدام دانشگاه تهران در آمد. و در سال 1345 با اخذ دکترای افتخاری از دانشگاه تهران به درجه استادی ارتقا یافت. او پس از سالها خدمت در 1357 بازنشسته شد و به فیلادلفیای امریکا عزیمت نمود و پس از آن به چاپ گزارشی نهایی فعالیت های باستان شناختی خود مشغول شد . . البته وی از آن پس بعنوان راهنمای بخش موزه دانشگاه پنسیلوانیا مشغول می باشد.

زمان و علت فوت : عزت‌الله نگهبان، پدر باستان‌شناسی مدرن ایران که به بیماری آلزایمر و پارکینسون نیز مبتلا بود، به گفته "بهمن نگهبان" فرزندش، روز 14 بهمن 87 ، بدرود حیات گفت.

مشاغل و سمتهای مورد تصدی : استاد باستان شناسی دانشگاه تهران، مهندس حفار اصلی در تپه مارلیک در 2-1961م./ 40-1339 هـ.ش مدیر گروه باستان شناسی دانشگاه تهران (1356-1346)، موسس و رئیس موسسه باستان شناسی دانشگاه تهران (56-1336 هـ.ش)، رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران (57-1354)، مشاور فنی اداره باستان شناسی (1347)

فعالیتهای آموزشی : عزت الله نگهبان پس از بازگشت از امریکا با درجه دانشیاری به استخدام دانشگاه تهران درآمد و با اخذ دکترای افتخاری از دانشگاه تهران در سال 1345 به درجه استادی ارتقا یافت. وی از 1346 تا 1356 مدیر گروه باستان شناسی دانشگاه تهران بود.

مراکزی که فرد از بانیان آن به شمار می آید : عزت الله نگهبان در 1958.م/ 1336 هـ.ش موسسه باستان شناسی دانشگاه تهران را بنیان گذاشت. وی با ایجاد کارگاه دائمی در دشت قزوین برای فعالیتهای دانشجویان گام موثری درروند پیشرفت آنها داشت.

سایر فعالیتها و برنامه های روزمره : عزت الله نگهبان همواره یکی از سرسخت ترین مدافعان برنامه های منظم کردن فعالیت های مربوط به باستان شناسی بود و برخی وی را دشمن بزرگ قاچاقچیان و دلالان عتیقه در ایران می دانستند. وی همواره در پی مباره علیه قاچاق میراث فرهنگی بود و در 1347 نقشی اساسی در تصویب قطعنامه ای در محکوم کردن قاچاق و فروش اشیای عتیقه داشت.

شاگردان : شاگردان عزت الله نگهبان، امروز همگی از بزرگان باستان شناسی و هنر ایران بشمار می روند و عبارتند از: یوسف مجید زاده،‌ محمد رحیم صراف، علی اکبر سرفراز،‌مهدی رهبر، صادق شهمیرزادی، یوسف نقیب زاده، محمد یوسف کیانی، پرویز ورجاوند.

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/11694-ashenaei-ba-negahban.html



💠ایران‌بوم؛ نگرشی به تاریخ و فرهنگ دیرپای ایران‌زمین🌳🌲
https://www.tgoop.com/iranboom_ir
ایجادشدن فاصله بین دکتر نگهبان و نسل‌های فعلی باستان‌شناسی
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh/2128-negahban-nasl-feli-bastan-shenasan.html

@iranboom_ir
به پیشواز جشن اسفندگان، روز مهر ایرانی - ۷
(پنجم اسفندماه)
Www.iranboom.info
طراح: فاطمه یوسفیان، اسفند ۱۳۸۷
@iranboom_ir
روز مهر و مهرورزی به آفریننده و آفرینش
روز مهر و سپاس به زن و زمین
روز مهر ایرانیان به ایرانیان
روز مهر ایرانیان به سرزمین ایران

esfandgan.iranboom.info

#جشنهای_ایرانی #اسفندگان #جشن_اسفندگان #ایرانبوم #ایران_بوم #سپندارمذگان #والنتاین #والنتین
۱۵ بهمن ماه، زادروز شادروان فرهاد ارژنگی است
یادش گرامی باد.
(۱۵ بهمن ۱۳۱۷ - ۴ خرداد ۱۳۴۰)
@iranboom_ir
پرتره فرهاد ارژنگی، اثر خود هنرمند

http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/3920-farhadarjangi-1317-1340.html

http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/17106-farhad-arjangi-13401317.html
کتاب جامع التّواریخ حسنی:
بخش تیموریان پس از تیمور، نوشتۀ سال‌های ۸۵۵-۸۵۷ هجری
تاج‌الدّین حسن بن شهاب یزدی
به کوشش حسین مدرّسی طباطبایی و ایرج افشار
تهران: انتشارات دکتر محمود افشار،‌ ۱۴۰۳


جامع التّواریخ تاج‌الدّین حسن بن شهاب، شاعر و مورّخ قرن نهم هجری، چکیدۀ چندین کتاب تاریخی دیگر و دربردارندۀ گزارش مختصر رویدادهایی از آغاز آفرینش تا عصر مؤلف است. در این کتاب مقدّمه و بخش مربوط به دورۀ بعد از تیمور جامع التّواریخ، که مهم‌ترین بخش آن شمرده می‌شود، عرضه شده است. از آنجا که در این بخش نویسنده مشاهدات خود را به قلم آورده اطلاعاتی مفید و دست اول دربارۀ نیمی از قرن نهم، به‌ویژه دربارۀ منطقۀ کرمان، به دست داده و بخش مذکور یکی از منابع معتبر تاریخی آن عهد است.

علاقه‌مندان می‌توانند از شانزدهم تا سی‌ام بهمن‌ماه، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.

برای سفارش‌های بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.

تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲

@iranboom_ir
به پیشواز جشن اسفندگان، روز مهر ایرانی - ۸
(پنجم اسفندماه)
Www.iranboom.info
طراح: مریم السادات موسویان - ایرانبوم، اسفند ۱۳۹۰
@iranboom_ir
روز مهر و مهرورزی به آفریننده و آفرینش
روز مهر و سپاس به زن و زمین
روز مهر ایرانیان به ایرانیان
روز مهر ایرانیان به سرزمین ایران

esfandgan.iranboom.info

#جشنهای_ایرانی #اسفندگان #جشن_اسفندگان #ایرانبوم #ایران_بوم #سپندارمذگان #والنتاین #والنتین
سالگرد درگذشت دکتر فیروز باقرزاده، بینانگذار مرکز باستان‌ شناسی ایران

دکتر فیروز باقرزاده بینانگذار مرکز باستان شناسی ایران در روز پنجشنبه ۱۶ بهمن ماه ۱۳۹۹ در سن ۹۰ سالگی در گذشت.

🔹تلاش ویژه برای ثبت سه اثر نخست ایران در فهرست میراث جهانی (چغازنبیل، تخت جمشید و میدان نقش جهان اصفهان )راه‌اندازی آزمایشگاه حفاظت و مرمت آثار تاریخی فرهنگی، بسترسازی برای پژوهش‌های هدفمند باستان‌ شناسی با حضور پژوهشگران داخلی و بین‌المللی، برگزاری کنگره‌های باستان‌شناسی، انتشار منظم نتایج پژوهش‌های باستان‌شناسی و لغو قانون تقسیم اموال و اشیای تاریخی فرهنگی در هیات‌های مشترک ایرانی و خارجی از خدمات ماندگار او در عرصه میراث فرهنگی است.

🔹ساماندهی و برنامه‌ریزی دقیق علمی و هماهنگی بین پژوهش‌های باستان ‌شناسی و مطالعات مواد فرهنگی موزه‌ای او نیز سبب شد تا  از این دوره مدیریت او به عنوان یکی از دوران درخشان باستان شناسی و موزه ایران باستان یاد شود.

@iranboom_ir
مسمومیت‌های پرورشی و مصدومیت‌های آموزشی

دکتر حکمت‌اله ملاصالحی

وداع با قانون، وداع با پاکیزگی و بهداشت عمومی، وداع با نظم و زیبایی از جمله اتفاقات ناگوار و غم انگیزی بوده است که طی دهه‌های اخیرتجربه کرده‌ایم و شاهدش بوده‌ایم.
بناها، بافت‌ها و فضاهای معماری شهری و روستایی ما از جمله مصادیق عینی و ملموس یک چنین وداع و قهربا قانون و غیبت نظم و زیبایی و پاکیزگی در فرهنگ و زندگی جامعه ماست. متأسفانه و متأثرانه ما اینک زیرسقف فضاهایی سکنی داریم و زندگی می‌کنیم که به غایت شلخته و بی‌نظم و زمخت اند و نازیبا. ما آنها را چونان گذشته متناسب با ذوق و ذایقه و سنت و میراث و حکمت و خرد و منطق خود طراحی، مهندسی و معماری نکرده‌ایم و بنیاد ننهاده‌ایم. عوامل و عناصر سود و سودا برای مطامع و منافع خود آنها را یله و بی‌مهار هرطور که خواسته‌اند طراحی کرده‌اند ساخته‌اند. اینها افسانه نیست. واقعیت‌های ملموس فرهنگ وزندگی اکنون ماست. پل پردیس وکلاک کرج را ببینید سی‌وسه پل ایران عصرصفوی را هم ببینید. میدان انقلاب تهران را ببیند میدان نقش جهان اصفهان را هم ببینید! وقتی در خانه خویش بیگانه‌ای، وقتی در فضاهایی زندگی می‌کنی که نمی‌توانی با آن نسبت برقرار کنی، در تعارض با توست. رویاروی تو ایستاده است. پذیرای تو نیست. تو را صمیمانه در آغوش نمی‌کشد. زمخت است و خشن و نازیبا نوعی حس گریز نوعی حس فرار در جان تو بیدار می‌شود. همیشه جان تو را می‌آزارد. روان تو را زخم می‌زند. می‌خواهی از هزارتوی آن چونان «دیدالوس» معمار لایبیرنت افسانه‌ای بگریزی. اینها همه مظاهر و مصادیق صدای تشت رسوایی آموزه‌های مسموم و تربیت و تعلیم‌های کژ و معوج ما طی دهه‌های اخیر هستند.

اما این تنها معماری نازیبا و بی‌نظم و بی‌رنگ و نازیبای شهری و روستایی جامعه اکنون ما نیست که تشت رسوایی تربیت‌های غلط و ناراست را در جامعه ما بصدا درآورده است. اندکی درنگ و تأمل در وضع غم انگیز و نگران‌کننده زبان فارسی این میثاق عظیم و پرمایه و غنی ملی و مدنی و معنوی ما که دهه‌هاست زیر فشارسخت و سنگین واژه‌های بیگانه به ویژه انگلیسی صدای درهم شکستن ستون و فقراتش به گوش می‌رسد بسنده است متقاعد شویم و بپذیریم برسرزبان خویش چه آورده‌ایم. صدا و سیمای که می‌توانست کانون تقویت و توسعه زبان ملی باشد اینک در مسیر آسیب رساندن به این میثاق ملی و نشر واژه‌های وکاربردهای غلط و نادرست زبان فارسی گام برمی‌گیرد. سکوت و بی‌تفاوتی مسئولان فرهنگستان زبان و ادب فارسی پذیرفتنی نیست. از یاد برده‌ایم که سیاست‌های استعماری بریتانیا بیش از هر نظام سیاسی و استعماری دیگری در دو سده اخیر به تاریخ و فرهنگ ما علی‌الخصوص به جغرافیای زبان فارسی آسیب رسانده است. اکنون نیز در همین طریق و در همین مسیرگام برمی دارد. عجیب نیست نسلی را زیر سقف‌های ترک خورده آموزش و پرورش کشور تربیت کرده‌ایم که نه تنها احساسی از ایرانی بودن در جان او نیست، بلکه چونان سرباز در خط مقدم توسعه و تحقق مقاصد و منافع و مطامع بیگانه عمل می‌کند!
آیا انگیسی‌ها حاضر بودند این چنین یله و بی‌مهار از واژه‌های فارسی در زبان خود استفاده کنند؟ ما با خود چه کرده‌ایم»! چه می‌کنیم؟! تا کجا می‌خواهیم کارگزار و خادم فرهنگ و زبان دیگری در خانه خویش باشیم و بمانیم. یک جامعه صاحب اندیشه و خلاق برای بیان اندیشه و کنش‌های خلاقش دست به مفهوم سازی‌های نومی زند. تصویرهای تازه ابداع می‌کند. تصویرهای بی‌بدیل. باده‌های نو اندیشه و حکمت و خرد و ذوق و ذایقه زیباشناختی خود را در جان مفاهیم نو و در جام تصویرهای تازه و بدیع می‌ریزد. این چنین یک جامعه و جهان نو بنیاد می‌پذیرد، با باده اندیشه و ارزش‌های نو و ریختنشان در جام و جان و کام زبان تازه، مفاهیم نو و بدیع. صورت‌ها و شکل‌ها و تصویرهای نو. اصالت، قوّت معنوی و نیروی درونی که در خلاقیت است هیچگاه در تقلید نیست. هیچ گاه در تقلید ندیده‌ایم. راه تقلید راه آسان و کم هزینه است لیکن اصالت و دستاوردش اندک. خلاقیت چنین نیست. نه آسان به کف می‌آید نه آسان از کف می‌رود. متأسفانه نسلی را چنان کژ و چنان ناراست و چنان نادرست با آموزه‌های غلط و سمی تعلیم داده و تربیت کرده‌ایم که نه تنها خلاقیت‌گریز است که برده و بنده دیگری است و دوست می‌دارد با هزینه اندک با دست رنج دیگری و با تلاش خلاق دیگری هم به ثروت هم به دولت هم به قدرت برسد. بساط این تربیت‌ها و تعلیمات غلط را یکبار برای همیشه می‌بایست برچید و طرحی دیگر درانداخت

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/didehban/mirase-manavi/17265-masdomiat-haye-amozeshi-molasalehi.html


https://www.tgoop.com/iranboom_ir
داستان ایرانی
آینه / محمود دولت‌آبادی

مردی که در کوچه می رفت هنوز به صرافت نیفتاده بود به یاد بیاورد که سیزده سالی می گذرد که او به چهره‌ی خودش درآینه نگاه نکرده است. همچنین دلیلی نمی‌دید به یاد بیاورد که زمانی در همین حدود می‌گذرد که او خندیدن خود را حس نکرده است. قطعا" به یاد گم شدن شناسنامه‌اش هم نمی‌افتاد اگر رادیو اعلام نکرده بود که افراد می‌باید شناسنامه‌ی خود را نو، تجدید کنند.وقتی اعلام شد که شهروندان عزیز مواظف‌اند شناسنامه‌ی قبلی‌شان را ازطریق پست به محل صدور ارسال دارند تا بعد از چهار هفته بتوانند شناسنامه‌ی جدید خود را دریافت کنند، مرد به صرافت افتاد دست به کار جستن شناسنامه‌اش بشود، و خیلی زود ملتفت شد که شناسنامه‌اش را گم کرده است. اما این که چراتصور می‌شود سیزده سال از گم شدن شناسنامه‌ی او می‌گذرد، علت این که مرد ناچار بود به یاد بیاورد چه زمانی با شناسنامه اش سر و کار داشته است، و آن برمی گشت به حدود سیزده سال پیش یا - شاید هم – سی و سه سال پیش، چون او در زمانی بسیار پیش از این، در یک روز تاریخی شناسنامه را گذاشته بود جیب بغل بارانی‌اش تا برای تمام عمرش، یک بار برود پای صندوق رای و شناسنامه را نشان بدهد تا روی یکی از صفحات آن مهر زده بشود. بعد ازآن تاریخ دیگر باشناسنامه‌اش کاری نداشت تا لازم باشد بداند آن را در کجا گذاشته یا درکجا گم‌اش کرده است. حالا یک واقعه‌ی تاریخی دیگر پیش آمده بود که احتیاج به شناسنامه داشت و شناسنامه گم شده بود. اول فکر کرد شاید شناسنامه درجیب بارانی مانده باشد، امانبود. بعد به نظرش رسید ممکن است آن را در مجری گذاشته باشد، اما نه... انجا هم نبود. کوچه راطی کرد، سوار اتوبوس خط واحد شد و یکراست رفت به اداره‌ی سجل احوال. در اداره‌ی سجل احوال جواب صریح نگرفت و برگشت، اما به خانه اش که رسید، به یاد آورد که – انگار – به او گفته شده برود یک استشهاد محلی درست کند و بیاورد اداره. بله، همین طور بود. به او این جور گفته شده بود. اما... این استشهاد را چه جور باید نوشت؟ نشست روی صندلی و مداد و کاغذ را گذاشت دم دستش، روی میز. خوب ... باید نوشته شود ما امضاء کنندگان ذیل گواهی می‌کنیم که شناسنامه‌ی آقای ... مفقودالاثر شده است. آنچه را که نوشته بود با قلم پاکنویس کرد و از خانه بیرون آمد و یکراست رفت به دکان بقالی که هفته‌ای یک بار از آنجا خرید می‌کرد. اما دکاندار که از دردسر خوشش نمی‌آمد، گفت او را نمی‌شناسد. نه این که نشناسدش، بلکه اسم او را نمی‌داند، چون تا امروز به صرافت نیفتاده اسم ایشان را بخواهد بداند. «به خصوص که خودتان هم جای اسم راخالی گذاشته‌اید!»

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/dastan/4623-ayene.html

https://www.tgoop.com/joinchat-BTli7Dy87gKr4Pr7-2LhsA
2025/07/14 21:23:11
Back to Top
HTML Embed Code: