Telegram Web
Forwarded from Hamed
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از زیبایی‌های خروش ملکوتی نسل جوان ایران، یکی همین که دیگر گوشی و رسانه برای ترّهات و افاضات بی سر و ته نسل‌های قبل ندارد و فریب لفّاظی‌ها از هر نوع را نمی‌خورد...
این نسل سر در آخور هیچ ایدئولوژی ندارد و چیزی را " در " چیزی نمی‌جوید، بلکه با افتخار می‌گسلد و پیش می‌رود.
به قول هابز: اول زیستن بعد فلسفیدن...

✍️هومن قاسمی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تنوع قومی و مذهبی در ایران و مسئله قوم‌گرایی

🎥 گفتگویی علمی و مهم با استاد احسان هوشمند


🔻ایران کشوری تاریخی، کهن و از نظر مردم‌شناسی پیچیده و متنوع است.
🔻آیا می‌توان مردم این سرزمین را تنها بر اساس نظم قومی، زبانی یا جغرافیایی صورت‌بندی کرد؟
🔻قوم‌گرایی و سیاسی‌شدن اقوام در ایران چگونه شکل گرفته‌است؟
🔻بعد از انقلاب اسلامی چه سیاست‌هایی از جانب حاکمیت باعث رواج قوم‌گرایی و شکل‌گیری جریان‌های گریز از مرکز شده‌است؟

🔼 در همین راستا در آسیانیوز و مؤسسهٔ آتوسا گفتگویی داشتیم با جناب آقای احسان هوشمند، ایران‌شناس و پژوهشگر حوزهٔ اقوام

در این گفت‌وگو استاد احسان هوشمند به موضوعات مهم و دقیقی پرداخته‌اند که کمتر در محافل علمی و آکادمیک به آن پرداخته شده است. گفتگو را مشاهده بفرمایید و برای علاقمندان این حوزه ارسال کنید.

آسیانیوز ایران
مؤسسهٔ علمی و تاریخی آتوسا
با مشارکت مؤسسه فرهنگی بزرگمهر حکیم

آتوسا: نهاد ترویجی اندیشهٔ سیاسی و دانش تاریخی در ایران

🆔 @atusa_sbu
@asianewsiran
زوال اندیشهٔ سیاسی در ایران
دکتر جواد طباطبایی
چاپ چهارم، ۱۳۰۴

به شرحی که گذشت، پیوند نظام مفاهیم فلسفهٔ یونانی، در تحول آن در نزد شارحان دورهٔ اسلامی، با دگرگونی‌های زندگی اجتماعی و سیاسی ایران گسیخت و ، به تدریج، به لحاظ نظری، وضعی در ایران پدیدار شد که به تعبیر هانس بلومنبرگ، که به مناسبت دیگری آورده، می‌توان آن را «امتناع بیان مفهومی»
Unbegrifflichkeit
خواند. اشارهٔ به معاصر بودن تماس قدیس و خواجه نصیر هم‌چون نشانه‌ای به دو راه متفاوتی بود که الهیات مسیحی و بسط فلسفه در دورهٔ اسلامی دنبال کردند: امکان «هیئت تألیفی» در الهیات تماس، که الهیات را به دانش برهانی تبدیل کرد، و، بیشتر از آن، امکان وارد کردن نظریهٔ فهم پدیدارهای حقوقی و اقتصادی در نظام الهیاتی تماس راه تحولی در نظام مفاهیم و پیوند آن با واقعیت‌های اجتماعی را هموار کرد (پانوشت: در بخشی از دفتر دوم جلد نخست تاریخ اندیشهٔ سیاسی جدید در اروپا و نیز نسخهٔ دوم ابن خلدون و علوم اجتماعی: گفتار در شرایط امتناع... به تفصیل به این بحث اشاره کرده‌ایم.)بسط این نظام مفاهیم هم‌چون شالوده‌ای استوار برای دگرگونی‌های بنیادینی بود که بویژه تدوین نظریهٔ یک نظام حقوقی در رأس آن قرار داشت و همین تبدیل حقوق به علم برهانی بود که هم‌چون سرمشقی برای تکوین دیگر علوم در مسیحیت قرار گرفت. فارابی در طرح خود در رسالهٔ احصاء‌العلوم، برای تدوین هیئت تألیفی علومی که در دورهٔ اسلامی شناخته شده بود، از پیروی نظریهٔ «حکمت عملی» منسوب به ارسطو اعراض کرد و، با وارد کردن فقه و کلام، صورتی نوآئین به آن علوم داد. به رغم اهمیتی که معلم ثانی در دورهٔ اسلامی داشت، شارحان فلسفهٔ یونانی التفاتی به طبقه‌بندی علوم متفاوت فارابی پیدا نکردند و نظریهٔ «حکمت عملی» منسوب به معلم اول را دنبال کردند که بویژه شیخ‌الرئیس، در رسالهٔ فی اقسام العلوم العقلیة طرحی از آن را عرضه کرده بودند. این بی‌اعتنایی به مبنای فارابی در طبقه‌بندی علوم، که با روح «فلسفهٔ امور انسانی» سازگاری بیشتری می‌توانست داشته باشد، و جایی برای تأمل در امور مدنی باز می‌کرد، گامی نخست در فروکاستن جنبه‌های مدنی فلسفهٔ یونانی به اخلاق فردی و شرعی بود که با ابوعلی مسکویه آغاز شد و با خواجه نصیر طوسی در خلط مباحثی میان فلسفهٔ یونانی و حکمت باطنی به پایان رسید.
صص. ۴۳۹-۴۱
Forwarded from فردای اقتصاد
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
هزینه‌های جنگ را باید از کجا تأمین کرد؟
مناظره قرن/ قسمت بیست و چهارم


▪️نسخه صوتی
▪️نسخه وبسایت

◽️در سرآغاز جنگ دوم جهانی کینز از ناراحتی قلبی رنج می‌برد و به نظر می‌رسید ایّام بازنشستگی‌اش فرا رسیده باشد. امّا سیر حوادث به گونه‌ای پیش رفت که او پس از سال‌ها بار دیگر به خزانه‌داری انگلستان بازگشت و به سیاست‌سازی برای سیاستگذاران مشغول شد.

◽️در همین ایّام هایک طعم طرد و بیگانگی را می‌چشید زیرا هم در وطنش (اتریش) و هم در کشور محل سکونتش (انگلستان) به چشم یک شهروند مشکوک و مشکل‌دار دیده می‌شد. او در دستگاه دولتی انگلستان پذیرفته نشد و سال‌های جنگ را به تدریس در دانشگاهی گذراند که دیگر رمق و رونقی نداشت.

◽️وقایع جنگ بر رابطه میان کینز و هایک تأثیر گذاشت. ماجراهایی مثل دفاع هایک از سیاست‌های ضدتورّم کینز، و کمک‌های کینز برای اسکان هایک در کمبریج، باعث شد این رقیبان سرسخت به دوستانی صمیمی تبدیل شوند.

در همین رابطه:
🔗
۲۳. از نقد سوسیالیسم تا بریدن از نئوکلاسیک‌ها
🔗
۲۲. کتاب مشهور جان مینارد کینز
🔗
۲۱. آغاز سیاست‌های کینزی

#رادیو_اندیشه

◻️ ‌رسانه تصویری فردای اقتصاد⬇️
@Feghtesad
▪️شماره‌ٔ یازدهم  ماهنامه‌ٔ فرهنگی‌هنری
#جهان_اشراقی به‌زودی منتشر می‌شود.


@Jahan_Eshraghi

🔴 درس‌گفتارها و سخنرانی‌های دکتر جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران


درس‌گفتارها:

بررسی و نقدِ اندیشۀ نیکولا ماکیاوللی (با تمرکز بر کتاب شهریار)

بررسی و نقدِ اندیشۀ منتسکیو

بررسی و نقدِ اندیشۀ ژان ژاک روسو

بررسی و نقدِ اندیشۀ امانوئل کانت

اندیشۀ دولت در فلسفۀ هگل

فلسفۀ حقِّ هگل (ایده‌آلسیم آلمانی)

بررسی و نقدِ اندیشۀ مارکس
(بخشِ نخست - بخشِ دوم و پایانی)

درس‌گفتارِ بررسی و نقدِ اندیشۀ ابن‌ خلدون



سخنرانی‌ها:

سخنرانی دکتر جواد طباطبایی پیرامونِ پیدایشِ مفهوم «مشروطه» در ایران

ایراد شده در مرکز مطالعاتِ ایرانی ساموئل جردن کالیفرنیا در اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ خورشیدی


قانون اساسی و دولت مشروطه در ایران (دولتِ با اساس)

سخنرانی دکتر جواد طباطبایی در دانشگاه تبریز در سال ۱۳۹۶ خورشیدی


■‌ سخنرانی دکتر جواد طباطبایی، در همایشِ دولت‌پژوهی مشهد:
تاریخِ اندیشهٔ دولت - حکومت


اندیشۀ مشروطه‌خواهی
حقوق و مشروطیت
دربارۀ مفهومِ دولت در زبانِ فارسی


■‌ ایران چیست؟

سخنرانیِ دکتر جواد طباطبایی در همایش بین‌المللی تاریخ و فرهنگ جنوب ایران (فارسِ تاریخی) در سال ۱۳۹۶ خورشیدی

اندیشۀ ایرانشهری و تداومِ تاریخی ایران
بن‌بستِ کنونی شیوه‌های تاریخ‌نگاری دربارۀ ایران


شهرسازی و نظامِ توسعه

سخنرانی دکتر جواد طباطبایی در مشهد در تیرماه ۱۳۹۶ خورشیدی

نظری به «بحران» کنونی
پیرامون اندیشۀ ایرانشهری
توسعه در ایران کنونی


■‌ اندیشۀ ایرانشهری چیست؟

سخنرانی دکتر جواد طباطبایی در خانۀ گفتمانِ شهر و معماری در ۱۱ مهر ۱۳۹۶ خورشیدی

سخنرانی در روز بزرگداشت سعدی:
ادبِ فارسی و اندیشیدن ایرانی


سخنرانی دکتر جواد طباطبایی،‌ در یکم اردیبهشت ماه ۱۳۹۵ خورشیدی، در بنیاد سعدی شیراز


■‌ زبان فارسی، ایران و جهان اسلام

سخنرانی دکتر جواد طباطبايی، فیلسوف سیاسی ایران در آرامگاه فردوسی در سال ۱۳۹۵ خورشیدی


■‌ تبارشناسی اندیشۀ ایرانشهری

سخنرانی دکتر جواد طباطبایی در انجمنِ حافظِ دانشگاه نوشیروانی بابل


■‌ سخنرانی دکتر جواد طباطبایی دربارۀ سُنت در ایران در دانشگاه پتسدام آلمان در سال ۱۴۰۱ خورشیدی

(یکی از آخرین سخنرانی‌های دکتر طباطبایی)

موضوع: نظام سنت ایران، حقوق، دولت، مشروطه


■‌ «ایران اینجاست که ایستاده‌ایم»

سخنرانی دکتر جواد طباطبایی در سالنِ فردوسی خانۀ اندیشمندان علوم انسانی در ۱۵ دی ماه ۱۳۹۵ خورشیدی

چرا دانشگاه تهران تأسیس شد؟
چگونه ایدئولوژی، نظامِ علمی ایران را نابود کرد؟
چرا جواد طباطبایی از دانشگاه تهران اخراج شد؟
موضوع «دانشگاه ایران» چیست؟
رنسانس دوم ایران
مشروطیت و حقوق


■‌ «دانشگاه ایرانی»

سخنرانی دکتر جواد طباطبایی در همایش سالانۀ انجمن علوم سیاسی در سال ۱۳۹۶ خورشیدی


■‌ دو نظامِ تولید علم در ایران و نقشِ دارالسلطنهٔ تبریز در گسست از سنّت

سخنران: دکتر جواد طباطبایی


دربارۀ نظام علمی ایران
دربارۀ «حوزه» و «دانشگاه»


■‌ جلسۀ پرسش و پاسخ از دکتر جواد طباطبایی، در میان دانشجویان دكتریِ علوم‌سياسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد در سال ۱۳۹۵ خورشیدی

برای خواندن «اندیشۀ سیاسی» باید از کجا شروع کرد؟
آیا شما «روش‌شناسی» خاصی دارید؟
چگونه می‌توان مرز «مُد» و «ضرورت» را در خواندن فلسفه و اندیشۀ سیاسی را فهمید؟
تفسیر حقوقی مشروطیت
و...



🔴 درنگ:
با ضربه زدن روی عنوانِ هر درس‌گفتار یا سخنرانی (کنار شکلکِ ■ و به رنگِ آبی) به پوشۀ صوتی آن درس‌گفتار یا سخنرانی دسترسی پیدا می‌کنید.



🔴 پی‌نوشت:
درس‌گفتارها و سخنرانی‌های دکتر جواد طباطبایی در برخی تارنماهای تخصصی، یوتیوب و کانال‌های تلگرامی منتشرکنندۀ آثار و اندیشه‌های دکتر جواد طباطبایی، رایگان در دسترس همگان بود. ولی کانالِ تلگرامی ایران‌دل، این درس‌گفتارها و سخنرانی‌ها را از کانال‌های تلگرامِ «یادمانِ فیلسوف» و «سرو ایرانشهر» اخذ و به شکل بستۀ کامل بازنشر نمود تا علاقمندان بتوانند دسترسی سریع و راحتی داشته باشند.


@IranDel_Channel

💢
وقایع روزانه یک تاجر

ساعت هنوز شش نشده بود که راهی میدان فراوری پسته کال شدم. چون مشغول برداشت محصول هستیم و معمولا عصرگاه، کامیون‌های پسته را از باغات به محل فرآوری، حمل می‌کنند، بخشی از کار برای روز بعد می‌ماند. صبح‌ها کار ساعت از شش آغاز می‌شود و تا هوا گرم شود، پایان می‌یابد. از کوچه که بیرون آمدم احساس سرگیجه شدیدی کردم و کنار گذر ایستادم. رفتگر محله نزدیکم آمد و پرسید چیزی شده؟ گفتم یک لحظه احساس سرگیجه داشتم و ایستادم تا حالم بهتر شود. اصرار کرد که به خانه برگردم و استراحت کنم. در همین حین یکی از همسایگان با چند نان تازه از کنارمان عبور کرد و وقتی رفتگر محله از حال من ابراز نگرانی کرد، اصرار کرد که با هم به اورژانس برویم. وارد اورژانس شدیم که پزشک بیمارستان من راشناخت و حال‌واحوال کرد. فشار خون و نبضم را اندازه گرفت و چون حالم بهتر شده بود، گفت جای نگرانی نیست و دلیل اصلی از فشار کار است.
توصیه کرد آرام باشم و استرس نداشته باشم و اجازه داد از اورژانس خارج شوم.
همسایه عزیز را به خانه بردم و به طرف پایانه برداشت پسته حرکت کردم. به سه راهی شرف آباد که رسیدم، با ترافیک سنگینی مواجه شدم. حدود چهل دقیقه طول کشید تا سه راهی را پشت سر گذاشتم و وارد جاده شرف آباد شدم.
هنوز وارد جاده نشده بودم که کامیونی بی‌ملاحظه و با سرعت از کنارم رد شد؛ طوری که اگر ثانیه‌ای غفلت می‌کردم، اتفاق بدی رخ می‌داد.

حسابی ترسیده بودم اما باید به مسیر ادامه می‌دادم. ساعت نزدیک هشت بود و یادم آمد که قرار دارم. دیگر نمی‌توانستم به پایانه بروم و باید به شرکت می‌رفتم.
وارد شرکت که شدم، اطلاع دادند که برق قطع شده و حداقل دو ساعت برق نداریم.
پشت میز نشستم و گوشی تلفن را برداشتم که یادم آمد به خاطر بی‌برقی، تلفن هم قطع است. اینترنت هم نداشتیم.

در همین لحظات اطلاع دادند که مهمان عزیزمان وارد شرکت شده است. در اتاقی گرم و کم‌نور نشستیم و صحبت کردیم. هنوز صحبت‌هایمان به پایان نرسیده بود که تلفن همراهم زنگ خورد. متصدی پایانه پشت خط بود و گفت: به خاطر قطعی برق، پسته‌ها روی زمین مانده و گرمای هوا کار را مشکل کرده است. گفتم چاره‌ای نیست باید تأمل کنیم تا برق وصل شود. مهمان عزیزم که اوضاع را غیر عادی دید، از طرح مسأله‌اش منصرف شد و آن را به روز دیگری موکول کرد.
اطلاع دادند که چند قرار کاری دارم؛ اولین قرار با متصدی امور مالیاتی شرکت بود. دیدم در طرح مسأله تردید دارد. گفتم بگو؛ آمادگی دارم. با ناراحتی، از برگه مالیاتی سال ۱۴۰۱ شرکت رونمایی کرد. مشغول سوال وجواب بودم که یکی از مشتریان، سرزده وارد اتاق شد و  و پرسید پسته کال می‌خرید؟
آنقدر غرق در برگه مالیاتی بودم که با ناراحتی پاسخ منفی دادم و گفتم بخریم برای چه؟ او هم دل پری داشت و گفت: آقای مهندس مثل... پشیمانم. کاش به جای باغ و باغ‌داری و تجارت پسته، پولم را مستقیم در بانک می‌گذاشتم و به قدری درآمد داشتم که نه نگران آب و برق باشم و نه نگران تحریم. می‌نشستم گوشه خانه‌ام و سود ماهانه می‌گرفتم و به همه جای ایران سفر می‌کردم.
بیشتر کارهای شرکت را کردم و در حالی که هنوز برق نیامده بود، با لباس خیس، ماشین را روشن کردم و از شرکت بیروم زدم.
به حرف‌های فروشنده پسته فکر کردم؛ چطور شد که کار تولید و تجارت و باغ‌داری، قدر و منزلت خود را از دست داد؟
به روزهای تعطیل و تحریم و فشار و استرس فکر کردم. به روزهایی که اصلا نمی‌دانیم چطور می‌گذرند. به کارگرانی که زیر گرما جان می‌کنند و در نهایت هم چیزی عایدشان نمی‌شود. به تولیدکنندگانی که روزی صد بار از ورود به عرصه تولید ابراز پشیمانی می‌کنند. به تاجرانی که تا بارشان به مقصد برسد، روزی هزار بار خود را لعن و نفرین می‌کنند.
در همین فکرها بودم که دوباره احساس سرگیجه کردم. کنار جاده ایستادم و به رفتگری نگاه کردم که در صلات ظهر، جارویش را روی شانه گذاشته بود و منتظر بود تا با ماشین‌های گذری به خانه‌اش برود.
و من کنار جاده پر هیاهو، دوباره سرگیجه داشتم.

☑️محسن جلال‌پور

@mohsenjalalpour


🆔@irandoustan
▪️آیا ایران دوباره برخواهد خاست؟


آیا انحطاط و فساد که چون لایه‌ای ضخیم روی ایران کنونی (۱۳۲۵ هجری قمری) کشیده شده و تمام جوانه‌های نو را می‌خشکاند از بین خواهد رفت؟

آیا جنبش بیداری نوین ایران (جُنبِشِ مشروطه‌)، که توسط روشنفکران و اندیشمندان این قوم بااستعداد رهبری می‌شود، ریشه خواهد دوانید؟
آیا کوشش‌های آن‌ها به نتیجه خواهد رسید و این کشور حیاتی تازه خواهد یافت؟

آینده به این پرسش‌ها پاسخ خواهد داد.

مأخذ: گروته، هوگو. سفرنامۀ گروته. ترجمۀ: مجید جلیلوند. تهران: نشر مرکز‌‌. سال ۱۳۶۹، برگ۲۱۸، پژوهشکده ایران‌شناسی
@atorabanorg

🆔@irandoustan
ایران دوستان
Photo
نویسنده این کتاب از اعضای حزب سوسیالیست متحد آلنده و از عناصر رده بالای اتحادیه‌های کارگری چپ گرا بوده است. بخش عمده کتاب به نقد دوران پینوشه اختصاص دارد، اما در فصل اول نویسنده به حقایق مهمی پیرامون سیاست اقتصادی فاجعه‌بار دولت آلنده اشاره می‌کند که می‌تواند یکی دیگر از ابراسطوره‌های پوچ چپ جهانی در دوران جنگ سرد را پیش چشم خوانندگان درهم شکسته و فروریزد.
هرالدو مونیز می گوید: "در ابتدای دولت آلنده حقوق‌ها افزایش یافت و قیمت‌ها به شکل غیرواقعی پایین نگه داشته‌شد. از آنجا که قیمت کالاها در سطوح پایین ثابت بود، تقاضا افزایش یافت، سرمایه گذاری سقوط کرد، تولید کاهش یافت و مشاغل ورشکسته شدند... افراط گرایی در حال افزایش ائتلاف سیاسی حاکم و سوءمدیریت ناخوشایند اقتصاد و تورم شدید ( ۳۶۰ درصد در ۱۹۷۲ )، رشد بازار سیاه و افزایش فزاینده صفوف طولانی مصرف کنندگانی که مجبور بودند برای خرید در صف‌ها بایستند تا کالاهای کمیاب را با قیمت ثابت بخرند، انتقادهای بیش‌تری را باعث شد. به صورت خلاصه اقتصاد شیلی به شکل مارپیچ‌واری از کنترل خارج شد. ( صص ۵۹ و ۶۰ )
مونیز می گوید: " همراستا با برنامه اقتصادی آلنده یک بخش "مالکیت اجتماعی" ایجاد شد. پانصد کمپانی به بخش مالکیت اجتماعی منتقل شدند. از هشت تای آنها سلب مالکیت شد و از طریق قوه مجریه در بقیه مداخله شد. ( دولت رسما کنترل اجرایی شرکت را بدون انتقال مالکیت غصب کرد. ) بقیه کمپانی‌ها توسط دولت زیر قیمت بازار خریداری شدند." ( ص ۵۹ ) البته کار به همینجا محدود نمی‌ماند. مونیز اعتراف می‌کند که دولت قادر یا مایل به کنترل فعالیت های افسار گسیخته گروه‌های چپ افراطی که بعضا مسلح بوده و دست به اقدامات خشونت آمیز می‌زدند، نبود.
به علاوه کم کم کارگران بطور خودسر اقدام به تصرف کارخانه‌ها کرده و دولت هم این اقدام را مورد تایید قرار می‌داد. مونیز می گوید: "اوایل ۱۹۷۳ رئیس حزب سوسیالیست (حاکم) در بخش من دستور داد که فورا به کارخانه شلوار جین ال آس در نزدیک خانه‌ام در محله استاسیون سنترال سانتیاگو بروم. او گفت: "برو به مردم کمک کن." منظورش کارگران بود. "کارگران کارخانه رو تصرف کردن. اون‌ها خواهان راهنمایی ما هستن و به خصوص اسم تو رو بردن."" ( ص ۶۰)
موضوع بسیار مهمی که هیچ‌گاه چپگرایان و ضد امپریالیست‌ها در مورد دولت آلنده به شما نخواهند گفت آن است که دولت او اکثریت خیلی ضعیف و شکننده‌ای داشت که به او مشروعیت قانونی و دمکراتیک برای اهداف بلندپروازانه‌اش نظیر تغییر قانون اساسی و سلب مالکیت از صاحبان سرمایه را نمی‌داد. در انتخاباتی که آلنده با ۳۶/۶ درصد آرا پیروز شد، دو نامزد دیگر با گرایش‌های سیاسی و پایگاه اجتماعی نسبتا مشابه حضور داشتند: خورخه الساندرو رودریگز با گرایش لیبرال-محافظه‌کار که ۳۵/۸ درصد آرا را بدست آورد و رادومیرو تومیک با گرایش دمکرات مسیحی که ۲۷/۹ درصد آرا را کسب نمود. از آنجا که آلنده حد نصاب لازم را کسب نکرده بود، رئیس جمهور شدنش نیازمند یک رای اضافی از مجلس ملی شیلی بود که همراه با آرزوی پایبندی به قانون اساسی به او داده شد.
در چنین شرایطی در دمکراسی‌ها منتخبین یا دولت ائتلافی تشکیل می‌دهند و یا خیلی دست به عصا و با مراعات احزاب مخالف پیش می‌روند اما آلنده همچون رهبری برآمده از یک انقلاب مسالمت آمیز با نود درصد آرا رفتار می‌کرد و همین امر سرآغاز بحران سیاسی حاد، دو قطبی شدن خطرناک جامعه شیلی و در نهایت نابودی این دمکراسی ریشه دار در آمریکای لاتین گردید. در می ۱۹۷۳ دادگاه عالی شیلی به اتفاق آرا دولت آلنده را به دلیل نقض قانون اساسی و تصمیما نادرست قضایی محکوم کرد. در ۲۲ اوت ۱۹۷۳ مجلس ملی شیلی هم قطعنامه‌ای در ۷ بند علیه آلنده صادر کرد که شامل مواردی چون نقض قانون اساسی، تخطی از اصل تفکیک قوا، ایجاد انحصار در رادیو و تلویزیون، محدود کردن غیر قانونی مهاجرت و مسلح کردن هوادارانش می‌شد.

🆔@irandoustan
✔️یادآر ز گذشته، یادآر
✍️سهند ایرانمهر

🔸این درست است که نباید در گذشته ماند اما این به معنای فراموشی درس‌های آن نیست. امروز سالروز عقد پیمان آخال است ( رکورددار بیشترین میزان جدایی از خاک ایران)که بین ایران قاجار ناصری و امپراتوری روسیه منعقد و باعث‌شد آسیای میانه، خوارزم، خیوه، شرق مازندران و مرو، سمرقند و بخارا (شامل ترکمنستان و بخش‌های بزرگی از تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان و قزاقستان امروزی با بیش از ۱میلیون و ۲۲۶ هزار کیلومترمربع ) از ایران جدا شود.

🔸محمود محمود در کتاب تاریخ روابط ایران و‌انگلیس به پیمان آخال میان ایران و روسیه هم اشاره می‌کند و می‌گوید:

‏اشتباه طرف ایرانی «اعتماد بیش از حد» به وعده‌های روسیه بود. در جریان مذاکرات، تیم ایرانی به تصور اینکه روس‌ها در قبال امتیازاتی که از ایران می‌گیرند، دیگر به سمت تصرف بیشتر اراضی ایرانی نخواهند رفت، با شرایط روسیه موافقت کرد. این در حالی بود که روسیه پس از معاهده آخال همچنان به نفوذ خود در مناطق شمالی ایران ادامه داد و معاهده‌ هیچ‌گاه مانع توسعه‌طلبی روس‌ها نشد.

‏منطقه‌ای که حتی پس از پیمان آخال و خارج از مفاد آن مورد دستبرد روس‌ها قرار گرفت روستای فیروزه بود. منطقه‌ای ییلاقی و تفریحی در ترکمنستان امروز که تا دوران‌پهلوی برای بازگرداندن آن تلاش شد اما سرانجام، ایران از دنبال کردن بازگرداندن مالکیت آن دست کشید.
علیرغم وجود حقایق و اسناد تاریخی هنوز هم هستند افرادی که مدعی‌اند خانات خیوه از سال‌ها پیش از  پیمان آخال این سرزمین‌ها را تملک کرده بودند و این مناطق بخشی از خاک ایران نبود(!) اما همان‌ها نیز پاسخ نمی‌دهند چرا روسیه پیمان آخال را با ایران بست و تعهد گرفت دست از مالکیت خود بشوید!

@sahandiranmehr

🆔@irandoustan
فاجعه معدن طبس، محصول فقر ناشی از تحریم است

روزنامه دنیای اقتصاد نوشت:

🔹فقر به هیچ‌چیز و هیچ‌کس رحم نمی‌کند و تنها ارمغانش برای انسان، نابودی تمام‌عیار اوست. فقر همان پدیده زشت و درنده‌خویی است که ابتدا ذهن‌ها را نابود می‌سازد و سرانجام جان‌ها را می‌ستاند.

🔹واقعیت آن است که حوادث دلخراشی چون حادثه معدن زغال سنگ طبس امکان دارد که در هرجای جهان رخ دهد، همان‌گونه که رخ نیز داده‌است؛ اما آنچه روح ایرانی را فراتر از درد و رنج این واقعه معذب نیز می‌سازد، فراوانی این حوادث در کشور ما و علت رخ دادن آنهاست. به زعم بسیاری از اهل فن حوزه معدن، صنعت معدن کشور ما همزمان با دو مشکل مواجه است و اگر این دو مشکل نبود، شاید حادثه طبس رخ نمی‌داد.

🔹در نتیجه همین امر، چگونه اصلا می‌توان انتظار ارتقای سطح فناوری داشت؟ حال زمانی که دیگر فناوری ارتقا پیدا نمی‌کند، باید با نهایت تاسف اقرار کرد که حوادث این‌چنینی دیگر حادثه نیستند، بلکه رویه جدیدی خواهند بود که قرار است مال، جان و زندگی انسان‌ها را در معرض یک خطر همیشگی قرار دهد.
2_5442627873691164214.pdf
505.6 KB
مفهوم سنت در نظام مفاهیم طباطبایی. سهل و ممتنع / مصطفی نصیری

طباطبایی به سهم خود کوشید به‌جای استفاده مقلّدانه از نظام مفاهیم غربی، با اجتهادی نو در مبانی آن‌ها، نظام مفاهیم خود را بر اساس مواد تاریخی ایران‌زمین تدوین کند که مفاهیمی مانند زوال و انحطاط و تصلب و سنت و ایران و ایرانشهر و بیرون‌درون و جدال قدیم‌وجدید و گسست و تداوم و جدید در قدیم و گسسته‌خردی و نصّ و شرایط امتناع و گسست میان نظر و عمل و …. بخشی از آن‌ها هستند. منظور این نیست که این مفاهیم برای اولین بار توسط ایشان ابداع شده‌اند، بلکه منظور این است که شادروان، با ریختن مضامین جدیدی در درون این این مفاهیم، تحولی اساسی ایجاد کرد. برای نمونه کسی نمی‌تواند ادعا کند که مفهوم نصّ در نظام مفاهیم ایرانشهری، به همان مضمونی دلالت دارد که در نظام مفاهیم روشنفکری دینی و یا نواندیشی دینی وجود دارد.

🆔@irandoustan
Forwarded from تاریخ‌اندیشی ــ مهدی تدینی (مهدی تدینی)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
▪️معرفی کتابِ «تنهایی استراتژیکِ ایران؛ از مخمصۀ ژئوپلتیک تا بحران هسته‌ای»

نویسنده: محی‌الدین مصباحی - گردآوری و مترجم: علی نعمت‌پور


▫️«کشوری که مرزهای آن خاکریزِ دفاعی آن است، باید به درونِ خود تکیه کند.»
دکتر آرش رئیسی‌نژاد


ایران نخستین دولتِ تاریخی است و ایرانیان، قدیمی‌ترین مردمان هنوز زندهٔ جهان هستند. ایران در ۲۷۰۰ سال گذشته ۴۴۳ بار جنگ کرده که از این میان ۲۳۲ بار دفاعی بوده است‌. کشور پنج بار توسط یونانی-مقدونیان، اعراب، تُرکان غز، مغولان و تاتارها شخم زده شد. علی‌رغم این ویرانی - و نه صرفاً اشغالِ نظامی - ایران امّا هر بار از خاکسترِ مرگ برخاسته، امری خلافِ آمدِ عادت که در تاریخ جهان، نادر است. همچنین، اشکانیان توسط کوشان و روم، ساسانیان توسط بیزانس و هیاطله (و سپس گوک‌تُرکان)، صفویان توسط تُرکانِ عثمانی و ازبک، قاجار توسط روسیه تزاری و بریتانیا و سرانجام ایرانِ پهلوی نیز  توسط شوروی و متحدانش محاصرۀ نظامی شده‌ بودند.

از بدو انقلاب نیز جمهوری اسلامی زیر فشار حضور نظامی آمریکا و متّحدین منطقه‌ای آن قرار گرفته‌ است. گذشته از این، در این بازۀ ۲۳۰۰ ساله، جنگ‌های پایان‌ناپذیر با قدرت‌های بزرگ منطقه‌ای و بین‌المللی از توانِ ایران کاسته و کشور را ناتوان در مهارِ تهدیداتِ خطرناک اکثراً ناشناخته ساخت.

فشارهای ژئوپلتیکی بیرونی، فرمانروایانِ ایرانی را دائماً گرفتار دفاع از کشور در برابر مهاجمین کرد و در نتیجه، قدرت مرکزی در ایران، همواره در معرضِ تهدیداتِ درونی و شورش‌های پایان‌ناپذیر بود. اندک کشورهایی هستند که در سه هزار سال گذشته این همه در معرضِ فشارهای ژئوپلتیکی و هجوم‌های نظامی بوده باشند. علی‌رغم همهٔ این فشارهای ویرانگر، موجودیّتِ ایران، «تداوم» داشته‌ است. حتّی آن زمان که «قلمرو» ایران به دلیلِ تسخیر توسط بیگانگان وجود نداشت، «ایده»ی ایران امّا وجود داشت، ایده‌ای که به رستاخیز چندبارهٔ ققنوس‌وار کشور یاری رساند.

تداوم بارزترین دلیلِ ناهمسانی ایران با دیگر کشورهای منطقه و حتّی جهان است. به بیان دیگر، تداوم، مهم‌ترین مشخّصۀ ایران به‌عنوان یک دولتِ تاریخی و یک کشورِ واقعی بوده‌ است.

بی‌تردید، «تنهایی استراتژیک» تاریخی ایران مهم‌ترین نمود و نمادِ چنینِ تداومی در سیاستِ خارجی ایران است. تنهايی استراتژيک مفهومی است كه نخستين‌بار توسط پروفسور محی‌الدين مصباحی، استراتژیستِ برجستۀ ایرانی، بيان شده‌ است. این مفهوم بدین معناست كه «ايران، چه آگاهانه و خودخواسته و چه ناخواسته و از روی ناچاری به گونه‌ای استراتژيک تنهاست و محروم از هر گونه اتّحادهايی معنادار و متّصل به قدرت‌های بزرگ.» زمانی که مصباحی از تنهايی استراتژیکِ ایران سخن می‌گوید اشاره بدین واقعیّت است که ایران در طراحی، تدوين، كاربرد و پيشبردِ استراتژی‌های كلانِ خود تنهاست. از این رو، تنهايی استراتژيکِ ايران تأییدکنندۀ وضعيّتی است كه در آن ايران، فاقد هرگونه اتّحادی طبيعی با ابرقدرتی جهانی يا قدرتی بزرگ است؛ فقدانی كه با پيروزی انقلاب اسلامی، بحران گروگان‌گيری و در نهايت جنگی خونين و طولانی با عراق و تحریم‌های همه‌جانبۀ آمریکا بيش از پيش تشديد شد. دفاعِ هشت ساله از وطن آن هم در برابر عراق بعثی كه هر دو ابرقدرتِ دوران جنگِ سرد برای نخستین و واپسین بار از يک‌سوی ميدانِ نبرد، پشتيبانی می‌كردند، تنهايی استراتژيک ايران را نشان می‌دهد.



دنبالۀ یادداشت را در بخشِ «مشاهدۀ فوری» بخوانید:

ایران دل



@Jahan_Eshraghi
استاد محی‌الدین مصباحی بر آن است که منطقِ تنهایی استراتژیک دو پیامد کلیدی دارد.
نخست آنکه، ایران نه‌تنها فاقد هر‏گونه متّحد استراتژیک تضمین‌شده در بزنگاه‌های تاریخی و در میانۀ تنش است، بلکه همواره اتّحادی شبه‌دائمی میان همسایگان آن برای خُردکردن و فروپاشی سرزمینیِ ایران وجود دارد.

گذشته از وضعیّت، ایرانِ جمهوری اسلامی و همچنین ایرانِ پهلوی، ردپای این واقعیّت تاریخی را می‌توان در هم‌پیمانی تُرکان شرقی با امپراتوری روم شرقی در هزار و پانصد سال پیش و اتّحاد خانات اُزبک با امپراتوری عثمانی در پانصد سال پیش نیز دید.

به بیان دیگر، کشورهای آسیای غربی، در طول تاریخ، با همۀ تضاد منافع، تنها در یک امر با هم اشتراک نظر دارند: نابودی ایران. 


*کتاب «تنهایی استراتژیک ایران از مخصمهٔ ژئوپلیتیک تا بحران هسته‌ای»
دیپلماسی


@Jahan_Eshraghi

🆔@irandoustan
بحثی درباره پان ترکیسم، به مناسبت غوغای حق تحصیل به زبان مادری!
اخیرا و باشروع سال تحصیلی موجی هماهنگ و هدایت شده شکل گرفت مبنی بر خاطره‌گویی از اینکه به واسطه عدم‌تحصیل به زبان مادری مشکلاتی برای آموزش افراد شکل گرفته است. اتاق فکر این موج آشکارا جریانات پان ترک بود. فقط به ذکرچند نکته مهم درباره پان ترکیسم میپردازم. جریانات پان ترکیسم از دوران خلافت عثمانی و با رهبری انورپاشا، طلعت پاشا و جمال پاشا نضج گرفت. پس از فروپاشی خلافت این جریانات ادامه یافت و حتی سازمان ترک اجاقی به رهبری دوشنی بیک آذربایجان ایران رابخشی ازجهان ترک دانست که درهمان زمان روشنفکران ایران جواب محکمی به آنها دادند. براساس اسناد محرمانه آلمان نازی، نوری پاشا، درجریان ملاقاتی با نمایندگان‌نازی در ۱۹۴۱، ایجاد جمهوری های ترک درآذربایجان ایران و شمال عراق را به نازیها پیشنهاد داد.(احمدی، ۲۴۰). ولی مهمترین ضربه‌ای که زدند چیز دیگری بود. محافل پان ترک بخشی ازتلاش خود را بر روی سرمایه‌گذاری برروی دانشجویان ایرانی در ترکیه متمرکز کردند که نتیجه مطلوبی گرفتند. درجریان سفر رضاشاه به ترکیه توافقی مبنی بر دادن بورسیه به دانشجویان ایرانی در ترکیه صورت گرفت که این امر به دلیل حساسیت نخبگان درزمان رضاشاه انجام نپذیرفت ولی پس ازسقوط رضاشاه، از سال ۱۳۲۱ تا ۱۳۲۳ حدود ۱۲۰ دانشجو برای تحصیل به ترکیه رفتند. که مهمترین پان ترکهای چند دهه اخیر، محصول همان طرح هستند. جواد هیئت و حمید نطقی که نشریه پان ترکی وارلیق را به زبان ترکی و فارسی منتشر کردند‌ و همچنین نظام الدین تبریزی، پان ترک معروف از زمره دانشجویان آن طرح کذایی بودند. درهمان زمان کسی مثل تقی زاده به اعتراض شدید به این طرح پرداخت ودرنامه ای شدیدالحن به دولت وقت میگوید: در صورتی که دولت محض رودرواسی صد نفر محصل آن هم غالباً ترکی زبانان را مجاناً به خرج خود ترکها به ترکیه فرستاد میتوان به جرات قسم خورد که ضرر هریکی ازآنهابه ایران صدبرابر بیشتر از طبع و نشر هزاران مقاله موهوم ترکی علیه ایران است! او درادامه میگوید: به جای رودرواسی باید به ترکها جواب میدادند ما محصلین خود را به همان ممالکی میفرستیم که شما هم طلاب خود را به آن جا می فرستید! شوربختانه پیش بینی تقی زاده درست از آب درآمد و دکتر جلال متینی هم در ویژه نامه ایرانشناسی که به مناسبت آذربایجان انتشار داد به این مسئله اشاره میکند. غرض از اینکه بعضی اوقات با تصمیمات نابخردانه و سیاستهای نادرست، تیشه به ریشه خودمان میزنیم!
احمدی، حمید. گرایشهای سیاسی درخاورمیانه و امنیت ملی ایران، ۱۴۰۳
#بهروز_حسینی
@ayarenaghd

🆔@irandoustan
Audio
سخنرانی مهندس ناصر امجد
با عنوان: اندیشه ایرانشهری دکتر سید جواد طباطبایی

در صد و دومین نشست کارگاه شاهنامه خوانی تبریز

شنبه ۳۰ تیر ماه ۱۴۰۳
کتابشهر تبریز

T.me/melliiran

🆔@irandoustan
Forwarded from تاریخ‌اندیشی ــ مهدی تدینی (مهدی تدینی)
«یازده سپتامبرِ هفت اکتبر»


آیا زمان آن نرسیده است که ما هم اجازه داشته باشیم دربارۀ عملیات هفتم اکتبر سؤال کنیم؟ آیا زمان آن نرسیده است بپرسیم عملیات هفتم اکتبر را دقیقاً چه کسانی با چه انگیزه‌ای برنامه‌ریزی و اجرا کردند؟ فقط یک هفته به سالگرد عملیات هفت اکتبر مانده و هیچ یک از فرماندهان حماس و حزب‌الله بر کرسی فرماندهی خود نمانده‌اند. فضای رسمی حاکم بر کشور، جو مطلقاً تبلیغاتی رسانه‌های رسمی و تک‌صدایی محض موجود در مسئلۀ فلسطین چنان بلند است که هیچ صدای دیگری نه مجال شنیده شدن دارد و نه اجازۀ طرح و بحث. اما دقیقه‌ای هم به ما فرصت دهید حرفی بزنیم!

اسرائیل محل دقیق اقامت هنیه در تهران را می‌دانست (از مباحث عملیاتی سر درنمی‌آورم که نظر دهم). مکان و ساعت جلسۀ فرماندهان ایرانی در کنسولگری ایران در دمشق را می‌دانسته است. دربارۀ پیجرها فقط انگشت حیرت به دهان گرفته‌ایم که سطح نفوذ تا چه حد می‌توانسته است باشد که چنین محالی ممکن شود. علاوه بر نمونه‌های متعدد دیگر ــ مانند حمله به جلسۀ فرماندهان رضوان ــ که می‌توان ذکر کرد، در آخرین و بزرگ‌ترین مورد، اسرائیل می‌دانسته است سیدحسن نصرالله چه ساعتی کجا حضور می‌یابد. اجازه داریم دست از دهان عقل سلیم برداریم و بپرسیم چطور ممکن بوده است نهادهای امنیتی اسرائیل که چنین اطلاعات دقیقی را در امنیتی‌ترین سطح می‌توانسته‌اند کسب کنند، از قضا از عملیات هفتم اکتبر هیچ چیز نمی‌دانسته‌اند؟!

دقیقه‌ای از تبلیغ ــ که بخش طبیعی هر جنگی است، اما آفت تحلیل است ــ فاصله بگیرید، و خود قضاوت کنید آیا این تناقض عقل را نمی‌آزارد؟ عملیات هفتم اکتبر بسیاری چون مرا بهت‌زده کرده بود، چون دقیقاً پرسشم این بود که «خب! فردا چه؟» یک سال گذشت و دیدیم چه فرداهایی در پیش بود. شخصاً اعتقاد داشتم ــ و هنوز اعتقاد دارم ــ طراحان و مجریان عملیات هفتم اکتبر نه حزب‌الله و نه جمهوری اسلامی را در جریان عملیاتشان قرار داده بودند و یقین دارم اگر هر یک از این دو مطلع بودند مانع آن می‌شدند، زیرا آشکار بود این عملیات تله‌ای می‌شود برای حزب‌الله (و طبعاً حزب‌الله هم تله‌ای برای به واکنش کشاندن جمهوری اسلامی). سال‌ها بود که درگیری حزب‌الله و اسرائیل در چنین ابعادی به احتمالی بسیار کمرنگ بدل شده بود. فقط چیزی چون هفتم اکتبر و واکنش اسرائیل ــ که همان صبح هفتم اکتبر هم انتظار آن می‌رفت ــ می‌توانست چنین تنشی میان حزب‌الله و اسرائیل پدید آورد.

چه حزب‌الله و چه جمهوری اسلامی آشکارا «جنگ‌پرهیزی» پیشه کرده بودند. حزب‌الله بیشتر قصد داشت نشان دهد بی‌تفاوت نیست، اما قصد جنگ هم نداشت. در آخرین سخنرانی نصرالله مسجل شد حزب‌الله قصد جنگ ندارد (آن هم با وضعیت پساپیجری) و فقط گفت اگر حملۀ زمینی صورت گیرد جنگ خواهند کرد و گفت تا زمانی که غزه درگیر است، به حملات راکتی ادامه خواهند داد. اما این «جنگ‌پرهیزی» نصرالله دقیقاً همان پیامی بود که اسرائیل منتظر شنیدنش بود و وارد شدیدترین فاز حملات خود شد. اما حقیقت این است که کار دیگری هم نمی‌شد کرد؛ حزب‌الله یک سازمان قومی‌ـ‌مذهبی است و پاسخگویی به دیگر بخش‌های مردم لبنان ــ که جنگ دامان آنها را هم می‌گیرد ــ برایش از جنگ با اسرائیل سخت‌تر است.

خلاصه اینکه فقط چیزی چون «هفت اکتبر» می‌توانست چنین زنجیره‌ای از حوادث را رقم بزند. من هیچ جوابی برای پرسشم ندارم. فقط می‌پرسم آیا طراحان و مجریان عملیات هفت اکتبر، که با دوربین‌های روشن روی پیشانی‌ راهی آن عملیات شدند، حساب فردا و فرداها را کرده بودند؟ حساب کرده بودند چه زنجیره‌ای از حوادث مهارناشدنی را به جریان می‌اندازند؟ آیا طرفشان را نمی‌شناختند، نظم جهانی را نمی‌شناختند، نمی‌دانستند غزه محاصره است و چه بلایی سر ساکنان غزه می‌آید ــ با توجه به رفتاری که از اسرائیل سراغ داشتیم و امکان بازدارنده‌ای هم در برابر آن نبود. نفوذ در میان نیروهای حماس و تصمیم‌گیرندگانشان از نفوذ به پیجرهای حزب‌الله سخت‌تر است؟

در همان هفتم اکتبر این عملیات را نوعی «عملیات انتحاری» توصیف کردم؛ یعنی عملیاتی که فرد خود را آگاهانه به کشتن می‌دهد تا دشمنش را هم بکشد. اما عملیات انتحاری هم منطقی دارد و منطقش این است که فرد فقط خود را به کشتن می‌دهد. اسرائیل از همه چیز باخبر بوده است، مگر از اینکه قرار است چند صد رزمنده صبح از خواب بیدار شوند و با دوربین‌های روشن به جشنوارۀ موسیقی که از ملیت‌های مختلف در آن حضور داشته‌اند، حمله کنند؟

از این بیشتر نه می‌دانم و نه اگر بدانم میلی دارم درباره‌اش بنویسم. فقط ای کاش چنین تکصدایی محضی دربارۀ این مسئله وجود نداشت تا تبلیغ دستمایۀ تحلیل نشود.

مهدی تدینی

@tarikhandishi  |  تاریخ‌اندیشی
2024/10/02 00:11:56
Back to Top
HTML Embed Code: