Forwarded from Iranian Studies News پژوهشهای ایرانی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔘 باستانشناسی
👁🗨 آثار شگفتانگیزی که در مقبره فرعون کشف شدند
👁🗨 مصرشناسان و علاقهمندان به تاریخ در سراسر جهان همچنان از کشف نادر و بینظیری که ماه گذشته اعلام شد، تحتتاثیر قرار گرفتهاند. این کشف مربوط به گروه مشترک باستانشناسان انگلیسی ـ مصری است که سرانجام مقبره گمشده فرعون «تحوتموس دوم» مصرباستان را پیدا کردهاند. این نخستینبار است که یک محوطۀ دفن سلطنتی از زمان کشف مقبره «توتعنخآمون» توسط «هاوارد کارتر» در سال ۱۹۲۲ میلادی پیدا میشود. اگرچه آثار به دست آمده از این قبر آسیب دیدهاند اما حاوی سرنخهای مهمی درباره هویت فرعون هستند.
مقبرهای که در اوایل قرن بیستم میلادی کشف شد شامل چندین اتاق بود که از حدود ۵۳۹۸ گنجینه باستانی پُر شده بود. این آثار گرانبها یک تندیس از پادشاه، اسباببازیهای دوران کودکی او، یک صندوق نقاشیشده، دستکشهای گلدوزیشده، ارابه و یک سپر تشریفاتی را شامل میشدند که اکنون در موزه بزرگ مصر در جیزه که پاییز گذشته افتتاح شد، به نمایش درآمدهاند.
اما آیا کشف محل دفن «تحوتموس دوم»، به کشف مشابهی منجر شد؟ متاسفانه، مقبره او در شرایط بسیار بدی کشف شد. بلافاصله پس از مرگ فرعون، فضای قبر به زیر آب رفت و بیشتر محتویات احتمالا به مکان دیگری منتقل شدند.
با این حال، کاوشگرانی به رهبری باستانشناس انگلیسی «پیرز لیترلند» توانستند بقایای آسیبدیدهای از برخی از وسایل مقبره سلطنتی را پیدا کنند. «لیترلند» این اشیاء را بهعنوان «قطعات بسیار کوچک از اشیاء که احتمالاً در اثر سیل قبر شکسته شده بودند و در تاریکی از قبر خارج شدهاند» توصیف کرده است.
طبق بیانیه رسمی دولت مصر، این قطعات در شناسایی قبر متعلق به تحوتموس دوم کمککننده بودهاند. در حقیقت، «آثار کشفشده در آنجا یک افزودنی مهم به تاریخ محوطه باستانشناسی و دوره سلطنت پادشاه تحوتموس دوم هستند.»
زمانی که تیم «لیترلند» در سال ۲۰۲۲ میلادی برای نخستینبار ورودی قبر را پیدا کردند، معتقد بودند که این مقبره ممکن است متعلق به یکی…
👁🗨 آثار شگفتانگیزی که در مقبره فرعون کشف شدند
👁🗨 مصرشناسان و علاقهمندان به تاریخ در سراسر جهان همچنان از کشف نادر و بینظیری که ماه گذشته اعلام شد، تحتتاثیر قرار گرفتهاند. این کشف مربوط به گروه مشترک باستانشناسان انگلیسی ـ مصری است که سرانجام مقبره گمشده فرعون «تحوتموس دوم» مصرباستان را پیدا کردهاند. این نخستینبار است که یک محوطۀ دفن سلطنتی از زمان کشف مقبره «توتعنخآمون» توسط «هاوارد کارتر» در سال ۱۹۲۲ میلادی پیدا میشود. اگرچه آثار به دست آمده از این قبر آسیب دیدهاند اما حاوی سرنخهای مهمی درباره هویت فرعون هستند.
مقبرهای که در اوایل قرن بیستم میلادی کشف شد شامل چندین اتاق بود که از حدود ۵۳۹۸ گنجینه باستانی پُر شده بود. این آثار گرانبها یک تندیس از پادشاه، اسباببازیهای دوران کودکی او، یک صندوق نقاشیشده، دستکشهای گلدوزیشده، ارابه و یک سپر تشریفاتی را شامل میشدند که اکنون در موزه بزرگ مصر در جیزه که پاییز گذشته افتتاح شد، به نمایش درآمدهاند.
اما آیا کشف محل دفن «تحوتموس دوم»، به کشف مشابهی منجر شد؟ متاسفانه، مقبره او در شرایط بسیار بدی کشف شد. بلافاصله پس از مرگ فرعون، فضای قبر به زیر آب رفت و بیشتر محتویات احتمالا به مکان دیگری منتقل شدند.
با این حال، کاوشگرانی به رهبری باستانشناس انگلیسی «پیرز لیترلند» توانستند بقایای آسیبدیدهای از برخی از وسایل مقبره سلطنتی را پیدا کنند. «لیترلند» این اشیاء را بهعنوان «قطعات بسیار کوچک از اشیاء که احتمالاً در اثر سیل قبر شکسته شده بودند و در تاریکی از قبر خارج شدهاند» توصیف کرده است.
طبق بیانیه رسمی دولت مصر، این قطعات در شناسایی قبر متعلق به تحوتموس دوم کمککننده بودهاند. در حقیقت، «آثار کشفشده در آنجا یک افزودنی مهم به تاریخ محوطه باستانشناسی و دوره سلطنت پادشاه تحوتموس دوم هستند.»
زمانی که تیم «لیترلند» در سال ۲۰۲۲ میلادی برای نخستینبار ورودی قبر را پیدا کردند، معتقد بودند که این مقبره ممکن است متعلق به یکی…
🔘 ایرانشناسی | یادداشت روز
👁🗨 طرد پژوهشگران از «خانه»
👁🗨 ملیحه مهدی آبادی: برای یک طرح تحقیقاتی پیشنهادی، نیاز به استخراج اطلاعاتی از پروندههای ثبت آثار ملی داشتم. بنابراین طبیعی است اولین جایی که مراجعه کردم مرکز اسناد پژوهشگاه میراث فرهنگی بود. چند روزی را صرف انتخاب سند کردم و سپس اسناد مورد نظر انتخاب شده روی CD برایم رایت شد ولی در کمال ناباوری، CD در اختیارم قرار نگرفت و اعلام شد تعداد برگهای انتخابی زیاد است.
همین اتفاق ذهنم را برد به سمت یک خاطره که نشان میدهد «طرد شدن» چطور بخشی از زندگی کاری ما شده است بدون آنکه به آن توجه کنیم.
چند سال پیش در یک دوره بینالمللی آنلاین درباره موزههای فراگیر شرکت کردم. در این دوره ورای مطالبی که درباره چگونگی فراگیر کردن موزهها صحبت میشد، روی دو واژه جامعهشناسانه پیشنهادی استادان، بین افراد شرکتکننده بحث و تبادل نظر درگرفت و هر یک تجربیات خود یا مشاهدات عینیشان را از این دو واژه بیان کردند. این دو واژه «exclusion» به معنای طردکردن یا محروم کردن و دیگری «Belonging» یعنی احساس تعلق خاطرداشتن است. اینجا با معنی «طرد شدن» کار داریم.
طرد شدن در یک زمینه خاص اتفاق میافتد و درجه آن متفاوت است. ممکن است به دلایل اقتصادی باشد، مانند نداشتن منابع مالی برای دسترسی به مدرسه، مراقبتهای بهداشتی یا بازدید از موزه که یک امر تجملی در برابر هزینههای روزمره زندگی است. همچنین ممکن است اجتماعی باشد، مثل تعلق داشتن به یک گروه خاص. نمونه اش رفتاری است که با جمعیت ۲۰۰ میلیون نفری «دالیتها» در هند انجام میشود. هندوها ستمهای باورنکردنی بر دالیتها روا داشتهاند. از سپردن مشاغل پست تا تفکیک مدارس و معابد و حتی منع عبور و مرور آنها در ساعات خاصی از روز، که خورشید به گونهای بتابد که سایه یک فرد نجس بر یک هندوی متعلق به کاست بالاتر نیفتد و وی را مجبور به انجام اعمال مذهبی،…
👁🗨 طرد پژوهشگران از «خانه»
👁🗨 ملیحه مهدی آبادی: برای یک طرح تحقیقاتی پیشنهادی، نیاز به استخراج اطلاعاتی از پروندههای ثبت آثار ملی داشتم. بنابراین طبیعی است اولین جایی که مراجعه کردم مرکز اسناد پژوهشگاه میراث فرهنگی بود. چند روزی را صرف انتخاب سند کردم و سپس اسناد مورد نظر انتخاب شده روی CD برایم رایت شد ولی در کمال ناباوری، CD در اختیارم قرار نگرفت و اعلام شد تعداد برگهای انتخابی زیاد است.
همین اتفاق ذهنم را برد به سمت یک خاطره که نشان میدهد «طرد شدن» چطور بخشی از زندگی کاری ما شده است بدون آنکه به آن توجه کنیم.
چند سال پیش در یک دوره بینالمللی آنلاین درباره موزههای فراگیر شرکت کردم. در این دوره ورای مطالبی که درباره چگونگی فراگیر کردن موزهها صحبت میشد، روی دو واژه جامعهشناسانه پیشنهادی استادان، بین افراد شرکتکننده بحث و تبادل نظر درگرفت و هر یک تجربیات خود یا مشاهدات عینیشان را از این دو واژه بیان کردند. این دو واژه «exclusion» به معنای طردکردن یا محروم کردن و دیگری «Belonging» یعنی احساس تعلق خاطرداشتن است. اینجا با معنی «طرد شدن» کار داریم.
طرد شدن در یک زمینه خاص اتفاق میافتد و درجه آن متفاوت است. ممکن است به دلایل اقتصادی باشد، مانند نداشتن منابع مالی برای دسترسی به مدرسه، مراقبتهای بهداشتی یا بازدید از موزه که یک امر تجملی در برابر هزینههای روزمره زندگی است. همچنین ممکن است اجتماعی باشد، مثل تعلق داشتن به یک گروه خاص. نمونه اش رفتاری است که با جمعیت ۲۰۰ میلیون نفری «دالیتها» در هند انجام میشود. هندوها ستمهای باورنکردنی بر دالیتها روا داشتهاند. از سپردن مشاغل پست تا تفکیک مدارس و معابد و حتی منع عبور و مرور آنها در ساعات خاصی از روز، که خورشید به گونهای بتابد که سایه یک فرد نجس بر یک هندوی متعلق به کاست بالاتر نیفتد و وی را مجبور به انجام اعمال مذهبی،…
🔘 باستانشناسی | تازههای علمی
👁🗨 کشف غیرمنتظره از ریشههای باستانی قوم «تازیانه خدا»؛ خاستگاه هونهای آتیلا آشکار شد
👁🗨 هونها قومی کوچنشین از آسیای مرکزی بودند که ظهور ناگهانی و تهاجمیشان در اواخر قرن چهارم میلادی، جهان باستان را دچار شوک کرد.
آنها به دلیل سوارهنظام برقآسا و حملات بیامان خود، امپراتوری روم را به وحشت انداختند. رهبر آنها مردی به نام «آتیلا» بود که به «تازیانه خدا» شهرت داشت.
ظاهر شدن ناگهانی هونها و صعود سریع آنها به قدرت، مدتی طولانی ذهن مورخان و باستانشناسان را به خود مشغول کرده بود.
آیا آنها از نوادگان شیونگنوها، امپراتوری کوچنشین که قرنها پیش بر استپهای مغولستان تسلط داشت، بودند؟ یا گروهی کاملاً متفاوت که ریشههایشان در گذر زمان از دست رفته است؟
اکنون یک مطالعه جدید که توسط گروهی از ژنتیکشناسان، باستانشناسان و تاریخنگاران انجام شده، ممکن است بالاخره این معما را حل کرده باشد.
پژوهشگران از جمله محققان در موسسه انسانشناسی تکاملی ماکس پلانک آلمان با تحلیل دیانای ۳۷۰ فردی که بین قرن دوم پیش از میلاد و قرن ششم میلادی در اوراسیا زندگی میکردند، ارتباطات ژنتیکی شگفتآوری بین هونها و نخبگان شیونگنو را کشف کردهاند.
تیم محققان برای انجام این مطالعه، ۳۵ ژنوم جدید را از مکانهای کلیدی توالییابی کرد. این مکانها شامل یک گور از قرون سوم و چهارم میلادی در قزاقستان و گورهایی از قرون پنجم و ششم میلادی در حوضه کارپات بودند که شامل جنگجویان دفنشده همراه با اسبهایشان میشدند.
کشف ارتباطات ژنتیکی مشترک بین برخی از هونهای اروپایی و نخبگان شیونگنو در مغولستان، محققان را شگفتزده کرد.
یکی از نویسندگان این مطالعه گفت: «این مانند پیدا کردن سوزنی در انبار کاه بود و شگفتانگیزتر این که بیشتر این پیوندها از طریق تعداد کمی از افراد وابسته به بالاترین طبقه نخبگان شیونگنو برقرار شده بود.»
این یافتهها نشان میدهند که ترکیب ژنتیکی امپراتوری هون پیچیدهتر از یک مهاجرت جمعی ساده بوده است. در واقع ژنتیک و شواهد باستانشناختی، مجموعهای از پیشینههای متنوع را نمایان میکنند.…
👁🗨 کشف غیرمنتظره از ریشههای باستانی قوم «تازیانه خدا»؛ خاستگاه هونهای آتیلا آشکار شد
👁🗨 هونها قومی کوچنشین از آسیای مرکزی بودند که ظهور ناگهانی و تهاجمیشان در اواخر قرن چهارم میلادی، جهان باستان را دچار شوک کرد.
آنها به دلیل سوارهنظام برقآسا و حملات بیامان خود، امپراتوری روم را به وحشت انداختند. رهبر آنها مردی به نام «آتیلا» بود که به «تازیانه خدا» شهرت داشت.
ظاهر شدن ناگهانی هونها و صعود سریع آنها به قدرت، مدتی طولانی ذهن مورخان و باستانشناسان را به خود مشغول کرده بود.
آیا آنها از نوادگان شیونگنوها، امپراتوری کوچنشین که قرنها پیش بر استپهای مغولستان تسلط داشت، بودند؟ یا گروهی کاملاً متفاوت که ریشههایشان در گذر زمان از دست رفته است؟
اکنون یک مطالعه جدید که توسط گروهی از ژنتیکشناسان، باستانشناسان و تاریخنگاران انجام شده، ممکن است بالاخره این معما را حل کرده باشد.
پژوهشگران از جمله محققان در موسسه انسانشناسی تکاملی ماکس پلانک آلمان با تحلیل دیانای ۳۷۰ فردی که بین قرن دوم پیش از میلاد و قرن ششم میلادی در اوراسیا زندگی میکردند، ارتباطات ژنتیکی شگفتآوری بین هونها و نخبگان شیونگنو را کشف کردهاند.
تیم محققان برای انجام این مطالعه، ۳۵ ژنوم جدید را از مکانهای کلیدی توالییابی کرد. این مکانها شامل یک گور از قرون سوم و چهارم میلادی در قزاقستان و گورهایی از قرون پنجم و ششم میلادی در حوضه کارپات بودند که شامل جنگجویان دفنشده همراه با اسبهایشان میشدند.
کشف ارتباطات ژنتیکی مشترک بین برخی از هونهای اروپایی و نخبگان شیونگنو در مغولستان، محققان را شگفتزده کرد.
یکی از نویسندگان این مطالعه گفت: «این مانند پیدا کردن سوزنی در انبار کاه بود و شگفتانگیزتر این که بیشتر این پیوندها از طریق تعداد کمی از افراد وابسته به بالاترین طبقه نخبگان شیونگنو برقرار شده بود.»
این یافتهها نشان میدهند که ترکیب ژنتیکی امپراتوری هون پیچیدهتر از یک مهاجرت جمعی ساده بوده است. در واقع ژنتیک و شواهد باستانشناختی، مجموعهای از پیشینههای متنوع را نمایان میکنند.…
gnecchi_ruscone_et_al_2025_ancient_genomes_reveal_trans_eurasian.pdf
14.1 MB
👁🗨 کشف غیرمنتظره از ریشههای باستانی قوم «تازیانه خدا»؛ خاستگاه هونهای آتیلا آشکار شد
👁🗨 هونها قومی کوچنشین از آسیای مرکزی بودند که ظهور ناگهانی و تهاجمیشان در اواخر قرن چهارم میلادی، جهان باستان را دچار شوک کرد.
Ancient genomes reveal trans-Eurasian connections between the European Huns and the Xiongnu Empire
👁🗨 هونها قومی کوچنشین از آسیای مرکزی بودند که ظهور ناگهانی و تهاجمیشان در اواخر قرن چهارم میلادی، جهان باستان را دچار شوک کرد.
Ancient genomes reveal trans-Eurasian connections between the European Huns and the Xiongnu Empire
🔘 ایرانشناسان | ایرانشناسی
👁🗨 سیروس برادران شکوهی استاد تاریخ ایران درگذشت
👁🗨 دکتر سیروس برادران شکوهی استاد تاریخ ایران در دانشگاه تبریز درگذشت.
برادران شکوهی سالیان بسیار در جایگاه استادی در دانشگاه، دانشجویان بسیاری را پرورش داد و پژوهشهای ارزشمندی از خود به یادگار نهاد.
دغدغه های پژوهشی وی حفظ و عمقبخشی به میراث تاریخی و شخصیتهای تاریخساز ایران بود و آثار پژوهشی وی در غنای مطالعات تاریخی بهویژه تاریخ انقلاب مشروطه ایران، تاریخ و ادبیات آذربایجان، سهمی ارزشمند را به خود اختصاص داده است.
👁🗨 سیروس برادران شکوهی استاد تاریخ ایران درگذشت
👁🗨 دکتر سیروس برادران شکوهی استاد تاریخ ایران در دانشگاه تبریز درگذشت.
برادران شکوهی سالیان بسیار در جایگاه استادی در دانشگاه، دانشجویان بسیاری را پرورش داد و پژوهشهای ارزشمندی از خود به یادگار نهاد.
دغدغه های پژوهشی وی حفظ و عمقبخشی به میراث تاریخی و شخصیتهای تاریخساز ایران بود و آثار پژوهشی وی در غنای مطالعات تاریخی بهویژه تاریخ انقلاب مشروطه ایران، تاریخ و ادبیات آذربایجان، سهمی ارزشمند را به خود اختصاص داده است.
بیست و سوم اسفندماه سالروز درگذشت ادیب برومند
ای وطن تا به نوای دل خود گوش کنیم
نتوانیم که حبّ تو فراموش کنیم
ما ز کانون دل گرم و شرارافکن خویش
شعلۀ عشق محال است که خاموش کنیم
ما همان زادۀ کیخسروِ والاگهریم
که ز دشمن طلبِ خونِ سیاووش کنیم
مشتِ ما حربۀ ما باشد و در جای سپر
سینه را سخت حمایل به برِ دوش کنیم
بزم ما عرصۀ رزم و میِ ما خونِ رقیب
که به کأسِ سرِ بدخواهِ وطن نوش کنیم
تا به سرمنزلِ مقصود رسد محملِ ما
عزم و تدبیر بر این قافله چاووش کنیم
شب نخفتیم به سرسختی و محنت کامروز
کسب توفیق ز رنج و محنِ دوش کنیم
همه از بهرِ فداکاری در راهِ وطن
ترک اندیشه و فهم و خرد و هوش کنیم
زندگی کردن ما باد چنان کز پسِ مرگ
عالمی را ز غمِ خویش سیهپوش کنیم
تهران، آذرماه ۱۳۲۳
ای وطن تا به نوای دل خود گوش کنیم
نتوانیم که حبّ تو فراموش کنیم
ما ز کانون دل گرم و شرارافکن خویش
شعلۀ عشق محال است که خاموش کنیم
ما همان زادۀ کیخسروِ والاگهریم
که ز دشمن طلبِ خونِ سیاووش کنیم
مشتِ ما حربۀ ما باشد و در جای سپر
سینه را سخت حمایل به برِ دوش کنیم
بزم ما عرصۀ رزم و میِ ما خونِ رقیب
که به کأسِ سرِ بدخواهِ وطن نوش کنیم
تا به سرمنزلِ مقصود رسد محملِ ما
عزم و تدبیر بر این قافله چاووش کنیم
شب نخفتیم به سرسختی و محنت کامروز
کسب توفیق ز رنج و محنِ دوش کنیم
همه از بهرِ فداکاری در راهِ وطن
ترک اندیشه و فهم و خرد و هوش کنیم
زندگی کردن ما باد چنان کز پسِ مرگ
عالمی را ز غمِ خویش سیهپوش کنیم
تهران، آذرماه ۱۳۲۳
Forwarded from ایران ورجاوند ™ Irān-i Varjāvand
💠 فرهنگ و هنر | یادداشت روز
💠 ادیبِ ادبِ ایران
💠 مجلۀ تجربه در سیامین شمارهاش که بهتازگی منتشرشده پروندهای درباره دورهمیهای غیر رسمی اهالی فرهنگ و هنر منتشر کرده است که در آن مروری بر چندوچون دورهمیها و گعدههای اهلِ ادب و فرهنگ در یک صدسالِ اخیر شده است. در این ویژهنامه که دبیر آن حمیدرضا محمدی است، دربارۀ این دورهمیها مقالههایی از علیاشرف صادقی، سیدفتحالله مجتبائی، شاهین آریامنش، محمد صادقی، سیدعلی آلداوود، غلا محسین زرگرینژاد، مجتبا نریمان، مهدی محقق، محمدجعفر یاحقی، فریبا افتخار، محمدجواد کسائی، شیرین عاصمی، مجید بجنوردی، مهدی حجت، اکبر ایرانی، گلی امامی و … منتشر شده است.
👁🗨 در زیر یادداشت شاهین آریامنش را با نام ادیبِ ادب ایران میخوانید:
ادیب برومند بیش از هر چیز شاعر نامآشنای ایران است. شاعری که بر این باور بود شعر باید با بیان احساس خیال شنونده را به زوایای اموری بکشاند که موجب تحریک احساسات و تلطیف عواطف او گردد و به وی درس دلدادگی به حقایق و نیکوییها بدهد، ازهمینرو شعرش درسی بود برای دلدادگان راستین این سرزمینِ شعردوست. ادیب برومند از همان هنگام جوانی با سرودن شعرهای نغز و پرمغز، پا در جرگۀ شاعران میهنی نهاد چنانکه یکی از شعرهای میهنیاش را برای ملک الشعرای بهار فرستاد و آن شعر در روزنامه نوبهار چاپ شد و نامهای نیز از محمدتقی بهار به دست ادیب برومند رسید که به شرط آنکه برای بالیدن سطح شعر و پیشرفت در سرودن اشعار استوار دیوان شعرای پیشین را بخوانی، سرآمد شعرسرایی خواهی شد. او که نزد استادانی چون جلالالدین همایی و ابراهیم پورداود مباحث ادبی آموخته بود و با تشویقهای ملک الشعرای بهار و دیگر استادان زبان و ادب فارسی، دلبستگی بیشتری به غزلسرایی و قصیدهسرایی پیدا کرده بود، با الگوپذیری و پیروی از محمدتقی بهار به سرودن قصیدههایی سخته و پخته به سبک خراسانی با رنگ و لعاب اجتماعی و سیاسی روی آورد و آرمانهای میهنی خویش را در این سبک…
💠 ادیبِ ادبِ ایران
💠 مجلۀ تجربه در سیامین شمارهاش که بهتازگی منتشرشده پروندهای درباره دورهمیهای غیر رسمی اهالی فرهنگ و هنر منتشر کرده است که در آن مروری بر چندوچون دورهمیها و گعدههای اهلِ ادب و فرهنگ در یک صدسالِ اخیر شده است. در این ویژهنامه که دبیر آن حمیدرضا محمدی است، دربارۀ این دورهمیها مقالههایی از علیاشرف صادقی، سیدفتحالله مجتبائی، شاهین آریامنش، محمد صادقی، سیدعلی آلداوود، غلا محسین زرگرینژاد، مجتبا نریمان، مهدی محقق، محمدجعفر یاحقی، فریبا افتخار، محمدجواد کسائی، شیرین عاصمی، مجید بجنوردی، مهدی حجت، اکبر ایرانی، گلی امامی و … منتشر شده است.
👁🗨 در زیر یادداشت شاهین آریامنش را با نام ادیبِ ادب ایران میخوانید:
ادیب برومند بیش از هر چیز شاعر نامآشنای ایران است. شاعری که بر این باور بود شعر باید با بیان احساس خیال شنونده را به زوایای اموری بکشاند که موجب تحریک احساسات و تلطیف عواطف او گردد و به وی درس دلدادگی به حقایق و نیکوییها بدهد، ازهمینرو شعرش درسی بود برای دلدادگان راستین این سرزمینِ شعردوست. ادیب برومند از همان هنگام جوانی با سرودن شعرهای نغز و پرمغز، پا در جرگۀ شاعران میهنی نهاد چنانکه یکی از شعرهای میهنیاش را برای ملک الشعرای بهار فرستاد و آن شعر در روزنامه نوبهار چاپ شد و نامهای نیز از محمدتقی بهار به دست ادیب برومند رسید که به شرط آنکه برای بالیدن سطح شعر و پیشرفت در سرودن اشعار استوار دیوان شعرای پیشین را بخوانی، سرآمد شعرسرایی خواهی شد. او که نزد استادانی چون جلالالدین همایی و ابراهیم پورداود مباحث ادبی آموخته بود و با تشویقهای ملک الشعرای بهار و دیگر استادان زبان و ادب فارسی، دلبستگی بیشتری به غزلسرایی و قصیدهسرایی پیدا کرده بود، با الگوپذیری و پیروی از محمدتقی بهار به سرودن قصیدههایی سخته و پخته به سبک خراسانی با رنگ و لعاب اجتماعی و سیاسی روی آورد و آرمانهای میهنی خویش را در این سبک…
Forwarded from ایران ورجاوند ™ Irān-i Varjāvand (👁)
💠 ادیب برومند و مظاهر مصفّا
سابقه دوستی قصیدهسرای توانا مرحوم استاد دکتر مظاهر مصفا با شادروان ادیب برومند شاید افزون بر چهل سال بود و از این روی داوریاش در باره وی اهمیت داشت. مصفا در «آفرینِ ادیب» به ذکر احوالات و اخلاقیات ادیب پرداخته و روحیات انسانی او را ستوده است. به اعتقاد مصفا، انسانیت برومند درجه والایی داشت و صفات انسانی موهبت بزرگی است، به طوری که شاید آدم اینشتین باشد، اما صفا و محبت نداشته باشد! اینک سروده استاد مصفا درباره استاد برومند.
ای برومند ادیبی که به فضل
مایه فخر سپاهانی تو
به نکورویی و خوشخویی و لطف
رشک باغ و گل و ریحانی تو
گوهری از دل دریای عمان
لعلی از کان بدخشانی تو
به فضیلت به مروت به شرف
معنی کامل انسانی تو
دیرگاهیست که از حبّ وطن
به نگهبانیِ ایمانی تو
به وفاداری تا پای هلاک
بر سر وعده و پیمانی تو
هنرآموز هنرمند بلیغ
سخنآرا و سخندانی تو
هم بصیر قلم و اهل قلم
هم شناسای قلمدانی تو
به کرامندی و حریّت نفس
جفت آزاده یمگانی تو
متشرّع، متعهّد، مسئول
از سر صدق، مسلمانی تو
همّت و رادی و آزادی را
هست عمری که ثناخوانی تو
شرف بند کمال همبند
عزّت محبس و زندانی تو
غزل و قول دری را امروز
مرغ خوشنغمه بستانی تو
مرغ تصویر و گل تذهیبی
قاب آیینه و قرآنی تو
در هنر، مردمک چشم کمال
وز کرم، چشمه احسانی تو
مردِ اخلاص عمل، اهل صلاح
بنده خالص یزدانی تو
مرد میدانی و در صبر و ثبات
گوی بس بُرده به چوگانی تو
از تو دامان وطن پر گهر است
از چه رو سر به گریبانی تو؟
نه گزاف است که من میگویم
شاعر ملی ایرانی تو
سابقه دوستی قصیدهسرای توانا مرحوم استاد دکتر مظاهر مصفا با شادروان ادیب برومند شاید افزون بر چهل سال بود و از این روی داوریاش در باره وی اهمیت داشت. مصفا در «آفرینِ ادیب» به ذکر احوالات و اخلاقیات ادیب پرداخته و روحیات انسانی او را ستوده است. به اعتقاد مصفا، انسانیت برومند درجه والایی داشت و صفات انسانی موهبت بزرگی است، به طوری که شاید آدم اینشتین باشد، اما صفا و محبت نداشته باشد! اینک سروده استاد مصفا درباره استاد برومند.
ای برومند ادیبی که به فضل
مایه فخر سپاهانی تو
به نکورویی و خوشخویی و لطف
رشک باغ و گل و ریحانی تو
گوهری از دل دریای عمان
لعلی از کان بدخشانی تو
به فضیلت به مروت به شرف
معنی کامل انسانی تو
دیرگاهیست که از حبّ وطن
به نگهبانیِ ایمانی تو
به وفاداری تا پای هلاک
بر سر وعده و پیمانی تو
هنرآموز هنرمند بلیغ
سخنآرا و سخندانی تو
هم بصیر قلم و اهل قلم
هم شناسای قلمدانی تو
به کرامندی و حریّت نفس
جفت آزاده یمگانی تو
متشرّع، متعهّد، مسئول
از سر صدق، مسلمانی تو
همّت و رادی و آزادی را
هست عمری که ثناخوانی تو
شرف بند کمال همبند
عزّت محبس و زندانی تو
غزل و قول دری را امروز
مرغ خوشنغمه بستانی تو
مرغ تصویر و گل تذهیبی
قاب آیینه و قرآنی تو
در هنر، مردمک چشم کمال
وز کرم، چشمه احسانی تو
مردِ اخلاص عمل، اهل صلاح
بنده خالص یزدانی تو
مرد میدانی و در صبر و ثبات
گوی بس بُرده به چوگانی تو
از تو دامان وطن پر گهر است
از چه رو سر به گریبانی تو؟
نه گزاف است که من میگویم
شاعر ملی ایرانی تو
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔘 فرهنگ و هنر
👁🗨 رد سرودن شاهنامه برای سلطان محمود
👁🗨 یک پژوهشگر ادبیات و زبان فارسی گفت: نخستین ویرایش شاهنامه در ۲۵ اسفند سال ۳۸۴ هجری به اتمام رسیده و این تاریخ پنج سال پیش از به قدرت رسیدن سلطان محمود غزنوی است.
محمدجعفر محمدزاده در نهمین نشست کارگاه شاهنامهخوانی مجتمع ستارخان با تاکید بر اینکه شاهنامه فردوسی اثری است که پدیدآورنده آن در جای جای اثرش نشانههایی از شیوه کار و تاریخ آغاز و انجام آن را آورده است، افزود: به تصریح فردوسی در شاهنامه نخستین ویرایش شاهنامه در ۲۵ اسفند سال ۳۸۴ هجری به اتمام رسیده است؛ سرآمد کنون قصه یزدگرد/ به ماه سپندارمذ روز ارد/ زیادت شده سیصد از روزگار/ چو هشتاد و چار از برش برشمار. و از آنجا که این تاریخ پنج سال پیش از به قدرت رسیدن سلطان محمود غزنوی است، حقیقت زندگی فردوسی را آشکار میسازد.
نویسنده کتاب «سیمای پهلوان ایرانی در سرگذشتنامههای کهن» افزود: این سند تاریخی از شاهنامه، افسانه دروغین سرودن شاهنامه برای سلطان محمود به قصد دریافت پاداش را روشن میکند. افزون بر این فردوسی آغاز کار شاهنامه را در حدود سی و شش سالگی آغاز کرده است؛ چو بگذشت سال از بر شصت و پنج/فزون کردم اندیشه درد و رنج.
محمدزاده همچنین با اشاره به اینکه فردوسی چندبار اثر خود را ویرایش و تکمیل کرده است، خاطرنشان کرد: پایان ویرایش دیگری از شاهنامه هم در هفتاد و یکسالی فردوسی در سال ۴۰۰ هجری بوده و احتمالا این همان نسخهای است که فردوسی به سلطان محمود تقدیم کرده است؛ چو سال اندر آمد به هفتاد و یک/ همی زیر شعر اندر آمد فلک/زهجرت شده پنج هشتادبار/ که گفتم من این نامه شاهوار.
نویسنده کتاب «بیداری در باغ مومیایی» با اشاره به اقوال نادرست درباره زندگی فردوسی افزود: برخی افسانهسازیها از زندگی فردوسی از آن جمله که دختری داشته و میخواسته با پاداشی که از قبل سرودن شاهنامه میگرفته برای او جهیزیه…
👁🗨 رد سرودن شاهنامه برای سلطان محمود
👁🗨 یک پژوهشگر ادبیات و زبان فارسی گفت: نخستین ویرایش شاهنامه در ۲۵ اسفند سال ۳۸۴ هجری به اتمام رسیده و این تاریخ پنج سال پیش از به قدرت رسیدن سلطان محمود غزنوی است.
محمدجعفر محمدزاده در نهمین نشست کارگاه شاهنامهخوانی مجتمع ستارخان با تاکید بر اینکه شاهنامه فردوسی اثری است که پدیدآورنده آن در جای جای اثرش نشانههایی از شیوه کار و تاریخ آغاز و انجام آن را آورده است، افزود: به تصریح فردوسی در شاهنامه نخستین ویرایش شاهنامه در ۲۵ اسفند سال ۳۸۴ هجری به اتمام رسیده است؛ سرآمد کنون قصه یزدگرد/ به ماه سپندارمذ روز ارد/ زیادت شده سیصد از روزگار/ چو هشتاد و چار از برش برشمار. و از آنجا که این تاریخ پنج سال پیش از به قدرت رسیدن سلطان محمود غزنوی است، حقیقت زندگی فردوسی را آشکار میسازد.
نویسنده کتاب «سیمای پهلوان ایرانی در سرگذشتنامههای کهن» افزود: این سند تاریخی از شاهنامه، افسانه دروغین سرودن شاهنامه برای سلطان محمود به قصد دریافت پاداش را روشن میکند. افزون بر این فردوسی آغاز کار شاهنامه را در حدود سی و شش سالگی آغاز کرده است؛ چو بگذشت سال از بر شصت و پنج/فزون کردم اندیشه درد و رنج.
محمدزاده همچنین با اشاره به اینکه فردوسی چندبار اثر خود را ویرایش و تکمیل کرده است، خاطرنشان کرد: پایان ویرایش دیگری از شاهنامه هم در هفتاد و یکسالی فردوسی در سال ۴۰۰ هجری بوده و احتمالا این همان نسخهای است که فردوسی به سلطان محمود تقدیم کرده است؛ چو سال اندر آمد به هفتاد و یک/ همی زیر شعر اندر آمد فلک/زهجرت شده پنج هشتادبار/ که گفتم من این نامه شاهوار.
نویسنده کتاب «بیداری در باغ مومیایی» با اشاره به اقوال نادرست درباره زندگی فردوسی افزود: برخی افسانهسازیها از زندگی فردوسی از آن جمله که دختری داشته و میخواسته با پاداشی که از قبل سرودن شاهنامه میگرفته برای او جهیزیه…
Forwarded from ادیب برومند | Adib Boroumand
«پیام به تاجیکستان»
ادیب برومند
کو یکی پیک همایون خبر نیکنشان؟
که پیامی برد از من سوی تاجیکستان
سوی آزاده دلیران مبارک منظر
همزبانان من آن شیفتگان ایران
سوی پاکیزهتباران مسلمانی کیش
بیریا خلق درونپاک صفا یافته جان
آن مهین مشعلهداران شبافروز هنر
آن بهین راهگشایان طریق عرفان
همه در مرز نجابت به شهامت موصوف
همه در راه شهامت به نجابت پویان
همه دلداده ایران و ز بیگانه بری
همه آزاده خوشخوی و ز بد جسته کران
عشق ورزیده به ایران و به الفاظ دری
عار دارنده ز اغیار و زبان ایشان
دانشآموخته در مکتب دانای خجند
رامش اندوخته در محضر سیف فرغان
***
ای کیانی پدران کز بد ایام بُدید
سالیان مانده گرفتار، به دام خفقان
گشته چون کبک نگونسار، به سرپنجه باز
گشته چون میش گرفتار، به چنگال ددان
شکر ایزد که گذشتید پس از آنهمه رنج
از خطرناک پل حادثهخیز ویران
سایهی چیرگی غیر که بُد بر سرتان
گشت کوتاه زِ الطاف خدای سبحان
شد نوردیده از آن سلطهی ننگین، طومار
پاره هر فصلی از آن گشت به چنگال زمان
باید اکنون همه چون گلشنِ پرورده بهار
باید اینک همه چون گلبُن طی کرده خزان
دست در دست هم از بهر حصول مقصود
پا فشارید و بکوشید به جبران زیان
جان فشانید در احیای زبان و فرهنگ
سر سپارید به تجدید بنای عمران
روی آرید به ایران و زِ دلجویی مام
بهرهها کسب کنید از پی آرام روان
از همآوایی دوران کهن یاد کنید
دورهی فر و شکوه و هنر و تاب و توان
یاد از آن عهد که یکپارچه بودیم، بههم
بسته چون پیکر و اعضا و ورید و شریان
دورهی رودکی و عصر توانمندی شعر
عهد فردوسی و احیای گرانبار زبان
عصر نامآوری بلعمی و جیهانی
عهد سامانی و ساماندهی ملک کیان
عصر گستردگی مرز خراسان بزرگ
از لب جیحون تا ساحل بحر عمان
عهد اقبال و شکوفایی فرهنگ اصیل
که بُد از جور اجانب همه رفته زِ میان
بار دیگر به خود آیید و زِ اخلاص عمل
باز گردید به نظم و نسق و امن و امان
باری ای ملّتِ از بند ستم گشته رها
زینهار از روش کین و نفاق و عدوان
سوی وحدت بگرایید و زِ غم باز رهید
هم گل از خار برآرید به گلزارِ جهان
کآخر از بهر شما، از افق عزت و ناز
بردمد مهرِ سرافرازی و عشق و ایمان
ادیب برومند، حاصل هستی، قصیدهسرا، ۱۳۸۰، تهران، صص ۱۶۱-۱۶۲
ادیب برومند
کو یکی پیک همایون خبر نیکنشان؟
که پیامی برد از من سوی تاجیکستان
سوی آزاده دلیران مبارک منظر
همزبانان من آن شیفتگان ایران
سوی پاکیزهتباران مسلمانی کیش
بیریا خلق درونپاک صفا یافته جان
آن مهین مشعلهداران شبافروز هنر
آن بهین راهگشایان طریق عرفان
همه در مرز نجابت به شهامت موصوف
همه در راه شهامت به نجابت پویان
همه دلداده ایران و ز بیگانه بری
همه آزاده خوشخوی و ز بد جسته کران
عشق ورزیده به ایران و به الفاظ دری
عار دارنده ز اغیار و زبان ایشان
دانشآموخته در مکتب دانای خجند
رامش اندوخته در محضر سیف فرغان
***
ای کیانی پدران کز بد ایام بُدید
سالیان مانده گرفتار، به دام خفقان
گشته چون کبک نگونسار، به سرپنجه باز
گشته چون میش گرفتار، به چنگال ددان
شکر ایزد که گذشتید پس از آنهمه رنج
از خطرناک پل حادثهخیز ویران
سایهی چیرگی غیر که بُد بر سرتان
گشت کوتاه زِ الطاف خدای سبحان
شد نوردیده از آن سلطهی ننگین، طومار
پاره هر فصلی از آن گشت به چنگال زمان
باید اکنون همه چون گلشنِ پرورده بهار
باید اینک همه چون گلبُن طی کرده خزان
دست در دست هم از بهر حصول مقصود
پا فشارید و بکوشید به جبران زیان
جان فشانید در احیای زبان و فرهنگ
سر سپارید به تجدید بنای عمران
روی آرید به ایران و زِ دلجویی مام
بهرهها کسب کنید از پی آرام روان
از همآوایی دوران کهن یاد کنید
دورهی فر و شکوه و هنر و تاب و توان
یاد از آن عهد که یکپارچه بودیم، بههم
بسته چون پیکر و اعضا و ورید و شریان
دورهی رودکی و عصر توانمندی شعر
عهد فردوسی و احیای گرانبار زبان
عصر نامآوری بلعمی و جیهانی
عهد سامانی و ساماندهی ملک کیان
عصر گستردگی مرز خراسان بزرگ
از لب جیحون تا ساحل بحر عمان
عهد اقبال و شکوفایی فرهنگ اصیل
که بُد از جور اجانب همه رفته زِ میان
بار دیگر به خود آیید و زِ اخلاص عمل
باز گردید به نظم و نسق و امن و امان
باری ای ملّتِ از بند ستم گشته رها
زینهار از روش کین و نفاق و عدوان
سوی وحدت بگرایید و زِ غم باز رهید
هم گل از خار برآرید به گلزارِ جهان
کآخر از بهر شما، از افق عزت و ناز
بردمد مهرِ سرافرازی و عشق و ایمان
ادیب برومند، حاصل هستی، قصیدهسرا، ۱۳۸۰، تهران، صص ۱۶۱-۱۶۲
🔘 ایرانشناسی | باستانشناسی
👁🗨 همایش از برن تا بابل برگزار میشود
👁🗨 همایش از برن تا بابل، ۲۳ تا ۲۵ اکتبر ۲۰۲۵ برابر با ۱ تا ۳ آبان ۱۴۰۴ در برن سوییس برگزار میشود.
گروه باستانشناسی خاور نزدیک باستان مؤسسه علوم باستانشناسی دانشگاه برن، همایش از برن تا بابل را با تمرکز بر باستانشناسی ایران و میانرودان و آسیای کهین و شام و مصر و شبهجزیره عربستان و فرارودان و … در برن سوییس برگزار میکند.
https://bernbabylon.unibe.ch/
👁🗨 همایش از برن تا بابل برگزار میشود
👁🗨 همایش از برن تا بابل، ۲۳ تا ۲۵ اکتبر ۲۰۲۵ برابر با ۱ تا ۳ آبان ۱۴۰۴ در برن سوییس برگزار میشود.
گروه باستانشناسی خاور نزدیک باستان مؤسسه علوم باستانشناسی دانشگاه برن، همایش از برن تا بابل را با تمرکز بر باستانشناسی ایران و میانرودان و آسیای کهین و شام و مصر و شبهجزیره عربستان و فرارودان و … در برن سوییس برگزار میکند.
https://bernbabylon.unibe.ch/
Forwarded from جهانِ ایرانی | Iranian World
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔘 باستانشناسی
👁🗨 باستانشناسان گونه تازهای از انسان کشف کردند
👁🗨 باستانشناسان استخوانهای صورت قدیمیترین گونه انسان را که تاکنون در غرب اروپا یافت شده، کشف کردهاند. این استخوانها به گونهای تعلق دارند که باستانشناسان تاکنون از وجود آن بیخبر بودند.
بنا به گزارش تلگراف، یک فک و استخوان گونه متعلق به یک انسان بالغ که بین ۱.۱ تا ۱.۴ میلیون سال قدمت دارند، در غاری در سیرا د آتاپوئرکا در شمال اسپانیا کشف شدند.کارشناسان ابتدا تصور میکردند این قطعات فسیلشده به گونه هومو آنتسسور (Homo antecessor) تعلق دارند؛ گونهای از انسانهای نخستین منقرضشده که حدود ۸۶۰ هزار سال پیش در این منطقه زندگی میکردند، اما شکل صورت این فسیل بدویتر از آن بود و بیشتر به هومو ارکتوس (Homo erectus) شباهت داشت؛ گونهای بسیار قدیمیتر که حدود ۱.۸ میلیون سال پیش به جنوب شرقی اروپا وارد شد.این فسیل که موقتا با نام «هومو آفینیس ارکتوس» (Homo affinis erectus) طبقهبندی شده، قدیمیترین فسیل انسانتباری است که تاکنون در اروپای غربی کشف شده است.
دکتر روزا هوگوئه، از مرکز کاتالان دیرینهبومشناسی انسانی و تکامل اجتماعی، میگوید: «این مطالعه شخصیت جدیدی را به داستان تکامل انسان در اروپا معرفی میکند. برخلاف آنچه پیشتر تصور میکردیم، در دوره پلیستوسن اولیه، بیش از یک گونه انسانی در اروپا زندگی میکرد و نخستین انسانتبار گونه آنتسسور نبود.»قطعات پراکنده استخوانهای صورت سال ۲۰۲۲ در مجموعه غار سیما دل الفانته (Sima del Elefante) در آتاپوئرکا کشف شدند، اما پژوهشگران تاکنون داشتند این قطعات را کنار هم قرار میدادند تا خاستگاه آنها را شناسایی کنند.
دکتر ماریا مارتینون تورس، استاد افتخاری انسانشناسی در دانشگاه کالج لندن و مدیر مرکز تحقیقات ملی اسپانیا در تکامل انسان، گفت: «کشف ما ثابت میکند که در دوران پلیستوسن در غرب اروپا، دستکم دو گونه مختلف انسان زندگی میکردند و همین امر از تکامل گونه انسان خردمند بینش جالبی به ما میدهد.»او اضافه کرد که شواهد برای یک طبقهبندی قطعی هنوز کافی نیستند و…
👁🗨 باستانشناسان گونه تازهای از انسان کشف کردند
👁🗨 باستانشناسان استخوانهای صورت قدیمیترین گونه انسان را که تاکنون در غرب اروپا یافت شده، کشف کردهاند. این استخوانها به گونهای تعلق دارند که باستانشناسان تاکنون از وجود آن بیخبر بودند.
بنا به گزارش تلگراف، یک فک و استخوان گونه متعلق به یک انسان بالغ که بین ۱.۱ تا ۱.۴ میلیون سال قدمت دارند، در غاری در سیرا د آتاپوئرکا در شمال اسپانیا کشف شدند.کارشناسان ابتدا تصور میکردند این قطعات فسیلشده به گونه هومو آنتسسور (Homo antecessor) تعلق دارند؛ گونهای از انسانهای نخستین منقرضشده که حدود ۸۶۰ هزار سال پیش در این منطقه زندگی میکردند، اما شکل صورت این فسیل بدویتر از آن بود و بیشتر به هومو ارکتوس (Homo erectus) شباهت داشت؛ گونهای بسیار قدیمیتر که حدود ۱.۸ میلیون سال پیش به جنوب شرقی اروپا وارد شد.این فسیل که موقتا با نام «هومو آفینیس ارکتوس» (Homo affinis erectus) طبقهبندی شده، قدیمیترین فسیل انسانتباری است که تاکنون در اروپای غربی کشف شده است.
دکتر روزا هوگوئه، از مرکز کاتالان دیرینهبومشناسی انسانی و تکامل اجتماعی، میگوید: «این مطالعه شخصیت جدیدی را به داستان تکامل انسان در اروپا معرفی میکند. برخلاف آنچه پیشتر تصور میکردیم، در دوره پلیستوسن اولیه، بیش از یک گونه انسانی در اروپا زندگی میکرد و نخستین انسانتبار گونه آنتسسور نبود.»قطعات پراکنده استخوانهای صورت سال ۲۰۲۲ در مجموعه غار سیما دل الفانته (Sima del Elefante) در آتاپوئرکا کشف شدند، اما پژوهشگران تاکنون داشتند این قطعات را کنار هم قرار میدادند تا خاستگاه آنها را شناسایی کنند.
دکتر ماریا مارتینون تورس، استاد افتخاری انسانشناسی در دانشگاه کالج لندن و مدیر مرکز تحقیقات ملی اسپانیا در تکامل انسان، گفت: «کشف ما ثابت میکند که در دوران پلیستوسن در غرب اروپا، دستکم دو گونه مختلف انسان زندگی میکردند و همین امر از تکامل گونه انسان خردمند بینش جالبی به ما میدهد.»او اضافه کرد که شواهد برای یک طبقهبندی قطعی هنوز کافی نیستند و…
لطفا در اطلاعرسانی این وبینار به ما یاری رسانید.
بنیاد آژیار با همکاری خبرنامۀ ایران باستان برگزار میکند:
ششمین وبینار آژیار
مطالعات شاهنامه
شنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۳
ساعت ۱۸
به یاد و بزرگداشت دکتر ابوالفضل خطیبی
۲۵ اسفند روز پایان سرایش شاهنامه است.
شاهنامه با بیتهای زیر به پایان میرسد:
"سر آمد کنون قصۀ یزدگِرد
به ماه سپندارمذ روز اِرد
ز هجرت شده پنج هشتاد بار
به نام جهانداورِ کردگار"
پیوند گوگلمیت
https://meet.google.com/wue-acko-dbd
@AzhyarFoundation
https://www.tgoop.com/Ancientirannews
بنیاد آژیار با همکاری خبرنامۀ ایران باستان برگزار میکند:
ششمین وبینار آژیار
مطالعات شاهنامه
شنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۳
ساعت ۱۸
به یاد و بزرگداشت دکتر ابوالفضل خطیبی
۲۵ اسفند روز پایان سرایش شاهنامه است.
شاهنامه با بیتهای زیر به پایان میرسد:
"سر آمد کنون قصۀ یزدگِرد
به ماه سپندارمذ روز اِرد
ز هجرت شده پنج هشتاد بار
به نام جهانداورِ کردگار"
پیوند گوگلمیت
https://meet.google.com/wue-acko-dbd
@AzhyarFoundation
https://www.tgoop.com/Ancientirannews
Forwarded from Rouzahang | روزآهنگ
🌀 نواده تیمورتاش وزیر کابینه جدید دولت کانادا شد
علی احساسی، عضو ایرانیتبار پارلمان کانادا، به کابینه جدید این کشور راه یافت. این برای نخستین بار است که یک ایرانیتبار به چنین مقامی دست پیدا میکند.
احساسی توسط مارک کارنی، نخستوزیر جدید کانادا، بهعنوان وزیر تحول دولت، خدمات عمومی و تدارکات برگزیده شده است.
وی نواده دختری عبدالحسین تیمورتاش، سیاستمدار و وزیر دربار رضاشاه پهلوی، محسوب میشود.
علی احساسی، عضو ایرانیتبار پارلمان کانادا، به کابینه جدید این کشور راه یافت. این برای نخستین بار است که یک ایرانیتبار به چنین مقامی دست پیدا میکند.
احساسی توسط مارک کارنی، نخستوزیر جدید کانادا، بهعنوان وزیر تحول دولت، خدمات عمومی و تدارکات برگزیده شده است.
وی نواده دختری عبدالحسین تیمورتاش، سیاستمدار و وزیر دربار رضاشاه پهلوی، محسوب میشود.
🔘 ایرانشناسی | باستانشناسی
👁🗨 نوزاد ۶۵۰۰ سالهای که نزدیک بود برای همیشه غرق شود
باستانشناسان در جریان نجاتبخشی یک محوطه باستانی پیش از آبگیری :سد چپرآباد» در آذربایجان غربی، تدفین نوزادی را کشف کردند که قدمت آن به ۶۵۰۰ سال پیش میرسد. اسکلت این نوزاد، پیش از آنکه محوطه باستانی برای همیشه زیر آب برود، به موزه ملی ایران منتقل شده است.
حنان بحرانیپور، باستانشناسی است که این تدفین را در کاوش نجاتبخشی چپرآباد شناسایی کرده است. چپرآباد محوطهای باستانی در حدود ۸ کیلومتری جنوب شرقی شهر اشنویه استان آذربایجان غربی است که پس از آبگیری سد چپرآباد غرق شده است.
تدفین این نوزاد از کف اتاقی در روستایی بهدست آمده است که با تاج سد چپرآباد فقط ۵۰۰ متر فاصله داشت. این روستا پس از آبگیری سد، برای همیشه زیر آب رفته است.
بحرانیپور، باستانشناسی که کاوشهای چپرآباد را سرپرستی کرده است، درباره تدفین این نوزاد به ایسنا گفت: این تدفین متعلق به یک نوزاد است که قدمت آن به اواسط هزاره پنجم پیش از میلاد، یعنی حدود ۶۵۰۰ سال پیش، باز میگردد و از کاوشهای تپه چپرآباد اشنویه آذربایجان غربی به دست آمده است.
👁🗨 نوزاد ۶۵۰۰ سالهای که نزدیک بود برای همیشه غرق شود
باستانشناسان در جریان نجاتبخشی یک محوطه باستانی پیش از آبگیری :سد چپرآباد» در آذربایجان غربی، تدفین نوزادی را کشف کردند که قدمت آن به ۶۵۰۰ سال پیش میرسد. اسکلت این نوزاد، پیش از آنکه محوطه باستانی برای همیشه زیر آب برود، به موزه ملی ایران منتقل شده است.
حنان بحرانیپور، باستانشناسی است که این تدفین را در کاوش نجاتبخشی چپرآباد شناسایی کرده است. چپرآباد محوطهای باستانی در حدود ۸ کیلومتری جنوب شرقی شهر اشنویه استان آذربایجان غربی است که پس از آبگیری سد چپرآباد غرق شده است.
تدفین این نوزاد از کف اتاقی در روستایی بهدست آمده است که با تاج سد چپرآباد فقط ۵۰۰ متر فاصله داشت. این روستا پس از آبگیری سد، برای همیشه زیر آب رفته است.
بحرانیپور، باستانشناسی که کاوشهای چپرآباد را سرپرستی کرده است، درباره تدفین این نوزاد به ایسنا گفت: این تدفین متعلق به یک نوزاد است که قدمت آن به اواسط هزاره پنجم پیش از میلاد، یعنی حدود ۶۵۰۰ سال پیش، باز میگردد و از کاوشهای تپه چپرآباد اشنویه آذربایجان غربی به دست آمده است.