Telegram Web
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
▫️درباره مرورهای سیستماتیک خالی، تکراری یا بی‌فایده

On empty, redundant or pointless systematic reviews

خانم دکتر Sally Thorne سردبیر مجله Nursing Inquiry در شماره دوم از دوره 31 ام این مجله (2024) و در قالب یک ادیتوریال (سرمقاله) نگاه دیگری به مرورهای سیستماتیک داشته است.

از نظر وی، برخی پژوهشگران- و عمدتاً دانشجویان تحصیلات تکمیلی- بجای بررسی عمیق، نقادانه و جامع متون موجود، اقدام به انجام مرورهای سیستماتیکی می‌کنند که بسیار سطحی هستند و دانش جدیدی به متون اضافه نمی‌کنند.

خواندن این ادیتوریال خالی از لطف نیست.


بخش اول:

در این سرمقاله، به این موضوع می‌پردازم که چه شرایطی باید فراهم باشد تا یک مرور سیستماتیک بتواند سهمی اصیل و ارزشمند در متون علمی داشته باشد. مانند بسیاری از سردبیران مجلات پرستاری، مقالات زیادی دریافت می‌کنم که بر پایه انواع مختلف مرورهای سیستماتیک نوشته شده‌اند (مانند مرورهای اسکوپینگ، مطالعات متاسنتز، تحلیل‌های کتاب‌سنجی و غیره). هر یک از این مقالات ادعا می‌کنند اثری علمی و اصیل هستند و اهمیت خود را این‌گونه توجیه می‌کنند: یا مرورهای قبلی را به‌روز می‌کنند یا آنها را گسترش می‌دهند یا با مرورهای موجود تفاوت دارند و یا شکاف‌های دانشی را پر می‌کنند. البته برخی از این مرورهای سیستماتیک واقعاً به هدف خود می‌رسند، اما بسیاری از آنها موفق نمی‌شوند. مهم است که دلایل این ناکامی را بررسی کنیم.

امروزه که پایان‌نامه‌های مبتنی بر مقاله (manuscript-based dissertations) محبوبیت یافته‌اند، تبدیل مرور متون به یک محصول سیستماتیک، راهی شده است برای مشروعیت بخشیدن به این نوع مرورها به عنوان آثار علمیِ مستقل و قابل انتشار. این روش، جایگزین مرورهای روایتی (narrative) یا تلفیقی (integrative) شده است که پیش‌تر، بخشی ضروری از پایان‌نامه‌ها یا پژوهش‌های جدید بودند، اما معمولاً نمی‌شد آنها را به تنهایی منتشر کرد. برخلاف گذشته که پژوهشگران باید کار گسترده‌ای برای ورود به یک موضوع پژوهشی جدید انجام می‌دادند، برخی پژوهشگران امروزی گمان می‌کنند صرفِ نوشتن یک مرور سیستماتیک برای «شناخت» متون حوزه‌شان کافی است و از مطالعه عمیق و تفکر درباره طیف گسترده منابع چشم‌پوشی می‌کنند.

جذابیت روش سیستماتیک قابل درک است. هر دانشجوی تحصیلات تکمیلی با دو اصل مهم آشنا می‌شود: نخست اینکه ۱۷ سال طول می‌کشد تا یافته‌های علمی در عمل (practice) به کار گرفته شوند، و دوم اینکه مقالات مروری همواره بیشتر از مقالات پژوهشی اصلی مورد استناد قرار می‌گیرند. اگر با دید انتقادی به موضوع نگاه نکنیم، ممکن است به این باور نادرست برسیم که مقالات مرور سیستماتیک، صرف نظر از کیفیت یا ماهیت‌شان، خود به خود نقشی کلیدی در انتقال یافته‌ها به عرصه عمل دارند. وقتی اساتید راهنما از دانشجویان می‌خواهند تمام مرورهای پیشین در موضوع‌شان را جستجو و گزارش کنند، این تصور غلط تقویت می‌شود.

با پذیرش مرور سیستماتیک به عنوان یک کار علمی ارزشمند، استفاده از معیارهای خروج (exclusion criteria) سختگیرانه برای کاهش حجم زیاد مطالعات به تعداد اندکی مطالعه مشابه نیز رواج یافته است. در بدترین حالت، نویسنده مرور سیستماتیک تنها این مطالعات محدود را فهرست می‌کند و بدون تفکر عمیق درباره ارتباط آنها با مطالعات حذف شده، صرفاً نتایج مشترک آنها را گزارش می‌دهد. مرورهای خالی (empty reviews) - که نتیجه می‌گیرند هیچ دانشی درباره موضوع وجود ندارد (به جای آنکه بگویند هیچ مطالعه‌ای معیارهای سختگیرانه‌شان را برآورده نکرده) - نیز کم نیستند. برخی مرورها هم فقط با افزودن چند مطالعه جدید، همان نتایج سطحی مرورهای قبلی را تکرار می‌کنند.

بدتر از همه آنکه، گاهی نویسندگان این مرورها طوری می‌نویسند که گویی یافته‌هایشان از تمام پژوهش‌های پیشین معتبرتر است. این مشکل زمانی حادتر می‌شود که پژوهشگران تازه‌کار به جای مطالعه عمیق منابع اصلی، صرفاً به این مرورها تکیه می‌کنند. همان‌طور که پیش‌تر نیز در این مجله استدلال کرده‌ام، با گذشت زمان، مباحث علمی از واقعیت و کاربرد عملی فاصله می‌گیرند.

می‌دانم که این قضاوت سختگیرانه است. اما این مشکل را مطرح می‌کنم تا نشان دهم وقتی مرورهای سیستماتیک را بیش از مرورهای انتقادیِ تلفیقی و روایتی ارج می‌نهیم، در واقع تصویری نادرست از دانش موجود ارائه می‌دهیم. اگر این روند را به چالش نکشیم، ممکن است به سوی فرهنگی علمی حرکت کنیم که در آن روش‌های خشک و فنی جایگزین تفکر انتقادی می‌شوند.

#evidence_synthesis
#systematic_review
#critique

🆔 @irevidence
▫️درباره مرورهای سیستماتیک خالی، تکراری یا بی‌فایده

بخش دوم:

اخیراً دو گروه از کتابداران دانشگاهی حوزه سلامت از من خواستند دیدگاهم را درباره ارزش و اهمیت مرورهای سیستماتیک بیان کنم. تجربه آنها نشان می‌دهد که مرتباً درخواست‌هایی از سوی اساتید و دانشجویان برای کمک در تدوین پروتکل مرور سیستماتیک دریافت می‌کنند. در بسیاری موارد، آن‌ها می‌خواهند این درخواست‌ها را رد کنند - نه برای مانع‌تراشی، بلکه چون معتقدند برخی موضوعات به جای یک مرور محدود و فنی، نیازمند مروری گسترده و انتقادی هستند. این کتابداران از روند کنونی در پژوهش‌های پرستاری و سلامت شگفت‌زده شده‌اند و می‌کوشند علت گرایش فزاینده به سمت مرورهای سیستماتیک را درک کنند.

این پرسش‌ها به من نشان داد که ما دانشگاهیان باید این موضوع را جدی بگیریم، روند کنونیِ تبدیل پژوهش‌های سلامت به مجموعه‌ای از محصولات فنی را به چالش بکشیم و از کار پژوهشگرانی که واقعاً در پی درک عمیق متون حوزه‌شان هستند، حمایت کنیم. باید بپرسیم: مطالعه در این زمینه کی و چرا آغاز شد؟ پیشگامان این حوزه چه کسانی بودند و آیا هنوز به آثارشان استناد می‌شود؟ آیا اندیشه‌های جدیدی جایگزین شده‌اند و چرا؟ چه الگوهایی در این نوع پژوهش از نظر رشته تحصیلی یا ملیت پژوهشگران وجود دارد؟ کدام نظریه‌ها و روش‌ها در شکل‌گیری درک کنونی ما نقش داشته‌اند و کدام‌یک نادیده گرفته شده‌اند؟ چه کج‌فهمی‌هایی ممکن است در این حوزه ریشه دوانده باشد؟ آیا سنت نقد سازنده در این حوزه وجود داشته است؟ اگر نه، از کجا می‌توان نقد را آغاز کرد؟

در نهایت، منظورم این نیست که هیچ مرور سیستماتیکی ارزشمند نیست. اما معتقدم ارزش یک مرور تنها به روش‌شناسی آن بستگی ندارد. نویسنده باید نشان دهد که فرآیند سیستماتیک چه دانش تازه‌ای به فهم ما افزوده و چرا این روش برای موضوع مورد بررسی مناسب بوده است. صرف ادعای پیروی از دستورالعمل‌های خاص (مانند Cochrane Synthesis یا Joanna Briggs Institute) کافی نیست.

تدوین پروتکل پیش از آغاز مرور - که معمولاً معیاری مهم برای کیفیت تلقی می‌شود - ممکن است در واقع مانعی برای پژوهش خوب باشد. این کار می‌تواند مانع شود که پژوهشگر در طول کار دیدگاهش را اصلاح کند یا مطالب بیشتری را در نظر بگیرد، و چه بسا به یکسری نتیجه‌گیری‌های کلی بینجامد که اهمیت پژوهش‌های پیشین را نادیده می‌گیرد. البته، هدف این مرورها ساده‌سازی و خلاصه کردن دانش موجود است - رویکردی که برای عملکرد مبتنی بر شواهد مناسب است. اما در پرستاری، بسیاری از مسائلی که می‌خواهیم بدانیم و آنچه پژوهشگران اصلی می‌خواستند به ما بگویند، پیچیده، پویا و وابسته به زمینه (context-dependent) هستند - چیزهایی که نمی‌توان به سادگی خلاصه و ترکیب کرد. چنان‌که Margarete Sandelowski زمانی پرسید: "چطور می‌توان یک شعر را خلاصه کرد؟"

اگرچه شاید نتوانیم کاملاً جلوی گرایش به عملکرد مبتنی بر شواهد در همه جنبه‌های پژوهش پرستاری و سلامت را بگیریم، اما می‌توانیم در این مجله، فضایی بیافرینیم که در آن دانش‌پژوهی ژرف (thoughtful scholarship) بر گزارش‌های خشک فنی برتری دارد؛ جایی که اندیشه‌ها قربانی "قواعد" خشکی که برای منافع دیگری ساخته شده‌اند، نمی‌شوند. خرسندم که مجله ما - از بنیانگذاران گرفته تا اعضای هیئت تحریریه، داوران و نویسندگان در طول سال‌ها - جامعه‌ای علمی پدید آورده که تفکر انتقادی عالی را بیش از سنجه‌های کمّی یا نگارش فرمول‌وار و کلیشه‌ای (formulaic writing) ارج می‌نهد و همچنان مشتاقانه در انتظار اندیشه‌های درخشانی هستم که ممکن است در هر مقاله تازه‌ای که به دستم می‌رسد، نهفته باشد.

#evidence_synthesis
#systematic_review
#critique

🆔 @irevidence
▫️لیست پژوهشگران پر استناد (Highly Cited Researchers) دنیا در سال 2024 منتشر شد

آنچه ما به عنوان پژوهشگران پر استناد می‌شناسیم، دقیقاً همین لیست است که توسط Clarivate و بر اساس داده‌های Web of Science و بررسی‌های کیفی دیگر منتشر می‌شود. لیست پژوهشگران پر استناد 1 درصد برتر یا 2 درصد برتر ارتباطی به این موسسه ندارند و اعتبار آن‌ها هم تا حدودی زیر سؤال است.

امسال ظاهراً سخت‌گیری‌های بیشتری صورت گرفته است:

سطوح غیرعادی از نویسندگی بیش از حد (Hyper-Authorship)

ما انتظار داریم نویسندگانی که نامشان در یک مقاله ذکر شده است، سهم معناداری در آن مقاله داشته باشند. انتشار چندین مقاله در هر هفته برای مدت زمان طولانی، معیارهای معمول نویسندگی و مشارکت علمی را به چالش می‌کشد.

خود استنادی بیش از حد (Excessive Self-Citation)

ما مقالات پر استناد (Highly Cited Papers) با سطوح بسیار بالای خود استنادی را شناسایی و بررسی می‌کنیم. این موارد برای هر حوزه علمی در ESI جداگانه ارزیابی می‌شوند. همچنین، ما به دنبال شواهدی از انتشار حجم زیادی از مقالات در مدت زمان کوتاه هستیم که ممکن است ارزش پژوهشی محدود و وابستگی به خود استنادی بالا داشته باشند.

الگوهای غیرمعمول استنادات مشترک (Unusual Collaborative Citation Patterns)

وابستگی بیش از حد به استنادات از سوی همکاران می‌تواند نشان‌دهنده محدود بودن تأثیر یک پژوهشگر به شبکه نزدیک او باشد. برای مثال، اگر بیش از نیمی از استنادات یک پژوهشگر از همکارانش باشد، ما این را نشانه‌ای از تأثیر محدود (و نه شناخته‌شدن گسترده در جامعه علمی) در نظر می‌گیریم.


نتیجه این بازبینی‌های دقیق‌تر، حذف تعداد قابل‌توجهی از نامزدها از فرآیند ارزیابی و انتخاب بوده است. تعداد افرادی که به دلیل عدم تطابق با معیارهای سخت‌گیرانه ما رد شدند، از 500 نفر در سال 2022 به بیش از 1000 نفر در سال 2023 افزایش یافت و در سال 2024 به حدود 2000 نفر رسید.

این ارقام نشان‌دهنده واقعیت‌های چالش‌برانگیز هستند و تأکید می‌کنند که علاوه بر ارزیابی‌های کمی، نیاز به بررسی‌های کیفی عمیق در تحلیل متون پژوهشی وجود دارد.

آمار و ارقام‌های مهم

در لیست 2024 تعداد 6 هزار و 636 پژوهشگر پر استناد شناسایی شده است. اما چون برخی از پژوهشگران در بیش از یک رشته تحقیقاتی فعالیت می‌کنند، بنابراین در کل 6 هزار و 886 مورد لیست شده است.

این تعداد پژوهشگر در 59 کشور مختلف زندگی و فعالیت می‌کنند. اما سهم 10 کشور اول، 85.4 درصد است و جالب آنکه سهم 5 کشور اول هم به 74.4 درصد می‌رسد.


10 کشور برتر

آمریکا: 2,507 پژوهشگر (36.4% از کل، کاهش 1.1% نسبت به سال قبل)

چین (سرزمین اصلی): 1,405 پژوهشگر (20.4% از کل، افزایش 2.5% نسبت به سال قبل)

بریتانیا: 563 پژوهشگر (8.2%)

آلمان: 332 پژوهشگر (4.8%)

استرالیا: 313 پژوهشگر (4.5%)

کانادا: 206 پژوهشگر (3%)

هلند: 185 پژوهشگر (2.7%)

هنگ‌کنگ: 134 پژوهشگر (1.9%)

فرانسه: 126 پژوهشگر (1.8%)

سنگاپور: 108 پژوهشگر (1.6%)

آمریکا و چین

سهم آمریکا از سال 2018 به طور مداوم کاهش یافته است (از 43.3% در 2018 به 36.4% در 2024).

سهم چین از 7.9% در 2018 به 20.4% در 2024 افزایش یافته است.

حدود 57 درصد کل پژوهشگران پر استناد دنیا در آمریکا یا چین زندگی می‌کنند!


10 مؤسسه برتر

آکادمی علوم چین: 308 پژوهشگر

دانشگاه هاروارد: 231 پژوهشگر

دانشگاه استنفورد: 133 پژوهشگر

دانشگاه تسینگ‌هوا (چین): 92 پژوهشگر

مؤسسه ملی بهداشت آمریکا: 90 پژوهشگر

مؤسسه فناوری ماساچوست: 76 پژوهشگر

دانشگاه آکسفورد: 61 پژوهشگر

دانشگاه کالج لندن: 60 پژوهشگر

انجمن ماکس پلانک (آلمان): 56 پژوهشگر

دانشگاه هنگ‌کنگ: 55 پژوهشگر


10 حوزه پژوهشی برتر

- بین‌رشته‌ای: 3326

- پزشکی بالینی: 443

- زیست‌شناسی و بیوشیمی: 247

- علوم مواد: 232

- علوم اعصاب و رفتار: 231

- شیمی: 218

- علوم اجتماعی: 204

- زیست‌شناسی مولکولی و ژنتیک: 198

- علوم گیاهی و جانوری: 194

- ایمنی‌شناسی: 193


وضعیت ایران

از ایران تنها تعداد 3 پژوهشگر پر استناد در این لیست قرار دارند. در سال 2023 تعداد 5، در سال 2022 تعداد 12 و در سال 2021 تعداد 15 محقق در این لیست حضور داشتند.

اسامی این پژوهشگران عبارتند از:

1- دکتر فرهاد اسلامی از دانشگاه علوم پزشکی تهران

مقالات اخیر ایشان با افیلیشن انجمن سرطان آمریکا منتشر شده است و به نظر می‌رسد از ایران مهاجرت کرده است.

2- دکتر محمدعلی منصورنیا از دانشگاه علوم پزشکی تهران

3- دکتر علی مرسلی از دانشگاه تربیت مدرس

فرهاد اسلامی و علی مرسلی در لیست 2023 هم حضور داشتند.


#research_metrics
#research_outputs
#highly_cited
#clarivate
#webofscience
#citation

🆔 @irevidence
▫️داستان 20 سالگی اسکوپوس

بیست سال قبل، دیتابیس اسکوپوس متولد شد. به همین مناسبت، الزویر داستان این دیتابیس را تعریف کرده است که در ادامه تقدیم می‌شود.


▫️پرنده اسکوپوس: نمادی از رشد

در آغاز قرن، الزویر ایده ایجاد یک دیتابیس چندرشته‌ای از چکیده‌ها و استنادها (multidisciplinary abstract and citation database) را مطرح کرد تا به جامعه پژوهشی در جستجوی متون علمی کمک کند. اسکوپوس رسماً در نوامبر 2004 راه‌اندازی شد. در 20 سال گذشته، اسکوپوس مسیر چشمگیری از رشد و نوآوری را طی کرده است. آیا می‌دانید این سفر چگونه آغاز شد؟

▫️2000-2004: تولد یک ایده

همانند هر ایده بزرگ، مفهوم اسکوپوس یک‌شبه شکل نگرفت. تیمی متنوع در یک جلسه خارج از محیط کاری در شهری کوچک در هلند گرد هم آمدند تا به طوفان فکری بپردازند. پس از یک روز طولانی، تصمیم گرفتند در طبیعت قدم بزنند. در این حین، صدای جیک‌جیک پرنده کوچکی به نام Chiffchaff را شنیدند؛ پرنده‌ای مهاجر که به مهارت‌های فوق‌العاده ناوبری خود مشهور است. راهنمای آن‌ها، که خلبانی بازنشسته بود، به شوخی گفت که مهارت ناوبری این پرنده حتی از هواپیماهای بوئینگ نیز بهتر است.

این ایده کاملاً با هدف تیم برای طراحی یک محصول جدید همسو بود. تیم تصمیم گرفت نام لاتین این پرنده، PhylloSCOPUS Collybita، را انتخاب کند. این نام الهام‌بخش نام "اسکوپوس" شد: راه‌حلی برای هدایت جامعه پژوهشی در اقیانوس اطلاعات.

▫️2004-2010: سال‌های شکل‌گیری

همانند یک جوجه پرنده، اسکوپوس نیز ابتدا باید راه رفتن را می‌آموخت تا بتواند پرواز کند. این فرآیند نیازمند زمان و آزمایش‌های فراوان بود، اما در نهایت بنیانی محکم برای موفقیت‌های آینده ایجاد کرد. یکی از نقاط عطف در سال 2006 بود؛ زمانی که قابلیت رفع ابهام نام‌های نویسندگان (disambiguation of authors’ names) معرفی شد. این ویژگی به اسکوپوس امکان داد تا رکوردها را به‌درستی به نویسندگان پیوند دهد و نویسندگانی با نام‌های مشابه را متمایز سازد.

سال بعد، اسکوپوس شناساگر وابستگی سازمانی (Affiliation Identifier) را معرفی کرد؛ ابزاری که به مؤسسات امکان می‌داد عملکرد پژوهشی تجمیعی خود را نمایش دهند.

▫️2011-2019: آموختن پرواز


در طول این دوره، اسکوپوس همچنان بر پایه‌های قبلی استوار بود و به رشد ادامه داد. تعداد مقالات تقریباً سه برابر و تعداد مجلات فعال دو برابر شد. یکی از دستاوردهای مهم این دوره، پروژه گسترش کتاب‌ها بود که به افزودن بیش از 350 هزار عنوان مستقل از ناشران بزرگ منجر شد.

ما همچنین پروفایل‌های سازمانی (Organization Profiles) را توسعه دادیم تا کاربران بتوانند نگاهی جامع به برونداد پژوهشی یک مؤسسه داشته باشند. علاوه بر این، اسکوپوس به استفاده از روش‌های یادگیری ماشینی برای پردازش فراداده‌های تأمین مالی (funding metadata) پرداخت که در نهایت مبنای هوش مصنوعی مولد اسکوپوس شد.


▫️2020-2023: آماده‌سازی برای آینده

با ظهور فناوری‌های نوین و شتاب روزافزون پژوهش، مستندسازی تأثیر اجتماعی تحقیقات اهمیت یافت. در اوایل دهه ۲۰۲۰، اسکوپوس داده‌های مرتبط با اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد (SDG) را اضافه کرد. این داده‌ها به پژوهشگران امکان داد تا گستره و اهمیت تحقیقات خود را به جامعه علمی نشان دهند. در زمانی که تأمین‌کنندگان مالی، سیاست‌گذاران و مؤسسات تمرکز بیشتری بر تأثیر اجتماعی تحقیقات (societal impact of research) داشتند، حجم و کیفیت انتشارات در اسکوپوس به جامعه دانشگاهی این امکان را داد تا گستره تأثیرگذاری خود را به نمایش بگذارد.

همچنین، سرمایه‌گذاری‌های بیشتری در فناوری‌های جدید انجام شد. اسکوپوس در سال 2021 گراف دانش (Knowledge Graph) و در 2022 قابلیت جستجوی بُرداری (vector search) را معرفی کرد. با معرفی ChatGPT توسط OpenAI، اسکوپوس برای ساخت ابزار هوش مصنوعی مولد کاملاً آماده بود و نسخه آلفای این فناوری را در آگوست 2023 عرضه کرد.


▫️2024 و فراتر: آینده‌ای پیش رو

همانند پرنده کوچک فیلوسکوپوس (Phylloscopus)، ما نیز همیشه در حرکت هستیم. نیازهای متغیر جامعه پژوهشی ما را وادار به ارائه بینش‌های مرتبط‌تر و ادغام روش‌های پیشرفته هوش مصنوعی مولد در یک راه‌حل جامع کرده است.

سال 2024 با معرفی رسمی هوش مصنوعی اسکوپوس آغاز شد که هدف آن تقویت (نه جایگزینی) ابزارهای موجود است. جدیدترین به‌روزرسانی، ویژگی کوپایلوت است که از ابزارهای جستجوی کلیدواژه‌ای و برداری برای پاسخ به کوئری‌های پیچیده استفاده می‌کند.

تمایل و تلاش‌های ما برای سرمایه‌گذاری در آینده اسکوپوس تزلزل‌ناپذیر است. ما همچنان با تمرکز بر پیشرفت کیفیت و دقت محتوای خود، به سرمایه‌گذاری در آینده ادامه خواهیم داد و امیدواریم شما نیز در این سفر گسترش مرزهای پژوهش و دانش همراه ما باشید.

#scopus
#elsevier

🆔 @irevidence
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
▫️کمی‌محوری افراطی و فرمول من‌درآوردی

SC= Pf + Cq

Pf: Publication Factor
Cq: Citation Quality

Pf = ∑ (As+Ski)× C×J

As: Article Score
Ski: Speaker (Keynote or Invited)
C: Citation Index
J: J-Index

فرمول فوق را انیشتین ننوشته است، بلکه بنیاد ملی علم ایران در "آیین‌نامه انتخاب و حمایت سرآمدان علمی ایران 1400" آن را معرفی کرده است و بر اساس این فرمول، سرآمدان علمی کشور را انتخاب می‌کند.

فرمول فوق در آیین نامه 1400 آمده بود ولی برای انتخاب سرآمدان عملی کشور در سال 1403-که 20 آبان معرفی شدند-از فرمول زیر استفاده شده است:

SC = ∑ (As)× C×M


امتیاز مقالات برتر (As): مجموع امتیاز مقالات منتشر شده در مجلات برتر توسط هر فرد مطابق جدول (1)

میانگین استنادات (C): میانگین استنادات کل مقالات افراد

شاخص(M): حاصل تقسیم شاخص اچ فرد بر سن علمی وی. این شاخص به منظور رقابت‌پذیری بهتر میان محققان جوان و باتجربه و به منظور بهبود «شاخص اچ» در نظر گرفته شده است.


یک طبقه‌بندی من‌درآوردی از مجلات توسط این بنیاد:

مجلات جریان‌ساز
مجلات پیشرو
مجلات منتخب

گرنت‌های 500، 400 و 300 میلیونی به ترتیب برای گروه‌های اول تا سوم اهدا می‌شود.

#research_metrics
#research_outputs
#critique

🆔 @irevidence
▫️معرفی سازمان های تولید کننده سنتز شواهد

تعدادی سازمان و مراکز حرفه‌ای وجود دارند که کارشان تولید بهترین شواهد یعنی مرورهای سیستماتیک و سایر انواع مرورها است.

بزرگترین و معروف‌ترین آنها، کاکرین است، اما موسسات دیگری هم وجود دارند از جمله JBI، کمبل، EPPI و ...

در این فیلم بطور اجمالی این مراکز را معرفی کردم. ولی قبل از آن به جنبش پزشکی مبتنی بر شواهد (EBM) و نقش آن در گسترش این سازمان‌ها پرداختم.

اکثر این مراکز، دست‌نامه یا گایدلاین برای انجام انواع مرورها تهیه کرده‌اند که به آنها هم اشاره کردم.

این فیلم برای دوره مرور متون ضبط شده است ولی اینجا هم می‌فرستم.

لطفاً در کانال آپارات این فیلم را مشاهده کنید.

https://www.aparat.com/v/qujjnr7

#evidence_synthesis
#systematic_review
#cochrane
#JBI
#campbell_collaboration
#EBM


🆔 @irevidence
▫️اسکوپوس و چارک مجله در قانون برنامه پنج‌ساله هفتم توسعه

تاکنون شش برنامه توسعه 5 ساله در کشور نوشته و اجرا شده است (درست‌ترش این است که اجرا نشده است!) و اکنون مثلاً قرار است برنامه پنج‌ساله هفتم توسعه را اجرا کنیم. اجرای بی کم و کاست این برنامه، از شعارها و وعده‌های پر رنگ آقای مسعود پزشکیان در ایام انتخاب ریاست جمهوری بود.

در ابتدای برنامه یکسری سنجه و شاخص کلی تعیین شده است که قراره در کمتر از 5 سال آینده تحقق پیدا کنند. مثلاً:

متوسط رشد سالانه: 8 درصد

کاهش تورم به 9.5 درصد

متوسط رشد سالانه صادرات نفتی: 12 درصد

متوسط رشد سالانه صادرات غیر نفتی: 23 درصد

متوسط ایجاد یک میلیون شغل در سال

ساخت 5 میلیون مسکن!

این سنجه‌ها و اهداف یکسری توهمات هستند که با وضعیت فعلی کشور مخصوصاً تحریم‌های بانکی و نفتی و ناترازی‌های شدید در بخش انرژی و صندوق‌های بازنشستگی و غیره، به هیچ وجه قابل تحقق نیستند.

برای رسیدن به خیلی از اهداف فوق، سرمایه‌گذاری کلان خارجی نیاز است. مثلاً فقط در صنعت نفت و گاز و پتروشیمی به بیش از 200 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری نیاز داریم (این را آقای اوجی وزیر نفت دولت قبلی می‌گفت). با این وضع تحریم‌ها و آمدن ترامپ روان‌پریش و وضعیت اسفناک منطقه چه کسی حاضر است در ایران سرمایه گذاری کند؟

می گویند در سیاست نباید قطعی صحبت کرد اما با توجه به روانشناسی ترامپ و آنچه در حکمرانی ایران می‌بینیم، امکان مذاکره و توافق و رفع تحریم بسیار ضعیف است. علاوه بر ترامپ، اروپایی‌ها هم دیگر تمایلی به رفع تحریم و مذاکره برد-برد ندارند.

ولی اگر واقعاً رفع تحریم‌ها صورت بگیرد و مثلاً 300 میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب شود و کشور شرایط نرمالی پیدا کند، شاید به قسمت عمده اهداف فوق برسیم. در غیر این صورت با حرف و ادعا و تقصیرها را انداختن گردن این رئیس‌جمهور و آن وزیر اتفاق خاصی نخواهد افتاد و احتمال بدتر شدن اوضاع هم بسیار زیاد است.

از این‌ها عبور کنیم برسیم به فصل 20 این برنامه یعنی: ارتقای نظام علمی، فناوری و پژوهشی

عجیب است که در مهم‌ترین برنامه توسعه کشور، ارتقای رتبه علمی ایران در دیتابیس‌های بین المللی (که منظورشان اسکوپوس و نمایه‌های WOS است) به عنوان یک شاخص توسعه در نظر گرفته شده است. با هم برخی از این شاخص‌های پژوهشی را مرور می‌کنیم:

رتبه جهانی ایران از نظر کمّیت تولید علم به استناد پایگاه‌های معتبر بین‎المللی: 14


سرانه سالانه مقالات نمایه‌شده در پایگاه‌های استنادی بین‌المللی به هیأت علمی دولتي: 1.5 مقاله به ازای هر نفر

درصد افزایش نشریات ایرانی نمایه‌‌شده دارای چارک (کیو) نسبت به سال پایه: 25 درصد


نسبت تعداد مقالات مشترک با محققان خارجی از کل مقالات ایرانی نمایه‌شده در یکی از پایگاه‌های علمی: 39 درصد

دانشگاه‌های ایرانی قرار‌گرفته در يكي از نظا‌م‌های رتبه‌بندی معتبر بين‌المللي با رتبه زیر پانصد: 20 دانشگاه

مقالات خارجی نمایش داده‌شده در مؤسسه استنادی و پایش علم و فناوری جهان اسلام: 55 هزار مقاله

ما در حال حاضر در رتبه 17 در اسکوپوس قرار داریم. زمانی رتبه 15 را داشتیم. قرار است تا سال 1407 به رتبه 14 ام دنیا برسیم. این امر زمانی امکان پذیر است که ما حداقل 17 هزار به تعداد مدارکمان اضافه کنیم، به شرطی که کشورهایی مثل برزیل، روسیه، ترکیه و هلند رشدشان را منفی کنند و عربستان هم از رشدش بکاهد!

مثلاً در سال 2023 کشور برزیل با انتشار 91 هزار و 593 مدرک در جایگاه چهاردهم قرار داشت. با یک تفریق ساده متوجه می‌شویم در همان سال، کشور ما 17 هزار مدرک کمتر از این کشور تولید و منتشر کرده است.

حفظ رتبه 17 تا پایان برنامه هفتم توسعه، می‌تواند معیار قابل تحققی باشد، هر چند مطمئن نیستم این رتبه را هم بتوانیم حفظ کنیم.

اما سؤال خیلی اساسی این است: چرا فکر می‌کنیم اگر رتبه ما از 17 به 14 رسید، این یعنی توسعه!

همچنین طبق این برنامه، قرار است در کمتر از 5 سال آینده "نشریات ایرانی نمایه‌‌شده دارای چارک (کیو) نسبت به سال پایه" 25 درصد افزایش پیدا کند.

مجلات بر اساس CiteScore و JCR و SNIP (هر سه بر اساس داده‌های اسکوپوس) و نیز IF می‌توانند در 4 چارک (از Q1 تا Q4) قرار بگیرند. کدام یک مد نظر قانون گذار است؟ مشخص نیست.

و اینکه تقریباً همه مجلات اسکوپوس و 90 درصد مجلات WOS داری چارک هستند. در قانون فقط کلمه چارک آمده است! چرا این قدر پیچاندید، یک بار می‌نوشتید در پایان برنامه، تعداد مجلات نمایه شده در فلان دیتابیس، 25 درصد افزایش پیدا کند.

هیچ وقت فکر نمی‌کردم زمانی برسد که چارک (Q) مجله در سند توسعه یک کشور بیاید.

#research_outputs
#research_metrics
#critique

🆔 @irevidence
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️باز هم Q1 و این بار مرتبط با قانون عفاف و حجاب

ابوالفضل اقبالی از طراحان و نویسندگان اصلی قانون عفاف و حجاب:

تمام دنیا الان مطالعات داره به شما. مطالعات پژوهشی Q1 تو مجلات پژوهشی دنیا داره اثبات میکنه آقا طبیعتاً انسان سالم باید از دیدن ......

این Q1 داره به جاهای باریک کشانده میشه

🆔 @irevidence
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
▫️ده‌ها تن از دانشمندان پر استناد جهان دیگر به دروغ مدعی همکاری با عربستان سعودی نیستند (2)

دوکامپو (Docampo)، رئیس پیشین دانشگاه Vigo در شمال غرب اسپانیا، می‌گوید: «به نظر می‌رسد بازتاب بین‌المللی اقدامات نادرست در وابستگی‌های دانشگاهی و انعکاس آن در مجلات علمی معتبر، اکنون ثمر داده است. ظاهراً کلاریویت این رفتار را، در کنار سطوح بالای خوداستنادی و ظن تبانی (کارتل) و موارد گزارش‌شده در Retraction Watch، در نظر می‌گیرد.»

ناپدید شدن این اساتید جعلی، ضربه‌ای به محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی است که ایالات متحده او را مسئول قتل جمال خاشقجی می‌داند [این روزنامه ظاهراً خیلی از ماجرا عقبه. الان بن سلمان با آمریکا و مخصوصاً با ترامپ داداشی هستند!]. بن سلمان هدف گذاشته که تا سال 2030 حداقل پنج دانشگاه سعودی در میان 200 دانشگاه برتر جهان قرار بگیرند. بدون این ترفندها، مؤسسات سعودی در رتبه‌بندی‌ها سقوط می‌کنند. دانشگاه ملک سعود که پیشتر به دروغ وابستگی اصلی شیمیدان‌های اسپانیایی، Damià Barceló و Rafael Luque را به خود نسبت می‌داد، ظرف یک سال از داشتن 38 پژوهشگر پر استناد به تنها 12 نفر تنزل یافته است.

دانشگاه ملک عبدالعزیز در جده نیز از فعال‌ترین مراکز در جذب پژوهشگران خارجی برای این فریب بود. بر اساس تحقیقات این روزنامه، Juan Luis García Guirao، ریاضی‌دان دانشگاه پلی‌تکنیک کارتاجنا (Polytechnic University of Cartagena)، واسطه جذب دست‌کم 12 پژوهشگر اسپانیایی برای این دانشگاه سعودی بوده است. سال گذشته، دانشگاه ملک عبدالعزیز مدعی داشتن 12 پژوهشگر پر استناد بود، اما در فهرست جدید حتی یک نفر از آنها باقی نمانده است.

نسبت پژوهشگران پر استناد در عربستان سعودی – تقریباً یک نفر از هر 200 استاد – به قدری زیاد بود که پنج تا ده برابر بیشتر از نسبت مشاهده‌شده در آلمان، اسپانیا و فرانسه به‌شمار می‌رفت. دانشگاه طائف – در فاصله یک ساعته از مکه – نیز در این ماجرا نقش داشت. Francisco Tomás Barberán، متخصص فناوری صنایع غذایی، در سال 2020 مدعی شد در آنجا فعالیت می‌کند، در حالی که در واقع در مرکز علوم خاک و زیست‌شناسی کاربردی Segura در منطقه Murcia (شرق اسپانیا) مشغول پژوهش بود. شورای ملی تحقیقات اسپانیا (CSIC) که بر این مرکز نظارت دارد، یک سال پیش علیه پنج عضو مرتبط با این طرح سعودی برای ارتقای دروغین جایگاه دانشگاه‌ها اقدام انضباطی کرد.

فهرست پژوهشگران پر استناد سال 2024 حدود 6600 نفر را شامل می‌شود که 36 درصد آنها آمریکایی هستند، در حالی که این رقم در سال 2018 حدود 43 درصد بود. کاهش سهم آمریکا با رشد چین قابل توضیح است؛ چین که در سال 2018 تنها 8 درصد این فهرست را در اختیار داشت، اکنون به 20 درصد رسیده است. آکادمی علوم چین، با بیش از 100 مؤسسه، از نظر تعداد پژوهشگران پر استناد (308 نفر) در جایگاه نخست جهان قرار دارد. دانشگاه هاروارد (231 نفر) و استنفورد (133 نفر) در رده‌های دوم و سوم‌اند. اسپانیا که در سال 2021 با 1.7 درصد دانشمندان این فهرست، در جایگاه نهم دنیا بود، اکنون با 1.5 درصد (99 نفر) به رتبه سیزدهم سقوط کرده است.

تحلیل‌گر کلاریویت- David Pendlebury-، توضیح می‌دهد که این شرکت پس از شناسایی پدیده تبادل استنادات (citation exchanges) میان پژوهشگران – که برای ارتقای جایگاه خود در رتبه‌بندی‌ها به آثار یکدیگر استناد می‌دادند – فیلترهای جدیدی اعمال کرده است. در ماه اکتبر، ناشر اشپرینگر نیچر به یکباره 75 مقاله از Juan Manuel Corchado، رئیس دانشگاه Salamanca,، و همکارانش را به دلیل چنین رفتارهای فریبکارانه سلب اعتبار (retract) کرد.


#clarivate
#highly_cited

🆔 @irevidence
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
▫️عناوین مقالاتِ تولید شده توسط هوش مصنوعی مولد: یک تحلیل جالب

در مجله Learned Publishing مقاله جالبی با عنوان زیر منتشر شده است:

‘AI-navigating’ or ‘AI-sinking’? An analysis of verbs in research articles titles suspicious of containing AI-generated/assisted content (Link)


این مطالعه به بررسی تأثیر هوش مصنوعی مولد (GAI) بر زبان‌شناسی (linguistics) عناوین مقالات دانشگاهی می‌پردازد. محققان با مشاهده افزایش مشکوک استفاده از برخی افعال خاص در عناوین مقالات، فرضیه تأثیر ابزارهای GAI بر زبان ارتباطات علمی را مطرح کردند.

روش‌شناسی:

محققان رویکردی دو مرحله‌ای را دنبال کردند:

1. شناسایی افعال مشکوک:
ابتدا فهرستی از افعال مشکوک بر اساس مشاهدات نویسندگان تهیه شد

تعداد 40 چکیده از چهار حوزه مختلف علمی انتخاب و به ChatGPT4.0 ارائه شد. از این پرامپت استفاده شد:

Please, based on this abstract, redact a title for an academic/research paper

برای هر چکیده، 5 بار درخواست تولید عنوان شد (مجموعاً 200 عنوان)

15 فعل که استفاده از آنها از سال 2023 افزایش چشمگیری داشت شناسایی شدند

2. تحلیل کتاب‌سنجی:
بررسی حضور و روند تکاملی افعال شناسایی شده در دیتابیس Scopus

تحلیل داده‌ها تا 31 مارس 2024 و پیش‌بینی برای کل سال 2024

بررسی ویژگی‌های مقالاتی که دارای این افعال بودند

نتایج کلیدی:

1. افعال مشکوک به سه دسته تقسیم شدند:

رشد بالا (100 درصد یا بیشتر): مانند Revolutionizing (۳۸۱ درصد)، Unleashing (208 درصد) و Unveiling (157 درصد)

رشد متوسط (بین 50 تا 100 درصد): مانند Unravelling (87.85 درصد)، Advancing (65.55 درصد) و Harnessing (63.15 درصد) و ...

رشد پایین (کمتر از 50 درصد) مانند Deciphering (43.95 درصد)، Exploring (41.95 درصد)، Leveraging (28.50 درصد) و ...

2. تخمین زده می‌شود که در مجموع 63780 عنوان مقاله در سال‌های 2023-2024 با کمک هوش مصنوعی تولید شده‌اند.

3. رشد استفاده از این افعال در:

کشورهای غیر انگلیسی‌زبان: 144.5 درصد

کشورهای انگلیسی‌زبان: 59.8 درصد

4. بیشترین رشد در:

مقالات چند رشته‌ای (185.21 درصد)

علوم و مهندسی (137.69 درصد)

علوم سلامت (124.51 درصد)

در ادامه لیست کامل افعال به ترتیب میزان رشد سالانه آورده شده است:

Revolutionizing: 381%

Unleashing: 208%

Unveiling: 157%

Unlocking: 137.2%

Unravelling: 88.75%

Navigating: 73.55%

Uncovering: 70.65%

Advancing: 65.55 %

Harnessing: 63.15%

Enhancing: 62.9%

Pioneering: 54.1%

Deciphering: 43.95%

Exploring: 41.55%

Leveraging: 28.5%

Bridging: 23.75%


این مطالعه نشان می‌دهد که هوش مصنوعی مولد تأثیر قابل توجهی بر نگارش دانشگاهی دارد. محققان توصیه می‌کنند که جامعه دانشگاهی باید استانداردها و دستورالعمل‌هایی برای استفاده از GAI در نگارش پژوهشی تدوین کند تا ضمن بهره‌مندی از مزایای آن، اصالت و خلاقیت کار علمی حفظ شود.

#AI

🆔 @irevidence
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
▫️ هر موضوعی که فکر می‌کنید + "و صیانت جمعیت"

محورهای هفدهمین المپیاد علمی دانشجویان علوم پزشکی کشور

استدلال بالینی: سلامت باروری و صیانت جمعیت

آموزش پزشکی: متناسب سازی کوریکولوم های علوم پزشکی با صیانت جمعیت

همگرایی علوم پایه و مرزهای دانش: علوم سلولی مولکولی و سلامت باروری و صیانت جمعیت

مدیریت نظام سلامت: مدیریت مداخلات موثر و سلامت باروری و صیانت جمعیت

کارآفرینی و هوش مصنوعی: کسب وکارهای فناورانه در حوزه سلامت باروری و صیانت جمعیت

هنر و رسانه: فرهنگ سازی عمومی برای سلامت باروری و صیانت جمعیت

اخلاق پزشکی: جایگاه اخلاق پزشکی در سلامت باروری و صیانت جمعیت


استدلال بالینی، آموزش، هوش مصنوعی، کارآفرینی، مدیریت، هنر و اخلاق پزشکی دست به دست هم خواهند داد تا انشاءالله از جمعیت کشور صیانت به عمل آید.

راستی چطور می‌توان برنامه‌های درسی (کوریکولوم) رشته‌های علوم پزشکی را با صیانت جمعیت، متناسب‌سازی کرد؟! مثلاً واحد درسی "تنظیم خانواده" را به "عدم تنظیم خانواده" تغییر بدهیم. یا طوری دانشجویان را ارزیابی کنیم که از جمعیت صیانت شود. یا از روش‌های تدریس مبتنی بر صیانتِ جمعیت استفاده کنیم. مدیریت آموزشی مبتنی بر صیانت جمعیت هم گزینه بدی نیست.

اگر سال آینده معاونت آموزشی وزارت بهداشت بابت همین اصطلاحِ "و صیانت جمعیت" جایزه صیانت از جمعیت گرفت، تعجب نکنید.

🆔 @irevidence
▫️مدل زبانی DeepSeek

چند وقتی است ویرایش سوم مدل زبانی DeepSeek بصورت رایگان در دسترس قرار گرفته است. این مدل زبانی در کشور چین توسعه یافته است و اخیراً توجهات زیادی را به خودش جلب کرده است. بیشتر نقد و نظرها نسبت به این مدل، مثبت است.

از خود مدل پرسیدم:

در مورد خودتان توضیح دهید؟ چه قابلیت‌هایی دارید؟ چه تفاوت‌هایی با مدل‌های دیگر دارید؟

من DeepSeek-V3 هستم، یک مدل زبانی هوش مصنوعی که توسط شرکت دانش‌بنیان DeepSeek توسعه داده شده‌ام. من برای انجام طیف گسترده‌ای از وظایف مرتبط با پردازش زبان طبیعی (NLP) طراحی شده‌ام، از جمله پاسخ به سوالات، تولید متن، ترجمه، خلاصه‌سازی، و بسیاری دیگر. در ادامه برخی از قابلیت‌ها و تفاوت‌های من با مدل‌های دیگر را توضیح می‌دهم:

قابلیت‌های من:

1. پاسخ به سوالات: می‌توانم به سوالات مختلف در موضوعات متنوع پاسخ دهم، از علوم و فناوری تا تاریخ و فرهنگ.

2. تولید متن: توانایی تولید متن‌های خلاقانه، داستان‌ها، مقالات، و حتی کدهای برنامه‌نویسی را دارم.

3. ترجمه: می‌توانم متن‌ها را بین زبان‌های مختلف ترجمه کنم.

4. خلاصه‌سازی: توانایی خلاصه‌سازی متن‌های طولانی را دارم و می‌توانم اطلاعات کلیدی را به صورت مختصر ارائه دهم.

5. پشتیبانی از چندزبانه: از زبان‌های مختلف پشتیبانی می‌کنم و می‌توانم به زبان‌های گوناگون تعامل داشته باشم.

6. یادگیری و تطبیق: توانایی یادگیری از تعاملات و بهبود پاسخ‌ها را دارم.

7. پردازش متن پیشرفته: می‌توانم متن‌ها را تحلیل کنم، احساسات را تشخیص دهم، و حتی متن‌های پیچیده را درک کنم.

تفاوت‌های من با مدل‌های دیگر:


1. به‌روزرسانی‌های مداوم: مدل‌های من به‌طور مداوم به‌روزرسانی می‌شوند تا از آخرین پیشرفت‌ها در حوزه هوش مصنوعی و NLP بهره‌مند شوند.

2. تمرکز بر دقت و عمق: من سعی می‌کنم پاسخ‌هایی دقیق و عمیق ارائه دهم و تا حد امکان از اطلاعات به‌روز و معتبر استفاده کنم.

3. پشتیبانی از زبان‌های مختلف: نسبت به برخی مدل‌های دیگر، پشتیبانی من از زبان‌های مختلف گسترده‌تر است و می‌توانم به زبان‌هایی مانند فارسی، انگلیسی، اسپانیایی، فرانسوی و غیره تعامل داشته باشم.

4. خلاقیت و تطبیق‌پذیری: توانایی من در تولید متن‌های خلاقانه و تطبیق با نیازهای کاربران بیشتر است.

5. تمرکز بر اخلاقیات و حریم خصوصی: در طراحی من، توجه ویژه‌ای به مسائل اخلاقی و حفظ حریم خصوصی کاربران شده است.

محدودیت‌های من:

- دسترسی به اطلاعات به‌روز: دانش من تا اکتبر 2023 به‌روز است و ممکن است از اتفاقات یا اطلاعات پس از آن تاریخ بی‌اطلاع باشم.

- وابستگی به داده‌های آموزشی: پاسخ‌های من بر اساس داده‌هایی است که با آن‌ها آموزش دیده‌ام، بنابراین ممکن است در برخی موارد محدودیت‌هایی وجود داشته باشد.

- عدم درک کامل احساسات انسانی: اگرچه می‌توانم احساسات را تا حدی تشخیص دهم، اما درک کامل احساسات انسانی برای من ممکن نیست.

دانسته‌های این مدل با اینکه تا اکتبر 2023 است (اگر انگلیسی بپرسید میگه تا جولای 2024!) ولی قابلیتی به نام Search دارد که اگر آن را انتخاب کنید، بصورت بلادرنگ اینترنت را جستجو می‌کند و به‌روزترین اطلاعات، مطالب و اخبار را در اختیار شما قرار می‌دهد.

همچنین گزینه‌ای به نام Deep Think دارد که برای حل مسائل و استدلال‌های پیچیده مناسب است. در حالت عادی، پاسخ با سرعت زیاد تولید می شود ولی وقتی این گزینه را انتخاب کنید، مدل اندکی فکر می‌کند و سپس پاسخ را ارائه می‌کند.

انواع فایل‌ها را می‌توانید Attach کنید. فرمت‌های بسیار متنوعی را پشتیبانی می‌کند.

مقایسه این مدل با مدل‌های دیگر بر اساس برخی معیارها را در تصویر پیوست می‌توانید مشاهده کنید.

🔗آدرس وبسایت:

https://chat.deepseek.com

برای استفاده کافیست از طریق Gmail وارد شوید. فعلاً هیچ‌گونه تحریمی برای ایرانی‌ها اعمال نشده است.

#AI
#LLM
#DeepSeek

🆔 @irevidence
▫️مجلات غارتگر (Predatory journals): چه کنیم تا از قربانیان آنها محافظت کنیم؟

Predatory journals: what can we do to protect their prey?

سردبیران تعدادی از مجلات معتبر پزشکی مثل لنست، BMJ، نیچر مدیسین، New England Journal of Medicine و Annals of Internal Medicine مطالبی را در خصوص مجلات غارتگر در قالب یک Editorial منتشر کرده‌اند که در اینجا ترجمه آن آمده است. این مقاله همزمان در 9 مجله علوم پزشکی منتشر شده است.


نویسندگان، مؤسسات، حامیان مالی و ویراستاران (سردبیران) باید نسبت به این خطرات هوشیار باشند.


تعداد رو به رشدی از مجلات، با هدف سود مالی، خود را در نقش مجلات علمی جا می‌زنند، در حالی که استانداردهای نشر علمی را رعایت نمی‌کنند. ما، به‌عنوان سردبیران و اعضای "کمیته بین‌المللی سردبیران مجلات پزشکی" (ICMJE)، سوالاتی درباره این مجلات «غارتگر» یا «شبه‌علمی» دریافت می‌کنیم و هنگامی که آن‌ها، نویسندگان و داوران ما را هدف می‌گیرند، خودمان هم در معرض فریب‌شان قرار می‌گیریم.

تعیین دقیق تعداد مجلات غارتگر دشوار است، اما در سال ۲۰۲۱، تعداد آنها بیش از ۱۵ هزار مورد تخمین زده شده است. با این‌که توصیه‌های ICMJE هشدارهایی درباره انتشار غارتگرانه دارد، کمیته بر این باور است که تعداد زیاد و روزافزون مجلات غارتگر، ایجاب می‌کند تا توجه ویژه‌ای به آنها شود و اقدامات احتمالیِ ذینفعان برای مقابله با این تلاش‌های فریبکارانه بررسی گردد.

شیوه‌های این مجلات شامل درخواست‌های مصرانه از نویسندگان برای ارسال مقاله، وعده بررسی بسیار سریع و نبود شفافیت درباره هزینه‌های ارسال، پردازش، و حتی انصراف از چاپ (withdrawal) است. مجلات غارتگر ممکن است ادعا کنند از رویه‌های معتبر ادیتوریال و نشر پیروی می‌کنند، اما در عمل هیچ داوری همتایی انجام نمی‌دهند و کارهایی مانند آرشیو محتوای مجله، رسیدگی به تعارض منافع احتمالی، امکان اصلاحات و پاسخگویی به سؤالات نویسندگان در زمان مناسب را هم انجام نمی‌دهند. در بدترین حالت، حتی پس از پرداخت هزینه توسط نویسندگان، مقالاتی که این مجلات مدعی انتشارشان هستند هرگز واقعاً منتشر نمی‌شوند.

مجلات غارتگر اغلب از نام‌ها و برندهایی استفاده می‌کنند که تقلیدی از مجلات معتبر است. ممکن است به دروغ ادعا کنند عضو سازمان‌های معتبری مانند کمیته اخلاق نشر، شورای ویراستاران علمی، ICMJE و دیگر نهادها هستند یا از توصیه‌هایشان پیروی می‌کنند. مجلات غارتگر ممکن است شاخص‌های نمایه‌سازی و استنادی را جعل کنند یا حتی در فرآیند بررسی، از دید ارزیابان پنهان بمانند و در دیتابیس‌های معتبر، نمایه شوند.

برای ایجاد ظاهری قابل قبول، این مجلات از افراد می‌خواهند در هیئت تحریریه (editorial board) یا به‌عنوان ویراستار مهمان (guest editor) فعالیت کنند و گاه حتی بدون رضایت آنها، نامشان را در این سمت‌ها درج می‌کنند. مجلات غارتگر عمداً با این ترفندها نویسندگان را فریب می‌دهند تا مقالاتشان را ارسال کنند و هزینه‌های مربوطه را بپردازند. هرچه مجلات غارتگر نویسندگان بیشتری را جذب کنند، سودشان هم افزایش می‌یابد.

این روش‌های فریبکارانه، نویسندگان، مؤسسات دانشگاهی، مجلات و ناشران معتبر، کل فرایند نشر علمی، علم و در نهایت عموم جامعه را به خطر می‌اندازد. به‌خصوص نویسندگانی که در آغاز مسیر حرفه‌ای‌اند و تجربه کافی ندارد یا از منتورشیپ مناسبی برخوردار نیستند و زیر فشار برای انتشار مقاله قرار دارند، بسیار آسیب‌پذیرند. انتشار در مجله‌ای غارتگر می‌تواند عواقب مالی و حرفه‌ای در پی داشته باشد و روند چاپ آثار در مجلات معتبر را برای نویسنده دشوارتر کند. اگر اعضای هیئت علمی و گیرندگانِ گرنت پژوهشی در یک مؤسسه، قربانی این مجلات شوند، اعتبار آن مؤسسه هم به خطر می‌افتد.

مجلات و ناشران معتبری که این مجلات غارتگر از آنها تقلید می‌کنند، ممکن است با اتهامات بی‌پایه در مورد رفتار نادرست مواجه شوند. حضور مجلات غارتگرِ حیله‌گر سبب شده است برخی دانشگاهیان و مؤسساتشان در مواجهه با مجلات معتبر دسترسی آزاد (که هزینه از نویسنده می‌گیرند) محتاط شوند. از همه مهم‌تر، مجلات غارتگر می‌توانند زمینه را برای اشاعه اطلاعات بهداشتیِ تأییدنشده، ضعیف یا حتی جعلی فراهم کنند.

نویسندگان چه اقداماتی می‌توانند انجام دهند؟

نویسندگان باید بدانند که مجلات غارتگر وجود دارند و با ارزیابی اعتبار مجله‌ای که قصد دارند در آن منتشر کنند، از ارسال آثارشان به این مجلات خودداری کنند. کمک گرفتن از منتورها، همکاران و کتابداران با تجربه می‌تواند بسیار سودمند باشد. متأسفانه در حال حاضر هیچ فهرست جامع و دقیقی از مجلات غارتگر وجود ندارد. تهیه چنین فهرستی عملاً ممکن نیست، چون این مجلات و ناشران، بطور مداوم تأسیس می‌شوند و سپس ناپدید می‌شوند./ادامه در پست بعدی

#predatory_journals
#predatory_publishing

🆔 @irevidence
ادامه پست قبلی:

با این وجود، رهنمودهایی از سوی سازمان‌های مختلف در دسترس است تا ویژگی‌های مجلات معتبرِ دارای داوری همتا را تشخیص دهیم.

انجمن جهانی سردبیران پزشکی (World Association of Medical Editors) یا WAME توصیه‌های کاربردی دارد که دربرگیرنده مجموعه سولاتی است که نویسندگان هنگام انتخاب مجله باید مطرح کنند.

سایت ThinkCheckSubmit چک‌لیستی از معیارها فراهم کرده است تا نویسندگان بتوانند ناشران و مجلات معتبر را شناسایی کنند. این سایت همچنین یک ویدیوی کوتاه درباره انتشار غارتگرانه در اختیار می‌گذارد.

در سال ۲۰۱۷، مؤسسه ملی بهداشت ایالات متحده (NIH) دستورالعملی برای پژوهشگرانِ تحت حمایت مالی خود منتشر کرد تا در تشخیص مجلات معتبر از مجلات غارتگر به آن‌ها کمک کند.

نویسندگان لازم است با این منابع آشنایی پیدا کنند. اگر نسبت به اعتبار یک مجله خاص تردید دارند، باید این نگرانی را با همکاران و مؤسسه خود مطرح کنند.

با توجه به اینکه مجلات غارتگر به‌گونه‌ای عمل می‌کنند که با مجلات معتبر اشتباه گرفته شوند (از آن‌ها تقلید می‌کنند)، نویسندگان هنگام دریافتِ هرگونه پیشنهاد انتشار یا همکاری به عنوان هیئت تحریریه از سوی یک مجله، باید کاملاً هوشیار باشند. باید با دقت آدرس ایمیل و URL های درج شده در مکاتبات را بررسی کنند تا مطمئن شوند با نهاد معتبر یکی است. همچنین می‌توانند آن درخواست را برای مجله معتبر ارسال کنند و بپرسند آیا واقعاً از جانب آن مجله ارسال شده است یا نه. این اقدام نه تنها از درگیر شدن نویسنده با یک مجله غارتگر جلوگیری می‌کند، بلکه مجله معتبر را هم از تقلید صورت‌گرفته آگاه می‌سازد.

مؤسسه‌ها و حامیان مالی چه کارهایی می‌توانند انجام دهند؟

مؤسسات دانشگاهی و حامیان مالی باید برای راهنماییِ اعضا و پژوهشگران خود در اجتناب از مجلات غارتگر، سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی کنند. برای این کار می‌توانند منابع اشاره شده را از طریق کانال‌های سازمانی مانند بسته‌های آموزشی در اختیار افراد – به‌ویژه تازه‌کاران – بگذارند و به‌طور منظم، محل انتشار آثار اعضای هیئت علمی و پژوهشگران دارای گرنت را بررسی کنند.

کتابداران هر مؤسسه با مجلاتی که اعضای آن مطالعه می‌کنند یا قصد ارسال مقاله به آنها را دارند، آشنا هستند و می‌توانند نقش مهمی در هدایت نویسندگان به سوی نشریات معتبر داشته باشند. کتابداران نیز، درست همانند نویسندگان، در صورت مواجهه با هر گونه شبهه درباره یک مجله، باید اطلاعات خود را با اعضای مؤسسه و دیگر کتابداران به اشتراک بگذارند. اگر کتابداران متوجه شوند یک مجله غارتگر در حال تقلید از مجله یا ناشری معتبر است، موظف‌اند این مسئله را به مؤسسه خود و مجله اصلی اطلاع دهند.

گاهی نویسندگانی که زیر فشار انتشار مقاله هستند، عمداً در مجلات مشکوک چاپ می‌کنند تا فهرستی طولانی از مقالات برای ارتقای علمی خود فراهم کنند. اما اگر کمیته‌های ارتقا، علاوه بر کمیت، به کیفیت مقالات و مجلاتِ محل انتشارشان هم اهمیت دهند، این روش دیگر چندان کارساز نخواهد بود.

سردبیران مجلات و ناشران چه اقداماتی می‌توانند انجام دهند؟

مجلات باید در راهنمای نویسندگان و دوره‌های آموزشی "چگونه منتشر کنیم" (how to get published)، باید به موضوع مجلات غارتگر و منابعی که پیش‌تر ذکر شد بپردازند تا نویسندگان از این خطر آگاه باشند. چنانچه سردبیران و ناشران پی ببرند مجله‌ای غارتگر از آنها تقلید می‌کند، مناسب است با انتشار یک اطلاعیه در وب‌سایت یا فرستادن ایمیل به نویسندگان، داوران و اعضای تحریریه، آن‌ها را در جریان بگذارند.

سردبیران باید در نظر داشته باشند که برخی نویسندگان ممکن است به مقالات مجلات غارتگر استناد دهند. در صورت مشاهده هرگونه تردید در اعتبار یک استناد، بهتر است نویسندگان در جریان قرار گیرند.

اقدام قانونی علیه این مجلات دشوار است؛ چرا که ناشران غارتگر معمولاً هویت شفافی ندارند، یافتن مسئولان آن‌ها سخت است و اغلب هم به مکاتبات پاسخ نمی‌دهند. بااین‌حال، ناشران باید همچنان نامه‌های "توقف و خودداری" (cease and desist letters) ارسال کنند، زیرا حتی بدون دریافت پاسخ، این اقدام می‌تواند مانع ادامه فعالیت‌های غارتگرانه شود.

مجلات غارتگر از شرایطی که نشر دسترسی آزاد (open access) و مدل‌های پرداخت توسط نویسنده را گسترش می‌دهد، سوءاستفاده می‌کنند و راهبردهایی برای کسب سود از این فضا ابداع کرده‌اند.

نگران‌کننده است که با وجود آگاهی چندین‌ساله از این مجلات و ناشران غارتگر، هنوز هم دانشگاهیان در دام آنها گرفتار می‌شوند. حفاظت از جامعه علمی و مردم در برابر مجلات غارتگر مستلزم همکاری همه ذینفعان است.

نسخه PDF این مطلب را می‌توانید از پیوست این پست دانلود کنید.

#predatory_journals
#predatory_publishing

🆔 @irevidence
2025/01/22 07:35:53
Back to Top
HTML Embed Code: