🍂 @jana_zsh
زندگی در صدف خویش گهر ساختن است
در دل شعله فرو رفتن و نگداختن است
عشق ازین گنبد در بسته برون تاختن است
شیشهٔ ماه ز طاق فلک انداختن است
سلطنت نقد دل و دین ز کف انداختن است
به یکی داد جهان بردن و جان باختن است
حکمت و فلسفه را همت مردی باید
تیغ اندیشه بروی دو جهان آختن است
مذهب زنده دلان خواب پریشانی نیست
از همین خاک جهان دگری ساختن است
🌹❤
#اقبال_لاهوری
زندگی در صدف خویش گهر ساختن است
در دل شعله فرو رفتن و نگداختن است
عشق ازین گنبد در بسته برون تاختن است
شیشهٔ ماه ز طاق فلک انداختن است
سلطنت نقد دل و دین ز کف انداختن است
به یکی داد جهان بردن و جان باختن است
حکمت و فلسفه را همت مردی باید
تیغ اندیشه بروی دو جهان آختن است
مذهب زنده دلان خواب پریشانی نیست
از همین خاک جهان دگری ساختن است
🌹❤
#اقبال_لاهوری
❤9
🍂 @jana_zsh
خیال زلف او کردیم شب ، صبح از پریشانی...
به مسجد باده خوردیم و به میخانه دعا کردیم...
❤❤
#معنی_زنجانی
خیال زلف او کردیم شب ، صبح از پریشانی...
به مسجد باده خوردیم و به میخانه دعا کردیم...
❤❤
#معنی_زنجانی
❤11
🍂 @jana_zsh
در خرابات مغان نور خدا می‌بینم
این عجب بین که چه نوری ز کجا می‌بینم
جلوه بر من مفروش ای ملک الحاج که تو
خانه می‌بینی و من خانه خدا می‌بینم
خواهم از زلف بتان نافه گشایی کردن
فکر دور است همانا که خطا می‌بینم
سوز دل اشک روان آه سحر ناله شب
این همه از نظر لطف شما می‌بینم
هر دم از روی تو نقشی زندم راه خیال
با که گویم که در این پرده چه‌ها می‌بینم
کس ندیده‌ست ز مشک ختن و نافه چین
آن چه من هر سحر از باد صبا می‌بینم
دوستان عیب نظربازی حافظ مکنید
که من او را ز محبان شما می‌بینم
❤
#حافظ
در خرابات مغان نور خدا می‌بینم
این عجب بین که چه نوری ز کجا می‌بینم
جلوه بر من مفروش ای ملک الحاج که تو
خانه می‌بینی و من خانه خدا می‌بینم
خواهم از زلف بتان نافه گشایی کردن
فکر دور است همانا که خطا می‌بینم
سوز دل اشک روان آه سحر ناله شب
این همه از نظر لطف شما می‌بینم
هر دم از روی تو نقشی زندم راه خیال
با که گویم که در این پرده چه‌ها می‌بینم
کس ندیده‌ست ز مشک ختن و نافه چین
آن چه من هر سحر از باد صبا می‌بینم
دوستان عیب نظربازی حافظ مکنید
که من او را ز محبان شما می‌بینم
❤
#حافظ
❤12👍1
🍂 @jana_zsh
می خرامد غزلی تازه در اندیشهء ما
شاید آهوی تو رد می شود از بیشهء ما
دانهء سرخ اناریم و نگه داشته اند
دل چون سنگ تو را در دل چون شیشهء ما
اگر از کشتهء خود نام و نشان می پرسی
عاشقی شیوهء ما بود و جنون پیشهء ما
سرنوشت تو هم ای عشق! فراموشی بود
حک نمی کرد اگر نام تو را تیشهء ما
ما دو سرویم، در آغوش هم افتاده به خاک
چشم بگشا که گره خورده به هم ریشهء ما
❤
#فاضل_نظری
می خرامد غزلی تازه در اندیشهء ما
شاید آهوی تو رد می شود از بیشهء ما
دانهء سرخ اناریم و نگه داشته اند
دل چون سنگ تو را در دل چون شیشهء ما
اگر از کشتهء خود نام و نشان می پرسی
عاشقی شیوهء ما بود و جنون پیشهء ما
سرنوشت تو هم ای عشق! فراموشی بود
حک نمی کرد اگر نام تو را تیشهء ما
ما دو سرویم، در آغوش هم افتاده به خاک
چشم بگشا که گره خورده به هم ریشهء ما
❤
#فاضل_نظری
❤11👍1
❤10
🍂 @jana_zsh
گر ببينى ناكسٖان بالا نشينند ، عيب نيست
روى دريا كف نشيند ، قعـر دريا گوهراست
❤🌹
#صائب_تبریزی
گر ببينى ناكسٖان بالا نشينند ، عيب نيست
روى دريا كف نشيند ، قعـر دريا گوهراست
❤🌹
#صائب_تبریزی
❤10
❤6