روح او پاره پاره بود
روح من سوخته ، اما وقتی باهم بوديم
زخم هایمان کمی کمتر درد میکرد :)
روح من سوخته ، اما وقتی باهم بوديم
زخم هایمان کمی کمتر درد میکرد :)
رفیق ، گذشتتو بپذیر و همینجوری که هستی خودتو دوست داشته باش ، همه مثل خودت ریدن :)
قشنگترین دعایی که شنیدم از محمد العدوی است که میگه:
یارَبِّ لا تُعَلِّق قَلبی بِما لَیسَ لی.
پروردگارا قلب مرا
به آنچه برای من نیست، وابسته مگردان!
یارَبِّ لا تُعَلِّق قَلبی بِما لَیسَ لی.
پروردگارا قلب مرا
به آنچه برای من نیست، وابسته مگردان!
امشب عمیقاً دلم تنگه ولی خداروشکر بزرگ و عاقل و بالغ شدم و میدونم دلتنگی دلیل کافی برای پیام دادن و برگشتن به آدمهای گذشته نیست.
برایش نوشتم دلتنگت هستم و بعد پاک کردم، میدانی؟ من دریافتهام که دلتنگی دلیل محکمی برای نزدیک شدن دوباره نیست.
من و تو فقط همو داریم❤️
بیا نجنگیم و به هم پشت نکنیم
دنیا جای سختیه، ما به هم احتیاج داریم
بیا نجنگیم و به هم پشت نکنیم
دنیا جای سختیه، ما به هم احتیاج داریم
Forwarded from 𝙏𝘼𝘽 - 𝙁𝙊𝙡𝘿𝙀𝙍 - 𝘑𝘖𝘒𝘌𝘙 via @chToolsBot
آهنگهایي ک تو اینستا و خیابونا میشنوي ولي پیدا نمیکني : 📀♥️👇🏽
هیچوقت مهم نبود چقدر به آدمای اطرافم خوبی میکنم،همیشه در مقابلش نمک نشناس ترین و بد ذات ترین ورژن خودشونو نشونم میدن.
و در آخر خدا ، اون آدم درست رو وارد زندگیت میکنه ، قلبت میخنده ، روز به روز بیشتر عاشقش میشی و بهت ثابت میشه تموم اتفاق های سخته قبل از اون ،فقط یه شوخی ساده بوده….
#رومینا_معین_زاده
#رومینا_معین_زاده
ببین من ناراحتی تورو میفهمم از راه دور میفهمم،از پشت همین گوشی،از نحوه ی تایپ کردنت.. بعضی وقتا حالت که خوب نیست میفهمم، حتی وقتایی که حوصله نداری؛میفهمم که شرایطتت خوب نیست!من همه رو میفهمم.. مهم نیست..دور بودن مهم نیست مهم اینکه همو بفهمیم و قلبمون آنقدر نزدیک باشه که حال هر لحظه ی همو بفهمیمیم .
چه میخواستند از من؟
من زنی بودم که با تنها یک کتاب و چای ، مرز های تنهایی رو طی میکردم…✨
#رومینا_معین_زاده
من زنی بودم که با تنها یک کتاب و چای ، مرز های تنهایی رو طی میکردم…✨
#رومینا_معین_زاده
Forwarded from 𝙏𝘼𝘽 - 𝙁𝙊𝙡𝘿𝙀𝙍 - 𝘑𝘖𝘒𝘌𝘙 via @chToolsBot
راستش من آدم صبوری نیستم، آخه وقتی انتخاب دیگهای جز صبر نداری، اسمش صبر نیست، اسمش جبره من مجبورم.
بیاین اعتراف کنید شما هم بعضی روزها بی دلیل یهو احساس میکنید قلبتون داره مچاله میشه و این زندگی خیلی با چیزی که لازم دارین فاصله داره.
ناگهان آمد و من را وابسته به خود کرد
وانقدر شبیه من است که
گاهی با خود میگویم نکند
این همان همزادی که میگویند
انقدر شبیه به من که گاهی فکر میکنم او خوده من است و من خوده او!
وانقدر شبیه من است که
گاهی با خود میگویم نکند
این همان همزادی که میگویند
انقدر شبیه به من که گاهی فکر میکنم او خوده من است و من خوده او!