Telegram Web
چیزهایی که وقتی می‌خونم انگار خنجریه تو قلبم...💔
بخش اول🥀

۱. شخصیت هویتش رو از دست بده و دیگه خودش رو نشناسه.
۲. نوشدارو بعد از مرگ سهراب...
۳. دو دوست یا عاشق بالاخره به هم برسند اما فقط برای مدتی کوتاه.
۴. شخصیت می‌چرخه و زخم خنجر یا گلوله دیده می‌شه.
۵. شلیک گلوله در آشوب، نمی‌دونی به کی شلیک شده، بعد می‌بینی دوست یا معشوق شخصیت اصلی بوده...
۶‌. مبارزه‌ای بین دو دوست صمیمی که هیچ‌کدوم نمی‌خوان ببرن.
۷. تماشای مرگ دوست یا معشوق از فاصله.

📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
من اگه توی فیلم/کتاب ترسناک بودم:

*تلفن زنگ می‌خوره*
من: بله؟
قاتل: دارم می‌بینمت...
من:
قاتل:
من: خوشگل شدم؟

#توییت📝

📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
‌هی فلانی! زندگی شاید همین باشد؟
یک فریب ساده و کوچک
آن هم از دست عزیزی که تو دنیا را
جز برای او و جز با او نمی‌خواهی.
من گمانم زندگی باید همین باشد.

👤| مهدی اخوان‌ثالث

🕊| #شعر
🕊| #دیالوگ

📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
#تمرین ترسناک‌نویسی!🌚

با الهام گرفتن از این تصویرها هرچی دوست دارید بنویسید؛ قانونی نداره جز این‌که کاری کنه خون تو رگ‌هامون یخ بزنه. اگه خواستید بعداً به اشتراک بذارید!
دیگه اگه تونستید نصف‌شب در یخچال رو باز کنید...

#ایده_والهام_ازعکس‌های_پایین👇

📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
📝 هفت نوع اصلی پیرنگ:

💜۱. پیروز شدن به هیولا: پروتاگونیست باید با چیز یا کسِ شروری مبارزه کنه.

💙۲. فرش به عرش: پروتاگونیست از فقر به ثروت می‌رسه، یا عشق و مقام.

🩵۳. سفر و بازگشت: پروتاگونیست به سفری می‌ره که زندگیش رو تغییر می‌ده.

💚۴. جستجو: شخصیت علی‌رغم بهاش باید به هدف خاصی برسه.

💛۵. کمدی: ملایم و فکاهی، معمولاً پایان شاد داره.

🧡۶. تراژدی: اشتباهات یا نقص‌های حاد شخصیت به فاجعه منجر می‌شه.

❤️۷. تولد دوباره: پروتاگونیست تجربه‌ای داره که به‌شدت تغییرش می‌ده.


📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
جمله‌ی آخر کتاب...

🌵|• اگه داستانت درباره دو عاشق بود که قدرت تناسخ دارن، جمله‌ی پایانی چی می‌شد؟

🥀|• شخصیت اصلی داستانت مجبوره وانمود کنه مُرده که خانواده‌ش رو نجات بده. جمله‌ی آخر چیه؟

🪻|• اگه کتابی می‌نوشتی که شخصیت اصلیش آرام‌آرام به‌خاطر بیماری‌ای می‌میره، جمله‌ی آخر رو چی می‌نوشتی؟

📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
•[📚]• پنج ویژگی مشترک میان آثار «داستان تاریخی»

|• ۱. موقعیت
|• موقعیت داستانی مهم‌ترین بخش هر رمان تاریخیه. داستان باید توی زمان و مکانی واقعی از تاریخ رخ بده و مهم باشه؛ یعنی تاریخ‌دان‌ها بشناسنش و روی پیرنگ تاثیر بذاره. مثال‌هایی از موقعیت:
• نیویورک در زمان رکود بزرگ
• پاریس در زمان جنگ جهانی دوم
• پورت هارکورت در زمان جنگ بیافرا
• امپراتوری کره در زمان پیمان ۱۹۱۰ ژاپن و کره
• تهران در زمان شورش نان
• و...

|• ۲. پیرنگ
|• پیرنگ رمانی در ژانر داستان تاریخی، ترکیبی از اتفاقات واقعی و خیالیه. می‌تونید شخصیت و شهر و رویدادهای خودتون رو بسازید ولی هنوزم باید با اون دوره تاریخی جور باشن.
|• برای مثال، رمانی که در لندن سال ۱۶۶۶ اتفاق می‌افته آتش‌سوزی بزرگ لندن رو نمایش می‌ده که اتفاق مهمی در تاریخ این شهر بود.

🎭|• ۳. شخصیت‌ها
🎭|• شخصیت‌ها می‌تونن واقعی، خیالی یا ترکیبی باشن؛ اما همه‌شون باید متناسب با دوره تاریخی مد نظرتون به نظر برسن و رفتار کنن و حرف بزنن.
🎭|• برای مثال اگه کتابی درباره ماری تودور می‌نویسید، نباید تاریخ خانوادگیش به‌عنوان دختر هنری هشتم و خواهر الیزابت یکم نادیده گرفته بشه که در به سلطنت رسیدنش نقش داشتند.

🎤|• ۴. دیالوگ
🎤|• دیالوگ باید متناسب با دوره تاریخی باشه و موقعیت اجتماعی شخصیت رو بازتاب بده. برای مثال، سربازان صد سال پیش از اصطلاحات امروزی استفاده نمی‌کنن.

🩸|• ۵. کشمکش
🩸|• کشمکش‌های شخصیت‌ها باید کشمکش‌های مردم همون دوره تاریخی باشه. برای مثال، اگر کتاب جنگی نوشتید، می‌تونید ترس و تردید سربازی رو توصیف کنید که نمی‌خواد به خط مقدم بره چون می‌دونه احتمال مُردنش بالاست.


•[📚]• توصیه‌های نویسندگان رمان تاریخی

آیا نوشته‌تون اون‌قدر در دوره تاریخی مد نظرتون غوطه‌ور شده که به‌نظر بیاد انگار نویسنده‌ای از همون زمان اون رو نوشته؟ یا مدرن‌تره، یا حتی هنجارهای اون دوره رو زیر و رو می‌کنه؟ این‌ها روی سبک تأثیر می‌ذاره.
🖌- رزی اندرو

به‌شخصه سعی می‌کنم از نت‌گردی، کشف جزئیات غذا، لباس، رویدادهایی که ممکنه مرتبط باشند یا نباشند، خوب لذت ببرم. از این‌که هرگز توی نوشته استفاده‌شون نکنید، نترسید. هنوزم راه خوبیه که در دوره مد نظرتون غرق بشید.
🖌- لوسی اش

به‌نظرم خوبه برای داستان‌هام برنامه داشته باشم، چون سمت تحقیقاتی که نیاز دارم راهنماییم می‌کنه. اگه وسط نوشتن مجبور شید متوقف شید و تحقیق کنید، واقعاً می‌تونه احساستون نسبت به جریان نوشتن و پیرنگ رو مختل کنه. تحقیق نکردن ممکنه کار رو تضعیف کنه، بنابراین خوبه زود شروع کرد.
🖌- ای. جی. وست

همیشه یادتون باشه که مردم بدون توجه به قرن زندگی‌شون، مردم هستند. برای رمان اولم، من این اشتباه رو مرتکب شدم که فکر می‌کردم باید در موضوع مد نظرم متخصص باشم. تا جایی که داستانم تقریباً غرق در تحقیقات شد. تحقیق باید خط داستانی شخصیت را تکمیل کنه. لطفاً کار من رو انجام ندید و درباره تاتژانت دستگاه قالیبافی وراجی نکنید، فقط چون شخصیتی گذرا بهش اشاره کرده!
🖌- استیسی توماس

📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
دو انتخاب داری:
۱. الان انجامش بده.
۲. بعداً حسرتش رو بخور.

📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
📚کافه نویسنده انجمن نویسندگان ایران 💚
#موضوع برای نوشتن🦋 📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
امروز ایده‌ها درباره ارواحه!👻

۱ یه روح لپ‌تاپ شخصیت اصلی رو تسخیر کرده. توی اینترنت می‌گرده و با هرکی می‌خواد چت می‌کنه. با صاحب لپ‌تاپ دوست می‌شه یا اذیتش می‌کنه؟
۲ شخصیت اصلی به ارواح اعتقاد نداره. وقتی کتاب‌های پروازکنان رو می‌بینه، هر توجیهی می‌آره جز ارواح ماوراطبیعی. این قضیه ارواح رو عصبانی و بی‌حوصله کرده.
۳ مادر و پدر پسربچه فکر می‌کنن اون فقط یه دوست خیالی داره، اما اون دوست در واقع یه روحه که می‌خواد پسر رو بکشه تا در دنیای پس از مرگ تنها نباشه...
۴ جای خوبی از زندگیت، ناگهان مُردی. شغل خوب و نامزد داشتی و تازه خونه خریده بودی. نامزدت به اون خونه می‌ره و مدتی طولانی عزاداری می‌کنه، اما بالاخره با کسِ دیگه‌ای آشنا و بچه‌دار می‌شه. تو باید تماشاش کنی که بدون تو زندگی جدیدی می‌سازه...
۵ درباره عکسی که بالای پست فرستاده شد، بنویسید‌.

🔮• چند کلمه برای نوشتن درباره‌شون:
° مویه
° سپیدروی
° تنها نبودن
° آینه‌ای ترک‌برداشته
° نغمه‌ی مرگ

📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
2025/07/13 15:28:36
Back to Top
HTML Embed Code: