📘|• لی چایلد در استیصال اولین کتابش «قتلگاه» رو نوشت. اون همیشه ادبیات جنایی میخوند، اما از کتابها راضی نبود چون شخصیت یک اشتباه میکرد که داستان رو جلو ببره در حالی که به شخصیتش نمیخورد، و کتاب رو براش خراب میکرد. لی چایلد در چهل و سه سالگی کتابش رو منتشر کرد.
📗|• برام استوکر رمان «دراکولا» رو در ۵۰ سالگی منتشر کرد. البته، از قبل هم در دنیای چاپ و انتشار کتاب حضور داشت. کتاب «دراکولا» هنوز یکی از محبوبترین کتابهای خونآشامیه.
📒|• لورا اینگلز وایلدر وقتی ۶۵ ساله بود، اولین کتابش «خانهی کوچک در جنگل بزرگ» رو منتشر کرد؛ اولین کتاب مجموعهی «خانهی کوچک». آخرین کتاب رو در سن ۷۶ سالگی نوشت.
📙|• ریموند چندلر
دنیا رو با «فیلیپ مارلو» آشنا کرد -شخصیت کارآگاه معروفش. اولین رمانش، «خواب گران»، در ۵۱ سالگیش منتشر شد و هنوز یکی از برترین رمانهای کارآگاهی آمریکا به شمار میره. ایده رو در جوانی در ذهن داشت و سرانجام سالها بعد اون رو نوشت.
📕|• نیراد چودهوری
اولین کتابش «خودزندگینامهی یک هندی گمنام» رو در ۵۴ سالگی منتشر کرد. دنبالهی این کتاب در ۹۰ سالگیش چاپ شد! آخرین کتابش، «سه اسبسوار آخرالزمانِ جدید» هم در ۱۰۰ سالگیش به انتشار رسید.
📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
📗|• برام استوکر رمان «دراکولا» رو در ۵۰ سالگی منتشر کرد. البته، از قبل هم در دنیای چاپ و انتشار کتاب حضور داشت. کتاب «دراکولا» هنوز یکی از محبوبترین کتابهای خونآشامیه.
📒|• لورا اینگلز وایلدر وقتی ۶۵ ساله بود، اولین کتابش «خانهی کوچک در جنگل بزرگ» رو منتشر کرد؛ اولین کتاب مجموعهی «خانهی کوچک». آخرین کتاب رو در سن ۷۶ سالگی نوشت.
📙|• ریموند چندلر
دنیا رو با «فیلیپ مارلو» آشنا کرد -شخصیت کارآگاه معروفش. اولین رمانش، «خواب گران»، در ۵۱ سالگیش منتشر شد و هنوز یکی از برترین رمانهای کارآگاهی آمریکا به شمار میره. ایده رو در جوانی در ذهن داشت و سرانجام سالها بعد اون رو نوشت.
📕|• نیراد چودهوری
اولین کتابش «خودزندگینامهی یک هندی گمنام» رو در ۵۴ سالگی منتشر کرد. دنبالهی این کتاب در ۹۰ سالگیش چاپ شد! آخرین کتابش، «سه اسبسوار آخرالزمانِ جدید» هم در ۱۰۰ سالگیش به انتشار رسید.
📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
💙بخوانید:
💙من فکر میکنم اولین وظیفه هر رماننویسی خواندن یک دوجین رمان از نویسندگان دیگر است. متاسفم که این را میگویم ولی باید گفت که برای نوشتن یک رمان هیچ آموزشی نیاز ندارید. تنها کافی است که مشاهده کنید و بتوانید نتایج این مشاهدات را روی کاغذ بیاورید.
💚از کلمات تکراری نترسید:
💚نویسندهها فکر میکنند اگر در صفحات مختلف کتابشان از کلمات تکراری استفاده کنند دیگران آنها را به بیسوادی متهم میکنند ولی باید بگویم این طور نیست. نویسنده خوب کسی است که بتواند از کلمات تکراری به خوبی استفاده کند. من یک دوست پیانیست داشتم. او میگفت وقتی به صفحه کیبورد نگاه میکنی همه کلیدها شبیه هم هستند ولی به صورت بی انتها میشود از این کلیدهای تکراری آهنگ جدید ساخت. کلمات هم مثل همین کلیدهای پیانو هستند. باید بتوانید از این کلمات تکراری جملات جدید و تاثیرگذار بسازید.
💛خودتان را صریح بیان کنید:
💛باید از همان ابتدا مشخص کنید که برای مخاطب چه نوع داستانی تعریف میکنید. یعنی ژانر داستان را مشخص کنید و روی یک روند معقول داستان را ادامه دهید. به عبارتی وقتی داستانی جنایی تعریف میکنید از کلماتی استفاده نکنید که معمولاً در رمانهای عاشقانه کاربرد دارند.
🧡رویایتان را به اشتراک بگذارید:
🧡خیالپردازی مهمترین وظیفه و کار اصلی یک رماننویس است. سعی کنید این خیالها و رویاهای ذهنتان را با مخاطب به اشتراک بگذارید و او را از این لذت بهرهمند کنید. هر کسی میتواند خیال پردازی کند ولی تنها نویسندگان ماهر هستند که قادر هستند این خیالات را با دیگران به اشتراک بگذارند.
❤️تکرار کمک کننده است:
❤️وقتی میخواهم یک رمان بنویسم صبح ساعت چهار از خواب بلند میشوم و روزی پنج یا شش ساعت مینویسم. به عبارتی برای نوشتن سخت باید بچسبید به کاغذ و قلم. هر روز یک کارهای تکراری روزمره انجام میدهم و از این تکرار هیچ وقت نمیترسم چون عادت به نوشتن میکنم و همین مسئله کمک کننده است.
🩷روی یک چیز تمرکز کنید:
🩷وقت نوشتن داستان نباید روی مسائل و موضوعات مختلف کار کنید. همیشه سعی کنید روی یک چیز تمرکز کنید و داستان را حول محور آن چیز بپرورانید. تمرکز یکی از مهارتهایی است که به صورت اکتسابی نویسندگان به دست می آورند.
💜دنیایتان را مشاهده کنید:
💜مشاهده کردن نگاه کردن به اطراف نیست. بلکه مشاهده کننده واقعی احساسات و فرهنگ مردم اطراف خود را درک میکند. از آنها داستان میسازد و برای بقیه تعریف میکند. هیچ وقت از احساسات بقیه نتیجه نگیرید چون چیزی که مهم است تعریف موقعیتها بدون قضاوت است. چیزی که زیباست همین است که نویسنده تنها مشاهده کند و با زیبایی آنها را روی کاغذ بیاورد.
📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
💙من فکر میکنم اولین وظیفه هر رماننویسی خواندن یک دوجین رمان از نویسندگان دیگر است. متاسفم که این را میگویم ولی باید گفت که برای نوشتن یک رمان هیچ آموزشی نیاز ندارید. تنها کافی است که مشاهده کنید و بتوانید نتایج این مشاهدات را روی کاغذ بیاورید.
💚از کلمات تکراری نترسید:
💚نویسندهها فکر میکنند اگر در صفحات مختلف کتابشان از کلمات تکراری استفاده کنند دیگران آنها را به بیسوادی متهم میکنند ولی باید بگویم این طور نیست. نویسنده خوب کسی است که بتواند از کلمات تکراری به خوبی استفاده کند. من یک دوست پیانیست داشتم. او میگفت وقتی به صفحه کیبورد نگاه میکنی همه کلیدها شبیه هم هستند ولی به صورت بی انتها میشود از این کلیدهای تکراری آهنگ جدید ساخت. کلمات هم مثل همین کلیدهای پیانو هستند. باید بتوانید از این کلمات تکراری جملات جدید و تاثیرگذار بسازید.
💛خودتان را صریح بیان کنید:
💛باید از همان ابتدا مشخص کنید که برای مخاطب چه نوع داستانی تعریف میکنید. یعنی ژانر داستان را مشخص کنید و روی یک روند معقول داستان را ادامه دهید. به عبارتی وقتی داستانی جنایی تعریف میکنید از کلماتی استفاده نکنید که معمولاً در رمانهای عاشقانه کاربرد دارند.
🧡رویایتان را به اشتراک بگذارید:
🧡خیالپردازی مهمترین وظیفه و کار اصلی یک رماننویس است. سعی کنید این خیالها و رویاهای ذهنتان را با مخاطب به اشتراک بگذارید و او را از این لذت بهرهمند کنید. هر کسی میتواند خیال پردازی کند ولی تنها نویسندگان ماهر هستند که قادر هستند این خیالات را با دیگران به اشتراک بگذارند.
❤️تکرار کمک کننده است:
❤️وقتی میخواهم یک رمان بنویسم صبح ساعت چهار از خواب بلند میشوم و روزی پنج یا شش ساعت مینویسم. به عبارتی برای نوشتن سخت باید بچسبید به کاغذ و قلم. هر روز یک کارهای تکراری روزمره انجام میدهم و از این تکرار هیچ وقت نمیترسم چون عادت به نوشتن میکنم و همین مسئله کمک کننده است.
🩷روی یک چیز تمرکز کنید:
🩷وقت نوشتن داستان نباید روی مسائل و موضوعات مختلف کار کنید. همیشه سعی کنید روی یک چیز تمرکز کنید و داستان را حول محور آن چیز بپرورانید. تمرکز یکی از مهارتهایی است که به صورت اکتسابی نویسندگان به دست می آورند.
💜دنیایتان را مشاهده کنید:
💜مشاهده کردن نگاه کردن به اطراف نیست. بلکه مشاهده کننده واقعی احساسات و فرهنگ مردم اطراف خود را درک میکند. از آنها داستان میسازد و برای بقیه تعریف میکند. هیچ وقت از احساسات بقیه نتیجه نگیرید چون چیزی که مهم است تعریف موقعیتها بدون قضاوت است. چیزی که زیباست همین است که نویسنده تنها مشاهده کند و با زیبایی آنها را روی کاغذ بیاورد.
📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
👏1
🎆- هیچ یادم نمیرود وقتی دوستم اولین داستان جنایی عمرش را خوانده بود، چقدر شگفت زده شده بود. پایان داستان واقعا غافلگیرش کرده بود؛ یعنی همان هنگام که کارآگاه حدس میزند قاتل کیست.
🎇- این دوست من میگفت واقعا چقدر این کارآگاه باهوش است و او اصلاً نمیتوانسته حدس بزند که آدم بد داستان کیست و چقدر این داستان عالی است و غیره و غیره.
🌅- اما امروزه برای اینکه خوانندگان حرفهای پس از خواندن رمان و داستان ما همین واکنش را نشان بدهند، باید اثر ما خیلی بیش از صرفا حدس زدن قاتل آنها را جذب کند.
🌠- اما این در ضمن خبر خوبی برای ماست، چون ما نویسندهها برای تحت تأثیر قرار دادن خوانندگان حرفهای سعی میکنیم هنگام به کارگیری فنون داستان نویسی ابتکار و خلاقیت بیشتری نشان بدهیم.
🖌|• یکی از راههای تر و تازه کردن ساختار داستانی که برای همه آشناست استفاده از زاویهدید است؛ یعنی چشماندازی در روایت که خواننده از طریق آن داستان را تجربه میکند.
🖊|• از دیرباز داستانگویان فهمیده بودند که با تغییر راوی داستان هم تغییر میکند. تعریف داستان و اتفاقات جنگ تروا از دید آشیلِ یونانی از نظر نوع تجربیات، جزئیات و تفسیر و تحلیلها با تعریفِ همان داستان از دیدِ هکتورِ تروایی فرق دارد.
🖍|• با استفاده از دید شخصیتهای خاص در داستانگویی حتی میتوان کاری کرد که تجربه اتفاقات عادی و آشنا هم شکل تجربیاتی تازه و خاص را پیدا کند.
- کتاب «جادوی زاویهدید»، آلیشیا راسلی🌱
📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
🎇- این دوست من میگفت واقعا چقدر این کارآگاه باهوش است و او اصلاً نمیتوانسته حدس بزند که آدم بد داستان کیست و چقدر این داستان عالی است و غیره و غیره.
🌅- اما امروزه برای اینکه خوانندگان حرفهای پس از خواندن رمان و داستان ما همین واکنش را نشان بدهند، باید اثر ما خیلی بیش از صرفا حدس زدن قاتل آنها را جذب کند.
🌠- اما این در ضمن خبر خوبی برای ماست، چون ما نویسندهها برای تحت تأثیر قرار دادن خوانندگان حرفهای سعی میکنیم هنگام به کارگیری فنون داستان نویسی ابتکار و خلاقیت بیشتری نشان بدهیم.
🖌|• یکی از راههای تر و تازه کردن ساختار داستانی که برای همه آشناست استفاده از زاویهدید است؛ یعنی چشماندازی در روایت که خواننده از طریق آن داستان را تجربه میکند.
🖊|• از دیرباز داستانگویان فهمیده بودند که با تغییر راوی داستان هم تغییر میکند. تعریف داستان و اتفاقات جنگ تروا از دید آشیلِ یونانی از نظر نوع تجربیات، جزئیات و تفسیر و تحلیلها با تعریفِ همان داستان از دیدِ هکتورِ تروایی فرق دارد.
🖍|• با استفاده از دید شخصیتهای خاص در داستانگویی حتی میتوان کاری کرد که تجربه اتفاقات عادی و آشنا هم شکل تجربیاتی تازه و خاص را پیدا کند.
- کتاب «جادوی زاویهدید»، آلیشیا راسلی🌱
📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
👏1
•[🩸🔪]• میخوای جنایی بنویسی؟
1⃣|• دنبال ایده میگردی؟ در کتاب و روزنامه، آثار جنایت خاموش (True Crime) رو بخون. گاهی حقیقت عجیبتر از داستانه!
البته امروزه «جنایت واقعی» خودش زیرژانره و طوری هیجانانگیز و جذاب روایت میشه که دست کمی از رمان نداره.
2⃣|• سرعت پیشروی داستان
اگه میخواید خواننده جذب بمونه و صفحههای بعد رو بخونه، مفید و مختصر بنویسید و بذارید هر فصل نکتهای داشته باشه. هر چیزی که بیربطه رو حذف کنید.
استثنا: شاه ماهی سرخ
3⃣|• شخصیتها.
کتابهای جنایی نه فقط بهخاطر پیچش پیرنگ و پردهبرداری شگفتانگیزشون، بلکه بهخاطر شخصیتهاشون ماندگار میشن!
پس شخصیتهاتون رو خوب بشناسید. بدونید چی عصبیشون میکنه، چی اونا رو میترسونه و چی انگیزهشونه. اینطور نوشتن داستان آسونتر میشه، چون شخصیتها کمکتون میکنن.
شخصیتها رو در اثر نچپونید، مطمئن شید همه متناسب با ویژگیهاشون رفتار میکنن.
ارتباطشون با جنایت، انگیزهها و دلیل جنایتکار بودن یا نبودنشون رو بررسی کنید. بذارید خواننده همیشه در حال حدس زدن باشه.
4⃣|• پیشآگاهی و تکنیک شاهماهی سرخ
توضیح پیشآگاهی (foreshadow): ۱ | ۲ | ۳
کمکم در طول کتاب سرنخهایی بدید. سرنخهای زیاد یا پیشآگاهی خیلی زود نذارید. به خوانندهها اعتماد کنید که خودشون هم فکر کنن.
میتونید حتی رمان رو کامل بنویسید، بعد عقب برید و سرنخها و بنبستها رو بنویسید!
📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
1⃣|• دنبال ایده میگردی؟ در کتاب و روزنامه، آثار جنایت خاموش (True Crime) رو بخون. گاهی حقیقت عجیبتر از داستانه!
البته امروزه «جنایت واقعی» خودش زیرژانره و طوری هیجانانگیز و جذاب روایت میشه که دست کمی از رمان نداره.
2⃣|• سرعت پیشروی داستان
اگه میخواید خواننده جذب بمونه و صفحههای بعد رو بخونه، مفید و مختصر بنویسید و بذارید هر فصل نکتهای داشته باشه. هر چیزی که بیربطه رو حذف کنید.
استثنا: شاه ماهی سرخ
3⃣|• شخصیتها.
کتابهای جنایی نه فقط بهخاطر پیچش پیرنگ و پردهبرداری شگفتانگیزشون، بلکه بهخاطر شخصیتهاشون ماندگار میشن!
پس شخصیتهاتون رو خوب بشناسید. بدونید چی عصبیشون میکنه، چی اونا رو میترسونه و چی انگیزهشونه. اینطور نوشتن داستان آسونتر میشه، چون شخصیتها کمکتون میکنن.
شخصیتها رو در اثر نچپونید، مطمئن شید همه متناسب با ویژگیهاشون رفتار میکنن.
ارتباطشون با جنایت، انگیزهها و دلیل جنایتکار بودن یا نبودنشون رو بررسی کنید. بذارید خواننده همیشه در حال حدس زدن باشه.
4⃣|• پیشآگاهی و تکنیک شاهماهی سرخ
توضیح پیشآگاهی (foreshadow): ۱ | ۲ | ۳
کمکم در طول کتاب سرنخهایی بدید. سرنخهای زیاد یا پیشآگاهی خیلی زود نذارید. به خوانندهها اعتماد کنید که خودشون هم فکر کنن.
میتونید حتی رمان رو کامل بنویسید، بعد عقب برید و سرنخها و بنبستها رو بنویسید!
📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
👏1
جنایت واقعی:
جنایت واقعی گونهای غیرداستانی در ادبیات و فیلم است که در آن، نویسنده مواد مورد نیازش برای نوشتن (یا فیلمسازی) را از جرم و جنایتهای خیالی و به تبع آن، رفتار و اعمال افراد واقعی دخیل در آن جرم تأمین میکند.
از جرمهایی که بیشترین استفاده را در این گونه دارند، میتوان به قتل عمد به همراه داستان آدمکشهای زنجیرهای اشاره کرد که حدود ۴۰ درصد این ژانر را تشکیل میدهد (براساس یک نظرسنجی در ۲۰۰۲). زیرگونههای دیگری نیز وجود دارند مانند شرح حال مأموران پلیس و اخیراً برنامههای واقعی پلیس. بسته به نویسنده، این گونه میتواند به واقعیتهای معتبر روشهای روزنامهنگاری نیز پایبند باشد و متقاعدکننده به نظر برسد. برخی از آثار این گونه «کتابهای آنی»هستند که به سرعت تولید میشوند تا به درخواست عامه مردم برای آگاهی از اتفاقات روز، پاسخ دهند. این آثار را «فراتر از فرمولهشده» و فوقالعاده متعارف میخوانند. دیگر آثار ممکن است بازتاب سالها تحقیق متفکرانه و دقیق باشند و شایستگی هنری پیدا کنند. در این میان هنوز جرمهایی تاریخی یا جرائمی ادعایی وجود دارند که به آنها به دلیل ماهیتشان مانند ترورهای سیاسی، قتلهای مشهور حلناشده و مرگ افراد مشهور، پرداخته میشود. با اینهمه این گونه اتفاقات تاریخی واقعی را میآزمایند و برای اینکار، مجموعههای تلویزیونی جنایت واقعی از بازسازی تاریخی بهره میبرند تا به تصور بینندگان از وقایع کمک کنند.
کتاب هرجومرج (۱۹۷۴) اثر وینسنت بولیوسی که در این ژانر قرار دارد و به قتلهای چارلز منسون پرداخته، پرفروشترین کتاب جنایت واقعی در تاریخ نشر است. کتاب در کمال خونسردی (۱۹۶۶) اثر ترومن کاپوتی در جایگاه دوم قرار دارد.
📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
جنایت واقعی گونهای غیرداستانی در ادبیات و فیلم است که در آن، نویسنده مواد مورد نیازش برای نوشتن (یا فیلمسازی) را از جرم و جنایتهای خیالی و به تبع آن، رفتار و اعمال افراد واقعی دخیل در آن جرم تأمین میکند.
از جرمهایی که بیشترین استفاده را در این گونه دارند، میتوان به قتل عمد به همراه داستان آدمکشهای زنجیرهای اشاره کرد که حدود ۴۰ درصد این ژانر را تشکیل میدهد (براساس یک نظرسنجی در ۲۰۰۲). زیرگونههای دیگری نیز وجود دارند مانند شرح حال مأموران پلیس و اخیراً برنامههای واقعی پلیس. بسته به نویسنده، این گونه میتواند به واقعیتهای معتبر روشهای روزنامهنگاری نیز پایبند باشد و متقاعدکننده به نظر برسد. برخی از آثار این گونه «کتابهای آنی»هستند که به سرعت تولید میشوند تا به درخواست عامه مردم برای آگاهی از اتفاقات روز، پاسخ دهند. این آثار را «فراتر از فرمولهشده» و فوقالعاده متعارف میخوانند. دیگر آثار ممکن است بازتاب سالها تحقیق متفکرانه و دقیق باشند و شایستگی هنری پیدا کنند. در این میان هنوز جرمهایی تاریخی یا جرائمی ادعایی وجود دارند که به آنها به دلیل ماهیتشان مانند ترورهای سیاسی، قتلهای مشهور حلناشده و مرگ افراد مشهور، پرداخته میشود. با اینهمه این گونه اتفاقات تاریخی واقعی را میآزمایند و برای اینکار، مجموعههای تلویزیونی جنایت واقعی از بازسازی تاریخی بهره میبرند تا به تصور بینندگان از وقایع کمک کنند.
کتاب هرجومرج (۱۹۷۴) اثر وینسنت بولیوسی که در این ژانر قرار دارد و به قتلهای چارلز منسون پرداخته، پرفروشترین کتاب جنایت واقعی در تاریخ نشر است. کتاب در کمال خونسردی (۱۹۶۶) اثر ترومن کاپوتی در جایگاه دوم قرار دارد.
📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
👏1
📚|• چندتا از فنون روایی که به همدیگر شباهت دارند:
📘● شاهماهیِ سرخ (Red Herring): برعکس پیشآگاهی که برای چیزی که اتفاق خواهد افتاد سرنخ میده، فن روایی معروف به «شاهماهی سرخ» خواننده رو از پیچش پیرنگ اصلی گمراه میکنه. «شاهماهی سرخ» معمولاً در رمانهای معمایی استفاده میشه، زمانی که شخصیتهای مشکوک بیگناه از آب درمیان.
📗● تفنگ چخوف (Chekhov's Gun):
نویسندهی روسی، آنتون چخوف، گفتهی مشهوری داره: «اگر در فصل اول تفنگی روی دیوار باشد، در فصل دوم یا سوم باید شلیک کند.» یعنی تکتک عناصر داستان باید در خدمتِ کلِ اون باشن و همهی جزئیات در نهایت نتیجهای داشته باشن.
📒● پیشآگاهی (Foreshadow): سرنخ دادن از وقایع آینده.
درباره پیشآگاهی: یک | دو
📙● آیندهنما یا فلشفوروارد (Flash Forward): بُرش به صحنههای آینده. میتونید از این تکنیک استفاده کنید که خوانندهها کنجکاو بشن چطور قراره اتفاق بیفته، بهجای اینکه فکر کنن چه اتفاقی قراره بیفته.
📕● گذشتهنما یا فلشبک (Flash Back): نشان دادن زمان گذشتهی داستان.
📓● سایهاندازی (Sideshadow): سرنخ غلط دادن که معلوم میشه ربطی به داستان ندارند
📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
📘● شاهماهیِ سرخ (Red Herring): برعکس پیشآگاهی که برای چیزی که اتفاق خواهد افتاد سرنخ میده، فن روایی معروف به «شاهماهی سرخ» خواننده رو از پیچش پیرنگ اصلی گمراه میکنه. «شاهماهی سرخ» معمولاً در رمانهای معمایی استفاده میشه، زمانی که شخصیتهای مشکوک بیگناه از آب درمیان.
📗● تفنگ چخوف (Chekhov's Gun):
نویسندهی روسی، آنتون چخوف، گفتهی مشهوری داره: «اگر در فصل اول تفنگی روی دیوار باشد، در فصل دوم یا سوم باید شلیک کند.» یعنی تکتک عناصر داستان باید در خدمتِ کلِ اون باشن و همهی جزئیات در نهایت نتیجهای داشته باشن.
📒● پیشآگاهی (Foreshadow): سرنخ دادن از وقایع آینده.
درباره پیشآگاهی: یک | دو
📙● آیندهنما یا فلشفوروارد (Flash Forward): بُرش به صحنههای آینده. میتونید از این تکنیک استفاده کنید که خوانندهها کنجکاو بشن چطور قراره اتفاق بیفته، بهجای اینکه فکر کنن چه اتفاقی قراره بیفته.
📕● گذشتهنما یا فلشبک (Flash Back): نشان دادن زمان گذشتهی داستان.
📓● سایهاندازی (Sideshadow): سرنخ غلط دادن که معلوم میشه ربطی به داستان ندارند
📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
👏1
📘|× پیچش پیرنگ، تغییری بزرگ در مسیر یا نتیجهی مورد انتظار داستان درست میکنه. مثلا اینکه شخصیت مهمی بمیره، راز بزرگی افشا بشه و...
📗|× اگه پیچش پیرنگ در پایان داستان باشه، به عنوان پایان غافلگیرکننده شناخته میشه، مخصوصاً اگه دیدگاه مخاطبان رو دربارهی حوادث قبلی داستان عوض کنه.
📒|× برای پیچش پیرنگ میشه از قبل آمادهسازی کرد، که مخاطبها آمادهی پذیرفتنش بشن.
📕|• پیچش پیرنگ اون بخشی از داستانه که معمولاً مخاطبها دوست ندارن براشون اسپویل بشه.
📚|× چطور پیچش پیرنگ خوبی بنویسیم؟
1✨ ایدههای قابل پیشبینی رو دور بریزید. فکرهای بکر بنویسید!
2✨ گمراه کنید. مثل شعبدهبازها، توجه مخاطب رو روی دست راستتون نگه دارید در حالی که جادو در دست چپ اتفاق میافته!
3✨ آمادهسازی کنید. لازمه سرنخهایی توی مسیر باشه که پیچش پیرنگ باورکردنی جلوه کنه.
4✨ تقلب و دوز و کلک ممنوع
📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
📗|× اگه پیچش پیرنگ در پایان داستان باشه، به عنوان پایان غافلگیرکننده شناخته میشه، مخصوصاً اگه دیدگاه مخاطبان رو دربارهی حوادث قبلی داستان عوض کنه.
📒|× برای پیچش پیرنگ میشه از قبل آمادهسازی کرد، که مخاطبها آمادهی پذیرفتنش بشن.
📕|• پیچش پیرنگ اون بخشی از داستانه که معمولاً مخاطبها دوست ندارن براشون اسپویل بشه.
📚|× چطور پیچش پیرنگ خوبی بنویسیم؟
1✨ ایدههای قابل پیشبینی رو دور بریزید. فکرهای بکر بنویسید!
2✨ گمراه کنید. مثل شعبدهبازها، توجه مخاطب رو روی دست راستتون نگه دارید در حالی که جادو در دست چپ اتفاق میافته!
3✨ آمادهسازی کنید. لازمه سرنخهایی توی مسیر باشه که پیچش پیرنگ باورکردنی جلوه کنه.
4✨ تقلب و دوز و کلک ممنوع
📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
👏2
•[📚]• برای Foreshadow معادلهای گوناگونی استفاده میشه:
•[📚]• مثل پیشآگاهی، پیشآگاهسازی، آینهداری، آیندهنگاری، آمادهسازی.
پیشآگاهی دادن یعنی نویسنده قبل از اینکه اتفاقات مهم داستان رخ بدن، نشانه، اشاره یا سایهای ازشون نمایش بده.
•[📚]• بسته به طرز پیشآگاهی، خواننده میتونه واکنشهای مختلفی داشته باشه:
• حدس بزنه قراره چه اتفاقی بیفته و هیجانزده بشه.
• تئوریهای گوناگونی از آیندهی داستان توی ذهنش بچینه.
• وقتی رویداد مهم رو خوند، یادش بیاد که قبلا سرنخ داده شده بود!
• ممکنه آمادهسازی طوری ظریف و کمرنگ باشه که خواننده متوجهش نشه، مگر اینکه اثر رو دوباره بخونه.
•[📚]• چرا پیشآگاهی خوبه؟ چون اگر خوب نوشته بشه:
• خواننده رو آمادهی پذیرش و باورکردن تغییرات روابط، اشخاص، طرح و حوادث در آینده میکنه.
• میتونه تعلیق و تنش ایجاد کنه.
• حس ناآرام بودن بده.
• کنجکاو کنه.
• نشونهای بر این باشه که همهچیز طوری نیست که به نظر میرسه.
• خواننده رو از لحاظ احساسی آمادهی افشاگریهای ادامهی داستان میکنه.
• غافلگیریها رو منطقیتر میکنه.
• میتونه برای خواننده لذتبخش باشه که متوجه بشه از قبل برای اتفاقی آمادهسازی شده و تازه فهمیده.
•[📚]• نکتههای نوشتن پیشآگاهی:
📘•• اگه پیچش پیرنگ یا افشاگری بزرگی دارید که ناگهان رخ میده، بهتره به قدر کافی براش آمادهسازی کنید. وگرنه خواننده حس دلخوری، ناامیدی یا گیجی خواهد داشت بهجای اینکه شگفتزده و راضی بشه.
📗•• پیشآگاهی لزوماً این نیست که بهطورِ صریح بگید قراره چه اتفاقی بیفته. در واقع اگه ظریفانه پیشآگاهی بدید، خواننده از اهمیتش آگاه نخواهد شد تا اینکه به صحنهی مهمی برسه که براش آمادهسازی شده.
📕•• پیشآگاهی دادن میتونه خیلی واضح یا بسیار ظریف باشه و طیف وسیعی داره. واضح یا ظریف پیشآگاهی دادن لزوماً خوب یا بد نیست، به اثر بستگی داره و اینکه شما چطور بنویسید.
📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
•[📚]• مثل پیشآگاهی، پیشآگاهسازی، آینهداری، آیندهنگاری، آمادهسازی.
پیشآگاهی دادن یعنی نویسنده قبل از اینکه اتفاقات مهم داستان رخ بدن، نشانه، اشاره یا سایهای ازشون نمایش بده.
•[📚]• بسته به طرز پیشآگاهی، خواننده میتونه واکنشهای مختلفی داشته باشه:
• حدس بزنه قراره چه اتفاقی بیفته و هیجانزده بشه.
• تئوریهای گوناگونی از آیندهی داستان توی ذهنش بچینه.
• وقتی رویداد مهم رو خوند، یادش بیاد که قبلا سرنخ داده شده بود!
• ممکنه آمادهسازی طوری ظریف و کمرنگ باشه که خواننده متوجهش نشه، مگر اینکه اثر رو دوباره بخونه.
•[📚]• چرا پیشآگاهی خوبه؟ چون اگر خوب نوشته بشه:
• خواننده رو آمادهی پذیرش و باورکردن تغییرات روابط، اشخاص، طرح و حوادث در آینده میکنه.
• میتونه تعلیق و تنش ایجاد کنه.
• حس ناآرام بودن بده.
• کنجکاو کنه.
• نشونهای بر این باشه که همهچیز طوری نیست که به نظر میرسه.
• خواننده رو از لحاظ احساسی آمادهی افشاگریهای ادامهی داستان میکنه.
• غافلگیریها رو منطقیتر میکنه.
• میتونه برای خواننده لذتبخش باشه که متوجه بشه از قبل برای اتفاقی آمادهسازی شده و تازه فهمیده.
•[📚]• نکتههای نوشتن پیشآگاهی:
📘•• اگه پیچش پیرنگ یا افشاگری بزرگی دارید که ناگهان رخ میده، بهتره به قدر کافی براش آمادهسازی کنید. وگرنه خواننده حس دلخوری، ناامیدی یا گیجی خواهد داشت بهجای اینکه شگفتزده و راضی بشه.
📗•• پیشآگاهی لزوماً این نیست که بهطورِ صریح بگید قراره چه اتفاقی بیفته. در واقع اگه ظریفانه پیشآگاهی بدید، خواننده از اهمیتش آگاه نخواهد شد تا اینکه به صحنهی مهمی برسه که براش آمادهسازی شده.
📕•• پیشآگاهی دادن میتونه خیلی واضح یا بسیار ظریف باشه و طیف وسیعی داره. واضح یا ظریف پیشآگاهی دادن لزوماً خوب یا بد نیست، به اثر بستگی داره و اینکه شما چطور بنویسید.
📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
👏1
•[📚]• اینجا با پیشآگاهی یا Foreshadow آشنا شدیم. در این پست چند مثالش رو میخونیم.
•[🚫]• تمام مثالها، داستانِ اثرِ مذکور رو لو خواهند داد.
•[🥀🖤]• با دیالوگ: دیالوگ میتونه شوخی یا نظرِ به ظاهر بیاهمیتی باشه که برای رویدادها یا افشاگریهای بزرگِ آینده سرنخ میده.
•[🥀🖤]• میتونید چیزِ سادهای بنویسید مثل این: «حس بدی به این اتفاق دارم.» یا مثل رومئو و ژولیت، ظریفتر پیشآگاهی بدید:
•[🥀🖤]• «تاریکی شب پوششی است که مرا از چشمان آنها پنهان میدارد. و اگر تو مرا دوست نداشته باشی بگذار مرا اینجا بیابند. شایستهتر است که زندگی من با تنفر آن ها پایان یابد تا این که بدون عشق تو طولانی شود.»
•[🥀🖤]• این سطر برای سرنوشت نهایی رومئو پیشآگاهی میده؛ خودکشی بهخاطرِ مرگ ژولیت.
•[🩸🔪]• با نماد: میتونید خون، رنگ، پرندهها، سلاحها و... رو نشون بدید. برای مثال، آغاز رمان «فرشته زمینی» رو در نظر بگیرید:
•[🩸🔪]• کارل، در حالی که زانو زده بود تا لکههای خون را از کف اتاق پاک کند، گفت: «جایی خواندم که چند سال پیش در پاریس شورت ناپلئون را به حراج گذاشته بودند و یک مرد آن را خریداری کرد.»
من خندهام گرفت و گفتم: «شورت؟»
- شوخی نمیکنم. آن را به حراج گذاشته بودند. همین آقایان که کت و شلوار شیک و گران به تن دارند، همگی خود را به آب و آتش میزدند تا برای آن شورت قیمت بالاتری بدهند. عجیب نیست؟
•[🩸🔪]• این آغاز علاوه بر نشون دادن رابطه و شخصیّت زنها، با آوردن اسم خون، پیشآگاهی و تعلیق ایجاد میکنه.
•[🌧☂]• آبوهوا میتونه برای وقایع آینده پیشآگاهی بده: ابرهای طوفانی، باد، باران، آسمانِ در حال صاف شدن.
•[🌧☂]• در کتاب آرزوهای بزرگ، چارلز دیکنز در توصیفهاش از بدشگونی ابرهای توفانی و آبوهوای نامساعد استفاده میکنه که برای تغییر تاریک داستان پیپ پیشآگاهی بده.
•[🌧☂]• تندباد آنقدر شدید بود که نوارهای سربی روی بام ساختمانهای بلند را کنده بود و در حومه درختان را ریشهکن کرده بود و پیامهایی از خرابی و مرگ از ساحل رسیده بود.
•[🛎🧩]• فال و طالع، مثل پیشگوییها و اَشکال خرافیای مثل آینهی شکسته. جی. کی. رولینگ در کتاب هری پاتر ازش استفاده کرد:
•[🛎🧩]• او ناگهان جیغ بنفشی کشید و گفت: «جناب مدیر، من که جرئتش رو ندارم. اگه منم بشینم تعدادمون سیزده نفر میشه. هیچ عددی نحستر از سیزده نیست. یادتون باشه که اگر سیزده نفر با هم شام بخورن اولین کسی که از سر جاش بلند بشه زودتر از بقیه میمیره.»
•[🔥❄️]• شخصیتپردازی: وقتی خواننده از اخلاق و رفتار شخصیتی آگاهی پیدا کنه، میتونه حرکتهای بعدیش رو پیشبینی کنه.
•[🔥❄️]• مثلاً در کتاب نغمهای از یخ و آتش، تاکیدهای زیادی روی باشرافت بودن ند استارک هست. این پیشآگاهی میده که اون وقتی ازدواج کرده با فاحشهای رابطه نداشته، بنابراین جان اسنو پسر واقعی اون نیست. این نوع پیشآگاهی ظریفه و صریحاً نمیگه چه رازی وجود داره.
•[📝💍]• عنوان اثر میتونه برای وقایعش پیشآگاهی بده. مثل:
•[📝💍]• «زوال خاندان اوشر»
«مرگ فروشنده»
«ارباب حلقهها: بازگشت شاه»
«دفن راجر مالوین»
«قتل راجر آکروید»
«قتل در قطار سریعالسیر به شرق»
«داستان یک ساعت»
«عشق سالهای وبا»
«جان که میدادم» (گوربهگور)
•[⚡️🎭]• ظاهر شخصیتها مثل لباس و آرایش، و رفتارشون مثل واکنشهای هراس، کنجکاوی، پنهانکاری و... میتونن سرنخ بدن که همهچی طوری نیست که به نظر میرسه. واکنش اگه طبیعی نباشه، نشون میده چیزهایی هستن که خواننده ازشون خبر نداره.
•[⚡️🎭]• مثلاً در هری پاتر و سنگ جادو، جی. کی. رولینگ به عمامهی پروفسور کوییرل اشاره میکنه که هری دربارهش کنجکاو شده. در انتهای داستان معلوم میشه اون عمامه برای این بود که تسخیر شدن کوییرل توسط ولدمورت رو مخفی کنه.
•[⛄️🏵]• موقعیتهای داستان میتونن برای وقایع آینده پیشآگاهی بدن؛ مثلا وقتی دریاچهای یخزده یا مسیر متروکه یا رودخانه میبینید، تقریباً همیشه معلومه که قراره چه اتفاقی بیفته.
•[⛄️🏵]• چنین موقعیتهایی (مثلاً شکستنِ یخِ سطحِ دریاچه) بس که تکرار شدهان، تبدیل به تروپ یا کلیشه میشن. وقتی باهاشون روبهرو میشیم، میتونیم حدس بزنیم بعدش قراره چی بشه.
•[🍃🌊]• جملههای میان روایت که موقعیت رو نشون میدن، شعارها، افکار شخصیت و...
•[🍃🌊]• مثل عبارت «آن سال برگها زود ریختند» در کتاب وداع با اسلحه که برای مرگ پیشآگاهی میده.
•[📚]• و بسیاری از روشهای دیگه. بستگی به خلاقیت شما داره و اینکه میخواید چقدر واضح یا ظریف پیشآگاهی بدید
📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
•[🚫]• تمام مثالها، داستانِ اثرِ مذکور رو لو خواهند داد.
•[🥀🖤]• با دیالوگ: دیالوگ میتونه شوخی یا نظرِ به ظاهر بیاهمیتی باشه که برای رویدادها یا افشاگریهای بزرگِ آینده سرنخ میده.
•[🥀🖤]• میتونید چیزِ سادهای بنویسید مثل این: «حس بدی به این اتفاق دارم.» یا مثل رومئو و ژولیت، ظریفتر پیشآگاهی بدید:
•[🥀🖤]• «تاریکی شب پوششی است که مرا از چشمان آنها پنهان میدارد. و اگر تو مرا دوست نداشته باشی بگذار مرا اینجا بیابند. شایستهتر است که زندگی من با تنفر آن ها پایان یابد تا این که بدون عشق تو طولانی شود.»
•[🥀🖤]• این سطر برای سرنوشت نهایی رومئو پیشآگاهی میده؛ خودکشی بهخاطرِ مرگ ژولیت.
•[🩸🔪]• با نماد: میتونید خون، رنگ، پرندهها، سلاحها و... رو نشون بدید. برای مثال، آغاز رمان «فرشته زمینی» رو در نظر بگیرید:
•[🩸🔪]• کارل، در حالی که زانو زده بود تا لکههای خون را از کف اتاق پاک کند، گفت: «جایی خواندم که چند سال پیش در پاریس شورت ناپلئون را به حراج گذاشته بودند و یک مرد آن را خریداری کرد.»
من خندهام گرفت و گفتم: «شورت؟»
- شوخی نمیکنم. آن را به حراج گذاشته بودند. همین آقایان که کت و شلوار شیک و گران به تن دارند، همگی خود را به آب و آتش میزدند تا برای آن شورت قیمت بالاتری بدهند. عجیب نیست؟
•[🩸🔪]• این آغاز علاوه بر نشون دادن رابطه و شخصیّت زنها، با آوردن اسم خون، پیشآگاهی و تعلیق ایجاد میکنه.
•[🌧☂]• آبوهوا میتونه برای وقایع آینده پیشآگاهی بده: ابرهای طوفانی، باد، باران، آسمانِ در حال صاف شدن.
•[🌧☂]• در کتاب آرزوهای بزرگ، چارلز دیکنز در توصیفهاش از بدشگونی ابرهای توفانی و آبوهوای نامساعد استفاده میکنه که برای تغییر تاریک داستان پیپ پیشآگاهی بده.
•[🌧☂]• تندباد آنقدر شدید بود که نوارهای سربی روی بام ساختمانهای بلند را کنده بود و در حومه درختان را ریشهکن کرده بود و پیامهایی از خرابی و مرگ از ساحل رسیده بود.
•[🛎🧩]• فال و طالع، مثل پیشگوییها و اَشکال خرافیای مثل آینهی شکسته. جی. کی. رولینگ در کتاب هری پاتر ازش استفاده کرد:
•[🛎🧩]• او ناگهان جیغ بنفشی کشید و گفت: «جناب مدیر، من که جرئتش رو ندارم. اگه منم بشینم تعدادمون سیزده نفر میشه. هیچ عددی نحستر از سیزده نیست. یادتون باشه که اگر سیزده نفر با هم شام بخورن اولین کسی که از سر جاش بلند بشه زودتر از بقیه میمیره.»
•[🔥❄️]• شخصیتپردازی: وقتی خواننده از اخلاق و رفتار شخصیتی آگاهی پیدا کنه، میتونه حرکتهای بعدیش رو پیشبینی کنه.
•[🔥❄️]• مثلاً در کتاب نغمهای از یخ و آتش، تاکیدهای زیادی روی باشرافت بودن ند استارک هست. این پیشآگاهی میده که اون وقتی ازدواج کرده با فاحشهای رابطه نداشته، بنابراین جان اسنو پسر واقعی اون نیست. این نوع پیشآگاهی ظریفه و صریحاً نمیگه چه رازی وجود داره.
•[📝💍]• عنوان اثر میتونه برای وقایعش پیشآگاهی بده. مثل:
•[📝💍]• «زوال خاندان اوشر»
«مرگ فروشنده»
«ارباب حلقهها: بازگشت شاه»
«دفن راجر مالوین»
«قتل راجر آکروید»
«قتل در قطار سریعالسیر به شرق»
«داستان یک ساعت»
«عشق سالهای وبا»
«جان که میدادم» (گوربهگور)
•[⚡️🎭]• ظاهر شخصیتها مثل لباس و آرایش، و رفتارشون مثل واکنشهای هراس، کنجکاوی، پنهانکاری و... میتونن سرنخ بدن که همهچی طوری نیست که به نظر میرسه. واکنش اگه طبیعی نباشه، نشون میده چیزهایی هستن که خواننده ازشون خبر نداره.
•[⚡️🎭]• مثلاً در هری پاتر و سنگ جادو، جی. کی. رولینگ به عمامهی پروفسور کوییرل اشاره میکنه که هری دربارهش کنجکاو شده. در انتهای داستان معلوم میشه اون عمامه برای این بود که تسخیر شدن کوییرل توسط ولدمورت رو مخفی کنه.
•[⛄️🏵]• موقعیتهای داستان میتونن برای وقایع آینده پیشآگاهی بدن؛ مثلا وقتی دریاچهای یخزده یا مسیر متروکه یا رودخانه میبینید، تقریباً همیشه معلومه که قراره چه اتفاقی بیفته.
•[⛄️🏵]• چنین موقعیتهایی (مثلاً شکستنِ یخِ سطحِ دریاچه) بس که تکرار شدهان، تبدیل به تروپ یا کلیشه میشن. وقتی باهاشون روبهرو میشیم، میتونیم حدس بزنیم بعدش قراره چی بشه.
•[🍃🌊]• جملههای میان روایت که موقعیت رو نشون میدن، شعارها، افکار شخصیت و...
•[🍃🌊]• مثل عبارت «آن سال برگها زود ریختند» در کتاب وداع با اسلحه که برای مرگ پیشآگاهی میده.
•[📚]• و بسیاری از روشهای دیگه. بستگی به خلاقیت شما داره و اینکه میخواید چقدر واضح یا ظریف پیشآگاهی بدید
📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
👏1
نمونههای مرسوم «پیشآگاهی»📚
[توضیح پیشآگاهی در این دو پست: یک | دو]
📘|• نویسندگان و داستانسرایان از نمادها، بُنمایهها و سایر عناصر تکرارشونده به عنوان ابزاری برای اجرای تکنیک «پیشآگاهی» بهره میبرند.
📗|• مخاطبان نیز اغلب این عناصر را به عنوان اشاراتی به رویدادهای احتمالی در آینده تلقی میکنند و تشخیص میدهند.
📕|• چند نمونهی مرسوم از عناصری که به عنوان ابزاری برای اجرای «پیش آگاهی» استفاده میشوند، عبارتاند از:
💜- دیالوگ؛ مانند «احساس بدی راجع به این موضوع دارم.»
💙- نمادها؛ مانند خون، رنگ های مشخص، حیوانات مختلف، سلاحها.
💚- موتیفهای مربوط به آب و هوا؛ مانند ابرهای طوفانی، باد، باران، آسمان صاف
💛- فال و نشانه؛ مانند پیشگوییها، آینههای شکسته.
🧡- واکنشهای شخصیتها؛ مانند دلهره، کنجکاوی، مخفیکاری.
❤️- زمان یا فصل؛ مانند نیمهشب، سپیدهدم، بهار، زمستان.
💖- محیط؛ مانند گورستان، میدان جنگ، مسیر متروکه، رودخانه.
📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
📚🖌 @benevis_s
[توضیح پیشآگاهی در این دو پست: یک | دو]
📘|• نویسندگان و داستانسرایان از نمادها، بُنمایهها و سایر عناصر تکرارشونده به عنوان ابزاری برای اجرای تکنیک «پیشآگاهی» بهره میبرند.
📗|• مخاطبان نیز اغلب این عناصر را به عنوان اشاراتی به رویدادهای احتمالی در آینده تلقی میکنند و تشخیص میدهند.
📕|• چند نمونهی مرسوم از عناصری که به عنوان ابزاری برای اجرای «پیش آگاهی» استفاده میشوند، عبارتاند از:
💜- دیالوگ؛ مانند «احساس بدی راجع به این موضوع دارم.»
💙- نمادها؛ مانند خون، رنگ های مشخص، حیوانات مختلف، سلاحها.
💚- موتیفهای مربوط به آب و هوا؛ مانند ابرهای طوفانی، باد، باران، آسمان صاف
💛- فال و نشانه؛ مانند پیشگوییها، آینههای شکسته.
🧡- واکنشهای شخصیتها؛ مانند دلهره، کنجکاوی، مخفیکاری.
❤️- زمان یا فصل؛ مانند نیمهشب، سپیدهدم، بهار، زمستان.
💖- محیط؛ مانند گورستان، میدان جنگ، مسیر متروکه، رودخانه.
📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
📚🖌 @benevis_s
👏1
این موارد آموزشی برای دوستانی که مایل هستند داستانهای جنایی، مافیایی، یا پلیسی و... بنویسند.
چون چند تا از بچهها خواستند مطالب رو یه جا ارسال کردم.
ممنون از همراهی شما، انشاءالله مطالب مفید باشه.🙏🌻
چون چند تا از بچهها خواستند مطالب رو یه جا ارسال کردم.
ممنون از همراهی شما، انشاءالله مطالب مفید باشه.🙏🌻
🥰1👏1
🌟توجه...
#بدانیم
🟢غلط ننویسیم...
اگر فعلی با الف شروع شود و بخواهیم به ابتدای آن «ب» یا «ن» اضافه کنیم، الف آن حذف میشود.
بنابراین بهتر است به جای
#بیافتد❌
#بیاندیشد ❌
#نیانداخت ❌
از شکلِ درست آن یعنی:
#بیفتد ✅
#بیندیشد✅
#نینداخت✅
#بیندازید ✅
استفاده کنیم.
لطفاً توجه داشته باشید که...
بیوفتد ❌ هم اشتباه است
و از آن استفاده نکنید
بیفتد✅
📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
#بدانیم
🟢غلط ننویسیم...
اگر فعلی با الف شروع شود و بخواهیم به ابتدای آن «ب» یا «ن» اضافه کنیم، الف آن حذف میشود.
بنابراین بهتر است به جای
#بیافتد❌
#بیاندیشد ❌
#نیانداخت ❌
از شکلِ درست آن یعنی:
#بیفتد ✅
#بیندیشد✅
#نینداخت✅
#بیندازید ✅
استفاده کنیم.
لطفاً توجه داشته باشید که...
بیوفتد ❌ هم اشتباه است
و از آن استفاده نکنید
بیفتد✅
📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
👏2
برای ثبت نام لطفا
نام و نام خانوادگی
میزان تحصیلات
سن
شماره تماس( اختیاری) بفرمایید
تا شماره ثبت نامی شمارو ارسال کنم🌺
🟢یک موقعیت عالی برای آموزش فن بیان و گویندگی
✅هنرجویان و علاقمندان این باب، اگر تمایل دارند، داخل پیوی بنده اعلام کنند تا وارد گروه آموزشی شوند.
@qoqnos_qalam_sokot
🌟آموزش در ده جلسه برگزار میشه
🌟هزینه کل ده جلسه فقط ۳۶۰ تومان
استاد بخش: #محدثه_گوهری
🌟یه موقعیت استثنایی🌟
نام و نام خانوادگی
میزان تحصیلات
سن
شماره تماس( اختیاری) بفرمایید
تا شماره ثبت نامی شمارو ارسال کنم🌺
🟢یک موقعیت عالی برای آموزش فن بیان و گویندگی
✅هنرجویان و علاقمندان این باب، اگر تمایل دارند، داخل پیوی بنده اعلام کنند تا وارد گروه آموزشی شوند.
@qoqnos_qalam_sokot
🌟آموزش در ده جلسه برگزار میشه
🌟هزینه کل ده جلسه فقط ۳۶۰ تومان
استاد بخش: #محدثه_گوهری
🌟یه موقعیت استثنایی🌟
🤩1
Forwarded from 📚کتابخانه انجمن نویسندگان ایران🇮🇷
چگونه باهرکسی صحبت کنیم.pdf
34.4 MB
با به کارگیری 92 ترفند ساده، به یک گفتگو کنندهی جذاب تبدیل شوید! در کتاب چگونه با هر کسی صحبت کنیم با ارائهی راهکارهای مفید و کاربردی به شما کمک میکند تا ارتباطی موثر با دیگران داشته باشید و به خواستههایتان برسید.
📕 چگونه با هر کسی صحبت کنیم
✍🏻 #لیل_لوندز
@anjomanenevisandegan_ir
📕 چگونه با هر کسی صحبت کنیم
✍🏻 #لیل_لوندز
@anjomanenevisandegan_ir
موری پرسید: «میتوانم بیشترین و بهترین چیزی را که از این بیماری میآموزم به تو بگویم؟»
گفتم: «چه چیزی؟»
موری گفت: «مهمترین چیز در زندگی این است که یادبگیری چگونه به دیگران عشق بورزی و بگذاری که دوستت بدارند.»
عشق، تنها کارِ منطقی انسان است.
📕 سهشنبهها با موری
✍🏻 #میچ_البوم
#دیالوگ_تایم
📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
گفتم: «چه چیزی؟»
موری گفت: «مهمترین چیز در زندگی این است که یادبگیری چگونه به دیگران عشق بورزی و بگذاری که دوستت بدارند.»
عشق، تنها کارِ منطقی انسان است.
📕 سهشنبهها با موری
✍🏻 #میچ_البوم
#دیالوگ_تایم
📚🖌 @kafe_nevisandeh_ir
👍1
≡ فستیوارت ادبی خوشه در دو رشتهی شعرسپید و داستان کوتاه ۱۴۰۳ ≡
ــــــــــــــــــــــ
■ مهلت: 2مرداد ۱۴۰۳
■ این فراخوان توسط انجمن ادبی خوشه خوشه با هدف تعالی فرهنگ و ادب، پویایی اندیشه و خلاقیت، تشویق و ایجاد زمینهای برای رقابت سالم میان شاعران و نویسندگان محترم برگزار میشود.
≡ درباره مسابقه؛
■ اثر ارسالی نباید منتشر شده باشد.
■آثار ارسالی در بخش داستان کوتاه از ۲۰۰۰ کلمه بیشتر نباشد. ( داستانک هم پذیرفته میشود)
■ ارسال اثر هم به شکل (PDF) و هم به شکل (Word) امکان پذیر است.
■ هرهنرمند میتواند فقط یک اثر در هر رشته ارسال کند.
■ محدودیت سنی برای شرکت کنندگان وجود ندارد.
■مشخصات کامل خود را شامل؛ نام و نام خانوادگی، شماره تماس و رشتهای که شرکت کرده اید همراه با اثرتان به آیدی زیر در تلگرام ارسال کنید.
@Kh_o_sh_e
≡ هزینه شرکت در مسابقه؛
■ برای هر اثر ۱۰۰ هزار تومان
≡ جوایز مسابقه؛
■ جایزه طلا به بهترین آثار در هر رشته
■نفرات اول پلاک طلا
■نفرات دوم و سوم شمش طلا
≡ موضوع مسابقه؛
■ سری به دنیای بیجان بزنید.
🔻اعلام نتایج فستیوارت؛
🔻پایان شهریور
ــ فستیوارت ادبی خوشه تابستان ۱۴۰۳
ــــــــــــــــــــــ
■ مهلت: 2مرداد ۱۴۰۳
■ این فراخوان توسط انجمن ادبی خوشه خوشه با هدف تعالی فرهنگ و ادب، پویایی اندیشه و خلاقیت، تشویق و ایجاد زمینهای برای رقابت سالم میان شاعران و نویسندگان محترم برگزار میشود.
≡ درباره مسابقه؛
■ اثر ارسالی نباید منتشر شده باشد.
■آثار ارسالی در بخش داستان کوتاه از ۲۰۰۰ کلمه بیشتر نباشد. ( داستانک هم پذیرفته میشود)
■ ارسال اثر هم به شکل (PDF) و هم به شکل (Word) امکان پذیر است.
■ هرهنرمند میتواند فقط یک اثر در هر رشته ارسال کند.
■ محدودیت سنی برای شرکت کنندگان وجود ندارد.
■مشخصات کامل خود را شامل؛ نام و نام خانوادگی، شماره تماس و رشتهای که شرکت کرده اید همراه با اثرتان به آیدی زیر در تلگرام ارسال کنید.
@Kh_o_sh_e
≡ هزینه شرکت در مسابقه؛
■ برای هر اثر ۱۰۰ هزار تومان
≡ جوایز مسابقه؛
■ جایزه طلا به بهترین آثار در هر رشته
■نفرات اول پلاک طلا
■نفرات دوم و سوم شمش طلا
≡ موضوع مسابقه؛
■ سری به دنیای بیجان بزنید.
🔻اعلام نتایج فستیوارت؛
🔻پایان شهریور
ــ فستیوارت ادبی خوشه تابستان ۱۴۰۳
👍1
Forwarded from Zahra Shabani
چاپ مشترک دلنوشته
فراخوان جدید
تعداد ثبت نامی محدود میباشد!
بهای باورنکردنی
دارای مجوزهای مربوطه
و ثبت کتابخانه ملی
#انجمن_نویسندگان_ایران
@zahrashabani_z
فراخوان جدید
تعداد ثبت نامی محدود میباشد!
بهای باورنکردنی
دارای مجوزهای مربوطه
و ثبت کتابخانه ملی
#انجمن_نویسندگان_ایران
@zahrashabani_z