Telegram Web
انتحالی عجیب از استاد بازنشسته فلسفه دانشگاه تهران (۲)

ایشان حتی مقدمه مترجم پیشین کتاب را هم به عنوان مقدمه خود درج کرده است! [با تغییرات اندکی که در تصاویر فوق مشخص کرده‌ایم؛ قسمت‌های خاکستری مطالبی است که دکتر یحیی کبیر، از مقدمه جواد مصلح حذف کرده است]

جالب آنکه دکتر یحیی کبیر صرفا در اولین پاراگراف ارجاع به کتابِ جواد مصلح می‌دهد، و بدون اینکه واضح کند منظورش از این آدرس دادن چیست دوباره در ادامه نیز عینا مطالب مصلح را بدون ارجاع دادن کپی می‌کند!

نکته جالب در روش کار دکتر یحیی کبیر آن است که در چندجایی که به نحو مبهم ارجاع به ترجمه جواد مصلح می‌دهد بی‌جهت نام یک کتاب دیگر را نیز بصورت کلی و بدون ارجاع به صفحه، کنار نام کتاب مصلح درج می‌کند! بطوری که مخاطب هیچ فهمی از این ارجاع‌دهی بدست نمی‌آورد.
(از ابتدای مقدمه، دو اثر را با هم تطبیق دهید تا روش کار ایشان واضح شود. ما اینجا صرفا چند صفحه ابتدایی مقدمه، و صفحه انتهایی آن را آوردیم. کتابِ چاپی، اثر دکتر کبیر است، و نسخه نرم افزاری، اثر جواد مصلح)
#یحیی_کبیر
@kalam_shia
انتحالی عجیب از استاد بازنشسته فلسفه دانشگاه تهران (۳)

یک نمونه رندم دیگر از انتحال دکتر یحیی کبیر از ترجمه جواد مصلح و چاپ آن با عنوان مبانی حکمت متعالیه به اسم خود بعنوان ترجمه و شرح کتاب الشواهد الربوبية!

صفحه اول و آخرِ اشراق هفتم از شاهد دومِ مشهد دوم
(کتاب چاپی، کتاب دکتر کبیر، و کتاب نرم‌افزاری کتاب جواد مصلح است)
تنها تفاوت آن است که برخی کلمات را از پرانتز بیرون کشیده و بعضا یا اینترها را حذف کرده‌اند یا اینترهای جدید زده‌اند.
اولین اینترِ اشتباه در همان عنوان فصل مشخص است!
همچنین چند علامت نگارشی جدید مانند ویرگول و علامت سؤال به متن افزوده‌اند
تنها ویرایش متنی که انجام داده‌اند عبارتِ "بر چه اساسی زنده‌اند" را به "بر چه اساس زنده‌اند" تغییر داده‌اند.

#یحیی_کبیر
@kalam_shia
دینانی| جوادی آملی| ملاصدرا

دکتر دینانی:
فلسفه، مکتب نیست؛ این مسئله‌ای است که حتی علمای طرفدار فلسفه ما را نیز به اشتباه انداخته است. حتی آیت الله جوادی آملی فلسفه را خلاصه شده در کتب ملاصدرا می‌داند و وقتی از فلسفه نام می‌برد منظورشان فلسفه ملاصدراست.
این‌هایی که فلسفه را یک امر ثابت و یک مکتب می‌دانند نادان‌اند و معنی فلسفه را نمی‌دانند.

آفاق معرفت، ص۹۵

@kalam_shia
غزالی به روایت مطهری

...این تحلیل‌های متناقض عقیم بودن غزالی‌شناسی در آثار استاد مطهری را عیان می‌سازد.

چکیده
هر چند می‌دانیم که غزالی از شخصیت‌های مهم و جنجالی در تاریخ فلسفه اسلامی است، بطوری که شخصیت ناشناخته و مرموز وی باعث داوری‌های متناقض درباره او از سوی اندیشمندان مختلف شده است، اما حتی با مطمح نظر قرار دادن این ملاحظات نیز نمی‌توان پیچیدگی شخصیت وی را دلیل موجهی برای ارائه تحلیل‌های تاریخی متناقض از سوی یک شخص دانست. شخصیت غزالی به همان اندازه که از سوی مجموع اندیشمندان مشمول تحلیل‌های متناقض شده است، به همان اندازه به تنهایی در آثار استاد مطهری به این خصیصه مبتلا بوده است. بطوری که ایشان در موضعی می‌گویند «استدلال‌های غزالی در نقد فلاسفه خیلی قوی و موشکافانه بود، نمى‌شود از دقت‌هاى غزالى صرف نظر كرد» اما دیگرگاه می‌گویند «نقدهای غزالی به فلاسفه ارزش چندانی ندارد، در تهافت الفلاسفه نكتۀ قابل توجهى وجود ندارد». و در موضعی می‌گویند «اگر امثال ابن‌رشد نبودند غزالی بساط فلسفه را برچیده بود» و دیگرگاه می‌گویند: «ابن رشد واقعا نتوانسته به غزالى جواب بدهد، اين حقيقت است. غزالى خيلى قويتر از ابن رشد است، تهافت التهافت او كه تهافت الفلاسفۀ غزالى را رد كرده است كتاب بى‌ارزشى است» و در موضعی، ارزش و اهمیت غزالی را نه در قوت استدلال‌های او بلکه صرفا در این می‌دانند که فلاسفه را به تکاپویی انداخته و باعث شکوفایی آن شد؛ اما دیگرگاه می‌گویند کتاب غزالی به کناری افتاده و کسی به آن اهمیتی نداد، و می‌افزایند «تشكيكات غزالى و همچنين جواب‌هايى كه ابن رشد به وى داد هيچكدام در فلسفۀ اسلامى مورد توجه واقع نشد». در موضعی اشکال می‌کنند که غزالی فلسفه نمی‌دانست، دیگرگاه می‌گویند کتاب مقاصد الفلاسفه وی یکی از بهترین کتب برای آموزش فلسفه است. این تحلیل‌های متناقض عقیم بودن غزالی‌شناسی در آثار استاد مطهری را عیان می‌سازد.

#غزالی

دانلود:
https://www.tgoop.com/kalam_shia/833
غزالی به روایت مطهری.pdf
471.9 KB

غزالی به روایت مطهری
از مجموعه "تاریخ فلسفه اسلامی به روایت مطهری"


...این تحلیل‌های متناقض، عقیم بودن غزالی‌شناسی در آثار استاد مطهری را عیان می‌سازد.


✦༅✿༅✦═༅༅═┅──
«تاریخ فلسفه اسلامی به روایت مطهری» عنوان کتابِ در دست تألیفی است که ضمن استخراج مطالبِ مربوط به تاریخ فلسفه از آثار استاد مطهری، به بررسی و حاشیه‌نویسی بر آن می‌پردازد. حاشیه‌هایی که بعضا تأییدی، ولی عمدتا انتقادی است.

مقاله اجمالیِ حاضر، صرفا برشی است که البته نحوه کار در آن برای مناسب بودنِ ارائه در کانال تغییر کرده است.

#مطهری| #تاریخ_فلسفه_اسلامی
@kalam_shia
🔹دوران داوری

✏️‌در این کتاب به نقش دکتر سروش در اخراج و منزوی کردن برخی اساتید از جمله سید احمد فردید اشاره شده است.
✏️فردید بخاطر صحبت علیه سروش، با اتهام توهین به بزرگان کشور! از تدریس در دانشگاه تهران منع شد!

💬توضیح بخش‌هایی از کتاب در بیان چگونگی به قدرت رسیدن سروش:
سروش پس از انتشار کتاب "نهاد ناآرام جهان" که آن را درباره فلسفه ملاصدرا و نظریه حرکت جوهری منتشر می‌کند و در این کتاب از فراگیر نشدن نظریه حرکت جوهری ملاصدرا شکوه کرده و آن را هم‌سنگ نظریه جاذبه عمومی نیوتن و همچنین نظریه نسبیت عام انیشتاین ارزیابی می‌کند! مورد تشویق آیت الله خمینی قرار می‌گیرد.
بعد از این کتاب که باعث می‌شود سروش به چهره‌ای آینده‌دار در مسیر انقلاب۵۷ معرفی شود، تألیف کتاب‌هایی سطحی و تبلیغاتی که مورد نیاز جمهوری اسلامی در رد رقبای مارکسیستی خود بود را ادامه می‌دهد. با حکم بنیانگذار انقلاب۵۷ بعنوان جوان‌ترین عضو ستاد انقلاب فرهنگی منصوب می‌شود.
وی از این جایگاه مسرور بوده و کتابهای دیگری در راستای تجهیز انقلاب به ادوات فکری دربرابر مخالفان تئوریک خود نوشت.

همچنین در ص۱۲۸ اشاره می‌شود احتمالا کسی که علیه فردید گزارشی رد کرده و در آن به توهین وی! علیه سروش پرداخت، علی افضلی دانشجوی دانشگاه تهران، و عضو هیئت علمی کنونی مؤسسه حکمت و فلسفه ایران است.
داستان از این قرار بود که فردید بعد از کلاس درس، در پاسخ به سؤال یکی از دانشجویان درباره مطالبی که سروش در یکی از سخنرانی‌های خود بیان کرده بود به قرآنی که در جیب داشت اشاره کرده و می‌گوید: هر چه این مردک می‌گوید خلاف قرآن است.
این گزارش توسط یکی از دانشجویان که در همان لحظه کف کریدور دانشکده نشسته و گزارشی از این سؤال و جواب نوشته و سریع به محل تشکیل جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی می‌رساند.
فردای آن روز حکم منع تدریس فردید، و ممنوعیت پرداخت حقوق جلسات پیشین وی به داوری اردکانی مدیر گروه فلسفه دانشگاه تهران ابلاغ می‌شود، و مقاومت داوری برای حفظ فردید صرفا تا پایان ترم پاسخ می‌دهد و بعد از آن فردید برای همیشه از دانشگاه تهران می‌رود.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
|بررسی‌های کلامی|
سال وفات سید احمد علوی عاملی ۱۰۵۶ق در یادداشت سید صدر الدین محمد بن عبد الحسیب ابتدای کتاب کحل الابصار جدش سید احمد علوی، به سال ۱۱۰۱ق، سال وفات جدش ۷محرم ۱۰۵۶ق ثبت شده است. کتابخانه مرعشی، نسخه۱۳۹۷۷ ‌ @kalam_shia
شاگردی که بخاطر نقد بر استادش به محاق رفت

سید احمد علوی عاملی نوه دختری محقق کرکی، شاگرد میرداماد و شیخ بهایی، و در عین حال داماد میرداماد است.
وی شرح‌های زیادی از جمله بر آثار ابن‌سینا نگاشته است. یکی از دلایلی که به آثار وی توجه چندانی نشد، نقد کردن استادش شیخ بهایی در برخی آثارش بود؛ شیخ بهایی از علمای بزرگ و پُر شاگرد بود و نقد کردن وی آن هم در زمان حیاتش، تبعاتی برای علوی داشت و توجه به آثار وی را به محاق برد.

دکتر ابوالحسن غفاری، تاریخ فلسفه پس از ملاصدرا، مؤسسه حکمت و فلسفه ایران، ۱۴۰۳/۱۲/۱۱

@kalam_shia
|بررسی‌های کلامی|
درباره سیدحسین نصر رسول جعفریان| نصرالله پورجوادی| محمد کریمی زنجانی| نصرالله حکمت| دیمیتری گوتاس پست‌های مرتبط: شفیعی کدکنی | سیدیحیی یثربی @kalam_shia
شیوه ترویجی سیدحسین نصر: اسلام را کنار افسانه‌ها نهاده، و خردورزی را عامل بدبختی و انحراف بشر می‌داند!
صوفیه عامل تضعیف و عقب افتادگی علمی ما

سید یحیی یثربی، ابن‌رشد، ص۹۰


پست‌های مرتبط:
https://www.tgoop.com/kalam_shia/469
https://www.tgoop.com/kalam_shia/582
2025/03/12 00:18:19
Back to Top
HTML Embed Code: