Telegram Web
|بررسی‌های کلامی|
Photo
کتاب النفس ارسطو
مترجم: اسحاق بن حنین [از مترجمین نهضت ترجمه]

کتابخانه ایاصوفیه ترکیه، نسخه شماره ۲۴۵۰/۱

تعداد قابل توجهی از ترجمه‌های نهضت ترجمه همینک در دسترس است، اما در بین آنها تاکنون ترجمه اثر خاصی از افلاطون _به جز تیمائوس_ مشاهده نکرده‌ایم؛ عمده مطالبی که به نام افلاطون ترجمه شده بود اینک مشخص شده که منحول بوده است.
با منها کردن گزارشاتی که فارابی از برخی کتب افلاطون ذکر کرده است _که اکنون تردید جدی در انتساب آنها به فارابی وجود دارد_ مجموع آنچه عبدالرحمن بدوی در "افلاطون في الاسلام" در بخش غیرمنحول‌ آثار افلاطون آورده است شاید از ۷۰-۶۰صفحه تجاوز نکند.

فارغ از دلیل اینکه چرا آثار اصلی افلاطون در نهضت ترجمه، ترجمه نشد، اما در صورت تأیید نهایی این ادعا [یعنی ترجمه نشدن آثار افلاطون تا زمان فارابی] قرینه و تأیید دیگری در عدم انتساب رساله الجمع بین رأی الحکیمین به فارابی بدست خواهد آمد، چه اینکه نویسنده الجمع به تعداد قابل توجهی از آثار افلاطون ارجاع می‌دهد که ترجمه نشده بود! و به تأیید تاریخ‌فلسفه پژوهانِ متعدد، از جمله آقایان داوری اردکانی و نصرالله حکمت، می‌دانیم که فارابی یونانی نمی‌دانست تا بتواند به متن یونانی آثار افلاطون مراجعه کند.
البته این را می‌دانیم که جمع کردن بین فلاسفه، و نیز جمع کردن فلسفه و دین از دغدغه‌های فارابی بوده است، و اینک بحث ما صرفا در کتابِ موجود فعلی که موسوم به الجمع است، می‌باشد.

همچنین لازم به ذکر است آنچه ما در مقاله "چرایی تألیف رساله الجمع توسط فارابی؛ یک اشتباه تاریخی یا ایده‌ای بزرگتر؟" نشان می‌دهیم فارغ از آن است که نویسنده رساله، خود فارابی باشد یا یکی از شاگردانِ مسیحی وی. درواقع آنچه ما نشان خواهیم داد، بررسی این مطلب است که چرا فلاسفه نخستینِ جغرافیای اسلام مجبور بودند الجمع بنویسند.

#تاریخ_فلسفه_اسلامی
@kalam_shia
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
|بررسی‌های کلامی|

در انتها ضروری است مطلبی را گوشزد کنیم:
آقای سبحانی از مدافعان فعال مکتب تفکیک است؛ علاوه بر تحقیر و تجهیل متکلمین از طرف بزرگان این مکتب، خود ایشان نیز در آثار و گفتار خود مطالبی را علیه متکلمین شیعه بیان کرده‌اند،* و جای تعجب است که ایشان درس خارج! کلام تشکیل داده و رئیس انجمن کلام حوزه علمیه شده‌اند!

*در فصل آخر کتاب "نقد و بررسی مفهوم معرفت فطری در مکتب تفکیک" به بیان برخی از مطالب ایشان در این موضوع پرداخته شده است. ایشان تمام متکلمین را به پای میرزا مهدی اصفهانی ذبح کرده و به گونه‌ای القا می‌کنند که تمام علمای شیعه به خواب فرو رفته و عاجز از فهم روایات توحیدی و دفاع از کیان تشیع بودند و به یکباره میرزای اصفهانی برای نجات شیعه از راه رسید!¹
لازم به ذکر است القای چنین تفکری منحصر در آقای سبحانی نبوده و اساس مکتب تفکیک مبتنی بر همین تفکر است؛ شیخ محمود حلبی از بزرگان مکتب تفکیک در کتاب معارف الهیه مدعی است علمای اسلام در ۱۳۰۰سال گذشته روایات توحیدی را فهم نکردند تا اینکه خداوند بزرگان این مکتب را ارسال کرد! وی حتی مدعی است در مکاشفه‌ای دیده شده که امام زمان لب‌های خود را روی لبان میرزا مهدی اصفهانی گذاشته و وی را حامل علوم خود و مأمور پخش آن می‌کنند!
توضیحات، مستندات و نقدهای بیشتر در همان کتاب قابل ملاحظه است.

-----------------------------
۱. تازه‌ترین اظهار نظر آقای سبحانی در این زمینه، به همراه نقد آن را می‌توانید در لینک زیر ببینید:
https://www.tgoop.com/Hmilani/4643


@kalam_shia
میرزا مهدی اصفهانی، بزرگ مکتب تفکیک
محمدامین استرآبادی، بزرگ مکتب اخباری‌گری


از شباهت‌های دو گروه:
▪️هر دو ادعا می‌کنند قبل از ما کسی نتوانسته بود منظومه کامل و دقیقی از دین و توحید ارائه دهد!

▪️هم استرآبادی (متوفی ۱۰۳۶ق) و هم میرزا مهدی اصفهانی (۱۳۶۵ق) ادعا می‌شود که انتخاب شده اهل بیت علیهم‌السلام هستند و مأموریتی برای پخش علوم اهل بیت پس از قرن‌ها کج‌فهمی عموم علمای شیعه، برعهده گرفته‌اند!

▪️هر دو شخص در ظاهر بشدت مخالف عقل هستند [و البته این مخالفت نمی‌تواند فراتر از ظاهر رفته و در عمل تحقق پیدا کند، و صرفا مدعی را به تناقض‌گویی بین ادعا و عمل می‌کشاند، و لذا هر دو شخص ذکر شده نیز به آن مبتلا شده‌اند]

▪️هر دو به اسم خالص‌سازی عقاید، و لزوم نفی عقاید بشری و تفکیک آن از عقاید وحیانی، و به بهانه و ادعای تمسک صرف به آیات و روایات، بدترین و فاسدترین برداشت‌ها را از روایات ارائه داده‌اند!

▪️رؤیا، مکاشفه، کشف و شهود، در آثار هر دو گروه پرطنین است؛ ایشان در ابتدا پیروان خود را به اسم تبعیت محض از آیات و روایات، حتی از عقل و اندیشه نیز برحذر می‌داشتند، اما در ادامه مسیر، کشف و شهود و خواب و خیال را جای عقل و برهان می‌نشانند!

مستندات و توضیحات بیشتر در دو کتاب زیر قابل پیگیری و ملاحظه است:
دانشنامه شاهی
نقد و بررسی مفهوم معرفت فطری در مکتب تفکیک

🔹پی‌نوشت:
شیخ احمد احسایی (۱۲۴۲ق)، رئیس شیخیه نیز در جمیع این دعاوی با افراد فوق الذکر مشترک است.
دو کتاب برای شناخت شیخیه:
شناخت شیخ احمد احسایی و شیخیه
رد رکن رابع
@kalam_shia
معصوم شدن!
چون من کلام و بیاناتم را از معصوم می‌گیرم پس معصوم هستم!!

استدلال باطلی که مورد استفاده سران سه گروه مختلف بوده است:
محمد امین استرآبادی | از بزرگان اخباریگری
شیخ احمد احسایی | از بزرگان شیخیه
صادقی تهرانی | از قرآنیون و جماعت حسبنا کتاب الله

@nosakh_shii
|بررسی‌های کلامی|
تبدیل به پیام صوتی – @vtovbot

درسگفتار تاریخ فلسفه اسلامی
دکتر مهدی قوام صفری | دانشگاه تهران

جلسه اول: مقدمات
https://www.tgoop.com/kalam_shia/464
|بررسی‌های کلامی|
تبدیل به پیام صوتی – @vtovbot

درسگفتار تاریخ فلسفه اسلامی
دکتر مهدی قوام صفری | دانشگاه تهران

درباره مفهوم فلسفه اسلامی، و علم:
https://www.tgoop.com/kalam_shia/488
|بررسی‌های کلامی|
تبدیل به پیام صوتی – @vtovbot

درسگفتار تاریخ فلسفه اسلامی
دکتر مهدی قوام صفری | دانشگاه تهران

نحوه شروع و ورود فلسفه در اسلام
نهضت ترجمه| افول تمدن اسلامی:

https://www.tgoop.com/kalam_shia/498
|بررسی‌های کلامی|
استاد قوام صفری

موضوع درس: نوفیثاغورثیان
دکتر مهدی قوام صفری| دانشگاه تهران

🔹ریشه‌های یونانی فلسفه اسلامی

00:27 شروع درس
00:38 بدون شناخت نوفیثاغورثیان، نه می‌توان فلسفه غرب را دقیق شناخت نه فلسفه اسلامی را
نوفیثاغورثیان یکی از حلقه‌های واسط شناخت فلسفه اسلامی است که بدون فهم آن، تصور صحیحی از چرایی پیدایش برخی قواعد فلسفی نخواهید داشت؛ حتی فهم فلسفه فلوطین نیز مستلزم فهم فلسفه نوفیثاغوری است

05:01 اطلاعات اجمالی درباره نوفیثاغورثیان

فلسفه توبره‌ای!
06:11 فلسفه نوفیثاغورثیان: فلسفه‌ای که همه چیز در آن هست؛ از تعلیمات سقراط گرفته تا افلاطون و ارسطو و رواقیان و...، نوفیثاغورثیان همه‌‌ چیزدان‌های بیسواد هستند

08:31 حکمت متعالیه ملاصدرا هم معجونی از ترکیب و مخلوط کردن فلسفه و کلام و اشراق و... است؛ فلسفه توبره‌ای! از هرجایی یک چیزی کپی می‌کنند، و حتی نمی‌گویند از کجا برداشته‌اند

11:45 ویژگی‌های مشترک نوفیثاغورثیان

12:08 نومنیوس، از افراد مطرح بین نوفیثاغورثیان؛ با مخلوط کردن مسیحیت و فلسفه افلاطون، سلسله مراتبی در عالم هستی درست کرد: خدا، دمیورگوس [سازنده عالم]، عالم محسوس؛ به تبعیت از سه‌گانه‌های مسیحی

چرایی واسطه‌گیری بین خدا و مخلوقات
13:38 در فلسفه نوفیثاغورثیان [به تبعیت از افلاطون]، جهان را دمیورگوس می‌سازد نه خدا! اما چرا؟

عوالم سه‌گانه از کجا پیدا شده است؟!
18:03 نومنیوس و ترکیب کردن مسیحیت تحریف شده با دمیورگوسِ افلاطون، و ساختن عوالم سه‌گانه

19:46 انتقاد از علامه طباطبایی؛ بی‌توجهی به تاریخ فلسفه عامل اشتباه فلاسفه اسلامی در سوء فهم قواعد فلسفی

22:55 ریشه پیدایش نظریه صدور و عقول عشره فارابی

26:26 ادعای تنزیه خدا؛ انگیزهٔ قول به واسطه در فلسفه نوفیثاغورثیان و نومنیوس
این یک فکر یهودی است که پس از نفوذ به فلسفه یونان، به فلسفه اسلامی تسری پیدا کرد!

33:06 فلسفه نوشتن بدون توجه به قرآن!

36:14 ابطال نظریه سنخیت بین خالق و مخلوق؛ قاعده معطی‌ شی فاقد شی نیست درباره خدا جاری نیست [و البته در غیر خدا نیز جاری نیست و یک قاعده موهوم است، زیرا آنچه وجود دارد صرفِ تبدیل و تبدل است؛ مثال معروف فلاسفه برای این قاعده، نمک است. در حالی که نمک اعطای شوری نمی‌کند بلکه تجزیه می‌شود و شوری آن به غذا منتقل می‌شود نه اینکه برای شما شوری خلق کند؛ پس این قاعده نه درباره خدا جریان دارد و نه در مخلوقات، و ما در مخلوقات فقط تبدیل و تبدل داریم نه خلق و اعطا]

47:11 مسلمان باید طوری فلسفه بگوید که مشخص باشد مسلمان است

48:04 استدلال فلاسفه در تأیید قاعده الواحد

51:04 آیا دمیورگوس [سازنده عالم] را خدا خلق کرده است؟ نظریه قدمای خمسه یونانی‌ها؛ شر بودن ماده یک فکر یونانی است

54:05 افلاطون چرا در فلسفه‌اش دمیورگوس را پدید آورد؟ بی‌توجهی به بدن در فلسفه یونانی و تسری آن به عرفان اسلامی

01:01:54 ما و فلسفه یونان؛ اینکه فکر و فلسفه ما یونانی باشد فایده‌ای نخواهد داشت

#قوام‌صفری | #تاریخ_فلسفه_اسلامی

@kalam_shia
|بررسی‌های کلامی|
Photo
مراد از "میمر" در اثولوجیا

مَیمَر یا مَیمُر
علامت و نشانه‌‌ای خاص


نسخه خطی شرح اثولوجیا، برگ۵:
المیمر الاول
مراد از میمر، میل و علامتِ فراسخ و مراحل است؛ چنانکه سید المتأخرين¹ گوید:
«الميمر» بفتح الميمين من حاشتي [حاشيتي] المثناة من تحت المنقلبة عن الهمزة، أو بضمّ الميم الثانية، «مفعل»، امّا من المؤامرة بمعنى المشاورة، أو من الأمار والأمارة _بالفتح_ بمعنى الوقت والعلامة والموعد. أو من الأمرة _بالتحريك_ بمعنى [النماء والزيادة و البركة. أو بمعنى]² العلم الصغير من أعلام المفاوز من حجارة ونحوها.³

------------------------------------
۱. ظاهرا مراد میرداماد است؛ چون هر چند برای مطلب نقل شده مصدری جز شرح قبسات سید احمد علوی _داماد میرداماد_ پیدا نشد اما علوی برخلاف نحوه شرح کلام میرداماد که آن را به شکل "قال، اقول" می‌آورد، ذیل این مطلب بجای اقول، "افید" ذکر می‌کند، که ظاهرا بیانگر آن است که مطلب از خود وی نیست.
۲. از مصدر اضافه کردیم؛ نسخه: - [ ]
۳. سید احمد علوی، شرح قبسات میرداماد، ص۱۲۸. ادامه متن چنین است: أو من الأمر _بفتح الهمزة وإسكان الميم_ واحد الامور. يقال: أمر فلان مستقيم وأمور القوم مستقيمة. أو من الإمر _بكسر الهمزة_ بمعنى القلب و العقل و النفس. أو من الإمرة بمعنى الامارة _كلتاهما بالكسر_ أي الولاية والرئاسة. أو من الايتمار والأوّل أكثر شيوعا عند الأدبيّين.



مَیمَر یا مَیمُر

مبدأ اشتقاق:
مشاوره | وقت و علامت| رشد و برکت| علامت و نشانه‌های کوچک در بیابان| امر و امور| قلب و عقل و نفس| ریاست و امارت| امتثال امر

@kalam_shia
|بررسی‌های کلامی|
Photo

شرح اثولوجیا، علی‌قلی قره‌چغای خان

در کتابخانه وزیری یزد، نسخه کاملی از شرح فارسی_عربی اثولوجیا موجود است که بدلیل افتادگی صفحه آغاز آن مؤلفش شناسایی نشده است، و چنانچه از انجام نسخه مشخص است تأليف رساله در تاریخ ۱۰۸۴ق به اتمام رسیده است.

در زندگی‌نامه و معرفی‌ آثار علی‌قلی قره‌چغای _از جمله در مقدمه کتاب احیای حکمت، علی‌قلی قرچغای خان، با مقدمه ابراهیمی دینانی، و به کوشش فاطمه فنا_ به وجود شرح اثولوجیای وی اشاره شده است، و وی در کتاب احیای حکمت بارها به این اثرش ارجاع می‌دهد.
در شرح اثولوجیای محفوظ در کتابخانه وزیری یزد نیز در مواضعی ارجاع به دیگر آثار خود از جمله همین کتاب احیای حکمت می‌دهد.

شرح اثولوجیای قره‌چغای در ۳۰۰ص ظاهرا کامل‌ترین شرح باقی‌مانده از اثولوجیا است که شرح کل کتاب را در بر گرفته است.

قره‌چغای‌ از منتقدین برخی قواعد فلسفی مانند قاعده الواحد و...، و از شاگردان رجبعلی تبریزی (متوفی ۱۰۸۰ق) است، برخی همچون آقا بزرگ تهرانی، وی را از شاگردان آقا حسین خوانساری و شمس الدین گیلانی [ملا شمسا] معرفی کرده‌اند. برخی نیز از شاگردی قره‌چغای در فقه و حدیث نزد مجلسی اول یاد کرده‌اند.
به مرور گزارش‌هایی از رساله حاضر درج خواهیم کرد ان‌شاءالله.

۱۴۰۳/۹/۲
@kalam_shia
الحروف ارسطو، الحروف فارابی
مابعدالطبیعه، شرح و اغراض مابعدالطبیعه


قبلا توضیح داده شد که در نهضت ترجمه، و نیز در برخی نسخ باقیمانده، از مابعدالطبیعه ارسطو _به دلیل ساختارش_ بعضا با عنوان الحروف یاد می‌شد.
آنچه محسن مهدی از فارابی تحت عنوان کتاب "الحروف" چاپ کرد همینک حداقل سه نسخه خطی دارد که فقط در یکی از آنها عنوان الحروف آن هم توسط مستنسخ درج شده است، و اتفاقا محسن مهدی نیز فقط به آن تک نسخه دسترسی داشت [نسخه دانشگاه تهران] اما دو نسخه کتابخانه مجلس و مرعشی در دسترس محسن مهدی نبود. محسن مهدی نیز حسب همان نسخه نام کتاب را "الحروف" گذاشت، و البته در مقدمه توضیح داد که این همان شرح مابعدالطبیعه ارسطویی است که ابن‌سینا بعد از چهل بار مطالعه و نفهمیدن مطالب ارسطو، به آن دست یافت و مشکلات کتاب برایش حل شد.
اما کمتر کسی مقدمه محسن مهدی را خواند، و عموما چنین گمان می‌شود که چیزی که مشکل ابن‌سینا را حل کرد آن نسخه خطی ۴_۳صفحه‌ای است که همینک در فهرستگان نسخه‌های خطی به اسم اغراض مابعدالطبیعه درج شده است!

رساله فوق که به شماره ۱۲۱۶/۳۸ در کتابخانه سپهسالار محفوظ است، همان نسخه چند صفحه‌ای معروف به اغراض مابعدالطبیعه است که ملاحظه می‌شود در این استنساخ به اسم رساله الحروف فارابی آمده است. و این تأیید این مدعاست که تفکیک خاصی از آن رساله چند صفحه‌ای و آن رساله کنونی معروف به الحروف وجود نداشته و نباید به صرف ابنتای بر نامگذاری‌های مستنسخین گمان کرد رساله کنونیِ چند صفحه‌ایِ مشهور شده به اغراض مابعدالطبیعه، همان رساله مورد نظر ابن‌سینا بوده است! چه آنکه واضح است حتی رویه واحدی بین مستنسخین و کاتبین در نام‌گذاری این دو رساله وجود نداشته است.

پست‌های مرتبط:
https://www.tgoop.com/kalam_shia/652
https://www.tgoop.com/kalam_shia/713
https://www.tgoop.com/kalam_shia/715

#تاریخ_فلسفه_اسلامی
@kalam_shia
2025/01/05 15:40:15
Back to Top
HTML Embed Code: