یکے از مهم ترین رنجهای روانے کہ یہ نفر میتونہ متحمل بشہ 'تنها بودن در هنگام آسیبہ' ینے وقتے یہ آسیبے بہ آدم میرسہ کسے حتے شاهد رنجت نباشہ :)!🕊'
یادتہ!؟
اون شبے رو میگم کہ فکر میکردی رسیدی بہ تهش؛
همون شبے کہ تا صبح اشک ریختے...
اون شب گذشت و بازم بہ زندگیت ادامہ دادی.
بازم اشتباه کردی و بازم با موقعیتهای جدید رو بہ رو شدی، اما هربار قوی تر از قبل!
میخوام بگم هر سختے، هر چقدرم تلخ باشہ بلاخره میگذره و تو از پسش برمیای :)!🕊'
اون شبے رو میگم کہ فکر میکردی رسیدی بہ تهش؛
همون شبے کہ تا صبح اشک ریختے...
اون شب گذشت و بازم بہ زندگیت ادامہ دادی.
بازم اشتباه کردی و بازم با موقعیتهای جدید رو بہ رو شدی، اما هربار قوی تر از قبل!
میخوام بگم هر سختے، هر چقدرم تلخ باشہ بلاخره میگذره و تو از پسش برمیای :)!🕊'
طُ
شبیهِ یہ جعبہ نون خامہای بزرگ..
شبیهِ یہ رنگ زرد قشنگ کہ روح آدمو زنده میکنہ..
شبیهِ آخرین تیکہی پیتزا...
شبیهِ خنکے هوای جنگلای شمال..
شبیهِ حسِ آخرین زنگ مدرسہ..
شبیهِ وسطِ هندونہ..
شبیهِ حسِ قدم زدن روی ماسہهای ساحل..
شبیهِ بویِ خاک بارون زده..
شبیهِ قرمزی توت فرنگے..
شبیهِ چیزایے کہ هیچوقت حس خوبشون کم نمیشه :)!🫀'
شبیهِ یہ جعبہ نون خامہای بزرگ..
شبیهِ یہ رنگ زرد قشنگ کہ روح آدمو زنده میکنہ..
شبیهِ آخرین تیکہی پیتزا...
شبیهِ خنکے هوای جنگلای شمال..
شبیهِ حسِ آخرین زنگ مدرسہ..
شبیهِ وسطِ هندونہ..
شبیهِ حسِ قدم زدن روی ماسہهای ساحل..
شبیهِ بویِ خاک بارون زده..
شبیهِ قرمزی توت فرنگے..
شبیهِ چیزایے کہ هیچوقت حس خوبشون کم نمیشه :)!🫀'
یک روز خودم را خواهم بخشید، از آسیبے کہ بہ خویش روا داشتم، از آسیبے کہ اجازه دادم دیگران بر من روا دارند و چنان محکم خویش را در آغوش خواهم کشید کہ هرگز ترک خود نکنم :)!🕊'
ما نسل بوسہهای ممنوع بودیم
عشق را میان لبهای هم پنهان کردیم
تا نمیرد
بعد از ما
شما نسل آزادی بوسہ در خیابان خواهید بود
عشق را با لبهایتان فریاد بزنید
تا زندگے کند :)!🕊'
عشق را میان لبهای هم پنهان کردیم
تا نمیرد
بعد از ما
شما نسل آزادی بوسہ در خیابان خواهید بود
عشق را با لبهایتان فریاد بزنید
تا زندگے کند :)!🕊'