✍️اجبار به تکرار یعنی وقتی ما به شکلی ناخودآگاه تمایل داریم تجربه‌های دردناک گذشته رو دوباره و دوباره تکرار کنیم. مثلاً ممکنه تو یه رابطه یا موقعیت‌هایی قرار بگیریم که شبیه به زخم‌های عاطفی گذشته‌ ما هستن، حتی اگه بدونیم این کار دوباره به ما آسیب میرسونه.

فروید معتقد بود که این رفتار نتیجه تلاش ضمیر ناخودآگاهه که می‌خواد با اون احساسات یا خاطرات سرکوب‌شده روبرو بشه یا شاید بتونه کنترلشون کنه.

در واقع، ما در ناخودآگاهمون سعی می‌کنیم نتیجه اون تجربه‌های گذشته رو تغییر بدیم، هرچند ممکنه بارها شکست بخوریم.
تا جایی که مار دم خودشو میبلعه!

#آرش_طالب_وند

⚫https://www.tgoop.com/pharmakaplan
لینک گروه

🖥@KAPLAN_SADOCKS
خط به خط کاپلان

😵‍💫@oidipous
خط به خط فیست و شولتز

😵‍💫@kaplansadoks_sciense_rationality سکانس روان

🔆کودکان اغلب از مفهوم "مرزهای شخصی" و "حقوق فردی" آگاه نیستند و ممکن است نتوانند بین رفتارهایی که برایشان آسیب‌زا یا ناخوشایند است و رفتارهای محافظت‌شده تفاوت قائل شوند. کودکی که درباره مرزهای بدنی آموزش دیده باشد، بهتر می‌تواند در برابر موقعیت‌های ناآشنا یا خطرناک از خود محافظت کند. این آگاهی به کودک کمک می‌کند تا بفهمد چه کسی حق دارد به بدن او دست بزند و چه کسی ندارد، و همچنین یاد بگیرد که در صورت مواجهه با رفتار نامناسب، سریعاً به والدین یا مراقبین خود اطلاع دهد.

📶چگونه مرزهای بدنی را به کودک توضیح دهیم؟

1.تشریح مفهوم حریم شخصی
2.تشخیص لمس‌های خوب و بد
3.قدرت گفتن "نه"
4.استفاده از واژگان ساده و شفاف
5.اعتماد به کودک

🔅https://www.tgoop.com/pharmakaplan
لینک گروه

🔅@KAPLAN_SADOCKS
خط به خط کاپلان

🔅@oidipous
خط به خط فیست و شولتز

🔅@kaplansadoks_sciense_rationality

💡صمیمیت عمیق در روابط انسانی می‌تواند به عنوان یک ابزار قدرتمند برای درمان رنج‌های روانی و افزایش سلامت روان عمل کند. این نوع صمیمیت بر پایه اعتماد، همدلی، صداقت و ارتباط عاطفی واقعی شکل می‌گیرد و به افراد کمک می‌کند تا احساسات خود را بهتر مدیریت کنند و از حمایت عاطفی طرف مقابل برخوردار شوند. در نهایت، ایجاد و پرورش صمیمیت عمیق در روابط می‌تواند به کاهش استرس، افزایش تاب‌آوری و تقویت احساس خوشبختی منجر شود.

🔅https://www.tgoop.com/pharmakaplan
لینک گروه

🔅@KAPLAN_SADOCKS
خط به خط کاپلان

🔅@oidipous
خط به خط فیست و شولتز

🔅@kaplansadoks_sciense_rationality

❓چطور صمیمیت عمیق را در روابط ایجاد کنیم؟

1. شنونده فعال بودن:
   یادگیری هنر گوش دادن فعال یکی از اصول اساسی صمیمیت عمیق است. وقتی به دقت به حرف‌های شریک یا دوستتان گوش می‌دهید، نه تنها به او احترام می‌گذارید، بلکه نشان می‌دهید که به احساسات و تجربیاتش اهمیت می‌دهید.

2. ابراز صادقانه احساسات:
   یکی از نیازهای اساسی در هر رابطه صمیمی، صداقت در بیان احساسات است. افراد باید به یکدیگر اجازه دهند تا احساسات واقعی خود را بدون ترس از قضاوت یا رها شدن ابراز کنند.

3. احترام به مرزهای شخصی:
   صمیمیت عمیق به معنای احترام به مرزهای شخصی نیز هست. افراد باید بتوانند فضای شخصی خود را حفظ کنند و همزمان در فضای مشترک صمیمی به یکدیگر نزدیک باشند. این تعادل باعث می‌شود که هر دو طرف احساس امنیت و احترام کنند.

4. پذیرش و بخشش:
   پذیرش نقاط ضعف یکدیگر و توانایی بخشش یکی از مهم‌ترین عوامل در ایجاد صمیمیت عمیق است. افراد باید بتوانند با مهربانی و همدلی با اشتباهات و ضعف‌های یکدیگر برخورد کنند و در صورت بروز مشکلات، به جای سرزنش، به دنبال حل مسئله باشند.

🔅https://www.tgoop.com/pharmakaplan
لینک گروه

🔅@KAPLAN_SADOCKS
خط به خط کاپلان

🔅@oidipous
خط به خط فیست و شولتز

🔅@kaplansadoks_sciense_rationality

✍️میل نه به عنوان چیزی که بتوان با دست‌یابی به آن به آرامش رسید، بلکه به مثابه‌ی نیرویی شناخته می‌شود که همواره ما را در حالتی از نقص و فقدان نگه می‌دارد.

لکان باور داشت که میل هرگز مستقیما برآورده نمی‌شود؛ بلکه پیوسته چیزی در نهاد آدمی ناتمام می‌ماند. این ناتمامی، همان چیزی است که زندگی ما را از حالت رکود به حرکت و از ثبات به تلاطم می‌کشاند.

به تعویق انداختن میل تنها یک کنش ساده نیست؛ بلکه بخشی از ساختار بنیادی سوژه است. ما میل می‌ورزیم، اما هر چه به ابژه‌ی میل نزدیک‌تر می‌شویم، پی میبریم که آنچه که در طلب آن بوده ایم هرگز آن چیزی نبوده که تصور میکردیم.

به تعویق افتادن میل، نه یک اتفاق تصادفی، بلکه یک ضرورت ساختاری است.

ابژه‌ی میل در لحظه‌ای که به آن برسیم، از جایگاه آرمانی‌اش فرو می‌افتد و در همان دم به ابژه‌ای از دست رفته تبدیل می‌ گردد.

لاکان از مفهومی به نام "ابژهٔ کوچک a" سخن می‌گوید؛ این ابژه چیزی نیست که بتوان به دست آورد، بلکه چیزی است که پرده‌ای از فقدان و غیاب به آن گره خورده است. در این بازی بی‌پایان، جستجوی میل همواره به تعویق می‌افتد و ما در مسیری گنگ و مبهم از آرزوهای ناتمام همچون کشتی شکستگانی سرگشته ایم.

اما این به تعویق انداختن میل به چه معناست؟ آیا این به معنای نوعی شکست است؟ یا برعکس،این همان چیزی است که به زندگی ما معنا می‌بخشد؟ در پاسخ به این پرسش، لکان به ما یادآوری می‌کند که سوژهٔ انسانی بدون میل نمی‌تواند وجود داشته باشد.!

میل، نیروی محرکه‌ی زیستن است؛ اما نه به واسطه‌ی برآورده شدنش، بلکه از طریق ارضا نشدن و به تعویق افتادنش!

ما هرگز به ابژهٔ میل دست پیدا نمی‌کنیم، اما آنچه ما را به جلو می‌راند، دقیقاً فاصله‌ای است که میان ما و ابژه وجود دارد.
این سرنوشت آدمی است که میل او پیوسته از او فرسنگ ها فاصله داشته باشد، چرا که اگر به طور کامل برآورده شود، زندگی از حرکت بازمی‌ایستد.

خوب یا بد ،نخ نامرئی زندگی ما به نوعی با حسرت دائمی گره خورده است ، حسرتی که در آن همواره چیزی را می‌خواهیم که نمی‌توانیم داشته باشیم.

#آرش_طالب_وند
۱۴۰۳/۷/۱۸

⚫https://www.tgoop.com/pharmakaplan
لینک گروه

🖥@KAPLAN_SADOCKS
خط به خط کاپلان

😵‍💫@oidipous
خط به خط فیست و شولتز

😵‍💫@kaplansadoks_sciense_rationality سکانس روان

✍از زمان آغاز تفکر فلسفی تصورات گوناگونی از ماهیت کودکی و روان وی مطرح شده است.
در سنت‌های خوش‌بینانه‌تر، مانند تجربه‌گرایی بریتانیایی و جنبش رومانتیسیسم، کودک به‌طور معمول به‌عنوان موجودی بی‌گناه و تهی از هرگونه تعارض دیده می شود.

مفاهیمی مانند «لوح سفید» جان لاک و «انسان بدوی نجیب» ژان ژاک روسو، که در کتاب امیل معرفی شده است،دوران کودکی را به عنوان مرحله‌ای از زندگی به تصویر می‌کشند که در آن ذهن هنوز از پیچیدگی‌ها و تنش‌های دنیای بزرگسالی فاصله دارد.

کودک در این رویکردها، موجودی است که هنوز درگیر تلاش‌های روانی برای تعریف خود یا رویارویی با تضادهای درونی نشده است.

اما آیا واقعاً کودکی تا این حد بی‌دغدغه و معصومانه است؟  
آیا می‌توان دوران کودکی را بدون تعارض درونی تصور کرد؟ 

پیشرفت‌های روان‌کاوی، به‌ویژه از طریق  اندیشمندانی همچون زیگموند فروید، ملانی کلاین، ژاک لاکان، اتو رنک و آلفرد آدلر، نشان داد که این تصور ساده و آرام از روان کودک، تنها بخش کوچکی از ماجرا است. در واقع، روان کودک پیچیده‌تر از آن است که بسیاری از فیلسوفان سابق تصور می‌کردند.

از "لوح سفید" تا "میدان تعارضات": تحولات بینش روان‌شناختی

اگر لاک کودکی را به عنوان لوح سفیدی می‌دید که تنها با تجربه‌های خارجی پر می‌شود، فروید و کلاین برعکس، به وجود تعارضات درونی در عمیق‌ترین لایه‌های روان کودک تأکید کردند. برای فروید، کودک نه تنها «بی‌گناه» نبوده و نیست بلکه از همان ابتدا درگیر پیچیدگی‌های عقده ادیپ و احساس های متضاد نسبت به والدین خود می‌شود.
عقده ادیپ نشان‌دهنده‌ی اولین تجربه‌های عمیق از تعارض روانی است، جایی که کودک میان میل و ممنوعیت، عشق و نفرت، سرگردان است.
ملانی کلاین نیز در نظریه خود با مطرح کردن موضع پارانویید-اسکیزوئید نشان داد که کودک در ماه‌های اولیه زندگی، دچار ترس‌ها و اضطراب‌های اساسی از دست دادن و فروپاشی است. کودک در این مرحله تلاش می‌کند تا میان خود و دنیای اطراف تمایزی ایجاد کند، اما این تمایز به طور مداوم با تناقضات روانی و اضطراب‌های اولیه رو به رو است.
کلاین به ما یادآوری می‌کند که حتی در نخستین روزهای حیات، روان کودک چیزی جز میدان نبردی میان نیروهای متضاد نیست.

#آرش_طالب_وند
۱۴۰۳/۷/۲۱

⚫https://www.tgoop.com/pharmakaplan
لینک گروه

🖥@KAPLAN_SADOCKS
خط به خط کاپلان

😵‍💫@oidipous
خط به خط فیست و شولتز

😵‍💫@kaplansadoks_sciense_rationality سکانس روان

دال فالوس و جایگاه میل:

در نظریه‌ی ژاک لکان، مفهوم دال فالوس به‌عنوان نمادی از غیاب، فقدان و چیزی ناتمام در روان کودک مطرح می‌شود. این دال برخلاف دیدگاه‌های سنتی‌تر روان‌کاوی، به ویژه رویکرد زیستی و جنسی فروید، در بعدی نمادین و زبانی توسط لکان تفسیر می‌شود. در این نگاه، فالوس نمادی از چیزی است که هرگز نمی‌توان به طور کامل به آن دست یافت، و در عین حال میل انسان را جهت‌دهی می‌کند. فالوس به‌عنوان دالی در نظام نمادین، به معنای یک شیء یا هدف مشخص نیست، بلکه به معنای کسب جایگاهی در دیگری و یافتن تأیید در این نظام زبانی و معنایی است.
با ورود به ساحت زبان، کودک از دنیای ابتدایی و غریزی خود جدا می‌شود و مجبور به تعامل با دال‌ها و نشانه‌ها می گردد. این مرحله‌ی ورود به جهان نمادین، مرحله‌ای است که کودک باید در آن خود را با دیگری بزرگ، یعنی نظام اجتماعی و زبانی که از قبل وجود داشته، تطبیق دهد. در این جهانی که از پیش ساخته شده، کودک در جستجوی تأیید و پذیرفته‌شدن است، و این فرآیند همواره با فقدان همراه است.

او از یک سو باید خود را از دیگران متمایز کند، و از سوی دیگر به تعبیر هگل  همواره نیازمند تأیید دیگری است.
بنابراین لکان بیراه هم نمی گفت که ایگو ذاتا پارانوئید است.

در این میان، مفهوم آینه در نظریه وی به عنوان نقطه‌ای کلیدی عمل می‌کند. کودک در مواجهه با آینه، اولین بار خود را به‌عنوان یک «من» می‌شناسد. اما این تصویر آینه‌ای در واقع تجلی یک تناقض بنیادین است. کودک تصور می‌کند که خود را به عنوان یک کل منسجم و کامل می‌بیند، اما این تصویر تنها یک توهم است. او خود واقعی‌اش را نمی‌بیند، بلکه بازتاب خود در نگاه دیگری را مشاهده می‌کند. این تعارض میان تصویر توهمی از خود و واقعیت ناتمام درونی، پایه‌گذار تعارضات روانی است که هرگز به‌طور کامل حل نمی‌شوند.

این تجربه‌ی تعارض در روان کودک همواره با میل او گره خورده است. میل در واقع به‌عنوان جستجویی برای چیزی که هرگز به دست نمی‌آید تعریف می‌شود. ابژه میل را میتوان  فالوس نمادین دانست؛ چیزی که کودک همواره در جستجوی آن است، اما هیچ‌گاه به آن دست نمی‌یابد. این دست نیافتن، دقیقاً همان چیزی است که میل را به حرکت وادار می‌کند. میل هیچ‌گاه به یک پایان نهایی نمی‌رسد، و این ناتمامی، بخش جدایی‌ناپذیر روان انسان است.
زیگموند فروید نیز با مطرح کردن مفهوم عقده‌ی ادیپ، به ما نشان می‌دهد که چگونه میل و اضطراب در شکل‌گیری شخصیت کودک نقش دارند. فروید معتقد بود که پسران در مرحله‌ی ادیپ با ترس از اخته‌شدن مواجه می‌شوند. این ترس از اخته شدن که با فالوس مرتبط است، آن‌ها را به سوی همانندسازی با پدر هدایت می‌کند. پدر در دیدگاه فروید، نماد قدرت و تملک است، و پسران به‌دنبال کسب این فالوس به عنوان نمادی از قدرت هستند.

رنک نیز معتقد بود که حتی تولد به‌عنوان اولین تجربه‌ی انسان می‌تواند تروماتیک باشد. کودک از رحم مادر که فضایی گرم و امن است، به دنیایی پر از اضطراب و خشونت پرتاب می‌شود. این تجربه‌ی اولین تروما، به شکل‌گیری اضطراب و میل به بازگشت به حالت آرامش اولیه منجر می‌شود. بنابراین، حتی از لحظه‌ی تولد، انسان با تضاد، فقدان و میل به چیزی دست‌نیافتنی دست به گریبان است!
چیزی که اصلا وجود خارجی ندارد!
ابژه میلی که آگوستین را وا داشت تا با آموزه ی گناه نخستین تا حدودی از زیاده خواهی های توده بکاهد و یا حتی مسیر فلسفه ی شوپنهاور را از ایده آلیسم آلمانی به زهد گرایی شرقی تغییر دهد

#آرش_طالب_وند

۱۴۰۳/۷/۲۲

⚫https://www.tgoop.com/pharmakaplan
لینک گروه

🖥@KAPLAN_SADOCKS
خط به خط کاپلان

😵‍💫@oidipous
خط به خط فیست و شولتز

😵‍💫@kaplansadoks_sciense_rationality سکانس روان

فیلم "یکشنبه غم‌انگیز" همچون قطعه‌ای از زندگیست که در آن عشق، به سرودی غم‌انگیز تبدیل می‌شود، سرودی که هر نُتِ آن ریشه در تنهایی بشر و ناگزیری مرگ دارد.

داستانِ فیلم، حلقه‌ای از احساسات متناقض است؛ عشق و وفاداری در برابر خیانت و حسرت.

در فضای تراژیک فیلم، زمان به مثابه شئ سنگین بر شخصیت های داستان سایه افکنده است.

تراژدی نه تنها در پایان داستان، بلکه در پیوستگی بی‌پایانِ رنج و عشق جاری است، و این تعادل شکننده میان زندگی و فناپذیری،فلسفه‌ی وجودی فیلم را در اوج خود به نمایش می‌گذارد.

#آرش_طالب_وند

۱۴۰۳/۷/۲۶

⚫https://www.tgoop.com/pharmakaplan
لینک گروه

🖥@KAPLAN_SADOCKS
خط به خط کاپلان

😵‍💫@oidipous
خط به خط فیست و شولتز

😵‍💫@kaplansadoks_sciense_rationality سکانس روان

🗃 کپشن پست :
صبحانه ی  پاییزی با آقای گابر

📻زبان ِ بدن با جورجو گابر و کنایه های بی پایانش

🇮🇹رادیو ایتالیا 🇮🇹

___
 " جورجو گابر " که با زبان تند و تیز و چهره متفاوتش طرفداران پروپاقرصی برای خودش دست و پا کرده بود، چند سال پیش از کسانی حرف می زد که امروز جوامع مدرن را نمایندگی می کنند. طرفداران حزب باد. اکثر ما آن کلیپ قدیمی گابر را دیده ایم که یکی از آن ترانه های نابش را می خواند و در آن با افتخار خودش را یک انسان نو می داند؛ آن قدر نو که خیلی وقت است دیگر فاشیست نیست. همانی که خیلی حساس و نوع دوست و شرق شناس است. قدیم ها طرفدار جنبش اعتراضی سال 68 بوده و حالا مدتی است که طرفدار محیط زیست شده. بعد با خوشحالی احساس کرده مثل خیلی از اطرافیانش سوسیالیست است. انسانی نو که ادعا می کند ترقی خواه است. در عین حال طرفدار بازار آزاد و مخالف نژادپرستی است. انسان های جدیدی که دیگر اگزیستانسیالیست نیستند و فدرالیست شده اند. اما این مسئله هم آنها را قانع نمی کند و تصمیم می گیرند سوژه جدیدی را دنبال کنند که به زور است و آن ها را باکلاس تر و روشن فکرتر از اطرافیانشان نشان می دهد؛ مدافع حقوق حیوانات....

⚫https://www.tgoop.com/pharmakaplan
لینک گروه

🖥@KAPLAN_SADOCKS
خط به خط کاپلان

😵‍💫@oidipous
خط به خط فیست و شولتز

😵‍💫@kaplansadoks_sciense_rationality سکانس روان

#سکس
#خشم_پنهان
#فلسفه_تسلی_بخش_است

⚫https://www.tgoop.com/pharmakaplan
لینک گروه

🖥@KAPLAN_SADOCKS
خط به خط کاپلان

😵‍💫@oidipous
خط به خط فیست و شولتز

😵‍💫@kaplansadoks_sciense_rationality سکانس روان