خردمندترین نظامی جمهوری اسلامی
بر پایه ارزیابی من، سرلشگر محمد حسین افشردی مشهور به محمد باقری که از ۱۳۹۵ رئیس ستاد کل نیروهای مسلح بوده است، دستکم طی دو دهه اخیر از منظر دریافت و تمیز مسائل استراتژیک در سه بعد استراتژی نظامی، استراتژی ملی و استراتژی بزرگ، سرترین نظامی کشور(تا کنون) بوده است. امیدوارم بصیرت ایشان همچنان رشد یابنده و متین مانده و دچار اختلال نشود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
بر پایه ارزیابی من، سرلشگر محمد حسین افشردی مشهور به محمد باقری که از ۱۳۹۵ رئیس ستاد کل نیروهای مسلح بوده است، دستکم طی دو دهه اخیر از منظر دریافت و تمیز مسائل استراتژیک در سه بعد استراتژی نظامی، استراتژی ملی و استراتژی بزرگ، سرترین نظامی کشور(تا کنون) بوده است. امیدوارم بصیرت ایشان همچنان رشد یابنده و متین مانده و دچار اختلال نشود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
مذاکرات هسته ای و بی خیالی رهبران
مدتی است مذاکرات هسته ای ایران-آمریکا معوق مانده است. چرا؟!! هیچ پاسخ روشنی داده نمی شود. ولی پیامدهای همین وقفه بر نرخ ارز و بازارها روشن است.
تا اینجای کار گفته شده که کاخ سفید باورمند است که ایران نیازی به غنی سازی ندارد. در عوض جمهوری اسلامی بر آن است که حق غنی سازی را به هیچ وجه از دست نخواهد داد.
در چنین فضایی لاریجانی مطابق معمول وارد گود شده و در اظهاراتی فیلسوفانه گفته است: شاید به نتیجه برسد و شاید هم نرسد.
این بی خیالی برای نتیجه گیری این مذاکره استراتژیک ناشی از چیست؟! مگر چنین مذاکراتی گفتگویی معمولی و عادی است؟!! مگر سرنوشت حدود ۹۰ میلیون تن و شاید ملت و کشوری کهن به نتیجه آن گره نخورده است؟!
به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خود را
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
مدتی است مذاکرات هسته ای ایران-آمریکا معوق مانده است. چرا؟!! هیچ پاسخ روشنی داده نمی شود. ولی پیامدهای همین وقفه بر نرخ ارز و بازارها روشن است.
تا اینجای کار گفته شده که کاخ سفید باورمند است که ایران نیازی به غنی سازی ندارد. در عوض جمهوری اسلامی بر آن است که حق غنی سازی را به هیچ وجه از دست نخواهد داد.
در چنین فضایی لاریجانی مطابق معمول وارد گود شده و در اظهاراتی فیلسوفانه گفته است: شاید به نتیجه برسد و شاید هم نرسد.
این بی خیالی برای نتیجه گیری این مذاکره استراتژیک ناشی از چیست؟! مگر چنین مذاکراتی گفتگویی معمولی و عادی است؟!! مگر سرنوشت حدود ۹۰ میلیون تن و شاید ملت و کشوری کهن به نتیجه آن گره نخورده است؟!
به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خود را
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
تعریضی بر سخنان رهبر
رهبر معظم انقلاب امروز فرموده اند: حوادث گوناگون برای دستگاهها پیش می آید؛ زلزله، آتش سوزی، تخریب عمدی، سهوی، همه جوری پیش می آید و جبران میشود. ایشان افزوده اند: مشکلات پیش آمده در حادثه بندر شهید رجایی، با فوریت جبران خواهد شد.
به اغلب احتمال با فرض پایداری شرایط کنونی، این رشته سر دراز خواهد داشت. بس بعید است که بتوان برای این رخدادها پایان و یا گرایشی به کاهش یافتن پیش بینی کرد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
رهبر معظم انقلاب امروز فرموده اند: حوادث گوناگون برای دستگاهها پیش می آید؛ زلزله، آتش سوزی، تخریب عمدی، سهوی، همه جوری پیش می آید و جبران میشود. ایشان افزوده اند: مشکلات پیش آمده در حادثه بندر شهید رجایی، با فوریت جبران خواهد شد.
به اغلب احتمال با فرض پایداری شرایط کنونی، این رشته سر دراز خواهد داشت. بس بعید است که بتوان برای این رخدادها پایان و یا گرایشی به کاهش یافتن پیش بینی کرد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
دشمن ایران کی است
۱۳۷۹ در کتاب درسی دانشگاهی مقدمه ای بر ایران و همسایگان (منابع تنش و تهدید) و نیز در سال ۱۳۸۰، طی جلد نخست کتاب مقدمه ای بر تقسیمات کشوری(درسی- دانشگاهی) و نیز در کلاس های درسی مقاطع دکتری، به روشنی و بی پرده پوشی گفتم و نوشتم (فایل کامل کتاب ها در همینکانال باز است):
تا جایی که به بقای ملی ایران بر می گردد، دولت اسرائیل(اشغالگر) و ایالاتمتحده دشمنان ایران نیستند؛ و در همان کتاب ها باز هم به روشنی آمده است، بزرگترین خطر بقای ملی و خطر تجزیه ایران از ناحیه ترکیه و جمهوری آذربایجان خواهد بود. هم چنین طی دهها یادداشت و مقاله استدلال شد که آنکارا و باکو، حتی در ضعیف ترین شرایط خود، فعالیت های سازماندهی شده خود را از طریق سازمانهای امنیتی برای ایجاد و توانمند سازی ستون پنجم رها نخواهند کرد.
هم چنین از مدت ها پیش از فروپاشی رژیم ضد مردمی سوریه و حکومت فاسد اسد، در همین جا پیش بینی شد که حکومت دمشق به زودی توسط اردوغان سوریه محو و ارتش ترکیه به یاری تکفیری ها و عناصر غیر سوری(۸ یادداشت همین کانال)، کنترل دمشق را در دست خواهند گرفت.
تا جایی که به سال ها و با اندک احتمال ماه های آینده، با فرض سخت تر شدن فضاهای درونی و پیرامونی جمهوری اسلامی و تکوین و اوجگیری تنش در فضای درونی و نیز بقای مناسبات بین الملل کنونی حکومت، محیط برای علنی شدن و بلکه اوجگیری تجزیه طلبان در استان های شمال باختری مساعد خواهد شد. در این شرایط چاره چیست؟!!
برای نزدیک به صدمین بار تاکید دارم، کوتاهترین و برنده ترین ابزار برای تقویت بقای ملی ایران و عقیم ماندن طرح های آنکارا و باکو و تقویت یکپارچگی ملی، گام استراتژیک زیر، مهم و حساس نیست، که حیاتی است:
برقراری مناسبات رسمی با ایالات متحده و قطع ابراز دشمنی با اسرائیل(اشعالگر).
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
۱۳۷۹ در کتاب درسی دانشگاهی مقدمه ای بر ایران و همسایگان (منابع تنش و تهدید) و نیز در سال ۱۳۸۰، طی جلد نخست کتاب مقدمه ای بر تقسیمات کشوری(درسی- دانشگاهی) و نیز در کلاس های درسی مقاطع دکتری، به روشنی و بی پرده پوشی گفتم و نوشتم (فایل کامل کتاب ها در همینکانال باز است):
تا جایی که به بقای ملی ایران بر می گردد، دولت اسرائیل(اشغالگر) و ایالاتمتحده دشمنان ایران نیستند؛ و در همان کتاب ها باز هم به روشنی آمده است، بزرگترین خطر بقای ملی و خطر تجزیه ایران از ناحیه ترکیه و جمهوری آذربایجان خواهد بود. هم چنین طی دهها یادداشت و مقاله استدلال شد که آنکارا و باکو، حتی در ضعیف ترین شرایط خود، فعالیت های سازماندهی شده خود را از طریق سازمانهای امنیتی برای ایجاد و توانمند سازی ستون پنجم رها نخواهند کرد.
هم چنین از مدت ها پیش از فروپاشی رژیم ضد مردمی سوریه و حکومت فاسد اسد، در همین جا پیش بینی شد که حکومت دمشق به زودی توسط اردوغان سوریه محو و ارتش ترکیه به یاری تکفیری ها و عناصر غیر سوری(۸ یادداشت همین کانال)، کنترل دمشق را در دست خواهند گرفت.
تا جایی که به سال ها و با اندک احتمال ماه های آینده، با فرض سخت تر شدن فضاهای درونی و پیرامونی جمهوری اسلامی و تکوین و اوجگیری تنش در فضای درونی و نیز بقای مناسبات بین الملل کنونی حکومت، محیط برای علنی شدن و بلکه اوجگیری تجزیه طلبان در استان های شمال باختری مساعد خواهد شد. در این شرایط چاره چیست؟!!
برای نزدیک به صدمین بار تاکید دارم، کوتاهترین و برنده ترین ابزار برای تقویت بقای ملی ایران و عقیم ماندن طرح های آنکارا و باکو و تقویت یکپارچگی ملی، گام استراتژیک زیر، مهم و حساس نیست، که حیاتی است:
برقراری مناسبات رسمی با ایالات متحده و قطع ابراز دشمنی با اسرائیل(اشعالگر).
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
رقیب اسرائیل
البته که تهدید بسیار کمرنگ شده جمهوری اسلامی برای اسرائیل( مانند برنامه هسته ای و بقایای اندک تشکل های همپیمان یا نیابتی) در مقطع کنونی، ممکناست فوری تر یا وجودی تر محسوب شود. ولی کمترین گمانی نیست که دیگر جمهوری اسلامی برای اسرائیل(اشغالگر) رقیبی بزرگ، تهدیدی محوری و تعیین کننده محسوب نمی شود.
بر عکس، رقابت بر سر رهبری منطقه ای، لایه ای بنیادین و استراتژیک در روابط اسرائیل- ترکیه است.
جلوگیری از تبدیل شدن ترکیه به هژمونی منطقه ای، به ویژه از راه تسلط بر کشورهای کلیدی مانند سوریه، هدف بزرگ اسرائیل به شمار می آید. دغدغه های امنیتی فوری تر مانند جولان، کردها و تکفیری ها و اخوانی های مسلط بر دمشق، در واقع جلوه ها و پیامدهای بیرونی این رقابت کلان تر هستند.
جاه طلبی های ترکیه در جهت دستیابی به قدرت برتر منطقه ای، نگرانی استراتژیک اسرائیل است.
حضور و دخالت مستقیم و غیر مستقیم نظامی ترکیه در سوریه، لیبی، عراق و مناقشه قره باغ، حمایت از تشکل های همسوی منطقه ای مانند حماس، تقابل آنکارا با یونان، قبرس و حتی مصر و بهره گیری از قدرت نرم برای ترویج مدل سیاسی-فرهنگی و به ویژه ارائه خود در نقش یک رهبر طبیعی برای اسلام سنی و محوری برای اتحاد کشورهای ترک، از آینده نگری استراتژیک و میانمدت و درازمدت اسرائیل دور نمانده است.
از دیدگاه اسرائیل، تسلط ترکیه بر سوریه، با وجود اشراف جغرافیایی اش بر اردن، لبنان، عراق و حتی اسرائیل و ترکیه و مدیترانه خاوری، گام بسیار بزرگ در جهت تحقق جاه طلبی های ترکیه و تغییر توازن قوای منطقه ای محسوب می شود.
هم چنین کنترل ترکیه بر سوریه و حضورش در بلندی های جولان، به منزله تهدید امنیتی مستقیم ترکیه و نیابتی هایش بر امنیت اسرائیل محسوب می شود. در عین حال سوریه ای تحت تسلط ترکیه، فضای مانور دیپلماتیک و نظامی ترکیه را محدود تر خواهد کرد. هم چنین هیچ گمانی نیست که کنترل دمشق توسط آنکارا، به منزله افزایش نفوذ بر دیگر بازیگران منطقه ای مانند عراق، اردن و لبنان و حتی عربستان و مصر خواهد بود.
کوتاه آن که، چالش بلند مدت وجود ترکیه ای توانمند و مسلط در منطقه، نگرانی استراتژیک پایدار و بسیار ژرف برای سیاست گذاران اسرائیلی است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
البته که تهدید بسیار کمرنگ شده جمهوری اسلامی برای اسرائیل( مانند برنامه هسته ای و بقایای اندک تشکل های همپیمان یا نیابتی) در مقطع کنونی، ممکناست فوری تر یا وجودی تر محسوب شود. ولی کمترین گمانی نیست که دیگر جمهوری اسلامی برای اسرائیل(اشغالگر) رقیبی بزرگ، تهدیدی محوری و تعیین کننده محسوب نمی شود.
بر عکس، رقابت بر سر رهبری منطقه ای، لایه ای بنیادین و استراتژیک در روابط اسرائیل- ترکیه است.
جلوگیری از تبدیل شدن ترکیه به هژمونی منطقه ای، به ویژه از راه تسلط بر کشورهای کلیدی مانند سوریه، هدف بزرگ اسرائیل به شمار می آید. دغدغه های امنیتی فوری تر مانند جولان، کردها و تکفیری ها و اخوانی های مسلط بر دمشق، در واقع جلوه ها و پیامدهای بیرونی این رقابت کلان تر هستند.
جاه طلبی های ترکیه در جهت دستیابی به قدرت برتر منطقه ای، نگرانی استراتژیک اسرائیل است.
حضور و دخالت مستقیم و غیر مستقیم نظامی ترکیه در سوریه، لیبی، عراق و مناقشه قره باغ، حمایت از تشکل های همسوی منطقه ای مانند حماس، تقابل آنکارا با یونان، قبرس و حتی مصر و بهره گیری از قدرت نرم برای ترویج مدل سیاسی-فرهنگی و به ویژه ارائه خود در نقش یک رهبر طبیعی برای اسلام سنی و محوری برای اتحاد کشورهای ترک، از آینده نگری استراتژیک و میانمدت و درازمدت اسرائیل دور نمانده است.
از دیدگاه اسرائیل، تسلط ترکیه بر سوریه، با وجود اشراف جغرافیایی اش بر اردن، لبنان، عراق و حتی اسرائیل و ترکیه و مدیترانه خاوری، گام بسیار بزرگ در جهت تحقق جاه طلبی های ترکیه و تغییر توازن قوای منطقه ای محسوب می شود.
هم چنین کنترل ترکیه بر سوریه و حضورش در بلندی های جولان، به منزله تهدید امنیتی مستقیم ترکیه و نیابتی هایش بر امنیت اسرائیل محسوب می شود. در عین حال سوریه ای تحت تسلط ترکیه، فضای مانور دیپلماتیک و نظامی ترکیه را محدود تر خواهد کرد. هم چنین هیچ گمانی نیست که کنترل دمشق توسط آنکارا، به منزله افزایش نفوذ بر دیگر بازیگران منطقه ای مانند عراق، اردن و لبنان و حتی عربستان و مصر خواهد بود.
کوتاه آن که، چالش بلند مدت وجود ترکیه ای توانمند و مسلط در منطقه، نگرانی استراتژیک پایدار و بسیار ژرف برای سیاست گذاران اسرائیلی است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
پایان عصر روحانیت؟!
تا انقلاب ۵۷(انقلاب اسلامی)، در مقیاس کلی و عمومی، و در گذر از جهتگیری های کم بنیه، روحانیون خود را در طرفی قرار داده بودند که آزادی خواه و ضد استعماری بود. ادوارد براون در کتاب انقلاب مشروطیت ایران، چنین نگاشته است:
"یکی از جنبه های بارز انقلاب ایران (مشروطه)آن است که روحانیون خود را در طرفی قرار داده اند که پیشرو و آزادیخواه است. فکر کنم این امر تقریبا در تاریخ جهان بی بدیل باشد. اگر اصلاحاتی را که مردم با مدد ایشان در راه کسب آن جنگیده اند تحقق یابد، تقریبا تمام اقتدار روحانیون از بین خواهد رفت. علل این پدیده قابل توجه، توجیهات خاص خود را دارد؛ و گرچه بسیار جالب، ولی بحثی دراز است و احساس می کنم تا به همین جا هم از حد مجاز فراتر رفته و کلام را به درازا کشانده ام".
هیچکس نمی تواند نقش روحانیون در مبارزات ضد استعماری- استبدادی ایران، مانند نهضت تنباکو، انقلاب مشروطه، ملی شدن نفت و انقلاب ۵۷ را نادیده انگارد، که در این صورت در تحلیل و تفسیر رخدادها و پیش بینی های آینده به همان اندازه دچار لغزش و بلکه پارادوکس خواهد شد، که دگماتیست های روحانیت گرا دچار آن شده اند.
با این همه باید دید که چشم انداز کنونی و آینده نزدیک کارکرد این قشر مهم اجتماعی-تاریخی -سیاسی چیست و به چه و کجا می انجامد؟!!
به گمانم، امروزه روز، بزرگترین مشکل روحانیت شیعی ایران، در یک واژه جای می گیرد: شکاف.
چنین به نظر می رسد که پس از انقلاب اسلامی و به دست گرفتن قدرت توسط روحانیون، کم کم میان این نهاد و مردم شکاف ایجاد شده است. نشانه های آن را به آسانی می توان در نمایه های زیر یافت:
۱- کارکرد حکومت
ناخشنودی از کارکرد حکومتی که روحانیون خواه و ناخواه در آن نقش برجسته و کلیدی دارند، به پایگاه اجتماعی پیشین آنان آسیب جدی زده است؛
۲- فاصله گیری
برخی بر این باورند که بخشی از روحانیت از دغدغه های مردم فاصله گرفته و در گیر مسائل قدرت شده اند؛
۳- شکاف در سبک زندگی
پافشاری بر برخی سیاست های فرهنگی که با سبک زندگی بخش بزرگی از جامعه همخوانی ندارد، آن هم در جهان دگرگون شونده، همخوانی ندارد. همین ناهمخوانی موجبات تکوین چالش های سترگ میان بخشی از مردم- روحانیون شده است؛
۴- کاهش مرجعیت اجتماعی
مرجعیت سنتی روحانیت شیعه ایران در همه امور، مانند گذشته نیست. یعنی بخش های فراوانی از مردم، برای یافتن پاسخ پرسش های خود به منابع متنوع تری روی آورده اند؛
۵- شکاف گفتمانی
برخی بر این باورند که روحانیت و رسانه های همسو با آن، در ارائه روایت قانع کننده، پاسخگویی به شبهات و برقراری کانال گفتمانی، در مقیاس ملی، شکست خورده و یا دستکم دچار افول شده است؛
۶-شکاف سکوتی
هم چنین برخی بر آنند که مهمترین دلیل رویگردانی به نسبت گسترده مردم از روحانیت، کنار کشیدن و بلکه خاموشی بسیاری از آنان در برابر مشکلات مردم و ناهمراهی آنان در پروسه اعتراضات مدنی نهفته است. چنان که در جریان اعتراضات برای ابراز نارضایتی، مردم بر خلافگذشته ها، تمایلی به کسب اجازه از مرجعیت روحانی ندارند(بر خلاف سنت پیشین)؛
۷- تصور شکاف معیشتی
در حالی که بسیاری از روحانیون ممکن است زندگی ساده ای داشته باشند، حضور برخی روحانیون در مناصب اقتصادی و یا گزارش هایی در باره امتیازات ویژه آنان، تصور عمومی را تحت تاثیر قرار داده و به ایجاد حس بی اعتمادی و فاصله با ذهنیت مردم کمک کرده است. در حالی که رسانه های حکومتی با وجود دست و پا زدن های فراوان، نتوانسته اند چنین تصوری را تغییر دهند.
به هر روی ناتوانی در پاسخگویی شفاف به مطالبات و انتقادات مردمی، فاصله گرفتن از نقش سنتی پیشینی، عدم تغییر زبان و شیوه ارتباطی با مردم، به ویژه نسل جوان و نیز ناتوانی در ایجاد گفتگوی موثر و همدلانه، هم چنین پافشاری بر اجرای برخی هنجارهای اجتماعی-فرهنگی که با سبک زندگی بخشی از مردم ناسازگار است، موجبات تعمیق شکاف ها بین مردم-روحانیت شدا است.
آيا با چنین چشم اندازی، روحانیت با اصلاحات درونی و اتکا به اجتهاد، خواهد توانست از مصائب این شکاف بزرگ رهایی یابد؟! آیا می تواند سیل بندی در برابر سیل سنگین پیشرونده ایجاد کند؟! آیا می تواند از لاک و پوسته کنونی درآمده و دچار دگردیسی مطلوب شود؟ یا نه، عصر روحانیت شیعی ایران پایان یافته است؟!!
به اغلب احتمال فرصت برای نجات و رستگاری زیاد نیست.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
تا انقلاب ۵۷(انقلاب اسلامی)، در مقیاس کلی و عمومی، و در گذر از جهتگیری های کم بنیه، روحانیون خود را در طرفی قرار داده بودند که آزادی خواه و ضد استعماری بود. ادوارد براون در کتاب انقلاب مشروطیت ایران، چنین نگاشته است:
"یکی از جنبه های بارز انقلاب ایران (مشروطه)آن است که روحانیون خود را در طرفی قرار داده اند که پیشرو و آزادیخواه است. فکر کنم این امر تقریبا در تاریخ جهان بی بدیل باشد. اگر اصلاحاتی را که مردم با مدد ایشان در راه کسب آن جنگیده اند تحقق یابد، تقریبا تمام اقتدار روحانیون از بین خواهد رفت. علل این پدیده قابل توجه، توجیهات خاص خود را دارد؛ و گرچه بسیار جالب، ولی بحثی دراز است و احساس می کنم تا به همین جا هم از حد مجاز فراتر رفته و کلام را به درازا کشانده ام".
هیچکس نمی تواند نقش روحانیون در مبارزات ضد استعماری- استبدادی ایران، مانند نهضت تنباکو، انقلاب مشروطه، ملی شدن نفت و انقلاب ۵۷ را نادیده انگارد، که در این صورت در تحلیل و تفسیر رخدادها و پیش بینی های آینده به همان اندازه دچار لغزش و بلکه پارادوکس خواهد شد، که دگماتیست های روحانیت گرا دچار آن شده اند.
با این همه باید دید که چشم انداز کنونی و آینده نزدیک کارکرد این قشر مهم اجتماعی-تاریخی -سیاسی چیست و به چه و کجا می انجامد؟!!
به گمانم، امروزه روز، بزرگترین مشکل روحانیت شیعی ایران، در یک واژه جای می گیرد: شکاف.
چنین به نظر می رسد که پس از انقلاب اسلامی و به دست گرفتن قدرت توسط روحانیون، کم کم میان این نهاد و مردم شکاف ایجاد شده است. نشانه های آن را به آسانی می توان در نمایه های زیر یافت:
۱- کارکرد حکومت
ناخشنودی از کارکرد حکومتی که روحانیون خواه و ناخواه در آن نقش برجسته و کلیدی دارند، به پایگاه اجتماعی پیشین آنان آسیب جدی زده است؛
۲- فاصله گیری
برخی بر این باورند که بخشی از روحانیت از دغدغه های مردم فاصله گرفته و در گیر مسائل قدرت شده اند؛
۳- شکاف در سبک زندگی
پافشاری بر برخی سیاست های فرهنگی که با سبک زندگی بخش بزرگی از جامعه همخوانی ندارد، آن هم در جهان دگرگون شونده، همخوانی ندارد. همین ناهمخوانی موجبات تکوین چالش های سترگ میان بخشی از مردم- روحانیون شده است؛
۴- کاهش مرجعیت اجتماعی
مرجعیت سنتی روحانیت شیعه ایران در همه امور، مانند گذشته نیست. یعنی بخش های فراوانی از مردم، برای یافتن پاسخ پرسش های خود به منابع متنوع تری روی آورده اند؛
۵- شکاف گفتمانی
برخی بر این باورند که روحانیت و رسانه های همسو با آن، در ارائه روایت قانع کننده، پاسخگویی به شبهات و برقراری کانال گفتمانی، در مقیاس ملی، شکست خورده و یا دستکم دچار افول شده است؛
۶-شکاف سکوتی
هم چنین برخی بر آنند که مهمترین دلیل رویگردانی به نسبت گسترده مردم از روحانیت، کنار کشیدن و بلکه خاموشی بسیاری از آنان در برابر مشکلات مردم و ناهمراهی آنان در پروسه اعتراضات مدنی نهفته است. چنان که در جریان اعتراضات برای ابراز نارضایتی، مردم بر خلافگذشته ها، تمایلی به کسب اجازه از مرجعیت روحانی ندارند(بر خلاف سنت پیشین)؛
۷- تصور شکاف معیشتی
در حالی که بسیاری از روحانیون ممکن است زندگی ساده ای داشته باشند، حضور برخی روحانیون در مناصب اقتصادی و یا گزارش هایی در باره امتیازات ویژه آنان، تصور عمومی را تحت تاثیر قرار داده و به ایجاد حس بی اعتمادی و فاصله با ذهنیت مردم کمک کرده است. در حالی که رسانه های حکومتی با وجود دست و پا زدن های فراوان، نتوانسته اند چنین تصوری را تغییر دهند.
به هر روی ناتوانی در پاسخگویی شفاف به مطالبات و انتقادات مردمی، فاصله گرفتن از نقش سنتی پیشینی، عدم تغییر زبان و شیوه ارتباطی با مردم، به ویژه نسل جوان و نیز ناتوانی در ایجاد گفتگوی موثر و همدلانه، هم چنین پافشاری بر اجرای برخی هنجارهای اجتماعی-فرهنگی که با سبک زندگی بخشی از مردم ناسازگار است، موجبات تعمیق شکاف ها بین مردم-روحانیت شدا است.
آيا با چنین چشم اندازی، روحانیت با اصلاحات درونی و اتکا به اجتهاد، خواهد توانست از مصائب این شکاف بزرگ رهایی یابد؟! آیا می تواند سیل بندی در برابر سیل سنگین پیشرونده ایجاد کند؟! آیا می تواند از لاک و پوسته کنونی درآمده و دچار دگردیسی مطلوب شود؟ یا نه، عصر روحانیت شیعی ایران پایان یافته است؟!!
به اغلب احتمال فرصت برای نجات و رستگاری زیاد نیست.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
ترامپ سقوط خواهد کرد
به اغلب احتمال با فرض تداوم رویکرد و کارکرد کنونی، دونالد ترامپ پیش از پایان یافتن دوره ۴ ساله ریاست جمهوری اش استیضاح یا...شده و برکنار خواهد شد.
او تقریبا در اجرایی کردن همه طرح و برنامه هایش شکست خورده است: ناکامی در الحاق کانادا و گرینلند به آمریکا، پایان دادن به جنگ های اوکراین و غزه، شکست فاحش در جنگ تجاری و تعرفه ها و...
کار به جایی رسیده که میزان محبوبیت ترامپ طی ۱۱۰ روز گذشته به کمتر از ۳۷٪ رسیده است. طی ۸۰ سال گذشته هیچیک از رئیسان جمهور آمریکا طی ۱۰۰ روز نخست حکومتشان تا این حد دچار افول محبوبیت نشده اند. ۱۲ ایالت از ترامپ در باره غیرقانونی بودن تعرفه های متقابل به دیوان عالی علیه رئیس جمهور شکایت کرده اند. این در حالی است که بیش از ۶۰٪ مردم آمریکا با سیاست وضع تعرفه های کنونی مخالفند.
این در حالی است که آبروی بین المللی آمریکا در اروپا، آسیای خاوری رو به کاهش نهاده و موجبات افول اعتبار دولت این کشور و تضعیف قدرت نرم آن شده است. با چنین چشم اندازی، بعید است سفر ترامپ به سه کشور عربی موفق شود.
نزدیکی بیشتر چین و روسیه که دیروز ۱۹ اردیبهشت نمایه بیرونی آن در میدان سرخ مشاهده شد، دور شدن تاریخی و بی سابقه کانادا و اروپا از آمریکا و شکست تلاش های کاخ سفید در فرونشاندن تکوین جنگ بین هند-پاکستان، نشانه های دیگری از سیر قهقرایی ترامپ را به نمایش می گذارد.
کوتاه آن که با فرض استمرار همین سیاستگزاری ها، بعید نیست طی سال آینده، حزب جمهوری خواه ناگزیر به استیضاح او و الیگارشی وابسته اش در کاخ سفید شود.
در این میان وضعیت و جایگاه جمهوری اسلامی ایران در برابر مذاکره حساس فردا، بین همه کشورهای نامبرده بی پشتوانه تر است. شاید ایران منزوی، وامانده و کمتر منسجم، فردا ناچار شود، طعم نخستین پیروزی را به ترامپ رو به سقوط بچشاند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
به اغلب احتمال با فرض تداوم رویکرد و کارکرد کنونی، دونالد ترامپ پیش از پایان یافتن دوره ۴ ساله ریاست جمهوری اش استیضاح یا...شده و برکنار خواهد شد.
او تقریبا در اجرایی کردن همه طرح و برنامه هایش شکست خورده است: ناکامی در الحاق کانادا و گرینلند به آمریکا، پایان دادن به جنگ های اوکراین و غزه، شکست فاحش در جنگ تجاری و تعرفه ها و...
کار به جایی رسیده که میزان محبوبیت ترامپ طی ۱۱۰ روز گذشته به کمتر از ۳۷٪ رسیده است. طی ۸۰ سال گذشته هیچیک از رئیسان جمهور آمریکا طی ۱۰۰ روز نخست حکومتشان تا این حد دچار افول محبوبیت نشده اند. ۱۲ ایالت از ترامپ در باره غیرقانونی بودن تعرفه های متقابل به دیوان عالی علیه رئیس جمهور شکایت کرده اند. این در حالی است که بیش از ۶۰٪ مردم آمریکا با سیاست وضع تعرفه های کنونی مخالفند.
این در حالی است که آبروی بین المللی آمریکا در اروپا، آسیای خاوری رو به کاهش نهاده و موجبات افول اعتبار دولت این کشور و تضعیف قدرت نرم آن شده است. با چنین چشم اندازی، بعید است سفر ترامپ به سه کشور عربی موفق شود.
نزدیکی بیشتر چین و روسیه که دیروز ۱۹ اردیبهشت نمایه بیرونی آن در میدان سرخ مشاهده شد، دور شدن تاریخی و بی سابقه کانادا و اروپا از آمریکا و شکست تلاش های کاخ سفید در فرونشاندن تکوین جنگ بین هند-پاکستان، نشانه های دیگری از سیر قهقرایی ترامپ را به نمایش می گذارد.
کوتاه آن که با فرض استمرار همین سیاستگزاری ها، بعید نیست طی سال آینده، حزب جمهوری خواه ناگزیر به استیضاح او و الیگارشی وابسته اش در کاخ سفید شود.
در این میان وضعیت و جایگاه جمهوری اسلامی ایران در برابر مذاکره حساس فردا، بین همه کشورهای نامبرده بی پشتوانه تر است. شاید ایران منزوی، وامانده و کمتر منسجم، فردا ناچار شود، طعم نخستین پیروزی را به ترامپ رو به سقوط بچشاند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
برکناری نتانیاهو؟!!
تفسیر زیر خلاصه یادداشتی است که در ۹ نوامبر سال ۲۰۲۴ در کانال پست شد(۶ ماه پیش). با پوزش از اعضا، امروز ۱۰ می ۲۰۲۵ دوباره بازپخش می شود.
بعید نیست ترامپ به دلیل هزینه های فراوانی که نتانیاهو برای آمریکا فراهم می آورد، موافق کنار رفتن وی از دولت باشد. چرا؟!
۱- دور شدن ملت های عرب از صلح ابراهیم به دلیل تداوم خشونت ها. تا بی بی در راس قدرت است، تکمیل این پیمان سخت است؛
۲- هم چنین کنار رفتن نتانیاهو، به منزله نشان دادن چراغ سبز به جمهوری اسلامی در جهت آغازیدن گفتگوهای فی مابین خواهد بود؛
۳- مهمتر این که ترامپ به جامعه مسلمان اهل تسنن رو به اعتلای آمریکا وعده داده که خیلی سریع خشونت را در غزه تحت کنترل در خواهد آورد.
به هر روی برای کابینه اقتصادی ترامپ، مساله سنگین شدن تداوم جنگ در خاورمیانه و حمایت از اسرائیل، با وجود بقای بی بی در راس قدرت، نباید کم اهمیت قلمداد شود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
تفسیر زیر خلاصه یادداشتی است که در ۹ نوامبر سال ۲۰۲۴ در کانال پست شد(۶ ماه پیش). با پوزش از اعضا، امروز ۱۰ می ۲۰۲۵ دوباره بازپخش می شود.
بعید نیست ترامپ به دلیل هزینه های فراوانی که نتانیاهو برای آمریکا فراهم می آورد، موافق کنار رفتن وی از دولت باشد. چرا؟!
۱- دور شدن ملت های عرب از صلح ابراهیم به دلیل تداوم خشونت ها. تا بی بی در راس قدرت است، تکمیل این پیمان سخت است؛
۲- هم چنین کنار رفتن نتانیاهو، به منزله نشان دادن چراغ سبز به جمهوری اسلامی در جهت آغازیدن گفتگوهای فی مابین خواهد بود؛
۳- مهمتر این که ترامپ به جامعه مسلمان اهل تسنن رو به اعتلای آمریکا وعده داده که خیلی سریع خشونت را در غزه تحت کنترل در خواهد آورد.
به هر روی برای کابینه اقتصادی ترامپ، مساله سنگین شدن تداوم جنگ در خاورمیانه و حمایت از اسرائیل، با وجود بقای بی بی در راس قدرت، نباید کم اهمیت قلمداد شود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
فیلسوف نما؛ آبادان این بود...
استادی خود فروخته که پیراهن فیلسوفی هم به تن دارد در مناظره ای برای وخیم و زشت جلوه دادن دوره حکومت شاهنشاهی پهلوی و به کرسی نشان دادن دیدگاهش، رکیک ترین اصطلاح را در باره نماد تاریخ مدرنیزاسیون ایران، آبادان بکار برده است. ایشان بی خردلی شرم و حیا، آبادان را فاحشه خانه سربازان نیروهای آمریکایی خوانده است.
به گمانم تنها و تنها تشریح چشم انداز آبادان تا پیش از ۱۳۵۷، برای مقایسه آن روزگاران با امروز بس است. پس بنگریم به لمعه ای از برتری های این شهر تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی:
آبادان پیش از ۵۷ را می توان در یک گزاره خلاصهکرد : پیشرفته ترین منطقه شهری در پیرامون خلیج فارس و دریای عمان
مدرنیزاسیون کامل شهری در خلیج فارس، از سواحل و بنادر جنوبی و مناطق نفتی ایران آغاز شد. در این مسیر نام های بوشهر، مسجد سلیمان و...به عنوان نخستین کانونهای پیشرفت نوین، به چشم می خورد. ولی آبادان از دیدگاه پیشرفت های فراگیر ساختارهای شهری به دلیل توسعه همه جانبه، بین همه شهرستان های ایران و بلکه کشور های پیرامون خلیج فارس پیشگام بوده است.
امروزه روز، باور داشتن به این که آبادان در بیشتر پدیده های مدرن شهری، فرهنگی ، ورزشی و ...بین بیش از ۱۳۵۰ کانونشهری کشور و نیز ۷۸۰ کانون در جنوب خلیج فارس، پیشگام بوده، مشکل است. به همیندلیل هنگامی که آبادانی ها در مواجهه با دیگر ایرانیان از جمله تهرانی ها، مثلا از تاکسی ایرلاین ، پیتزا، تیم فوتبال ، اسکواش و...حرف می زدند، برای دیگر ایرانیان که این پدیده ها را تجربه نکرده بود، چنین چیزهایی باورنکردنی و لاجرم به منزله لاف زنی و خالی بندی پنداشته می شد. به همین دلیل آنان را به دلیل نداشته ها و ندیده های خود، خالی بند و لاف زن می پنداشتند. درست مانند غارنشین های مُثُل افلاطون.
آبادان در ایران و بلکه خاورمیانه از جمله آغازگر پدیده های زیر است:
۱- نخستین و بزرگترین پالایشگاه خاورمیانه. تاسیس ۱۲۹۱؛
۲- نخستین انجمن عکاسی در خاورمیانه. ۱۳۳۱؛
۳- نخستین پتروشیمی. ۱۳۴۵؛
۴- نخستین روابط عمومی ایران؛
۵-دومین ایستگاه آتشنشانی در ایران، ۱۳۰۵؛(پس از تبریز)
۶- نخستین ایستگاه رادیویی پس از تهران ۱۳۳۲؛
۷-نخستین مرکز تلویزیونی پس از تهران، ۱۳۳۸؛
۸- نخستین پیست موتورسواری، ماشینسواری، اسکواش، گلف و سالن بیلیارد در ایران؛
۹- نخستین خطوط اتوبوسرانی درون شهری؛
۱۰- نخستین برنامه تلویزیونی به زبان عربی؛
۱۱- نخستین راهآهن درون شهری؛
۱۲-نخستین پیتزا فروشی در ایران (پیتزا مونکارلوی ایتالیایی)؛
۱۳-نخستین شبکه فاضلاب شهری در ایران؛
۱۴-نخستین اعتصاب کارگری.۱۳۰۱؛
۱۵- نخستین تیم رسمی فوتبال؛ ۱۳۱۲؛
۱۶- نخستین کودکستان. ۱۳۲۵؛
۱۷- نخستین ایرتاکسی (تاکسی هوایی)؛
۱۸- نخستین تاکسی تلفنی؛
۱۹- راهاندازی اولین کامپیوتر کشور در پالایشگاه؛
۲۰- نخستین نشریه مدرسهای (رازی)؛
۲۱- نخستین دانشکده تخصصی نفت؛ ۱۲۱۸؛
۲۲-نخستین نشریه داخلی سازمان (مشعل، شرکت نفت)؛
۲۲- نخستین مرکز آموزشگاه فنی و حرفه ای؛ ۱۳۱۲؛
۲۳- نخستین لاین خطوط هوایی به کشورهای مختلف به صورت مستقیم؛
۲۴- نخستین سالن اجتماعات و نمایش در مدارس؛
۲۵- نخستین مدرسه غیرانتفاعی (مکتب دانش)؛
۲۶- نخستین جرثقیل اسکلهای (اسکله اکوان)؛
۲۷- نخستین رزرواسیون بلیط سینما (درج شماره صندلی، سانس، تاریخ اکران فیلم)؛
۲۸- نخستین پارکینگ دوچرخه و موتور سیکلت(مجاور سینماها و مجتمعهای ورزشی و پالایشگاه).
آبادان خاستگاه آغازین بیش از ۲۰۰۰ پدیده نوین ساختاری- فرهنگی، هنری و...مدرن در ایران و خاورمیانه بوده است.
شگفت آن که فضای چیره بر آبادان، فضایی دینی، غیرتی و میهن دوستی بود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
استادی خود فروخته که پیراهن فیلسوفی هم به تن دارد در مناظره ای برای وخیم و زشت جلوه دادن دوره حکومت شاهنشاهی پهلوی و به کرسی نشان دادن دیدگاهش، رکیک ترین اصطلاح را در باره نماد تاریخ مدرنیزاسیون ایران، آبادان بکار برده است. ایشان بی خردلی شرم و حیا، آبادان را فاحشه خانه سربازان نیروهای آمریکایی خوانده است.
به گمانم تنها و تنها تشریح چشم انداز آبادان تا پیش از ۱۳۵۷، برای مقایسه آن روزگاران با امروز بس است. پس بنگریم به لمعه ای از برتری های این شهر تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی:
آبادان پیش از ۵۷ را می توان در یک گزاره خلاصهکرد : پیشرفته ترین منطقه شهری در پیرامون خلیج فارس و دریای عمان
مدرنیزاسیون کامل شهری در خلیج فارس، از سواحل و بنادر جنوبی و مناطق نفتی ایران آغاز شد. در این مسیر نام های بوشهر، مسجد سلیمان و...به عنوان نخستین کانونهای پیشرفت نوین، به چشم می خورد. ولی آبادان از دیدگاه پیشرفت های فراگیر ساختارهای شهری به دلیل توسعه همه جانبه، بین همه شهرستان های ایران و بلکه کشور های پیرامون خلیج فارس پیشگام بوده است.
امروزه روز، باور داشتن به این که آبادان در بیشتر پدیده های مدرن شهری، فرهنگی ، ورزشی و ...بین بیش از ۱۳۵۰ کانونشهری کشور و نیز ۷۸۰ کانون در جنوب خلیج فارس، پیشگام بوده، مشکل است. به همیندلیل هنگامی که آبادانی ها در مواجهه با دیگر ایرانیان از جمله تهرانی ها، مثلا از تاکسی ایرلاین ، پیتزا، تیم فوتبال ، اسکواش و...حرف می زدند، برای دیگر ایرانیان که این پدیده ها را تجربه نکرده بود، چنین چیزهایی باورنکردنی و لاجرم به منزله لاف زنی و خالی بندی پنداشته می شد. به همین دلیل آنان را به دلیل نداشته ها و ندیده های خود، خالی بند و لاف زن می پنداشتند. درست مانند غارنشین های مُثُل افلاطون.
آبادان در ایران و بلکه خاورمیانه از جمله آغازگر پدیده های زیر است:
۱- نخستین و بزرگترین پالایشگاه خاورمیانه. تاسیس ۱۲۹۱؛
۲- نخستین انجمن عکاسی در خاورمیانه. ۱۳۳۱؛
۳- نخستین پتروشیمی. ۱۳۴۵؛
۴- نخستین روابط عمومی ایران؛
۵-دومین ایستگاه آتشنشانی در ایران، ۱۳۰۵؛(پس از تبریز)
۶- نخستین ایستگاه رادیویی پس از تهران ۱۳۳۲؛
۷-نخستین مرکز تلویزیونی پس از تهران، ۱۳۳۸؛
۸- نخستین پیست موتورسواری، ماشینسواری، اسکواش، گلف و سالن بیلیارد در ایران؛
۹- نخستین خطوط اتوبوسرانی درون شهری؛
۱۰- نخستین برنامه تلویزیونی به زبان عربی؛
۱۱- نخستین راهآهن درون شهری؛
۱۲-نخستین پیتزا فروشی در ایران (پیتزا مونکارلوی ایتالیایی)؛
۱۳-نخستین شبکه فاضلاب شهری در ایران؛
۱۴-نخستین اعتصاب کارگری.۱۳۰۱؛
۱۵- نخستین تیم رسمی فوتبال؛ ۱۳۱۲؛
۱۶- نخستین کودکستان. ۱۳۲۵؛
۱۷- نخستین ایرتاکسی (تاکسی هوایی)؛
۱۸- نخستین تاکسی تلفنی؛
۱۹- راهاندازی اولین کامپیوتر کشور در پالایشگاه؛
۲۰- نخستین نشریه مدرسهای (رازی)؛
۲۱- نخستین دانشکده تخصصی نفت؛ ۱۲۱۸؛
۲۲-نخستین نشریه داخلی سازمان (مشعل، شرکت نفت)؛
۲۲- نخستین مرکز آموزشگاه فنی و حرفه ای؛ ۱۳۱۲؛
۲۳- نخستین لاین خطوط هوایی به کشورهای مختلف به صورت مستقیم؛
۲۴- نخستین سالن اجتماعات و نمایش در مدارس؛
۲۵- نخستین مدرسه غیرانتفاعی (مکتب دانش)؛
۲۶- نخستین جرثقیل اسکلهای (اسکله اکوان)؛
۲۷- نخستین رزرواسیون بلیط سینما (درج شماره صندلی، سانس، تاریخ اکران فیلم)؛
۲۸- نخستین پارکینگ دوچرخه و موتور سیکلت(مجاور سینماها و مجتمعهای ورزشی و پالایشگاه).
آبادان خاستگاه آغازین بیش از ۲۰۰۰ پدیده نوین ساختاری- فرهنگی، هنری و...مدرن در ایران و خاورمیانه بوده است.
شگفت آن که فضای چیره بر آبادان، فضایی دینی، غیرتی و میهن دوستی بود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
هفته پر ماجرا و فراموش نشدنی
از فردا یک شنبه ۲۱ اردیبهشت(۱۱ می) تا ۷ روز آتی، ملتهب ترین هفته سال ۲۰۲۵ خاورمیانه و خلیج فارس خواهد بود. چرا؟!
۱- در این هفته نتیجه و دستاورد مذاکرات جمهوری اسلامی-آمریکا تا حدود زیادی درک پذیر خواهد شد. چه بسا توافقی در حد برجام و بلکه فراتر از آن صورت گیرد. از کجا معلوم راهی برای احیای مناسبات ایران-امریکا باز نشود؟!
شوربختانه دور از انتظار می نماید هر دو رئیس حکومت (ایران و آمریکا) دست از پافشاری بر خواسته های خود بردارند؛ حتی اگر پای سرنوشت ملتی کهن در میان باشد؛
۲- هم چنین طی سفر ترامپ به کشورهای حوزه خلیج فارس، ترامپ در صدد برخواهد آمد شرایطی را برای پایان دادن و یا کاستن از جنگ های خاورمیانه فراهم آورد:
الف- ارائه پیشنهاد مدیریت غزه توسط کمیته مشترکی از دولت های عرب منهای حماس و بلکه خروج این تشکیلات از این باریکه؛
ب- به رسمیت شناختن تشکیل کشور فلسطینی، هر چند ناقص توسط ترامپ؛
۳- اولویت ترامپ رویارویی با چین است. در چنین پیکاری ترامپ ناگزیر است ارزش دلار را بالا ببرد. برای دستیابی به چنین هدفی، ناگزیر خواهد بود در حوزه نفت و گاز دستاوردهای گرانبهایی به دست آورد. به گمانم با چنین اولویتی، خواسته های نتانیاهو و اسراییل در رتبه بعدی قرار خواهد گرفت.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
از فردا یک شنبه ۲۱ اردیبهشت(۱۱ می) تا ۷ روز آتی، ملتهب ترین هفته سال ۲۰۲۵ خاورمیانه و خلیج فارس خواهد بود. چرا؟!
۱- در این هفته نتیجه و دستاورد مذاکرات جمهوری اسلامی-آمریکا تا حدود زیادی درک پذیر خواهد شد. چه بسا توافقی در حد برجام و بلکه فراتر از آن صورت گیرد. از کجا معلوم راهی برای احیای مناسبات ایران-امریکا باز نشود؟!
شوربختانه دور از انتظار می نماید هر دو رئیس حکومت (ایران و آمریکا) دست از پافشاری بر خواسته های خود بردارند؛ حتی اگر پای سرنوشت ملتی کهن در میان باشد؛
۲- هم چنین طی سفر ترامپ به کشورهای حوزه خلیج فارس، ترامپ در صدد برخواهد آمد شرایطی را برای پایان دادن و یا کاستن از جنگ های خاورمیانه فراهم آورد:
الف- ارائه پیشنهاد مدیریت غزه توسط کمیته مشترکی از دولت های عرب منهای حماس و بلکه خروج این تشکیلات از این باریکه؛
ب- به رسمیت شناختن تشکیل کشور فلسطینی، هر چند ناقص توسط ترامپ؛
۳- اولویت ترامپ رویارویی با چین است. در چنین پیکاری ترامپ ناگزیر است ارزش دلار را بالا ببرد. برای دستیابی به چنین هدفی، ناگزیر خواهد بود در حوزه نفت و گاز دستاوردهای گرانبهایی به دست آورد. به گمانم با چنین اولویتی، خواسته های نتانیاهو و اسراییل در رتبه بعدی قرار خواهد گرفت.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
برونداد پایانی مذاکرات
به رغم افت و خیز های پرشمار رویکردهای ترامپ در سیاست خارحی، تا جایی که به نتایج گفتگوهای اخیر ایران-آمریکا بر می گردد، نمی تواند به شکست بیانجامد. چرا؟
۱- قرار است سرمایه گذاری مستقیم عربستان، امارات و قطر در ایالات متحده به ۶۰۰ تا ۱۰۰۰ میلیارد دلار برسد. این سنگین ترین سرمایهگذاری در سه دهه خارجی محسوب می شود. بیش از ۴۰ برابر بودجه عمومی دولت جمهوری اسلامی.
چگونه ممکن است این سرمایهگذاری چشمگیر و رکورد شکن، همراه با ایجاد فضای پرتنش و جنگدر خلیج فارس همراه باشد؟ چگونه ممکن است رهبران توسعه طلبی مانند بن سلمان، تمیم بن حمد و شیخ زاید بدون اطمینان از ایحاد فضای مسالمت آميز در پیرامون خلیج فارس، تن به قراردادهای سنگین دهند؟! کنفرانس اخیر همکاری های ایران-عرب در دوحه قطر که با سخنرانی عراقچی و خرازی نیز همراه بود، مؤید این گزاره است.
در واقع ترامپ، سیاست های افزایش توان مالی خود در برابر چین را بر ستون دلارهای شش کشور جنوب خلیج فارس قرار داده است. ستون هایی که با فرض استقرار صلح و امنیت کسب شدنی است؛
۲- چشم انداز تداوم بی ثباتی ایران با وجود فضای شکننده و گسترده درونی کنونی تصور پذیر نیست. افزودن بمباران و جنگ با چنین فضای شکننده ای، حاوی کدامین ارزیابی مثبت است؟!
۳- چنان چه رهبری به گره گشایی چنین مذاکراتی باور نداشت، با توجه به رویکردهای مخالف بارز پیشین، جمهوری اسلامی را وارد چنین میدانی نمی کرد. با وجود مخالفت های پیشین و جاری به ویژه از سوی گروه های ذینفوذ، جهار دور مذاکره به انجام رسیده است. چه دلیل استراتژیکی بر ناتمام ماندن و بی حاصل رها کردن آن از سوی تهران وجود دارد؟!
۴- مخالفت اسرائیل تحت مدیریت نتانیاهو پیش و بیش از آن که ناشی از هراس از تهدید تسلیحاتی جمهوری اسلامی باشد، در واقع به خاطر از دست دادن لولویی خیالی است که تا کنون منبع دریافت کمک ها و پشتیبانی کلان آمریکا و... بوده است. چشمان تیز بین اقتصادی ترامپ شیردهی بی حد وحصر آمریکا به اسرائیل را با دشمن نمایی ایران درک کرده است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
به رغم افت و خیز های پرشمار رویکردهای ترامپ در سیاست خارحی، تا جایی که به نتایج گفتگوهای اخیر ایران-آمریکا بر می گردد، نمی تواند به شکست بیانجامد. چرا؟
۱- قرار است سرمایه گذاری مستقیم عربستان، امارات و قطر در ایالات متحده به ۶۰۰ تا ۱۰۰۰ میلیارد دلار برسد. این سنگین ترین سرمایهگذاری در سه دهه خارجی محسوب می شود. بیش از ۴۰ برابر بودجه عمومی دولت جمهوری اسلامی.
چگونه ممکن است این سرمایهگذاری چشمگیر و رکورد شکن، همراه با ایجاد فضای پرتنش و جنگدر خلیج فارس همراه باشد؟ چگونه ممکن است رهبران توسعه طلبی مانند بن سلمان، تمیم بن حمد و شیخ زاید بدون اطمینان از ایحاد فضای مسالمت آميز در پیرامون خلیج فارس، تن به قراردادهای سنگین دهند؟! کنفرانس اخیر همکاری های ایران-عرب در دوحه قطر که با سخنرانی عراقچی و خرازی نیز همراه بود، مؤید این گزاره است.
در واقع ترامپ، سیاست های افزایش توان مالی خود در برابر چین را بر ستون دلارهای شش کشور جنوب خلیج فارس قرار داده است. ستون هایی که با فرض استقرار صلح و امنیت کسب شدنی است؛
۲- چشم انداز تداوم بی ثباتی ایران با وجود فضای شکننده و گسترده درونی کنونی تصور پذیر نیست. افزودن بمباران و جنگ با چنین فضای شکننده ای، حاوی کدامین ارزیابی مثبت است؟!
۳- چنان چه رهبری به گره گشایی چنین مذاکراتی باور نداشت، با توجه به رویکردهای مخالف بارز پیشین، جمهوری اسلامی را وارد چنین میدانی نمی کرد. با وجود مخالفت های پیشین و جاری به ویژه از سوی گروه های ذینفوذ، جهار دور مذاکره به انجام رسیده است. چه دلیل استراتژیکی بر ناتمام ماندن و بی حاصل رها کردن آن از سوی تهران وجود دارد؟!
۴- مخالفت اسرائیل تحت مدیریت نتانیاهو پیش و بیش از آن که ناشی از هراس از تهدید تسلیحاتی جمهوری اسلامی باشد، در واقع به خاطر از دست دادن لولویی خیالی است که تا کنون منبع دریافت کمک ها و پشتیبانی کلان آمریکا و... بوده است. چشمان تیز بین اقتصادی ترامپ شیردهی بی حد وحصر آمریکا به اسرائیل را با دشمن نمایی ایران درک کرده است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
ایران آباد نمی شود
البته توافق هسته ای ایران-امریکا در دسترس بوده و صد البته سایه جنگ و بلکه بخشی از تحریم ها را از فضای ایران خواهد زدود. ولی ساده انگاری و بلکه حماقت محض است که دستاورد چنین توافقی مساوی با آبادی و توسعه ایران پنداشته شود. چرا؟!
با فرض بقای سیستم، رهبران و مدیران، ساختار اجرایی، سیاست خارجی، حقوق اساسی، تقسیمات کشوری و مناسبات ملت با دولت کنونی و جاری، امید به هر گونه اصلاح کلی و همه جانبه، واهی و بلکه نادانی است.
کوتاه آن که من اراده ای مبتنی بر استراتژی بزرگ، برای تغییر ایران در جهان دگرگون شونده در هیچ جای جمهوری اسلامی ندیده ام. شاید دچار کوری نگرشی شده ام.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
البته توافق هسته ای ایران-امریکا در دسترس بوده و صد البته سایه جنگ و بلکه بخشی از تحریم ها را از فضای ایران خواهد زدود. ولی ساده انگاری و بلکه حماقت محض است که دستاورد چنین توافقی مساوی با آبادی و توسعه ایران پنداشته شود. چرا؟!
با فرض بقای سیستم، رهبران و مدیران، ساختار اجرایی، سیاست خارجی، حقوق اساسی، تقسیمات کشوری و مناسبات ملت با دولت کنونی و جاری، امید به هر گونه اصلاح کلی و همه جانبه، واهی و بلکه نادانی است.
کوتاه آن که من اراده ای مبتنی بر استراتژی بزرگ، برای تغییر ایران در جهان دگرگون شونده در هیچ جای جمهوری اسلامی ندیده ام. شاید دچار کوری نگرشی شده ام.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
جلسه چهار جانبه ریاض؛ ایران و اسرائیل مغبونند
نتایج دیدار چهار جانبه دیشب ترامپ، بن سلمان، اردوغان و احمد الشرع، برای ترکیه و سوریه عالی بود: حذف همه تحریم های سوریه، هماهنگی مشترک علیه جمهوری اسلامی و داعش و باز گذاشتن دست ترکیه در سوریه، از دیدگاه ژئواستراتژی، چنین توافقی همان قدر که برای ترکیه و سوریه ممتاز می نماید، جمهوریاسلامی ایران و دولت اسرائیل را به حاشیه می راند.
تهران فاقد فدرت تعیین کننده در سوریه و حتی هلال خضیب(لبنان، سوریه، عراق) است، ولی اسرائیل نه تنها به شدت از این دیدار و موضعگیری ترامپ شاکی است، بلکه هرگز زیر بار افزایش نفوذ آنکارا در سوریه نخواهد رفت. از منظر ژئواستراتژی، هیچ دولت اسرائیلی چنین فرصتی به ترکیه نخواهد داد.
از دیدگاه نظری علائق ایران- اسرائیل در سوریه در یک راستا قرار گرفته است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
نتایج دیدار چهار جانبه دیشب ترامپ، بن سلمان، اردوغان و احمد الشرع، برای ترکیه و سوریه عالی بود: حذف همه تحریم های سوریه، هماهنگی مشترک علیه جمهوری اسلامی و داعش و باز گذاشتن دست ترکیه در سوریه، از دیدگاه ژئواستراتژی، چنین توافقی همان قدر که برای ترکیه و سوریه ممتاز می نماید، جمهوریاسلامی ایران و دولت اسرائیل را به حاشیه می راند.
تهران فاقد فدرت تعیین کننده در سوریه و حتی هلال خضیب(لبنان، سوریه، عراق) است، ولی اسرائیل نه تنها به شدت از این دیدار و موضعگیری ترامپ شاکی است، بلکه هرگز زیر بار افزایش نفوذ آنکارا در سوریه نخواهد رفت. از منظر ژئواستراتژی، هیچ دولت اسرائیلی چنین فرصتی به ترکیه نخواهد داد.
از دیدگاه نظری علائق ایران- اسرائیل در سوریه در یک راستا قرار گرفته است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
یدالله کریمی پور کجایی است
از دهه ها پیش با خواندن نبرد من هیتلر و تاکید های مکررش بر خلوص و برتری نژادی، سخت کنجکاو بودم که فکریه خلوص و ناب بودن و دست نخوردن نژادها چگونه شدنی بوده است؟!!
چرا پان ها، اعم از آلمانی، ایتالیایی، فرانسوی ها، ایرانی ها، ترک ها و اعراب و چینی ها و قس علیهذا، این همه بر اثبات خلوص و سپس برتری نژادی خود متمرکز بوده اند؟!
می شد به دهها استدلال نظری در رد خالصیت و برتری نژادی دست یازید، ولی بر آن شدم که از طریق مکانیسم های شناخته شده علمی- آزمایشگاهی، در آغاز میزان خلوص نژادی خود را بفهمم. این بود که با صرف هزینه بالا و طی چند ماه صبوری برای بررسی، بخش کوچکی از نتایج چرخه ۸۰۰۰۰ ساله ژنتیکی اجداد مادریم به دستم رسید. با علم به این که این بررسی ها نمی تواند ۱۰۰٪ درست و واقعی باشد، بدک نیست بخشی از شجره خود را در معرض دید شما قرار دهم:
چکیده خاستگاه های اجدادی یدالله کریمی پور
۱- ترکیه؛ ۱۸/۵ ٪
۲- شامات و یهودیه ۱۰/۲٪
۳- عرب ۷/۵٪
۴- لاهور۶/۸٪
۵- باختر هند ۲/۸٪
۶- پاکستان ۰/۰۷٪
۷- شمال باختری اروپا ۶/۸٪
۸-آفریقا۰/۰۷٪
۹-ایران ۴۶٪
تا همین جا روشن است که با انگاره های کنونی، کریمی پور تنها ۴۶ درصد دارای خلوص ایرانی است. ولی وقتی به مسیر ۸۰ هزار ساله کوچ اجدادم می نگرم، روشن می شود که اختلاط و امتزاج ژنتیک اجدادم بس درازتر و گسترده تر هم هست. به عبارت بهتر شکی نیست که طی این مدت دستکم یکی از اجدادم در، اسپانیا،ایتالیا، ساردنیا، یونان،ایسلند، قبرس، مصر، کروآسی،رومانی، اسکاتلند، یمن، جنوب آفریقا، عراق،اتیوپی، داغستان، کردستان، ارمنستان،ترکیه، پاکستان، سیسیل، ایران و...اقامت داشته است؛ و من محصول دهها جغرافیا هستم.
اگر تنها و تنها یک تن از ۸ میلیارد جمعیت زمین را یافتید که ثابت کرد دارای خلوص نژادی است، به جرگه و نحله پان ها و نژاد پرستان خواهم پیوسته و فاشیست و نازیست خواهم شد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
از دهه ها پیش با خواندن نبرد من هیتلر و تاکید های مکررش بر خلوص و برتری نژادی، سخت کنجکاو بودم که فکریه خلوص و ناب بودن و دست نخوردن نژادها چگونه شدنی بوده است؟!!
چرا پان ها، اعم از آلمانی، ایتالیایی، فرانسوی ها، ایرانی ها، ترک ها و اعراب و چینی ها و قس علیهذا، این همه بر اثبات خلوص و سپس برتری نژادی خود متمرکز بوده اند؟!
می شد به دهها استدلال نظری در رد خالصیت و برتری نژادی دست یازید، ولی بر آن شدم که از طریق مکانیسم های شناخته شده علمی- آزمایشگاهی، در آغاز میزان خلوص نژادی خود را بفهمم. این بود که با صرف هزینه بالا و طی چند ماه صبوری برای بررسی، بخش کوچکی از نتایج چرخه ۸۰۰۰۰ ساله ژنتیکی اجداد مادریم به دستم رسید. با علم به این که این بررسی ها نمی تواند ۱۰۰٪ درست و واقعی باشد، بدک نیست بخشی از شجره خود را در معرض دید شما قرار دهم:
چکیده خاستگاه های اجدادی یدالله کریمی پور
۱- ترکیه؛ ۱۸/۵ ٪
۲- شامات و یهودیه ۱۰/۲٪
۳- عرب ۷/۵٪
۴- لاهور۶/۸٪
۵- باختر هند ۲/۸٪
۶- پاکستان ۰/۰۷٪
۷- شمال باختری اروپا ۶/۸٪
۸-آفریقا۰/۰۷٪
۹-ایران ۴۶٪
تا همین جا روشن است که با انگاره های کنونی، کریمی پور تنها ۴۶ درصد دارای خلوص ایرانی است. ولی وقتی به مسیر ۸۰ هزار ساله کوچ اجدادم می نگرم، روشن می شود که اختلاط و امتزاج ژنتیک اجدادم بس درازتر و گسترده تر هم هست. به عبارت بهتر شکی نیست که طی این مدت دستکم یکی از اجدادم در، اسپانیا،ایتالیا، ساردنیا، یونان،ایسلند، قبرس، مصر، کروآسی،رومانی، اسکاتلند، یمن، جنوب آفریقا، عراق،اتیوپی، داغستان، کردستان، ارمنستان،ترکیه، پاکستان، سیسیل، ایران و...اقامت داشته است؛ و من محصول دهها جغرافیا هستم.
اگر تنها و تنها یک تن از ۸ میلیارد جمعیت زمین را یافتید که ثابت کرد دارای خلوص نژادی است، به جرگه و نحله پان ها و نژاد پرستان خواهم پیوسته و فاشیست و نازیست خواهم شد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
چه بر سر تهران خواهد آمد
طی ۱۰ روز اخیر نظاره گر همه سدهای تامین کننده آب کلانشهر تهران بودم. وضعیت خوب نیست. سطح آب سدها تا مرز فاجعه پایین آمده است. افزایش برداشت از منابع زیرزمینی برای تامین آب، خطر فرونشست در غرب و جنوب غرب تهران را افزایش داده است. این در حالی است که فرسودگی شبکه پخش آب نیز مزید بر علت بوده است.
با فرض تحقق پیش بینی پاییز بسیار خشک پیش رو، و به ویژه تداوم ناکارآمدی مدیریت شهری در زمینه تامین آب، کم احتمال نیست تهران تا مدت نامعلومی برای زیستن جای مناسبی نباشد. نمی خواهم باور کنم که کوچ کلان از تهران در پیش خواهد بود. چه بسا در چنین وضعیتی بهای مسکن در پایتخت به شدت افت کرده و به مرز مفت نزدیک شود.
این پیام ناقص و فرضی، هشداری به حکومت، دولت و مردم برای آینده نگری کوتاه مدت و گذر کردن از این وضعیت نامیمون است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
طی ۱۰ روز اخیر نظاره گر همه سدهای تامین کننده آب کلانشهر تهران بودم. وضعیت خوب نیست. سطح آب سدها تا مرز فاجعه پایین آمده است. افزایش برداشت از منابع زیرزمینی برای تامین آب، خطر فرونشست در غرب و جنوب غرب تهران را افزایش داده است. این در حالی است که فرسودگی شبکه پخش آب نیز مزید بر علت بوده است.
با فرض تحقق پیش بینی پاییز بسیار خشک پیش رو، و به ویژه تداوم ناکارآمدی مدیریت شهری در زمینه تامین آب، کم احتمال نیست تهران تا مدت نامعلومی برای زیستن جای مناسبی نباشد. نمی خواهم باور کنم که کوچ کلان از تهران در پیش خواهد بود. چه بسا در چنین وضعیتی بهای مسکن در پایتخت به شدت افت کرده و به مرز مفت نزدیک شود.
این پیام ناقص و فرضی، هشداری به حکومت، دولت و مردم برای آینده نگری کوتاه مدت و گذر کردن از این وضعیت نامیمون است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
مذاکرات هسته ای به کجا می انجامد
رهبر گفته است: گمان نمی کنیم مذاکره با آمریکا به نتیجه برسد و نمی دانیم چه خواهد شد. با فرض فروپاشی مذاکرات، از چشم انداز استراتژیک سه پرسش سخت در برابر جمهوری اسلامی برپا خواهد شد:
۱- با فرض ترک میز مذاکره، جمهوریاسلامی چه خواهد کرد؟ یعنی چه جایگزینی بهتر از آن دارد؟!
۲- با وجود شکاف روشن بین رویکردهای اسرائیل- آمریکا، با فرض پایان یافتن امید واشنگتن به مذاکره، جمهوری اسلامی با طرح و برنامه اسرائیل در این ارتباط چه خواهد کرد؟ نقش ترامپ در این میانه چه خواهد بود؟!
۳- در این صورت جمهوریاسلامی با شقاق و شکاف احتمالی درون حکومتی چه خواهد کرد؟!
به رغم مخالفت های ظاهری، کمتر محتمل است طرفین میز مذاکرات را ترک کنند. زیرا جایگزین قابل تصوری برای آن به چشم نمی خورد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
رهبر گفته است: گمان نمی کنیم مذاکره با آمریکا به نتیجه برسد و نمی دانیم چه خواهد شد. با فرض فروپاشی مذاکرات، از چشم انداز استراتژیک سه پرسش سخت در برابر جمهوری اسلامی برپا خواهد شد:
۱- با فرض ترک میز مذاکره، جمهوریاسلامی چه خواهد کرد؟ یعنی چه جایگزینی بهتر از آن دارد؟!
۲- با وجود شکاف روشن بین رویکردهای اسرائیل- آمریکا، با فرض پایان یافتن امید واشنگتن به مذاکره، جمهوری اسلامی با طرح و برنامه اسرائیل در این ارتباط چه خواهد کرد؟ نقش ترامپ در این میانه چه خواهد بود؟!
۳- در این صورت جمهوریاسلامی با شقاق و شکاف احتمالی درون حکومتی چه خواهد کرد؟!
به رغم مخالفت های ظاهری، کمتر محتمل است طرفین میز مذاکرات را ترک کنند. زیرا جایگزین قابل تصوری برای آن به چشم نمی خورد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
سال فلسطین
در گیرو دار مذاکرات هسته ای، جنگ اوکراین، کشمکش تعرفه ای چین- امریکا و حاشیه های سفر خاورمیانه ای ترامپ، خبر سونامی اروپایی ها علیه دولت اسرائیل(اشغالگر) در فضای رسانه ای ایران گم و گور شده است. آن هم به یک علت: تمرکز مردم و رسانه ها بر سرنوشت و ته نوشت ایران و ناکارآمدی استراتژیک حکومت و دولت در عبور از مشکلات.
در ورای چنین فضایی، ملت- دولت های اروپایی و یا پیوسته و وابسته به این قاره، حتی بریتانیا، فرانسه، هلند، کانادا، استرالیا و...موجی سنگین له فلسطینی ها و علیه اسرائیل و نتانیاهو به راه انداخته اند. تکانه های این امواج بدانجا رسیده که هیچ بعید نیست طی ۷ ماه پایانی سال میلادی، کشورهای بزرگ اروپا و بلکه بیشتر قدرت های گروه ۲۰، دولت فلسطینی را به رسمیت بشناسند.
مفسرین و استراتژیست های اسرائیلی به وضوح هشدار داده اند که به خاطر استراتژی معیوب بی بی در غزه، اندک اندک موج نفرت جهانی علیه اسرائیل در حال شکل گیری و بلکه گسترش و فراگیری است.
افزون بر اثرات خشونت کابینه بی بی، جایگاه دولت های عرب جنوب خلیج فارس و رسانه های وابسته به آن ها، در شکل گیری چنین رویکردی بی تاثیر نبوده است. به هر روی دور از انتظار نیست که سال ۲۰۲۶، از دیدگاه سیاست بین الملل، سال فلسطین باشد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
در گیرو دار مذاکرات هسته ای، جنگ اوکراین، کشمکش تعرفه ای چین- امریکا و حاشیه های سفر خاورمیانه ای ترامپ، خبر سونامی اروپایی ها علیه دولت اسرائیل(اشغالگر) در فضای رسانه ای ایران گم و گور شده است. آن هم به یک علت: تمرکز مردم و رسانه ها بر سرنوشت و ته نوشت ایران و ناکارآمدی استراتژیک حکومت و دولت در عبور از مشکلات.
در ورای چنین فضایی، ملت- دولت های اروپایی و یا پیوسته و وابسته به این قاره، حتی بریتانیا، فرانسه، هلند، کانادا، استرالیا و...موجی سنگین له فلسطینی ها و علیه اسرائیل و نتانیاهو به راه انداخته اند. تکانه های این امواج بدانجا رسیده که هیچ بعید نیست طی ۷ ماه پایانی سال میلادی، کشورهای بزرگ اروپا و بلکه بیشتر قدرت های گروه ۲۰، دولت فلسطینی را به رسمیت بشناسند.
مفسرین و استراتژیست های اسرائیلی به وضوح هشدار داده اند که به خاطر استراتژی معیوب بی بی در غزه، اندک اندک موج نفرت جهانی علیه اسرائیل در حال شکل گیری و بلکه گسترش و فراگیری است.
افزون بر اثرات خشونت کابینه بی بی، جایگاه دولت های عرب جنوب خلیج فارس و رسانه های وابسته به آن ها، در شکل گیری چنین رویکردی بی تاثیر نبوده است. به هر روی دور از انتظار نیست که سال ۲۰۲۶، از دیدگاه سیاست بین الملل، سال فلسطین باشد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
چاره چیست؟
لهستان و لهستانی ها زیر چکمه حکومت کمونیستی لهستان وابسته به اتحاد شوروی، له شده بودند. دهها تشکل و صدها روشنفکر برپا خواسته و پنهان و زیرزمینی به نقد چهره منحوس حکومت پرداختند. پیاپی از فقر و نداری و کمبود تولید و ناترازی های گوناگون و نکبت و فلاکت کشور و مردم داد سخن دادند. ولی هیچکدام از این ناله و فریادها نه تنها به جایی نمی رسید، که زندانها روز به روز بیشتر و پرتر، ترورها فزونتر، فلاکت گسترده تر و حکومت جری تر و ترسناکتر می شد.
اقلیتی نظامی مآب و پیرمردانی زهوار در رفته و در بند ایدئولوژی ورشکسته در ناز ونعمت از طریق ایجاد تفرقه، سرکوب جامعه مدنی و کنترل کردن کامل جریان اطلاعات و سرکوب، همچنان در قدرت پابرجا مانده بودند. در واقع ۹۶٪ مردم، در برابر ۴٪ وامانده و اسیر بودند. چاره چه بود؟! چه می شد کرد؟!
به زودی کارگری از میان مردم ناراضی بپا خواست. او درد را شناخته و درمان را نیز. لخ والسا کارگر کشتی سازی گدانسک، بین صدها روشنفکر و ناراضی پراگنده، مدعی و خودمحور، همه لهستانی ها را به همبستگی (Solidarnosc) فرا خواند. او در پی بسیج گسترده کارگران و روشنفکران علیه رژیم تمامیت خواه ايدئولوژی زده و اقلیت حاکم بر آمد. لخ والسا به همه لهستانی ها گوشزد کرد:
برای رستگاری لهستان فقط و فقط یک راه بیش نیست: همبستگی تام و تمام، تا فروپاشی رژیم. رژیم هم آن راه را تشخیص داده و با تمام توان اطلاعاتی، پلیسی، مطبوعاتی از هر راه تفرقه انگیز قومی، مذهبی، فکری و سرکوب، مانع شکل گیری اتحاد و یکپارچگی است. ولی ما با اراده دستجمعی و همبستگی هدفمند، در نهایت بر موانع چیره شده و راه را برای آزادی لهستان و برقراری دموکراسی فراهم خواهیم کرد. زیرا برای فروپاشاندن نظام متحجر استبدادی، همبستگی با هر بهایی گریز ناپذیر است.
لهستان و لهستانی ها طی کمتر از دوسال با حربه انسجام و پرهیز از تفرقه، کمر رژیم وابسته به شوروی را شکستند. آنان در پروسه این همبستگی، بیش از ۳۰۰ فرد و تشکل انقلابی نما و در واقع تفرقه افکن وابسته به پلیس مخفی ورشو را شناخته و به کلی کنار نهادند و یکدل و یکزبان حول محور لخ والسا جمع شدند.
امروز لهستان نامزد تبدیل شدن به توانمدترین قدرت اروپا است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
لهستان و لهستانی ها زیر چکمه حکومت کمونیستی لهستان وابسته به اتحاد شوروی، له شده بودند. دهها تشکل و صدها روشنفکر برپا خواسته و پنهان و زیرزمینی به نقد چهره منحوس حکومت پرداختند. پیاپی از فقر و نداری و کمبود تولید و ناترازی های گوناگون و نکبت و فلاکت کشور و مردم داد سخن دادند. ولی هیچکدام از این ناله و فریادها نه تنها به جایی نمی رسید، که زندانها روز به روز بیشتر و پرتر، ترورها فزونتر، فلاکت گسترده تر و حکومت جری تر و ترسناکتر می شد.
اقلیتی نظامی مآب و پیرمردانی زهوار در رفته و در بند ایدئولوژی ورشکسته در ناز ونعمت از طریق ایجاد تفرقه، سرکوب جامعه مدنی و کنترل کردن کامل جریان اطلاعات و سرکوب، همچنان در قدرت پابرجا مانده بودند. در واقع ۹۶٪ مردم، در برابر ۴٪ وامانده و اسیر بودند. چاره چه بود؟! چه می شد کرد؟!
به زودی کارگری از میان مردم ناراضی بپا خواست. او درد را شناخته و درمان را نیز. لخ والسا کارگر کشتی سازی گدانسک، بین صدها روشنفکر و ناراضی پراگنده، مدعی و خودمحور، همه لهستانی ها را به همبستگی (Solidarnosc) فرا خواند. او در پی بسیج گسترده کارگران و روشنفکران علیه رژیم تمامیت خواه ايدئولوژی زده و اقلیت حاکم بر آمد. لخ والسا به همه لهستانی ها گوشزد کرد:
برای رستگاری لهستان فقط و فقط یک راه بیش نیست: همبستگی تام و تمام، تا فروپاشی رژیم. رژیم هم آن راه را تشخیص داده و با تمام توان اطلاعاتی، پلیسی، مطبوعاتی از هر راه تفرقه انگیز قومی، مذهبی، فکری و سرکوب، مانع شکل گیری اتحاد و یکپارچگی است. ولی ما با اراده دستجمعی و همبستگی هدفمند، در نهایت بر موانع چیره شده و راه را برای آزادی لهستان و برقراری دموکراسی فراهم خواهیم کرد. زیرا برای فروپاشاندن نظام متحجر استبدادی، همبستگی با هر بهایی گریز ناپذیر است.
لهستان و لهستانی ها طی کمتر از دوسال با حربه انسجام و پرهیز از تفرقه، کمر رژیم وابسته به شوروی را شکستند. آنان در پروسه این همبستگی، بیش از ۳۰۰ فرد و تشکل انقلابی نما و در واقع تفرقه افکن وابسته به پلیس مخفی ورشو را شناخته و به کلی کنار نهادند و یکدل و یکزبان حول محور لخ والسا جمع شدند.
امروز لهستان نامزد تبدیل شدن به توانمدترین قدرت اروپا است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
پیروزی آسان
روح زمانه برای رهایی از استعمار مبتنی بر جنبش مسلحانه بود؛ ولی تاریخ نشان داد که این استراتژی ره به جایی نخواهد برد. به زودی استراتژی گاندی مبتنی بر ساتیاگراها و آهیسما. یعنی مبارزه مبتنی بر عدم خشونت و حقیقت، پادشاهی متحده بریتانیای کبیر را به ستوه آورد.
مبارزه مبتنی بر نیروی حقیقت یا نیروی روح و عدم خشونت، لندن را به مرز دیوانگی کشاند. سرپیچی آگاهانه و آشتی جویانه از قوانین ستمکارانه، موجبات فلج شدن دستگاه اداری و آشکار شدن عدم مشروعیت حکومت شد. این سرپیچی ساده، کم هزینه و در عین حال بسیار کارآمد بود. به بخشی از این نافرمانی ها بنگرید:
۱- عدم همکاری(Non-Cooperation)
ماهاتما مردم را به عدمهمکاری با نهادها و سازمانهای های حکومتی فرا خواند. این همکاری نکردن از جمله شامل تحریم مدارس و دانشگاه ها، دادگاه ها و مناصب دولتی می شد. به زودی حکومت بدین نتیجه رسید که بدون همکاری مردم، به هیچ روی توانایی ادامه حیات ندارد؛
۲- اعتصاب و هارتال(Hartal)
تعطیلی عمومی و یکپارچه کسب و کارها، به نشانه اعتراض(هارتال)، نمایان ترین شیوه همبستگی ملی بود که حکومت را دست پاچه می کرد.
ساده زیستی رهبر، تلاش برای جلب پشتیبانی بین الملی و پرهیز از فرقه گرایی، حکومت را عاصی و وادار به تسلیم کرد.
این در شرایطی بود که بريتانيا نیز برای تداوم حکومتش دست به شیوه هایی زد که هنوز در دستور کار حکومت های خودکامه برای وادار کردن مردم به اطاعت است:
۱- سرکوب
بازداشت و حصر خانگی رهبران و فعالان آغار شد. مردم همگی به سوی زندان ها رهسپار شدند. دیگر زندان ها حتی گنجایش یک صدم متخلفین و قانون شکنان هندی را نداشت. زندان ها پر و دادگاه ها انباشته و تعطیل شدند و...
نیروی پلیس دست به ضرب و شتم، بازداشت و حتی کشتار زدند، ولی مردم همچنان پای بند استراتژی عدم خشونت ماندند؛
۲- ممنوعیت سازمان ها و نشریات
بریتانیا نه تنها کنگره ملی هند را غیر قانونی اعلام کرد، که نشریات و نوشته های آنها را سانسور و بلکه ممنوع اعلام نمود. در عوض روزنامه ها و نشریات حکومتی بی تیراژ ماند. هندی ها حتی خریدار یک نسخه روزنامه های حکومتی نبودند؛
۳- راولات
بر اساس این قانون دولت افراد را بدون محاکمه دستگیر و زندانی می کرد(راولات). ولی به محض دستگیری یک تن، صدها تن خود را در معرض زندانی شدن قرار می دادند؛
۴- اصلاحات محدود و تدریجی
حکومت برای جلب خشنودی اصلاح طلبان میانه رو و تضعیف پیروان مهاتما، اصلاحات سیاسی محدود با امتیازات کوچک پیشنهاد می داد، ولی کنگره و گاندی از پی جویی هدف اصلی دست بر نداشته و فریب نخوردند؛
۵- تشدید اختلافات
مؤثرترین و مخرب ترینتاکتیک حکومت بهره برداری و تشدید اختلافات موجود میان گروه های گوناگون قومی، مذهبی، اجتماعی و سیاسیبود؛
۶- بی اعتبار کردن جنبش
حکومت کوشید جنبش را حرکتی هرج و مرجطلب، اغتشاشگر، ضد آرامش عمومی و مخالف منافع ملی و عمومی معرفی کند. جنبشی که در عینحال نماینده مردم نبود؛
۷- نفود اطلاعاتی
دستگاه های اطلاعاتی حکومت به طور فعال در جمع آوری اطلاعات بین رهبران و مردم مشغول بود. هدف ایجاد اختلال از درون و تفرقه بین رهبران و مدیران جنبش بود.
با همه این ترفندها، مهاتما گاندی با یک اسم رمز، بریتانیا را وادار به تسلیم کرد: ایجاد و استمرار همبستگی و یکپارچگی آحاد مردم.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
روح زمانه برای رهایی از استعمار مبتنی بر جنبش مسلحانه بود؛ ولی تاریخ نشان داد که این استراتژی ره به جایی نخواهد برد. به زودی استراتژی گاندی مبتنی بر ساتیاگراها و آهیسما. یعنی مبارزه مبتنی بر عدم خشونت و حقیقت، پادشاهی متحده بریتانیای کبیر را به ستوه آورد.
مبارزه مبتنی بر نیروی حقیقت یا نیروی روح و عدم خشونت، لندن را به مرز دیوانگی کشاند. سرپیچی آگاهانه و آشتی جویانه از قوانین ستمکارانه، موجبات فلج شدن دستگاه اداری و آشکار شدن عدم مشروعیت حکومت شد. این سرپیچی ساده، کم هزینه و در عین حال بسیار کارآمد بود. به بخشی از این نافرمانی ها بنگرید:
۱- عدم همکاری(Non-Cooperation)
ماهاتما مردم را به عدمهمکاری با نهادها و سازمانهای های حکومتی فرا خواند. این همکاری نکردن از جمله شامل تحریم مدارس و دانشگاه ها، دادگاه ها و مناصب دولتی می شد. به زودی حکومت بدین نتیجه رسید که بدون همکاری مردم، به هیچ روی توانایی ادامه حیات ندارد؛
۲- اعتصاب و هارتال(Hartal)
تعطیلی عمومی و یکپارچه کسب و کارها، به نشانه اعتراض(هارتال)، نمایان ترین شیوه همبستگی ملی بود که حکومت را دست پاچه می کرد.
ساده زیستی رهبر، تلاش برای جلب پشتیبانی بین الملی و پرهیز از فرقه گرایی، حکومت را عاصی و وادار به تسلیم کرد.
این در شرایطی بود که بريتانيا نیز برای تداوم حکومتش دست به شیوه هایی زد که هنوز در دستور کار حکومت های خودکامه برای وادار کردن مردم به اطاعت است:
۱- سرکوب
بازداشت و حصر خانگی رهبران و فعالان آغار شد. مردم همگی به سوی زندان ها رهسپار شدند. دیگر زندان ها حتی گنجایش یک صدم متخلفین و قانون شکنان هندی را نداشت. زندان ها پر و دادگاه ها انباشته و تعطیل شدند و...
نیروی پلیس دست به ضرب و شتم، بازداشت و حتی کشتار زدند، ولی مردم همچنان پای بند استراتژی عدم خشونت ماندند؛
۲- ممنوعیت سازمان ها و نشریات
بریتانیا نه تنها کنگره ملی هند را غیر قانونی اعلام کرد، که نشریات و نوشته های آنها را سانسور و بلکه ممنوع اعلام نمود. در عوض روزنامه ها و نشریات حکومتی بی تیراژ ماند. هندی ها حتی خریدار یک نسخه روزنامه های حکومتی نبودند؛
۳- راولات
بر اساس این قانون دولت افراد را بدون محاکمه دستگیر و زندانی می کرد(راولات). ولی به محض دستگیری یک تن، صدها تن خود را در معرض زندانی شدن قرار می دادند؛
۴- اصلاحات محدود و تدریجی
حکومت برای جلب خشنودی اصلاح طلبان میانه رو و تضعیف پیروان مهاتما، اصلاحات سیاسی محدود با امتیازات کوچک پیشنهاد می داد، ولی کنگره و گاندی از پی جویی هدف اصلی دست بر نداشته و فریب نخوردند؛
۵- تشدید اختلافات
مؤثرترین و مخرب ترینتاکتیک حکومت بهره برداری و تشدید اختلافات موجود میان گروه های گوناگون قومی، مذهبی، اجتماعی و سیاسیبود؛
۶- بی اعتبار کردن جنبش
حکومت کوشید جنبش را حرکتی هرج و مرجطلب، اغتشاشگر، ضد آرامش عمومی و مخالف منافع ملی و عمومی معرفی کند. جنبشی که در عینحال نماینده مردم نبود؛
۷- نفود اطلاعاتی
دستگاه های اطلاعاتی حکومت به طور فعال در جمع آوری اطلاعات بین رهبران و مردم مشغول بود. هدف ایجاد اختلال از درون و تفرقه بین رهبران و مدیران جنبش بود.
با همه این ترفندها، مهاتما گاندی با یک اسم رمز، بریتانیا را وادار به تسلیم کرد: ایجاد و استمرار همبستگی و یکپارچگی آحاد مردم.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
آنانی که دستی را که نانشان میداد گاز گرفتند، محکوم به بوسیدن پاهایی خواهند شد که لگدشان میزند.
اریک هافر
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
اریک هافر
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k