🔴 پیام تبریک انجمن صنفی معلمان کوردستان (سقز و زیویه) به مناسبت آزادی همکار تلاشگر و فعال صنفی خوشنام آقای #سلیمان_عبدی
حکم ناروایی را که به آقای سلیمان عبدی معلم دلسوز و خوشنام به مدت ٨ ماه تحمیل شده بود، با گذراندن دوران یادشده به پایان رسید.
انجمن صنفی معلمان کوردستان ضمن تبریک و شادباش آزادی این همکار نستوه و فرهیخته به خانوادهی ایشان، جامعه معلمان ایران و خصوصا معلمان کوردستان، مراتب سپاس و قدردانی به محضر خانوادهی نامبرده، همکاران ارجمند و کلیه عزیزانی که یاور و همراهمان بودند اعلام میدارد. و از مسولان میخواهد زمینهی آزادی همه معلمان زندانی را فراهم نماید.
انجمن صنفی معلمان کوردستان (سقز و زیویه)
٥ مهرماه ١٤٠٣
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
حکم ناروایی را که به آقای سلیمان عبدی معلم دلسوز و خوشنام به مدت ٨ ماه تحمیل شده بود، با گذراندن دوران یادشده به پایان رسید.
انجمن صنفی معلمان کوردستان ضمن تبریک و شادباش آزادی این همکار نستوه و فرهیخته به خانوادهی ایشان، جامعه معلمان ایران و خصوصا معلمان کوردستان، مراتب سپاس و قدردانی به محضر خانوادهی نامبرده، همکاران ارجمند و کلیه عزیزانی که یاور و همراهمان بودند اعلام میدارد. و از مسولان میخواهد زمینهی آزادی همه معلمان زندانی را فراهم نماید.
انجمن صنفی معلمان کوردستان (سقز و زیویه)
٥ مهرماه ١٤٠٣
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
#خبر
🔴 بازگشت #رسول_بداقی به زندان با پایان مرخصی
🔸 عصر امروز ۵ مهرماه ۱۴۰۳ #رسول_بداقی بعد از اتمام مرخصی با بدرقه معلمان به زندان بازگشت.
🔸 این فعال صنفی با پیگیری خانواده و وکیل محترم پرونده آقای #رامین_صفرنیا و حمایت معلمان برای شرکت در مراسم عقد و عروسی دخترش به مرخصی آمدهبود.
🔸 رسول بداقی بدون هیچ مدرک مستند و تنها با پروندهسازی ضابطان به ۵ سال حبس ظالمانه محکوم شده و نیمی از آن را گذرانده است اما با مرخصی وی که باید ماهانه باشد و آزادی مشروط ایشان مخالفت میگردد.
🔸 #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران خواستار آزادی فوری و بیقید و شرط رسول بداقی است و از تمام توان خود برای اجرای عدالت و رفع این ظلم آشکار استفاده خواهد کرد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 بازگشت #رسول_بداقی به زندان با پایان مرخصی
🔸 عصر امروز ۵ مهرماه ۱۴۰۳ #رسول_بداقی بعد از اتمام مرخصی با بدرقه معلمان به زندان بازگشت.
🔸 این فعال صنفی با پیگیری خانواده و وکیل محترم پرونده آقای #رامین_صفرنیا و حمایت معلمان برای شرکت در مراسم عقد و عروسی دخترش به مرخصی آمدهبود.
🔸 رسول بداقی بدون هیچ مدرک مستند و تنها با پروندهسازی ضابطان به ۵ سال حبس ظالمانه محکوم شده و نیمی از آن را گذرانده است اما با مرخصی وی که باید ماهانه باشد و آزادی مشروط ایشان مخالفت میگردد.
🔸 #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران خواستار آزادی فوری و بیقید و شرط رسول بداقی است و از تمام توان خود برای اجرای عدالت و رفع این ظلم آشکار استفاده خواهد کرد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔵 صبح آزادی
امروز پنجشنبه پنجم مهرماه ۱۴۰۳، حکم ناروایی که به بنده تحمیل شده بود، بعد از هشت ماه پایان یافت و صبح آزادی فرا رسید.
بر خود واجب میدانم از همه مردم ایران، کردستان بخصوص مردم باشرف سقز و همهی اقوام و دوستان، علیالخصوص معلمان دادپروری که از نقاط دور و نزدیک همراه و یاور من و خانوادهام بودند و زحمت زیادی برایمان کشیدند سپاس و قدردانی نمایم.
به یقین زندگی زمانی معنا پیدا میکند و ارزشمند خواهد بود که در خدمت مردم و مام میهن و تحقق عدالت و آزادی باشد، همراه با فرود آوردن سر تعظیم در پیشگاه هم وطنان اعلام میدارم تا دم آخر خدمتگزار آنها و سرزمینم خواهم بود و میگویم:
کەندوکۆسپ هەنگاوم پێ ناکا شل
بێتە سەر ڕێم هەزاران گابەردی زل
بەزۆری شان وباهۆی من دەدەم تل
دەڕۆم بەرەو ئاسۆ بەرەو ئاسۆی ڕوون
دەڕۆم دەڕۆم تا ترۆپکی ڕزگار بوون
سلیمان عبدی
صبح آزادی
🆔 https://www.tgoop.com/kashowra
امروز پنجشنبه پنجم مهرماه ۱۴۰۳، حکم ناروایی که به بنده تحمیل شده بود، بعد از هشت ماه پایان یافت و صبح آزادی فرا رسید.
بر خود واجب میدانم از همه مردم ایران، کردستان بخصوص مردم باشرف سقز و همهی اقوام و دوستان، علیالخصوص معلمان دادپروری که از نقاط دور و نزدیک همراه و یاور من و خانوادهام بودند و زحمت زیادی برایمان کشیدند سپاس و قدردانی نمایم.
به یقین زندگی زمانی معنا پیدا میکند و ارزشمند خواهد بود که در خدمت مردم و مام میهن و تحقق عدالت و آزادی باشد، همراه با فرود آوردن سر تعظیم در پیشگاه هم وطنان اعلام میدارم تا دم آخر خدمتگزار آنها و سرزمینم خواهم بود و میگویم:
کەندوکۆسپ هەنگاوم پێ ناکا شل
بێتە سەر ڕێم هەزاران گابەردی زل
بەزۆری شان وباهۆی من دەدەم تل
دەڕۆم بەرەو ئاسۆ بەرەو ئاسۆی ڕوون
دەڕۆم دەڕۆم تا ترۆپکی ڕزگار بوون
سلیمان عبدی
صبح آزادی
🆔 https://www.tgoop.com/kashowra
برای شبنم دختر نو عروس رسول بداقی
✍ عبداله رضایی
شبنم عزیز، جشن عروسی ات مبارکباد.
میدانم همدلی با شما و داشتن احساس شما برای دیگری سخت است.
اما شبنم جان، این فقدان، تنها برای تو، دختر رسول بداقی، محبوس در زندان، به جرم آزادیخواهی نبوده؛ تا ستمکاره هست شاهد چنین عروسیهایی خواهیم بود.
کمی از تاریخ این چنین ستمهایی برایت بگویم. نه برای تسکین یا فراموشی، فقط برای شناختن ستم!
در تاریخ خونبار ما دخترانی را مییابی که بعد از جشن عروسی، پدرانشان به جوخهدار سپرده شدند.
دخترانی که با گذشت چند روز از عروسیشان، شوهرانشان دستگیر شدند، کشته شدند و هنوز از مزارشان نشانی نیست.
دخترانی که در روزهای آغازین نامزدی با اتهامات واهی دستگیر شدند، با ظالمانهترین و شنیعترین روش در زندان به عقد دیگری درآمدند و اعدام شدند.
دخترانی که بعد از تولد، پدر یا مادرشان به دار اعدام سلام دادند.
دخترانی که در زندان متولد شدند و بعد از تولد بدون نوشیدن شیر از سینه پر مهر مادر، مادر تیرباران شد.
دخترانی که هرگز نوازش پدر را احساس نکردند و پیش از تولد، قلبشان از صدای تیرهایی که بر بدن پدر باریدن گرفت، لرزید و هنوز از لرزیدن باز نایستاده است.
دخترانی که هرگز روایت آنان بازگو نشد. دخترانی که هیچ وقت واژه "پدر" برایشان معنا نشد، دخترانی که هرگز مهر "مادر" تجربه نکردند، چرا که اعدام مانع شد.
دخترانی مانند : ژینا، نیکا، سارینا، آرمیتا و ...
دخترانی با بدنهایی پر از ساچمه و چشمانی نابینا که دیگر به عروسی نمیاندیشند!!
آری ! تاریخ آزادیخواهی و استقامت برای آزادی، پر از این روایتهای خونین است.
در سرزمین ما شادکامی حبابِ لبِ دریاست، شادی برای اکثریت ما امر محال است. این غیر انسانیترین خشونت علیه زندگی است که بیرحمانه برای آن از سوی اربابان قدرت سرمایهگذاری شده است. بازگشت پدر به زندان، شادی عروسیات را محو کرد.
باز آوار هولناک پرسشِ: چه باید کرد؟ بر سرِ اهل اندیشه!!
این دختران اگر نبودند، ستم جاودانه میماند.
این دختران، راویان راستین ستمگری هستند.
روایت تو، در تاریخ پر از خشونت و خون ما ثبت خواهد شد.
پنجم مهرماه ۱۴۰۳ همزمان با بازگشت رسول بداقی به زندان اوین.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
✍ عبداله رضایی
شبنم عزیز، جشن عروسی ات مبارکباد.
میدانم همدلی با شما و داشتن احساس شما برای دیگری سخت است.
اما شبنم جان، این فقدان، تنها برای تو، دختر رسول بداقی، محبوس در زندان، به جرم آزادیخواهی نبوده؛ تا ستمکاره هست شاهد چنین عروسیهایی خواهیم بود.
کمی از تاریخ این چنین ستمهایی برایت بگویم. نه برای تسکین یا فراموشی، فقط برای شناختن ستم!
در تاریخ خونبار ما دخترانی را مییابی که بعد از جشن عروسی، پدرانشان به جوخهدار سپرده شدند.
دخترانی که با گذشت چند روز از عروسیشان، شوهرانشان دستگیر شدند، کشته شدند و هنوز از مزارشان نشانی نیست.
دخترانی که در روزهای آغازین نامزدی با اتهامات واهی دستگیر شدند، با ظالمانهترین و شنیعترین روش در زندان به عقد دیگری درآمدند و اعدام شدند.
دخترانی که بعد از تولد، پدر یا مادرشان به دار اعدام سلام دادند.
دخترانی که در زندان متولد شدند و بعد از تولد بدون نوشیدن شیر از سینه پر مهر مادر، مادر تیرباران شد.
دخترانی که هرگز نوازش پدر را احساس نکردند و پیش از تولد، قلبشان از صدای تیرهایی که بر بدن پدر باریدن گرفت، لرزید و هنوز از لرزیدن باز نایستاده است.
دخترانی که هرگز روایت آنان بازگو نشد. دخترانی که هیچ وقت واژه "پدر" برایشان معنا نشد، دخترانی که هرگز مهر "مادر" تجربه نکردند، چرا که اعدام مانع شد.
دخترانی مانند : ژینا، نیکا، سارینا، آرمیتا و ...
دخترانی با بدنهایی پر از ساچمه و چشمانی نابینا که دیگر به عروسی نمیاندیشند!!
آری ! تاریخ آزادیخواهی و استقامت برای آزادی، پر از این روایتهای خونین است.
در سرزمین ما شادکامی حبابِ لبِ دریاست، شادی برای اکثریت ما امر محال است. این غیر انسانیترین خشونت علیه زندگی است که بیرحمانه برای آن از سوی اربابان قدرت سرمایهگذاری شده است. بازگشت پدر به زندان، شادی عروسیات را محو کرد.
باز آوار هولناک پرسشِ: چه باید کرد؟ بر سرِ اهل اندیشه!!
این دختران اگر نبودند، ستم جاودانه میماند.
این دختران، راویان راستین ستمگری هستند.
روایت تو، در تاریخ پر از خشونت و خون ما ثبت خواهد شد.
پنجم مهرماه ۱۴۰۳ همزمان با بازگشت رسول بداقی به زندان اوین.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
💎 پیام قدرانی معلم آزاده و سرافراز #رسول_بداقی
زنده باد آزادی 🕊
بدینوسیله از همهی همکاران فرهنگی، دوستان و بستگانی که در برگزاری آیین عروسی دخترم، ما را همراهی کردند و به شیوههای گوناگون زمینههای دلگرمی و شادی من و خانوادهام را فراهم کردند، و ما را تنها نگذاشتند بسیار سپاسگزارم.
در روند مبارزات آزادیخواهانه ای که در پیش دارم، خود را وامدار معلمان دانسته و از توهم خودبزرگبینی به عقلانیت، منطق و تجربه پناه میبرم.
بر این باورم که در راه مبارزه برای رهایی مردم از یوغ ستمگران آنچه مهم است.
عشق به مبارزه است.
به گمانم همهی کسانی که برای رسیدن به شهرت و مقام یا ثروت راه مبارزه را برگزیدهاند، نه خود به آرزویشان خواهند رسید و نه یک گام مردم را به رهایی نزدیک خواهند کرد.
مبارزه برای رهایی فقط عشق میخواهد و ایستادگی.
بدرود
به امید رهایی مردم ایران
رسول بداقی ۴ مهر ۱۴۰۳
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
زنده باد آزادی 🕊
بدینوسیله از همهی همکاران فرهنگی، دوستان و بستگانی که در برگزاری آیین عروسی دخترم، ما را همراهی کردند و به شیوههای گوناگون زمینههای دلگرمی و شادی من و خانوادهام را فراهم کردند، و ما را تنها نگذاشتند بسیار سپاسگزارم.
در روند مبارزات آزادیخواهانه ای که در پیش دارم، خود را وامدار معلمان دانسته و از توهم خودبزرگبینی به عقلانیت، منطق و تجربه پناه میبرم.
بر این باورم که در راه مبارزه برای رهایی مردم از یوغ ستمگران آنچه مهم است.
عشق به مبارزه است.
به گمانم همهی کسانی که برای رسیدن به شهرت و مقام یا ثروت راه مبارزه را برگزیدهاند، نه خود به آرزویشان خواهند رسید و نه یک گام مردم را به رهایی نزدیک خواهند کرد.
مبارزه برای رهایی فقط عشق میخواهد و ایستادگی.
بدرود
به امید رهایی مردم ایران
رسول بداقی ۴ مهر ۱۴۰۳
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴دانشگاه در سالهای گذشته خصوصا پس از جنبش زن زندگی آزادی با شدت زیادی سرکوب شده است. رفتارهای حراست، کمیته، حجاب بان، مسئولین دانشگاه و امروز نیاز است این موارد همچنان روایت شود.
روز جمعه ۶ مهر ماه ساعت ٢١
#دانشگاه_در_زنجیر
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
روز جمعه ۶ مهر ماه ساعت ٢١
#دانشگاه_در_زنجیر
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
#یادداشت
🔴 پیام تشکر #رسول_بداقی پیش از بازگشت به زندان
زنده باد آزادی 🕊
🔸بدینوسیله از همهی همکاران فرهنگی، دوستان و بستگانی که در برگزاری آیین عروسی دخترم، ما را همراهی کردند و به شیوههای گوناگون زمینههای دلگرمی و شادی من و خانوادهام را فراهم کردند، و ما را تنها نگذاشتند بسیار سپاسگزارم.
🔸در روند مبارزات آزادیخواهانهای که در پیش دارم، خود را وامدار معلمان دانسته و از توهم خودبزرگ بینی به عقلانیت، منطق و تجربه پناه میبرم.
🔸بر این باورم که در راه مبارزه برای رهایی مردم از یوغ ستمگران آنچه مهم است عشق به مبارزه است.
🔸به گمانم همهی کسانی که برای رسیدن به شهرت و مقام یا ثروت راه مبارزه را برگزیدهاند، نه خود به آرزویشان خواهند رسید و نه یک گام مردم را به رهایی نزدیک خواهند کرد.
🔸مبارزه برای رهایی فقط عشق میخواهد و ایستادگی.
بدرود
به امید رهایی مردم ایران
رسول بداقی
۵ مهر ۱۴۰۳
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 پیام تشکر #رسول_بداقی پیش از بازگشت به زندان
زنده باد آزادی 🕊
🔸بدینوسیله از همهی همکاران فرهنگی، دوستان و بستگانی که در برگزاری آیین عروسی دخترم، ما را همراهی کردند و به شیوههای گوناگون زمینههای دلگرمی و شادی من و خانوادهام را فراهم کردند، و ما را تنها نگذاشتند بسیار سپاسگزارم.
🔸در روند مبارزات آزادیخواهانهای که در پیش دارم، خود را وامدار معلمان دانسته و از توهم خودبزرگ بینی به عقلانیت، منطق و تجربه پناه میبرم.
🔸بر این باورم که در راه مبارزه برای رهایی مردم از یوغ ستمگران آنچه مهم است عشق به مبارزه است.
🔸به گمانم همهی کسانی که برای رسیدن به شهرت و مقام یا ثروت راه مبارزه را برگزیدهاند، نه خود به آرزویشان خواهند رسید و نه یک گام مردم را به رهایی نزدیک خواهند کرد.
🔸مبارزه برای رهایی فقط عشق میخواهد و ایستادگی.
بدرود
به امید رهایی مردم ایران
رسول بداقی
۵ مهر ۱۴۰۳
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
دریغ و درد ؛ آن همه عشق ، این همه آه !
محمد عابدینی-معلم بازنشسته
۱۴۰۳/۷/۵
با تقدیم درود و مهر به همه کسانی که قلبشان برای عظمت و سربلندی ایران و ایرانی میتپد . این جانب "محمد عابدینی" با ۳۶ سال سابقه خدمت در آموزش و پرورش از سی و یکم شهریور ماه ۱۴۰۳ به جرگه بازنشستگان پیوستم ، همانانی که برخلاف حق انسانی خود همچنان روزگار را با نگرانی و تشویش خاطر میگذرانند و در این سرزمین ثروتمند و زرخیز در چنبره فقر و بیحرمتی گرفتارند -داستان آشنای همه ی این سالهایی که ما زیست ایم.
اندوه و مصیبتی را که امروز در زندگی مردم میبینیم به درجاتی شدیدتر و بحرانیتر در آموزش و پرورش شاهدش هستیم.
آری ، دردمندانه به خاطر دارم آن روز شاد و سرشاری را که در رشته شیمی از یکی از معتبرترین دانشگاه های کشور فارغ التحصیل شدم تا در لباس باشکوه معلمی به آموزش و تربیت نسل آیندهای بپردازم که میبایست سرنوشت این کشور را رقم بزند ، اما دریغ و درد که آن همه شور و عشق به آه و فغان و اندوه بی پایان بدل گردید. دردا و تأسفا که عشق به معلمی دیری نپایید و امیدواری به رشد و توسعه کشور بدل به سراب و فریبی شد که طبیعی ترین نتیجه اش همین حاکمیت متصلب و مستبدی است که جز تعصب و خرافه و نفرت و عقب ماندگی و قربانی شدن یک ملت و انحطاط یک فرهنگ دیرین و درخشان ثمر دیگری ندارد.
برای من بسیار دردآور است که یادآور شوم این سطور تابلوی دقیق و صادقانهای از وضعیت اسفبار آموزش و پرورشی است که ۳۶ سال از عمر مرا به خود اختصاص داد. چه خوب است که بدون خودسانسوری و ترس و از سر درد و به سودای درمانِ هولانگیزترین بیماری کشور که همین عقب ماندگی و ناکارآمدی نظام تعلیم و تربیت است به نقد و تحلیل آموزش و پرورش بپردازیم. مادامی که آموزش و پرورش جولانگاه اندیشههای هیجانی و انقلابی و عقب مانده و ایدئولوژی زده باشد ، متاسفانه وضعیت کشور نه تنها سامان نمی پذیرد بلکه فقر ، بی عدالتی ، عقب ماندگی ، غارت منابع ، فرار مغزها ، تخریب محیط زیست و زیست غیر اخلاقی جامعه ابعادی به مراتب پیچیده تر و عمیقتر و آثاری ویرانگرتر از خود به جای خواهد گذاشت . تا آموزش و پرورش مملکتی اصلاح نشود محال است جامعه رشد کند و توسعه بیابد چون تربیت انسانهای شریف و دانشمند و وطن دوست و خلاق و باهوش ، کار آموزش و پرورش است نه نهادهای حکومتی و امنیتی با نگاه های سوداگرانه و هیجانی و ماجرا جویانه!
بدیهی است ؛ در آموزش و پرورشی که توسط مدیران غیرعلمی ، ناتوان ، ایدئولوژی زده و عموماً مورد تایید و حمایت دستگاههای امنیتی مدیریت میشود و به کودکان و نوجوانان نوجوانان به جای آموزش مهارتهای زندگی اعم از روش حل مسئله ، تصمیم گیری ، کنترل خشم ، نوع دوستی ، مدارا و محبت ، رایگان بخشی ، دیگر دوستی موثر ، همکاری و همدلی ، کار تیمی و عمل جمعی هماهنگ ، تفکر انتقادی ، موسیقی و هنر و کتابخوانی و ورزش و بازی و شادی به آموزش دین حکومتی ، تعصب و خامی ، نفرت و دشمنی و رقابت و مسابقه و حرص و آزمندی و بیوطنی پرداخته می شود ؛ عشق به آه ، امید به یاس ، محبت به نفرت ، شور و شوق به دل زدگی و وطن دوستی به جلای وطن و آوارگی بدل شود.
آموزش و پرورش متاسفانه به منجلابی از تبعيض و نابرابری و سفله پروری بدل شده است که بذر هیچ استعدادی نه تنها در آن شکوفا نمیشود بلکه زایشگاه مطمئنی برای تولید انگل و حشرات گزنده رویشگاه مستعدی برای علفهای هرز و گیاهان سمی شده است.
این است هنر آموزش و پرورش جمهوری اسلامی که عشق معلمی و شوق آموزش را پس از عمری تلاش به دنیایی از حسرت و دریغ و پشیمانی و امید رشد و اصلاح را به یاس و وانهادگی بدل می کند.
چراغ عزیز دانش که به دست نیاکان ما برافروخته و فروزان شد به کیمیای آموزش و پرورش جمهوری اسلامی به چنان تاریکی و سیاهی گرفتار آمده است که حالا حالاها برافروختن دوباره آن آرزویی بیش نیست . این است داستان پر آب و چشم ایران فرهنگی!
قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند//بس خجالت که از این حاصل اوقات بریم
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
محمد عابدینی-معلم بازنشسته
۱۴۰۳/۷/۵
با تقدیم درود و مهر به همه کسانی که قلبشان برای عظمت و سربلندی ایران و ایرانی میتپد . این جانب "محمد عابدینی" با ۳۶ سال سابقه خدمت در آموزش و پرورش از سی و یکم شهریور ماه ۱۴۰۳ به جرگه بازنشستگان پیوستم ، همانانی که برخلاف حق انسانی خود همچنان روزگار را با نگرانی و تشویش خاطر میگذرانند و در این سرزمین ثروتمند و زرخیز در چنبره فقر و بیحرمتی گرفتارند -داستان آشنای همه ی این سالهایی که ما زیست ایم.
اندوه و مصیبتی را که امروز در زندگی مردم میبینیم به درجاتی شدیدتر و بحرانیتر در آموزش و پرورش شاهدش هستیم.
آری ، دردمندانه به خاطر دارم آن روز شاد و سرشاری را که در رشته شیمی از یکی از معتبرترین دانشگاه های کشور فارغ التحصیل شدم تا در لباس باشکوه معلمی به آموزش و تربیت نسل آیندهای بپردازم که میبایست سرنوشت این کشور را رقم بزند ، اما دریغ و درد که آن همه شور و عشق به آه و فغان و اندوه بی پایان بدل گردید. دردا و تأسفا که عشق به معلمی دیری نپایید و امیدواری به رشد و توسعه کشور بدل به سراب و فریبی شد که طبیعی ترین نتیجه اش همین حاکمیت متصلب و مستبدی است که جز تعصب و خرافه و نفرت و عقب ماندگی و قربانی شدن یک ملت و انحطاط یک فرهنگ دیرین و درخشان ثمر دیگری ندارد.
برای من بسیار دردآور است که یادآور شوم این سطور تابلوی دقیق و صادقانهای از وضعیت اسفبار آموزش و پرورشی است که ۳۶ سال از عمر مرا به خود اختصاص داد. چه خوب است که بدون خودسانسوری و ترس و از سر درد و به سودای درمانِ هولانگیزترین بیماری کشور که همین عقب ماندگی و ناکارآمدی نظام تعلیم و تربیت است به نقد و تحلیل آموزش و پرورش بپردازیم. مادامی که آموزش و پرورش جولانگاه اندیشههای هیجانی و انقلابی و عقب مانده و ایدئولوژی زده باشد ، متاسفانه وضعیت کشور نه تنها سامان نمی پذیرد بلکه فقر ، بی عدالتی ، عقب ماندگی ، غارت منابع ، فرار مغزها ، تخریب محیط زیست و زیست غیر اخلاقی جامعه ابعادی به مراتب پیچیده تر و عمیقتر و آثاری ویرانگرتر از خود به جای خواهد گذاشت . تا آموزش و پرورش مملکتی اصلاح نشود محال است جامعه رشد کند و توسعه بیابد چون تربیت انسانهای شریف و دانشمند و وطن دوست و خلاق و باهوش ، کار آموزش و پرورش است نه نهادهای حکومتی و امنیتی با نگاه های سوداگرانه و هیجانی و ماجرا جویانه!
بدیهی است ؛ در آموزش و پرورشی که توسط مدیران غیرعلمی ، ناتوان ، ایدئولوژی زده و عموماً مورد تایید و حمایت دستگاههای امنیتی مدیریت میشود و به کودکان و نوجوانان نوجوانان به جای آموزش مهارتهای زندگی اعم از روش حل مسئله ، تصمیم گیری ، کنترل خشم ، نوع دوستی ، مدارا و محبت ، رایگان بخشی ، دیگر دوستی موثر ، همکاری و همدلی ، کار تیمی و عمل جمعی هماهنگ ، تفکر انتقادی ، موسیقی و هنر و کتابخوانی و ورزش و بازی و شادی به آموزش دین حکومتی ، تعصب و خامی ، نفرت و دشمنی و رقابت و مسابقه و حرص و آزمندی و بیوطنی پرداخته می شود ؛ عشق به آه ، امید به یاس ، محبت به نفرت ، شور و شوق به دل زدگی و وطن دوستی به جلای وطن و آوارگی بدل شود.
آموزش و پرورش متاسفانه به منجلابی از تبعيض و نابرابری و سفله پروری بدل شده است که بذر هیچ استعدادی نه تنها در آن شکوفا نمیشود بلکه زایشگاه مطمئنی برای تولید انگل و حشرات گزنده رویشگاه مستعدی برای علفهای هرز و گیاهان سمی شده است.
این است هنر آموزش و پرورش جمهوری اسلامی که عشق معلمی و شوق آموزش را پس از عمری تلاش به دنیایی از حسرت و دریغ و پشیمانی و امید رشد و اصلاح را به یاس و وانهادگی بدل می کند.
چراغ عزیز دانش که به دست نیاکان ما برافروخته و فروزان شد به کیمیای آموزش و پرورش جمهوری اسلامی به چنان تاریکی و سیاهی گرفتار آمده است که حالا حالاها برافروختن دوباره آن آرزویی بیش نیست . این است داستان پر آب و چشم ایران فرهنگی!
قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند//بس خجالت که از این حاصل اوقات بریم
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
#یادداشت
🔴 مسیر ناهموار آموزش و پرورش در سال تحصیلی جدید
✍🏼: رضا دهلوی
🔸دیگر حوصلهی این بچهها را ندارم، مدام شلوغ میکنند و به درس توجهی ندارند، به هیچ صراطی مستقیم نیستند. نمیدانم پدر و مادرها از دست اینها چه میکشند». اینها صحبتهای معلم بازنشستهی شریفی است که سال تحصیلی گذشته با او همکار بودم. «سی و پنج سال پیش استخدام شدم، بازنشسته شدم و با پرایدم در اسنپ کار میکنم. وقتی زنگ زدند که برای تدریس بیایم، توی رودربایستی ماندم، نمیدانستم که اینقدر اذیت میشوم. حقالتدریس را هم به موقع پرداخت نمیکنند». درددلهایی از زبان مردی که خستگی از چهرهی تکیدهاش پیدا بود. یکی از دخترهایش دانشجو است، دختر دیگرش ازدواج کرده و پسرش هم علیرغم اخذ مدرک لیسانس بیکار است. درآمد بازنشستگیاش کفاف زندگیاش را نمیدهد. میگوید: «وقتی دخترم به خانهام میآید. بیشتر از یک وعده در خانهی ما نمیماند. خودم خجالت میکشم از اینکه دخترم و همسرش تا این حد متوجه وضعیت وخیم ما هستند». بحران دستمزد بازنشستگان در #آموزش_و_پرورش، سالهاست که دامنگیر، قشر شریفی از جامعه است که جوانی خود را در مقابل تختههای گچی، به پای فرزندان ایران ریختهاند و امروز که باید قدر ببینند و در صدر بنشینند، بهاجبار در مشاغل غیررسمی مثل مسافرکشی، دستفروشی، پادویی در بنگاههای املاک و غیره مشغول بهکار شدهاند تا شاید بتوانند خانوادهی خود را از بحران تورمی کشور نجات دهند؛ تا شاید بتوانند آبرومندانه، صورتشان را با سیلی سرخ نگه دارند. این معلم، تعبیر قابل تعمقی از وضعیت معلمی در ایران ارائه میکند: «از ابتدای انقلاب تا امروز، مدام تکرار میکنند که معلمی شغل انبیا است، معلمی شغل شریفی است، معلم در بالاترین درجات جامعه قرار دارد. راست میگویند. آنها مقام معلم را خیلی بالا بردهاند. شما یک برج ۵۰ طبقه را در نظر بگیرید، جمهوری اسلامی بالاترین طبقهی این برج را به معلمان اختصاص داده است، اما این طبقه، نه آب دارد، نه برق دارد و نه آسانسور. مقام معلم در ایران، مصداق چنین چیزی است. ما را خیلی بالا نشاندهاند اما هیچ امکاناتی برایمان در نظر نگرفتهاند. این است مقام معلم در ایران. باید با چه زبانی بگوییم که ما این مقام را نمیخواهیم؟ آیا درخواست یک زندگی ساده و بیدغدغه، تقاضایی غیرمنطقی است؟».
🔸در جمهوری اسلامی ایران، پس از انقلاب، بودجهی آموزش و پرورش هرساله سیر نزولی داشته، تا جاییکه بخش عمدهی بودجهی اختصاصی، صرف پرداخت حقوق و دستمزد کارمندان میشود. علیرغم اینکه نزدیک به یک-پنجم کارمندان دولت در آموزش و پرورش مشغول بهکار هستند، هیچکدام از دولتهای پس از انقلاب، نتوانستهاند سهمی شایسته برای این ارگان تخصیص دهند. به همین دلیل، بخش عمدهای از معلمان در سراسر کشور، به مشاغل دوم و سوم روی آورده و به اینترتیب، انگیزهی کافی برای تدریس مسئولانه ندارند.
🔸عدم تخصیص بودجهی مناسب برای این نهاد فرهنگی، باعث شده که مدارس (حتی در مراکز استانها) فرسوده شوند و امکانات کافی برای آموزش اصولی نداشته باشند. بهعنوان مثال، تقریباً در اکثر مدارس کشور آزمایشگاه علوم تجربی مناسب یا لوازم و محیطهای مناسب ورزشی وجود ندارد. درس هنر، کاربرد خود را از دست داده است و معلم و دانشآموز، ساعات درس هنر را به بطالت میگذرانند. معضلات آموزشی در شهرها و استانهای مرزی کشور –چون سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، کردستان و خوزستان— به شکلی فاجعهبار گزارش میشود. قابل ذکر است که در برخی از مناطق استانهای تقریباً برخوردار نیز برخی از کلاسها در کانکس برگزار میشود...
📎 متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/4ejJchg
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 مسیر ناهموار آموزش و پرورش در سال تحصیلی جدید
✍🏼: رضا دهلوی
🔸دیگر حوصلهی این بچهها را ندارم، مدام شلوغ میکنند و به درس توجهی ندارند، به هیچ صراطی مستقیم نیستند. نمیدانم پدر و مادرها از دست اینها چه میکشند». اینها صحبتهای معلم بازنشستهی شریفی است که سال تحصیلی گذشته با او همکار بودم. «سی و پنج سال پیش استخدام شدم، بازنشسته شدم و با پرایدم در اسنپ کار میکنم. وقتی زنگ زدند که برای تدریس بیایم، توی رودربایستی ماندم، نمیدانستم که اینقدر اذیت میشوم. حقالتدریس را هم به موقع پرداخت نمیکنند». درددلهایی از زبان مردی که خستگی از چهرهی تکیدهاش پیدا بود. یکی از دخترهایش دانشجو است، دختر دیگرش ازدواج کرده و پسرش هم علیرغم اخذ مدرک لیسانس بیکار است. درآمد بازنشستگیاش کفاف زندگیاش را نمیدهد. میگوید: «وقتی دخترم به خانهام میآید. بیشتر از یک وعده در خانهی ما نمیماند. خودم خجالت میکشم از اینکه دخترم و همسرش تا این حد متوجه وضعیت وخیم ما هستند». بحران دستمزد بازنشستگان در #آموزش_و_پرورش، سالهاست که دامنگیر، قشر شریفی از جامعه است که جوانی خود را در مقابل تختههای گچی، به پای فرزندان ایران ریختهاند و امروز که باید قدر ببینند و در صدر بنشینند، بهاجبار در مشاغل غیررسمی مثل مسافرکشی، دستفروشی، پادویی در بنگاههای املاک و غیره مشغول بهکار شدهاند تا شاید بتوانند خانوادهی خود را از بحران تورمی کشور نجات دهند؛ تا شاید بتوانند آبرومندانه، صورتشان را با سیلی سرخ نگه دارند. این معلم، تعبیر قابل تعمقی از وضعیت معلمی در ایران ارائه میکند: «از ابتدای انقلاب تا امروز، مدام تکرار میکنند که معلمی شغل انبیا است، معلمی شغل شریفی است، معلم در بالاترین درجات جامعه قرار دارد. راست میگویند. آنها مقام معلم را خیلی بالا بردهاند. شما یک برج ۵۰ طبقه را در نظر بگیرید، جمهوری اسلامی بالاترین طبقهی این برج را به معلمان اختصاص داده است، اما این طبقه، نه آب دارد، نه برق دارد و نه آسانسور. مقام معلم در ایران، مصداق چنین چیزی است. ما را خیلی بالا نشاندهاند اما هیچ امکاناتی برایمان در نظر نگرفتهاند. این است مقام معلم در ایران. باید با چه زبانی بگوییم که ما این مقام را نمیخواهیم؟ آیا درخواست یک زندگی ساده و بیدغدغه، تقاضایی غیرمنطقی است؟».
🔸در جمهوری اسلامی ایران، پس از انقلاب، بودجهی آموزش و پرورش هرساله سیر نزولی داشته، تا جاییکه بخش عمدهی بودجهی اختصاصی، صرف پرداخت حقوق و دستمزد کارمندان میشود. علیرغم اینکه نزدیک به یک-پنجم کارمندان دولت در آموزش و پرورش مشغول بهکار هستند، هیچکدام از دولتهای پس از انقلاب، نتوانستهاند سهمی شایسته برای این ارگان تخصیص دهند. به همین دلیل، بخش عمدهای از معلمان در سراسر کشور، به مشاغل دوم و سوم روی آورده و به اینترتیب، انگیزهی کافی برای تدریس مسئولانه ندارند.
🔸عدم تخصیص بودجهی مناسب برای این نهاد فرهنگی، باعث شده که مدارس (حتی در مراکز استانها) فرسوده شوند و امکانات کافی برای آموزش اصولی نداشته باشند. بهعنوان مثال، تقریباً در اکثر مدارس کشور آزمایشگاه علوم تجربی مناسب یا لوازم و محیطهای مناسب ورزشی وجود ندارد. درس هنر، کاربرد خود را از دست داده است و معلم و دانشآموز، ساعات درس هنر را به بطالت میگذرانند. معضلات آموزشی در شهرها و استانهای مرزی کشور –چون سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، کردستان و خوزستان— به شکلی فاجعهبار گزارش میشود. قابل ذکر است که در برخی از مناطق استانهای تقریباً برخوردار نیز برخی از کلاسها در کانکس برگزار میشود...
📎 متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/4ejJchg
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
Telegraph
مسیر ناهموار آموزش و پرورش در سال تحصیلی جدید
دیگر حوصلهی این بچهها را ندارم، مدام شلوغ میکنند و به درس توجهی ندارند، به هیچ صراطی مستقیم نیستند. نمیدانم پدر و مادرها از دست اینها چه میکشند». اینها صحبتهای معلم بازنشستهی شریفی است که سال تحصیلی گذشته با او همکار بودم. «سی و پنج سال پیش استخدام…
بازنشستگان ۱۴۰۲، با فراخوانی بازنشستگان را به تجمع اعتراضی فراخواندند.
در این فراخوان از بازنشستگان خواسته شده برای ۷ مهر، ساعت ۹ صبح، مقابل وزارتخانهی آموزش و پرورش حضور یابند
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
در این فراخوان از بازنشستگان خواسته شده برای ۷ مهر، ساعت ۹ صبح، مقابل وزارتخانهی آموزش و پرورش حضور یابند
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
.
#پیام_تبریک_انجمن_صنفی_معلمان_کوردستان (مریوان و سروآباد - سنندج) بە مناسبت آزادی #کاک_سلیمان_عبدی
آب زنيد راه را هين که نگار میرسد
مژده دهيد باغ را بوي بهار میرسد
راه دهيد يار را آن مه ده چهار را
کز رخ نوربخش او نور نثار میرسد
در میانە خبر تلخ جان باختن کارگران مظلوم معدن طبس، محکومیت و اخراج فعالان صنفی و... خبر آزادی معلم نستوە سقزی کاک سلیمان عبدی حقیقتا روحیەبخش و جانافزا بود.
نگەداشتن معلمی خوشنام و الهامبخش برای مدت ٨ ماە پشت میلەهای زندان آنهم بە جرم حقطلبی و مطالبەی حقوق مشروع خود و شاگردانش از یک سو نشان از حرمان معلمان این مملکت دارد و از سوی دیگر نشانگر مهجور بودن عدالت و برابریست. اما ارادەی پولادین کاک سلیمان عبدی بار دیگر ثابت کرد کە جامعە معلمان و فعالان صنفی نە از مطالبەی حقوق مشروع خود و دانشآموزانشان کوتاە میآیند و نە با اجحاف و بیعدالتی سازش و مماشات میکنند.
انجمن صنفی معلمان کوردستان اتمام دوران محکومیت و آزادی کاک سلیمان عبدی را بە این معلم باشرافت، انجمن صنفی و جامعە معلمان سقز، فعالان صنفی سراسر کشور و خانوادە صبور و سربلند جناب عبدی تبریک و شادباش عرض میکند و آرزومند است بە زودی شاهد گشایش در پروندە همە معلمان و فعالان صنفی سراسر کشور باشیم.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
#پیام_تبریک_انجمن_صنفی_معلمان_کوردستان (مریوان و سروآباد - سنندج) بە مناسبت آزادی #کاک_سلیمان_عبدی
آب زنيد راه را هين که نگار میرسد
مژده دهيد باغ را بوي بهار میرسد
راه دهيد يار را آن مه ده چهار را
کز رخ نوربخش او نور نثار میرسد
در میانە خبر تلخ جان باختن کارگران مظلوم معدن طبس، محکومیت و اخراج فعالان صنفی و... خبر آزادی معلم نستوە سقزی کاک سلیمان عبدی حقیقتا روحیەبخش و جانافزا بود.
نگەداشتن معلمی خوشنام و الهامبخش برای مدت ٨ ماە پشت میلەهای زندان آنهم بە جرم حقطلبی و مطالبەی حقوق مشروع خود و شاگردانش از یک سو نشان از حرمان معلمان این مملکت دارد و از سوی دیگر نشانگر مهجور بودن عدالت و برابریست. اما ارادەی پولادین کاک سلیمان عبدی بار دیگر ثابت کرد کە جامعە معلمان و فعالان صنفی نە از مطالبەی حقوق مشروع خود و دانشآموزانشان کوتاە میآیند و نە با اجحاف و بیعدالتی سازش و مماشات میکنند.
انجمن صنفی معلمان کوردستان اتمام دوران محکومیت و آزادی کاک سلیمان عبدی را بە این معلم باشرافت، انجمن صنفی و جامعە معلمان سقز، فعالان صنفی سراسر کشور و خانوادە صبور و سربلند جناب عبدی تبریک و شادباش عرض میکند و آرزومند است بە زودی شاهد گشایش در پروندە همە معلمان و فعالان صنفی سراسر کشور باشیم.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 ریزش سقف کلاس درس در اصفهان
روز گذشته، شنبه ۷ مهر ۱۴۰۳، سقف یکی از کلاسهای دبیرستان دخترانه "فرهنگ" در اصفهان ریزش کرد و پنج دانشآموز به بیمارستان منتقل شدند. این حادثه، بار دیگر وضعیت نگرانکننده ایمنی مدارس را در کشور نشان میدهد.
متأسفانه، این دومین حادثه از این نوع در هفت روز اول سال جدید تحصیلی است و نگرانیهای جدی را در مورد ایمنی کلاسهای درس به وجود آورده است. نگرانیهای جدی در مورد وضعیت مدارس در استانهای مختلف، بهویژه در مناطق کمبرخوردار مطرح است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ضمن درخواست پیگیری، تأکید میکند که ایمنی دانشآموزان و محیطهای آموزشی باید در اولویت قرار گیرد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
روز گذشته، شنبه ۷ مهر ۱۴۰۳، سقف یکی از کلاسهای دبیرستان دخترانه "فرهنگ" در اصفهان ریزش کرد و پنج دانشآموز به بیمارستان منتقل شدند. این حادثه، بار دیگر وضعیت نگرانکننده ایمنی مدارس را در کشور نشان میدهد.
متأسفانه، این دومین حادثه از این نوع در هفت روز اول سال جدید تحصیلی است و نگرانیهای جدی را در مورد ایمنی کلاسهای درس به وجود آورده است. نگرانیهای جدی در مورد وضعیت مدارس در استانهای مختلف، بهویژه در مناطق کمبرخوردار مطرح است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ضمن درخواست پیگیری، تأکید میکند که ایمنی دانشآموزان و محیطهای آموزشی باید در اولویت قرار گیرد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
آموزگاری کشته شد
فریدون تنکابنی
#خبر
🔴 فریدون تنکابنی درگذشت
🔸 #فریدون_تنکابنی معلم، نویسنده و طنزپرداز، روز گذشته ۷ مهر ۱۴۰۳ در تبعید در کلن آلمان درگذشت. او در سالِ ۱۳۱۶ در خانوادهای فرهنگی در تهران به دنیا آمد. پدرش دبیر و مدیر دبیرستان بود و مادرش آموزگار. خود او نیز پس از پایان تحصیل، دبیر زبان و ادبیات فارسی شد. تنکابنی در آثارش بیشتر به انتقاد اجتماعی و زندگی بی امید معلمان و کارمندان پرداختهاست. داستان «آموزگاری که کشته شد» از مجموعهی مشهور «یادداشتهای شهر شلوغ» با صدای فریدون تنکابنی بشنویم.
یادش گرامی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 فریدون تنکابنی درگذشت
🔸 #فریدون_تنکابنی معلم، نویسنده و طنزپرداز، روز گذشته ۷ مهر ۱۴۰۳ در تبعید در کلن آلمان درگذشت. او در سالِ ۱۳۱۶ در خانوادهای فرهنگی در تهران به دنیا آمد. پدرش دبیر و مدیر دبیرستان بود و مادرش آموزگار. خود او نیز پس از پایان تحصیل، دبیر زبان و ادبیات فارسی شد. تنکابنی در آثارش بیشتر به انتقاد اجتماعی و زندگی بی امید معلمان و کارمندان پرداختهاست. داستان «آموزگاری که کشته شد» از مجموعهی مشهور «یادداشتهای شهر شلوغ» با صدای فریدون تنکابنی بشنویم.
یادش گرامی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴مرثیهای برای کارگران معدن طبس
✍ اصغر (آرش) حاجب
شب است بس سیه
تاریک و انتظار، انتظاری بی پایان، چشمها منتظر نان
و ناگهان صدایی مهیب کوه و دشت را به مرثیهای بس غمگین فرامیخواند
نمنم اشک را چارقد گلدارش در پس تخته چوبی دواست
گوشه چشمها گاهی به آنسوی ابرها عصیان کرده و نیمنگاهی هم کوچه تنهایی را سرک میکشد.
درد پشت درد.
شاید همه ما تاوان خون گیسوان آن دخترک ناز مهمان را میدهیم، و یا شاید شاید شاید!!! بهای بغض فروخفته در گلوهامان.
سیه روی شوند آنانکه چهره آغشته به سیه زغال آن مرد، دستان پینهبسته او را ندیدند.
و ابرها خواهند بارید، آنچنان طوفانی که لایههای پنهان سیاهی و تباهی را بزدایند.
به یاد و برای آن دستان زمخت و پینه بسته و مهربان کارگران معدن
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
✍ اصغر (آرش) حاجب
شب است بس سیه
تاریک و انتظار، انتظاری بی پایان، چشمها منتظر نان
و ناگهان صدایی مهیب کوه و دشت را به مرثیهای بس غمگین فرامیخواند
نمنم اشک را چارقد گلدارش در پس تخته چوبی دواست
گوشه چشمها گاهی به آنسوی ابرها عصیان کرده و نیمنگاهی هم کوچه تنهایی را سرک میکشد.
درد پشت درد.
شاید همه ما تاوان خون گیسوان آن دخترک ناز مهمان را میدهیم، و یا شاید شاید شاید!!! بهای بغض فروخفته در گلوهامان.
سیه روی شوند آنانکه چهره آغشته به سیه زغال آن مرد، دستان پینهبسته او را ندیدند.
و ابرها خواهند بارید، آنچنان طوفانی که لایههای پنهان سیاهی و تباهی را بزدایند.
به یاد و برای آن دستان زمخت و پینه بسته و مهربان کارگران معدن
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
#یادداشت
🔴 غمنامهی کارگران #معدن_طبس
✍️ #عزیز_قاسم_زاده
🔸 اگر عدالت را توزیع برابر و یکسان هر پدیدهای بنامیم، در سرزمینی به نام ایران، مسئولانش تمام همت خود را بر این نهادهاند که یکی از مظاهر توزیع برابر را برای رسیدن به عدل در میان اقشار گوناگون جامعه به وفور جاری و ساری سازند. ظلم پدیدهای است که تلاش شده به صورت برابر در میان شهروندان گوناگون توزیع شود و این تنها عدالتی است که همت زیادی برای برپاییش انجام شده است اما گویند کرم از عدل بالاتر است. عدالت توزیع برابری چیزی است و کرم توزیع و تکثیر بیشتر و فراتر از عدل. به کارگران ایران و به ویژه کارگران معدن در برخورداری از عدل توزیعی پدیده ظلم، کرم بسیاری روا شده است و با سخاوت هر چه بیشتر همیشه به آنها ظلم مضاعف روا شده است.
🔸 بنا بر نقل فرهیختگان در ۱۲ سال اخیر بیش از ۵۰۰ نفر از کارگران معدن جان خود را از دست دادهاند. به طور دقیقتر از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۱، ۵۲۵ معدنچی جان خود را در حوادث معدن از دست دادهاند. در سیزدهم اردیبهشت ۹۶ انفجار معدن یورت در آزاد شهر باعث مرگ تمامی ۴۳ کارگر و مهندس شد که بعد از ۶ روز، اجساد این عزیزان مظلوم کشف شد. در فروردین ۸۸ انفجار معدن نیروز زرند به علت جمع شدن گاز متان و تخلیه نشدن آن باعث مرگ ۱۲ معدنچی شد. در سال ۹۱ نیز در یال شمالی طبس ۸ کارگر جان باختند. ریزش تونل شماره یک معدن اشکلی هجدک کرمان در آذر ۸۹ جان ۵ کارگر معدن را گرفت و جسد آنها بعد از ۱۱۴ روز پیدا شد. سال گذشته نیز یکی از کارگران معدن منگنز قم بر اثر ریزش بخشی از معدن در زیر آوار محبوس شد و جان خود را از دست داد. واقعه دردناک کشته شدن مظلومان معدن طبس که به ۵۰ نفر رسیده حکایت از مظلومیت غریبانه قشری زحمت کش و دردمند است که از تمام تعلقات این دنیا، تنها رنج نصیبشان شده است. تمام مشقتی که برای معاش میکشند گاه راه نفس را هم بر آنها میبندد و برخی از آنها در این سالها به این زندگی مشقت بار پایان دادهاند تا صدای درد و رنجشان شنیده شود.
🔸 در طی سالهای اخیر چند بار کارگران معدن بر اثر بی کفایتی مسئولان در کام مرگ رفتهاند و هیچ کدام از این جانهای شریف به قربانگاه رفته، موجب نشد که تمامی تمهیدات لازم برای حفظ جانشان به کار بسته شود. از طرفی نبود سندیکاهای مستقل کارگری به خاطر فشار و سرکوب حاکمیت، موجب شده توازن قوای واقعی برای اعمال فشار بر مدیران و تصمیم سازان در جهت ایمن کردن شرایط برای کارگران و تأمین حقوق آنها، با مانع جدی مواجه شود و از سوی دیگر گویی هر چیز در تبلیغ بیشتری باشد، گویی برای همگان حقانیت و اهمیت بیشتری مییابد. اینکه واکنش روانی بسیاری از ما به حکم زندان اجرا نشدهی هنرمندی، بسیار بیشتر از مرگ جانکاه و سترگ کارگران سرزمین ما حائز اهمیت است، حکایت از ناهمگونی ذهنی و روحی ما دارد. گویی ما مسخ شدگانی شدهایم که در مواقعی، بر پشت موجی میایستیم که برایمان یا تدارک دیدهاند و یا اینکه خود این موج را تدارک میبینیم. از جان شریفتر زحمت کشان مزد بگیر که ارزانترین کالای از دست رفتنی این سرزمین شده، مگر چه چیز مهمتری هست؟ در میان کشته شدگان اخیر کارگری بوده که کودک چشم به راهش منتظر بود او به خانه بیاید و اول مهر با پدر به مدرسه برود. جوانی که تحصیل کرده حقوق دانشگاه علوم فردوسی مشهد بود و نمراتش در دانشگاه بین ۲۰_۱۹ بود اما به خاطر لقمه نانی باید در سختترین شرایط مشغول باشد. چه کسی پاسخگوی این ظلم عظیم است؟ وزیر کار بی مسئولیت و بی رحمی که با دیدن جنازههای مظلومان و بلاتکلیفی بقیه کارگرها و بدون اینکه حتی به صورت صوری دستور به بررسی دهد، ماجرا را در بدو ورودش به محل حادثه، تمام یافته تلقی میکند. چنین شخصی چگونه میتواند رنج طبقه کارگر را ذرهای درک کند که حتی یک همدلی عاطفی موضعی را هم از آنها دریغ میکند و هیچ عاملی را جز سیر طبیعی و تصادفات، دخیل در از دست رفتن این قربانیان بی پناه نمی بیند. چنین شخصی در چنین ساختاری جز نابودی منافع کارگران و ظلم و ستم بیشتر به آنها چه چیز در آستین مرقع ناکرداری خویش دارد که ارمغان نیک برای کارگران به همراه آورد؟
https://bit.ly/47KbFuv
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 غمنامهی کارگران #معدن_طبس
✍️ #عزیز_قاسم_زاده
🔸 اگر عدالت را توزیع برابر و یکسان هر پدیدهای بنامیم، در سرزمینی به نام ایران، مسئولانش تمام همت خود را بر این نهادهاند که یکی از مظاهر توزیع برابر را برای رسیدن به عدل در میان اقشار گوناگون جامعه به وفور جاری و ساری سازند. ظلم پدیدهای است که تلاش شده به صورت برابر در میان شهروندان گوناگون توزیع شود و این تنها عدالتی است که همت زیادی برای برپاییش انجام شده است اما گویند کرم از عدل بالاتر است. عدالت توزیع برابری چیزی است و کرم توزیع و تکثیر بیشتر و فراتر از عدل. به کارگران ایران و به ویژه کارگران معدن در برخورداری از عدل توزیعی پدیده ظلم، کرم بسیاری روا شده است و با سخاوت هر چه بیشتر همیشه به آنها ظلم مضاعف روا شده است.
🔸 بنا بر نقل فرهیختگان در ۱۲ سال اخیر بیش از ۵۰۰ نفر از کارگران معدن جان خود را از دست دادهاند. به طور دقیقتر از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۱، ۵۲۵ معدنچی جان خود را در حوادث معدن از دست دادهاند. در سیزدهم اردیبهشت ۹۶ انفجار معدن یورت در آزاد شهر باعث مرگ تمامی ۴۳ کارگر و مهندس شد که بعد از ۶ روز، اجساد این عزیزان مظلوم کشف شد. در فروردین ۸۸ انفجار معدن نیروز زرند به علت جمع شدن گاز متان و تخلیه نشدن آن باعث مرگ ۱۲ معدنچی شد. در سال ۹۱ نیز در یال شمالی طبس ۸ کارگر جان باختند. ریزش تونل شماره یک معدن اشکلی هجدک کرمان در آذر ۸۹ جان ۵ کارگر معدن را گرفت و جسد آنها بعد از ۱۱۴ روز پیدا شد. سال گذشته نیز یکی از کارگران معدن منگنز قم بر اثر ریزش بخشی از معدن در زیر آوار محبوس شد و جان خود را از دست داد. واقعه دردناک کشته شدن مظلومان معدن طبس که به ۵۰ نفر رسیده حکایت از مظلومیت غریبانه قشری زحمت کش و دردمند است که از تمام تعلقات این دنیا، تنها رنج نصیبشان شده است. تمام مشقتی که برای معاش میکشند گاه راه نفس را هم بر آنها میبندد و برخی از آنها در این سالها به این زندگی مشقت بار پایان دادهاند تا صدای درد و رنجشان شنیده شود.
🔸 در طی سالهای اخیر چند بار کارگران معدن بر اثر بی کفایتی مسئولان در کام مرگ رفتهاند و هیچ کدام از این جانهای شریف به قربانگاه رفته، موجب نشد که تمامی تمهیدات لازم برای حفظ جانشان به کار بسته شود. از طرفی نبود سندیکاهای مستقل کارگری به خاطر فشار و سرکوب حاکمیت، موجب شده توازن قوای واقعی برای اعمال فشار بر مدیران و تصمیم سازان در جهت ایمن کردن شرایط برای کارگران و تأمین حقوق آنها، با مانع جدی مواجه شود و از سوی دیگر گویی هر چیز در تبلیغ بیشتری باشد، گویی برای همگان حقانیت و اهمیت بیشتری مییابد. اینکه واکنش روانی بسیاری از ما به حکم زندان اجرا نشدهی هنرمندی، بسیار بیشتر از مرگ جانکاه و سترگ کارگران سرزمین ما حائز اهمیت است، حکایت از ناهمگونی ذهنی و روحی ما دارد. گویی ما مسخ شدگانی شدهایم که در مواقعی، بر پشت موجی میایستیم که برایمان یا تدارک دیدهاند و یا اینکه خود این موج را تدارک میبینیم. از جان شریفتر زحمت کشان مزد بگیر که ارزانترین کالای از دست رفتنی این سرزمین شده، مگر چه چیز مهمتری هست؟ در میان کشته شدگان اخیر کارگری بوده که کودک چشم به راهش منتظر بود او به خانه بیاید و اول مهر با پدر به مدرسه برود. جوانی که تحصیل کرده حقوق دانشگاه علوم فردوسی مشهد بود و نمراتش در دانشگاه بین ۲۰_۱۹ بود اما به خاطر لقمه نانی باید در سختترین شرایط مشغول باشد. چه کسی پاسخگوی این ظلم عظیم است؟ وزیر کار بی مسئولیت و بی رحمی که با دیدن جنازههای مظلومان و بلاتکلیفی بقیه کارگرها و بدون اینکه حتی به صورت صوری دستور به بررسی دهد، ماجرا را در بدو ورودش به محل حادثه، تمام یافته تلقی میکند. چنین شخصی چگونه میتواند رنج طبقه کارگر را ذرهای درک کند که حتی یک همدلی عاطفی موضعی را هم از آنها دریغ میکند و هیچ عاملی را جز سیر طبیعی و تصادفات، دخیل در از دست رفتن این قربانیان بی پناه نمی بیند. چنین شخصی در چنین ساختاری جز نابودی منافع کارگران و ظلم و ستم بیشتر به آنها چه چیز در آستین مرقع ناکرداری خویش دارد که ارمغان نیک برای کارگران به همراه آورد؟
https://bit.ly/47KbFuv
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
Telegraph
غم نامهی کارگران معدن طبس
اگر عدالت را توزیع برابر و یکسان هر پدیدهای بنامیم، در سرزمینی به نام ایران، مسئولانش تمام همت خود را بر این نهادهاند که یکی از مظاهر توزیع برابر را برای رسیدن به عدل در میان اقشار گوناگون جامعه به وفور جاری و ساری سازند. ظلم پدیدهای است که تلاش شده به…
🔴 موج نفرتپراکنی و نژادپرستی علیه افغانستانیها چه چیزی را پنهان میکند؟
✍️ رضا عبدی
آیا موضعگیری در برابر موج نفرتپراکنی و نژادپرستی علیه افغانستانیها در ایران صرفا یک ژست روشنفکری یا اخلاقی است یا مسألهای اساسی در سیاست روز ایران و مبارزه برای آینده در ایران است؟
"نژادپرستی یک پدیدهی غربی است و در کشور ما که قرنهاست مردمان گوناگون در صلح و دوستی با هم زندگی میکنند چیزی به اسم نژادپرستی وجود ندارد. اقتصاد ایران یک اقتصاد متفاوت است و ادبیاتی که در غرب برای نقد سیاستهایی که از دههی هفتاد به بعد اجرا شده ربطی به ایران ندارد." این گزارهها و گزارههای از این دست که در اثر فعالیت گروهها و روشنفکران ناسیونالیست (پوزیسیون و اپوزیسیون) در حوزهی عمومی ایران جا افتاده است به نوعی عقل سلیم تبدیل شدهاند. این گزارهها با این استدلال طرح میشوند: چون ایران دارای فرهنگ و شرایط خاص خویش است پس تحلیل اوضاع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن، نظریهپردازیهای خاص خود را میطلبد و ما نمیتوانیم از نظریات رایج علوم اجتماعی در جهان برای تحلیل وضعیت ایران استفاده کنیم.
این گزاره حداقل دو مزیت را به این گروههای راستگرا اعطا میکند؛ یک به آنها امکان میدهد که تعریفی یکدست و در راستای منافع و ایدئولوژی خود از ویژگیهای فرهنگی ایرانیان ارائه دهند و تفاوتهای طبقاتی، اتنیکی، جنسی، جنسیتی و ... را به حاشیه برانند و دوم با استفاده از این حربه بهرهگیری فرودستان از نظریات، مفاهیم و مطالعات انتقادی سایر نقاط جهان را محدود کنند آنها با حمله به این نظریات و مفاهیم تحت عنوان چپگرایی، بیوطن و گلوبالیست استفاده از تجارب ترقیخواهانه مبارزات سایر ملل دنیا را پیشاپیش رد میکنند.
حمله به چپها و کمپین درازدامن نژادپرستانه علیه افغانستانیها به عنوان دو نیروی مکمل در روزهای گذشته از این نظر قابل تامل است. این در حالی ست که در داخل و خارج ایران هیچگونه جنبش جدی چپگرایی فعالیت نمیکند و افغانستانیها نیز در ایران سالهاست ساکن و هدف تبعیضآمیزترین سیاستهای اقتصادی و اجتماعی بودهاند. از طرف دیگر در رسانههای اصلاحطلب برای خلع سلاح منتقدان و جلوگیری از آگاهیرسانی در مورد سیاستهای نئولیبرالی و غارتگرانهای که دولت اصلاحطلب در پی اجرای آن است شروع به حمله به چپها کردهاند.
کمپین نفرتپراکنی علیه افغانستانیها با استفاده از کلیشههای نژادپرستانه پیشاپیش موجود سعی در هدایت کردن نارضایتی عمومی موجود به سمت یک دیگری مخل و مزاحم و پست دارد و بر این اساس عدهای از مردم هراسان از وضعیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی با شروع این کمپین ناگهان کسانی را پیدا کردند که تحقیری را که به صورت روزمره در حیطههای اقتصادی و اجتماعی متحمل میشوند به سمت آنها روانه کنند. افغانستانیها که مشارکت برخی از آنها در جنبش ژینا نه تنها هیچ حساسیتی درست نکرده بود بلکه همدلی گستردهای را به جریان انداخته بود ناگهان به بلاگردان نتایج سیاستهای اجرایی حاکمیت تبدیل شدند. ناگهان بیکاری، فقر، کمبود مسکن، یارانهها و... مقصر دمدستی و آشنایی پیدا کرد: مهاجران افغانستانی
سالهاست که در اثر سانسور و جلوگیری از تشکلیابی جنبش فرودستان ایران را از تولید و پرورش نظریات نظامند و انتقادی برای تحلیل وضعیت موجود محروم کردهاند بر ماست از تجارب ملل دیگر در نقد و مبارزه با سیاستهای غارتگرانهی حاکمان همت جدی داشته باشیم و پدیدهها را به اسم درستشان بخوانیم واقعیت این است که امروزه نژادپرستی یک پدیدهی جهانی است و در ایران نیز وجود دارد اما به علت عدم رشد تفکر انتقادی به علل مختلف هنوز به درستی به آن بها داده نشده است.
سیاستهای نئولیبرالی که در جهان به نفع طبقهی حاکم و زیان قاطبه مردم اجرا شده است، به شکلی گسترده ای در ایران نیز به اجرا گذاشته شدهاند و همچون اکثر نقاط دنیا که همراه با اجرای این سیاستها نژادپرستی هم سربرآورده است در ایران نیز شاهد وقوع این پدیده هستیم. پس بر همهی ماست که کمپین نفرتپراکنی علیه افغانستانیها را افشاء کنیم و مقصر و عامل اصلی بنبست کلان موجود را به همهی همقطاران خویش نشان دهیم. یادمان باشد هر نوع تبعیضی منتفعان و پاسداران خود را دارد و هزینههای آنها از جیب ما پرداخت میشود با مبارزه علیه همهی اشکال تبعیض هزینههای خویش را کاهش میدهیم.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
✍️ رضا عبدی
آیا موضعگیری در برابر موج نفرتپراکنی و نژادپرستی علیه افغانستانیها در ایران صرفا یک ژست روشنفکری یا اخلاقی است یا مسألهای اساسی در سیاست روز ایران و مبارزه برای آینده در ایران است؟
"نژادپرستی یک پدیدهی غربی است و در کشور ما که قرنهاست مردمان گوناگون در صلح و دوستی با هم زندگی میکنند چیزی به اسم نژادپرستی وجود ندارد. اقتصاد ایران یک اقتصاد متفاوت است و ادبیاتی که در غرب برای نقد سیاستهایی که از دههی هفتاد به بعد اجرا شده ربطی به ایران ندارد." این گزارهها و گزارههای از این دست که در اثر فعالیت گروهها و روشنفکران ناسیونالیست (پوزیسیون و اپوزیسیون) در حوزهی عمومی ایران جا افتاده است به نوعی عقل سلیم تبدیل شدهاند. این گزارهها با این استدلال طرح میشوند: چون ایران دارای فرهنگ و شرایط خاص خویش است پس تحلیل اوضاع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن، نظریهپردازیهای خاص خود را میطلبد و ما نمیتوانیم از نظریات رایج علوم اجتماعی در جهان برای تحلیل وضعیت ایران استفاده کنیم.
این گزاره حداقل دو مزیت را به این گروههای راستگرا اعطا میکند؛ یک به آنها امکان میدهد که تعریفی یکدست و در راستای منافع و ایدئولوژی خود از ویژگیهای فرهنگی ایرانیان ارائه دهند و تفاوتهای طبقاتی، اتنیکی، جنسی، جنسیتی و ... را به حاشیه برانند و دوم با استفاده از این حربه بهرهگیری فرودستان از نظریات، مفاهیم و مطالعات انتقادی سایر نقاط جهان را محدود کنند آنها با حمله به این نظریات و مفاهیم تحت عنوان چپگرایی، بیوطن و گلوبالیست استفاده از تجارب ترقیخواهانه مبارزات سایر ملل دنیا را پیشاپیش رد میکنند.
حمله به چپها و کمپین درازدامن نژادپرستانه علیه افغانستانیها به عنوان دو نیروی مکمل در روزهای گذشته از این نظر قابل تامل است. این در حالی ست که در داخل و خارج ایران هیچگونه جنبش جدی چپگرایی فعالیت نمیکند و افغانستانیها نیز در ایران سالهاست ساکن و هدف تبعیضآمیزترین سیاستهای اقتصادی و اجتماعی بودهاند. از طرف دیگر در رسانههای اصلاحطلب برای خلع سلاح منتقدان و جلوگیری از آگاهیرسانی در مورد سیاستهای نئولیبرالی و غارتگرانهای که دولت اصلاحطلب در پی اجرای آن است شروع به حمله به چپها کردهاند.
کمپین نفرتپراکنی علیه افغانستانیها با استفاده از کلیشههای نژادپرستانه پیشاپیش موجود سعی در هدایت کردن نارضایتی عمومی موجود به سمت یک دیگری مخل و مزاحم و پست دارد و بر این اساس عدهای از مردم هراسان از وضعیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی با شروع این کمپین ناگهان کسانی را پیدا کردند که تحقیری را که به صورت روزمره در حیطههای اقتصادی و اجتماعی متحمل میشوند به سمت آنها روانه کنند. افغانستانیها که مشارکت برخی از آنها در جنبش ژینا نه تنها هیچ حساسیتی درست نکرده بود بلکه همدلی گستردهای را به جریان انداخته بود ناگهان به بلاگردان نتایج سیاستهای اجرایی حاکمیت تبدیل شدند. ناگهان بیکاری، فقر، کمبود مسکن، یارانهها و... مقصر دمدستی و آشنایی پیدا کرد: مهاجران افغانستانی
سالهاست که در اثر سانسور و جلوگیری از تشکلیابی جنبش فرودستان ایران را از تولید و پرورش نظریات نظامند و انتقادی برای تحلیل وضعیت موجود محروم کردهاند بر ماست از تجارب ملل دیگر در نقد و مبارزه با سیاستهای غارتگرانهی حاکمان همت جدی داشته باشیم و پدیدهها را به اسم درستشان بخوانیم واقعیت این است که امروزه نژادپرستی یک پدیدهی جهانی است و در ایران نیز وجود دارد اما به علت عدم رشد تفکر انتقادی به علل مختلف هنوز به درستی به آن بها داده نشده است.
سیاستهای نئولیبرالی که در جهان به نفع طبقهی حاکم و زیان قاطبه مردم اجرا شده است، به شکلی گسترده ای در ایران نیز به اجرا گذاشته شدهاند و همچون اکثر نقاط دنیا که همراه با اجرای این سیاستها نژادپرستی هم سربرآورده است در ایران نیز شاهد وقوع این پدیده هستیم. پس بر همهی ماست که کمپین نفرتپراکنی علیه افغانستانیها را افشاء کنیم و مقصر و عامل اصلی بنبست کلان موجود را به همهی همقطاران خویش نشان دهیم. یادمان باشد هر نوع تبعیضی منتفعان و پاسداران خود را دارد و هزینههای آنها از جیب ما پرداخت میشود با مبارزه علیه همهی اشکال تبعیض هزینههای خویش را کاهش میدهیم.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
#پیام_همکار
بعد از اعتراضات گستردهی سال گذشته نسبت به محروم کردن عدهای از شهروندان از حق برخورداری از شغل آبرومندانه و به اصطلاح کد نوزده خوردن تعداد زیادی از پذیرفتهشدگان آزمون ماده ۲۸ آموزش و پرورش، به نظر میرسد دست اندرکاران آزمون امسال حربه کثیفی را پیاده کردهاند.
بنا به اطلاعاتی که از تعداد زیادی از پذیرفتهشدگان آزمون کتبی استخدامی وزارت آموزش و پرورش میرسد امسال دست اندرکاران برای اینکه از پاسخگویی درباره گزینش عقیدتی فرار کنند بسیاری از داوطلبان را تحت این عنوان رد کردهاند که گویا آنها در مصاحبه نتوانستهاند نمره قبولی را در حوزههای عمومی و تخصصی کسب کنند؛ این در حالی است که بسیاری از این افراد در این حوزهها در آزمون کتبی نمره بالایی کسب کردهاند.
در ادامه همین سیاست بسیاری از داوطلبان اهل سنت در شهرهای با جمعیت اکثریت اهل تشیع رد شدهاند. بدیهی است مسولان فعلی آموزش و پرورش میتوانند با مقایسه پذیرفتهشدگان امسال با سالهای گذشته صحت این ادعا را تایید یا رد کنند. از طرف دیگر داوطلبان نیز میتوانند با در اختیار قرار دادن اطلاعات خود در این خصوص روشنگری کنند.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
بعد از اعتراضات گستردهی سال گذشته نسبت به محروم کردن عدهای از شهروندان از حق برخورداری از شغل آبرومندانه و به اصطلاح کد نوزده خوردن تعداد زیادی از پذیرفتهشدگان آزمون ماده ۲۸ آموزش و پرورش، به نظر میرسد دست اندرکاران آزمون امسال حربه کثیفی را پیاده کردهاند.
بنا به اطلاعاتی که از تعداد زیادی از پذیرفتهشدگان آزمون کتبی استخدامی وزارت آموزش و پرورش میرسد امسال دست اندرکاران برای اینکه از پاسخگویی درباره گزینش عقیدتی فرار کنند بسیاری از داوطلبان را تحت این عنوان رد کردهاند که گویا آنها در مصاحبه نتوانستهاند نمره قبولی را در حوزههای عمومی و تخصصی کسب کنند؛ این در حالی است که بسیاری از این افراد در این حوزهها در آزمون کتبی نمره بالایی کسب کردهاند.
در ادامه همین سیاست بسیاری از داوطلبان اهل سنت در شهرهای با جمعیت اکثریت اهل تشیع رد شدهاند. بدیهی است مسولان فعلی آموزش و پرورش میتوانند با مقایسه پذیرفتهشدگان امسال با سالهای گذشته صحت این ادعا را تایید یا رد کنند. از طرف دیگر داوطلبان نیز میتوانند با در اختیار قرار دادن اطلاعات خود در این خصوص روشنگری کنند.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews