This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 دفاع از حقوق کودکان، جرم نیست؛ در اعتراض به بازداشت حسین میربهاری
حسین میربهاری، از بنیانگذاران جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان، یکی از چهرههای تأثیرگذار و متعهد در عرصهی دفاع از حقوق کودکان محروم و بهحاشیهراندهشده است. او همواره با این باور عمیق زیسته و کنشگری کرده است که «جهانی شایستهی کودکان، جهانی شایستهی همگان است» جهانی فارغ از بهرهکشی، تبعیض، جنگ و فقر. سالها تلاش بیوقفهی او در کنار دیگر همراهان این جمعیت، صدای کودکانی شد که در سکوتِ ساختارهای سرکوبگر و نابرابر، نادیده گرفته میشوند. در پی حملات اخیر اسرائیل به غزه و افزایش سرکوب داخلی، حسین میربهاری نیز، همچون بسیاری از کنشگران اجتماعی و مدنی، بازداشت و روانهی زندان شد. دستگیری او نه تنها حمله به یک فرد، که تلاشیست برای خاموشکردن صدای اعتراض علیه کودککشی، جنگافروزی و بیعدالتی.
پن: شورای هماهنگی فرهنگیان ایران، با تأکید بر حق آزادی اندیشه، بیان و فعالیت مدنی، بازداشت حسین میربهاری را محکوم میکند و خواهان آزادی فوری و بیقید و شرط او و تمامی فعالان سیاسی و اجتماعی است. این شورا بر این باور است که سرکوب صدای مدافعان زندگی، عدالت و کرامت انسانی، نهتنها آنها را به سکوت وادار نخواهد کرد، بلکه عزم و ارادهی جمعی ما را برای ساختن جهانی انسانیتر، برابرتر و رها از سرکوب، استوارتر خواهد ساخت.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
حسین میربهاری، از بنیانگذاران جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان، یکی از چهرههای تأثیرگذار و متعهد در عرصهی دفاع از حقوق کودکان محروم و بهحاشیهراندهشده است. او همواره با این باور عمیق زیسته و کنشگری کرده است که «جهانی شایستهی کودکان، جهانی شایستهی همگان است» جهانی فارغ از بهرهکشی، تبعیض، جنگ و فقر. سالها تلاش بیوقفهی او در کنار دیگر همراهان این جمعیت، صدای کودکانی شد که در سکوتِ ساختارهای سرکوبگر و نابرابر، نادیده گرفته میشوند. در پی حملات اخیر اسرائیل به غزه و افزایش سرکوب داخلی، حسین میربهاری نیز، همچون بسیاری از کنشگران اجتماعی و مدنی، بازداشت و روانهی زندان شد. دستگیری او نه تنها حمله به یک فرد، که تلاشیست برای خاموشکردن صدای اعتراض علیه کودککشی، جنگافروزی و بیعدالتی.
پن: شورای هماهنگی فرهنگیان ایران، با تأکید بر حق آزادی اندیشه، بیان و فعالیت مدنی، بازداشت حسین میربهاری را محکوم میکند و خواهان آزادی فوری و بیقید و شرط او و تمامی فعالان سیاسی و اجتماعی است. این شورا بر این باور است که سرکوب صدای مدافعان زندگی، عدالت و کرامت انسانی، نهتنها آنها را به سکوت وادار نخواهد کرد، بلکه عزم و ارادهی جمعی ما را برای ساختن جهانی انسانیتر، برابرتر و رها از سرکوب، استوارتر خواهد ساخت.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔴هشدار شورای هماهنگی نسبت به وضعیت خطرناک زندانیان سیاسی ✍ محمد حبیبی؛ سخنگوی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ۱. کانال شورای هماهنگی در همان روز اول حمله اسراییل به اوین در گزارشی که از زندان اوین رسیده بود صراحتا از کشته شدن افراد غیرنظامی…
#رضا_یونسی خبری در شبکه ایکس در باره برادرش علی یونسی منتشر کرد:
"بعد از ۱۲ روز بیخبری، برادرم #على_يونسى امروز بعد از ظهر تماس تلفنی کوتاهی با مادرم داشت. با تعدادی از زندانیان در بندى كوچك و امنيتى و تحت كنترل وزارت اطلاعات در #زندان_تهران_بزرگ است، در شرايط بسيار سخت و اسفناك از نظر بهداشتى و غذايى.
از همه دوستان و بزرگوارانى كه در اين چند روز صداى على و همه زندانيان بودند، خيلى ممنونم."
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
"بعد از ۱۲ روز بیخبری، برادرم #على_يونسى امروز بعد از ظهر تماس تلفنی کوتاهی با مادرم داشت. با تعدادی از زندانیان در بندى كوچك و امنيتى و تحت كنترل وزارت اطلاعات در #زندان_تهران_بزرگ است، در شرايط بسيار سخت و اسفناك از نظر بهداشتى و غذايى.
از همه دوستان و بزرگوارانى كه در اين چند روز صداى على و همه زندانيان بودند، خيلى ممنونم."
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
🔴 بیانیه ۱۲ژوئن، روز جهانی مبارزه با کار کودکان؛ روز جهانی کارگران کودک گرامیباد!
۱۲ ژوئن، روز جهانی مبارزه با کار کودکان نام گرفته است. این نامگذاری به پیشنهاد «سازمان جهانی کار» پس از مارش(۱) بزرگ و تاریخی کودکان کار سراسر جهان برمیگردد. در سال ۱۹۹۸ به ابتکار و تلاش مستمر فعالان لغو کار کودک در سراسر جهان و از جمله کایلاش ساتیراتی و احسانالله خان، ازرهبران گلوبال مارش(۲) و از فعالان برجسته لغو کار مزدی کودکان، راهپیمایی سراسری سازماندهی شد. این راهپیمایی از ماه ژانویه در هندوستان شروع و در ماه ژوئن و در شهر ژنو ختم شد. ۲۵ کودک به نمایندگی از کودکان کار سراسر جهان که در این راهپیمایی ۸۰ هزار کیلومتری شرکت کرده بودند، در صحن علنی سازمان جهانی کار (آی ال او) با شعار «دیگر استثمار بس است» حضور یافتند و مقاولهنامهی (۳)۱۸۲ را بهمنظور "لغو کارهای سخت و زیانآور برای کودکان" به تصویب سازمان جهانی کار رساندند.
اما چرا «آی ال او» بهجای پاسخ درست به تقاضای صریح کودکان در مارش جهانی، که خواستار «پایان دادن به کار و استثمار کودکان» بودند، مقاولهنامه ۱۸۲ را صادر میکند؟!
دقیقا ۱۰ سال پس از تصویب پیمان نامهی جهانی حقوق کودک؛ که در آن صراحتاً کار کودکان را ممنوع و خواهان لغو آن شده بود، تا این درجه نزول و تخفیف پیدا کرد!؟ این سوالِ هر ناظر منصفی است که میبایست به آن پاسخ داد.
محتوای این مقاولهنامه به «ممنوعیت کارهای سخت و زیانآور» بسنده میکند. حال آنکه این امر اجحاف در حق کودکان کار و نادرست است. بهعبارتی، اساساً خواست و منافع عموم کودکان را تأمین نمی کند، چرا که هیچ کودکی، کار را به درجات سخت و سهل تقسیم نمیکند. کار عنصر ناچسب در زندگی کودک است که کودکی و ـ در ادامه ـ هستیاش را به تاراج میبرد. فاکتور گرفتن از کل کار و محدود کردن آن به کارهای سخت و زیانآور همان نگاه سیستم و دولتهاست که تنها منافع و ثروتاندوزی را مبنا قرار داده و کودک و غیرکودک هم برایش فرقی ندارد. پیام کودکان کار و پیشروان لغو کار کودک کاملا مشخص است:
"کار و بهرهکشی از کودکان بس است."
مواضع ما روشن است. هر انسانی که از حداقل مایحتاج زیستی محروم است، در ردهی فقر قرار دارد. کودکانی که از دسترسی به حداقلهای کودکی محروم هستند در صف بالفعل یا بالقوه کودکان کار قرار میگیرند.
با وجود پیشرفت عظیم جوامع در حوزهی علوم و فناورى، همچنین تولید ثروت و مواهبى معادل سه برابر نیاز جامعه، طمع و ولع سرمایه به سود و سودآورى بیشتر، مرزها و چارچوبهاى متعارف بشر متمدن را وقیحانه شکافته و تعرض خویش را به صفوف انباشته از نیروهاى کار ارزان را وسیع و شدیدتر مى کند.
از تعداد کودکان کار، کودکان فقر، بیمسکن، محروم از بهداشت و درمان، پناهجو و آواره و ...، آمار واقعی و مستند کمتر میتوان یافت. چراکه؛ این آمارها همواره بیانگر عمق فجایع مناسبات حاکم است. اما یک آماری که سرمایه حاکم قادر به پنهان کردن آن نیست، میزان ثروت عظیمی است که حاصل دسترنج همهی کارگران و زحمتکشان جهان بویژه کودکان که سهمی نزدیک به تولید ۳۹ درصد از همه تولیدات جهان است. برای اندازه گیری فاصلهی طبقاتی به این آمار دقت کنید: "ثروت ۵ میلیاردر در جهان معادل دارائی ۵ میلیارد انسان بر کره زمین است"!؟ (بهنقل از آکسفام)
این اعداد بیانگر عمق فاجعه در جهان امروز است. به اين فجايع بايد پايان داد. مواضع ما روشن است. هر انسانی که از حداقل مایحتاج زیستی محروم است، در ردهی فقر قرار دارد. کودکانی که از دسترسی به حداقلهای کودکی محروم هستند در صف بالفعل یا بالقوه کودکان کار قرار میگیرند.
باید حق کودکی را با استفاده از تمام وسایل و امکانات ضروری به کرسی نشاند. ما نه از اقتصاد تقاضایی داریم و نه از دولت، زیرا همین نظامِ اقتصادی و دولت است که با حفظ قوانین و تأدیه هزاران راه و بیراه، در حفظ و بازتولید کار کودکان تلاش همهجانبه میکند تا میل سیریناپذیر، حریصانه و جنونآمیزش به سودافزایی را به بهای تحمیل فقر و فلاکت، جنگهای خانمانسوز، آوارگی، بیماری، درد و رنج و گرسنگی ارضاء کند. بهعبارتی برای لغو کار، استثمار و فقر کودکان، توسل به نظام اقتصادی و دولتهای موجود رفتن به بیراه است.
ویژگی مهم روز جهانی مبارزه برای محو کار کودک؛ عدم به رسمیت شناسی مرزهای ملی و جغرافیایی در لغو کار کودک است. ما خواهان رفع تبعیض بر اقشار و تقسیمبندیهای مختلف جمعیت بشری هستیم. ما برای رفع این تبعیض مبارزه میکنیم و این تقسیمبندیها نقطه عزیمت یا پایه فعالیت ما را تشکیل نمیدهند. در این رابطه، هیچ مرز ملی و کشوری و هویتی را بهرسمیت نمیشناسیم و آحاد ملی را در فعالیتمان نمیپذیریم.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
۱۲ ژوئن، روز جهانی مبارزه با کار کودکان نام گرفته است. این نامگذاری به پیشنهاد «سازمان جهانی کار» پس از مارش(۱) بزرگ و تاریخی کودکان کار سراسر جهان برمیگردد. در سال ۱۹۹۸ به ابتکار و تلاش مستمر فعالان لغو کار کودک در سراسر جهان و از جمله کایلاش ساتیراتی و احسانالله خان، ازرهبران گلوبال مارش(۲) و از فعالان برجسته لغو کار مزدی کودکان، راهپیمایی سراسری سازماندهی شد. این راهپیمایی از ماه ژانویه در هندوستان شروع و در ماه ژوئن و در شهر ژنو ختم شد. ۲۵ کودک به نمایندگی از کودکان کار سراسر جهان که در این راهپیمایی ۸۰ هزار کیلومتری شرکت کرده بودند، در صحن علنی سازمان جهانی کار (آی ال او) با شعار «دیگر استثمار بس است» حضور یافتند و مقاولهنامهی (۳)۱۸۲ را بهمنظور "لغو کارهای سخت و زیانآور برای کودکان" به تصویب سازمان جهانی کار رساندند.
اما چرا «آی ال او» بهجای پاسخ درست به تقاضای صریح کودکان در مارش جهانی، که خواستار «پایان دادن به کار و استثمار کودکان» بودند، مقاولهنامه ۱۸۲ را صادر میکند؟!
دقیقا ۱۰ سال پس از تصویب پیمان نامهی جهانی حقوق کودک؛ که در آن صراحتاً کار کودکان را ممنوع و خواهان لغو آن شده بود، تا این درجه نزول و تخفیف پیدا کرد!؟ این سوالِ هر ناظر منصفی است که میبایست به آن پاسخ داد.
محتوای این مقاولهنامه به «ممنوعیت کارهای سخت و زیانآور» بسنده میکند. حال آنکه این امر اجحاف در حق کودکان کار و نادرست است. بهعبارتی، اساساً خواست و منافع عموم کودکان را تأمین نمی کند، چرا که هیچ کودکی، کار را به درجات سخت و سهل تقسیم نمیکند. کار عنصر ناچسب در زندگی کودک است که کودکی و ـ در ادامه ـ هستیاش را به تاراج میبرد. فاکتور گرفتن از کل کار و محدود کردن آن به کارهای سخت و زیانآور همان نگاه سیستم و دولتهاست که تنها منافع و ثروتاندوزی را مبنا قرار داده و کودک و غیرکودک هم برایش فرقی ندارد. پیام کودکان کار و پیشروان لغو کار کودک کاملا مشخص است:
"کار و بهرهکشی از کودکان بس است."
مواضع ما روشن است. هر انسانی که از حداقل مایحتاج زیستی محروم است، در ردهی فقر قرار دارد. کودکانی که از دسترسی به حداقلهای کودکی محروم هستند در صف بالفعل یا بالقوه کودکان کار قرار میگیرند.
با وجود پیشرفت عظیم جوامع در حوزهی علوم و فناورى، همچنین تولید ثروت و مواهبى معادل سه برابر نیاز جامعه، طمع و ولع سرمایه به سود و سودآورى بیشتر، مرزها و چارچوبهاى متعارف بشر متمدن را وقیحانه شکافته و تعرض خویش را به صفوف انباشته از نیروهاى کار ارزان را وسیع و شدیدتر مى کند.
از تعداد کودکان کار، کودکان فقر، بیمسکن، محروم از بهداشت و درمان، پناهجو و آواره و ...، آمار واقعی و مستند کمتر میتوان یافت. چراکه؛ این آمارها همواره بیانگر عمق فجایع مناسبات حاکم است. اما یک آماری که سرمایه حاکم قادر به پنهان کردن آن نیست، میزان ثروت عظیمی است که حاصل دسترنج همهی کارگران و زحمتکشان جهان بویژه کودکان که سهمی نزدیک به تولید ۳۹ درصد از همه تولیدات جهان است. برای اندازه گیری فاصلهی طبقاتی به این آمار دقت کنید: "ثروت ۵ میلیاردر در جهان معادل دارائی ۵ میلیارد انسان بر کره زمین است"!؟ (بهنقل از آکسفام)
این اعداد بیانگر عمق فاجعه در جهان امروز است. به اين فجايع بايد پايان داد. مواضع ما روشن است. هر انسانی که از حداقل مایحتاج زیستی محروم است، در ردهی فقر قرار دارد. کودکانی که از دسترسی به حداقلهای کودکی محروم هستند در صف بالفعل یا بالقوه کودکان کار قرار میگیرند.
باید حق کودکی را با استفاده از تمام وسایل و امکانات ضروری به کرسی نشاند. ما نه از اقتصاد تقاضایی داریم و نه از دولت، زیرا همین نظامِ اقتصادی و دولت است که با حفظ قوانین و تأدیه هزاران راه و بیراه، در حفظ و بازتولید کار کودکان تلاش همهجانبه میکند تا میل سیریناپذیر، حریصانه و جنونآمیزش به سودافزایی را به بهای تحمیل فقر و فلاکت، جنگهای خانمانسوز، آوارگی، بیماری، درد و رنج و گرسنگی ارضاء کند. بهعبارتی برای لغو کار، استثمار و فقر کودکان، توسل به نظام اقتصادی و دولتهای موجود رفتن به بیراه است.
ویژگی مهم روز جهانی مبارزه برای محو کار کودک؛ عدم به رسمیت شناسی مرزهای ملی و جغرافیایی در لغو کار کودک است. ما خواهان رفع تبعیض بر اقشار و تقسیمبندیهای مختلف جمعیت بشری هستیم. ما برای رفع این تبعیض مبارزه میکنیم و این تقسیمبندیها نقطه عزیمت یا پایه فعالیت ما را تشکیل نمیدهند. در این رابطه، هیچ مرز ملی و کشوری و هویتی را بهرسمیت نمیشناسیم و آحاد ملی را در فعالیتمان نمیپذیریم.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
Telegraph
بیانیه ۱۲ژوئن، روز جهانی مبارزه با کار کودکان
۱۲ ژوئن، روز جهانی مبارزه با کار کودکان نام گرفته است. این نامگذاری به پیشنهاد «سازمان جهانی کار» پس از مارش(1) بزرگ و تاریخی کودکان کار سراسر جهان برمیگردد. در سال ۱۹۹۸ به ابتکار و تلاش مستمر فعالان لغو کار کودک در سراسر جهان و از جمله کایلاش ساتیراتی…
🔴بیانیه جمعی از زندانیان سیاسی درباره حمله هوایی اسرائیل به «زندان اوین» و هشدار وضعیت نابهنجار و غیر انسانی زندانیان سیاسی و سیاست ارعاب، سرکوب وحشیانه و بگیر و ببندهای فلهای در جامعه
این روایت شاهدان زنده حمله هوایی اسرائیل در صبح دوم تیرماه ۱۴۰۴ به زندان اوین، بیانگر بیخردی و مسئولیت گریزی مسئولانی است که هشدارهای مکرر زندانیان در مورد آوار فاجعه بار حمله احتمالی اسرائیل به زندان اوین را شنیدند و نادیده گرفتند.
هفت روز پیش از حمله اسرائیل به زندان اوین، شماری از زندانیان سیاسی در دیدار با رئیس، دادیار زندان و مسئول حفاظت اطلاعات زندان اوین درباره خطر جانی و پیامدهای ناشی از حمله احتمالی برای زندانیان و حتی کارکنان زندان، هشدار لازم را دادند و خواستار اجرای مصوبه قوه قضائیه برای آزادی موقت زندانیان در شرایط جنگی شدند. همزمان نامهای خطاب به رئیس قوه قضائیه نوشتند که بر اجرای مصوبه شماره ۱۲۱ شورای عالی قضائی مورخ ۱۲ دی ۱۳۶۵ تاکید و اعمال ملاحظات قانونی تدابیر و اقدامات قابل اعمال در مورد زندانیان جرایم مختلف در شرایط جنگی تاکید میکرد.
در نهایت روز دوم تیرماه حاکمیت با حمله هوایی ارتش اسرائیل بالاخره از خواب بیدار شد و تصمیم گرفت بدون اعلام قبلی و به زور اسلحه و ارعاب، زندانیان را به سان اسرای جنگی، از زندان اوین به زندان تهران بزرگ منتقل کنند. توضیح و ترسیم تمام عیار آن برخوردهای وحشیانه و توهین آمیز دشوار است.
ما زندانیان را با دستبند و پابند، دو به دو به هم غل و زنجیر کردند و هر زندانی چند کیسه و ساک از بقایای وسایل ضروری خود را به دوش میکشید. از میان آوارها و خاک و سنگ، در حالی به سمت اتوبوسها راه میپیمودیم که شلیک پدافند، تاریکی شب را میشکافت و روی زمین، نیروهای ویژه مسلسل به دست ما را محاصره کرده بودند؛ در حالیکه دستبندها و پابندها امکان حرکت آزادانه را از ما سلب کرده بود و هم چون قطاری از اسرای جنگی، ساعتی متر به سانتی متر از میان خاک و سنگ قدم برمیداشتیم.
فرایند انتقال زندانیان بندهای مختلف، در مجموع ۱۴ ساعت طول کشید که ۱۰ ساعت آن تنها به حرکت زندانیان از میان خاک و سنگ و زیر حملات هوایی اختصاص داشت. اگر در این فاصله بار دیگر زندان اوین هدف حمله قرار میگرفت، دهها زندانی در چشم برهم زدنی جان خود را از دست میدادند یا زخمی میشدند. کوتاه آنکه هنر صاحبان قدرت بود که با بیلیاقتی، کوته فکری و لجاجت راه بر جنایت اسرائیل گشودند که مرگ دستکم ۷۱ تن از کارکنان اوین، پزشکان، سربازان، زندانیان و خانوادههای ایشان انجامید. زنان زندان اوین هم از آسیبهای روحی و جسمی ناشی از انفجار و انتقال به زندان قرچک ورامین بینصیب نماندند و چه بسا ابعاد تلختری از این فاجعه را از سر گذراندند.
شرایط اسفبار زندانیان زن و مردی که از اوین به زندانهای قرچک و تهران بزرگ منتقل شدهاند، نسبت به نخستین روز انتقال تغییری نکرده است و همان هشدارهای پیشین زندانیان در مورد نبود امنیت در شرایط جنگی همچنان پابرجاست. زندانها فاقد پناهگاه و استانداردهای ابتدایی در زمینه ایمنی و زیست زندانیان است. در حال حاضر زندان تهران بزرگ و قرچک ورامین با شرایط غیر انسانی خود به عنوان نماد خفقان، جایگزین زندان اوین شدهاند و حقوق زندانیان اعم از سیاسی و عادی، همچنان نقض میشود. هشدار میدهیم که این وضعیت نابهنجار و غیر انسانی برای زندانیان سیاسی قابل تحمل نیست و باید به سرعت تغییر کند. در سطح جامعه نیز باید به سیاست ارعاب، سرکوب وحشیانه، ایجاد محدودیت و بگیر و ببندهای فلهای پایان دهد.
اسامی امضا کنندگان:
سیامک ابراهیمی
سعید احمدی
مطلب احمدیان
سجاد ایماننژاد
شهریار براتی
محمدباقر بختیار
مرتضی پروین
مصطفی تاجزاده
خشایار سفیدی
حسین شنبهزاده
سیدمحمدرضا فقیهی
محسن قشقایی
ابوالفضل قدیانی
مهدی محمودیان
علی منصوری
محمد نجفی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
این روایت شاهدان زنده حمله هوایی اسرائیل در صبح دوم تیرماه ۱۴۰۴ به زندان اوین، بیانگر بیخردی و مسئولیت گریزی مسئولانی است که هشدارهای مکرر زندانیان در مورد آوار فاجعه بار حمله احتمالی اسرائیل به زندان اوین را شنیدند و نادیده گرفتند.
هفت روز پیش از حمله اسرائیل به زندان اوین، شماری از زندانیان سیاسی در دیدار با رئیس، دادیار زندان و مسئول حفاظت اطلاعات زندان اوین درباره خطر جانی و پیامدهای ناشی از حمله احتمالی برای زندانیان و حتی کارکنان زندان، هشدار لازم را دادند و خواستار اجرای مصوبه قوه قضائیه برای آزادی موقت زندانیان در شرایط جنگی شدند. همزمان نامهای خطاب به رئیس قوه قضائیه نوشتند که بر اجرای مصوبه شماره ۱۲۱ شورای عالی قضائی مورخ ۱۲ دی ۱۳۶۵ تاکید و اعمال ملاحظات قانونی تدابیر و اقدامات قابل اعمال در مورد زندانیان جرایم مختلف در شرایط جنگی تاکید میکرد.
در نهایت روز دوم تیرماه حاکمیت با حمله هوایی ارتش اسرائیل بالاخره از خواب بیدار شد و تصمیم گرفت بدون اعلام قبلی و به زور اسلحه و ارعاب، زندانیان را به سان اسرای جنگی، از زندان اوین به زندان تهران بزرگ منتقل کنند. توضیح و ترسیم تمام عیار آن برخوردهای وحشیانه و توهین آمیز دشوار است.
ما زندانیان را با دستبند و پابند، دو به دو به هم غل و زنجیر کردند و هر زندانی چند کیسه و ساک از بقایای وسایل ضروری خود را به دوش میکشید. از میان آوارها و خاک و سنگ، در حالی به سمت اتوبوسها راه میپیمودیم که شلیک پدافند، تاریکی شب را میشکافت و روی زمین، نیروهای ویژه مسلسل به دست ما را محاصره کرده بودند؛ در حالیکه دستبندها و پابندها امکان حرکت آزادانه را از ما سلب کرده بود و هم چون قطاری از اسرای جنگی، ساعتی متر به سانتی متر از میان خاک و سنگ قدم برمیداشتیم.
فرایند انتقال زندانیان بندهای مختلف، در مجموع ۱۴ ساعت طول کشید که ۱۰ ساعت آن تنها به حرکت زندانیان از میان خاک و سنگ و زیر حملات هوایی اختصاص داشت. اگر در این فاصله بار دیگر زندان اوین هدف حمله قرار میگرفت، دهها زندانی در چشم برهم زدنی جان خود را از دست میدادند یا زخمی میشدند. کوتاه آنکه هنر صاحبان قدرت بود که با بیلیاقتی، کوته فکری و لجاجت راه بر جنایت اسرائیل گشودند که مرگ دستکم ۷۱ تن از کارکنان اوین، پزشکان، سربازان، زندانیان و خانوادههای ایشان انجامید. زنان زندان اوین هم از آسیبهای روحی و جسمی ناشی از انفجار و انتقال به زندان قرچک ورامین بینصیب نماندند و چه بسا ابعاد تلختری از این فاجعه را از سر گذراندند.
شرایط اسفبار زندانیان زن و مردی که از اوین به زندانهای قرچک و تهران بزرگ منتقل شدهاند، نسبت به نخستین روز انتقال تغییری نکرده است و همان هشدارهای پیشین زندانیان در مورد نبود امنیت در شرایط جنگی همچنان پابرجاست. زندانها فاقد پناهگاه و استانداردهای ابتدایی در زمینه ایمنی و زیست زندانیان است. در حال حاضر زندان تهران بزرگ و قرچک ورامین با شرایط غیر انسانی خود به عنوان نماد خفقان، جایگزین زندان اوین شدهاند و حقوق زندانیان اعم از سیاسی و عادی، همچنان نقض میشود. هشدار میدهیم که این وضعیت نابهنجار و غیر انسانی برای زندانیان سیاسی قابل تحمل نیست و باید به سرعت تغییر کند. در سطح جامعه نیز باید به سیاست ارعاب، سرکوب وحشیانه، ایجاد محدودیت و بگیر و ببندهای فلهای پایان دهد.
اسامی امضا کنندگان:
سیامک ابراهیمی
سعید احمدی
مطلب احمدیان
سجاد ایماننژاد
شهریار براتی
محمدباقر بختیار
مرتضی پروین
مصطفی تاجزاده
خشایار سفیدی
حسین شنبهزاده
سیدمحمدرضا فقیهی
محسن قشقایی
ابوالفضل قدیانی
مهدی محمودیان
علی منصوری
محمد نجفی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
🔴 ۳۰ #دانش_آموز و ۷ #معلم در جریان تجاوز اسراییل جان خود را از دست دادند.
♦️ این خبر جنگ است.
جنگ و کشتار، وضعیت برساخته حاکمان شنیعی است که جهانیان را بدان پرتاب میکنند.
جنگ، خواست سفاکترین قدرتهایی است که برای بقا، از انسان، انسان زدایی کردهاند.
جنگ، ابزاری است برای ایجاد "وضعیت استثنائی" توسط حاکمان، تا در آن اخلاق و قانون به حالت تعلیق درآید و خواست حکمرانان مستبد و فاشیسم و سرمایهداری جنایتپیشه با کشتن، زندان و آواره کردن نهادینه شود.
کشتن کودکان و دانشآموزان، کشتار آینده است، و این بزرگترین جنایت ممکن است که در جنبشها و قیامهای مردمی توسط حاکمان بارها صورت گرفته است.
بشریت، با دیدن کشتن کودکان و پیشه ساختن سکوت و انفعال راهی هموار برای بازتولید آن فراهم میکند.
بزرگترین فریاد بشریت علیه جنگ و کودککشی به هر طریقی، اعلام شرم در خویشتن است. شرم از انفعال خود خواسته در سایه استبداد و فاشیسم و امپراتوری سرمایه.
اگر شرم این قدرت انقلابی در مای انسانیت بیدار شود میتوان به جهان عاری از جنگ و خون و خشونت امید داشت.
ما به عنوان بشریت (اگر هنوز معنایی داشته باشد)، باید راه جهان بدون جنگ را، که در "دموکراسی مطلقا رادیکال" با کنش عقلانی/ اخلاقی و خروج از بردگی، طرد ابدی سیاستپیشگان دروغپرداز، عشق به انسان و رهایی او میسر میشود، بجوییم.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
♦️ این خبر جنگ است.
جنگ و کشتار، وضعیت برساخته حاکمان شنیعی است که جهانیان را بدان پرتاب میکنند.
جنگ، خواست سفاکترین قدرتهایی است که برای بقا، از انسان، انسان زدایی کردهاند.
جنگ، ابزاری است برای ایجاد "وضعیت استثنائی" توسط حاکمان، تا در آن اخلاق و قانون به حالت تعلیق درآید و خواست حکمرانان مستبد و فاشیسم و سرمایهداری جنایتپیشه با کشتن، زندان و آواره کردن نهادینه شود.
کشتن کودکان و دانشآموزان، کشتار آینده است، و این بزرگترین جنایت ممکن است که در جنبشها و قیامهای مردمی توسط حاکمان بارها صورت گرفته است.
بشریت، با دیدن کشتن کودکان و پیشه ساختن سکوت و انفعال راهی هموار برای بازتولید آن فراهم میکند.
بزرگترین فریاد بشریت علیه جنگ و کودککشی به هر طریقی، اعلام شرم در خویشتن است. شرم از انفعال خود خواسته در سایه استبداد و فاشیسم و امپراتوری سرمایه.
اگر شرم این قدرت انقلابی در مای انسانیت بیدار شود میتوان به جهان عاری از جنگ و خون و خشونت امید داشت.
ما به عنوان بشریت (اگر هنوز معنایی داشته باشد)، باید راه جهان بدون جنگ را، که در "دموکراسی مطلقا رادیکال" با کنش عقلانی/ اخلاقی و خروج از بردگی، طرد ابدی سیاستپیشگان دروغپرداز، عشق به انسان و رهایی او میسر میشود، بجوییم.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔴 ۳۰ #دانش_آموز و ۷ #معلم در جریان تجاوز اسراییل جان خود را از دست دادند. ♦️ این خبر جنگ است. جنگ و کشتار، وضعیت برساخته حاکمان شنیعی است که جهانیان را بدان پرتاب میکنند. جنگ، خواست سفاکترین قدرتهایی است که برای بقا، از انسان، انسان زدایی کردهاند.…
#تکمیلی
🔴تاکنون کشته شدن ۹۳۵ نفر از ایرانیان در حملات اسرائیل به ایران تایید شده است.
بیش از نیمی از این تعداد را شهروندان معمولی و افراد غیرنظامی تشکیل میدهند.
تنها در حمله به زندان اوین ۷۹ نفر کشته شدهاند که بیشتر آنها، خانواده زندانیان، مددکاران و کارمندان زندان اوین و تعدادی از زندانیان بودند.
در حملات دوازده روزه اسرائیل به ایران ۳۸ کودک و ۱۳۲ زن کشته شدند. تعدادی از زنان کشته شده، باردار بودند.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
🔴تاکنون کشته شدن ۹۳۵ نفر از ایرانیان در حملات اسرائیل به ایران تایید شده است.
بیش از نیمی از این تعداد را شهروندان معمولی و افراد غیرنظامی تشکیل میدهند.
تنها در حمله به زندان اوین ۷۹ نفر کشته شدهاند که بیشتر آنها، خانواده زندانیان، مددکاران و کارمندان زندان اوین و تعدادی از زندانیان بودند.
در حملات دوازده روزه اسرائیل به ایران ۳۸ کودک و ۱۳۲ زن کشته شدند. تعدادی از زنان کشته شده، باردار بودند.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 تصاویر تازه از زندان تهران بزرگ؛ نگرانی از وضعیت زندانیان پس از انتقال از اوین
ویدیویی که سازمان حقوق بشر ایران منتشر کرده، وضعیت نامناسب و نگرانکننده زندانیان را در زندان تهران بزرگ نشان میدهد. بسیاری از زندانیان، از جمله زندانیان سیاسی، پس از حمله اسرائیل به زندان اوین به این زندان منتقل شدهاند. خانوادهها و نزدیکان زندانیان نسبت به شرایط عزیزان خود ابراز نگرانی کردهاند. گروهی از زندانیان سیاسی اعلام کردهاند که در صورت ادامه وضعیت وخیم بهداشتی و کمبود امکانات در زندان تهران بزرگ، دست به اعتصاب غذا خواهند زد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران بار دیگر ضمن محکومیت نگهداری زندانیان سیاسی در این وضعیت اسفناک، خواهان آزادی همه زندانیان سیاسی از جمله #محمد_حسن_پوره، فعال صنفی معلمان است که بعد از حمله به اوین همراه با سایر زندانیان به زندان تهران بزرگ منتقل شده است.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
ویدیویی که سازمان حقوق بشر ایران منتشر کرده، وضعیت نامناسب و نگرانکننده زندانیان را در زندان تهران بزرگ نشان میدهد. بسیاری از زندانیان، از جمله زندانیان سیاسی، پس از حمله اسرائیل به زندان اوین به این زندان منتقل شدهاند. خانوادهها و نزدیکان زندانیان نسبت به شرایط عزیزان خود ابراز نگرانی کردهاند. گروهی از زندانیان سیاسی اعلام کردهاند که در صورت ادامه وضعیت وخیم بهداشتی و کمبود امکانات در زندان تهران بزرگ، دست به اعتصاب غذا خواهند زد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران بار دیگر ضمن محکومیت نگهداری زندانیان سیاسی در این وضعیت اسفناک، خواهان آزادی همه زندانیان سیاسی از جمله #محمد_حسن_پوره، فعال صنفی معلمان است که بعد از حمله به اوین همراه با سایر زندانیان به زندان تهران بزرگ منتقل شده است.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
🔴 بیانیه انجمن صنفی معلمان فارس در خصوص وضعیت زندانیان
💢 جنگ، جز ویرانی کشور و کشته شدن شهروندان، هیچ نتیجهای ندارد. آنان که بر طبل جنگ میکوبند یا ناداناند یا کاسبان جنگ.
با اینکه یک هفته از حمله وحشیانه اسرائیل به زندان اوین گذشته است؛ حملهای که به گفته رسانههای داخلی، ۷۹ قربانی برجای گذاشته. با این حال، سکوتی مرگبار از سوی حکومت حاکم ادامه دارد و هیچ پاسخ روشنی به خانوادههای زندانیان و جامعه مدنی داده نشده است.
🔸گزارشهای رسیده از زندانیان سیاسی، مدنی و صنفی، از شرایط اسفناک انتقال و نگهداری آنان در زندان فشافویه (تهران بزرگ) حکایت دارد.
* به گفته یکی از زندانیان فعال صنفی معلمان، "دست و پای ما را غل و زنجیر کردند و از اوین به زندان تهران بزرگ منتقل کردند."
*سه تن از فعالان سیاسی زن نیز از وضعیت غیربهداشتی اتاقها و کمبود سرویس بهداشتی گزارش دادهاند.
*در یک اتاق کوچک، حدود ۵۰ نفر نگهداری میشوند. مدت زمان تماس زندانیان با خانوادهها به یک دقیقه کاهش یافته و خانوادهها روزها و هفتهها از وضعیت عزیزان خود بیخبرند.
این موارد تنها گوشهای کوچک از رنجهاییست که بر زندانیان روا داشتهاند.
همه این شرایط، مصداق شکنجه روحی، روانی و جسمیست بر زندانیانی که از خطر کشتهشدن در حمله بیگانه نجات یافتهاند، اما اکنون در وضعیتی بهمراتب وخیمتر بهسر میبرند.
به چه حقی کسانی را که صرفاً براساس اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی (مواد ۲۴، ۲۶ و ۲۷) معترض بودهاند و خواهان حق و کرامت انسانی خود و دیگر شهروندان این کشور هستند، زندانی کرده و حقوق انسانی آنان را نقض میکنید؟! به این هم بسنده نکردهاید و در شرایط کاملاً بحرانی و جنگی کشور، به شکنجه و آزار آنان نیز پرداختهاید.
#انجمن_صنفی_معلمان_فارس، ضمن ابراز نگرانی نسبت به وضعیت زندانیانی که قربانیان خاموش جنگافروزی خودکامگاناند، به حاکمیت هشدار میدهد: اکنون که حاضر به آزادی دهها و صدها زندانی عقیدتی بیگناه نیستید، دستکم تمهیداتی نظیر آزادی موقت، تغییر قرار بازداشت، تبدیل قرار به وثیقه، یا دیگر راهکارهای قانونی را برای آنان فراهم کنید تا امکان نگهداری مناسب و بازسازی زندانها فراهم گردد.
🔸قوه قضائیه موظف است طبق مصوبه ۲۱۱ شورای عالی قضایی،
در شرایط جنگی و اضطراری، حافظ جان تمامی زندانیان،با هر نوع جرم مرتکب شده یا بزه انتسابی باشد.
#زندان_اوین
#آزادی_زندانیان_سیاسی
#آزادی_زندانیان_مدنی
#آزادی_زندانیان_صنفی
#معلمان_زندانی
#انجمن_صنفی_معلمان_فارس
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
💢 جنگ، جز ویرانی کشور و کشته شدن شهروندان، هیچ نتیجهای ندارد. آنان که بر طبل جنگ میکوبند یا ناداناند یا کاسبان جنگ.
با اینکه یک هفته از حمله وحشیانه اسرائیل به زندان اوین گذشته است؛ حملهای که به گفته رسانههای داخلی، ۷۹ قربانی برجای گذاشته. با این حال، سکوتی مرگبار از سوی حکومت حاکم ادامه دارد و هیچ پاسخ روشنی به خانوادههای زندانیان و جامعه مدنی داده نشده است.
🔸گزارشهای رسیده از زندانیان سیاسی، مدنی و صنفی، از شرایط اسفناک انتقال و نگهداری آنان در زندان فشافویه (تهران بزرگ) حکایت دارد.
* به گفته یکی از زندانیان فعال صنفی معلمان، "دست و پای ما را غل و زنجیر کردند و از اوین به زندان تهران بزرگ منتقل کردند."
*سه تن از فعالان سیاسی زن نیز از وضعیت غیربهداشتی اتاقها و کمبود سرویس بهداشتی گزارش دادهاند.
*در یک اتاق کوچک، حدود ۵۰ نفر نگهداری میشوند. مدت زمان تماس زندانیان با خانوادهها به یک دقیقه کاهش یافته و خانوادهها روزها و هفتهها از وضعیت عزیزان خود بیخبرند.
این موارد تنها گوشهای کوچک از رنجهاییست که بر زندانیان روا داشتهاند.
همه این شرایط، مصداق شکنجه روحی، روانی و جسمیست بر زندانیانی که از خطر کشتهشدن در حمله بیگانه نجات یافتهاند، اما اکنون در وضعیتی بهمراتب وخیمتر بهسر میبرند.
به چه حقی کسانی را که صرفاً براساس اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی (مواد ۲۴، ۲۶ و ۲۷) معترض بودهاند و خواهان حق و کرامت انسانی خود و دیگر شهروندان این کشور هستند، زندانی کرده و حقوق انسانی آنان را نقض میکنید؟! به این هم بسنده نکردهاید و در شرایط کاملاً بحرانی و جنگی کشور، به شکنجه و آزار آنان نیز پرداختهاید.
#انجمن_صنفی_معلمان_فارس، ضمن ابراز نگرانی نسبت به وضعیت زندانیانی که قربانیان خاموش جنگافروزی خودکامگاناند، به حاکمیت هشدار میدهد: اکنون که حاضر به آزادی دهها و صدها زندانی عقیدتی بیگناه نیستید، دستکم تمهیداتی نظیر آزادی موقت، تغییر قرار بازداشت، تبدیل قرار به وثیقه، یا دیگر راهکارهای قانونی را برای آنان فراهم کنید تا امکان نگهداری مناسب و بازسازی زندانها فراهم گردد.
🔸قوه قضائیه موظف است طبق مصوبه ۲۱۱ شورای عالی قضایی،
در شرایط جنگی و اضطراری، حافظ جان تمامی زندانیان،با هر نوع جرم مرتکب شده یا بزه انتسابی باشد.
#زندان_اوین
#آزادی_زندانیان_سیاسی
#آزادی_زندانیان_مدنی
#آزادی_زندانیان_صنفی
#معلمان_زندانی
#انجمن_صنفی_معلمان_فارس
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
🔴 کانون صنفی معلمان تهران خواهان انتشار اسامی معلمان و دانشآموزانی شد که در جنگ ۱۲ روزه کشته شدهاند.
♦️ سخنگوی کانون صنفی معلمان تهران ضمن محکوم نمودن هرگونه جنگ و اقدام تجاوزکارانه، از وزیر آموزش و پرورش خواست به نشانهی احترام به زندگی و جان انسانها، به ذکر چند عدد اکتفا نکند و نام و مشخصات معلمان و دانشآموزان کشته شده را منتشر کند تا فرصتی باشد برای زنده نگاه داشتن نام آنان و همدردی و دلجویی از بازماندگانشان.
🔹 فلاحی ضمن تاکید مجدد بر موضع کانون صنفی معلمان تهران مبنی بر خواهان صلح بودن، از حاکمان جمهوری اسلامی خواست منافع ملی را در اولویت قرار دهند و پیش از آنکه بحرانهای بنیانشکن بیشتری بر کشور تحمیل شود، با تغییر رویکرد، صلح و مدارا در داخل و خارج از کشور، عدالت، آموزش و رفاه جامعه را در دستور کار خود قرار دهند.
#صلح
#مدارا
#انسان
#عدالت
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
♦️ سخنگوی کانون صنفی معلمان تهران ضمن محکوم نمودن هرگونه جنگ و اقدام تجاوزکارانه، از وزیر آموزش و پرورش خواست به نشانهی احترام به زندگی و جان انسانها، به ذکر چند عدد اکتفا نکند و نام و مشخصات معلمان و دانشآموزان کشته شده را منتشر کند تا فرصتی باشد برای زنده نگاه داشتن نام آنان و همدردی و دلجویی از بازماندگانشان.
🔹 فلاحی ضمن تاکید مجدد بر موضع کانون صنفی معلمان تهران مبنی بر خواهان صلح بودن، از حاکمان جمهوری اسلامی خواست منافع ملی را در اولویت قرار دهند و پیش از آنکه بحرانهای بنیانشکن بیشتری بر کشور تحمیل شود، با تغییر رویکرد، صلح و مدارا در داخل و خارج از کشور، عدالت، آموزش و رفاه جامعه را در دستور کار خود قرار دهند.
#صلح
#مدارا
#انسان
#عدالت
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
🔴 تائید سلامتی دو گروگان فرانسوی در اوین
به گزارش خبرگزاریهای فرانسه، سیسیل کوهلر و ژاک پاریس، دو فعال سندیکایی فرانسوی که در ایران بازداشتاند، زنده هستند. ژان نوئل بارو، وزیر امور خارجه فرانسه، اعلام کرد که کاردار فرانسه در تهران اخیراً با این دو زندانی در زندان اوین ملاقات کرده است. با این حال، درباره محل دقیق نگهداری آنها جزئیاتی ارائه نشده است.
سیسیل کوهلر، فعال سندیکایی و شهروند فرانسوی، در اردیبهشت ۱۴۰۱ (مه ۲۰۲۲) همراه با ژاک پاریس در جریان سفر به ایران با اتهام اقدام علیه امنیت ملی تحت بازداشت قرار گرفتهاند، اما دولت فرانسه تأکید دارد که آنها به عنوان گردشگر به ایران سفر کرده بودند. پرونده بازداشت آنها از همان ابتدا با واکنشهای گسترده بینالمللی روبهرو شد؛ دولت فرانسه تلاشهای گستردهای برای آزادی این دو شهروند انجام داده، اما این تلاشها تاکنون نتیجهای نداشته است.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
به گزارش خبرگزاریهای فرانسه، سیسیل کوهلر و ژاک پاریس، دو فعال سندیکایی فرانسوی که در ایران بازداشتاند، زنده هستند. ژان نوئل بارو، وزیر امور خارجه فرانسه، اعلام کرد که کاردار فرانسه در تهران اخیراً با این دو زندانی در زندان اوین ملاقات کرده است. با این حال، درباره محل دقیق نگهداری آنها جزئیاتی ارائه نشده است.
سیسیل کوهلر، فعال سندیکایی و شهروند فرانسوی، در اردیبهشت ۱۴۰۱ (مه ۲۰۲۲) همراه با ژاک پاریس در جریان سفر به ایران با اتهام اقدام علیه امنیت ملی تحت بازداشت قرار گرفتهاند، اما دولت فرانسه تأکید دارد که آنها به عنوان گردشگر به ایران سفر کرده بودند. پرونده بازداشت آنها از همان ابتدا با واکنشهای گسترده بینالمللی روبهرو شد؛ دولت فرانسه تلاشهای گستردهای برای آزادی این دو شهروند انجام داده، اما این تلاشها تاکنون نتیجهای نداشته است.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
🔴 نامهای به یاران، از تبعیدی که تن را برد اما دل را نه
✍️ اسماعیل عبدی
🔸یاران و همکاران عزیزم،
همقطاران وفادارم که هنوز، در دل خاکی ایستادهاید که سرشار از رنج است، و در عین حال، لبریز از عظمت و شکوه.
🔸از آنسوی مرزها، از جایی که آسمانش آبیست اما بیروح، برایتان مینویسم؛
نه از سر شکایت، که از سر تعهد؛
از سر آن درد بزرگی که چون عشقی ناگسستنی، در رگهایم جاریست.
🔸 از وطن رفتم…
اما حقیقت آن است که وطن از من نرفت.
تنم را بردند، اما دلم،
در جای جای ایران، در خیابانهای خسته تهران،
در سکوت سرد سلولهای اوین،
در صدای شکستهی معلمی که در کلاس بی میز و صندلی هم روشنی می آفریند،
بر جای ماند.
🔸من نه مهاجرم، نه جدا افتاده؛
من عضوی از پیکره ملتی هستم که قرنها ایستادگی را در استخوان دارد. ملتی که در سوگ و ستم زیسته، اما شعر آفریده،
در فقر، نانش را با همسایه تقسیم کرده،
و در زندان، آزادی را از یاد نبرده است.
🔸یاران،
ما از نسل آنانیم که خاک را نه تنها جغرافیا، که میراث میدانند؛
خاکی که با خون بزرگانی سیراب شده،
و با الهام گرفتن از حماسه شعر فردوسی، با حکمت سعدی، با شوریدگی مولانا و حافظ و بیداری شاملو جان گرفته است.
🔸در سالهای گذشته، من با مردمی نفس کشیدم که زیر فشار سنگین نابرابری،
همچنان شریف ماندند. مردمی که نانشان خشک بود، اما نگاهشان نرم.
که در جنگ، آوار، بیکاری و سانسور،
هنوز لبخند داشتند و صداقت.
آری، من عاشق شدم…
نه تنها به چهرهای، که به وطنم،
به زبانم، به تاریخم …
به عزیزی که نگاهش، برایم خود ایران بود.
او که وقتی رفتم، نگاهش را در چمدانم پنهان کردم،
تا فراموش نکنم برای چه باید بازگردم.
این عشق،
همان آتشیست که در دل می سوزد، اما خاکستر نمیشود. و این شوق بازگشت، نه خیالپردازی، بلکه رسالتیست ناگزیر.
🔸یاران،
من باز خواهم گشت.
نه برای خشم،
که برای ساختن.
نه برای انتقام،
که برای آموزش،
برای عدالت،
برای روییدن امید در کلاسهای خاموششده.
🔸وطن را دوباره خواهیم ساخت، با واژه، با مهر، با ایستادگی. نه برای خود، که برای نسلهایی که باید وطن را زندگی کنند، نه تحمل.
با ارادت و مهر، با آگاهی و اندیشه، و با دلی که هنوز عاشقانه می تپد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
✍️ اسماعیل عبدی
🔸یاران و همکاران عزیزم،
همقطاران وفادارم که هنوز، در دل خاکی ایستادهاید که سرشار از رنج است، و در عین حال، لبریز از عظمت و شکوه.
🔸از آنسوی مرزها، از جایی که آسمانش آبیست اما بیروح، برایتان مینویسم؛
نه از سر شکایت، که از سر تعهد؛
از سر آن درد بزرگی که چون عشقی ناگسستنی، در رگهایم جاریست.
🔸 از وطن رفتم…
اما حقیقت آن است که وطن از من نرفت.
تنم را بردند، اما دلم،
در جای جای ایران، در خیابانهای خسته تهران،
در سکوت سرد سلولهای اوین،
در صدای شکستهی معلمی که در کلاس بی میز و صندلی هم روشنی می آفریند،
بر جای ماند.
🔸من نه مهاجرم، نه جدا افتاده؛
من عضوی از پیکره ملتی هستم که قرنها ایستادگی را در استخوان دارد. ملتی که در سوگ و ستم زیسته، اما شعر آفریده،
در فقر، نانش را با همسایه تقسیم کرده،
و در زندان، آزادی را از یاد نبرده است.
🔸یاران،
ما از نسل آنانیم که خاک را نه تنها جغرافیا، که میراث میدانند؛
خاکی که با خون بزرگانی سیراب شده،
و با الهام گرفتن از حماسه شعر فردوسی، با حکمت سعدی، با شوریدگی مولانا و حافظ و بیداری شاملو جان گرفته است.
🔸در سالهای گذشته، من با مردمی نفس کشیدم که زیر فشار سنگین نابرابری،
همچنان شریف ماندند. مردمی که نانشان خشک بود، اما نگاهشان نرم.
که در جنگ، آوار، بیکاری و سانسور،
هنوز لبخند داشتند و صداقت.
آری، من عاشق شدم…
نه تنها به چهرهای، که به وطنم،
به زبانم، به تاریخم …
به عزیزی که نگاهش، برایم خود ایران بود.
او که وقتی رفتم، نگاهش را در چمدانم پنهان کردم،
تا فراموش نکنم برای چه باید بازگردم.
این عشق،
همان آتشیست که در دل می سوزد، اما خاکستر نمیشود. و این شوق بازگشت، نه خیالپردازی، بلکه رسالتیست ناگزیر.
🔸یاران،
من باز خواهم گشت.
نه برای خشم،
که برای ساختن.
نه برای انتقام،
که برای آموزش،
برای عدالت،
برای روییدن امید در کلاسهای خاموششده.
🔸وطن را دوباره خواهیم ساخت، با واژه، با مهر، با ایستادگی. نه برای خود، که برای نسلهایی که باید وطن را زندگی کنند، نه تحمل.
با ارادت و مهر، با آگاهی و اندیشه، و با دلی که هنوز عاشقانه می تپد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
🔴 گزارش کوتاه از آخرین وضعیت جسمی آقای ابوالفضل خوران معلم زندانی
با وجود گذشت روزها از بروز علائم شدید جسمی، بهویژه در ناحیه گوش که موجب درد، سرگیجه و کاهش شنوایی شده، متأسفانه همچنان از اعزام فوری و مرخصی درمانی ایشان جلوگیری شده است.
طبق نظر پزشک زندان و تایید پزشک قانونی
ایشان دچار بیماری کولستئاتوما(نوعی عفونت مزمن و پیشرونده گوش میانی که در صورت عدم درمان میتواند منجر به تخریب بافت، گسترش عفونت و عوارض جدی شود) هستند که همراه با عفونت و قارچ شدید در گوش، وضعیت ایشان را بحرانیتر کرده است.
پزشک زندان تشخیص داده که ایشان نیاز به مراجعه روزانه به پزشک متخصص دارد، اما هیچ اقدامی برای پیگیری این روند درمانی صورت نگرفته است. در نهایت، وعده دادهاند که پس از تاسوعا و عاشورا، ایشان را به بیمارستان خوانساری اعزام کنند؛ مرکزی که بیشتر برای بیماران سرطانی شناخته میشود و این انتخاب، نگرانیهایی جدی در خصوص دقت و تناسب روند درمان ایشان ایجاد کرده است.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکومیت تداوم حبس ابوالفضل خوران و سایر معلمان زندانی خواهان آزادی هر چه سریعتر همه زندانیان سیاسی از جمله معلمان زندانی است.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
با وجود گذشت روزها از بروز علائم شدید جسمی، بهویژه در ناحیه گوش که موجب درد، سرگیجه و کاهش شنوایی شده، متأسفانه همچنان از اعزام فوری و مرخصی درمانی ایشان جلوگیری شده است.
طبق نظر پزشک زندان و تایید پزشک قانونی
ایشان دچار بیماری کولستئاتوما(نوعی عفونت مزمن و پیشرونده گوش میانی که در صورت عدم درمان میتواند منجر به تخریب بافت، گسترش عفونت و عوارض جدی شود) هستند که همراه با عفونت و قارچ شدید در گوش، وضعیت ایشان را بحرانیتر کرده است.
پزشک زندان تشخیص داده که ایشان نیاز به مراجعه روزانه به پزشک متخصص دارد، اما هیچ اقدامی برای پیگیری این روند درمانی صورت نگرفته است. در نهایت، وعده دادهاند که پس از تاسوعا و عاشورا، ایشان را به بیمارستان خوانساری اعزام کنند؛ مرکزی که بیشتر برای بیماران سرطانی شناخته میشود و این انتخاب، نگرانیهایی جدی در خصوص دقت و تناسب روند درمان ایشان ایجاد کرده است.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکومیت تداوم حبس ابوالفضل خوران و سایر معلمان زندانی خواهان آزادی هر چه سریعتر همه زندانیان سیاسی از جمله معلمان زندانی است.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
🔴 تابستان آغاز شد؛ وعدهها همچنان بلاتکلیف!
✍️دنیا عباسی
سه ماههی تابستان آغاز شده، اما هنوز خبری از تعیینتکلیف حقوق و بیمهی معلمان حقالتدریس نیست! آنهم در حالیکه از ابتدای سال جاری، وعده و وعیدهایی پشت سر هم از سوی نمایندگان مجلس و معاونت پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش به گوشمان رسید؛ وعدههایی که حالا نهتنها به عمل نرسیدهاند، بلکه سکوت مسئولان هم نشان از بیتفاوتی عمیقتر دارد!
مگر قرار نبود وضعیت حقوق و بیمهی تابستان معلمان حقالتدریس تا پیش از پایان خرداد روشن شود؟ مگر نگفتند این موضوع دغدغهی اصلیشان است؟ پس این همه جلسات و قولهای رسمی چه شد؟ آیا معلم، پس از یک سال تدریس شبانهروزی، شایستهی این بیتوجهیست؟
اینهمه مطالبهگری، پیگیری، مکاتبه و حضور در جلسات نتیجهاش چه بود؟ هیچ!
فقط وعدههایی که یک روز به "بررسی در کمیسیون" و روز دیگر به "منتظر ابلاغ بخشنامه" حواله داده شد!
تابستان برای برخی فصل استراحت و سفر است، اما برای ما فصل اضطراب نان شب شده.
ما معلمانی هستیم که زیر آفتاب عدالت آموزشی ایستادیم، اما در سایهی ظلم معیشتی رها شدهایم.
تا کی این بیعدالتی؟ تا کی این بازی با کرامت معلم؟
از مسئولان ، بهویژه نمایندگان مجلس و مدیران وزارت آموزش و پرورش میخواهیم یا صادقانه پاسخ دهند که تصمیمی ندارند یا در عمل نشان دهند که وعدههایشان ارزش داشت.
دیگر زمان حرف و جلسه نیست؛ زمان تصمیمگیری و اقدام شفاف و فوری است.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
✍️دنیا عباسی
سه ماههی تابستان آغاز شده، اما هنوز خبری از تعیینتکلیف حقوق و بیمهی معلمان حقالتدریس نیست! آنهم در حالیکه از ابتدای سال جاری، وعده و وعیدهایی پشت سر هم از سوی نمایندگان مجلس و معاونت پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش به گوشمان رسید؛ وعدههایی که حالا نهتنها به عمل نرسیدهاند، بلکه سکوت مسئولان هم نشان از بیتفاوتی عمیقتر دارد!
مگر قرار نبود وضعیت حقوق و بیمهی تابستان معلمان حقالتدریس تا پیش از پایان خرداد روشن شود؟ مگر نگفتند این موضوع دغدغهی اصلیشان است؟ پس این همه جلسات و قولهای رسمی چه شد؟ آیا معلم، پس از یک سال تدریس شبانهروزی، شایستهی این بیتوجهیست؟
اینهمه مطالبهگری، پیگیری، مکاتبه و حضور در جلسات نتیجهاش چه بود؟ هیچ!
فقط وعدههایی که یک روز به "بررسی در کمیسیون" و روز دیگر به "منتظر ابلاغ بخشنامه" حواله داده شد!
تابستان برای برخی فصل استراحت و سفر است، اما برای ما فصل اضطراب نان شب شده.
ما معلمانی هستیم که زیر آفتاب عدالت آموزشی ایستادیم، اما در سایهی ظلم معیشتی رها شدهایم.
تا کی این بیعدالتی؟ تا کی این بازی با کرامت معلم؟
از مسئولان ، بهویژه نمایندگان مجلس و مدیران وزارت آموزش و پرورش میخواهیم یا صادقانه پاسخ دهند که تصمیمی ندارند یا در عمل نشان دهند که وعدههایشان ارزش داشت.
دیگر زمان حرف و جلسه نیست؛ زمان تصمیمگیری و اقدام شفاف و فوری است.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
🔴«راه نجات ایران»
✍️ حسین سلامی کنشگر صنفی معلمان
آیا جنگها برندهای دارند؟
آیا از دل جنگ، حق و عدالت زاده میشود؟
آیا با جنگ میتوان به صلح پایدار رسید؟
جهان، با همه تنوع و تضادهایش، از منشأیی واحد سرچشمه میگیرد و در نظامی بههمپیوسته و اثر متقابل اجزا، مدام در حال تغییر و تحول است. انسان، بهعنوان جزئی کوچک از این هستی بیکران، با نیروی عقل میتواند در سرنوشت خود و جهان اثر بگذارد. اما تغییرات کائنات قواعد خود را دارند و ما بر اساس فهم و تجربهمان از آنها درس میگیریم:
«از هر دست بدهی، از همان دست می گیری.»
«گندم از گندم بروید، جو ز جو.»
حال به موضوع جنگ بازگردیم، مسئلهای که امروز ما را در خود گرفتار کرده است. رفتار و افکار انسانها در جنگ چیست؟ واژههای جنگ خود گویای همهچیزند: خشم، نفرت، جنایت، تخریب، ناامنی، و نابودی. با چنین کاشته ای، چگونه میتوان انتظار عدالت، مهربانی، و دوستی داشت؟
تاریخ گواه است که هیچ صلح پایداری از دل جنگ برنخاسته و نخواهد خاست. هر جنگی، زمینه ساز جنگ دیگری است. حتی در زمان صلح، بخش عظیمی از منابع صرف آمادگی برای جنگهای احتمالی میشود. پس راهحل چیست؟ تغییر نگرش انسانها به زندگی.
بیشتر مردم ایران به این درک رسیدهاند. اکنون زمان آن است که فارغ از هیاهوی جنگ رسانهای و دروغپراکنیها، صدای واقعی مردم شنیده شود؛ از هر طیف، گروه، و حتی زندانیان سیاسی. راه نجات ایران در خرد جمعی و همبستگی نهفته است. دخالت بیگانگان یا نسخههای تجویزی خارجنشینان دردی از ما دوا نمیکند.
همه ما، از مردم عادی تا نیروهای سیاسی، نظامی، و انتظامی، به این حقیقت رسیدهایم که نجات ایران در دستان قدرتمند مردم این سرزمین است. اما پرسش اینجاست:
چرا بستری برای این همبستگی فراهم نمیکنیم؟
چرا همچنان بر روشهای ناکارآمد گذشته پافشاری میکنیم؟
آیا احساس خطر نمیکنیم؟
حدود نیم قرن برای آزمودن این روشها کافی نبود؟ مسئله دیگر درست یا غلط بودن نیست، بلکه ناکارآمدی این مسیرها در پاسخ به نیازهای اساسی مردم است. ادامه دادن راهی که به اهداف نرسیده و حتی اختلاف زا بوده، چه سودی دارد؟
همه مردم ایران دل در گرو وطن دارند. اکنون زمان همبستگی و پیوستن به یکدیگر است. راهحل روشن است: حاکمان و دولتمردان باید صدای مردم را بشنوند، سیاستها را بر اساس این صدا بازنگری کنند، و با پشتوانه این رویکرد نوین، به تعامل سازنده با جهان بپردازند.
امید است که پیش از آنکه دیر شود، اندیشمندان، کنشگران، و همه مردم ایران به این ضرورت پی ببرند و بار دیگر با تمام وجود فریاد برآورند. اگر در این بزنگاه تاریخی سکوت کنیم، چگونه خود را خواهیم بخشید؟ آیندگان نخواهند پرسید: در آن زمان، مردم ایران کجا بودند؟ همانگونه که ما امروز میپرسیم: در زمان عهدنامه ترکمنچای، مردم ایران کجا بودند؟!
بیائید!
به داد ایران برسیم
به داد مردم برسیم
به یکدیگر کمک کنیم
ما به هم نیاز داریم.
📌 یادداشتهای مندرج در این کانال، صرفاً دیدگاههای شخصی نویسندگان بوده و لزوماً مواضع شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران را منعکس نمیکند.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
✍️ حسین سلامی کنشگر صنفی معلمان
آیا جنگها برندهای دارند؟
آیا از دل جنگ، حق و عدالت زاده میشود؟
آیا با جنگ میتوان به صلح پایدار رسید؟
جهان، با همه تنوع و تضادهایش، از منشأیی واحد سرچشمه میگیرد و در نظامی بههمپیوسته و اثر متقابل اجزا، مدام در حال تغییر و تحول است. انسان، بهعنوان جزئی کوچک از این هستی بیکران، با نیروی عقل میتواند در سرنوشت خود و جهان اثر بگذارد. اما تغییرات کائنات قواعد خود را دارند و ما بر اساس فهم و تجربهمان از آنها درس میگیریم:
«از هر دست بدهی، از همان دست می گیری.»
«گندم از گندم بروید، جو ز جو.»
حال به موضوع جنگ بازگردیم، مسئلهای که امروز ما را در خود گرفتار کرده است. رفتار و افکار انسانها در جنگ چیست؟ واژههای جنگ خود گویای همهچیزند: خشم، نفرت، جنایت، تخریب، ناامنی، و نابودی. با چنین کاشته ای، چگونه میتوان انتظار عدالت، مهربانی، و دوستی داشت؟
تاریخ گواه است که هیچ صلح پایداری از دل جنگ برنخاسته و نخواهد خاست. هر جنگی، زمینه ساز جنگ دیگری است. حتی در زمان صلح، بخش عظیمی از منابع صرف آمادگی برای جنگهای احتمالی میشود. پس راهحل چیست؟ تغییر نگرش انسانها به زندگی.
بیشتر مردم ایران به این درک رسیدهاند. اکنون زمان آن است که فارغ از هیاهوی جنگ رسانهای و دروغپراکنیها، صدای واقعی مردم شنیده شود؛ از هر طیف، گروه، و حتی زندانیان سیاسی. راه نجات ایران در خرد جمعی و همبستگی نهفته است. دخالت بیگانگان یا نسخههای تجویزی خارجنشینان دردی از ما دوا نمیکند.
همه ما، از مردم عادی تا نیروهای سیاسی، نظامی، و انتظامی، به این حقیقت رسیدهایم که نجات ایران در دستان قدرتمند مردم این سرزمین است. اما پرسش اینجاست:
چرا بستری برای این همبستگی فراهم نمیکنیم؟
چرا همچنان بر روشهای ناکارآمد گذشته پافشاری میکنیم؟
آیا احساس خطر نمیکنیم؟
حدود نیم قرن برای آزمودن این روشها کافی نبود؟ مسئله دیگر درست یا غلط بودن نیست، بلکه ناکارآمدی این مسیرها در پاسخ به نیازهای اساسی مردم است. ادامه دادن راهی که به اهداف نرسیده و حتی اختلاف زا بوده، چه سودی دارد؟
همه مردم ایران دل در گرو وطن دارند. اکنون زمان همبستگی و پیوستن به یکدیگر است. راهحل روشن است: حاکمان و دولتمردان باید صدای مردم را بشنوند، سیاستها را بر اساس این صدا بازنگری کنند، و با پشتوانه این رویکرد نوین، به تعامل سازنده با جهان بپردازند.
امید است که پیش از آنکه دیر شود، اندیشمندان، کنشگران، و همه مردم ایران به این ضرورت پی ببرند و بار دیگر با تمام وجود فریاد برآورند. اگر در این بزنگاه تاریخی سکوت کنیم، چگونه خود را خواهیم بخشید؟ آیندگان نخواهند پرسید: در آن زمان، مردم ایران کجا بودند؟ همانگونه که ما امروز میپرسیم: در زمان عهدنامه ترکمنچای، مردم ایران کجا بودند؟!
بیائید!
به داد ایران برسیم
به داد مردم برسیم
به یکدیگر کمک کنیم
ما به هم نیاز داریم.
📌 یادداشتهای مندرج در این کانال، صرفاً دیدگاههای شخصی نویسندگان بوده و لزوماً مواضع شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران را منعکس نمیکند.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
▶️ حمله اسرائیل به اوین؛ زندانیان سپر انسانی میان دو رژیم جنایتکار
✍️ ابوالفضل قدیانی، مهدی محمودیان
۱۰ تیرماه / زندان تهران بزرگ
🔹با آغاز حمله اسراییل به ایران، توسط زندانیان سیاسی و فعالین حقوق بشر چه از داخل و چه از بیرون زندان بارها و بارها از طریق مراجع مختلف به مسئولین زندان، دستگاههای حکومتی و قضائی هشدار داده شد که در شرایط جنگی، جان زندانیان در خطر جدی قرار دارد. اما همه این هشدارها بجز واکنشهای تهدیدآمیز و اعمال محدودیتهای بیشتر، هیچ پاسخی دریافت نکرد.
از یکسو ایران زیر حمله از سوی دولت نتانیاهو بود که توسط دیوان کیفری بینالمللی متهم به «جنایت جنگی» شده است و از سوی دیگر جمهوری اسلامی که او هم از سوی حقوقدانهای سازمان ملل در سرکوب جنبش «زن، زندگی، آزادی» به «جنایت علیه بشریت» متهم شده، در شرایط جنگی زندانیان را در زندان نگه داشت.
🔹نزدیک ظهر روز دوشنبه، زندان اوین با صدای چند انفجار پیاپی لرزید. دو یا سه انفجار نزدیک بند ۴ رخ داد و هنگامی که زندانیان از درب بند بیرون آمدند، مشاهده کردند که بهداری در چند متری بند در حال سوختن است و انبار کالاهای غذایی و بهداشتی زندان تخریب شده است.
🔹حدود ساعت ۲ بعدازظهر، نیروهای امنیتی و وزارت اطلاعات سپاه که از شوک اولیه خارج شده بودند، با رفتار سرکوبگرانه خود، سر اسلحهها را به سمت سینه و پیشانی زندانیانی که در حال امدادرسانی بودند گرفتند. در حالی که هنوز احتمال حمله دوباره رژیم اسرائیل وجود داشت، زندانیان بند ۴ به داخل بند هدایت و درها قفل شد. آب در بند قطع شد و برق برخی قسمتها نیز قطع بود.
🔹به تدریج، در اطراف و پشت درب بند ۴، تعداد نیروهای سرکوبگر افزایش یافتند. حدود ساعت ۵ بعد از ظهر، با ادبیات خشن به زندانیان هشدار داده شد که فقط ۱۰ دقیقه فرصت دارند وگرنه به سمت آنها شلیک خواهد شد. گویا قرار بود کاری که اسرائیل نتوانست انجام دهد، توسط سرکوبگران جمهوری اسلامی انجام شود.
🔹زندانیان تا حدود ساعت ۸ شب توسط نیروهای نظامی و انتظامی، دو به دو زنجیر شدند. حدود ۵۵۰ نفر زندانی، که بیش از ۵۰ نفر از آنها بیمارانی با بیماریهای حاد مانند سرطان و دیالیز بودند، با حداقل وسایل و دست و پاهای زنجیر شده به صف شدند.
🔹دهها اسلحه به سمت زندانیان نشانه رفته بود.
🔹در تونل وحشت، با دست و پاهای بسته و کیسههایی بر دوش، روی خرابهها در صفی طولانی حرکت کردیم. برخی به زمین میافتادند، وسایلشان ریخته میشد. هوا تاریک بود و صدای ماشینآلات ساختمانی همه جا را پر کرده بود. ناگهان مامورین دست به آسمان بردند و هر کدام به گوشهای خزیدند، اما زندانیان بیپناه ماندند.
🔹سمت راست ما دهها جنازه در کیسهها قرار داشت و هر لحظه بر تعداد آنها افزوده میشد.
🔹در جریان انتقال زندانیان سیاسی از زندان اوین به زندان تهران بزرگ، درگیری میان نیروهای انتظامی و امنیتی بود. در لحظهای که ماموران امنیتی تلاش داشتند آقای دکتر جلالی، زندانی دوتابعیتی، را از صف سایر زندانیان جدا کنند، با مخالفت نیروهای انتظامی مستقر مواجه شدند. این اختلاف به تنشی شدید میان دو نهاد انجامید و در مقطعی نیروهای دو طرف اسلحههای خود را به سمت یکدیگر نشانه رفتند.
حدود ساعت ۱ بامداد به بند متادونیهای زندان تهران بزرگ یعنی سالن ۹ تیپ ۲ رسیدیم. در بدو ورود به هر نفر یک تکه سیبزمینی و یک عدد تخممرغ دادند. سپس رئیس بند با لحنی آمرانه به زندانیان تشنه و گرسنه گفت ساعت ۶ صبح باید به هواخوری بروند تا برای آمارگیری آماده شوند که این خواسته با واکنش زندانیان مواجه شد و نهایتا رییس بند منصرف شد.
🔹نمیدانم چند نفر در جهان شاهد چنین جنایت جنگی و توحشی بودهاند که همزمان قربانی حمله نظامی خارجی و خشونت سرکوبگران داخلی باشند. اطمینان دارم که بسیاری از ما، از جمله خودم، تجربیات شخصیمان را در آینده نزدیک و دور روایت خواهیم کرد.
🔹چه روزهای سیاه و سختی را دیدیم.
کسی که به جای صلح، بر طبل جنگ میکوبید و برای جهانیان رجز میخواند و خود را ولی امر مسلمین میدانست در عمق زمین و پشت دیوارهای امن، به دور از هر خطری پناه گرفته بود؛ و ما، کسانی که سالها هشدار دادیم و فریاد زدیم که این سیاستها برای کشور و مردم ویرانگر است امروز با دست و پایی بسته جانمان میان چنگال وحوش خارجی و شکنجهگران داخلی، دست به دست میشود.
اسماعیل
چه روزهایی را دیدیم…
متن کامل گزارش
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
۱۰ تیرماه / زندان تهران بزرگ
🔹با آغاز حمله اسراییل به ایران، توسط زندانیان سیاسی و فعالین حقوق بشر چه از داخل و چه از بیرون زندان بارها و بارها از طریق مراجع مختلف به مسئولین زندان، دستگاههای حکومتی و قضائی هشدار داده شد که در شرایط جنگی، جان زندانیان در خطر جدی قرار دارد. اما همه این هشدارها بجز واکنشهای تهدیدآمیز و اعمال محدودیتهای بیشتر، هیچ پاسخی دریافت نکرد.
از یکسو ایران زیر حمله از سوی دولت نتانیاهو بود که توسط دیوان کیفری بینالمللی متهم به «جنایت جنگی» شده است و از سوی دیگر جمهوری اسلامی که او هم از سوی حقوقدانهای سازمان ملل در سرکوب جنبش «زن، زندگی، آزادی» به «جنایت علیه بشریت» متهم شده، در شرایط جنگی زندانیان را در زندان نگه داشت.
🔹نزدیک ظهر روز دوشنبه، زندان اوین با صدای چند انفجار پیاپی لرزید. دو یا سه انفجار نزدیک بند ۴ رخ داد و هنگامی که زندانیان از درب بند بیرون آمدند، مشاهده کردند که بهداری در چند متری بند در حال سوختن است و انبار کالاهای غذایی و بهداشتی زندان تخریب شده است.
🔹حدود ساعت ۲ بعدازظهر، نیروهای امنیتی و وزارت اطلاعات سپاه که از شوک اولیه خارج شده بودند، با رفتار سرکوبگرانه خود، سر اسلحهها را به سمت سینه و پیشانی زندانیانی که در حال امدادرسانی بودند گرفتند. در حالی که هنوز احتمال حمله دوباره رژیم اسرائیل وجود داشت، زندانیان بند ۴ به داخل بند هدایت و درها قفل شد. آب در بند قطع شد و برق برخی قسمتها نیز قطع بود.
🔹به تدریج، در اطراف و پشت درب بند ۴، تعداد نیروهای سرکوبگر افزایش یافتند. حدود ساعت ۵ بعد از ظهر، با ادبیات خشن به زندانیان هشدار داده شد که فقط ۱۰ دقیقه فرصت دارند وگرنه به سمت آنها شلیک خواهد شد. گویا قرار بود کاری که اسرائیل نتوانست انجام دهد، توسط سرکوبگران جمهوری اسلامی انجام شود.
🔹زندانیان تا حدود ساعت ۸ شب توسط نیروهای نظامی و انتظامی، دو به دو زنجیر شدند. حدود ۵۵۰ نفر زندانی، که بیش از ۵۰ نفر از آنها بیمارانی با بیماریهای حاد مانند سرطان و دیالیز بودند، با حداقل وسایل و دست و پاهای زنجیر شده به صف شدند.
🔹دهها اسلحه به سمت زندانیان نشانه رفته بود.
🔹در تونل وحشت، با دست و پاهای بسته و کیسههایی بر دوش، روی خرابهها در صفی طولانی حرکت کردیم. برخی به زمین میافتادند، وسایلشان ریخته میشد. هوا تاریک بود و صدای ماشینآلات ساختمانی همه جا را پر کرده بود. ناگهان مامورین دست به آسمان بردند و هر کدام به گوشهای خزیدند، اما زندانیان بیپناه ماندند.
🔹سمت راست ما دهها جنازه در کیسهها قرار داشت و هر لحظه بر تعداد آنها افزوده میشد.
🔹در جریان انتقال زندانیان سیاسی از زندان اوین به زندان تهران بزرگ، درگیری میان نیروهای انتظامی و امنیتی بود. در لحظهای که ماموران امنیتی تلاش داشتند آقای دکتر جلالی، زندانی دوتابعیتی، را از صف سایر زندانیان جدا کنند، با مخالفت نیروهای انتظامی مستقر مواجه شدند. این اختلاف به تنشی شدید میان دو نهاد انجامید و در مقطعی نیروهای دو طرف اسلحههای خود را به سمت یکدیگر نشانه رفتند.
حدود ساعت ۱ بامداد به بند متادونیهای زندان تهران بزرگ یعنی سالن ۹ تیپ ۲ رسیدیم. در بدو ورود به هر نفر یک تکه سیبزمینی و یک عدد تخممرغ دادند. سپس رئیس بند با لحنی آمرانه به زندانیان تشنه و گرسنه گفت ساعت ۶ صبح باید به هواخوری بروند تا برای آمارگیری آماده شوند که این خواسته با واکنش زندانیان مواجه شد و نهایتا رییس بند منصرف شد.
🔹نمیدانم چند نفر در جهان شاهد چنین جنایت جنگی و توحشی بودهاند که همزمان قربانی حمله نظامی خارجی و خشونت سرکوبگران داخلی باشند. اطمینان دارم که بسیاری از ما، از جمله خودم، تجربیات شخصیمان را در آینده نزدیک و دور روایت خواهیم کرد.
🔹چه روزهای سیاه و سختی را دیدیم.
کسی که به جای صلح، بر طبل جنگ میکوبید و برای جهانیان رجز میخواند و خود را ولی امر مسلمین میدانست در عمق زمین و پشت دیوارهای امن، به دور از هر خطری پناه گرفته بود؛ و ما، کسانی که سالها هشدار دادیم و فریاد زدیم که این سیاستها برای کشور و مردم ویرانگر است امروز با دست و پایی بسته جانمان میان چنگال وحوش خارجی و شکنجهگران داخلی، دست به دست میشود.
اسماعیل
چه روزهایی را دیدیم…
متن کامل گزارش
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔴 مقابل رد مرز کودکان مهاجر و بیپناه سکوت نکنیم
✍🏼 جعفر ابراهیمی
درباره جنگ و پیامدهایش موضعگیریهای متعددی صورت گرفته است. شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران نیز که تشکلی مستقل در داخل است، موضعی گرفت بر مبنای اصول صنفی، آموزشی و رویکرد اجتماعی. بیانیه شورا را میشود در ادامه مسیر چندساله تشکلهای صنفی عضو در راستای اجتماعی شدن بیشتر تحلیل و بررسی کرد.
با اینکه شورای هماهنگی قبلا بارها درباره پیامدهای جنگ هشدار داده بود، اکنون که جنگ رخ داده و کشور نه در حالت آتشبس، که در تعلیق است و برخی پیامدها سریعا آشکار شدهاند، شاهد موضع و نظر بخش متشکل جنبش معلمان در این زمینه نیستیم.
امنیتی شدن فضای عمومی کشور، نتیجه بلافصل جنگ بود که جامعه در آن نقشی نداشت. از نمودهای اصلی این وضعیت، فشار بر فعالان سیاسی و اجتماعی، گسترش اعدامها، سرکوب و بازداشتهای گسترده بود.
جلوه برجسته اجتماعیِ این فضای جدید، اجرای سیاست اخراج مهاجران به بهانه مقابله با اتباع غیرقانونی است. این سیاست ضد انسانی و نژادپرستانه، چنان ضربتی و شتابزده اجرا شد که طبق اخبار بیش از ۶هزار کودک بدون والد رد مرز شدهاند. چه سرنوشت تلخی در انتظار این کودکان است!
در اقدام اخیر حکومت برای اخراج اتباع به اصطلاح غیرقانونی، مواد کنوانسیون حقوق کودک نقض شدهاست.
مهمترین مواد کنوانسیون که مستقیماً به حقوق کودکان مهاجر مرتبطند:
ماده ۲ – کشورها باید تمام حقوق مندرج در این کنوانسیون را بدون تبعیض از جمله بر اساس نژاد، ملیت، وضعیت مهاجرتی، یا وضعیت والدین برای تمام کودکان تضمین کنند.
ماده ۳ – در تمام اقداماتی که بر کودک تأثیر میگذارد، منافع عالیه کودک باید در اولویت باشد.
ماده ۶ – همه کودکان حق دارند زنده بمانند و رشد کنند.
ماده ۷ – کودک حق دارد از بدو تولد دارای نام، تابعیت و در صورت امکان، والدین خود را بشناسد و تحت سرپرستی آنان باشد.
ماده ۹ – کودک نباید از والدین خود جدا شود، مگر به حکم دادگاه و فقط به دلیل منافع کودک
ماده ۲۲ – کشورها باید اقداماتی انجام دهند تا از کودکان پناهنده یا کودکانی که بهتنهایی به کشور وارد شدهاند حمایت و مراقبت شود و سازمانهای بینالمللی مسئول نیز در این روند مشارکت داشته باشند.
ماده ۲۸ – همه کودکان حق آموزش دارند و کشورها باید آموزش ابتدایی رایگان و اجباری را برای همه فراهم کنند.
ماده ۳۷ – کودک نباید تحت شکنجه، مجازات یا رفتار ظالمانه قرار گیرد. بازداشت فقط در شرایط استثنایی وبرای کوتاهترین زمان ممکن باید انجام شود.
حکومت با سوار شدن بر موج ملیگرایی احساسی ناشی از جنگ و مقصر جلوه دادن مهاجران، نهتنها مسئولیت ناکامی خود در جنگ را نمیپذیرد، بلکه با کمک جریانات راست افراطی (حتی در میان برخی نیروهای اپوزیسیون) میکوشد مهاجران افغانستانی را عامل اصلی تمام مشکلات معرفی کند.
صحنههای زشت و نفرتآلودی که علیه مهاجران در نقاط مختلف کشور در جریان است، گواهی است بر موفقیت نسبی این رویکرد فاشیستی. پیش از اخراج از آموزش و پرورش، بیست سال در مناطق حاشیهای تهران تدریس کردهام. در این مدت، دانشآموزان افغانستانی بین ۵ تا۱۰ درصد از کلاسها را تشکیل میدادند. با اینکه در مناطقی فقیر، حاشیهنشین و پرآسیب تدریس میکردم که نزاعهای فردی و جمعی در آن رایج بود، هرگز شاهد صفبندی «افغانستانی/ایرانی» میان کودکان نبودم. اختلافات در همان سطحی بود که بچههای تُرک با کُرد یا لُر با دیگران داشتند. نه کینهای بود و نه نفرتی.
این حاکمیت، رسانهها، نظام آموزشی و برخی بزرگترها هستند که کودکان و نوجوانان را به گرایشهای فاشیستی سوق میدهند.
امروز شاهد ویدئوهایی هستیم که در آن نوجوانان ایرانی، نوجوان افغانستانی را کتک میزنند، تحقیر و تهدید میکنند و دیگران فقط تماشا میکنند.
منکر رشد گرایشهای نژادپرستانه نیستم اما باور دارم که این تصویر کل جامعه نیست. این چهرهای است که با کمک حکومت و حامیان ناسیونالیسم افراطی برجسته میشود تا بر ناتوانیهای حاکمیتی سرپوش بگذارد.
انگار در این وضعیت تعلیق، قرار است در سایه ترسی که برای عموم ایجاد شده مناسبات انسانی نیز به محاق برود. ما چگونه میتوانیم خود را «معلم» بنامیم، اما در برابر این وضعیت سکوت کنیم؟
چگونه میتوانیم تحقق حقوق کودکان را آرمان خود بدانیم، اما در برابر چنین فجایعی خاموش بمانیم؟
کودک، کودک است و منافع عالیه کودکان را هیچ مصلحت یا قانونی نمیتواند نادیده بگیرد. از همین رو، انتظار میرود فعالان صنفی، تشکلهای مستقل معلمان و در رأس آن، شورای هماهنگی، نسبت خود را با وضعیت فاجعهبار کنونی روشن کنند:آیا با سکوت، در کنار نژادپرستان و فاشیستهای در قدرت و بیرون از قدرت ایستادهایم؟ یا در سمت درست تاریخ؟ آیا دفاع از حقوق کودکان فقط شعار است؟ یا بخشی اساسی از باور ما به احقاق حقوق همه کودکان؟
@kashowranews
✍🏼 جعفر ابراهیمی
درباره جنگ و پیامدهایش موضعگیریهای متعددی صورت گرفته است. شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران نیز که تشکلی مستقل در داخل است، موضعی گرفت بر مبنای اصول صنفی، آموزشی و رویکرد اجتماعی. بیانیه شورا را میشود در ادامه مسیر چندساله تشکلهای صنفی عضو در راستای اجتماعی شدن بیشتر تحلیل و بررسی کرد.
با اینکه شورای هماهنگی قبلا بارها درباره پیامدهای جنگ هشدار داده بود، اکنون که جنگ رخ داده و کشور نه در حالت آتشبس، که در تعلیق است و برخی پیامدها سریعا آشکار شدهاند، شاهد موضع و نظر بخش متشکل جنبش معلمان در این زمینه نیستیم.
امنیتی شدن فضای عمومی کشور، نتیجه بلافصل جنگ بود که جامعه در آن نقشی نداشت. از نمودهای اصلی این وضعیت، فشار بر فعالان سیاسی و اجتماعی، گسترش اعدامها، سرکوب و بازداشتهای گسترده بود.
جلوه برجسته اجتماعیِ این فضای جدید، اجرای سیاست اخراج مهاجران به بهانه مقابله با اتباع غیرقانونی است. این سیاست ضد انسانی و نژادپرستانه، چنان ضربتی و شتابزده اجرا شد که طبق اخبار بیش از ۶هزار کودک بدون والد رد مرز شدهاند. چه سرنوشت تلخی در انتظار این کودکان است!
در اقدام اخیر حکومت برای اخراج اتباع به اصطلاح غیرقانونی، مواد کنوانسیون حقوق کودک نقض شدهاست.
مهمترین مواد کنوانسیون که مستقیماً به حقوق کودکان مهاجر مرتبطند:
ماده ۲ – کشورها باید تمام حقوق مندرج در این کنوانسیون را بدون تبعیض از جمله بر اساس نژاد، ملیت، وضعیت مهاجرتی، یا وضعیت والدین برای تمام کودکان تضمین کنند.
ماده ۳ – در تمام اقداماتی که بر کودک تأثیر میگذارد، منافع عالیه کودک باید در اولویت باشد.
ماده ۶ – همه کودکان حق دارند زنده بمانند و رشد کنند.
ماده ۷ – کودک حق دارد از بدو تولد دارای نام، تابعیت و در صورت امکان، والدین خود را بشناسد و تحت سرپرستی آنان باشد.
ماده ۹ – کودک نباید از والدین خود جدا شود، مگر به حکم دادگاه و فقط به دلیل منافع کودک
ماده ۲۲ – کشورها باید اقداماتی انجام دهند تا از کودکان پناهنده یا کودکانی که بهتنهایی به کشور وارد شدهاند حمایت و مراقبت شود و سازمانهای بینالمللی مسئول نیز در این روند مشارکت داشته باشند.
ماده ۲۸ – همه کودکان حق آموزش دارند و کشورها باید آموزش ابتدایی رایگان و اجباری را برای همه فراهم کنند.
ماده ۳۷ – کودک نباید تحت شکنجه، مجازات یا رفتار ظالمانه قرار گیرد. بازداشت فقط در شرایط استثنایی وبرای کوتاهترین زمان ممکن باید انجام شود.
حکومت با سوار شدن بر موج ملیگرایی احساسی ناشی از جنگ و مقصر جلوه دادن مهاجران، نهتنها مسئولیت ناکامی خود در جنگ را نمیپذیرد، بلکه با کمک جریانات راست افراطی (حتی در میان برخی نیروهای اپوزیسیون) میکوشد مهاجران افغانستانی را عامل اصلی تمام مشکلات معرفی کند.
صحنههای زشت و نفرتآلودی که علیه مهاجران در نقاط مختلف کشور در جریان است، گواهی است بر موفقیت نسبی این رویکرد فاشیستی. پیش از اخراج از آموزش و پرورش، بیست سال در مناطق حاشیهای تهران تدریس کردهام. در این مدت، دانشآموزان افغانستانی بین ۵ تا۱۰ درصد از کلاسها را تشکیل میدادند. با اینکه در مناطقی فقیر، حاشیهنشین و پرآسیب تدریس میکردم که نزاعهای فردی و جمعی در آن رایج بود، هرگز شاهد صفبندی «افغانستانی/ایرانی» میان کودکان نبودم. اختلافات در همان سطحی بود که بچههای تُرک با کُرد یا لُر با دیگران داشتند. نه کینهای بود و نه نفرتی.
این حاکمیت، رسانهها، نظام آموزشی و برخی بزرگترها هستند که کودکان و نوجوانان را به گرایشهای فاشیستی سوق میدهند.
امروز شاهد ویدئوهایی هستیم که در آن نوجوانان ایرانی، نوجوان افغانستانی را کتک میزنند، تحقیر و تهدید میکنند و دیگران فقط تماشا میکنند.
منکر رشد گرایشهای نژادپرستانه نیستم اما باور دارم که این تصویر کل جامعه نیست. این چهرهای است که با کمک حکومت و حامیان ناسیونالیسم افراطی برجسته میشود تا بر ناتوانیهای حاکمیتی سرپوش بگذارد.
انگار در این وضعیت تعلیق، قرار است در سایه ترسی که برای عموم ایجاد شده مناسبات انسانی نیز به محاق برود. ما چگونه میتوانیم خود را «معلم» بنامیم، اما در برابر این وضعیت سکوت کنیم؟
چگونه میتوانیم تحقق حقوق کودکان را آرمان خود بدانیم، اما در برابر چنین فجایعی خاموش بمانیم؟
کودک، کودک است و منافع عالیه کودکان را هیچ مصلحت یا قانونی نمیتواند نادیده بگیرد. از همین رو، انتظار میرود فعالان صنفی، تشکلهای مستقل معلمان و در رأس آن، شورای هماهنگی، نسبت خود را با وضعیت فاجعهبار کنونی روشن کنند:آیا با سکوت، در کنار نژادپرستان و فاشیستهای در قدرت و بیرون از قدرت ایستادهایم؟ یا در سمت درست تاریخ؟ آیا دفاع از حقوق کودکان فقط شعار است؟ یا بخشی اساسی از باور ما به احقاق حقوق همه کودکان؟
@kashowranews
🔴خودکشی یک دانشآموز دختر در دیشموک
بر اساس خبری که به کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران رسیده است، زیبا پذیره دانشآموز کلاس دوازدهم دو روز پیش با تفنگ شکاری اقدام به خودکشی کرد.
علت خودکشی این دختر دانشآموز که از اهالی دیشموک از شهرستانهای استان کهکیلویه و بویراحمد بوده است، اختلاف با خانواده بر سر ازدواج گزارش شده است.
در طی ماههای گذشته این چندمین دختر دانشآموزی است که در این منطقه خودکشی میکند.
با وجود افزایش میزان خودکشی و افزایش تمایل به آن در میان نوجوانان، تا به حال وزارت آموزش و پرورش هیچگونه اقدامی در جهت بررسی این موضوع و اقدامات پیشگیرانه و آموزشی انجام نداده است.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
بر اساس خبری که به کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران رسیده است، زیبا پذیره دانشآموز کلاس دوازدهم دو روز پیش با تفنگ شکاری اقدام به خودکشی کرد.
علت خودکشی این دختر دانشآموز که از اهالی دیشموک از شهرستانهای استان کهکیلویه و بویراحمد بوده است، اختلاف با خانواده بر سر ازدواج گزارش شده است.
در طی ماههای گذشته این چندمین دختر دانشآموزی است که در این منطقه خودکشی میکند.
با وجود افزایش میزان خودکشی و افزایش تمایل به آن در میان نوجوانان، تا به حال وزارت آموزش و پرورش هیچگونه اقدامی در جهت بررسی این موضوع و اقدامات پیشگیرانه و آموزشی انجام نداده است.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
⚫️ گزارش «هممیهن» از تعداد، اسامی و پایههای تحصیلی 30 دانشآموز شهید در حمله اسرائیل به ایران
✔️«بیشترین کشتهها دبستانی بودند»
✍️ الناز محمدی، دبیر گروه جامعه
پنج روز پیش بود که علیرضا کاظمی، وزیر آموزش و پرورش از شهادت ۳۰ #دانش آموز و ۷ #معلم در جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل خبر داد. او گفت که ۲۱نفر از این دانش آموزان از شهر تهران بودند و در این میان یک دانش آموز هم مصدوم شد. به گفته او، «۳۶ #مدرسه به دلیل همجواری با محل حمله تجاوزگرانه رژیم صهیونیستی و به سبب موج انفجار، آسیب دیدهاند.» او پنجم تیرماه و پیش از نهایی شدن تعداد شهدای دانشآموز، از کشته شدن۲۰ دانش آموز در جریان حملهها به ایران خبر داده بود.
🔹بررسیهای «هممیهن» نشان میدهد، بیشترین تعداد دانشآموزان کشته شده در مقطع تحصیلی دبستان و متوسطه اول بودهاند. در میان این دانشآموزان، تعدادی ورزشکار حرفهای بودند و تعدادی به همراه همه اعضای خانواده شهید شدهاند. تعداد شهدای دانشآموز در #تهران بیشتر از بقیه شهرهاست و 14 دانشآموز دختر و 16 دانشآموز پسر در حمله به مناطق مسکونی شهرهای مختلف، کشته شدهاند که نامهایشان در ادامه میآید:
فاطمه شریفی / پایه هفتم دبیرستان
مجتبی شریفی/ پایه سوم
متین صفائیان/ پایه یازده دبیرستان
احسان قاسمی / پایه یازده دبیرستان
امیرعلی چترعنبرین / پایه هفتم دبیرستان
سروین حمیدیان / پایه سوم دبستان
پرهام عباسی / پایه نهم دبیرستان
آرمین باکویی / پایه دهم دبیرستان
باران اشراقی/ پایه سوم دبستان
طاها بهروزی/ پایه اول دبستان
آرمین موسوی/ پایه اول دبستان
مرسانا بهرامی / پایه دوم دبستان
امیرعلی امینی/ پایه ششم دبستان
محیا نیکزاد/ پایه اول دبستان
سهیل کطولی /پایه پنجم دبستان
فاطمه ساداتیارمکی /پایه دوم دبستان
ریحانه ساداتی ارمکی/ پایه هفتم دبیرستان
علیسان جباری/ پایه اول دبستان
تارا حاجمیری / پایه دوم دبستان
محدثه اقدسی
هلنا غلامی
محمدرضا اقدسی
محمدحسین خاکی
مطهره نیازمند
فاطمه نیازمند
علیرضا نیازمند
زهرا بهمنآبادی
هانیه بهمنآبادی
ایما زینلی
علیرضا فلاح
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
✔️«بیشترین کشتهها دبستانی بودند»
✍️ الناز محمدی، دبیر گروه جامعه
پنج روز پیش بود که علیرضا کاظمی، وزیر آموزش و پرورش از شهادت ۳۰ #دانش آموز و ۷ #معلم در جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل خبر داد. او گفت که ۲۱نفر از این دانش آموزان از شهر تهران بودند و در این میان یک دانش آموز هم مصدوم شد. به گفته او، «۳۶ #مدرسه به دلیل همجواری با محل حمله تجاوزگرانه رژیم صهیونیستی و به سبب موج انفجار، آسیب دیدهاند.» او پنجم تیرماه و پیش از نهایی شدن تعداد شهدای دانشآموز، از کشته شدن۲۰ دانش آموز در جریان حملهها به ایران خبر داده بود.
🔹بررسیهای «هممیهن» نشان میدهد، بیشترین تعداد دانشآموزان کشته شده در مقطع تحصیلی دبستان و متوسطه اول بودهاند. در میان این دانشآموزان، تعدادی ورزشکار حرفهای بودند و تعدادی به همراه همه اعضای خانواده شهید شدهاند. تعداد شهدای دانشآموز در #تهران بیشتر از بقیه شهرهاست و 14 دانشآموز دختر و 16 دانشآموز پسر در حمله به مناطق مسکونی شهرهای مختلف، کشته شدهاند که نامهایشان در ادامه میآید:
فاطمه شریفی / پایه هفتم دبیرستان
مجتبی شریفی/ پایه سوم
متین صفائیان/ پایه یازده دبیرستان
احسان قاسمی / پایه یازده دبیرستان
امیرعلی چترعنبرین / پایه هفتم دبیرستان
سروین حمیدیان / پایه سوم دبستان
پرهام عباسی / پایه نهم دبیرستان
آرمین باکویی / پایه دهم دبیرستان
باران اشراقی/ پایه سوم دبستان
طاها بهروزی/ پایه اول دبستان
آرمین موسوی/ پایه اول دبستان
مرسانا بهرامی / پایه دوم دبستان
امیرعلی امینی/ پایه ششم دبستان
محیا نیکزاد/ پایه اول دبستان
سهیل کطولی /پایه پنجم دبستان
فاطمه ساداتیارمکی /پایه دوم دبستان
ریحانه ساداتی ارمکی/ پایه هفتم دبیرستان
علیسان جباری/ پایه اول دبستان
تارا حاجمیری / پایه دوم دبستان
محدثه اقدسی
هلنا غلامی
محمدرضا اقدسی
محمدحسین خاکی
مطهره نیازمند
فاطمه نیازمند
علیرضا نیازمند
زهرا بهمنآبادی
هانیه بهمنآبادی
ایما زینلی
علیرضا فلاح
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
🔴 اطلاعیه شورای هماهنگی
در محکومیت برخوردهای غیرانسانی با کودکان افغانستانی
✍محمد حبیبی/سخنگوی شورای هماهنگی
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با نگرانی عمیق، موارد مکرر خشونت، تحقیر، طرد و تبعیض علیه کودکان افغانستانی ساکن ایران را رصد کرده و اینگونه برخوردهای ضدانسانی را بهشدت محکوم میکند.
جمهوری اسلامی ایران از سال ۱۳۷۲ به کنوانسیون جهانی حقوق کودک پیوسته و متعهد شده است که تمامی کودکان در قلمرو حاکمیتیاش را بدون تبعیض، مورد حمایت، آموزش و مراقبت قرار دهد. نقض این تعهدات، صرفاً یک تخطی حقوقی نیست، بلکه لکه ننگی بر وجدان عمومی جامعه ماست.
بویژه که خبرهایی نگران کننده از رد مرز کودکان و دختران افغانستانی بدون حضور والدین آنها گزارش شده است. بهعلاوه بسیاری از این کودکان در حالی رد مرز میشوند که همهی مدارک اقامتی قانونی در ایران را دارند یا اصلا در ایران متولد شدهاند. بسیاری از آنها پس از رد مرز به دلیل جنسیت خود حق برخورداری از آموزش را از دست میدهند.
از طرف دیگر تصاویر منتشر شده از محل نگهداری اتباع افغانستانی در شهرهای مرزی ، نشان دهنده عدم برخورداری از حداقل های حقوق انسانی بویژه در مورد کودکان است.
همه این موارد نقض کننده قوانینی است که جمهوری اسلامی در مجامع بین المللی پایبندی به آن را پذیرفته است.
ما به عنوان معلمان این سرزمین، بر این باوریم که هیچ خط مرزی، ملیتی یا کاغذ هویتی نباید مانع دسترسی کودکان به آموزش، امنیت و کرامت انسانی باشد.
ما از تمامی نهادهای مدنی، فرهنگی، آموزشی و حقوق بشری میخواهیم در برابر این روند خطرناک و ضدانسانی سکوت نکنند. دفاع از حقوق کودکان، دفاع از آیندهی انسانیت است.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
در محکومیت برخوردهای غیرانسانی با کودکان افغانستانی
✍محمد حبیبی/سخنگوی شورای هماهنگی
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با نگرانی عمیق، موارد مکرر خشونت، تحقیر، طرد و تبعیض علیه کودکان افغانستانی ساکن ایران را رصد کرده و اینگونه برخوردهای ضدانسانی را بهشدت محکوم میکند.
جمهوری اسلامی ایران از سال ۱۳۷۲ به کنوانسیون جهانی حقوق کودک پیوسته و متعهد شده است که تمامی کودکان در قلمرو حاکمیتیاش را بدون تبعیض، مورد حمایت، آموزش و مراقبت قرار دهد. نقض این تعهدات، صرفاً یک تخطی حقوقی نیست، بلکه لکه ننگی بر وجدان عمومی جامعه ماست.
بویژه که خبرهایی نگران کننده از رد مرز کودکان و دختران افغانستانی بدون حضور والدین آنها گزارش شده است. بهعلاوه بسیاری از این کودکان در حالی رد مرز میشوند که همهی مدارک اقامتی قانونی در ایران را دارند یا اصلا در ایران متولد شدهاند. بسیاری از آنها پس از رد مرز به دلیل جنسیت خود حق برخورداری از آموزش را از دست میدهند.
از طرف دیگر تصاویر منتشر شده از محل نگهداری اتباع افغانستانی در شهرهای مرزی ، نشان دهنده عدم برخورداری از حداقل های حقوق انسانی بویژه در مورد کودکان است.
همه این موارد نقض کننده قوانینی است که جمهوری اسلامی در مجامع بین المللی پایبندی به آن را پذیرفته است.
ما به عنوان معلمان این سرزمین، بر این باوریم که هیچ خط مرزی، ملیتی یا کاغذ هویتی نباید مانع دسترسی کودکان به آموزش، امنیت و کرامت انسانی باشد.
ما از تمامی نهادهای مدنی، فرهنگی، آموزشی و حقوق بشری میخواهیم در برابر این روند خطرناک و ضدانسانی سکوت نکنند. دفاع از حقوق کودکان، دفاع از آیندهی انسانیت است.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
💠 #بیانیه
🔴 بیانیه "انجمن یاری کودکان در معرض خطر" در اعتراض به رد مرز کودکان
این بیانیه برای روزهای تلخ و ناگواریست که در آن با اشک و آه کودکانی روبهرو هستیم که امیدشان به تحصیل، امنیت و آیندهای روشن در سرزمینی دیگر، ناگهان فرو میریزد. کودکانی که هراسان و نگران، همراه با خانوادههای آوارهشان، ناگزیر به بازگشت به سرزمینی میشوند که از آن گریخته بودند؛ جایی که نه امنیت دارند و نه امید، نه تعلقی به آن احساس میکنند و نه پناهی برای زیستن.
با نهایت تأسف باید گفت که سیاستهای سختگیرانه، شتابزده و ضد مهاجرتی، بدون آیندهنگری و در فقدان عقلانیت و تدبیر، به اجرا درآمده است؛ سیاستی که نهتنها در پنهانکاری شکل گرفت، بلکه با بیتوجهی مزمن به پیامدهای انسانی، اجتماعی و اخلاقی، سالها مهاجران را در وضعیت نیمهقانونی، بیپناه و بیصدا نگاه داشته تا بهعنوان نیروی کار ارزان، بیحقوق و آسیبپذیر بهکار گرفته شوند و بار ناکارآمدیها و مشکلات ساختاری کشور را بر دوش کشند.
ما شاهد بودیم حتی کارخانههای بزرگ یکی پس از دیگری تعطیل شدند، اما کارگاههای زیرزمینی و مراکز غیررسمی بازیافت، با جذب کودکان و بزرگسالان مهاجر، در سکوت کامل و بیقانونی ادامه یافتند. کودکانی که شبانه و در شرایطی ناامن از مرز عبور داده میشدند و مستقیماً به کارهای طاقتفرسا مانند زبالهگردی و کار اجباری گماشته میشدند. اینجا اگرچه جنگی رسمی در جریان نبود، اما زندگی شب و روز مهاجران، شباهتی تلخ به اردوگاههای کار اجباری داشت. آنها برای زندهماندن، برای لقمه نانی ناچیز، جان میکَندند؛ بیآنکه صدایشان شنیده شود.
و امروز، همان کودکان، همان خانوادههایی که در حاشیهها، در آلونکها و در سختترین شرایط ممکن تنها برای آموزش و آینده فرزندانشان پناه آورده بودند، با خشونتی بیرحمانه از سرزمین ما رانده میشوند. خانههای اجارهای خود را ناچار رها میکنند، بیعانههایشان بازگردانده نمیشود و به اردوگاههایی در مرزها فرستاده میشوند که حتی نان و آب کافی ندارند.
ما، سازمانهای مدنی، فعالان اجتماعی، و انسانهایی از دل همین جامعه، سالهاست درباره نقض حقوق کودکان هشدار دادهایم. تأکید ما همواره بر اجرای اصول کنوانسیون حقوق کودک بدون هیچگونه تبعیض بوده است.
چرا باید کودکان قربانی تصمیمهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی شوند؟
در کدام ماده از قوانین ملی یا بینالمللی، «اخراج» برای کودکانی که نه تهدیدیاند و نه مجرم، قابل توجیه است؟
چه کسی پاسخگوی سرنوشت دخترانی خواهد بود که اکنون باید به دستان طالبان سپرده شوند؟
چه نهادی مسئول رنج روانی، بیخانمانی و محرومیت تحصیلی این کودکان است؟
ما هشدار میدهیم:
- اخراج کودکان، نقض آشکار و فاحش حقوق بشر است. حمایت از آنها نه لطف، بلکه وظیفه حاکمیتها و جامعه بینالمللی است.
- ما خواهان توقف فوری روند اخراج کودکان مهاجر هستیم.
- ما خواهان ایجاد مسیرهایی قانونی، ایمن و انسانی برای حمایت از این کودکان هستیم.
- ما خواهان پایان دادن به نفرتپراکنی رسانهای و بیتفاوتی مسئولان نسبت به رنج انسانی هستیم.
بیایید زخمهای مهاجران را عمیقتر نکنیم. بیایید بهجای دشمنسازی، به همدلی تاریخی، انسانی و فرهنگی با مردم افغانستان تکیه کنیم؛ مردمی همدرد و همسرنوشت، که امروز صدایشان در گلو خفه شده است.
کودکان را اخراج نکنید.
کودکان را نجات دهید.
پیش از آنکه دیر شود.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
🔴 بیانیه "انجمن یاری کودکان در معرض خطر" در اعتراض به رد مرز کودکان
این بیانیه برای روزهای تلخ و ناگواریست که در آن با اشک و آه کودکانی روبهرو هستیم که امیدشان به تحصیل، امنیت و آیندهای روشن در سرزمینی دیگر، ناگهان فرو میریزد. کودکانی که هراسان و نگران، همراه با خانوادههای آوارهشان، ناگزیر به بازگشت به سرزمینی میشوند که از آن گریخته بودند؛ جایی که نه امنیت دارند و نه امید، نه تعلقی به آن احساس میکنند و نه پناهی برای زیستن.
با نهایت تأسف باید گفت که سیاستهای سختگیرانه، شتابزده و ضد مهاجرتی، بدون آیندهنگری و در فقدان عقلانیت و تدبیر، به اجرا درآمده است؛ سیاستی که نهتنها در پنهانکاری شکل گرفت، بلکه با بیتوجهی مزمن به پیامدهای انسانی، اجتماعی و اخلاقی، سالها مهاجران را در وضعیت نیمهقانونی، بیپناه و بیصدا نگاه داشته تا بهعنوان نیروی کار ارزان، بیحقوق و آسیبپذیر بهکار گرفته شوند و بار ناکارآمدیها و مشکلات ساختاری کشور را بر دوش کشند.
ما شاهد بودیم حتی کارخانههای بزرگ یکی پس از دیگری تعطیل شدند، اما کارگاههای زیرزمینی و مراکز غیررسمی بازیافت، با جذب کودکان و بزرگسالان مهاجر، در سکوت کامل و بیقانونی ادامه یافتند. کودکانی که شبانه و در شرایطی ناامن از مرز عبور داده میشدند و مستقیماً به کارهای طاقتفرسا مانند زبالهگردی و کار اجباری گماشته میشدند. اینجا اگرچه جنگی رسمی در جریان نبود، اما زندگی شب و روز مهاجران، شباهتی تلخ به اردوگاههای کار اجباری داشت. آنها برای زندهماندن، برای لقمه نانی ناچیز، جان میکَندند؛ بیآنکه صدایشان شنیده شود.
و امروز، همان کودکان، همان خانوادههایی که در حاشیهها، در آلونکها و در سختترین شرایط ممکن تنها برای آموزش و آینده فرزندانشان پناه آورده بودند، با خشونتی بیرحمانه از سرزمین ما رانده میشوند. خانههای اجارهای خود را ناچار رها میکنند، بیعانههایشان بازگردانده نمیشود و به اردوگاههایی در مرزها فرستاده میشوند که حتی نان و آب کافی ندارند.
ما، سازمانهای مدنی، فعالان اجتماعی، و انسانهایی از دل همین جامعه، سالهاست درباره نقض حقوق کودکان هشدار دادهایم. تأکید ما همواره بر اجرای اصول کنوانسیون حقوق کودک بدون هیچگونه تبعیض بوده است.
چرا باید کودکان قربانی تصمیمهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی شوند؟
در کدام ماده از قوانین ملی یا بینالمللی، «اخراج» برای کودکانی که نه تهدیدیاند و نه مجرم، قابل توجیه است؟
چه کسی پاسخگوی سرنوشت دخترانی خواهد بود که اکنون باید به دستان طالبان سپرده شوند؟
چه نهادی مسئول رنج روانی، بیخانمانی و محرومیت تحصیلی این کودکان است؟
ما هشدار میدهیم:
- اخراج کودکان، نقض آشکار و فاحش حقوق بشر است. حمایت از آنها نه لطف، بلکه وظیفه حاکمیتها و جامعه بینالمللی است.
- ما خواهان توقف فوری روند اخراج کودکان مهاجر هستیم.
- ما خواهان ایجاد مسیرهایی قانونی، ایمن و انسانی برای حمایت از این کودکان هستیم.
- ما خواهان پایان دادن به نفرتپراکنی رسانهای و بیتفاوتی مسئولان نسبت به رنج انسانی هستیم.
بیایید زخمهای مهاجران را عمیقتر نکنیم. بیایید بهجای دشمنسازی، به همدلی تاریخی، انسانی و فرهنگی با مردم افغانستان تکیه کنیم؛ مردمی همدرد و همسرنوشت، که امروز صدایشان در گلو خفه شده است.
کودکان را اخراج نکنید.
کودکان را نجات دهید.
پیش از آنکه دیر شود.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews