ba48cdfd-32e6-45c2-9e2d-fcbe1373fbd5.mp4
29.9 MB
#آتش_نیایش
🔥 درود بر تو ای آتش 🔥
ای برترین آفریده ی سزاوار ستایش اهورا مزدا.
درود به تو ای آتش،
ای پرتو اهورامزدا،
خشنودی و ستایش آفریدگار و آفریدگانش برساد.
افروخته باش در این خانه پیوسته!
فروزان باش در این خانه!
تا دیر زمان افزاینده باش در این خانه!
به من ارزانی ده.
ای آتش ای پرتو اهورامزدا ؛
آسایش آسان،
پناه آسان،
آسایش فراوان،
فرزانگی، افزونی، شیوایی زبان و هوشیاری روان،
و پس از آن خرد بزرگ و نیک و بیزیان،
و پس از آن دلیری مردانه، استواری، هوشیاری و بیداری،
فرزندان برومند و کاردان، کشورداری و انجمن آرا،
بالنده، نیک کردار، آزادی بخش و جوانمرد،
که خانه مرا و ده مرا و شهر مرا و کشور مرا آباد سازند.
و انجمن برادری کشورها و هم بستگی جهانی را فروغ بخشند.
با نوای :
موبد مهربان فیروزگری
🔥 درود بر تو ای آتش 🔥
ای برترین آفریده ی سزاوار ستایش اهورا مزدا.
درود به تو ای آتش،
ای پرتو اهورامزدا،
خشنودی و ستایش آفریدگار و آفریدگانش برساد.
افروخته باش در این خانه پیوسته!
فروزان باش در این خانه!
تا دیر زمان افزاینده باش در این خانه!
به من ارزانی ده.
ای آتش ای پرتو اهورامزدا ؛
آسایش آسان،
پناه آسان،
آسایش فراوان،
فرزانگی، افزونی، شیوایی زبان و هوشیاری روان،
و پس از آن خرد بزرگ و نیک و بیزیان،
و پس از آن دلیری مردانه، استواری، هوشیاری و بیداری،
فرزندان برومند و کاردان، کشورداری و انجمن آرا،
بالنده، نیک کردار، آزادی بخش و جوانمرد،
که خانه مرا و ده مرا و شهر مرا و کشور مرا آباد سازند.
و انجمن برادری کشورها و هم بستگی جهانی را فروغ بخشند.
با نوای :
موبد مهربان فیروزگری
♦️تاریخچه خیابان سیروس تهران
قبلا به این خیابان سه راه سیروس میگفتند زیرا از سر بازار بطرف جنوب مسدود وبن بست بود.
یکروز که رضاشاه عازم حرم شاه عبدالعظیم بود اتومبیلش درکوچه پس کوچه های بازار آهنگر ها گیر میکند وبسختی از آن محله موفق به عبورمیشود.
همانروز به کریم خان بوذرجمهری رییس بلدیه دستور میدهد این خیابان را از سه راه چهار راه وبه خیابان مولوی درمدت یکماه یعنی سی روز وصل نماید وشهردار هم در مدت سی روز همه خانه ها وکاروانسراهای واقع در مسیر را از صاحبانشان خریده وتخریب مینماید.وخیابان سیروس به سه راه مولوی واسمال بزاز متصل میشود.
ابتدا به این خیابان سی روز میگفتندکه بعد ها به سیروس تبدیل گردید....ناگفته نماند که این خیابان محله کلیمیان هنرمند آنزمان ومرکز بنگاه های شادمانی بود ومردم برای دعوت از انواع مطربها ونمایش های روحوضی یا تخته حوضی وشامورتی بازی " شعبده بازی"برای جشنهای نامزدی وعقد وعروسی وختنه سوران به این خیابان مراجعه میکردند...
قبلا به این خیابان سه راه سیروس میگفتند زیرا از سر بازار بطرف جنوب مسدود وبن بست بود.
یکروز که رضاشاه عازم حرم شاه عبدالعظیم بود اتومبیلش درکوچه پس کوچه های بازار آهنگر ها گیر میکند وبسختی از آن محله موفق به عبورمیشود.
همانروز به کریم خان بوذرجمهری رییس بلدیه دستور میدهد این خیابان را از سه راه چهار راه وبه خیابان مولوی درمدت یکماه یعنی سی روز وصل نماید وشهردار هم در مدت سی روز همه خانه ها وکاروانسراهای واقع در مسیر را از صاحبانشان خریده وتخریب مینماید.وخیابان سیروس به سه راه مولوی واسمال بزاز متصل میشود.
ابتدا به این خیابان سی روز میگفتندکه بعد ها به سیروس تبدیل گردید....ناگفته نماند که این خیابان محله کلیمیان هنرمند آنزمان ومرکز بنگاه های شادمانی بود ومردم برای دعوت از انواع مطربها ونمایش های روحوضی یا تخته حوضی وشامورتی بازی " شعبده بازی"برای جشنهای نامزدی وعقد وعروسی وختنه سوران به این خیابان مراجعه میکردند...
Forwarded from نیارا
درود به پادشاهان نیکو خرد
InstaFix
@history_of_great_iran
.
👇👇👇ادامه:
اما ناگفته نماند که در این رواداری مذهبی محدودیت هایی هم وجود داشت که با مسائل سیاسی پیوند داشت. زیرا سیاست هخامنشیان این بود که اگر محیط فرهنگی و مذهبی اتباع خویش را به هم نزنند، بهتر می توانند وفاداری آنان را به خود حفظ نمایند؛ زیرا اگر...
👇👇👇ادامه:
اما ناگفته نماند که در این رواداری مذهبی محدودیت هایی هم وجود داشت که با مسائل سیاسی پیوند داشت. زیرا سیاست هخامنشیان این بود که اگر محیط فرهنگی و مذهبی اتباع خویش را به هم نزنند، بهتر می توانند وفاداری آنان را به خود حفظ نمایند؛ زیرا اگر...
9dca0696-034f-48b2-877c-2dd5c166d552.mp4
2 MB
🔥آتشکدهی ویگل در شهرستان آران و بیدگل استان اصفهان
🔷این آتشکده از دوران ساسانی برجا مانده است و کتیبهی موجود در آن به زبان پارسی میانه(پهلوی) میباشد. این بنا که پلان چلیپا شکل دارد یکی از زیبان ترین و جالب ترین آتشکدهای یافت شده در این بخش از ایران میباشد.
🔷این آتشکده از دوران ساسانی برجا مانده است و کتیبهی موجود در آن به زبان پارسی میانه(پهلوی) میباشد. این بنا که پلان چلیپا شکل دارد یکی از زیبان ترین و جالب ترین آتشکدهای یافت شده در این بخش از ایران میباشد.
☀️جایگاه زنان و بانوان در ایران باستان
در ایران باستان زنان همچون مردان می توانستند فنون نظامی بیاموزند و حتی فرماندهان سپاهیان را بر عهده گیرند. زیبایی تمدن ایران و فرهنگ انسانی اش در اینجا بیشتر آشکار می شود که زن ایرانی دارای شخصیت حقوقی بوده و می توانسته به شغل وکالت دادگستری بپردازد و حتی بر مسند قضاوت بنشیند و قضاوت کند. زیبایی دیگر این تمدن، چهره های درخشان زنان ایرانی است که بر جایگاه والای حکومت تکیه زده اند؛ چهره هایی همچون هما، آذرمیدخت، پوراندخت، نیاک ، شیرین ، اذرمیدخت گران گوشوار و نیز چهرههای مشهوری که فرماندهی سپاهیان ایران را بر عهده داشتند، همچون آرتمیس، بانوگشتسب، گردآفرید و... نیز زنان سیاستمدار و دانشمندی که به تنهایی و یا دوش به دوش مردان خود ایستاده اند و از این سرزمین پاسداری کرده اند؛ زنانی چون آتوسا، شهربانو، موژا، پانتهآ، کتایون،و...
📚 کتاب زنان در تاریخ کهن ایران، انتشارات پردیسان، نوشته مهدی اقبالی مهدی آبادی، ص ۲۴
در ایران باستان زنان همچون مردان می توانستند فنون نظامی بیاموزند و حتی فرماندهان سپاهیان را بر عهده گیرند. زیبایی تمدن ایران و فرهنگ انسانی اش در اینجا بیشتر آشکار می شود که زن ایرانی دارای شخصیت حقوقی بوده و می توانسته به شغل وکالت دادگستری بپردازد و حتی بر مسند قضاوت بنشیند و قضاوت کند. زیبایی دیگر این تمدن، چهره های درخشان زنان ایرانی است که بر جایگاه والای حکومت تکیه زده اند؛ چهره هایی همچون هما، آذرمیدخت، پوراندخت، نیاک ، شیرین ، اذرمیدخت گران گوشوار و نیز چهرههای مشهوری که فرماندهی سپاهیان ایران را بر عهده داشتند، همچون آرتمیس، بانوگشتسب، گردآفرید و... نیز زنان سیاستمدار و دانشمندی که به تنهایی و یا دوش به دوش مردان خود ایستاده اند و از این سرزمین پاسداری کرده اند؛ زنانی چون آتوسا، شهربانو، موژا، پانتهآ، کتایون،و...
📚 کتاب زنان در تاریخ کهن ایران، انتشارات پردیسان، نوشته مهدی اقبالی مهدی آبادی، ص ۲۴
00e5ab05-c8da-4527-98ed-cd2bfec8d68d.mp4
2.5 MB
بچشید لذت زیستن را ،
پیش از آن که توان لذت بردن را از دست بدهید
دوست بدارید دوست داشتنی ها را،
پیش از آن که در گذر زمان جذابیتشان را
برایتان از دست داده باشند
به شوق درآیید از تمام زیبایی های حیات:
وقت بگذارید برای دیدن طلوع ها و غروب ها ،
برای شنیدن موسیقی آب و نسیم
برای بوییدن گلهای وحشی خودرو
برای شستن چشمها و گونه هایتان در زلالی چشمه ها ،برای دراز کشیدن زیر سایه ردیف صنوبرها و به خواب رفتن با لالایی خش خش برگهایشان
از لحظه لحظه ی این زندگی
کوتاه بی تکرار تا نهایت شوق
وشکوفایی ، لذت ببرید
پیش از آن که دیگر نباشید و نتوانید.
#حیات
ارزشمندترین اتفاق جهان است
دریغش نکنید
نه از خودتان
و نه از دیگران.
🌹 لحظه هاتون سرشار از زیبایی
🍃🌼🍃
پیش از آن که توان لذت بردن را از دست بدهید
دوست بدارید دوست داشتنی ها را،
پیش از آن که در گذر زمان جذابیتشان را
برایتان از دست داده باشند
به شوق درآیید از تمام زیبایی های حیات:
وقت بگذارید برای دیدن طلوع ها و غروب ها ،
برای شنیدن موسیقی آب و نسیم
برای بوییدن گلهای وحشی خودرو
برای شستن چشمها و گونه هایتان در زلالی چشمه ها ،برای دراز کشیدن زیر سایه ردیف صنوبرها و به خواب رفتن با لالایی خش خش برگهایشان
از لحظه لحظه ی این زندگی
کوتاه بی تکرار تا نهایت شوق
وشکوفایی ، لذت ببرید
پیش از آن که دیگر نباشید و نتوانید.
#حیات
ارزشمندترین اتفاق جهان است
دریغش نکنید
نه از خودتان
و نه از دیگران.
🌹 لحظه هاتون سرشار از زیبایی
🍃🌼🍃
VID-20250125-WA0028.mp4
2.4 MB
َ
بیشتر ما آدمهای دقیقه نودیم!
قدر خوبیِ کسی که عاشقمان بود
را وقتی میفهمیم که چمدان به دست
میرود
دقیقه نود یاد کارهایی که میتوانستیم
بکنیم و نکردیم میافتیم ...
دقیقه نود یاد حرفها و کارهایی
میافتیم که حالا مثلِ ...
بخاطر گفتن و انجام دادنشان
پشیمان هستیم ...
امّا زندگی بازی فوتبال نیست
که در وقتهای اضافی از روی
شانس گل بکاریم. زندگی در همین
لحظه دوست داشتن است ...
بخشیدن و دل کندن و مرهمِ روی
زخم بودن را به لحظه بعد نگذاریم
دل خوش نکنیم به دقیقه نود
دل خوش نکنیم به وقتهای اضافه!
دلِ شکسته، عشقِ دیده نشده
یک عمر هم کم است که
مثل روز اولش شود ...
🌹♥️
بیشتر ما آدمهای دقیقه نودیم!
قدر خوبیِ کسی که عاشقمان بود
را وقتی میفهمیم که چمدان به دست
میرود
دقیقه نود یاد کارهایی که میتوانستیم
بکنیم و نکردیم میافتیم ...
دقیقه نود یاد حرفها و کارهایی
میافتیم که حالا مثلِ ...
بخاطر گفتن و انجام دادنشان
پشیمان هستیم ...
امّا زندگی بازی فوتبال نیست
که در وقتهای اضافی از روی
شانس گل بکاریم. زندگی در همین
لحظه دوست داشتن است ...
بخشیدن و دل کندن و مرهمِ روی
زخم بودن را به لحظه بعد نگذاریم
دل خوش نکنیم به دقیقه نود
دل خوش نکنیم به وقتهای اضافه!
دلِ شکسته، عشقِ دیده نشده
یک عمر هم کم است که
مثل روز اولش شود ...
🌹♥️
🔥 آشنایی با جشنهای ایرانی
🔥 #جشن_نوسره🔥
"جشن نوسره" یکی از جشنهای پرشمار ایران باستان بود که در روز پنجم بهمن و پنج روز پیش از جشن بزرگ سده برگزار میشد.
"جشن نوسره"، جشن پیشواز سده بود و ایرانیان با برگزاری "نوسره" خود را برای برگزاری جشن بزرگ سده آماده میکردند.
افروختن آتش، سرور و شادمانی، نیایش و ستایش اهورامزدا از آیینهای "جشن نوسره" بود.
همچنین در گاهشمار باستانی، روز پنجم از هر ماه خورشیدی، "سپندارمذ روز" یا "سپندارمزد روز" نام داشت که در آیینهای پارسیان باستان این روز در هر ماه ویژهی گرامیداشت زنان، سبزکنندگان زمین و زایش زمین(رویش گیاهان و باروری) بهشمار میرفت.
برجستهترین ویژگیهای جشنهای ایرانی، پیوند آنها با پدیدههای زیستی و کیهانی، مهربانی با زیستبوم(محیط زیست) و انجام آیینهایی برای پاسداشت آن بود.
جشنهای ایرانی، جشنهایی شاد، یکپارچه و میهنی بوده و فراتر از ناهمانندیهای باور، اندیشه، دین، بوم و زبان برگزار میشدند.
#جشن_نوسره #فرهنگ_ایران #بهمنگان
🔥 #جشن_نوسره🔥
"جشن نوسره" یکی از جشنهای پرشمار ایران باستان بود که در روز پنجم بهمن و پنج روز پیش از جشن بزرگ سده برگزار میشد.
"جشن نوسره"، جشن پیشواز سده بود و ایرانیان با برگزاری "نوسره" خود را برای برگزاری جشن بزرگ سده آماده میکردند.
افروختن آتش، سرور و شادمانی، نیایش و ستایش اهورامزدا از آیینهای "جشن نوسره" بود.
همچنین در گاهشمار باستانی، روز پنجم از هر ماه خورشیدی، "سپندارمذ روز" یا "سپندارمزد روز" نام داشت که در آیینهای پارسیان باستان این روز در هر ماه ویژهی گرامیداشت زنان، سبزکنندگان زمین و زایش زمین(رویش گیاهان و باروری) بهشمار میرفت.
برجستهترین ویژگیهای جشنهای ایرانی، پیوند آنها با پدیدههای زیستی و کیهانی، مهربانی با زیستبوم(محیط زیست) و انجام آیینهایی برای پاسداشت آن بود.
جشنهای ایرانی، جشنهایی شاد، یکپارچه و میهنی بوده و فراتر از ناهمانندیهای باور، اندیشه، دین، بوم و زبان برگزار میشدند.
#جشن_نوسره #فرهنگ_ایران #بهمنگان
مهرداد ششم پادشاه و دانشمند ایرانی در پونتوس چنان تنومند و پر زور بود که کسی توان زور آزمایی با او نبود در تمام مسابقات اول بود و زره او را از سنگینی کسی یارای در بر کردن نبود..... او بسیار به خود مغرور بود، چون دیگر کسی نبود که بتواند در زور آزمایی با او مصاف دهد پس به کشتی گرفتن و با دست خالی کشتن حیوانات وحشی روی آورد تا قدرت خود را بیشتر به نمایش بگذارد ، سال های سال گذشت تا یک روز در این برخوردها با یک گراز تاکانه( نر بزرگ) زورآزمایی می کرد ، در لحظه ای غفلت گراز زخم بزرگ و شدیدی بر مهرداد زد و مدتی به بستر افتاد. به دلیل این رویداد مورد خنده و تمسخر اطرافیان قرار گرفت. این داستان کوتاه به ما می آموزد که حتی اگر مهرداد بزرگ یا رستم دستان باشی و همه رو بزنی ، یک روزی فردی یا چیزی در این طبیعت روی دست تو میزند . پس نه طرف مقابلت را دست کم بگیر، نه به زورت بناز و نه مغرور باش که دست روی دست زیاد هست. لحظه ای از جایی ضربه میخوری که فکرش را نمی کردی