This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جنجالی ترین و تلخ ترین کشف تاریخ بشر ؛ مومیایی شاهدخت هخامنشی !
VID-20250705-WA0008.mp4
839.6 KB
درست در لحظه ای که حس میکنی ظرفیتی برایت باقی نمانده، در مرزِ استیصال، در حالِ فروپاشی، اگر تمامِ توان #روان را به کار بگیری، ظرفیتی تازه خلق خواهد شد. انگار جا باز میکنی و تحمل افزون،
البته که هیچ ضمانتی در کار نیست.
زندگی به هیچکس ضمانت نمیدهد.
اعتماد میطلبد و باید قمار کنی و به خودت بگویی: تا آرام شدن طوفان، ظرفیت خم و راست شدن درختِ روان ام را افزون خواهم کرد...
البته که هیچ ضمانتی در کار نیست.
زندگی به هیچکس ضمانت نمیدهد.
اعتماد میطلبد و باید قمار کنی و به خودت بگویی: تا آرام شدن طوفان، ظرفیت خم و راست شدن درختِ روان ام را افزون خواهم کرد...
۱۳تیر ماه،طبق روایت تاریخی در استان مازندران،روز صعود افسانه آرش کمانگیر به قله دماوند جهت پرتاب تیر و همچنین آغاز جشن تیرگان"روز ملی قله دماوند"نام گرفته است
تیرگان یکی از جشنهای ایرانی در تیرروز از تیرماه برابر با ۱۳ تیر در گاهشماری ایرانی برگزار میشود. این جشن در گرامی داشت تیشتر (ستارهٔ بارانآور در فرهنگ ایرانی) است و بنا به سنت در روز تیر (روز سیزدهم) از ماه تیر انجام میپذیرد. در تواریخ سنتی تیرگان روز کمان کشیدن آرش_کمانگیر_آملی و پرتاب تیر از فراز البرز است.
همچنین جشن تیرگان به روایت ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه، روز بزرگداشت مقام نویسندگان در ایران باستان بودهاست.
#تیرگان خجسته باد
تیرگان یکی از جشنهای ایرانی در تیرروز از تیرماه برابر با ۱۳ تیر در گاهشماری ایرانی برگزار میشود. این جشن در گرامی داشت تیشتر (ستارهٔ بارانآور در فرهنگ ایرانی) است و بنا به سنت در روز تیر (روز سیزدهم) از ماه تیر انجام میپذیرد. در تواریخ سنتی تیرگان روز کمان کشیدن آرش_کمانگیر_آملی و پرتاب تیر از فراز البرز است.
همچنین جشن تیرگان به روایت ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه، روز بزرگداشت مقام نویسندگان در ایران باستان بودهاست.
#تیرگان خجسته باد
۱۳ تیر در تقویم باستانی ایران #روز_نویسنده است. ابوریحان بیرونی نیز در آثارالباقیه نوشته که #تیرگان در ایران باستان #روز_بزرگداشت_مقام_نویسندگان بود
77966f0431c9471ca1d02e6c2d597937
5.2 MB
به دماوند ِ تو سوگند؛
که گَر بُگشایند بندم از بَند،
ببینند که آواز از توست
همه اجزایم با مِــهــرِ تـــو آمیخته است؛
همه ذراتــم با جـــانِ تــــو آمیخته بـــاد؛
خونِ پاکم که در آن عشقِ تو میجوشد و بس؛
تا تو آزاد بمانی، به زمین ریخته باد.
#فریدون_مشیری
#به مناسبت روز #دماوند
که گَر بُگشایند بندم از بَند،
ببینند که آواز از توست
همه اجزایم با مِــهــرِ تـــو آمیخته است؛
همه ذراتــم با جـــانِ تــــو آمیخته بـــاد؛
خونِ پاکم که در آن عشقِ تو میجوشد و بس؛
تا تو آزاد بمانی، به زمین ریخته باد.
#فریدون_مشیری
#به مناسبت روز #دماوند
Forwarded from 💔کانال تمدن ده هزار ساله تفرش زیبا (نیارا)
هر چه دادم به او حلالش باد
غير از آن دل كه مفت بخشيدم
دل من كودكي سبكسر بود
خود ندانم چگونه رامش كرد
او كه ميگفت دوستت دارم
پس چرا زهر غم به جامش كرد
#فروغ_فرخزاد
⠀
غير از آن دل كه مفت بخشيدم
دل من كودكي سبكسر بود
خود ندانم چگونه رامش كرد
او كه ميگفت دوستت دارم
پس چرا زهر غم به جامش كرد
#فروغ_فرخزاد
⠀
🍃🌸
روز جهانی قلم است، جهان اما آشفته و پریشانتر از آنکه به قید قلم درآید...قلمها جهان غریبی دارند که ساختن معنا در دنیایی که بر مدار بی معنایی میچرخد به بیهودگی پهلو میزند....از یک سو داغ و درفش است و از سوی دیگر دروغ و ابتذال...در این جهانی که جنگ و جنون، خون به دل آدمی میکند من هنوز دلخوش به نوشتنم و به قلم تکیه میکنم تا از تَرَکهای جانم تکیده نشوم....تا در میان این همه فرسایش، نپاشم.....در دنیای زمختی که زیباییهایش رو به زوال است، قلم تنها قبله عاشقیست و نوشتن؛ نوشیدن شهد شیدایی....نوشتن نوشدارویست که بعد مرگ سهراب هم به کار میآید و اندوه آدم را تسکین میدهد....که نوشتن تمدید امید است برای آنکه از دار دنیا تنها همین یک قلم، تمام داریی و هویت و حریت اوست....آنکه از زیستن تنها اُنس با قلم را دوست دارد...همین قلم ساده از کل فلک را...این کِلک شفیق، رفیقِ بی کَلک را!
#دکتر_رضا_صائمی
روز جهانی قلم به اهالی اهل قلم تهنیت
اندیشه هایتان زلال قلمتون هماره رقصان
روز جهانی قلم است، جهان اما آشفته و پریشانتر از آنکه به قید قلم درآید...قلمها جهان غریبی دارند که ساختن معنا در دنیایی که بر مدار بی معنایی میچرخد به بیهودگی پهلو میزند....از یک سو داغ و درفش است و از سوی دیگر دروغ و ابتذال...در این جهانی که جنگ و جنون، خون به دل آدمی میکند من هنوز دلخوش به نوشتنم و به قلم تکیه میکنم تا از تَرَکهای جانم تکیده نشوم....تا در میان این همه فرسایش، نپاشم.....در دنیای زمختی که زیباییهایش رو به زوال است، قلم تنها قبله عاشقیست و نوشتن؛ نوشیدن شهد شیدایی....نوشتن نوشدارویست که بعد مرگ سهراب هم به کار میآید و اندوه آدم را تسکین میدهد....که نوشتن تمدید امید است برای آنکه از دار دنیا تنها همین یک قلم، تمام داریی و هویت و حریت اوست....آنکه از زیستن تنها اُنس با قلم را دوست دارد...همین قلم ساده از کل فلک را...این کِلک شفیق، رفیقِ بی کَلک را!
#دکتر_رضا_صائمی
روز جهانی قلم به اهالی اهل قلم تهنیت
اندیشه هایتان زلال قلمتون هماره رقصان
13d65814a91c4fe28f5caa7cb89d8fce
10.5 MB
پرواز را یادگرفتم.
آنبالا در میان ابرهاے خیالم،
درحالے که با باد فریاد میزدم،
وهوا را پس میزدم،
ودر آسمان پیش میرفتم،
چیزیمانعم نبود،
عزممراسخ بود.
آزادی...
درحالے که میچرخیدم،
پیچ میخوردم و اوج میگرفتم.
هوارا شکافتم
راهم را باز کردم از میان،
ازمیان...
هیچ،
هوای بیوزن،
هوای نامحدود.
پروازتنها امید من است.
بدنمدردے حس نمیکند.
بهآرامے و به راحتے حرکت میکنم.
افکارماز آن خودماند.
اینلذتے است که تنها،
دررویا با من بوده است،
اما این جا آزاد است،
اینجا خودم هستم.
#از_طعم_سایه_۵
#شیرین_ملکوتے
آنبالا در میان ابرهاے خیالم،
درحالے که با باد فریاد میزدم،
وهوا را پس میزدم،
ودر آسمان پیش میرفتم،
چیزیمانعم نبود،
عزممراسخ بود.
آزادی...
درحالے که میچرخیدم،
پیچ میخوردم و اوج میگرفتم.
هوارا شکافتم
راهم را باز کردم از میان،
ازمیان...
هیچ،
هوای بیوزن،
هوای نامحدود.
پروازتنها امید من است.
بدنمدردے حس نمیکند.
بهآرامے و به راحتے حرکت میکنم.
افکارماز آن خودماند.
اینلذتے است که تنها،
دررویا با من بوده است،
اما این جا آزاد است،
اینجا خودم هستم.
#از_طعم_سایه_۵
#شیرین_ملکوتے
VID-20250706-WA0008.mp4
3.1 MB
پرواز را یادگرفتم.
آنبالا در میان ابرهاے خیالم،
درحالے که با باد فریاد میزدم،
وهوا را پس میزدم،
ودر آسمان پیش میرفتم،
چیزیمانعم نبود،
عزممراسخ بود.
آزادی...
درحالے که میچرخیدم،
پیچ میخوردم و اوج میگرفتم.
هوارا شکافتم
راهم را باز کردم از میان،
ازمیان...
هیچ،
هوای بیوزن،
هوای نامحدود.
پروازتنها امید من است.
بدنمدردے حس نمیکند.
بهآرامے و به راحتے حرکت میکنم.
افکارماز آن خودماند.
اینلذتے است که تنها،
دررویا با من بوده است،
اما این جا آزاد است،
اینجا خودم هستم.
#از_طعم_سایه_۵
#شیرین_ملکوتے
آنبالا در میان ابرهاے خیالم،
درحالے که با باد فریاد میزدم،
وهوا را پس میزدم،
ودر آسمان پیش میرفتم،
چیزیمانعم نبود،
عزممراسخ بود.
آزادی...
درحالے که میچرخیدم،
پیچ میخوردم و اوج میگرفتم.
هوارا شکافتم
راهم را باز کردم از میان،
ازمیان...
هیچ،
هوای بیوزن،
هوای نامحدود.
پروازتنها امید من است.
بدنمدردے حس نمیکند.
بهآرامے و به راحتے حرکت میکنم.
افکارماز آن خودماند.
اینلذتے است که تنها،
دررویا با من بوده است،
اما این جا آزاد است،
اینجا خودم هستم.
#از_طعم_سایه_۵
#شیرین_ملکوتے
شاهنامه وطن است!…
سروده ی : گلرخسار صفی
شاهنامه وطن است!…
شاهنامه سخن است
سخن بیمرگی
شاهنامه روح است
با تن بیمرگی!
شاهنامه وطن است
وطن بیمرگی!
آری، آری، شاهنامه وطن است
وطنی کز من و تو
نتوانند به شمشیر و به تزویر ربودن
شاهنامه خرد است
خردی که به جهان آموزد
هنر از اجل جهل نمردن!…
شاهنامه ادب است
ادبی کز ثمر سبز درخشش
جاودان بهره بگیریم
شاهنامه نفس است
نفسی کز من و تو گر بربایند
بمیریم!
بمیریم!
بمیریم!
گلرخسار صفی
شاعر اشک و طوفان و مهر
سروده ی : گلرخسار صفی
شاهنامه وطن است!…
شاهنامه سخن است
سخن بیمرگی
شاهنامه روح است
با تن بیمرگی!
شاهنامه وطن است
وطن بیمرگی!
آری، آری، شاهنامه وطن است
وطنی کز من و تو
نتوانند به شمشیر و به تزویر ربودن
شاهنامه خرد است
خردی که به جهان آموزد
هنر از اجل جهل نمردن!…
شاهنامه ادب است
ادبی کز ثمر سبز درخشش
جاودان بهره بگیریم
شاهنامه نفس است
نفسی کز من و تو گر بربایند
بمیریم!
بمیریم!
بمیریم!
گلرخسار صفی
شاعر اشک و طوفان و مهر