Telegram Web
▫️به گزارش گروه شعر فارسی خانه فرهنگ، یکشنبه هشتم مهر هزار و چهارصد و سه کارگاه شعر و نقد گروه شعر فارسی خانه فرهنگ گیلان با حضور شاعران و تنی‌چند از دانشجویان دانشگاه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان برگزار شد.
در ابتدای این نشست مزدک پنجه‌ای شاعر و روزنامه‌نگار به عنوان دبیرنشست ضمن خوش‌آمدگویی، برنامه‌ی هفته‌ی آینده‌ی گروه شعر فارسی خانه‌ی فرهنگ را که به عصری با کودکان اختصاص دارد، تعرفه کرد و بیان داشت: دلیل برگزاری این نشست در هفته‌ی آتی این است که ببینیم کودکان و نوجوانان دهه‌ی نودی چه طور جهان را می‌بینند، همچنین خانه‌ی فرهنگ و گروه شعر فارسی این خانه بر خود وظیفه می‌داند تا نسبت به کشف استعدادهای حوزه‌ی ادبیات اقدام موثری انجام دهد. همچنین خانه فرهنگ به عنوان یک امکان فرهنگی جایگاهی است که هر هنرمند با استعدادی می‌تواند، هنر خود را از این نهاد عرضه کند. خانه‌ی فرهنگ باید ویترین اهالی فرهنگ و هنر باشد.
در ادامه پنجه‌ای نسبت به معرفی سحر یحیی‌پور شاعر مجموعه‌ی «نام همه‌ی ما مرگ است» پرداخت. او گفت: یحیی‌پور را از سال نود و چهار می‌شناسم زمانی که تازه نشریه دوات را تأسیس کرده بودیم، با مادرش به دفتر نشریه آمد و خواست که عرصه‌ی روزنامه‌نگاری ادبی را تجربه کند، او توسط علی‌رضا پنجه‌ای که سردبیر نشریه بود، به عنوان یک استعداد باور شد و بعدها در نشریه نقد ادبی نوشت. حالا هم دانشجوی مقطع دکتری در دانشکده زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان است.
سحر یحیی‌پور پیرامون بحث  «فردیت در شعر معاصر از تکوین تا فقدان» با ارائه‌ی مباحثی در باب مفهوم فردیت و مراحل تکوین آن در اروپای سده‌های هجدهم و نوزدهم، به نقش رمانتیسم در توجه به فردگرایی و طرح آگاهانه‌ی این مفهوم، پس از وقوع رنسانس اشاره کرد در ادامه ویژگی‌های رمانتیسم و نکات مورد توجه رمانتیک‌ها را مورد بررسی قرار داد و به عنوان نمونه از «احساسات، خیال‌پردازی، نبوغ، تجربه و...» نام برد. سپس به سوژه‌محوری و رابطه‌ی بین رمانتیسم و  اکازیونالیسم اشاره کرد و با بیان جمله‌ای از «فریدمن» درباره‌ی «توهم بودنِ انتخاب‌‌»، به نقش عوامل کنترل‌کننده، محدودکننده و جهت‌دهنده به فردیت در زندگی بشر و به تبع آن محدود شدن یا زیر سوال رفتن زیست شاعرانه پراخت. او به عواملی مانند گزاره‌های عقل سلیم، کلیشه‌های قالبی، بنیادهای الهیاتی، رسانه‌ها و سلطه‌ی آن‌ها، هژمونی، گفتمان‌‌ها، ایدئولوژی‌ها و... بر زیست انسان امروز و زیر سوال بردن تجربه‌های منحصر به‌فرد او‌ اشاره کرد.
در پایان، برای وارد شدن به بحث شعر امروز و نسبت فردیت با اشعار فروغ فرخزاد، مقاله‌ای را با موضوع «بیان درونِ زنانه در شعر شاعران زن امروز» قرائت کرد.
در ادامه بین مخاطبان و یحیی‌پور پرسش و پاسخ‌هایی مطرح شد.
در بخش بعد از شاعران احمد تباتبایی، رها برنجکار، سعید حاکم‌زاده، محمدعلی آچاک، حسن علی‌تبار فیروزجاه، مهدی نیک‌نژاد، محسن خاتمی، حامد رضوی و امیرخان‌پرور برای شعرخوانی دعوت به عمل آمد.
در پایان این نشست نیز بحث‌های پیرامون نسبت زیبایی‌شناسی، التذاذ هنری و تفکرمندی اثر درگرفت.
@kfgil
🔻🔻🔻
🔹 عصری با ادبیات کودک و نوجوان

🔹 با حضور :
احمد خدادوست
حمیرا خدابنده
اسماعیل صوفی‌نژاد

🔸و شعر خوانی شاعران نوجوان:

فریما رهنما
علی قربانی شهری
هدیه ساجدی
آی سا توکلی
یکتا رحمتی
ایلیا صفدری
رها مرتضوی
ثنا صانعی


🔸تکنوازی گیتار :  نوازنده خردسال
سوفیا جانعلی‌پور

🔹 یکشنبه | ۱۵ مهر ۱۴۰۳ | ساعت ۱۷

@kfgil
گروه داستان فارسی خانه فرهنگ گیلان:

نقد و بررسی کتاب

🔸 گواژه‌سرایی رویدادها

🔹 مهدی جعفری

🔹منتقدین: کیهان خانجانی - فرامرز دهگان

🔸 سه‌شنبه |  ۱۷ مهر ۱۴۰۳ | ساعت  ۱۷

@kfgil
گروه داستان گیلکی خانه‌ فرهنگ گیلان:
🔹داستان‌خوانی و نقد
🔸دوشنبه | ۱۶ مهر ۱۴۰۳ |ساعت ۱۷
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گروه داستان گیلکی خانه‌ فرهنگ گیلان:
🔹داستان‌خوانی و نقد
🔸دوشنبه | ۱۶ مهر ۱۴۰۳

ویدئو: عباس عزتی
▫️به گزارش گروه شعر فارسی خانه‌ی فرهنگ گیلان؛ نشست «عصری با ادبیات کودک» با حضور احمد خدادوست، حمیرا خدابنده و اسماعیل صوفی‌نژاد عصر یکشنبه پانزدهم مهر هزار و چهارصد و سه با حضور جمعی از هنرمندان و هنردوستان در هوای پاییزی و خنک خانه‌ی فرهنگ گیلان برگزار شد. در ابتدا دبیر نشست حامد بشارتی شاعر، شعر «باز باران با ترانه»گلچین گیلانی را برای حاضران قرائت کرد و حضور مهمانان و نوجوانان شاعر را خیر مقدم گفت. بشارتی سپس از حمیرا خدابنده، شاعر، پژوهشگر و مدرس دانشگاه دعوت به عمل آورد. 
این پژوهشگر ابتدا بیان داشت که ادبیات کودک در ایران اگرچه دیرتر از ادبیات مدرن اروپا شکل گرفت، اما پیشینه‌اش بسیار قدیمی‌تر بود. «چون ادبیات شفاهی جایی ثبت و ضبط نشد، اسنادی در این خصوص نداریم. بنابراین هر تلاش هنرمندانه‌ای که برای نزدیک شدن به دنیای کودک و نوجوان شکل می‌گیرد و می‌تواند منجر به اثری شود که دنیای ذهنی مخاطب را را برای کودک و نوجوان نهادینه کند، آن هم در هر قالبی، به‌عنوان ادبیات کودک معرفی می‌شود.»
خدابنده سپس افزود: موضوعاتی که باعث می‌شود ما بتوانیم ماده‌ی اولیه‌ی ادبیات کودک را داشته باشیم، سه مؤلفه هستند و به دو تا بسیار توجه می‌شود و به یکی برای نخستین بار در این کتاب ادبیات کودک اشاره شده است. «موضوعاتی هستند که درباره‌ی کودکان نوشته شده‌اند. مثلاً کودکی خلاق است و از خواندن لذت می‌برد؛ فردی که روانشناس است و به هوش هیجانی فکر می‌کند، می‌بیند این کودک خوب نقاشی می‌کشد و خوش‌فکر است. بنابراین موضوعاتی که توسط افراد صاحب‌نظر درباره‌ی کودکان نوشته می‌شود، جز موضوعات اولیه‌ی ادبیات کودک است.»
سپس این نویسنده به موضوعات دوم ادبیات کودک اشاره کرد و بیان داشت: «موضوعات دوم ادبیات کودک، درونمایه‌ی افسانه‌ها و داستان‌هایی است که در لابه‌لای تاریخ ما مهجور واقع شده است. وقتی نویسندگان خوش‌فکر ما به این افسانه‌ها توجه نشان می‌دهند و به داستان تبدیل‌شان می‌کنند.» در ادامه این فعال ادبیات کودک به موضوع سوم اشاره و خاطرنشان کرد موضوعی که اصلاً به آن توجه نشده است، نوشته‌ی خود بچه‌ها است.
سپس خدابنده چگونگی شکل گرفتن کتاب ادبیات کودک را برای حاضران شرح داد. «هیچ مأخذی برای خاستگاه ادبیات کودک در گیلان پیدا نشد. به همین ترتیب این کتاب شکل گرفت. این کتاب باعث شد بسیاری از افرادی که گیلانی هستند یکدیگر را پیدا کنند.» این پژوهشگر در انتها به قرائت چند شعر پرداخت. 
سپس دبیر نشست از احمدخدادوست  شاعر کودکان و نوجوانان که بیش از صد کتاب در این عرصه از وی منتشر شده، دعوت به عمل آورد. خدادوست در ابتدای سخنان خود جمله‌ای از ژان پیاژه، روان‌شناس فرانسوی نقل‌قول کرد. «تمام اختراعات و اکتشافات در سرزمین کودکی نهفته است». 
سپس شاعر کتاب «تولد آقاجون» به دنیای کودکان اشاره کرد و افزود: «کودکان جهان خودشان را دارند. چوب تبدیل به اسب‌شان می‌شود؛ وقتی دروغ می‌گوییم متوجه می‌شوند اما به روی‌مان نمی‌آورند و نگاهی به ما می‌اندازند که از هزاران کتاب ارزشمندتر است.»
سپس این شاعر بیان داشت که شعر ابزار خودش را دارد، مانند وزن و قافیه و ردیف و تصویر. «اما آن چیزی که بسیار مهم است، دید شاعرانه است. اینکه موضوعات پیرامون خود را چگونه می‌بینیم. به عنوان مثال هوشنگ مرادی کرمانی از هسته‌ی آلبالو کتابی می‌نویسد و مسائل بسیاری را در آنجا مطرح می‌کند. این موضوع مربوط به دید و دانش عمیق فرد است. یک شعر خوب به‌سادگی به دست نمی‌آید. اگر بتوانیم قدرت دید خود را افزایش دهیم و به کلمات بار شاعرانگی ببخشیم، اتفاق‌های خوبی در شعر می‌افتد.»
سپس شاعر کتاب «سفر به گیلان» بیان داشت که در گذشته زحمت بسیار بیشتری برای نوشتن شعر متحمل می‌شدند. این شاعر در ادامه به قرائت اشعار خود پرداخت.
در ادامه حامد بشارتی از اسماعیل صوفی‌نژاد، شاعر حوزه‌ی کودک و نوجوان دعوت کرد. شاعر کتاب «حسنی و دزد خروس دم دراز» به قرائت چند شعر برای حاضران پرداخت. 
سپس دبیر نشست به ترتیب از فریما رهنما، هدیه ساجدی و یکتا رحمتی برای شعرخوانی دعوت به عمل آورد. 
در ادامه تکنوازی گیتار توسط نوازنده‌ی خردسال، سوفیا جانعلی‌پور انجام شد. آرشامهر بشارتی نیز برای حاضران به شاهنامه‌خوانی پرداخت. 
سپس شعرخوانی از سر گرفته شد و دبیر نشست به ترتیب از رها مرتضوی، علی قربانی‌شهری، آی‌سا توکلی، ایلیا صفدری و ثنا صانعی برای شعرخوانی دعوت به عمل آورد.
kfgil
🔻🔻🔻
🔹کارگاه «هنرِ گفتار»
«الفبای فن بیان»

🔸 علی صدوقی

🔹 فهرست چهار نشست نخست:

۱. تنفس و رهاسازی ماهیچه‌ها
۲. شنوایی و یادگیری
۳. آشنایی ابزار گفتار
۴. آواها در گفتار زبان پارسی

📌  شروع دوره: دوشنبه ۷ آبان ۱۴۰۳

برای دریافت اطلاعات بیشتر با ما در تماس باشید:
Telegram: @a_yazdaani
❗️Instagram: instagram.com/khane.farhang.gilan
.

__

▫️کارگاهی برای آنان‌که به زیبا سخن گفتن و بهره‌مندی از هنرِ گفتار علاقه‌مند هستند: خوانندگان، بازیگران، گویندگان، آموزگاران، دانشجویان و هرآن‌کس‌که سخن‌گفتن ابزارِ پیشۀ اوست.

این کارگاه ادامه دارد...
گروه شعر گیلکی خانه‌ فرهنگ گیلان:
🔹شعرخوانی و نقد شعر
🔸دوشنبه | ۲۳ مهر ۱۴۰۳ | ساعت ۱۷

@kfgil
▫️به گزارش گروه داستان فارسی خانه، اولین جلسه پاییزیِ داستانِ خانه فرهنگ، در روز ۱۷ مهر برگزار شد و به رونمایی کتاب «گُواژه‌سُرایی رویدادها» اثر مهدی جعفری، نویسنده شیرازی اختصاص داشت. اولین سخنران برنامه فرامرز دهگان، نویسنده، شاعر و منتقد ادبی بود که نشر کهور را در شیراز اداره می‌کند. او گفت:«به داشتن دوستان بی‌شمار رشتی که از اهالی فرهنگ هم هستند، افتخار می‌کنم. رشت و شیراز شباهت‌های فرهنگی زیادی با هم دارند. ایران را بدون سعدی، مولانا و فردوسی نمی‌توانید تصور کنید. سعدی هم که شعر می‌گفت زیر شمشیر مغول می‌نوشت. پرداختن به هنر و ادبیات در هر زمانی کاری درست است. مهدی جعفری علاوه بر نوشتن، مطالعات گسترده‌ای در مباحث تئوریک و فلسفه دارد. در رمان‌هایش، سبک شخصی‌اش را بیشتر پرورده است. «گُواژه‌سُرایی رویدادها» را با افتخار در نشر «کهور» چاپ کردیم که در لایه‌ای، یک رمان جنایی محسوب می‌شود. از منظری دیگر، طوری به کنکاش در روحیات افراد داستان می‌پردازد که با یک سایکو استوری روبرو هستیم؛ روان داستان. می‌‌توان آن را جزو رمان نو دسته‌بندی کرد. کشف و شهود اتفاق افتاده در داستان منجر به یک فلسفه خاص می‌گردد. نویسنده چیزی مانند نقد اجتماعی، یک مفهوم فلسفی و یا آن چیزی را که خودش کشف کرده... در ذهن دارد و آن را با تمهیدات و تکنیک‌های لازم به داستان بدل می‌کند. در این کتاب کشف و شهود خیلی ماگزیمال اتفاق می‌افتد. به عنوان ناشر، فکر می‌کردم انتخاب اسم گُواژه‌سُرایی کمی برای رمان، ثقیل است. اما نوع مواجهه با رویدادهای داستان با شخصیت‌ها و مکان‌ها، دقیقا گُواژیک یا آیرونیک است. آیرونی یا نقیضه‌گویی انواع مختلفی دارد. از جمله: آیرونی تقدیر است. مثلا در تقدیر پلنگ صورتی نوشته شده که همیشه پیروز باشد.
آیرونی یکی از محورهای اصلی این رمان است. زنی به دنبال همسر گم شده‌اش؛ تمام شهرها را زیر پا می‌گذارد که بتواند او را بیابد و بر عکس‌ او، همسرش تمام تلاشش را می‌کند که یک زندگی معمولی داشته باشد، اما نمی‌شود. نوعی مواجهه با مکان، در این رمان، کولاژ وار و گُواژیک دیده می‌شود. اصفهان به دهی ناشناخته بدل می‌شود. یا مکانی در کنار شیراز کهنه ساخته می‌شود! این رمان هم کاری ژانریک است و هم ژانر گریز، که نوعی مواجهه آیرونیک است. از دوستان می‌خواهم که پس از خواندن رمان یادداشتی برای ما بنویسند. سبز باشید.»
سخنران بعدی کیهان خانجانی، داستان‌نویس و منتقد با خوشامدگویی به مهمان‌‌ها آغاز کرد و گفت:« نخست این که شیراز سنتُ نثری دارد که در نهایت منجر به داستانِ مدرن می‌شود. شانس تاریخی شیراز که با کوشش‌های فرهیختگانش به دست آمد، انقطاع تاریخی نداشت یا هر طوری بود سعی کرد حتا با پلی به باریکی مو آن را پر کند و در نهایت به داستان مدرن رسیده. این تاریخ بلا انقطاع، از دوران حمله مغول که یکی از گسست‌های بزرگ نثرنویسی ما بود، شروع و سبب شد که نثر فارشی دچار افول شود و تبدیل به نثر مصنوع گردد و ما از شکوهِ نثرنویسی پیش از حمله مغول به دور بمانیم و دچار انقطاع شویم. در همان دوران گلستان سعدی را داریم. با کمی سفسطه، می‌توان بوستان را هم ادامه نثر‌نویسی دانست. این‌ها دو شیوه نثرنویسی بودند که بزرگترین انقطاع نثر‌نویسی ما را پوشش دادند. از دوران مشروطه به این سو، آن چیزی که نثرنویسی شیراز را سرپا نگه می‌دارد، روزنامه نگاری‌اش است. مثلا روزنامه «گلستان». و بلافاصله با آن پُشتینه انواع نثرها در سجع و شعر و روزنامه‌نگاری و تفکر فلسفی، به راحتی شیراز، وارد نثر داستانی می‌شود. سیمین دانشور و ابراهیم گلستان اگر چه به لحاظ طبقه اجتماعی یکی بودند، همشهری و دوست؛ اما هر کدام سبک و سیاق خود را در نثرنویسی داشتند. در دهه پنجاه ابوالقاسم و امین فقیری را داریم. شیوه نثر آنها مایل به ادبیات بومی و فولکلور بود. در دهه شصت، ابوتراب خسروی و شهریار مندنی‌پور و در دهه هفتاد، محمد کشاورز و  شهلا پروین روح را داریم که هم‌نسل و هم‌شهری هستند ولی دو سویه متفاوت از نثرنویسی را دارند. در دهه هشتاد، نسل سوم ادبیات داستانی در شیراز به وجود می‌آید. مانند: مهدی جعفری، طیبه گوهری، قاسم شکری و ... از دوران حمله مغول تا به امروز، به دلیل تداوم و نداشتن انقطاع، اتفاقی در شیراز افتاد؛ یعنی شروع دوی امداد نثرنویسی، بلافاصله از دهه‌ای به دهه دیگر بود. دوم این که شیراز توانست داستان نویسانش را در داخل خود حفظ کند. انباشت و گردش سرمایه سبب شد که جریان فرهنگی پُشتینه‌ی اقتصادی هم داشته باشد. سوم، سکولاریسم، که اساس به وجود آمدن هنر و به ویژه ادبیات مدرن است. طبق تحقیق داشگاه بهشتی، شیراز، یکی از چهار شهر سکولار ایران است. ویژگی دیگر، روامداری بین اقلیت‌های مذهبی، دینی سیاسی و فرهنگی است و باعث شده که این نویسندگان با تفکرات مختلف در کنار هم بمانند. در کنار این‌ها مترجمانی هم هستند که پشتوانه‌های یک شهرند.
و برای همین ما با یک جریان مستقل داستان نویسی که تجربه‌گرا و بی‌انقطاع است روبرو شدیم. جریانِ داستان نویسیِ گیلان به خاطر انقطاع، به دلیل، مهاجرت به خارج از استان و کشور، دارای شکافی از دهه پنجاه تا هفتاد است. در دهه شصت مشخص نیست که داستان‌نویسی کدام سمت و سویی را دنبال می‌کند.»
بخش دوم صحبت خانجانی به کلید واژه «گم شدگی» برمی‌گردد. « اگر به داستان نویسی پیش از انقلاب شیراز نگاه کنیم داستان نویسیِ دانشور، گلستان و برادران فقیری و دیگران، همیشه یک وضعیت تعادل در داستان بوده و به عدم تعادل رسیده. کسی پیدا می‌شود و جریان را رهبری می‌کند. «گم‌شدگی» پس از انقلاب در داستان نویسی رخ داده و همیشه یک نفر گم شده. حیرت‌انگیز است که این موتیف در کل ادبیات داستانی هست. ابوتراب خسروی، رکورددار موتیف «گم‌شدگی» است در بسیاری از داستان‌هایش یک دختر یا پسر جوان یا حتی جنازه‌ای گم شده. در داستان شهریار مندنی‌پور، شوهری دم در می‌رود، گم می‌شود و پیدا نمی‌شود. در دهه هفتاد زنی بدون روسری یا چادر از کوچه‌ای می‌گذرد و گم می‌شود. به قول«‌هارولد بلوم» شهود، داستانی پیشگویانه است. در رمان کوتاه «گلوگاه» از طیبه گوهری باز به دنبال یک گم شده‌ایم. عنوان کتاب غلامحسین دهقان« ما گم شده‌ایم» است. اصلا چنین داستانی در آن کتاب نیست. کل کتاب در باره «گم‌شدگی» شخصیت‌هاست که پیدا نمی‌شوند. در داستان«گُواژه‌ُسرایی رویدادها» موتیف «گم شدگی» وجود دارد. انواع اقلیت‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی گم می‌شوند. داستان نویسی شیراز، بار ِتاریخ گم شدگان را بر دوش کشیده است.
داستان‌ها‌ ممکن است شخصیت محور، فضا محور، لحن محور، موقعیت یا وضعیت محور باشند. داستان‌های موقعیت محور، داستان‌های کاروری هستند. داستان‌های مینی‌مالیستی که یک موقعیت کوتاه را گواهی می‌دهند. اما داستان‌های وضعیت محور داستان‌هایی هستند که توجیه واقعی روایت گرایانه ندارند. شخص، گویی در یک وضعیت کافکایی گرفتار است. مهدی جعفری در سلسله آثارش نگاهی سبکی و سیاقی دارد و به آن شیوه آگاه است. با تداوم دادن به آن، بسط و تعمیم‌اش می‌دهد. جعفری، چه به لحاظ نظری چه به لحاظ کاربرد نظریه‌ها و تئوری‌ها درآثارش، تمامی ویژگی‌های ادبیات پست مدرن را آگاهانه به کار برده. از جمله، چند مرکزی بودن؛ پایان باز؛ به پارودی گرفتن تاریخ و اجتماع و سیاست و کلید‌واژه‌هایی از آن‌ها؛ پارودیک کردن نام‌ها؛ حضور راوی نویسا در متن و حضور نویسنده، یعنی مهدی جعفری که بشود جعفر مهدوی در متن؛ و نوعی رابطه ژنتیکی با اثر. تمامی هشت ویژگی بارز آثار پست مدرن به ویژه در« گُواژه‌سُرایی رویدادها» وجود دارد. وقتی هر نویسنده در کنار دیگران باشد و به دنبال حال و سبک و سیاق  خاص خودش باشد «امر مدرن» رخ می‌دهد.
پس از پایان صحبت‌ کیهان خانجانی، سهیلا فرزاد، پشت جلد کتاب را برای دوستان خواند و از نویسنده دعوت کرد که در باره کارش صحبت کند. جعفری با تشکر از حضور دوستان در خانه فرهنگ گفت:«می‌گویند یک نویسنده خوب، یک نویسنده مرده است! نویسنده باید به نظرگاه ویژه خودش برسد. یک تئوری‌زده‌گی خام در داستان نویسی ما به وجود آمد. نود و نه در صد دوستانی که به دنبال نوشتن داستان پست مدرن رفتند؛ حتی یک دور، تاریخ فلسفه را نخوانده بودند. فقط نامی از «دریدا » شنیده بودند. و سوء‌تفاهم عجیب و غریبی به وجود آمد. از طرف دیگر نویسنده اول از همه باید درست نوشتن را یاد بگیرد. هر چه قدر هم تفکر قوی داشته باشی، اگر نتوانی یک نثر ساده را بدون غلط بنویسی؛ هیچ کاری نکرده‌ای. خیلی‌ها در دهة هفتاد این نوع نوشتن را رها کردند.
رویداد، حداقل واحدِ روایت است. زمانی که شخصیت از خانه بیرن می‌رود یک رویداد است، وقتی بیهوش می شود یک رویداد و آن گاه که به هوش می‌آید رویدادی دیگر. زن داستان از خواب بیدار می‌شود یک رویداد است و زنگ زدنش به محل کار شوهر، رویداد بعدی. کل داستان زاییده یک سوء ‌تفاهم است. این رویدادها در درون خود آیرونیک هستند.»
در پایان مهدی جعفری و کیهان خانجانی به سوال‌های دوستان پاسخ گفتند.
@kfgil
🔻🔻🔻
گروه شعر فارسی خانه فرهنگ گیلان
شب‌های شعر جهان (۳):

🔹 فدریکو گارسیا لورکا

🔸️ سخنران: دکتر سینا جهاندیده

🔸️ سخنرانی تصویری: فانوس بهادروند

🔹 یکشنبه | ۲۹ مهر ۱۴۰۳ | ساعت ۱۷

@kfgil
هنرمند گرامی جناب آقای پرویز فکرآزاد

درگذشت برادر ارجمندتان را  تسلیت گفته و برای یکایک بازماندگان صبر آرزو داریم.

خانه‌ فرهنگ گیلان
@kfgil
گروه شعر گیلکی خانه فرهنگ گیلان:

🔹️ چالش‌های نقد در شعر گیلکی

🔸️ سخنران: هوشنگ عباسی

🔹️ به همراه شعرخوانی شاعران گیلکی‌سرا

🔸 دوشنبه | ۳۰ مهر ۱۴۰۳ | ساعت ۱۷

@kfgil
گروه داستان فارسی خانه‌ فرهنگ گیلان:
🔹داستان‌خوانی و نقد
🔸سه‌شنبه|۱ آبان ۱۴۰۳ |ساعت ۱۷

@kfgil
▫️به گزارش گروه شعر فارسی خانه‌ی فرهنگ گیلان؛ سومین نشست از شب‌های شعر جهان که اين‌بار به فدریکو گارسیا لورکا اختصاص یافته بود، با حضور دکتر سینا جهاندیده و سخنرانی تصویری فانوس بهادروند عصر یکشنبه بیست و نهم مهر هزار و چهارصد و سه با حضور جمعی از علاقه‌مندان و هنرمندان در هوای سرد و پاییزی خانه‌ی فرهنگ گیلان برگزار شد. در ابتدا دبیر نشست، اعظم اسعدی شاعر، شعری از لورکا را برای حاضران خواند و سپس قرائت شعری از این شاعر اسپانیایی توسط شاملو پخش شد.
در ادامه‌ سخنرانی تصویری مترجم کتاب «قصیده‌ی اندوه تار» پخش شد. این مترجم در ابتدای سخنان خود بیان داشت که لورکا چون به بیماری فلج اطفال مبتلا شد، نتوانست دوستان زیادی داشته باشد. «از سال ۱۹۲۵ تا ۱۹۲۸ رابطه‌ی نزدیکی با نقاش برجسته‌ی اسپانیایی، سالوادور دالی داشت. در این مدت بیشتر بر سوررئالیسم متمایل بود.» سپس بهادروند با اشاره به لوئی آراگون، پل الوار و ژاک پره‌ور بیان داشت که این افراد از دوستان آندره برتون و همسو با جریان‌های چپ سیاسی بودند. «لورکا درباره‌ی قصاید کولی در نامه‌ای می‌گوید که می‌خواهد پیوندی اساطیری میان زندگی کولیان و زندگی مدرن بیافریند. فضا و طبیعت اندلس زیبا، فرهنگ بومی‌شان، زبان رازگونه و موسیقی فلامینکو، خرافه‌پرستی و افسانه‌های مذهبی-سنتی و زندگی مدرن در شهرهای بزرگ اسپانیا، عناصری بودند که قصاید کولی را شکل می‌دادند.» مترجم کتاب «سفر به جزیره» افزود که مضامینی مانند سرنوشت و اهمیت آن، عشق و مرگ به شعر او غنا می‌بخشیدند. «صدا، موسیقی و حرکت جز جدایی‌ناپذیر اشعار لورکا هستند. شعر او به‌طور ماهرانه‌ای توان برون‌رفت از خویش را دارد. از تک‌صدایی رها شده و این توانایی جز در سایه‌ی اندیشه‌ای پویا میسر نبود. اندیشه‌ای که از خودشیفتگی فراتر رفته است.»
در ادامه مترجم کتاب عروسی خون افزود: گفت‌وگو، داستان‌سرایی و روایت با مضامین دراماتیک هر یک از سلوک‌های آوازهای کولی را در حد نمایشی جذاب و خیال‌انگیز فراتر برده است.
در بخش دیگر برنامه، دبیر نشست از دکتر سینا جهاندیده، شاعر و منتقد دعوت به عمل آورد تا درباره‌ی شعر لورکا به سخنرانی بپردازد. این منتقد در ابتدا بیان کرد که شاملو بزرگ‌ترین مترجم آثار لورکا است. «ابتدا باید بپرسیم مسیح ساخته‌شده بهتر است یا مسیح واقعی: بی‌شک مسیح ساخته‌شده. بنابراین چیزی که در ذهن مردم باقی مانده اهمیت دارد. بنابراین رویاهای ما از حقیقت مهمتر است و پس لورکایی که در ایران ساخته شده، لورکای برساخته است.» سپس او به بحث جامعه‌شناسی احساسات پرداخت و افزود در هر دوره احساسات ما ساخته می‌شود. «ما نمی‌دانیم که احساسات ما ساخته شده‌اند و فکر می‌کنیم خودمان آنها را به وجود آورده‌ایم.»
جهاندیده سپس بیان داشت که لورکا با اینکه اصلا شاعر سیاسی نبود، اما در ایران سیاسی‌ترین شاعر است. «لورکا قهرمان نبود. لورکا شباهت بسیاری به هدایت دارد و در آخر نتوانستند به هیچ‌کدام برچسب سیاسی بزنند. در لورکا تمایلات زنانگی فراوانی وجود داشته و دارای روحیه‌ی بسیار لطیفی بوده. با شخصیت‌های بزرگ آمریکایی ارتباط برقرار می‌کند و استعداد فراوانی در موسیقی، تئاتر و شعر نشان می‌دهد. درک عمیقی هم از ادبیات عامه داشته است.»
این نظریه‌پرداز افزود که درک شاملو از لورکا حماسی است. «همین احساس در دهه‌ی شصت در من شکل گرفته شد. بنابراین لورکای ذهن من، دروغ نبود. حتی در قصیده‌ی لبخند چاک‌چاک شمس لنگرودی هم با جهان لورکایی مواجه هستیم.»
این شاعر سپس بیان داشت که هرکه به دنبال لورکا بود، دنبال ترجمه‌ی شاملو بود. «بنابراین از یک نظر او بدترین مترجم بود. چون تصویری که از لورکا برای ما ساخت، با تصویر لورکا در اسپانیا متفاوت بود. به‌دلیل غلبه‌ی ایدئولوژی بر شاملو، شعری ساخت که با صدای ایدئولوژیک آن دوره همساز است. بنابراین لورکایی را تنفس می‌کنیم که متعلق به‌دهه‌ی خاصی از حیات سیاسی ایران است، نه برآمده از حیات سیاسی جهان یا اسپانیا.»
سپس او خاطرنشان کرد که لورکا علاقه‌ی زیادی به ادبیات عامه داشت و به همین دلیل بود که شعر ایگناسیو را سرود. «لورکا در شاملو نفوذ کرد و باعث شد به افسانه‌ها و زبان آرکائیک توجه کند. لورکا حتی از شعر حافظ و خیام هم تأثیر پذیرفت.»
جهاندیده در ادامه گفت: در دهه‌ی پنجاه، اشعار سیاسی شاعران جهان را به خورد مردم دادیم. «در دهه‌ی هفتاد متوجه شدیم، حتی مارکس و نرودا هم اشعار عاشقانه دارند و به هیچ‌وجه شاعران خشکی نیستند.»
سپس این شاعر به دهه‌ی نود معطوف شد و افزود جنبه‌ی آسمانی شعر در این دوره کم می‌شود و جنبه‌ی اروتیک به خود می‌گیرد. «در این دهه اشعار دیگری از لورکا را می‌خوانیم که با ترجمه‌ی شاملو متفاوت هستند. اما نوستالژی صدای شاملو همچنان در ذهن ما است و تحت‌تأثیر او قرار داریم. بنابراین لورکای ایرانی بسیار پیچیده است و وجوه مختلفی دارد.»
@kfgil
🔻🔻🔻
خانه فرهنگ گیلان:

🔸 نشست فرهنگ بومی
 
🔹 به مدیریت: م.پ. جکتاجی

🔸 دوشنبه | ۷ آبان ۱۴۰۳ | ساعت ۱۷

📌 حضور برای علاقه‌مندان آزاد است.

@kfgil
.

گروه تجسمی خانه فرهنگ گیلان:

🔹️نمایشگاه گروهی نقاشی "گیلان ما"

🔸️گشایش: ۱۱ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۷
🔸️ بازدید: ۱۲ تا ۱۷ آبان ۱۴۰۳
     ساعات:  ۱۰ تا ۱۳ |  ۱۷ تا ۲۰
🔸️گالری خانه فرهنگ گیلان

همراه با پرفورمنس شالیزار:
🔹نقاشی بزرگمهر حسین‌پور
🔹 موسیقی فردین خلعتبری
🔸جمعه ۱۱ آبان ۱۴۰۳ | ساعت ۱۷ تا ۱۸

@kfgil
▫️به گزارش هیئت اجرایی شعر گیلکی؛ دوشنبه ۳۰ مهر در یک عصر پاییزیِ سرد و بارانی، گروه شعر میزبان شاعران و علاقه‌مندانی بود که در جلسه‌‌ایی تحت عنوان "چالش‌های نقد در شعر گیلکی" با سخنرانی هوشنگ عباسی، شاعر، نویسنده و پژوهشگر حضور بهم رسانده بودند.
در ابتدا شهرام دفاعی دبیر جلسه ضمن خوش‌آمدگویی به حاضرین، از آقای عباسی جهت ایراد بیاناتشان دعوت بعمل آورد.
عباسی سخنانش را با جمله‌ی "نقد شناخت سره از ناسره است" آغاز نمود و گفت: ناقد می‌کوشد تا ذخایر و ارزش‌های یک اثر را کشف نموده و به مخاطب نشان دهد.
او گفت: نقد ناقدین اغلب مورد رضایت صاحبان اثر نیست و تخاصماتی را بوجود می‌آورد.
عباسی گفت که یک اثر را به سه شکل می‌توان مورد واکاوی قرار داد:
۱- نگاهی به آن داشت بی آنکه به محاسن و معایب آن نظر داشت.
۲- می‌توان آن را تفسیر نمود و رموز و لایه‌های آن را بررسی کرد.
۳- نقد و بررسی اثر؛ یعنی به معایب و محاسن آن توجه نمود.

ایشان بیان داشت که منتقدین گاه راه یک هنرمند را تغییر می‌دهند؛ گاه سبک و سیاق و روش کار شاعر و هنرمند را در قالب خاصی می‌ریزند و نظام ساختاری خاصی بوجود می‌آورند.
او با اشاره به کتاب "سنگسار ناقدان" اثر "جونار سکین" نویسنده‌ی امریکایی بخش‌هایی از این کتاب را برای حاضرین قرائت نمود.
او در بخش دیگری از سخنانش گفت که فن سنجش یا نقد(کریتیک) و فن گزارش یا تفسیر(هرمونوتیک) دو فن کهن است که یکی میخواهد موافق انگاره‌ها و پیمانه‌های معین قضاوتی کار یا اثری را ارزیابی کند و درست و نادرست؛ سودمند یا زیانمند؛ زایا و نازایا؛ نو و کهنه‌ی آن را روشن کند و دیگری می‌خواهد کاری یا اثری را توضیح دهد و آنرا مبسوط‌تر بیان دارد و نمادها و اشارات و معانی آن را بیرون کشد و سمت و سوی هنری اجتماعی و گوشه‌کنارهای آن را برملا سازد و مشکلات آن را مفهوم گرداند و بدان جلایی بخشد که در آغاز پدیدار نبود.
عباسی بیان داشت که ارزیابی هنری کار منتقدان آزموده است که به هر دو محمل نقادی(کریتیک) و تفسیر(هرمونوتیک) دست می‌زنند.
او گفت در قرون گذشته فنون "خلافات" "جدل" "ردیه" و تفسیرنگاری بسیار متداول بود و در زمینه‌ی هنری فن "بیان" "معانی" و "بلاغت" بوجود آمده است.
عباسی ادامه داد که افلاطون نخستین فیلسوفی است که در باب ادبیات و شعر نظریات جامعی باقی گذاشته. نظریات افلاطون بر سه محور "الهام شاعرانه" "تقلید(محاکات) "محکومیت شعر و شاعری" استوار است.
ایشان همچنین بیان داشت که ارسطو نیز اولین کسی است به نقد ادبی و شیوه‌ی علمی روی آورد و فن شاعری در شعر شاعران یونانی را مورد نقد قرار داد و در مورد مفاهیمی چون تقلید، شگردها، صناعات زبان، وحدت‌ها و سایر عناصر به بحث پرداخته است.
و یا مثلا هوراس مسائل مربوط به شعر مثل زبان، حقیقت‌نمایی و حس تناسب را مورد بحث قرار داده است.
عباسی با طرح این مباحث و بیان تاریخچه‌ایی از زبان گیلکی، و تاکید بر زبان بودن گیلکی؛ چالش‌های نقد در ادبیات گیلکی را با این عناوین برشمرد:
۱- نقد مطلق‌گرایی
۲- نقد کلی گرایی
۳- نقد فرقه یا دسته‌ایی
۴- نقد سلیقه‌ایی
۵- نقد فنی
۶- نقد چالشی
آنگاه ایشان برای هریک از این عناوین شش‌گانه توضیحاتی همراه با مثال بیان نمود که پرسش‌ و پاسخ‌هایی را در بر داشت.
در ادامه‌ تعدادی از حاضرین جلسه (گلستانی، عظیمی، جکتاجی، نیک‌نژاد، عیالواره، علی‌نژاد و شفاهی) نقطه نظرات خود را در خصوص مقوله‌ی نقد و سخنان هوشنگ عباسی بیان داشتند.
این جلسه در ساعت ۷ و ۴۵ دقیقه‌ به پایان رسید.
Kfgil
🔻🔻🔻
2025/07/13 23:01:15
Back to Top
HTML Embed Code: