#بیست_نشانه_خانه_روشن
#پذیرش_تفاوت_ها
یک باور غیرمنطقی در بعضی زن و شوهرها در ابتدای ازدواج این است که آنها بایستی در تمامی موارد با هم توافق داشته باشند و رفتارها و عقاید متفاوت از همسر نداشته باشند.این در حالی است وجود تعارض و اختلاف در زندگی زناشویی امری طبیعی و گریزناپذیرست. شاید بتوان گفت تنها زن و شوهری با هم اختلاف و تعارض ندارند که ازدواج نکرده باشند!.
به طور طبیعی هر دو نفر از جمله زن و شوهر، دو دوست و حتا خواهر و برادر در زمینه علایق، خواستهها، باورها و ... با هم تفاوت هایی دارند که بخش زیادی از این تفاوت به خاطر شخصیت متفاوت آنها است.
در زندگیهای شاد و پایدار همسران داشتن اختلاف با همدیگر را تضاد و دشمنی معنا نمیکنند، آنها میتوانند بپذیرند که همسر ممکن است در زمینه سیاست، چیدمان خانه، نوع پوشش، مدل مو، سطح رفتار و آمد با خانوادهها با من توافق نداشته باشد ولی مرا دوست دارد، یک زن انطباقپذیر میپذیرد که همسرش چون تک پسر و برادر سه خواهرست، مورد توجه و احترام مادر و خواهران است در همان حال همسرش را دوست دارد و عشق را به حسادت تبدیل نمیکند، یک مرد انعطافپذیر که خودش شخصیتی بسیار برونگرا دارد، همسرش را به خاطر منفعل بودن و سکوت در حین روابط جنسی زیر سؤال نمیبرد، می پذیرد چنین اختلاف سلیقه ای ممکن است به سبب تفاوت شخصیت یا فرهنگ خانوادگی یا عدم آموزش باشد.
در زندگی های شاد و پایدار همسران به همدیگر فرصت میدهند که در طی زمان متناسب با شخصیت همدیگر تغییر کنند و همنوا شوند، مانند تیم فوتبالی که در مسابقات هر چه جلوتر می رود مدافعان و هافبکها همآهنگ تر بازی میکنند و نتایج بهتر می شود.
#دكتر_عارفي_درمانگرخانواده_ازدواج
@khanevadeh94
#پذیرش_تفاوت_ها
یک باور غیرمنطقی در بعضی زن و شوهرها در ابتدای ازدواج این است که آنها بایستی در تمامی موارد با هم توافق داشته باشند و رفتارها و عقاید متفاوت از همسر نداشته باشند.این در حالی است وجود تعارض و اختلاف در زندگی زناشویی امری طبیعی و گریزناپذیرست. شاید بتوان گفت تنها زن و شوهری با هم اختلاف و تعارض ندارند که ازدواج نکرده باشند!.
به طور طبیعی هر دو نفر از جمله زن و شوهر، دو دوست و حتا خواهر و برادر در زمینه علایق، خواستهها، باورها و ... با هم تفاوت هایی دارند که بخش زیادی از این تفاوت به خاطر شخصیت متفاوت آنها است.
در زندگیهای شاد و پایدار همسران داشتن اختلاف با همدیگر را تضاد و دشمنی معنا نمیکنند، آنها میتوانند بپذیرند که همسر ممکن است در زمینه سیاست، چیدمان خانه، نوع پوشش، مدل مو، سطح رفتار و آمد با خانوادهها با من توافق نداشته باشد ولی مرا دوست دارد، یک زن انطباقپذیر میپذیرد که همسرش چون تک پسر و برادر سه خواهرست، مورد توجه و احترام مادر و خواهران است در همان حال همسرش را دوست دارد و عشق را به حسادت تبدیل نمیکند، یک مرد انعطافپذیر که خودش شخصیتی بسیار برونگرا دارد، همسرش را به خاطر منفعل بودن و سکوت در حین روابط جنسی زیر سؤال نمیبرد، می پذیرد چنین اختلاف سلیقه ای ممکن است به سبب تفاوت شخصیت یا فرهنگ خانوادگی یا عدم آموزش باشد.
در زندگی های شاد و پایدار همسران به همدیگر فرصت میدهند که در طی زمان متناسب با شخصیت همدیگر تغییر کنند و همنوا شوند، مانند تیم فوتبالی که در مسابقات هر چه جلوتر می رود مدافعان و هافبکها همآهنگ تر بازی میکنند و نتایج بهتر می شود.
#دكتر_عارفي_درمانگرخانواده_ازدواج
@khanevadeh94
#طلاق_عاطفی ۴
«از زمانی که ازدواج کردیم هیچ وقت نتوانستیم باهم دوست باشیم، اون به دلیل شرایط خانواده اش احساس حقارت می کرد. خانواده آنها روستایی و فقیر بودند، هر کس از خانواده ما یا خودم هر حرف بی منظور هم که می زدیم بهش برمی خورد. فکر می کرد داریم خانواده اش رو مسخره می کنیم ... بعد از ازدواجمون من همیشه تنها می رفتم خونه پدرم و اون سعی می کرد بهانه ای بیاره و تو خونه بمونه اونا هم که می اومدند سعی می کرد خونه نیاد. الان هم مدتهاست طوری منزوی شده که با من و بچه هاش هم کاری نداره، ... ما خیلی وقته طلاق گرفته ایم، فقط زیر یک سقف زندگی می کنیم(زن 27 ساله).»
جایگاه اقتصادی- اجتماعی
خانواده نیز از عواملی است که به طور ویژه به رفتارهای خشونت آمیز کمک می کند.، این اثر گذاری در اعتماد به نفس پایینی و احساس حقارت عضو خانواده در تعاملات زناشویی نمود می یابد. زمانی که اختلاف طبقاتی چشمگیری بین خانواده های اصلی زن و شوهر وجود دارد و مهم تر از آن فضای حاکم بر خانواده ای که در جایگاه بالاتری است یک فضای قضاوت آمیز است و افراد براساس دارایی ها ارزش گذاری می شوند، شرایط برای شخص متعلق به خانواده با جایگاه پایین تر دشوار می شود این دشواری در اجتناب فرد از حضور در جمع خانوادگی و قطع رابطه با آنها نمود می یابد. مشکل زمانی به اوج می رسد که همسر او نیز با فضای حاکم همراهی می کند و شکاف عمیقی بین این دو ایجاد می شود که تنها نقطه مشترک شان را زندگی زیر یک سقف تشکیل می دهد.
#دكتر_عارفي_درمانگرخانواده_ازدواج
@khanevadeh94
«از زمانی که ازدواج کردیم هیچ وقت نتوانستیم باهم دوست باشیم، اون به دلیل شرایط خانواده اش احساس حقارت می کرد. خانواده آنها روستایی و فقیر بودند، هر کس از خانواده ما یا خودم هر حرف بی منظور هم که می زدیم بهش برمی خورد. فکر می کرد داریم خانواده اش رو مسخره می کنیم ... بعد از ازدواجمون من همیشه تنها می رفتم خونه پدرم و اون سعی می کرد بهانه ای بیاره و تو خونه بمونه اونا هم که می اومدند سعی می کرد خونه نیاد. الان هم مدتهاست طوری منزوی شده که با من و بچه هاش هم کاری نداره، ... ما خیلی وقته طلاق گرفته ایم، فقط زیر یک سقف زندگی می کنیم(زن 27 ساله).»
جایگاه اقتصادی- اجتماعی
خانواده نیز از عواملی است که به طور ویژه به رفتارهای خشونت آمیز کمک می کند.، این اثر گذاری در اعتماد به نفس پایینی و احساس حقارت عضو خانواده در تعاملات زناشویی نمود می یابد. زمانی که اختلاف طبقاتی چشمگیری بین خانواده های اصلی زن و شوهر وجود دارد و مهم تر از آن فضای حاکم بر خانواده ای که در جایگاه بالاتری است یک فضای قضاوت آمیز است و افراد براساس دارایی ها ارزش گذاری می شوند، شرایط برای شخص متعلق به خانواده با جایگاه پایین تر دشوار می شود این دشواری در اجتناب فرد از حضور در جمع خانوادگی و قطع رابطه با آنها نمود می یابد. مشکل زمانی به اوج می رسد که همسر او نیز با فضای حاکم همراهی می کند و شکاف عمیقی بین این دو ایجاد می شود که تنها نقطه مشترک شان را زندگی زیر یک سقف تشکیل می دهد.
#دكتر_عارفي_درمانگرخانواده_ازدواج
@khanevadeh94
#خانواده_آسیبزا
#کودکان_طلاق_گرفته
🔹یکی از تعارضاتی که زن و شوهرهای در آستانه طلاق تجربه میکنند و گاهی آنها در تصمیم به جدایی آزار میدهد، توجه به اثرات طلاق بر فرزندان است. نگرانی که بعضی از این والدین دارند واهمه از اثرات روانی اجتماعی طلاق بر بچه یا بچههاست. بسیاری مواقع مادران یا پدرانی دلسوز با تمام تلخیها و تعارضات زناشویی، خانه را حفظ میکنند که به زعم خودشان بچهها آسیب نبینند.
🔹پرواضح است بچههایی که در محیط امن و شاد خانواده بزرگ می شوند خود را در بهشت رابطه می یابند و چنین فضای عاطفی، سلامت جسمی و روانی و انسجام شخصیتی را برای آنها به ارمغان می آورد. در واقع بزرگ شدن کودک در فضایی که والدین به همدیگر محبت میکنند به همان اندازه در فردای آن خانواده نوجوان و جوانی سالمتر و شادابتر بیرون می آید.
🔹بر عکس زن و شوهرهایی که در حضور فرزند خویش مرتب دعوا، تحقیر و خشونت کلامی و جسمانی را تجربه میکنند و بچهها در فضایی آکنده از درگیریهای فرسایشی، تهدید به طلاق بزرگ میشوند و هر شب از فردای رابطه والدین نگرانند، دچار مشکلات عدیده روانشناختی و گاه اختلالات دامنهدار شخصیتی می شوند، در چنین شرایطی خانه و خانواده مفهوم پرورندگی و مراقبت را از دست میدهد و تصمیم به طلاق اگر منجر به کاهش دعواها و ناامنی روانی کودک شود ممکن است به صلاح بچهها و تصمیمی مناسب باشد.
🔸اما زن و شوهرهایی که به خاطر مسائل حل نشده و بقایای رابطه زناشویی(احساس خسران و عمر از دست رفته، مهریه و ...) همچنان به تعارضات و مشاجرات ادامه میدهند، متأسفانه دانسته یا نادانسته شرایطی فراهم میکنند که بچه ها طلاق را تجربه میکنند.
والدینی که بعد طلاق خشمهای بیاننشده و کینههای قدیمی نسبت به هم دارند و مرتب اسباب آزار دیگری را فراهم میکنند و مانند دشمن قسمخورده با طرف مقابل موضعی خصمانه دارند، بدون شک وظایف والدینی خویش را فراموش میکنند و کودک را به شدت آسیبپذیر و ناامن میکنند و حتی گاهی فرزند خردسال خود را دستاویز انتقامها و تسویه حسابهای خویش قرار می دهند. موارد فراوانی در جلسه مشاوره دیدهام که مرد شرط دیدار مادر با فرزند را به عدمپیگیری مطالبات مالی موکول کردهاست.
🔸کوتاه سخن اینکه اگر زن و شوهری به هر دلیلی مانند تفاوتهای شخصیتی، تعارضات شدید و ... طلاق را بهترین انتخاب می بینند، میتوانند طلاقی بالغانه داشته باشند یعنی دو شخصیت بالغ که نمیتوانند زن و شوهر باشند اما میتوانند والدینی خوب برای بچهها باشند و بعد طلاق روابطی محترمانه داشته باشند تا بتوانند در مورد فرزندپروری و تصمیمهای مهم تربیتی اجتماعی و عاطفی فرزند خویش، همکاری مسؤلانه داشته باشند، امری که باعث می شود طلاق کمترین آسیب را برای فرزند داشته باشد.
#دكتر_عارفي_درمانگرخانواده_ازدواج
@khanevadeh94
#کودکان_طلاق_گرفته
🔹یکی از تعارضاتی که زن و شوهرهای در آستانه طلاق تجربه میکنند و گاهی آنها در تصمیم به جدایی آزار میدهد، توجه به اثرات طلاق بر فرزندان است. نگرانی که بعضی از این والدین دارند واهمه از اثرات روانی اجتماعی طلاق بر بچه یا بچههاست. بسیاری مواقع مادران یا پدرانی دلسوز با تمام تلخیها و تعارضات زناشویی، خانه را حفظ میکنند که به زعم خودشان بچهها آسیب نبینند.
🔹پرواضح است بچههایی که در محیط امن و شاد خانواده بزرگ می شوند خود را در بهشت رابطه می یابند و چنین فضای عاطفی، سلامت جسمی و روانی و انسجام شخصیتی را برای آنها به ارمغان می آورد. در واقع بزرگ شدن کودک در فضایی که والدین به همدیگر محبت میکنند به همان اندازه در فردای آن خانواده نوجوان و جوانی سالمتر و شادابتر بیرون می آید.
🔹بر عکس زن و شوهرهایی که در حضور فرزند خویش مرتب دعوا، تحقیر و خشونت کلامی و جسمانی را تجربه میکنند و بچهها در فضایی آکنده از درگیریهای فرسایشی، تهدید به طلاق بزرگ میشوند و هر شب از فردای رابطه والدین نگرانند، دچار مشکلات عدیده روانشناختی و گاه اختلالات دامنهدار شخصیتی می شوند، در چنین شرایطی خانه و خانواده مفهوم پرورندگی و مراقبت را از دست میدهد و تصمیم به طلاق اگر منجر به کاهش دعواها و ناامنی روانی کودک شود ممکن است به صلاح بچهها و تصمیمی مناسب باشد.
🔸اما زن و شوهرهایی که به خاطر مسائل حل نشده و بقایای رابطه زناشویی(احساس خسران و عمر از دست رفته، مهریه و ...) همچنان به تعارضات و مشاجرات ادامه میدهند، متأسفانه دانسته یا نادانسته شرایطی فراهم میکنند که بچه ها طلاق را تجربه میکنند.
والدینی که بعد طلاق خشمهای بیاننشده و کینههای قدیمی نسبت به هم دارند و مرتب اسباب آزار دیگری را فراهم میکنند و مانند دشمن قسمخورده با طرف مقابل موضعی خصمانه دارند، بدون شک وظایف والدینی خویش را فراموش میکنند و کودک را به شدت آسیبپذیر و ناامن میکنند و حتی گاهی فرزند خردسال خود را دستاویز انتقامها و تسویه حسابهای خویش قرار می دهند. موارد فراوانی در جلسه مشاوره دیدهام که مرد شرط دیدار مادر با فرزند را به عدمپیگیری مطالبات مالی موکول کردهاست.
🔸کوتاه سخن اینکه اگر زن و شوهری به هر دلیلی مانند تفاوتهای شخصیتی، تعارضات شدید و ... طلاق را بهترین انتخاب می بینند، میتوانند طلاقی بالغانه داشته باشند یعنی دو شخصیت بالغ که نمیتوانند زن و شوهر باشند اما میتوانند والدینی خوب برای بچهها باشند و بعد طلاق روابطی محترمانه داشته باشند تا بتوانند در مورد فرزندپروری و تصمیمهای مهم تربیتی اجتماعی و عاطفی فرزند خویش، همکاری مسؤلانه داشته باشند، امری که باعث می شود طلاق کمترین آسیب را برای فرزند داشته باشد.
#دكتر_عارفي_درمانگرخانواده_ازدواج
@khanevadeh94
#شخصیت_ازدواج
#شخصیت_مهرطلب
گاهی افرادی در کنار شما هستند که شخصی را از آنها پرمحبتتر، مشتاقتر و دلواپستر از آنها نسبت به خود پیدا نمیکنید. شادی آنها منوط به شادی برآورده کردن نیازهای دیگران است. #شخصیت_مهرطلب میگوید: «اگر شما شاد شوید، من هم شاد میشوم».
شخصیتهای مهر طلب ویژگیهای رفتاری زیر را نشان میدهند:
۱.شخصیت مهرطلب به فکر دیگران است، در پی راضی کردن آنهاست و همواره در پی مراعات حال دیگران است، حتی اگر از خواستههای خودش هم گذشته باشد.
۲. مهر طلبها بیشتر از آنکه در کارهای گروهی رهبر باشند، پیرو و تبعیت کننده هستند، بسیار اهل تعاون و همکاری است و دستورات مقامات و مافوق را مو به مو اجرا میکند و به آنها متکی است.
۳.مهرطلب ها به شدت پایبند روابط در زندگی هستند و برای پایداری روابط و مناسبات خود ارزش قائلند و تمام سعی آنها حفظ روابط خوب با افراد مهم زندگی است.
۴. مهرطلبها از تنهایی گریزانند، در بیشتر مواقع در پی بودن با دیگران هستند، خود را وقف راضی کردن دیگران کرده اند.
۵.مهرطلبها میزبانهایی عالی و دوستانی صمیمی هستند. روز تولد شما را یاد دارند، به شما فکر میکنند، در مهمانی و سفر سلیقه شما را همواره مدنظر قرار می دهند، اگر مشکلی دارید او همیشه سنگصبور است، برای مهرطلب «زندگی در تو خلاصه می شود».
#همسر_مناسب شخصیت #مهرطلب چگونه باشد؟ به طور کلی به خاطر ازخودگذشتگی و توافقپذیری زیاد،شخص مهرطلب با بیشتر شخصیتها جور است. آنها به خوبی نیازهای همسر را تشخیص می دهند و به رفع آنها اقدام میکنند.
شاید یکی از بهترین نامزدها برای شخص مهرطلب #شخصیت_وظیفهشناس باشد.#وظیفهشناس میخواهد عهدهدار امور باشد و مسؤلیتها بر میپذیرد و این برای مهرطلب عالی است. همچنین شخصیت#مراقب هم که دوست دارد سررشته امور را در دست داشته باشد و از دیگران مراقبت میکند، از همسری مهرطلب استقبال میکند.
چنانچه همسر شما شخصیتی#مهرطلب دارد، توصیههای زیر میتواند به شما در کیفیت رابطه زناشویی کمک کند:
۱. همسر مهر طلب شما معمولاً نیازها و امیال شما را به خوبی تشخیص میدهد و در پی برآورده کردن آنهاست اما در موارد زیادی خواستهها و نیازهای خود را مطرح نمی کند و در عین حال به توجه شما بسیار حساس هستند، توجه و علاقمندی خویش را صریح و روشن ابراز کنید، از کار آنها تعریف کنید.
۲.هنگامی که با همسر مهرطلب خویش اختلافی دارید، سرزنشگرانه برخورد نکنید، سعی کنید طوری برخورد کنید که همه تقصیرها گردن او نباشد. در عین حالی که انتقاد میکنید به او اطمینان دهید که برای شما شخصیت او ارزشمند است.
۳. مبنای زندگی مهرطلب رابطه و توجه است. مانند شمعدانیی که هر روز آب بخواهد، توجه به همسر خود را مهم بدانید؛ برایش وقت بگذارید، به صحبتهای عادی و دردلهای او گوش دهید، ویژگیهای شخصیتی و رفتارهایش را ببینید و تمجید کنید، نظراتش را در مسائل جویا شوید.
۴. طوری رفتار کنید که همسر مهر طلب شما رفتارهای واقعی داشته باشد، مهرطلبها بسیار اهل تعارف و تأییدطلبی هستند به همین خاطر گاهی ممکن است خواستهها و نظرات واقعی خود را به خاطر اصرار دیگری، نادیده بگیرند. هر جا احساس کنند تهدید به بیمهری شوند، رفتارهای واقعی و احساسات اصلی آنها رنگ می بازد.
#دكتر_عارفي_درمانگرخانواده_ازدواج
@khanevadeh94
#شخصیت_مهرطلب
گاهی افرادی در کنار شما هستند که شخصی را از آنها پرمحبتتر، مشتاقتر و دلواپستر از آنها نسبت به خود پیدا نمیکنید. شادی آنها منوط به شادی برآورده کردن نیازهای دیگران است. #شخصیت_مهرطلب میگوید: «اگر شما شاد شوید، من هم شاد میشوم».
شخصیتهای مهر طلب ویژگیهای رفتاری زیر را نشان میدهند:
۱.شخصیت مهرطلب به فکر دیگران است، در پی راضی کردن آنهاست و همواره در پی مراعات حال دیگران است، حتی اگر از خواستههای خودش هم گذشته باشد.
۲. مهر طلبها بیشتر از آنکه در کارهای گروهی رهبر باشند، پیرو و تبعیت کننده هستند، بسیار اهل تعاون و همکاری است و دستورات مقامات و مافوق را مو به مو اجرا میکند و به آنها متکی است.
۳.مهرطلب ها به شدت پایبند روابط در زندگی هستند و برای پایداری روابط و مناسبات خود ارزش قائلند و تمام سعی آنها حفظ روابط خوب با افراد مهم زندگی است.
۴. مهرطلبها از تنهایی گریزانند، در بیشتر مواقع در پی بودن با دیگران هستند، خود را وقف راضی کردن دیگران کرده اند.
۵.مهرطلبها میزبانهایی عالی و دوستانی صمیمی هستند. روز تولد شما را یاد دارند، به شما فکر میکنند، در مهمانی و سفر سلیقه شما را همواره مدنظر قرار می دهند، اگر مشکلی دارید او همیشه سنگصبور است، برای مهرطلب «زندگی در تو خلاصه می شود».
#همسر_مناسب شخصیت #مهرطلب چگونه باشد؟ به طور کلی به خاطر ازخودگذشتگی و توافقپذیری زیاد،شخص مهرطلب با بیشتر شخصیتها جور است. آنها به خوبی نیازهای همسر را تشخیص می دهند و به رفع آنها اقدام میکنند.
شاید یکی از بهترین نامزدها برای شخص مهرطلب #شخصیت_وظیفهشناس باشد.#وظیفهشناس میخواهد عهدهدار امور باشد و مسؤلیتها بر میپذیرد و این برای مهرطلب عالی است. همچنین شخصیت#مراقب هم که دوست دارد سررشته امور را در دست داشته باشد و از دیگران مراقبت میکند، از همسری مهرطلب استقبال میکند.
چنانچه همسر شما شخصیتی#مهرطلب دارد، توصیههای زیر میتواند به شما در کیفیت رابطه زناشویی کمک کند:
۱. همسر مهر طلب شما معمولاً نیازها و امیال شما را به خوبی تشخیص میدهد و در پی برآورده کردن آنهاست اما در موارد زیادی خواستهها و نیازهای خود را مطرح نمی کند و در عین حال به توجه شما بسیار حساس هستند، توجه و علاقمندی خویش را صریح و روشن ابراز کنید، از کار آنها تعریف کنید.
۲.هنگامی که با همسر مهرطلب خویش اختلافی دارید، سرزنشگرانه برخورد نکنید، سعی کنید طوری برخورد کنید که همه تقصیرها گردن او نباشد. در عین حالی که انتقاد میکنید به او اطمینان دهید که برای شما شخصیت او ارزشمند است.
۳. مبنای زندگی مهرطلب رابطه و توجه است. مانند شمعدانیی که هر روز آب بخواهد، توجه به همسر خود را مهم بدانید؛ برایش وقت بگذارید، به صحبتهای عادی و دردلهای او گوش دهید، ویژگیهای شخصیتی و رفتارهایش را ببینید و تمجید کنید، نظراتش را در مسائل جویا شوید.
۴. طوری رفتار کنید که همسر مهر طلب شما رفتارهای واقعی داشته باشد، مهرطلبها بسیار اهل تعارف و تأییدطلبی هستند به همین خاطر گاهی ممکن است خواستهها و نظرات واقعی خود را به خاطر اصرار دیگری، نادیده بگیرند. هر جا احساس کنند تهدید به بیمهری شوند، رفتارهای واقعی و احساسات اصلی آنها رنگ می بازد.
#دكتر_عارفي_درمانگرخانواده_ازدواج
@khanevadeh94
با سلام خدمت اعضای محترم کانال
پرسشنامه بالا مربوط یک پژوهش است که کاهش طلاق عاطفی را هدف قرار داده است، بسیار سپاسگزار خواهم بود چند دقیقه وقت خود را در اختیار ما قرار دهید و در صورت متاهل بودن آن را تکمیل فرمایید.
با تشکر عارفی
پرسشنامه بالا مربوط یک پژوهش است که کاهش طلاق عاطفی را هدف قرار داده است، بسیار سپاسگزار خواهم بود چند دقیقه وقت خود را در اختیار ما قرار دهید و در صورت متاهل بودن آن را تکمیل فرمایید.
با تشکر عارفی
#سوال از شما ❓❓
سلام
تشكر مي كنم به خاطر كانال خوب شما
آقاي دكتر من بيست سالم بود ازدواج كردم شوهر من به خاطر ظاهرم با من ازدواج كرد و او چون پزشك بود من فكر كردم ازدواج خوبي دارم ولي در دانشگاه با كسي ديگه دوست بودم و ازدواج كردم متوجه شدم شوهرم را دوست ندارم و او هم بلد نبود همش درگير شغل و بيماراش بود و من فراموش شدم حالا احساس مي كنم جوانيم از دست دادم سه تا بچه دارم رفتارم نه با شوهرم نه با بچه ها خوب نيست حوصله كسي را ندارم گاهي وقتا به جدايي فكر مي كنم چه كار كنم
سلام
شما بايستي ١٦ سالي از زندگي متاهلي تون گذشته باشد بي شك طي اين سال ها زندگي شما روزهاي خوش و اميدوار كننده اي داشته ست كه دوام داشته و سه فرزند داريد.
خيلي وقت ها افراد با شور دوره نوجواني رابطه اي عاشقانه را شكل مي دهند رابطه اي كه هر فرد در ابتدا وىژگي هاي شيك و مثبت خويش را نمايش مي گذارد و چنين روابطي به خاطر عدم تعهد پايدار، قابل مقايسه با رابطه طولاني زناشويي زير يك سقف نيست. در هر حال روزمرگي عامل اپيديميك بيشتر رابطه هاي زناشويي ست و وجود دارد.
در مورد شما شايد بهتر مي بود انتظاراتتون را به هم سرتون در مورد وقت گذاشتن و با هم بودن در ميان مي گذاشتيد. بيشتر مردها معناي زندگي را در رنج معاش براي خانواده مي بينند و افرادي مانند شما معنا و انگيزه زندگي در رابطه جستجو مي كنند، شما سه فرزند داريد كه بهترين و معنادارترين رابطه را با آنها مي توانيد داشته باشيد و چه بهانه اي زيباتر از هم راه بودن و هم سفر بودن براي فرزنداني كه آرام آرام رشد مي كنند و افق هاي زيباي زندگيشان را در كنار شما و هم سرتان سير كنند.
يادتون باشد خيال بافي و برگشت به سال هاي دور يا به خاطر عدم واقعيت پذيري و مسؤليت ناپذيري ست يا اين ممكن ست تدريجا دچار افسردگي شده باشيد.
پيشنهاد مي كنم با مشاور صحبت كنيد اگر اهل مطالعه هستيد كتاب انسان در جستجوي معناي فرانكل را مطالعه فرماييد.
#دكتر_عارفي_درمانگرخانواده_ازدواج
سلام
تشكر مي كنم به خاطر كانال خوب شما
آقاي دكتر من بيست سالم بود ازدواج كردم شوهر من به خاطر ظاهرم با من ازدواج كرد و او چون پزشك بود من فكر كردم ازدواج خوبي دارم ولي در دانشگاه با كسي ديگه دوست بودم و ازدواج كردم متوجه شدم شوهرم را دوست ندارم و او هم بلد نبود همش درگير شغل و بيماراش بود و من فراموش شدم حالا احساس مي كنم جوانيم از دست دادم سه تا بچه دارم رفتارم نه با شوهرم نه با بچه ها خوب نيست حوصله كسي را ندارم گاهي وقتا به جدايي فكر مي كنم چه كار كنم
سلام
شما بايستي ١٦ سالي از زندگي متاهلي تون گذشته باشد بي شك طي اين سال ها زندگي شما روزهاي خوش و اميدوار كننده اي داشته ست كه دوام داشته و سه فرزند داريد.
خيلي وقت ها افراد با شور دوره نوجواني رابطه اي عاشقانه را شكل مي دهند رابطه اي كه هر فرد در ابتدا وىژگي هاي شيك و مثبت خويش را نمايش مي گذارد و چنين روابطي به خاطر عدم تعهد پايدار، قابل مقايسه با رابطه طولاني زناشويي زير يك سقف نيست. در هر حال روزمرگي عامل اپيديميك بيشتر رابطه هاي زناشويي ست و وجود دارد.
در مورد شما شايد بهتر مي بود انتظاراتتون را به هم سرتون در مورد وقت گذاشتن و با هم بودن در ميان مي گذاشتيد. بيشتر مردها معناي زندگي را در رنج معاش براي خانواده مي بينند و افرادي مانند شما معنا و انگيزه زندگي در رابطه جستجو مي كنند، شما سه فرزند داريد كه بهترين و معنادارترين رابطه را با آنها مي توانيد داشته باشيد و چه بهانه اي زيباتر از هم راه بودن و هم سفر بودن براي فرزنداني كه آرام آرام رشد مي كنند و افق هاي زيباي زندگيشان را در كنار شما و هم سرتان سير كنند.
يادتون باشد خيال بافي و برگشت به سال هاي دور يا به خاطر عدم واقعيت پذيري و مسؤليت ناپذيري ست يا اين ممكن ست تدريجا دچار افسردگي شده باشيد.
پيشنهاد مي كنم با مشاور صحبت كنيد اگر اهل مطالعه هستيد كتاب انسان در جستجوي معناي فرانكل را مطالعه فرماييد.
#دكتر_عارفي_درمانگرخانواده_ازدواج
#تمرین_خود_آرام_سازی
#دکتر_عارفی
برای آرامش بیشتر:
۱. با هندزفری گوش کنید
۲.به جای تمرکز به اثربخشی یا کامل بودن فایل، فقط گوش کنید
۳. روزی دو بار به مدت دست کم دو هفته تمرین را گوش کنید.
@khanevadeh94
#دکتر_عارفی
برای آرامش بیشتر:
۱. با هندزفری گوش کنید
۲.به جای تمرکز به اثربخشی یا کامل بودن فایل، فقط گوش کنید
۳. روزی دو بار به مدت دست کم دو هفته تمرین را گوش کنید.
@khanevadeh94
#کاش_پدرم_کرولال_بود
🔸سالهاست در کرمانشاه یک خیاط ناشنوا آشنای من است که زحمت کوتاه کردن قدشلوار و ... با ایشان است. اوایل برای من دشوار بود که رابطه خوبی با او داشته باشم، مشکل از ایشان نبود مشکل از من بود که فقط زبان کلام را یاد گرفته بود درحالیکه ایشان با مشتریان، همسر و دو فرزند و ... بدون هیچ محدودیتی رابطه داشت.
🔸حالا که سالهاست دوست شدیم در مورد دغدغهها و مسائل گوناگون صحبت میکنیم هر چند زبان اشاره ایشان بسیار سلیس و روان و من هنوز خیلی لکنت دارم گاهی به خاطر من به زبان نوشتاری تکیه می زند. در مورد دغدغهها و گرانی و بچهها و وضعیت درسی آنها با من صحبت میکند و خیلی مسائل طبیعی زناشویی دگر....
🔹نزدیک دو دهه است با زن و شوهرها مشاوره داشتم شاید در صدر مشکلات زناشویی، تعارضات ارتباطی جا خوش کند که عموماً از گفتار و کلام آنها ناشی می شود؛ سرزنش، تحقیر، توهین، ناسزا و فحش، تهمت همسران به همدیگر ...، که جلسات و روشهای درمانی گوناگون را میباید به کار بست که زن و شوهرها یادبگیرند به دور از پرخاشگری کلامی به همدیگر و صحبتهای هم گوش دهند و اعتبار بخشند.
🔹در محضر استاد علی خیاط یاد گرفتم با صبر و شکیبایی باید توضیح داد، تند صحبت کردن پیام را می شکند؛ تنها ارتباط سالم و منوتویی وقتی است که در موقع ارتباط فقط و فقط به طرف مقابل نگاه کنی حتی برای یک لحظه نشاید از میدان دید طرف مقابل خارج شوی- امری که در زن و شوهرها نادیده گرفته میشود؛ گاهی دستها و اشارات خیلی بهتر از زبان پیام را می رساند عاری از هر گونه زخم زبان و رنجشهای عمیق کلامی
▫️هنگامی که به طور همزمان به روابط عاری از خشونت کلامی ناشنوایان و در همان حال به اثرات مخرب پرخاشگری کلامی همسران بر شخصیت هم و فرزندانشان فکر میکنید شاید از چشم همسر و فرزندان خانوادهای که از پرخاشگری کلامی پدری یا مادری به ستوه آمده است با صدای بیصدایی بشنوید: کاش پدرم لال بود یا من ناشنوا بودم
#دکتر_عارفی_متخصص_مشاور_ازدواج_خانواده
🔸سالهاست در کرمانشاه یک خیاط ناشنوا آشنای من است که زحمت کوتاه کردن قدشلوار و ... با ایشان است. اوایل برای من دشوار بود که رابطه خوبی با او داشته باشم، مشکل از ایشان نبود مشکل از من بود که فقط زبان کلام را یاد گرفته بود درحالیکه ایشان با مشتریان، همسر و دو فرزند و ... بدون هیچ محدودیتی رابطه داشت.
🔸حالا که سالهاست دوست شدیم در مورد دغدغهها و مسائل گوناگون صحبت میکنیم هر چند زبان اشاره ایشان بسیار سلیس و روان و من هنوز خیلی لکنت دارم گاهی به خاطر من به زبان نوشتاری تکیه می زند. در مورد دغدغهها و گرانی و بچهها و وضعیت درسی آنها با من صحبت میکند و خیلی مسائل طبیعی زناشویی دگر....
🔹نزدیک دو دهه است با زن و شوهرها مشاوره داشتم شاید در صدر مشکلات زناشویی، تعارضات ارتباطی جا خوش کند که عموماً از گفتار و کلام آنها ناشی می شود؛ سرزنش، تحقیر، توهین، ناسزا و فحش، تهمت همسران به همدیگر ...، که جلسات و روشهای درمانی گوناگون را میباید به کار بست که زن و شوهرها یادبگیرند به دور از پرخاشگری کلامی به همدیگر و صحبتهای هم گوش دهند و اعتبار بخشند.
🔹در محضر استاد علی خیاط یاد گرفتم با صبر و شکیبایی باید توضیح داد، تند صحبت کردن پیام را می شکند؛ تنها ارتباط سالم و منوتویی وقتی است که در موقع ارتباط فقط و فقط به طرف مقابل نگاه کنی حتی برای یک لحظه نشاید از میدان دید طرف مقابل خارج شوی- امری که در زن و شوهرها نادیده گرفته میشود؛ گاهی دستها و اشارات خیلی بهتر از زبان پیام را می رساند عاری از هر گونه زخم زبان و رنجشهای عمیق کلامی
▫️هنگامی که به طور همزمان به روابط عاری از خشونت کلامی ناشنوایان و در همان حال به اثرات مخرب پرخاشگری کلامی همسران بر شخصیت هم و فرزندانشان فکر میکنید شاید از چشم همسر و فرزندان خانوادهای که از پرخاشگری کلامی پدری یا مادری به ستوه آمده است با صدای بیصدایی بشنوید: کاش پدرم لال بود یا من ناشنوا بودم
#دکتر_عارفی_متخصص_مشاور_ازدواج_خانواده
Forwarded from خانواده و خانواده درمانی
#ده_ویژگی_شخصیتی_سالم ۳
#ابراز_هیجانی
🔹متخصصان روان درمانی و اساتید درس مصاحبه تشخیصی به دانشجویان برای تشخیص اختلالات روانی توصیه میکنند دو سوال را در سر لوحه فرایند ارزیابی در کار خود قرار دهند یکی این که شخص چگونه فکر میکند و محتوی فکر او چیست، دیگر اینکه چگونه احساس می کند و بیشتر چه احساساتی را تجربه میکند.
🔹احساسات از نظر زیستی در بخش مغز میانی ما (لیمبیک) قرار دارند و از نظر روانشناختی ناشی از ادراک و تفسیر ما از موقعیتهای گوناگون هستند. میتوان گفت تقریباً هیچ رفتار و واکنشی در ما وجود ندارد مگر اینکه به طور آشکار یا ضمنی احساسات در آن نقش داشته باشند.
هنگامی که به کارکرد احساسات در شخصیت سالم فکر می کنیم میبایست به چند عامل مهم اثرگذار توجه کنیم:
۱.فرد چه احساساتی را تجربه میکند. وقتی ما در مورد توصیف یک شخص خاص میگوییم فلانی خلق و خوی نرمی دارد یا خلق تندی دارد. به نمود بیرونی تجربه احساسی شخص یعنی خندیدن یا خشم و رفتارهای پرخاشگرانه پرداختهایم و در همان حال به نوسانات هیجانات شخص اشاره کردهایم. شخصیت سالم در طی شبانهروز بیشتر اوقات احساسات مثبت مناسب مانند شادی،شعف،شور و امید تجربه میکند و به خاطر تجربه درونی احساس شادمانی، ما او را شخصی متبسم و خوشرو می بینیم و از طرف دیگر چنانچه دچار ناکامی یا فقدان و سوگ شود احساسات مناسب منفی مانند رنجش، اندوه و غمگینی کوتاه دارد.
۲.شدت احساست در شخص چگونه است. انسانها در زندگی به طور طبیعی ممکن است شکستهای مالی، عاطفی و یا تحصیلی تجربه کنند و به همین خاطر متناسب با موقعیت ناراحت شوند، غمگین شوند، گریه کنند و حسرت و پشیمانی تجربه کنند. نکته مهم این است که شدت هیجان با موقعیت تناسب داشته باشند. برای مثال از وقتی شخصی عزیز ی را از دست میدهد طبیعی است که برای مدتی غمگین و اندوهگین شود اما تجربه طولانی افسردگی و غمزدگی و لباس مشکی برای چندین سال غیر طبیعی است -افرادی که در مرحله افسردگی سوگ تثبیت میشوند بقیه عمر را در آه و ناله و بدبینی به سر میبرند. یا شخصی که در تصادفی جزئی با شکستن چراغ راهنما و تورفتگی گلکیر ماشین روبرو میشود به جای پرخاشگری و مشاجره طولانی به درست کردن چراغ راهنمای ماشینش فکر میکند.
۳. احساسات گسترش یافته داشته باشد. احساسات گسترش یافته به این معنی است که شخص به طور سالم و طبیعی احساسات خودش را تجربه کند و با خودش صادقانه برخورد کند و احساسات و تجارب هیجانی خود را انکار یا تحریف نکند. افرادی که به خاطر رودروایستی یا تظاهر یا الگوی اجتنابی بیان احساسات، دچار بازداری هیجانی هستند یا احساسات خود را وارونه نشان میدهند در طولانی مدت دچار مشکلات روانی می شوند. بیان طبیعی احساسات مانند شعلهی چراغ نفتی است که آبی می سوزد. شخص سالم در یک سیالیت و انعطافپذیری عاطفی به سر می برد آسان میخندد و به خوبی ابراز لطف و محبت میکند و احساسات خود را پنهان نمیکند. داشتن احساسات روشن و گسترش یافته سبب می شود دیگران در مصاحبت با شخص احساس متقابلی داشته باشند.
#دكتر_عارفي_درمانگرخانواده_ازدواج
@khanevadeh94
#ابراز_هیجانی
🔹متخصصان روان درمانی و اساتید درس مصاحبه تشخیصی به دانشجویان برای تشخیص اختلالات روانی توصیه میکنند دو سوال را در سر لوحه فرایند ارزیابی در کار خود قرار دهند یکی این که شخص چگونه فکر میکند و محتوی فکر او چیست، دیگر اینکه چگونه احساس می کند و بیشتر چه احساساتی را تجربه میکند.
🔹احساسات از نظر زیستی در بخش مغز میانی ما (لیمبیک) قرار دارند و از نظر روانشناختی ناشی از ادراک و تفسیر ما از موقعیتهای گوناگون هستند. میتوان گفت تقریباً هیچ رفتار و واکنشی در ما وجود ندارد مگر اینکه به طور آشکار یا ضمنی احساسات در آن نقش داشته باشند.
هنگامی که به کارکرد احساسات در شخصیت سالم فکر می کنیم میبایست به چند عامل مهم اثرگذار توجه کنیم:
۱.فرد چه احساساتی را تجربه میکند. وقتی ما در مورد توصیف یک شخص خاص میگوییم فلانی خلق و خوی نرمی دارد یا خلق تندی دارد. به نمود بیرونی تجربه احساسی شخص یعنی خندیدن یا خشم و رفتارهای پرخاشگرانه پرداختهایم و در همان حال به نوسانات هیجانات شخص اشاره کردهایم. شخصیت سالم در طی شبانهروز بیشتر اوقات احساسات مثبت مناسب مانند شادی،شعف،شور و امید تجربه میکند و به خاطر تجربه درونی احساس شادمانی، ما او را شخصی متبسم و خوشرو می بینیم و از طرف دیگر چنانچه دچار ناکامی یا فقدان و سوگ شود احساسات مناسب منفی مانند رنجش، اندوه و غمگینی کوتاه دارد.
۲.شدت احساست در شخص چگونه است. انسانها در زندگی به طور طبیعی ممکن است شکستهای مالی، عاطفی و یا تحصیلی تجربه کنند و به همین خاطر متناسب با موقعیت ناراحت شوند، غمگین شوند، گریه کنند و حسرت و پشیمانی تجربه کنند. نکته مهم این است که شدت هیجان با موقعیت تناسب داشته باشند. برای مثال از وقتی شخصی عزیز ی را از دست میدهد طبیعی است که برای مدتی غمگین و اندوهگین شود اما تجربه طولانی افسردگی و غمزدگی و لباس مشکی برای چندین سال غیر طبیعی است -افرادی که در مرحله افسردگی سوگ تثبیت میشوند بقیه عمر را در آه و ناله و بدبینی به سر میبرند. یا شخصی که در تصادفی جزئی با شکستن چراغ راهنما و تورفتگی گلکیر ماشین روبرو میشود به جای پرخاشگری و مشاجره طولانی به درست کردن چراغ راهنمای ماشینش فکر میکند.
۳. احساسات گسترش یافته داشته باشد. احساسات گسترش یافته به این معنی است که شخص به طور سالم و طبیعی احساسات خودش را تجربه کند و با خودش صادقانه برخورد کند و احساسات و تجارب هیجانی خود را انکار یا تحریف نکند. افرادی که به خاطر رودروایستی یا تظاهر یا الگوی اجتنابی بیان احساسات، دچار بازداری هیجانی هستند یا احساسات خود را وارونه نشان میدهند در طولانی مدت دچار مشکلات روانی می شوند. بیان طبیعی احساسات مانند شعلهی چراغ نفتی است که آبی می سوزد. شخص سالم در یک سیالیت و انعطافپذیری عاطفی به سر می برد آسان میخندد و به خوبی ابراز لطف و محبت میکند و احساسات خود را پنهان نمیکند. داشتن احساسات روشن و گسترش یافته سبب می شود دیگران در مصاحبت با شخص احساس متقابلی داشته باشند.
#دكتر_عارفي_درمانگرخانواده_ازدواج
@khanevadeh94
#چارستون_زندگی_زناشویی_۳
یکی دیگر از ستون های زندگی زناشویی بعد اجتماعی ازدواج ست. ستون سوم تنها ستونی ست که به ازدواج رسمیت می بخشد و با جاری شدن صیغه عقد بین دختر و پسر رابطه مقبولیت اجتماعی می یابد. این بخش از زندگی زناشویی همراه با شکل گیری "هویت همسری" ست که تحت عنوان تعهد و وفاداری از آن یاد می شود.
زندگی زناشویی یک قرارداد اجتماعی ست که بین زن و شوهر اتفاق می افتد و هر دو طی آن متعهد می شوند نسبت به حفظ آرامش همدیگر، ارضای نیازهای گوناگون همسر و پایبندی و در کنار هم بودن تلاش کنند. ستون سوم یعنی #تعهد_زناشویی مهم ترین و تنها ستونی ست که ازدواج را از دیگر روابط اجتماعی منفک می کند.بسیاری روابط امروزی مانند روابط دختر و پسر، ازدواج سفید! که در آنها دو ستون اول ازدواج یعنی جذابیت و صمیمیت ممکن ست خیلی قوی و شدت یافته به نظر برسد، صرفا" به خاطر عدم تعهد و مسؤلیت پذیری طولانی مدت نمی توانند ارزشی همپای ازدواج داشته باشند و در مواردی نکوهیده و از نظر فرهنگی مطرودست.
احساس امنیت، تعلق زناشویی و مسؤلیت پذیری در سایه تعهد زناشویی ست مادامی که زن و شوهر تمامی مفاد قرارداد ازدواج از جمله،ابعاد اجتماعی، اقتصادی و روانی را رعایت کرده باشند، وضعیت رو به راه ست، بیشتر زمانی مشکلات دامنگیر زن و شوهر می شود که یکی یا هر دوی آنها، قرارداد را زیر پا بگذارند.
برای مثال خانمی که مسایل و مشکلات پدر و مادر را بر توجه به شوهر و امورات منزل خویش برتری دهد یا مردی که خوشگذارانی های مجردی را به بودن با همسر ترجیح دهد، مواردی ست که قرارداد خدشه دار می شود.
#دكتر_عارفي_درمانگرخانواده_ازدواج
یکی دیگر از ستون های زندگی زناشویی بعد اجتماعی ازدواج ست. ستون سوم تنها ستونی ست که به ازدواج رسمیت می بخشد و با جاری شدن صیغه عقد بین دختر و پسر رابطه مقبولیت اجتماعی می یابد. این بخش از زندگی زناشویی همراه با شکل گیری "هویت همسری" ست که تحت عنوان تعهد و وفاداری از آن یاد می شود.
زندگی زناشویی یک قرارداد اجتماعی ست که بین زن و شوهر اتفاق می افتد و هر دو طی آن متعهد می شوند نسبت به حفظ آرامش همدیگر، ارضای نیازهای گوناگون همسر و پایبندی و در کنار هم بودن تلاش کنند. ستون سوم یعنی #تعهد_زناشویی مهم ترین و تنها ستونی ست که ازدواج را از دیگر روابط اجتماعی منفک می کند.بسیاری روابط امروزی مانند روابط دختر و پسر، ازدواج سفید! که در آنها دو ستون اول ازدواج یعنی جذابیت و صمیمیت ممکن ست خیلی قوی و شدت یافته به نظر برسد، صرفا" به خاطر عدم تعهد و مسؤلیت پذیری طولانی مدت نمی توانند ارزشی همپای ازدواج داشته باشند و در مواردی نکوهیده و از نظر فرهنگی مطرودست.
احساس امنیت، تعلق زناشویی و مسؤلیت پذیری در سایه تعهد زناشویی ست مادامی که زن و شوهر تمامی مفاد قرارداد ازدواج از جمله،ابعاد اجتماعی، اقتصادی و روانی را رعایت کرده باشند، وضعیت رو به راه ست، بیشتر زمانی مشکلات دامنگیر زن و شوهر می شود که یکی یا هر دوی آنها، قرارداد را زیر پا بگذارند.
برای مثال خانمی که مسایل و مشکلات پدر و مادر را بر توجه به شوهر و امورات منزل خویش برتری دهد یا مردی که خوشگذارانی های مجردی را به بودن با همسر ترجیح دهد، مواردی ست که قرارداد خدشه دار می شود.
#دكتر_عارفي_درمانگرخانواده_ازدواج
✏️ا آیا می دانید چرا برندگان مدال برنز از برندگان مدال نقره خوشحالترند؟
✅ اگر به چهرهی قهرمانان ورزشی روی سکوهای المپیک نگاه کنید احتمالا متوجه میشوید که برندگان مدال برنز از برندگان مدال نقره خوشحالتر هستند.
دلیل این موضوع اثر پایانی است که ورزشکاران تجربه میکنند. ورزشکاران برنده مدال برنز مسابقات را با پیروزی (خاطره خوش) تمام میکنند اما برندگان مدال نقره با شکست (خاطره بد) مسابقات را بهپایان میرسانند.
✅ دانیل کاهنمن برنده نوبل اقتصادی در تحقیقی مشخص میکند که مغز ما در یادآوری خاطرات اثر پایانی آن رویداد را بهیاد میآورد و نتیجه میگیرد که آن موقعیت خوب یا بد بوده.
مثلا در پایان یک رابطه، اگر رابطه با گفتگوهای بدی پایان یابد افراد تمام آن رابطه را بد میدانند و برعکس.
کاهنمن به این اتفاق نام تئوری اثر پررنگ پایانی را داد. این تئوری میگوید که اقدامهای آخر مهم است. شکل پایان دادن یک کار و آخرین اقدامات ما اگر رنگ و بوی پیروزی داشته باشد ما احساس شکست نداریم و اگر اقدامات ما رنگ و بوی شکست بدهد ما خودمان را شکست خورده میدانیم.
به همین دلیل آدمهایی که تلاش میکنند و نمیشود معمولا از آنهایی که کار را نیمهکاره رها میکنند خوشحالتر هستند.
@khanevadeh94
✅ اگر به چهرهی قهرمانان ورزشی روی سکوهای المپیک نگاه کنید احتمالا متوجه میشوید که برندگان مدال برنز از برندگان مدال نقره خوشحالتر هستند.
دلیل این موضوع اثر پایانی است که ورزشکاران تجربه میکنند. ورزشکاران برنده مدال برنز مسابقات را با پیروزی (خاطره خوش) تمام میکنند اما برندگان مدال نقره با شکست (خاطره بد) مسابقات را بهپایان میرسانند.
✅ دانیل کاهنمن برنده نوبل اقتصادی در تحقیقی مشخص میکند که مغز ما در یادآوری خاطرات اثر پایانی آن رویداد را بهیاد میآورد و نتیجه میگیرد که آن موقعیت خوب یا بد بوده.
مثلا در پایان یک رابطه، اگر رابطه با گفتگوهای بدی پایان یابد افراد تمام آن رابطه را بد میدانند و برعکس.
کاهنمن به این اتفاق نام تئوری اثر پررنگ پایانی را داد. این تئوری میگوید که اقدامهای آخر مهم است. شکل پایان دادن یک کار و آخرین اقدامات ما اگر رنگ و بوی پیروزی داشته باشد ما احساس شکست نداریم و اگر اقدامات ما رنگ و بوی شکست بدهد ما خودمان را شکست خورده میدانیم.
به همین دلیل آدمهایی که تلاش میکنند و نمیشود معمولا از آنهایی که کار را نیمهکاره رها میکنند خوشحالتر هستند.
@khanevadeh94
#طلاق_عاطفی۱۲
فقدان استقلال در تصمیم گیری.
«قرار ما براین بود که تو تهران زندگی کنیم خودش و خانواده اش هم موافق بودند. خونه رو گرفتیم وسایلمون هم آوردیم، دو سه ماه بیشتر نگذشته بود که به بهونه های مختلف قهر کرد، خونه نیومد، آخرش هم گفت نمی خواد تهران زندگی کنه با مادرش تماس گرفتم تا باهاش حرف بزنه، دیدم باهم نشستن و برای زندگی ما تصمیم گرفتن. یه روز هم منو برد خودنه پدرم گفت امشب اینجا باشد خود ام میام دنبالت، همون روز عصر مادر و خواهرش اومده بودن وسایل منو بسته بندی کرده بودند و من زمانی متوجه شدم که وسایلها رو برده بودن ... اون هیچ چیزی از خودش نداره، نه منو قبول داره نه خودشو، فقط چشم به دهن مادر و خواهرشه تا براش تصمیم بگیرند.»
استقلال در تصمیم گیری مستلزم سطحی از رشد یافتگی فردی است و شاید بتوان میزان استقلال افراد در تصمیم گیری را بتوان شاخص مهمی در تعیین کیفیت زناشویی به حساب آورد. زوجهایی که در تصمیم گیری ها قادر به مذاکره با همدیگر و اعتماد به قابلیت های واحد دوتایی در اتخاذ تصمیمات مناسب نیستند و یک یا هر دوی طرفین تلاش می کنند تا خانواده اصلی خود را طرف مشورت قرار داده و بر به کرسی نشاندن نظر آنها اصرار کنند باعث ایجاد شکافی عمیق بین زن و شوهر شده و تعارضاتی جدی را به بار می آورند. به ویژه، اگر این تصمیمات زوج یا یکی از طرفین را متضرر سازد.
#دكتر_عارفي_درمانگرخانواده_ازدواج
فقدان استقلال در تصمیم گیری.
«قرار ما براین بود که تو تهران زندگی کنیم خودش و خانواده اش هم موافق بودند. خونه رو گرفتیم وسایلمون هم آوردیم، دو سه ماه بیشتر نگذشته بود که به بهونه های مختلف قهر کرد، خونه نیومد، آخرش هم گفت نمی خواد تهران زندگی کنه با مادرش تماس گرفتم تا باهاش حرف بزنه، دیدم باهم نشستن و برای زندگی ما تصمیم گرفتن. یه روز هم منو برد خودنه پدرم گفت امشب اینجا باشد خود ام میام دنبالت، همون روز عصر مادر و خواهرش اومده بودن وسایل منو بسته بندی کرده بودند و من زمانی متوجه شدم که وسایلها رو برده بودن ... اون هیچ چیزی از خودش نداره، نه منو قبول داره نه خودشو، فقط چشم به دهن مادر و خواهرشه تا براش تصمیم بگیرند.»
استقلال در تصمیم گیری مستلزم سطحی از رشد یافتگی فردی است و شاید بتوان میزان استقلال افراد در تصمیم گیری را بتوان شاخص مهمی در تعیین کیفیت زناشویی به حساب آورد. زوجهایی که در تصمیم گیری ها قادر به مذاکره با همدیگر و اعتماد به قابلیت های واحد دوتایی در اتخاذ تصمیمات مناسب نیستند و یک یا هر دوی طرفین تلاش می کنند تا خانواده اصلی خود را طرف مشورت قرار داده و بر به کرسی نشاندن نظر آنها اصرار کنند باعث ایجاد شکافی عمیق بین زن و شوهر شده و تعارضاتی جدی را به بار می آورند. به ویژه، اگر این تصمیمات زوج یا یکی از طرفین را متضرر سازد.
#دكتر_عارفي_درمانگرخانواده_ازدواج
#رضایت_زناشویی
#ثبات_زناشویی
یکی از پرسش های که پژوهشگران حوزه خانواده به آن پرداختند، عوامل اثرگذار بر ثبات #زندگی_زناشویی ست. یکی از اشتباهات اساسی در حوزه زندگی زناشویی یکی فرض کردن ثبات زناشویی با رضایت زناشویی ست و یا اینکه بین #رضایت_زناشویی و #ثبات_زناشویی همبستگی قوی وجود دارد.
پژوهش های گوناگون (از جمله اسپاینر،۱۹۷۸؛ کارنی و برادبوری،۱۹۹۵، هولمن،۲۰۰۲) نشان دادند بین رضایت زناشویی و ثبات زناشویی رابطه وجود ندارد، به عبارتی دیگر کسانی که زندگی طولانی دارند الزاماً زندگی زناشویی رضایتمندی ندارند و از طرف دیگر عدم رضایت از زندگی زناشویی منجر به جدایی نمی شود، زن و شوهرهای زیادی هستند که با وجود عدم رضایت از زندگی مشترک، ولی در زندگی می مانند.
اسپاینر بیان می کند بسته به اینکه زن و شوهر چه آلترناتیوها و انتخاب های دیگری داشته باشند،تصمیم می گیرند به یک زندگی ناخوشایند زناشویی ادامه دهند یا خاتمه دهند، برای مثال خانمی که دورنمای خوبی از وضعیت بعد از طلاق نمی بیند، با وضعیت ناخوشایند حاضر کنار می آید.
حتا گاه زن و شوهری از وضعیت کنونی راضی هستند اما چنانچه یکی از آنها گزینه های بهتری پیشرو داشته باشد، ممکن ست به دنبال پایداری زندگی فعلی نباشد.
بر این اساس می توان گفت عدم رضایت زناشویی الزاماً منجر به بی ثباتی زناشویی نمی شود و از طرف دیگر صرف رضایت زناشویی، ثبات زناشویی را تضمین نمی کند، هر چند رضایت زناشویی یکی از عوامل ثبات زناشویی ست.
در مجالی دیگر عوامل ثبات زناشویی به بحث گذاسته می شود.
#دكتر_عارفي_درمانگرخانواده_ازدواج
@khanevadeh94
#ثبات_زناشویی
یکی از پرسش های که پژوهشگران حوزه خانواده به آن پرداختند، عوامل اثرگذار بر ثبات #زندگی_زناشویی ست. یکی از اشتباهات اساسی در حوزه زندگی زناشویی یکی فرض کردن ثبات زناشویی با رضایت زناشویی ست و یا اینکه بین #رضایت_زناشویی و #ثبات_زناشویی همبستگی قوی وجود دارد.
پژوهش های گوناگون (از جمله اسپاینر،۱۹۷۸؛ کارنی و برادبوری،۱۹۹۵، هولمن،۲۰۰۲) نشان دادند بین رضایت زناشویی و ثبات زناشویی رابطه وجود ندارد، به عبارتی دیگر کسانی که زندگی طولانی دارند الزاماً زندگی زناشویی رضایتمندی ندارند و از طرف دیگر عدم رضایت از زندگی زناشویی منجر به جدایی نمی شود، زن و شوهرهای زیادی هستند که با وجود عدم رضایت از زندگی مشترک، ولی در زندگی می مانند.
اسپاینر بیان می کند بسته به اینکه زن و شوهر چه آلترناتیوها و انتخاب های دیگری داشته باشند،تصمیم می گیرند به یک زندگی ناخوشایند زناشویی ادامه دهند یا خاتمه دهند، برای مثال خانمی که دورنمای خوبی از وضعیت بعد از طلاق نمی بیند، با وضعیت ناخوشایند حاضر کنار می آید.
حتا گاه زن و شوهری از وضعیت کنونی راضی هستند اما چنانچه یکی از آنها گزینه های بهتری پیشرو داشته باشد، ممکن ست به دنبال پایداری زندگی فعلی نباشد.
بر این اساس می توان گفت عدم رضایت زناشویی الزاماً منجر به بی ثباتی زناشویی نمی شود و از طرف دیگر صرف رضایت زناشویی، ثبات زناشویی را تضمین نمی کند، هر چند رضایت زناشویی یکی از عوامل ثبات زناشویی ست.
در مجالی دیگر عوامل ثبات زناشویی به بحث گذاسته می شود.
#دكتر_عارفي_درمانگرخانواده_ازدواج
@khanevadeh94
#چارستون_زندگی_زناشویی_۱
#جذابیت_قابل_معامله_نیست
🔹زندگی زناشویی مانند خانه ای است که بر چهارستون بنا شدهاست. این چهار تا هر کدام در کنار هم و در تعاملی پیوسته چنان اثر گذارند که به سختی می توان اثر یکی را از دیگری یا بقیه متمایز کرد. آسیب یا لرزش هر کدام از ستون ها به تدریج در دیگر ستون ها منتشر می شود و بی توجهی به ترمیم و بهبود آن سبب کج شدن خانه و گاه فروریزی ناگهانی می شود.
🔹ستون نخست زندگی زناشویی جذابیت است.
اولین کشاننده و انگیزه ای که دختر و پسر را به سوی هم می کشاند، جذابیت آنها برای همدیگرست. این جذابیتها ابتدا جذابیت جسمانی و آنگاه شامل خلق و خو، خوش مشربی، ویژگی های خاص شخصیتی است. جذابیت جسمانی نخستین جرقه ای است که اگر نباشد، محال است زندگی زناشویی گرم شود. بسیاری از شرایط دیگر ازدواج از جمله شرایط اقتصادی، اجتماعی به طور نسبی قابل بهبود و تغییر هستند، اما چنانچه دختر و پسری در شروع ازدواج، برای همدیگر جذابیت جسمانی نداشته باشند، یا با شک و تردید ازدواج کنند، ولو اینکه دیگر شرایط ( مالی،خانوادگی، اجتماعی)مطلوب باشد،ازدواج نمی تواند پایدار و شاد باشد. یک نیاز و رکن مهم زندگی زناشویی رابطه جنسی است. نداشتن جذابیت جسمانی در طولانی مدت سبب اختلال در کیفیت روابط جنسی همسران می شود، امری که اگر اتفاق بیفتد، به سختی می توان به حفظ و سلامت زندگی زناشویی امید بست. برای اینکه متوجه شوید نامزد شما برای شما جذاب است اگر بعد شش هفته تا دو ماه از رابطه چنانچه به او فکر کردید و برای او دلتنگ شدید، نشانه خوبی است، اما چنانچه احساس شما تغییر نکرد و یا مشتاق دیدار و تماس او نشدید، ادامه رابطه پیشنهاد نمی شود، جذابیت قابل معامله و تغییر نیست.
🔹مشاوران خانواده اگر به بیراهه نرفته باشند، دومین سوالی که از زن و شوهر می پرسند، اقلیم شناسی اتاق خواب زوجین است. این مساله تا حدی بار تشخیصی روشنی در آسیب شناسی روابط زناشویی دارد، کیفیت و کیمیت رابطه جنسی زوجین بویژه در سالهای نخست و میانی زناشویی می تواند رضایت زناشویی را در دیگر ابعاد زندگی
زوجین پیش بینی کند.
#دكتر_عارفي_درمانگرخانواده_ازدواج
@khanevadeh94
#جذابیت_قابل_معامله_نیست
🔹زندگی زناشویی مانند خانه ای است که بر چهارستون بنا شدهاست. این چهار تا هر کدام در کنار هم و در تعاملی پیوسته چنان اثر گذارند که به سختی می توان اثر یکی را از دیگری یا بقیه متمایز کرد. آسیب یا لرزش هر کدام از ستون ها به تدریج در دیگر ستون ها منتشر می شود و بی توجهی به ترمیم و بهبود آن سبب کج شدن خانه و گاه فروریزی ناگهانی می شود.
🔹ستون نخست زندگی زناشویی جذابیت است.
اولین کشاننده و انگیزه ای که دختر و پسر را به سوی هم می کشاند، جذابیت آنها برای همدیگرست. این جذابیتها ابتدا جذابیت جسمانی و آنگاه شامل خلق و خو، خوش مشربی، ویژگی های خاص شخصیتی است. جذابیت جسمانی نخستین جرقه ای است که اگر نباشد، محال است زندگی زناشویی گرم شود. بسیاری از شرایط دیگر ازدواج از جمله شرایط اقتصادی، اجتماعی به طور نسبی قابل بهبود و تغییر هستند، اما چنانچه دختر و پسری در شروع ازدواج، برای همدیگر جذابیت جسمانی نداشته باشند، یا با شک و تردید ازدواج کنند، ولو اینکه دیگر شرایط ( مالی،خانوادگی، اجتماعی)مطلوب باشد،ازدواج نمی تواند پایدار و شاد باشد. یک نیاز و رکن مهم زندگی زناشویی رابطه جنسی است. نداشتن جذابیت جسمانی در طولانی مدت سبب اختلال در کیفیت روابط جنسی همسران می شود، امری که اگر اتفاق بیفتد، به سختی می توان به حفظ و سلامت زندگی زناشویی امید بست. برای اینکه متوجه شوید نامزد شما برای شما جذاب است اگر بعد شش هفته تا دو ماه از رابطه چنانچه به او فکر کردید و برای او دلتنگ شدید، نشانه خوبی است، اما چنانچه احساس شما تغییر نکرد و یا مشتاق دیدار و تماس او نشدید، ادامه رابطه پیشنهاد نمی شود، جذابیت قابل معامله و تغییر نیست.
🔹مشاوران خانواده اگر به بیراهه نرفته باشند، دومین سوالی که از زن و شوهر می پرسند، اقلیم شناسی اتاق خواب زوجین است. این مساله تا حدی بار تشخیصی روشنی در آسیب شناسی روابط زناشویی دارد، کیفیت و کیمیت رابطه جنسی زوجین بویژه در سالهای نخست و میانی زناشویی می تواند رضایت زناشویی را در دیگر ابعاد زندگی
زوجین پیش بینی کند.
#دكتر_عارفي_درمانگرخانواده_ازدواج
@khanevadeh94
#یادداشتهای_یک_مشاور_خانواده
#عدم_آمادگی_روانی ۲
زن در جلسه مشاوره حضور پیدا کرد، ابتدا هر گونه مشکلی را حاشا می کرد، اما پیشرفت جلسه مشاوره پذیرفت که رابطه آنها مشکلاتی دارد و با بررسی حوزه های گوناگون زناشویی مشخص شد بیشتر مواردی که شوهرش بیان می کند درست است و اینکه مدتی است قهرها بیشتر شده و او کمتر شب را در اتاق خواب با شوهرش می خوابد. مهم ترین و پرتکرارترین مشکل که خود زن هم به آن اذعان کرد قهرهای زود به زود و روابط اجتماعی ضعیف او بود.
کوچکترین بگومگو که پیش می آمد او به قهری طولانی که در را به روی خود می بست، می رفت و همچنین دوست نداشت با هیچ شخصی حتی نزدیکان خود و همسر تعاملی داشته باشد. وقتی جلسات مشاوره پیش رفت مراجع(زن) متوجه شد فارغ از رفتارهای شوهر، او چنین الگو و سبکی را در روابط خود دارد قهر و دوری گزینی.
بر اساس مشاوره آدلری که بیشتر بر آگاه سازی شخص از سبک زندگی و روابط خویش تاکید می شود و اینکه تجارب خانوادگی و رفتار والدین و خواهر و برادر بویژه در زیر 12 سالگی بسیار تاثیرگذار است، جلسات پیش رفت. هنگامی که همراه با مراجع(زن) تجارب کودکی( رابطه با مادر، پدر، جایگاه او در میان 6 خواهر و دو برادر، رابطه اش با همشیره ها) واکاوی و بررسی شد، به طور عمیق و درستی متوجه دلیل رفتارها و مشکلات ارتباطی خویش شد، هنگامی که بر اساس دیدگاه آدلر، خاطرات نخستین( خاطرات تلخ و شیرنی پررنگی که از کودکی خویش دارد) او بازنمایی شد مرتب به طور شگفت زده تشابه و همسانی رفتارهای فعلی و درونمایه خاطره خویش می شد. برای مثال در خاطره ای به یاد آورد که وقتی مادرش با او دعوا می کرد وادار می شد که به اتاقی برود و بخوابد. او یاد گرفته بود هنگامی که دچار اختلاف و درگیری با افراد دوست داشتنی خویش می شود به تنهایی خویش پنهاه ببرد. یا ریشه اجتناب از روابط اجتماعی، حقارت شدید و خودکم بینی بود که پدر و مادرش شکل داده بودند.
هر چه جلسات (21 جلسه) پیش رفت او بسیار کمتر بر شوهر و مقصر دانستن وی تمرکز می کرد، و مرتب به تجربه آها ( آگاهی از ریشه مشکل) و شکل دهی رفتارهای اجتماعی و عاطفی مناسب می پرداخت. او اکنون روابطی مطلوب با همسرش دارد و هیچوقت دیگر در تعارض با شوهرگزینه رفتن به اتاق و تنهایی را انتخاب نمی کند و به مدت شش ماه است روابط جتماعی با خاواده ها و دوستان را از سر گرفته است.
#دكتر_عارفي_درمانگرخانواده_ازدواج
@khanevadeh94
#عدم_آمادگی_روانی ۲
زن در جلسه مشاوره حضور پیدا کرد، ابتدا هر گونه مشکلی را حاشا می کرد، اما پیشرفت جلسه مشاوره پذیرفت که رابطه آنها مشکلاتی دارد و با بررسی حوزه های گوناگون زناشویی مشخص شد بیشتر مواردی که شوهرش بیان می کند درست است و اینکه مدتی است قهرها بیشتر شده و او کمتر شب را در اتاق خواب با شوهرش می خوابد. مهم ترین و پرتکرارترین مشکل که خود زن هم به آن اذعان کرد قهرهای زود به زود و روابط اجتماعی ضعیف او بود.
کوچکترین بگومگو که پیش می آمد او به قهری طولانی که در را به روی خود می بست، می رفت و همچنین دوست نداشت با هیچ شخصی حتی نزدیکان خود و همسر تعاملی داشته باشد. وقتی جلسات مشاوره پیش رفت مراجع(زن) متوجه شد فارغ از رفتارهای شوهر، او چنین الگو و سبکی را در روابط خود دارد قهر و دوری گزینی.
بر اساس مشاوره آدلری که بیشتر بر آگاه سازی شخص از سبک زندگی و روابط خویش تاکید می شود و اینکه تجارب خانوادگی و رفتار والدین و خواهر و برادر بویژه در زیر 12 سالگی بسیار تاثیرگذار است، جلسات پیش رفت. هنگامی که همراه با مراجع(زن) تجارب کودکی( رابطه با مادر، پدر، جایگاه او در میان 6 خواهر و دو برادر، رابطه اش با همشیره ها) واکاوی و بررسی شد، به طور عمیق و درستی متوجه دلیل رفتارها و مشکلات ارتباطی خویش شد، هنگامی که بر اساس دیدگاه آدلر، خاطرات نخستین( خاطرات تلخ و شیرنی پررنگی که از کودکی خویش دارد) او بازنمایی شد مرتب به طور شگفت زده تشابه و همسانی رفتارهای فعلی و درونمایه خاطره خویش می شد. برای مثال در خاطره ای به یاد آورد که وقتی مادرش با او دعوا می کرد وادار می شد که به اتاقی برود و بخوابد. او یاد گرفته بود هنگامی که دچار اختلاف و درگیری با افراد دوست داشتنی خویش می شود به تنهایی خویش پنهاه ببرد. یا ریشه اجتناب از روابط اجتماعی، حقارت شدید و خودکم بینی بود که پدر و مادرش شکل داده بودند.
هر چه جلسات (21 جلسه) پیش رفت او بسیار کمتر بر شوهر و مقصر دانستن وی تمرکز می کرد، و مرتب به تجربه آها ( آگاهی از ریشه مشکل) و شکل دهی رفتارهای اجتماعی و عاطفی مناسب می پرداخت. او اکنون روابطی مطلوب با همسرش دارد و هیچوقت دیگر در تعارض با شوهرگزینه رفتن به اتاق و تنهایی را انتخاب نمی کند و به مدت شش ماه است روابط جتماعی با خاواده ها و دوستان را از سر گرفته است.
#دكتر_عارفي_درمانگرخانواده_ازدواج
@khanevadeh94
#یادداشت_شنبه
#ازدواج برای همه نیست
🔹ازدواج شاید مفهوم مشترک و ارزشمند تمامی مذاهب و مکاتب اخلاقی است. کاملترین و مناسبترین شکل پیوند دو جنس است که ضمن توجه به نیازهای بنیادی هر دو ، ضامن بقای فرهنگ، تمدن و ارزشهای انسانی در طی دورانها بوده است. با قطعیت میتوان گفت تا امروز( ۲۰۲۰)هیچ ترکیب و فرمی از رابطه زن و مرد به این اندازه کامل و جامع نبوده و نیست.
🔹پژوهشهای گوناگون و پرتکرار بر سودمندی و شفابخشی ازدواج تأکید کردهاند، پژوهشها نشان می دهند افراد متأهل از نظر روانی سالمتر، امیدوارتر، شادتر و کمتر دچار مشکلاتی مانند وسواس فکری، احساس تنهایی و مشکلات شدید روانشناختی می شوند و افرادی که در ازدواجهای شاد و پایدار هستند طول عمر طولانی تر دارند و حتی کمتر دچار بیماریهای عفونی و سرماخوردگی می شوند.
🔹با این وجود آمارهای نگران کننده طلاق نشان میدهد ازدواجها امروزه(۲۰۲۰) از هر زمانی شکنندهتر و آسیبپذیرتر است. در آمریکا دوسوم ازدواجها به طلاق می رسند، درکشور ما اگر چه آمارها ۳به ۱ است ولی محدودیتهای قانونی از جمله حق طلاق را نباید نادیده گرفت
🔹سؤالی که مطرح میشود این است اگر پذیرفته باشیم که ازدواج یک ظرفیت ، کفایت و مهارت برای زوجیت، باهم بودن، همسر بودن و تعهدطولانی است، آیا همه ما چنین ظرفیتهایی داریم؟ اگر من شخصیتی کاملاً درونگرا و دوریگزین پاشته باشم، آیا باید ازدواج کنم؟
اگر من در همه امور زندگی بسیار تنوعطلب و نوگرا باشم، آیا میتوانم تعهد طولانی بدهم؟
اگر من شخصی نازپروره، خودبسنده و بسیار تحکمگرا و سطلهجو هستم، آیا همسر بودن و مشورت را درک میکنم؟
آیا من حتماً بایستی ازدواج کنم؟
آیا همه شخصیتها با تفاوتهای بنیادی که از نظر وراثتی و روانی با هم دارند و کاملاً از نظر علم روانشناسی و پزشکی تأیید شده، بایستی ازدواج بکنند تا سر و سامان بگیرند؟
آیا ازدواج می تواند یک شخصیت خودشیفته را سر و سامان دهد؟
آیا ازدواج منجر به سر و سامان شخصیتی تنوع طلب می شود؟
🔹اگر ازدواج یک ظرفیت، کفایت و مهارت برای باهمبودن طولانی است، شاید وجوه تقدسی و الزام اجتماعی-فرهنگی آن نمیتواند توجیه خوبی برای سلامت و پایداری آن شود مدامی که شخص ظرفیتهای مذکور را نداشته باشد
#دكتر_عارفي_درمانگرخانواده_ازدواج
@khanevadeh94
#ازدواج برای همه نیست
🔹ازدواج شاید مفهوم مشترک و ارزشمند تمامی مذاهب و مکاتب اخلاقی است. کاملترین و مناسبترین شکل پیوند دو جنس است که ضمن توجه به نیازهای بنیادی هر دو ، ضامن بقای فرهنگ، تمدن و ارزشهای انسانی در طی دورانها بوده است. با قطعیت میتوان گفت تا امروز( ۲۰۲۰)هیچ ترکیب و فرمی از رابطه زن و مرد به این اندازه کامل و جامع نبوده و نیست.
🔹پژوهشهای گوناگون و پرتکرار بر سودمندی و شفابخشی ازدواج تأکید کردهاند، پژوهشها نشان می دهند افراد متأهل از نظر روانی سالمتر، امیدوارتر، شادتر و کمتر دچار مشکلاتی مانند وسواس فکری، احساس تنهایی و مشکلات شدید روانشناختی می شوند و افرادی که در ازدواجهای شاد و پایدار هستند طول عمر طولانی تر دارند و حتی کمتر دچار بیماریهای عفونی و سرماخوردگی می شوند.
🔹با این وجود آمارهای نگران کننده طلاق نشان میدهد ازدواجها امروزه(۲۰۲۰) از هر زمانی شکنندهتر و آسیبپذیرتر است. در آمریکا دوسوم ازدواجها به طلاق می رسند، درکشور ما اگر چه آمارها ۳به ۱ است ولی محدودیتهای قانونی از جمله حق طلاق را نباید نادیده گرفت
🔹سؤالی که مطرح میشود این است اگر پذیرفته باشیم که ازدواج یک ظرفیت ، کفایت و مهارت برای زوجیت، باهم بودن، همسر بودن و تعهدطولانی است، آیا همه ما چنین ظرفیتهایی داریم؟ اگر من شخصیتی کاملاً درونگرا و دوریگزین پاشته باشم، آیا باید ازدواج کنم؟
اگر من در همه امور زندگی بسیار تنوعطلب و نوگرا باشم، آیا میتوانم تعهد طولانی بدهم؟
اگر من شخصی نازپروره، خودبسنده و بسیار تحکمگرا و سطلهجو هستم، آیا همسر بودن و مشورت را درک میکنم؟
آیا من حتماً بایستی ازدواج کنم؟
آیا همه شخصیتها با تفاوتهای بنیادی که از نظر وراثتی و روانی با هم دارند و کاملاً از نظر علم روانشناسی و پزشکی تأیید شده، بایستی ازدواج بکنند تا سر و سامان بگیرند؟
آیا ازدواج می تواند یک شخصیت خودشیفته را سر و سامان دهد؟
آیا ازدواج منجر به سر و سامان شخصیتی تنوع طلب می شود؟
🔹اگر ازدواج یک ظرفیت، کفایت و مهارت برای باهمبودن طولانی است، شاید وجوه تقدسی و الزام اجتماعی-فرهنگی آن نمیتواند توجیه خوبی برای سلامت و پایداری آن شود مدامی که شخص ظرفیتهای مذکور را نداشته باشد
#دكتر_عارفي_درمانگرخانواده_ازدواج
@khanevadeh94
#خانواده_درمانی
خانواده درمانی یک جهت گیری نظری و بالینی ویژه ای است که مشکلات رفتاری، تعارضات زناشویی و نابسامانی های روانی را در بافت روابط میان فردی بررسی می کند. اساس نظریه های خانواده بر این ایده استوار است که آسیب های روانی بیشتر از آن که درون فردی باشد، ناشی از بدکارکردی های سیستم خانوده است.در این راستا شاپیرو (1996) معتقد است در این شیوه درمانی تغییر در الگوهای تعاملی خانواده مقدم بر تغییر فردی است. خانواده درمانگران، خانواده را به عنوان یک سیستم بین شخصی با کیفیت های سبرنتیک تعریف می کنند. سیستمی که روابط میان اجزای آن غیرخطی(حلقوی) است و تعاملات آن بیش از آن که روابط علی پیروی کند، حلقوی است. به عبارت دیگر خانواده متشکل از مکانیزم ها و الگوهای تعاملی بازخوردیِ پیچیده میان اعضاست که به طور متناوب تکرار می شوند. جکسون(1969) معتقد است هر آسیب یا نشانه ای می تواند به عنوان نوع خاصی از رفتار کارکردی سیستم دیده شود که بسان مکانیزمی هموستاتیک، تعاملات خانوده را تنظیم می کند.
مقدمه کتاب #30_نکته_در_خانواده_درمانی
#دکتر_عارفی
#نشر_دیباچه
@khanevadeh94
خانواده درمانی یک جهت گیری نظری و بالینی ویژه ای است که مشکلات رفتاری، تعارضات زناشویی و نابسامانی های روانی را در بافت روابط میان فردی بررسی می کند. اساس نظریه های خانواده بر این ایده استوار است که آسیب های روانی بیشتر از آن که درون فردی باشد، ناشی از بدکارکردی های سیستم خانوده است.در این راستا شاپیرو (1996) معتقد است در این شیوه درمانی تغییر در الگوهای تعاملی خانواده مقدم بر تغییر فردی است. خانواده درمانگران، خانواده را به عنوان یک سیستم بین شخصی با کیفیت های سبرنتیک تعریف می کنند. سیستمی که روابط میان اجزای آن غیرخطی(حلقوی) است و تعاملات آن بیش از آن که روابط علی پیروی کند، حلقوی است. به عبارت دیگر خانواده متشکل از مکانیزم ها و الگوهای تعاملی بازخوردیِ پیچیده میان اعضاست که به طور متناوب تکرار می شوند. جکسون(1969) معتقد است هر آسیب یا نشانه ای می تواند به عنوان نوع خاصی از رفتار کارکردی سیستم دیده شود که بسان مکانیزمی هموستاتیک، تعاملات خانوده را تنظیم می کند.
مقدمه کتاب #30_نکته_در_خانواده_درمانی
#دکتر_عارفی
#نشر_دیباچه
@khanevadeh94