Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
- Telegram Web
Telegram Web
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#اطلاعیه
#شماره_هفتم
#نشر_کتاب_ارزان_سوئد


شماره‌ هفتم فصلنامه بین‌المللي ماه‌گرفتگی در سایت نشر کتاب‌ارزان در سوئد برای مخاطبان خارج از کشور قرار گرفت.

متقاضیان برای تهیه نسخه‌کاغذی این فصلنامه به لینک زیر در سایت مربوطه مراجعه کرده و درخواست خود را جهت تهیه شماره هفتم اعلام نمایند.


🌏👈 لینک تهیه نسخه‌کاغذی
شماره هفتم فصلنامه بین‌المللي ماه‌گرفتگی
در سایت نشر کتاب‌ارزان در سوّئد


🌎 👈 لینک اطلاعیه در سایت ماه‌گرفتگان


ایمیل نشر کتاب‌ارزان‌سوئد:
info@arzan.se

#نشر_کتاب_ارزان_سوئد
#فصلنامه_بین_المللی_ماه_گرفتگی
#شماره_هفتم
#خانه_جهانی_ماه_گرفتگان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from Tools | ابزارک
فصلنامۀ بین‌المللی ماه‌گرفتگی
سال دوم/ شمارۀ هفتم/پاییز ۱۴۰۳

مطالعات تخصصی نقد و پژوهش شعر
 

نقد کتاب مجموعه‌شعر خورشید حجم
جعفر محمدی واجارگاهی



ابتدا پیرامون شعر حجم صحبتی می‌نمایم؛ (اسپاسمانتالیسم) Espacementalisme حجم‌گرایی
غنی‌سازی در شعر از اهداف اصلی شاعران حجم است و درواقع شاعران آن تلاش دارند که شعری توانمند را نشان دهند و پیرامون اسپاسمانتالیسم صحبت‌های متعددی شده است که زوایای دیداری و ادراکی به شعر حجم را بازگو کرده‌اند.
تصویرپردازی در شعر حجم بسیار جالب است به‌گمان بنده یک سردرگمی که وضعیت خوبی هم ندارد در درون شعر رخنه می‌کند و تمام نمی‌شود؛ یعنی نمی‌خواهد که تمام شود و خواننده برمی‌گردد به جلو و عقب و اگر راه به جایی نبرد مجبور است برگردد به شاعر.
اما مفهوم تنها مؤلفه‌ای نیست که بنا باشد به ذات برسد... شعر حجم تقابلی میان هستی و نیستی می‌تواند باشد بین مفهوم و نامفهوم و به‌ظاهر می‌خواهد بستر ظاهر را فراموش کند و حادثه را در بن و لایه‌های خود نشان بدهد و این نگاهی است که به شعر حجم می‌توانم داشته باشم؛ ولی فضای موجود در شعر حجم بستر ثابتی را معرفی نکرده که بتوانم بگویم جهات ابتدا و انتهایش در این سیر می‌تواند باشد و فقط نشانگر شده که نگاه به انسان اشیا و جهان و… آنچه که مؤلفه است خود مؤلفه نیست؛ در لایه و ماورای دیگری یا در هجرت یا مخالف دیگری وجود دارد.
باوجوداین شعر حجم می‌تواند زوایای فتوحی دیگری را هم در خود جا بدهد و یک موسیقی درونی را درون خود متصور بشود و حتی دست از سازش با ماورای دیدار بردارد و هویت را در اصل خودش هم به چالش بکشد.
شعر مسیر درجا زدن نیست و شعر حجم که بانیان آن به شکلی ناب به بستر آن پرداخته‌اند می‌تواند مسیرهای تازه‌تری کشف نماید؛ چرا که گستردگی صادقانه‌ای را در اصالت این نگاه شعری را می‌توان دید.
همگام شدن در اندیشه‌های روز و نسل جدید و رسیدن به یک ادبیاتی که وسیع باشد در حوزه شعر که بتواند زبان‌ها و فرهنگ‌ها را در خود توجیه نماید، تلاش زیادی می‌خواهد تا موجی که برخواسته مضامینش را شکل درست و قابل تأملی بدهد و بتواند خودش پشتوانه شعری خودش بماند در فرازونشیب زبان و فرهنگ و تفکری که تلاش آن رسیدن به کمال انسانی است. مستلزم اندیشه‌ای نو و نگاهی نو و دغدغه است. به‌همین‌منظور شعر حجم را نباید محدود به زوایای نگاه و نگرش و تفکری کرد که قبلاً درباره‌ی آن چینش و نشانه‌گذاری شده و یافته‌های آن را در همان اعترافاتی که نشأت گرفته از شاعرانی است که شهامت حرکت را فقط در رفتار حضور اولیه خود دیده‌اند و نتوانسته‌اند این پشتوانه ادبی را شکل کامل‌تری بدهند.
 با این اشاره به اتفاقات شعری حجم که در گیجی خودش دست‌وپا می‌زند؛ نه اینکه ضعیف است، نه اینکه محدودیتش نمی‌تواند رها باشد؛ بلکه میزبان خوبی در حقیقت یک رهایی نمی‌تواند باشد و درعین‌حال آنچه که مسلم است پهنه‌ی خود شعر است که ترجیح می‌دهد در جسارت خود باقی بماند؛ جسارتی که می‌تواند واقعیات را به چالش قرار بدهد و این نگاه به یقین خود شعر می‌تواند باشد اما جسارتی که ضعیف باشد جسارتی که به باورهای کوچک و بزرگی که می‌تواند پذیرا باشد تن نمی‌دهد باعث تزلزل در مطلوب‌ترین شکل خودش می‌شود.


ادامه تحلیل را از طریق لینک‌ زیر در سایت ماه‌گرفتگان دنبال کنید.
https://mahgereftegi.com/3637/

لینک دریافت پی‌دی‌اف شماره هفتم فصلنامه‌بین‌المللي‌ماه‌گرفتگی/ پاییز ۱۴۰۳:
https://mahgereftegi.com/3503/


#فصلنامه_بین_المللی_ماه_گرفتگی
#سال_دوم
#شماره_هفتم
#پاییز_۱۴۰۳
Forwarded from Tools | ابزارک
فصلنامۀ بین‌المللی ماه‌گرفتگی
سال دوم/ شمارۀ هفتم/پاییز ۱۴۰۳

مطالعات ادبیات داستانی ایران و جهان
 

واکاوی داستان
«دسته‌گلی از کنار رودخانه تِمبی»
نوشته‌ی بهروز ناصری
سریا داودی حموله


بهروز ناصری از نویسندگان خوزستان (مسجدسلیمان) است، که در مسیر واقع‌گرایی (رئالیسمی) گام برداشته است و سعی دارد واقعیت‌های اجتماعی را ترسیم کند.
این نویسنده تجربه‌گرا، با مجموعه داستان «رودخانه تِمبی»[1]، وضعیت تازه‌ای از ادبیات مسجدسلیمان را شکل داده است. در این هشت قصه بخش‌هایی از زندگی را به‌نمایش گذاشته است، که بیشتر بار هویتی جغرافیای جنوب را دارند. روایت‌های مختلفی از آدم‌های معمولی که در محیط کارگری بازآفرینی شده‌اند.
فضای داستان‌ها آکنده از نوسانات و تنش است. کشمکش، رازبینی و معماگونگی،  تم مشترک بین روایت‌هاست. شخصیت‌پردازی و تعلیق از شاخصه‌های بنیانی است که ریشه‌های آن در تجربه‌ی زیستی نویسنده، محیط و جغرافیا و زیست‌بوم مشهود است. به‌طور معمول روایت‌ها بر اساس حوادث و وضعیت و موقعیت‌های محیطی توصیف شده‌اند.
ناصری تحت‌تأثیر نوآوری و شگردهای داستان‌نویسی همشهری‌هایش نظیر بهرام حیدری و یارعلی پورمقدم گوشه‌ای از رئالیسم کارگری را بازگو کرده است. علاوه‌بر این ساختار نثرش ریشه در پیشینه‌ی گفتاری و محاوره‌گویی مردمان بختیاری دارد.
داستان «دسته‌گلی از کنار رودخانه تِمبی[2]» از ساختار و ویژگی‌های داستان اقلیمی برخوردار است. نوعی نوستالژی زمانی و مکانی را تداعی می‌کند. برش کوتاهی از زندگی به‌نمایش گذاشته می‌شود، سفری کوتاه که حول محور چند ماجرای فرعی؛ اما پیوسته به‌هم می‌چرخد. موضوع آن سرشار از حسرت و اندوه است که با تک‌گویی اعتراف‌گونه به اوج می‌رسد.
«شش ماهی که راننده‌ی آقای مک‌لاو بودم خیلی چیزها ازش یاد گرفتم. سر وقت بایستی می‌رفتم سرکار. داشتیم یاد می‌گرفتیم که جور دیگه‌ای بهتر می‌تونیم زندگی کنیم. خداییش خیلی چیزها با خودشان آوردن.»
روایت از زاویه دید شخصیت یا نویسنده است. در این داستان کوتاه تعداد شخصیت‌ها محدود است. علاوه‌بر شخصیت اصلی (راوی، پدر، کارگر ایرانی)، که دلباخته‌ی دختر زیبای مک‌لاو، صاحب کارش  می‌شود، پسر راوی (راننده پدر) و همکار راوی (صفی) هم جز آدم‌های فرعی قصه هستند.
راوی (شخصیت اصلی)، داستان مردی است که به امید زندگی بهتر به کارگری در شهر تن داده بود، ناخواسته پیش یکی از کارگرها به نام صفی درددل می‌کند و از عشق خود پرده برمی‌دارد. این نان‌آور خانواده، شش ماه راننده آقای مک‌لاو انگلیسی بود. ناخواسته از ماجرای عاطفی خود نسبت به ماریان (دختر مک‌لاو)، برای همکارش صحبت می‌کند.

 
ادامه تحلیل را از طریق لینک‌ زیر در سایت ماه‌گرفتگان دنبال کنید.
https://mahgereftegi.com/3641/

لینک دریافت پی‌دی‌اف شماره هفتم فصلنامه‌بین‌المللي‌ماه‌گرفتگی/ پاییز ۱۴۰۳:
https://mahgereftegi.com/3503/


#فصلنامه_بین_المللی_ماه_گرفتگی
#سال_دوم
#شماره_هفتم
#پاییز_۱۴۰۳
Forwarded from Tools | ابزارک
فصلنامۀ بین‌المللی ماه‌گرفتگی
سال دوم/ شمارۀ هفتم/پاییز ۱۴۰۳

مطالعات تخصصی نقد و پژوهش شعر
 

کلاژهای شناور به‌مثابه تمهید
مکث و مروری بر مجموعه شعر
«اینک، الهه‌ی آب‌های راکد»
سروده‌ی فرزانه قوامی
افسانه نجومی



دانسته‌ام آدمی مبهوت دانه‌ی کاجی خوشبوست.
کتاب آفرینش روزی ورق می‌خورد
و ضربه‌های پیاپی بر اندام دلداده‌ام فرود می‌آید
دانسته‌ام داروی دردم در صدفی مسموم
انتهای آب‌های جهان
رو به افولی تابناک است
دانسته‌ام قطره بوده‌ام
به موج‌ها نپیوستم
و عصیان سرنوشت محتوم آبائم بود. ص 38.
الف. «اینک، الهه‌ی آب‌های راکد» متنی با کلاژ‌های لغزانِ شناور مانده در شبکه‌ای درهم‌تنیده از بینامتن‌های مدام استحاله‌ شده، یا نوشتاری معنامحور، با گزاره‌های جامعه‌گرایی که آگاهانه از اجراهای زبانی بهره‌ می‌گیرند، تا رخدادهای تراژیک را در جهان پیرامون، روشنگرانه رصد کنند و سطرهای شعر را میان نگرشی منتقدانه از سویی و رویکردی چالش‌برانگیز که با طرح پرسش می‌کوشد مخاطب را به میانه‌ی مکالمه‌ای جهان‌گرایانه بکشاند که از تجارب زیستی پرتنش زن، انسان نشأت گرفته‌اند. از سویی دیگر، در نوسان نگاه دارند!؟.
اگرچه، هر دو رویکردِ جهان‌گرایانه‌ی شاعر، نسبت به آشفتگی‌های جهان پیرامون را می‌توان محصول نگرشی روشنگرانه دانست که فهم مخاطب از واقعیت‌های جهان را نشانه می‌گیرد و در پی آن است تا آگاهانه وجوه هژمونیک شرایط ناهمگون محیط پیرامون را با موضعی انتقادی برملا کند. پس مخاطب را در مقابل پرسش‌های پی‌درپی‌ای می‌نشاند که مدام در شعر طراحی می‌شوند. شاید در این میان پرسش‌های جهان‌شمولی به ذهن مخاطب متبادر شود که درک تناقضات جهان پیرامون را وجهی شفاف‌تر دهند.
پرسیدند، تا کجا وفادار می‌مانی؟
پرسیدند
 آیا زندگان در واپسین دم از چیزی می‌هراسند؟
چرا هیولایی که بیرون در ایستاده همیشه عریان است؟
پرسیدند یقین به آستین پاره‌ام رسیده
یا من شک دارم خودم باشم؟
از دیروز تا امروز سایه‌ی سیاه پررنگی را ندیده‌ام؟
چرا معشوق، غمگین نبوده
و سرانجام تلخش را عاشقانه به سینه فشرده؟
پرسیدند آیا پیام پروانه‌ها را با صدای بلند خوانده‌ام؟ ص118.
باوجوداین، اگر چه در گستره‌ی «اینک، الهه‌ی آب‌های راکد» هر شعر با نمایه‌ای مجزا، بازآفرینیِ اندیشه‌ها، تجارب زیستی، تضادهای  اجتماعی، باورهای ذهنی، احساسات و عواطف درونی فردی، اجتماعی شاعرانه را آگاهانه مد نظر دارد؛ اما نگرش‌های اجتماعی قوامی که اتفاقاً پیوندی تنگاتنگ با رویکردهای روشنگرانه‌ی او دارند. مجموعه شعر را به کلیتی یکدست بدل نموده است، که در آن اجراهای زبانیتی ادیبانه از سویی و ادغام آنها با رفتارهای چندوجهی زبانی، از سوی دیگر، همچنان که به تعامل میان زبان و جنسیت می‌انجامد.
 هر کلاژ خرده‌روایت را به آینه‌ای تمام‌نما بدل می‌کند تا بازنمای وقایع متناقضی باشد که زن، انسان با آنها روبه‌روست، ضمن آن که خواستار آن است تا گستره‌ی روایت منتشر شده در نوشتار به منظومه‌ای اندیشه‌محور بدل شود که می‌خواهد به یاری هویت زنانه، روشنگرانه، افقی از دلالت‌های معنایی و ضمنیِ متأثر از تفکرات اجتماعی و زندگی پارادوکس‌واره‌ی آدمیان را در زبان، فرم و ساختار متن برجسته نماید که از نگرش‌های نقادانه‌ی زن انسان نشأت گرفته‌اند و تابعی از شرایط متناقض‌نمای جهان پیرامون به‌شمار می‌آیند.
 
ادامه تحلیل را از طریق لینک‌ زیر در سایت ماه‌گرفتگان دنبال کنید.
https://mahgereftegi.com/3634/

لینک دریافت پی‌دی‌اف شماره هفتم فصلنامه‌بین‌المللي‌ماه‌گرفتگی/ پاییز ۱۴۰۳:
https://mahgereftegi.com/3503/


#فصلنامه_بین_المللی_ماه_گرفتگی
#سال_دوم
#شماره_هفتم
#پاییز_۱۴۰۳
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from Tools | ابزارک
جمعه‌ها با معرفی فیلم و کارگردان

این بخش توسط نویسنده، منتقد و پژوهشگر سینما جناب امیرحسین تیکنی  ارائه می‌شود.
 
فیلم: ماریا
کارگردان: پابلو لارین
۲۰۲۴


ماریا کالاس را ملکه اپرا لقب داده‌اند. کالاس با صدای سوپرانوی بسیار قدرتمندش در اجرای بسیاری از آثار اپرا همراه با گروه‌ها و ارکسترهای سمفونیک‌های بزرگ جهان بروی صحنه رفته‌است.
زندگی شخصی ماریا کالاس بی‌شباهت به سرنوشت شخصیت‌هایی که نقش آن‌ها را بازی کرده و بجای آنها آواز خوانده، نیست. آواز تمام زندگی کالاس است. زندگی پر فراز و نشیب او تا مرگ در سن ۵۳ سالگی، شهرت بسیار و خلأ عاطفی موجود در زندگی‌اش، به یک درام غمگین‌انگیز می‌ماند. فیلم ماریا به شرایط روحی و زندگی وی در آخرین سالهای عمرش می‌پردازد، ماریا گذشته را مرور می‌کند و تصمیم‌های تاثیرگذاری را به یاد می‌آورد که زندگی‌ او را هدایت کرده‌اند.
پابلو لارین کارگردان فیلم، با وجود جوانی‌اش در سالهای اخیر بسیار فعال بوده است. تمرکز لارین در چند اثر مهمش بر ساخت آثار بایوگرافی بوده است. بجز ماریا، فیلمهای دیگری همچون نرودا، کنت، اسپنسر و جکی آثاری بوده‌اند که مورد توجه اهالی سینما، منتقدین و تماشاگران قرار گرفته‌اند و پرداختی متفاوت در ژانر بایوگرافی به حساب می‌آیند.
لارین همچون دیگر آثار نامبرده در ماریا  نیز روایتی غیرخطی در داستان و تاویلی از زندگینامه را پایه و اساس فیلم خود کرده است. او از بایوگرافی به عنوان قالبی برای نقد اجتماعی و فردی استفاده می‌کند و به هیچوجه نمی‌توان هدف او از ساخت فیلم را صرفا آشنایی با زندگی فرد مورد نظر دانست.
نقش ماریا را در این فیلم آنجلینا جولی بازی می‌کند که در کنار او آلبا روکرواکر و  پی‌یر فرانچسکو فاوینو نیز نقش آفرینی می‌کنند.
فیلم در بسیاری از فستیوال‌های سینمایی سال حضور فعال داشت که موفقیت‌هایی نیز برای عوامل آن سبب شد.
ماریا کالاس صدای سحرانگیزی داشت، توانایی او در اجراها بی‌نظیر بود و خاموشی صدای او در سال‌های پایانی عمر نچندان بلندش به یک تراژدی می‌ماند. او در آخرین سال‌ها در فیلم مده‌آ ساخته پازولینی نیز نقش مده‌آ را بازی کرد، بی آنکه صدا آواز او را بشنویم، و این در حالی است که یکی از بهترین اجراهای اپرای مده‌آی چروبینی که بر اساس تراژدی اوریپید ساخته شده است، با صدای این خواننده سرشناس اپرا است.
 

لینک معرفی فیلم در سایت خانه‌‌جهانی ماه‌گرفتگان:
https://mahgereftegi.com/3647/


#جمعه_ها_با_فیلم
#ماریا
#پابلو_لارین
#امیر_حسین_تیکنی
#خانه_جهانی_ماه_گرفتگان
#فصلنامه_ماه_گرفتگی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from Tools | ابزارک
 شنبه‌ها با شعر

اشعار منتخب
به کوشش دبیر شعر سمیه جلالی

شعری از روح‌اله‌ آبسالان



خون
ابتدا از درون سرایت می‌کند
درست پیش از کشتار
تا مرگ
نام‌های متعددی بیابد
یکی
می‌کوشد به یاد بیاورد
خاطره‌ی خمیده‌ی تپه‌ای در مه
و آن دیگری
یخ‌زار بوسه
بر پانسمان لب‌ها...

و آبی‌ها هنوز
خمِ خطِ گونه را دنبال می‌کرد
تکه‌های تیره‌ی علف
بر جداره‌ی چشم دان
را...
یکی می‌بندد
و دیگری باز می‌کند
منقار آهنی بر شفیره‌ی منجمد می‌کوبد
این‌جا
عصیان
دستمال سفیدی است
که آهاری‌اش می‌کنی
تا سپیده از راه نرسد.
نُه ساعت تمام
زیر نور فرساینده‌ی ماه
زنی
زخم‌هایش را به تن می‌کند
تا برهنه نماند
در ساعت فردا
و پنج دقیقه مانده به «در»
آنجا که گوشت
مقاومت دکمه‌ها را کم کرده بود
در این میان
در فاصله‌ی فولاد و پوست
دختری را می‌شناسم
که بی اختیار
پوستش را به سمت گلوله‌ها شلیک می‌کند.


لینک شعر در سایت خانه جهانی‌ماه‌گرفتگان:
https://mahgereftegi.com/3651/

لینک ارتباط با دبیر شعر فصلنامه ماه‌گرفتگی:
https://www.tgoop.com/MAHIGOOLI


#روح_اله_آبسالان
#اشعار_منتخب_در_سایت
#سمیه_جلالی
#شنبه_های_شعر
#فصلنامه_مطالعاتی_انتقادی_ماه_گرفتگی
#خانه_جهانی_ماه_گرفتگان
Forwarded from Tools | ابزارک
 شنبه‌ها با شعر

اشعار منتخب
به کوشش دبیر شعر سمیه جلالی

شعری از رویا مولاخواه


از کدام درب کلید بخورم
تا انزال قفل
سر از بوطیقای عشق در نیاورد
من به انسداد چارپایانی که
توی دشت غلتیدند
یک دشت و دو چشمه خون /بدهکارم
کدام مرتع را
به انقیاد چشم های قرمزت
در بیاورم
که رمه های بی جفت در آن می چرند
کدام فینیقی را توی تمدن ات به
خشت ببرم
تا تاریخ دوباره از توی غاری
شبیه مغز تو سر در بیاورد
و عطاردی نظیف که در گرداگرد چاله هایی
روی صورت تو کنده می شود
تابلوی در دست تعمیر را دور نزند
ای روایت ممکن
در ترخیص باجه ای تو گمرک عواطف متن
کدام شهد از باغ کتابت را
توی خمره هایی پر از قصه
بار شترهای سطر کرده ای
این جاذبه ی کدام حشو غیر عمدی
است که
رافت بین دو استکان را بالا می آورد
تا هر چیز به سلامتی تو بند شود
من لغز های دوست داشتن را
از گردنه های هر عبارت ممکن
سد /می بندم
و انگشت اشاره ام را
توی این دیوار زمخت
پیش چشم جمعیت
بند میاورم
تو از کدام دریا همین جا
توی فارسی سوم از ورق های تا خورده
سر ریز می شوی
که قایق ها اینطور توی شعرت
واژگون اند
همینجا من
کلماتی را به چینی کلماتی دیگر
بند می زنم
و می گذارم سفال های متواضع صدا
در لالچین /زبان ام خشک بشوند

می گذارم سکه ها در طاقی پشت پلک تو
ضرب بخورند
من کوچک ام و یکی از کدام های تو را
پشت گوش هایم تاب می دهم
آن وقت می بینی همه ی استدلال ها
توی این فلسفه
منجر می شوند
به دلایل  تو



لینک شعر در سایت خانه جهانی‌ماه‌گرفتگان:
https://mahgereftegi.com/3654/

لینک ارتباط با دبیر شعر فصلنامه ماه‌گرفتگی:
https://www.tgoop.com/MAHIGOOLI


#رویا_مولاخواه
#اشعار_منتخب_در_سایت
#سمیه_جلالی
#شنبه_های_شعر
#فصلنامه_مطالعاتی_انتقادی_ماه_گرفتگی
#خانه_جهانی_ماه_گرفتگان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from Tools | ابزارک
#اطلاعیه_اول
#متن_بیانیه_جشنواره
#سخن_داوران


اعلام نتایج جشنواره
زنان معماران داستان امروز ایران

بیانیه جشنواره داستانی زنان
سخن داوران


بیانیه جشنواره
داستان‌نویسی زنان داستان‌نویس
"زنان معماران داستان امروز ایران"

خانه جهانی ماه‌گرفتگان، کانون اندیشه و قلم، و نشر کتاب ارزان در سوئد، با افتخار میزبان جشنواره‌ای بودند که هدفش رساندن صدای زنان نویسنده ایران به گوش جهان در مبارزه با سانسور در قالب داستان‌نویسی بود.

از هر یک از شما که با قلم خود به این جشنواره پیوستید، سپاسگزاریم. به تمامی زنان شرکت‌کننده، چه در نقش داور، نویسنده و مخاطب افتخار می‌کنیم. حضور شما، معنای واقعی مقاومت، نافرمانی اندیشه، و شورش قلم در برابر محدودیت‌ها را زنده نگه می‌دارد. استقبال گسترده شما با ارسال ۲۲۰ اثر از سراسر ایران و جهان، نمادی از عزم و قدرت زنان نویسنده ایران است که آزادی قلم و اندیشه را حقی راستین و مسیری حقیقی برای هر هنرمند می‌دانند.

به داوران فرهیخته و متعهد جشنواره، خانم‌ها فریبا صدیقیم، ناهید شمس، فریبا چلبی‌یانی، سودابه استقلال، رویا مولاخواه، و آقایان رضا نجفی، مسعود امینی (م. روان‌شید) ، صمیمانه سپاس می‌گوییم. تلاش بی‌دریغ و قضاوت‌های عادلانه شما، ارزش‌های هنری این جشنواره را تضمین کرد. همچنین از خانم اعظم اسماعیلی، دبیر اجرایی و ویراستار برجسته، به‌خاطر مدیریت دقیق و زحمات بی‌وقفه‌شان، قدردانی می‌کنیم.

به نویسندگانی که آثارشان در میان برگزیدگان نبود، می‌گوییم: شما خالق کلماتی هستید که شور زندگی را جاری می‌کنند. هیچ جشنواره یا رقابتی نمی‌تواند عظمت استعداد شما را محدود کند. قلم شما، همچون رودخانه‌ای در مسیر آزادی و تغییر جاری است، و این حقیقت، قدرتمندتر از هر گزینشی خواهد بود.

به پنجاه نویسنده‌ای که با ۵۵ اثر در میان برگزیدگان قرار گرفتند، تبریک می‌گوییم. آثار شما آینه‌ای از حقیقت، شور و آرمان‌های بلند است و دوره‌ای نوین در داستان‌نویسی را ترسیم می‌کند. این مجموعه ارزشمند، به زبان فارسی توسط نشر کتاب ارزان در سوئد منتشر خواهد شد و ترجمه انگلیسی آن نیز برای رساندن صدای زنان نویسنده ایران به جهان در دستور کار است. جزئیات زمان انتشار و مراسم رونمایی و اهدای لوح تقدیر به برگزیدگان، از طریق رسانه‌های ماه‌گرفتگان  اطلاع‌رسانی خواهد شد.

جشنواره «زنان معماران داستان امروز ایران» فراتر از یک رویداد ادبی بود؛ این جشنواره، حرکتی در مسیر تغییر و نمادی از مبارزه با استانداردهای تحمیلی است. زنان نویسنده ایران ثابت کردند که هیچ سانسور یا محدودیتی نمی‌تواند مانع شورش قلم و اندیشه شود.

خانه‌جهانی‌ماه‌گرفتگان را خانه تمامی هنرمندانی بدانید که به آزادی هنر و اندیشه ایمان دارند.

در پایان، در برابر تمام زنانی که با قلم خود دیوارهای بی‌عدالتی را فرو می‌ریزند، با افتخار سر تعظیم فرود می‌آوریم. داستان‌های شما نه‌تنها کلمات، بلکه ضربان‌های زنده یک مبارزه همیشگی است.

سپاسگزاریم که سازندگان امروز و فردای ادبیات ایرانید.
اینجا، قلم شما، معمار داستان امروز ایران است.




خانه جهانی‌ماه‌گرفتگان
#صحرا_کلانتری
نشر کتاب‌ارزان در سوئد
#نعمت_علیمرادی
کانون اندیشه و قلم
#مسعود_امینی (م.روان‌شید)


لینک اطلاعیه اول در سایت خانه‌‌جهانی ماه‌گرفتگان:
https://mahgereftegi.com/3657/


#اطلاعیه_اول
#بیانیه
#اعلام_نتایج
#سخن_داوران
#جشنواره_زنان_داستان_نویس
#خانه_جهانی_ماه_گرفتگان
#نشر_کتاب_ارزان_سوئد
#فصلنامه_بین_المللی_ماه_گرفتگی
#کانون_اندیشه_و_قلم
Forwarded from Tools | ابزارک
#اطلاعیه_دوم
#معرفی_داستان‌نویسان_منتخب
#گروه_داوران
#گروه_اجرایی


اعلام نتایج جشنواره داستانی زنان
معرفی داستان‌‌نویسان متتخب
گروه داوران جشنواره
و تیم اجرایی


خانه‌جهانی‌ماه‌گرفتگان، کانون اندیشه و قلم، نشر کتاب‌ارزان در سوئد با افتخار اسامی‌ داستان‌نویسان متتخب، گروه داوران محترم و تیم اجرایی جشنواره داستانی زنان را اعلام می‌نماید:


گروه اجرایی جشنواره:

دبیر اجرایی:
#اعظم_اسماعیلی

گوینده اختصاصی:
#نغمه_قدسی

مدیر جشنواره:
#صحرا_کلانتری



اسامی هیئت‌ داوران:

#فریبا_صدیقیم
#رویا_مولاخواه
#فریبا_چلبی‌یانی
#سودابه_استقلال
#ناهید_شمس
#رضا_نجفی
#مسعود_امینی (م.روان‌شید)


اسامی داستان‌نویسان متتخب
جشنواره
"زنان معماران داستان امروز ایران"
بر اساس حروف الفبا:



_ آفاق دادو 
_ الهام ادیبی 
_ ثریا علی نسب 
_ حمیرا احمدیان 
_ حمیده واعظ زاده 
_ دناگ ملکیان 
_ رعنا رهبر 
_ زهرا باقر پور کتی‌سری 
_ زهرا کریمی 
_ زهرا لاچیانی 
_ زهرا یوسفی 
_ ساریه امیری 
_ سمیه عبدلی 
_ سمیه کشوری 
_ شهناز البرزی 
_ شیوا پورنگ 
_غزال امیری
_ فائقه درویش 
_ فاضله فراهانی 
_ فاطمه گلی 
_ گلخند کیوانی هفشجانی 
_ لیلا روغنگیر قزوینی 
_ لیلا عزتی 
_ مرجان طلایی 
_ مرضیه گلابگیر اصفهانی 
_ معصومه قدردان 
_ مریم افشاری 
_ مریم عزیزخانی 
_ مریم مطلبیان 
_ مریم میرزایی بسطامی 
_ مریم نورزاد 
_ مریم میزایی پری 
_ مهتاب قربانی 
_ مهرنوش (زهرا) خلیفه سلطان 
_ مهشید وطن دوست 
_ مها دیبا 
_ مونیکا شاهیان 
_ مژگان شعبانی 
_ منصوره باد آهنگ 
_ معصومه قدردان 
_ مینو لعل روشن 
_ ناهید عصمتی 
_ نجمه یوسف زاده 
_ نرمین رحمتی 
_ نرگس جودکی 
_ ندا زمانی 
_ نعیمه کرداوغلی 
_ نگین بهشت کار 
_ نیلوفر وفایی 
_هدا مدد 



خانه جهانی‌ماه‌گرفتگان
#صحرا_کلانتری
نشر کتاب‌ارزان در سوئد
#نعمت_علیمرادی
کانون اندیشه و قلم
#مسعود_امینی (م.روان‌شید)


لینک اطلاعیه دوم در سایت خانه‌‌جهانی ماه‌گرفتگان:

https://mahgereftegi.com/3661/



#اطلاعیه_دوم
#معرفی_داوران
#معرفی_داستان‌نویسان_منتخب
#معرفی_گروه_اجرایی
#اعلام_نتایج
#جشنواره_زنان_داستان_نویس
#خانه_جهانی_ماه_گرفتگان
#نشر_کتاب_ارزان_سوئد
#فصلنامه_بین_المللی_ماه_گرفتگی
#کانون_اندیشه_و_قلم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خانه‌جهانی ماه‌گرفتگان pinned «#اطلاعیه_اول #متن_بیانیه_جشنواره #سخن_داوران اعلام نتایج جشنواره زنان معماران داستان امروز ایران بیانیه جشنواره داستانی زنان سخن داوران بیانیه جشنواره داستان‌نویسی زنان داستان‌نویس "زنان معماران داستان امروز ایران" خانه جهانی ماه‌گرفتگان، کانون اندیشه…»
خانه‌جهانی ماه‌گرفتگان pinned «#اطلاعیه_دوم #معرفی_داستان‌نویسان_منتخب #گروه_داوران #گروه_اجرایی اعلام نتایج جشنواره داستانی زنان معرفی داستان‌‌نویسان متتخب گروه داوران جشنواره و تیم اجرایی خانه‌جهانی‌ماه‌گرفتگان، کانون اندیشه و قلم، نشر کتاب‌ارزان در سوئد با افتخار اسامی‌ داستان‌نویسان…»
Forwarded from Tools | ابزارک
دوشنبه‌ها با داستان

داستان‌های منتخب
به کوشش دبیر داستان سودابه استقلال

داستان کوتاه "لوبریکانت"
سارا عبدلی


امروز غمگین و افسرده و زشت هستم. دیروز هم غمگین و افسرده و زشت بودم.  روزها و هفته هاست که زشتم و زشت خواهم ماند. اگر معلم  فارسی کلاس هفتمم جمله‌‌های من را می‌شنید به خودش می‌بالید که دانش ‌آموزش صرف فعل را به خوبی آموخته است.
چشم‌هایم لوچ شده است. دیشب نخوابیدم. خوابم وا رفته بود.  شبیه تخم مرغ نیم پزی که ، با اولین ضربه که، به پوستش می‌خورد  زرده شل و خامش روی دستت سرازیر ‌شود  و بوی زهمش تمام سوراخ‌های صورتت را پر ‌کند تا یادت بیاورد که در آناتومی انسان حفره‌ی گوش و حلق و بینی به هم متصل هستند.
روزهایی که غمگین و افسرده و زشت‌ام برای صبحانه بیسکویت و چای می‌خورم. آدم‌های زشت زیاد در بند غذا نیستند.
کتری را روی اجاق گاز می‌گذارم دسته‌اش شکسته است. باید کتری جدیدی بخرم. شاید هم یک نرم کننده برای لب‌هایم . امروز صبح که از خواب  وا رفته دیشب بیدار شدم و به عادت همیشه لب‌هایم را با آب دهانم خیس کردم . روی  لب پایین، گوشه سمت چپ، همون جایی که یک خال گوشتی مادرزاد دارم ترک تازه‌ای حس کردم . چند وقتی است که لب‌هایم می‌سوزند و ترک برمی‌دارند. باید سری به داروخانه بزنم.
من ذاتا زشت نبودم. طی یک فرایند زشت شدم. هفده ماه و ده روز پیش که جای بوسه‌ام را با پشت دست‌هایش پاک کرد، پلک چشم سمت راستم افتاد و دیگر هم درست نشد.
آب کتری جوش آمده است. بیسکویت نارگیلی را از داخل کابینت بیرون می‌اورم. هفته‌ی پیش در تخفیفات فروشگاه زنجیره‌ای، بیست و سه هزار و پانصد تومان ارزان تر خریدمش. آدم‌های زشت باید پس انداز کنند برای روز مبادا.
چای را در لیوان شیشه‌ای می‌ریزم.  فکر می‌کنم چای که خاصیتی ندارد  اما کنار بیسکویت تخفیف خورده مثل یک روان کننده عمل می‌کند تا خشکیش را کم ‌کند و تو کمتر زور بزنی و راحت تر قورتش دهی.
پنج ماه پیش که برای خرید قرص سرما خوردگی به داروخانه رفته بودم در قسمت سبد کالاهای تخفیف خورده یک تیوپ آبی رنگ دیدم. با خط زرد رویش  نوشته شده بود " لوبریکانت". برداشتمش. قرص را روی پیشخوان داروخانه گذاشتم . فروشنده گفت : روان کننده را هم می‌خواهید؟ گفتم : اگر  تخفیف دارد؟ گفت:  درسته که این روزها  بازار زوج درمانگرها داغ شده  و قیمت لوبریکانت چند برابر شده اما از آن جایی که بنیان خانواده مهمترین اصل برای ما  هست این‌ها را  در سبد تخفیف خورده‌ها گذاشتیم. می‌گویند  درد و سوزش را کم می‌کند. می‌خواهید؟ آب دماغم را بالا کشیدم و گفتم: شاید برای روز مبادا. نگاهی دقیق به من انداخت سینه‌های بزرگش را به پیشخوان فشار داد تا به من نزدیک‌تر شود صدایش را آهسته کرد و گفت: اما اصل رابطه در مورد زیبایی پاهاست اگر پاهای زیبا و بدون مویی داشته باشید لوبریکانت نداشتید هم زیاد مهم نیست. با دستش به سمت چپ اشاره کرد و گفت: اون قفسه را می‌بینید تمام کالاهای مناسب برای از بین بردن موهای زائد را آن‌جا چیده‌ایم. یک سر به آن جا بزنید! برایتان با تخفیف حساب می‌کنم.  راستی یک دکتر عمومی هم دوشنبه ها به ما سر می‌زند از این دکترهای که تازه مدرک گرفته‌اند ویزیتش هم گران نیست.  اگر دوست دارید یک وقت هم برای پلک چشمتان بگذارم. 


ادامه داستان را از طریق لینک پیوست در سایت ماه‌گرفتگان مطالعه کنید.
https://mahgereftegi.com/3670/


لینک ارتباط با‌ دبیر داستان جهت ارسال آثار:
https://www.tgoop.com/s54_est

#داستان_کوتاه
#لوبریکانت
#سارا_عبدلی
#سودابه_استقلال
#داستان_‌های_منتخب_در_سایت
#فصلنامه_مطالعاتی_انتقادی_ماه‌گرفتگی
#خانه_جهانی_ماه_گرفتگان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
2025/01/06 02:20:21
Back to Top
HTML Embed Code: