حمله شیمیایی حلبجه، زخمی که هیچ گاه التیام نیافت🥀 ⚡️ در کوچه های حلبچه قدم میزنم
و به عکسهایی نگاه میکنم
که صدام از مردم اینجا گرفته
عکس بچه ها
که پشت نیمکتها خوابیده اند
مردی که همسرش را در آغوش گرفته و خوابیده
کودکان کوچه
بین دو دروازه کوچک فوتبال
پیرمرد تکیه داده به عصا
و کسانی که میخواستند فرار کنند
پشت وانتها
اینجا همه خوابیده اند
زیباترین عکس تویی
که وقتی داشتی
به دوست داشتن فکر میکردی
خوابت گرفته است
@zan_j
https://www.tgoop.com/negarestankhizesche023/3438
https://www.tgoop.com/khizesche
و به عکسهایی نگاه میکنم
که صدام از مردم اینجا گرفته
عکس بچه ها
که پشت نیمکتها خوابیده اند
مردی که همسرش را در آغوش گرفته و خوابیده
کودکان کوچه
بین دو دروازه کوچک فوتبال
پیرمرد تکیه داده به عصا
و کسانی که میخواستند فرار کنند
پشت وانتها
اینجا همه خوابیده اند
زیباترین عکس تویی
که وقتی داشتی
به دوست داشتن فکر میکردی
خوابت گرفته است
@zan_j
https://www.tgoop.com/negarestankhizesche023/3438
https://www.tgoop.com/khizesche
Telegram
نگارستان خیزش
مارکس ، انگلس و لنین
دربارۀ انقلاب اجتماعی- سلسله گفتارهائی در بارۀ انقلاب اجتماعی - قسمت اول
ضرورت عینی انقلاب و شرایط اقتصادی و اجتماعی - سیاسی آن
کارل مارکس و فردریش انگلس – از کتاب « مانیفست حزب کمونیست »
... جامعه بورژوایی امروزین با مناسبات بورژوایی تولید و مبادله، با نظام بورژوایی مالکیت، این جامعه که گویی به نیروی جادو چنین وسایل پرتوانی برای تولید و مبادله پدید آورده است، اکنون به جادوگری می ماند که دیگر از عهده مهار کردن نیروهایی که با ورد و افسون از زیر زمین احضار کرده است، برنمی آید. طی سالهای چند دهه اخیر، تاریخ صنایع و بازرگانی فقط تاریخ عصیان نیروهای مولده امروزین علیه مناسبات تولیدی امروزین یعنی علیه آن نظام مالکیت است که شرط هستی بورژوازی و فرمانروایی آن را تشکیل می دهد. کافی است به بحرانهای بازرگانی اشاره کنیم که با تکرار ادواری خود هستی سراپای جامعه بورژوایی را با تهدیدی بیش از پیش به خطر می اندازد. در هر یک از بحرانهای بازرگانی نه تنها بخش هنگفتی از محصولات تولید شده، بلکه حتی بخش بزرگی از نیروهای مولده ساخته و پرداخته نیز نابود می گردد. هنگام این بحرانها یک نوع بیماری اجتماعی همه گیر پدید می آید که در تمام ادوار پیشین بی معنی می نمود – این بیماری همه گیر تولید فزون از تقاضاست. جامعه ناگهان به قهقرا رانده می شود و خود را در یک حالت بربریت غیرمنتظره مشاهده می کند، گویی قحطی و جنگی ویرانگر آن را از تمام وسایل معاش محروم ساخته و انگار صنایع و بازرگانی نابود شده¬اند و آن هم چرا؟ چون جامعه بیش از اندازه صاحب تمدن است، بیش از اندازه وسایل معاش و بیش از اندازه صنایع و بازرگانی دارد.
نیروهای مولده¬ای که در اختیار جامعه¬اند، دیگر نه تنها به رشد نظام بورژوایی مالکیت کمک نمی کنند، بلکه برعکس خود آنقدر رشد کرده¬اند که مناسبات بورژوایی جلوی رشد آنها را می گیرند. و هر بار که نیروهای مولده به برانداختن این موانع می پردازند، سراسر جامعه بورژوایی را دچار اخلال می سازند و هستی مالکیت بورژوایی را به خطر می اندازند. عرصه مناسبات بورژوایی چنان تنگ شده است که دیگر نمی تواند ثروتی را که خود آفریده است در خود جای دهد ... شرط بنیادی بقاء فرمانروایی طبقه بورژوازی انباشت ثروت در چنگ اشخاص و تشکیل و افزایش سرمایه است. شرط هستی سرمایه کار مزدوری است. کار مزدوری فقط بر پایه رقابت کارگران با یکدیگر استوار است. پیشرفت صنایع که بورژوازی حامل اجباری آن است و یارای مقاومت در برابر این پیشرفت را ندارد، اتحاد انقلابی کارگران را از طریق تجمع آنان، جایگزین پراکندگی ناشی از رقابت آنها می سازد. بدینسان هم روند با گسترش صنایع بزرگ، بنیادی هم که بورژوازی بر روی آن تولید می کند و محصولات تولید را به تملک خود درمی آورد، زیر پایش فرومی پاشد. بورژوازی پیش از هر چیز دیگر گورکنان خود را پدید می آورد. سقوط بورژوازی و پیروزی پرولتاریا به یکسان ناگزیر است ... @khizesche
دسامبر 1847 - ژانویه 1848
دربارۀ انقلاب اجتماعی- سلسله گفتارهائی در بارۀ انقلاب اجتماعی - قسمت اول
ضرورت عینی انقلاب و شرایط اقتصادی و اجتماعی - سیاسی آن
کارل مارکس و فردریش انگلس – از کتاب « مانیفست حزب کمونیست »
... جامعه بورژوایی امروزین با مناسبات بورژوایی تولید و مبادله، با نظام بورژوایی مالکیت، این جامعه که گویی به نیروی جادو چنین وسایل پرتوانی برای تولید و مبادله پدید آورده است، اکنون به جادوگری می ماند که دیگر از عهده مهار کردن نیروهایی که با ورد و افسون از زیر زمین احضار کرده است، برنمی آید. طی سالهای چند دهه اخیر، تاریخ صنایع و بازرگانی فقط تاریخ عصیان نیروهای مولده امروزین علیه مناسبات تولیدی امروزین یعنی علیه آن نظام مالکیت است که شرط هستی بورژوازی و فرمانروایی آن را تشکیل می دهد. کافی است به بحرانهای بازرگانی اشاره کنیم که با تکرار ادواری خود هستی سراپای جامعه بورژوایی را با تهدیدی بیش از پیش به خطر می اندازد. در هر یک از بحرانهای بازرگانی نه تنها بخش هنگفتی از محصولات تولید شده، بلکه حتی بخش بزرگی از نیروهای مولده ساخته و پرداخته نیز نابود می گردد. هنگام این بحرانها یک نوع بیماری اجتماعی همه گیر پدید می آید که در تمام ادوار پیشین بی معنی می نمود – این بیماری همه گیر تولید فزون از تقاضاست. جامعه ناگهان به قهقرا رانده می شود و خود را در یک حالت بربریت غیرمنتظره مشاهده می کند، گویی قحطی و جنگی ویرانگر آن را از تمام وسایل معاش محروم ساخته و انگار صنایع و بازرگانی نابود شده¬اند و آن هم چرا؟ چون جامعه بیش از اندازه صاحب تمدن است، بیش از اندازه وسایل معاش و بیش از اندازه صنایع و بازرگانی دارد.
نیروهای مولده¬ای که در اختیار جامعه¬اند، دیگر نه تنها به رشد نظام بورژوایی مالکیت کمک نمی کنند، بلکه برعکس خود آنقدر رشد کرده¬اند که مناسبات بورژوایی جلوی رشد آنها را می گیرند. و هر بار که نیروهای مولده به برانداختن این موانع می پردازند، سراسر جامعه بورژوایی را دچار اخلال می سازند و هستی مالکیت بورژوایی را به خطر می اندازند. عرصه مناسبات بورژوایی چنان تنگ شده است که دیگر نمی تواند ثروتی را که خود آفریده است در خود جای دهد ... شرط بنیادی بقاء فرمانروایی طبقه بورژوازی انباشت ثروت در چنگ اشخاص و تشکیل و افزایش سرمایه است. شرط هستی سرمایه کار مزدوری است. کار مزدوری فقط بر پایه رقابت کارگران با یکدیگر استوار است. پیشرفت صنایع که بورژوازی حامل اجباری آن است و یارای مقاومت در برابر این پیشرفت را ندارد، اتحاد انقلابی کارگران را از طریق تجمع آنان، جایگزین پراکندگی ناشی از رقابت آنها می سازد. بدینسان هم روند با گسترش صنایع بزرگ، بنیادی هم که بورژوازی بر روی آن تولید می کند و محصولات تولید را به تملک خود درمی آورد، زیر پایش فرومی پاشد. بورژوازی پیش از هر چیز دیگر گورکنان خود را پدید می آورد. سقوط بورژوازی و پیروزی پرولتاریا به یکسان ناگزیر است ... @khizesche
دسامبر 1847 - ژانویه 1848
✍️✍️ملاحظاتی در باب تعیین حداقل دستمزد – جعفر ابراهیمی
جمعه 24 اسفند 1403
✊✊دفاع از حداقل دستمزد بالای خط فقر برای کارگران، ضرورت و وظیفهای تشکیلاتی است
کارگران و نیروی کار در بخشهای مختلف، اکثریت جامعه را تشکیل میدهند. آنها چرخ زندگی و جامعه را به حرکت درمیآورند و تولید و ارائه خدمات بر دوش آنان است. اما اقلیتی سرمایهدار، که اغلب وابسته به حکومت هستند، با استفاده از قوانین ناعادلانه و سازوکارهای قانونی و فراقانونی، از پرداخت حقوق عادلانه به کارگران، زحمتکشان و مزدبگیران خودداری میکنند و هر روز شکل جدیدی از استثمار، بردگی نوین و محرومیت را بر آنان تحمیل میکنند.
یکی از شیوههای سرکوب سیستماتیک کارگران، تعیین حداقل دستمزد و افزایش حقوق سالانه است که به اشکال مختلف اعمال میشود. برای درک بهتر این مکانیسم، نگاهی به افزایش حقوق کارمندان و کارگران مشمول افزایش حقوق صندوق کشوری و کارگران مشمول قانون کار خواهیم داشت.
افزایش حقوق کارگران مشمول صندوق کشوری/دستورالعمل دولتی
کارگران مشمول صندوق کشوری، که تحت عنوان کارمند شناخته میشوند، شامل تمام حقوقبگیران دولتی مانند پرستاران، معلمان، محیطبانان و… هستند که کارفرمای آنان دولت است. یکی از جنبههای آشکار و قانونی سرکوب دستمزد در این بخش، صدور دستورالعملهای افزایش حقوق سالانه برای نیروی کار بخش دولتی مانند معلمان، پرستاران و کارکنان خدماتی و بهداشتی است.
هنگامیکه وزارتخانهها و نهادهای دولتی مانند وزارت آموزشوپرورش، وزارت بهداشت و سازمان محیطزیست، حداکثر میزان افزایش حقوق سال بعد را اعلام میکنند، در واقع دایرهی معیشت و سطح زندگی همهٔ نیروهای کار را، از معلمان و کارگران گرفته تا پرستاران و کارکنان خدماتی، از پیش تعیین میکنند. تجربهی سالهای گذشته نشان داده است که افزایش حقوق هرگز باعث ارتقای سطح معیشتی کارگران و معلمان به بالاتر از خط فقر نمیشود.
نرخ تورم همواره سریعتر از نرخ افزایش دستمزد رشد میکند و مهمتر از آن، حقوق پایهای کارمندان و کارگران از ابتدا پایینتر از شاخص خط فقر تعیین شده است. حتی اگر در مواردی افزایش حقوق بیشتر از نرخ تورم باشد (که تاکنون چنین نبوده است)، این افزایش باز هم معیشت نیروی کار را از زیر خط فقر خارج نخواهد کرد.
این مسئله نهتنها معلمان، بلکه تمام نیروی کار وابسته به دولت را شامل میشود؛ چراکه حقوق آنها مطابق با سیاستهای سازمان مدیریت و برنامهریزی و بودجه سالانه تعیین میشود. به عبارتی، تمام کارگران و مزدبگیران بخش دولتی، از جمله معلمان و پرستاران، در این الگوی تعیین دستمزد، مشمول همین نابرابریها هستند.
افزایش حقوق کارگران مشمول قانون کار در بخش دولتی و خصوصی
تعیین میزان حقوق و افزایش دستمزد نیروی کار در بخشهای دولتی و خصوصی، وابسته به مکانیسمی به نام «سهجانبهگرایی» است.
در این ساختار:
✔️ وزارت کار، که نماینده دولت است، نقش اصلی را دارد.
✔️ نماینده کارفرمایان (در واقع، سرمایهداران بخش خصوصی) در این ساختار حضور دارد.
✔️ نماینده کارگران نیز ظاهراً در این تصمیمگیری نقش دارد، اما در عمل، این نماینده از میان تشکلهای وابسته به جناحهای حاکم انتخاب میشود.
نتیجه این ساختار آن است که بهجای نمایندگی واقعی کارگران، سه نماینده از سوی طبقه حاکم درباره حداقل دستمزد تصمیم میگیرند. در واقع، کارگران و نیروی کار در این فرآیند هیچ نماینده واقعیای ندارند.
به همین دلیل، در سالهای گذشته، حتی با وجود اعلام نرخ تورم و شاخص خط فقر، نمایندگانِ بهاصطلاح کارگران، همواره حداقل دستمزد را در سطحی بسیار پایینتر از خط فقر امضا کردهاند.
به نظر میرسد که در غیاب تشکلهای مستقل، امسال نیز این روند ادامه خواهد داشت. تجربه نشان داده است که دولت به نمایندگی حاکمیت، بهجای اینکه بازیگری مستقل باشد، همواره در سمت سرمایهداران ایستادهاست.
لزوم واکنش تشکلهای صنفی فرهنگیان
تشکلهای صنفی معلمان و فرهنگیان نباید در برابر این تعرض آشکار به دستمزدها سکوت کنند. برخی ممکن است بپرسند:
✅ چه ارتباطی میان حداقل دستمزد در بخش خصوصی و حقوق معلمان در بخش دولتی وجود دارد؟
✅ چرا معلمان باید نگران تعیین حداقل دستمزد برای کارگران باشند، درحالیکه سازوکار تعیین حقوق آنها متفاوت است؟
پاسخ در اعداد و ارقام نهفته است. اگر حداقل حقوق یک معلم تازهاستخدام در سالهای گذشته را با حداقل دستمزد مصوب وزارت کار یک کارگر بخش خصوصی مقایسه کنیم، متوجه میشویم که تفاوت چندانی میان آنها وجود ندارد.
از سوی دیگر، با اجرای سیاستهای نئولیبرالی در دو دهه اخیر، تعداد زیادی از نیروی کار آموزشی در بخش خصوصی یا در قالب نیروهای خرید خدماتی در بخش دولتی، مشمول قانون کار شدهاند.⬇️⬇️
جمعه 24 اسفند 1403
✊✊دفاع از حداقل دستمزد بالای خط فقر برای کارگران، ضرورت و وظیفهای تشکیلاتی است
کارگران و نیروی کار در بخشهای مختلف، اکثریت جامعه را تشکیل میدهند. آنها چرخ زندگی و جامعه را به حرکت درمیآورند و تولید و ارائه خدمات بر دوش آنان است. اما اقلیتی سرمایهدار، که اغلب وابسته به حکومت هستند، با استفاده از قوانین ناعادلانه و سازوکارهای قانونی و فراقانونی، از پرداخت حقوق عادلانه به کارگران، زحمتکشان و مزدبگیران خودداری میکنند و هر روز شکل جدیدی از استثمار، بردگی نوین و محرومیت را بر آنان تحمیل میکنند.
یکی از شیوههای سرکوب سیستماتیک کارگران، تعیین حداقل دستمزد و افزایش حقوق سالانه است که به اشکال مختلف اعمال میشود. برای درک بهتر این مکانیسم، نگاهی به افزایش حقوق کارمندان و کارگران مشمول افزایش حقوق صندوق کشوری و کارگران مشمول قانون کار خواهیم داشت.
افزایش حقوق کارگران مشمول صندوق کشوری/دستورالعمل دولتی
کارگران مشمول صندوق کشوری، که تحت عنوان کارمند شناخته میشوند، شامل تمام حقوقبگیران دولتی مانند پرستاران، معلمان، محیطبانان و… هستند که کارفرمای آنان دولت است. یکی از جنبههای آشکار و قانونی سرکوب دستمزد در این بخش، صدور دستورالعملهای افزایش حقوق سالانه برای نیروی کار بخش دولتی مانند معلمان، پرستاران و کارکنان خدماتی و بهداشتی است.
هنگامیکه وزارتخانهها و نهادهای دولتی مانند وزارت آموزشوپرورش، وزارت بهداشت و سازمان محیطزیست، حداکثر میزان افزایش حقوق سال بعد را اعلام میکنند، در واقع دایرهی معیشت و سطح زندگی همهٔ نیروهای کار را، از معلمان و کارگران گرفته تا پرستاران و کارکنان خدماتی، از پیش تعیین میکنند. تجربهی سالهای گذشته نشان داده است که افزایش حقوق هرگز باعث ارتقای سطح معیشتی کارگران و معلمان به بالاتر از خط فقر نمیشود.
نرخ تورم همواره سریعتر از نرخ افزایش دستمزد رشد میکند و مهمتر از آن، حقوق پایهای کارمندان و کارگران از ابتدا پایینتر از شاخص خط فقر تعیین شده است. حتی اگر در مواردی افزایش حقوق بیشتر از نرخ تورم باشد (که تاکنون چنین نبوده است)، این افزایش باز هم معیشت نیروی کار را از زیر خط فقر خارج نخواهد کرد.
این مسئله نهتنها معلمان، بلکه تمام نیروی کار وابسته به دولت را شامل میشود؛ چراکه حقوق آنها مطابق با سیاستهای سازمان مدیریت و برنامهریزی و بودجه سالانه تعیین میشود. به عبارتی، تمام کارگران و مزدبگیران بخش دولتی، از جمله معلمان و پرستاران، در این الگوی تعیین دستمزد، مشمول همین نابرابریها هستند.
افزایش حقوق کارگران مشمول قانون کار در بخش دولتی و خصوصی
تعیین میزان حقوق و افزایش دستمزد نیروی کار در بخشهای دولتی و خصوصی، وابسته به مکانیسمی به نام «سهجانبهگرایی» است.
در این ساختار:
✔️ وزارت کار، که نماینده دولت است، نقش اصلی را دارد.
✔️ نماینده کارفرمایان (در واقع، سرمایهداران بخش خصوصی) در این ساختار حضور دارد.
✔️ نماینده کارگران نیز ظاهراً در این تصمیمگیری نقش دارد، اما در عمل، این نماینده از میان تشکلهای وابسته به جناحهای حاکم انتخاب میشود.
نتیجه این ساختار آن است که بهجای نمایندگی واقعی کارگران، سه نماینده از سوی طبقه حاکم درباره حداقل دستمزد تصمیم میگیرند. در واقع، کارگران و نیروی کار در این فرآیند هیچ نماینده واقعیای ندارند.
به همین دلیل، در سالهای گذشته، حتی با وجود اعلام نرخ تورم و شاخص خط فقر، نمایندگانِ بهاصطلاح کارگران، همواره حداقل دستمزد را در سطحی بسیار پایینتر از خط فقر امضا کردهاند.
به نظر میرسد که در غیاب تشکلهای مستقل، امسال نیز این روند ادامه خواهد داشت. تجربه نشان داده است که دولت به نمایندگی حاکمیت، بهجای اینکه بازیگری مستقل باشد، همواره در سمت سرمایهداران ایستادهاست.
لزوم واکنش تشکلهای صنفی فرهنگیان
تشکلهای صنفی معلمان و فرهنگیان نباید در برابر این تعرض آشکار به دستمزدها سکوت کنند. برخی ممکن است بپرسند:
✅ چه ارتباطی میان حداقل دستمزد در بخش خصوصی و حقوق معلمان در بخش دولتی وجود دارد؟
✅ چرا معلمان باید نگران تعیین حداقل دستمزد برای کارگران باشند، درحالیکه سازوکار تعیین حقوق آنها متفاوت است؟
پاسخ در اعداد و ارقام نهفته است. اگر حداقل حقوق یک معلم تازهاستخدام در سالهای گذشته را با حداقل دستمزد مصوب وزارت کار یک کارگر بخش خصوصی مقایسه کنیم، متوجه میشویم که تفاوت چندانی میان آنها وجود ندارد.
از سوی دیگر، با اجرای سیاستهای نئولیبرالی در دو دهه اخیر، تعداد زیادی از نیروی کار آموزشی در بخش خصوصی یا در قالب نیروهای خرید خدماتی در بخش دولتی، مشمول قانون کار شدهاند.⬇️⬇️
اما افسون طبقه متوسط بودن، بسیاری از معلمان را از درک این نابرابری عمیق بازداشته است. بسیاری از آنها حتی قانون کار ناعادلانه و ظالمانهای را که بهوضوح علیه آنها عمل میکند، نمیبینند.
تشکلهای صنفی فرهنگیان باید از معلمان مشمول قانون کار دفاع کنند. این نهتنها یک ضرورت، بلکه یک وظیفه تشکیلاتی است.
سکوت در برابر سهجانبهگرایی، مکانیسم پیامدهای آن و خروجیهایش، اشتباهی استراتژیک خواهد بود که حقوق بخش اعظمی از نیروی کار آموزشی و طبقه کارگر را پایمال خواهد کرد.
بر سهجانبهگرایی نقدهای جدی وارد است اما آن چیز که اینجا رخ میدهد ربطی به سه جانبه گرایی ندارد و مساله اصلی باید افشای ماهیت ناعادلانه این مکانیسم در ساختار کنونی است. باید نشان داد که این ساختار، توافقی ظالمانه میان سه ضلع قدرت است؛ توافقی که نتیجه آن تعیین حداقل دستمزدی بسیار پایینتر از خط فقر، در جهت تأمین سود حداکثری سرمایهداران است.
همانطور که مشخص است، همواره همخوانی و هماهنگیای میان دولت، بخش خصوصی و سرمایهداران در سرکوب حقوق و دستمزدهای پایینتر از خط فقر، وجود داشته است.
پیش از این نوشته بودم امکان مطالبهگری در چارچوب قوانین موجود منتفی شدهاست. تنها راه مقابله با این سیاستهای سرکوبگرانه، پافشاری بر تعیین حداقل دستمزدی بالاتر از خط فقر، مطابق با نظرات اقتصاددانان مستقل است. این، مطالبهای است که باید هم در سطح نظری و هم در عرصه عملی، برای تحقق آن تلاش کرد. هر نوع تلاش برای بزک کردن حداقل دستمزد مانند کارزار درخواست بیشتر از پیشنهاد دولت یا درخواست عدم امضا به معنای به رسمیت شناختن این سازوکار سرکوبگرانه است.
https://www.tgoop.com/negarestankhizesche023/3445
منبع: شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران باز نشر خیزش @khizesche
تشکلهای صنفی فرهنگیان باید از معلمان مشمول قانون کار دفاع کنند. این نهتنها یک ضرورت، بلکه یک وظیفه تشکیلاتی است.
سکوت در برابر سهجانبهگرایی، مکانیسم پیامدهای آن و خروجیهایش، اشتباهی استراتژیک خواهد بود که حقوق بخش اعظمی از نیروی کار آموزشی و طبقه کارگر را پایمال خواهد کرد.
بر سهجانبهگرایی نقدهای جدی وارد است اما آن چیز که اینجا رخ میدهد ربطی به سه جانبه گرایی ندارد و مساله اصلی باید افشای ماهیت ناعادلانه این مکانیسم در ساختار کنونی است. باید نشان داد که این ساختار، توافقی ظالمانه میان سه ضلع قدرت است؛ توافقی که نتیجه آن تعیین حداقل دستمزدی بسیار پایینتر از خط فقر، در جهت تأمین سود حداکثری سرمایهداران است.
همانطور که مشخص است، همواره همخوانی و هماهنگیای میان دولت، بخش خصوصی و سرمایهداران در سرکوب حقوق و دستمزدهای پایینتر از خط فقر، وجود داشته است.
پیش از این نوشته بودم امکان مطالبهگری در چارچوب قوانین موجود منتفی شدهاست. تنها راه مقابله با این سیاستهای سرکوبگرانه، پافشاری بر تعیین حداقل دستمزدی بالاتر از خط فقر، مطابق با نظرات اقتصاددانان مستقل است. این، مطالبهای است که باید هم در سطح نظری و هم در عرصه عملی، برای تحقق آن تلاش کرد. هر نوع تلاش برای بزک کردن حداقل دستمزد مانند کارزار درخواست بیشتر از پیشنهاد دولت یا درخواست عدم امضا به معنای به رسمیت شناختن این سازوکار سرکوبگرانه است.
https://www.tgoop.com/negarestankhizesche023/3445
منبع: شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران باز نشر خیزش @khizesche
Telegram
نگارستان خیزش
خیزش
Photo
این تصویر فقط برشی از یک عمر رنج و استثمار زنان عشایر است که در ۲۰سالگی از شدتِ استثمار، ۶۰ و ۷۰ ساله بهنظر میرسند و تنها آنگاه که به کهولت میرسند مورد احترام واقع میشوند آنهم از این منظر که از تمامیِ امیال تهی شدهاند. (عطار در تذکرهالاولیا، فقط دو مرتبه زنان را همارز با مردانِ عارف، تکریم میکند با این تأکید که از بس به مقامات رسیدهاند که برای خود مردانی شدهاند.)
زنانِ عشایر در کودکی با #ازدواج_اجباری تبدیل به ماشین تولید مثل میشوند و از خانه تا بیابان سنگینترین کارها را دوش میکشند: از فرزندداری تا گلهداری، از پخت و پز برای خانواده تا پخت و پز برای فروش، از نخریسی و گلیمبافی تا ظرفشویی و تیمارداریِ کهنسالان و فهرستی که انتها ندارد.
زنانیکه هر روز قربانی خشونت هستند و صدایشان هرگز و هرگز بهجایی نمیرسد، زنانیکه از ابتداییترین حقوق انسانی خود محروم شدهاند، "بههمین سادگی و به همین زیبائی" مانندِ سوژههای حیاتِ وحش با لنزِ دوربینِ توریست گرامی "شکار" میشوند و فردا میبینی که "جایزه بهترین عکس مستند" را هم از دستِ رئیس سازمان تبلیغات اسلامی و چهبسا یونسکوییها دریافت میکند.
تصویر دوم نیز جز مطلقِ فلاکت و کودکیِ ربودهشده هیچچیز نیست. در سال ۲۰۲۵ میلادی، سرپناهِ بلوچ مشتی گل و برگِ خرماست و سوختاش خارِ بیابان، آب شرب بهداشتی و برق ندارد و همین دو دخترِ کوچک فردا که به بلوغ جسمی میرسند حتی به نوار بهداشتی دسترسی نخواهند داشت. از همین سن باید ظرفهای سنگین را از خانه تا گندابها و برعکس حمل کنند، قاطبهی آنها از سوءتغذیه رنج میبرند و مراحل رشدشان هرگز کامل نمیشود، در کپرها طعمهی مار و عقرب میشوند و در کنار رودخانه، خوراکِ تمساح. تا دست و چپ راستشان را یاد بگیرند، فلان ریشسفید، نشانشان کرده برای مردی و قبل از آن حتی بدانند "عروسکبازی" چیست، باید به طفلشان شیر دهند.
این نگاه به فقرا، یک رهیافتِ تاریخی از سویِ طبقهی مسلط برای عادیسازی از فلاکت و تقلیلِ فرد ستمدیده در چشمِ ناظران به چیزی در حد حيوانات محبوس در باغ وحش است. تا اواخر دههی ۳۰ میلادی بسیار متمدنهای اروپا، زنان و کودکانِ آفریقایی را از مستعمرات به اسارت میگرفتند و در برلین، سانفرانسیسکو، وین و ... "باغِ وحشِ" انسانی برگزار میکردند. در جنبِ آنها، ارتشی از روشنفکرانِ ارکانیگ حضور داشتند که چنین ستمی را "طبیعی" و ناشی از عقبماندگیِ ذاتی استعمارشدگان جلوه میدانند.
حالا همین رویکرد را از طریق مستندسازی، عکاسی و فیلمسازی ادامه میدهند و کماکان به تهیدستترین مردمانِ جنوب جهانی، به چشمِ "چیزهای عجیب" نگاه میکنند. در این میان ذهنیتهای استعمارزده نیز برای مقبولِ طبعِ اروپاییها و طبقهی مسلطِ داخلی افتادن، از مردمانِ خود انسانزدایی کرده و بدنهای تحتِ گرسنگی و انقیاد را به خریداران عرضه میکنند؛ کافیست در اینترنت گشتی بزنید تا انواع و اقسامِ نمایشگاه عکس و گالری و خیریه را ببینید که با همین عکسها و چرندیاتِ انگیزشی در حال کاسبی هستند.
امتزاجِ نگاهِ سودمحور و مردسالار میتواند هر نکبتی را به نفعِ نظامِ ناعادلانه، زیباسازی کند؛
در این نگاه نه تنها هیچگونه سویهی اعتراضی به ساز و برگهایی که مولدِ بیعدالتی هستند وجود ندارد بلکه بیعدالتی بهمثابه “امر طبیعی” معرفی میشود. کلِ منافعِ این رویکرد، در گروِ ابقا و بازتولیدِ فلاکت است. حامیان همينِ رویکرد، در صورت مشاهدهی شورشِ همين تهیدستان، در “ناسپاس” و “دشمن امنیت ملی” نامیدشان، درنگ نمیکنند.
هیچ زیبایی و فضیلتی در فقر نیست و هر آنکس که با هر زبان و بیانی چنین میکند، قطعِ به یقین کارگزارِ نهادِ غارت است.
#تهیدستان #مطرودان #حاشیه_نشینان #کپرنشینان #توریسم_فقر
@Blackfishvoice1
@khizesche
زنانِ عشایر در کودکی با #ازدواج_اجباری تبدیل به ماشین تولید مثل میشوند و از خانه تا بیابان سنگینترین کارها را دوش میکشند: از فرزندداری تا گلهداری، از پخت و پز برای خانواده تا پخت و پز برای فروش، از نخریسی و گلیمبافی تا ظرفشویی و تیمارداریِ کهنسالان و فهرستی که انتها ندارد.
زنانیکه هر روز قربانی خشونت هستند و صدایشان هرگز و هرگز بهجایی نمیرسد، زنانیکه از ابتداییترین حقوق انسانی خود محروم شدهاند، "بههمین سادگی و به همین زیبائی" مانندِ سوژههای حیاتِ وحش با لنزِ دوربینِ توریست گرامی "شکار" میشوند و فردا میبینی که "جایزه بهترین عکس مستند" را هم از دستِ رئیس سازمان تبلیغات اسلامی و چهبسا یونسکوییها دریافت میکند.
تصویر دوم نیز جز مطلقِ فلاکت و کودکیِ ربودهشده هیچچیز نیست. در سال ۲۰۲۵ میلادی، سرپناهِ بلوچ مشتی گل و برگِ خرماست و سوختاش خارِ بیابان، آب شرب بهداشتی و برق ندارد و همین دو دخترِ کوچک فردا که به بلوغ جسمی میرسند حتی به نوار بهداشتی دسترسی نخواهند داشت. از همین سن باید ظرفهای سنگین را از خانه تا گندابها و برعکس حمل کنند، قاطبهی آنها از سوءتغذیه رنج میبرند و مراحل رشدشان هرگز کامل نمیشود، در کپرها طعمهی مار و عقرب میشوند و در کنار رودخانه، خوراکِ تمساح. تا دست و چپ راستشان را یاد بگیرند، فلان ریشسفید، نشانشان کرده برای مردی و قبل از آن حتی بدانند "عروسکبازی" چیست، باید به طفلشان شیر دهند.
این نگاه به فقرا، یک رهیافتِ تاریخی از سویِ طبقهی مسلط برای عادیسازی از فلاکت و تقلیلِ فرد ستمدیده در چشمِ ناظران به چیزی در حد حيوانات محبوس در باغ وحش است. تا اواخر دههی ۳۰ میلادی بسیار متمدنهای اروپا، زنان و کودکانِ آفریقایی را از مستعمرات به اسارت میگرفتند و در برلین، سانفرانسیسکو، وین و ... "باغِ وحشِ" انسانی برگزار میکردند. در جنبِ آنها، ارتشی از روشنفکرانِ ارکانیگ حضور داشتند که چنین ستمی را "طبیعی" و ناشی از عقبماندگیِ ذاتی استعمارشدگان جلوه میدانند.
حالا همین رویکرد را از طریق مستندسازی، عکاسی و فیلمسازی ادامه میدهند و کماکان به تهیدستترین مردمانِ جنوب جهانی، به چشمِ "چیزهای عجیب" نگاه میکنند. در این میان ذهنیتهای استعمارزده نیز برای مقبولِ طبعِ اروپاییها و طبقهی مسلطِ داخلی افتادن، از مردمانِ خود انسانزدایی کرده و بدنهای تحتِ گرسنگی و انقیاد را به خریداران عرضه میکنند؛ کافیست در اینترنت گشتی بزنید تا انواع و اقسامِ نمایشگاه عکس و گالری و خیریه را ببینید که با همین عکسها و چرندیاتِ انگیزشی در حال کاسبی هستند.
امتزاجِ نگاهِ سودمحور و مردسالار میتواند هر نکبتی را به نفعِ نظامِ ناعادلانه، زیباسازی کند؛
در این نگاه نه تنها هیچگونه سویهی اعتراضی به ساز و برگهایی که مولدِ بیعدالتی هستند وجود ندارد بلکه بیعدالتی بهمثابه “امر طبیعی” معرفی میشود. کلِ منافعِ این رویکرد، در گروِ ابقا و بازتولیدِ فلاکت است. حامیان همينِ رویکرد، در صورت مشاهدهی شورشِ همين تهیدستان، در “ناسپاس” و “دشمن امنیت ملی” نامیدشان، درنگ نمیکنند.
هیچ زیبایی و فضیلتی در فقر نیست و هر آنکس که با هر زبان و بیانی چنین میکند، قطعِ به یقین کارگزارِ نهادِ غارت است.
#تهیدستان #مطرودان #حاشیه_نشینان #کپرنشینان #توریسم_فقر
@Blackfishvoice1
@khizesche
Telegram
خیزش
به کانال خیزش بپیوندید، و با ارسال پیامهای آن ما را یاری نمایید. آدرس تماس و ارسال مطالب، عکس و ویدئو بر ای درج در خیزش @khizesh به امید فردای روشن
🔻فرازهایی از تاریخ #تشکل_یابی در ایران
🔸سمینار بررسی ماهیت نقش مدارس ملی (خصوصی) #کانون_مستقل_معلمان_تهران (مرداد 1358)
کانون مستقل معلمان تهران در ۱۰ مرداد ۵۸ سمیناری با عنوان بررسی ماهیت نقش مدارس ملی، با حضور چند صد نفر برگزار کرد.
در این سمینار شعارهایی زیر بر در دیوار محل سمینار نوشته شده بود: “با الغای مدارس خصوصی / تبعیض در توزیع امکانات آموزشی را از میان بردارید”،”پیش به سوی ایجاد برابری های آموزشی در سراسر کشور”،”با الغای مدارس خصوصی بساط فروش علم و دانش را برچینید”، اداره محیط آموزش باید به دست شوراهای معلمان و دانش آموزان سپرده شود.
اولین سخنران سمینار ضمن طرح این سوال که هم اکنون آموزش و پرورش چه روشهایی را برای وصول به هدف های فرهنگی باید دنبال کند، گفت: ” اگر خواهان دگرگونی عمیق در آموزش هستیم. باید تمامی برنامه ها، سیستم ها روش ها و وسایل آموزشی گذشته را از نو مورد بررسی همه جانبه قرار داده و به بازسازی انقلابی آن بپردازیم. به بیان دیگر مقامات حق ندارند سال تحصیل آینده مانند سال های گذشته ۹ میلیون دانش آموز ما را به کلاسهایی بفرستند که کیفیت آموزشی آنها همان باشد که درگذشته بود. وی افزود جوهر بسیاری از نابسامانی های آموزشی ما را طبقاتی بودن آن تشکیل می دهد و سایر علل و مصایب گریبانگیر آن به مثابه حلقه های زنجیر با این علت مرکزی رابطه ارگانیک دارند. این گونه است که مدارس روستاها و حتا شهرهای بلوچستان، کرمان، آذربایجان و خراسان در مقایسه با مدارس نورچشمی های شمال شهر تهران بیغوله ای بیش نیست. نام گذاری مدارس ملی سرپوشی است برای فریب مردم.”
یکی دیگر از سخنران این سمینار ضمن اشاره به پیش نویس قانون اساسی که شعار آموزش “یکسان “را می داد گفت:“این امر در این برهه از زمان بدون در هم شکسته شدن ساخت اقتصادی جامعه سرمایه داری وابسته نمی تواند نقشی در دگرگونی مسایل آموزشی داشته باشد. دولت و گروه هایی که خود را خدمتگزار مردم زحمتکش قلمداد می کنند و سنگ مستضعفین را به سینه می زنند باید در فکر تدوین آنچنان برنامه ای باشند ...که بتواند جنبه های زاید و سوداگرانه فرهنگ گذشته را نابود کند و به جای آن فرهنگی بالنده که محور اصلی آن سازندگی انسان جامعه انقلابی باشد، جایگزین نماید. در بخشی از قطعنامه سمینار آمده است:
۱- هر چه زودتر با الغای مدارس خصوصی بساط خرید و فروش علم و دانش برچیده و امکانات لازم آموزشی به طور برابر در اختیار تمام مدارس گذاشته شود.
۲- رایگان بودن مدارس در تمام سطوح و اجباری شدن تحصیل) حداقل تا پایان دوره راهنمایی( در قانون اساسی، تصریح شود.
۳- انتخاب از بالا و اداره مدارس از طریق مدیران انتصابی در آموزش و پرورش منسوخ گردد و اداره محیط آموزش به دست شوراهای دانش آموزان و معلمان سپرده شود.
۴- مساله آموزش خلقها به زبان مادری در چارچوب حق خودمختاری آنها، در قانون اساسی به صراحت قید شود.
۵- تدوین کتاب های درسی بدون دخالت و نظرخواهی از معلمان و تشکل های فرهنگی موقوف گردد.
۶- تقسیم معلمان بر مبنای تراکم و احتیاج هر منطقه صورت گیرد. علاوه بر تغییر سیستم تربیت معلم و منظور داشتن دوره های بازآموزی برای کلیه معلمان، امکانات رفاهی به گونه ای در اختیار آنها قرار گیرد که ناگزیر از اضافه کاری و تن دادن به مشاغل دیگر نباشند.
منبع: آیندگان مرداد ۵۸
www.tgoop.com/JonbeshMoalleman
@khizesche. باز نشر خیزش
🔸سمینار بررسی ماهیت نقش مدارس ملی (خصوصی) #کانون_مستقل_معلمان_تهران (مرداد 1358)
کانون مستقل معلمان تهران در ۱۰ مرداد ۵۸ سمیناری با عنوان بررسی ماهیت نقش مدارس ملی، با حضور چند صد نفر برگزار کرد.
در این سمینار شعارهایی زیر بر در دیوار محل سمینار نوشته شده بود: “با الغای مدارس خصوصی / تبعیض در توزیع امکانات آموزشی را از میان بردارید”،”پیش به سوی ایجاد برابری های آموزشی در سراسر کشور”،”با الغای مدارس خصوصی بساط فروش علم و دانش را برچینید”، اداره محیط آموزش باید به دست شوراهای معلمان و دانش آموزان سپرده شود.
اولین سخنران سمینار ضمن طرح این سوال که هم اکنون آموزش و پرورش چه روشهایی را برای وصول به هدف های فرهنگی باید دنبال کند، گفت: ” اگر خواهان دگرگونی عمیق در آموزش هستیم. باید تمامی برنامه ها، سیستم ها روش ها و وسایل آموزشی گذشته را از نو مورد بررسی همه جانبه قرار داده و به بازسازی انقلابی آن بپردازیم. به بیان دیگر مقامات حق ندارند سال تحصیل آینده مانند سال های گذشته ۹ میلیون دانش آموز ما را به کلاسهایی بفرستند که کیفیت آموزشی آنها همان باشد که درگذشته بود. وی افزود جوهر بسیاری از نابسامانی های آموزشی ما را طبقاتی بودن آن تشکیل می دهد و سایر علل و مصایب گریبانگیر آن به مثابه حلقه های زنجیر با این علت مرکزی رابطه ارگانیک دارند. این گونه است که مدارس روستاها و حتا شهرهای بلوچستان، کرمان، آذربایجان و خراسان در مقایسه با مدارس نورچشمی های شمال شهر تهران بیغوله ای بیش نیست. نام گذاری مدارس ملی سرپوشی است برای فریب مردم.”
یکی دیگر از سخنران این سمینار ضمن اشاره به پیش نویس قانون اساسی که شعار آموزش “یکسان “را می داد گفت:“این امر در این برهه از زمان بدون در هم شکسته شدن ساخت اقتصادی جامعه سرمایه داری وابسته نمی تواند نقشی در دگرگونی مسایل آموزشی داشته باشد. دولت و گروه هایی که خود را خدمتگزار مردم زحمتکش قلمداد می کنند و سنگ مستضعفین را به سینه می زنند باید در فکر تدوین آنچنان برنامه ای باشند ...که بتواند جنبه های زاید و سوداگرانه فرهنگ گذشته را نابود کند و به جای آن فرهنگی بالنده که محور اصلی آن سازندگی انسان جامعه انقلابی باشد، جایگزین نماید. در بخشی از قطعنامه سمینار آمده است:
۱- هر چه زودتر با الغای مدارس خصوصی بساط خرید و فروش علم و دانش برچیده و امکانات لازم آموزشی به طور برابر در اختیار تمام مدارس گذاشته شود.
۲- رایگان بودن مدارس در تمام سطوح و اجباری شدن تحصیل) حداقل تا پایان دوره راهنمایی( در قانون اساسی، تصریح شود.
۳- انتخاب از بالا و اداره مدارس از طریق مدیران انتصابی در آموزش و پرورش منسوخ گردد و اداره محیط آموزش به دست شوراهای دانش آموزان و معلمان سپرده شود.
۴- مساله آموزش خلقها به زبان مادری در چارچوب حق خودمختاری آنها، در قانون اساسی به صراحت قید شود.
۵- تدوین کتاب های درسی بدون دخالت و نظرخواهی از معلمان و تشکل های فرهنگی موقوف گردد.
۶- تقسیم معلمان بر مبنای تراکم و احتیاج هر منطقه صورت گیرد. علاوه بر تغییر سیستم تربیت معلم و منظور داشتن دوره های بازآموزی برای کلیه معلمان، امکانات رفاهی به گونه ای در اختیار آنها قرار گیرد که ناگزیر از اضافه کاری و تن دادن به مشاغل دیگر نباشند.
منبع: آیندگان مرداد ۵۸
www.tgoop.com/JonbeshMoalleman
@khizesche. باز نشر خیزش
🍂🍁
🔻کارگران و بازنشستگان نماینده ای در شورای عالی کار ندارند!
شورای عالی کار شورائی جهت سرکوب مزد کارگران وبازنشستگان
هرساله شاهد هستیم جلساتی از آذر ماه به نام تعیین دستمزد حداقل حقوق کارگران تشکیل میشود
و مبالغی غیر واقعی با آمارهای غیر واقعی تورم سالانه به نام سبد معیشت کارگران مشخص می نمایند
و برای چند وقت سر بازنشستگان و کارگران را گرم میکنند
تا آخرین روز سال اما مزد کارگر را دولت ( کارفرمای بزرگ ) از قبل بسته است
شورای عالی کار یک شورای فرمایشی و نمایشی جهت سرکوب مزد است
نمایندگان کارگران نیز متاسفانه نماینده انتخابی کارگران نیستند
واز ترس کنار گذاشتن ، با ترفندهای مختلف به شکلی در رسانه ها حاضر میشوند و سخن میگویند
گویی که مدافع کارگران هستند
و کار بدست و قدرت لازم جهت دفاع از منافع کارگر را دارند
اما در واقعیت اینچنین نیست .نماینده کارگران در شورای عالی کار
از پشتوانه کارگری برخوردار نیستند
، آنها منتخب دولت و کار فرما هستند .
امضای پای مصوبات مزدی آنها نمایشی است
مصوبات سالهای گذشته نشان داد که دولت و کارفرما حرف آخر را میزند
چه نماینده کارگر مصوبات را تایید بکند و چه نکند تاثیری در تعیین مزد کارگر ندارد و به اجرا گذاشته میشود .
نتیجه:
باید منتظر بود که ببینم دولت برای حداقل دستمزد ۴۰۴ کارگران و بازنشستگان چه آشی خواهد پخت
و قطعا با تشکیلات نمایشی موجود کارگران ، چرخه فقر و فلاکت را همچنان پذیرا باشیم!
✍محمد کرجی
اسفند ۴۰۳
https://www.tgoop.com/GEtehadbazneshastegan
🔻کارگران و بازنشستگان نماینده ای در شورای عالی کار ندارند!
شورای عالی کار شورائی جهت سرکوب مزد کارگران وبازنشستگان
هرساله شاهد هستیم جلساتی از آذر ماه به نام تعیین دستمزد حداقل حقوق کارگران تشکیل میشود
و مبالغی غیر واقعی با آمارهای غیر واقعی تورم سالانه به نام سبد معیشت کارگران مشخص می نمایند
و برای چند وقت سر بازنشستگان و کارگران را گرم میکنند
تا آخرین روز سال اما مزد کارگر را دولت ( کارفرمای بزرگ ) از قبل بسته است
شورای عالی کار یک شورای فرمایشی و نمایشی جهت سرکوب مزد است
نمایندگان کارگران نیز متاسفانه نماینده انتخابی کارگران نیستند
واز ترس کنار گذاشتن ، با ترفندهای مختلف به شکلی در رسانه ها حاضر میشوند و سخن میگویند
گویی که مدافع کارگران هستند
و کار بدست و قدرت لازم جهت دفاع از منافع کارگر را دارند
اما در واقعیت اینچنین نیست .نماینده کارگران در شورای عالی کار
از پشتوانه کارگری برخوردار نیستند
، آنها منتخب دولت و کار فرما هستند .
امضای پای مصوبات مزدی آنها نمایشی است
مصوبات سالهای گذشته نشان داد که دولت و کارفرما حرف آخر را میزند
چه نماینده کارگر مصوبات را تایید بکند و چه نکند تاثیری در تعیین مزد کارگر ندارد و به اجرا گذاشته میشود .
نتیجه:
باید منتظر بود که ببینم دولت برای حداقل دستمزد ۴۰۴ کارگران و بازنشستگان چه آشی خواهد پخت
و قطعا با تشکیلات نمایشی موجود کارگران ، چرخه فقر و فلاکت را همچنان پذیرا باشیم!
✍محمد کرجی
اسفند ۴۰۳
https://www.tgoop.com/GEtehadbazneshastegan
Telegram
گروه اتحاد بازنشستگان
کانال " گروه اتحاد بازنشستگان " منعکس کننده خواست های برحق تمام بازنشستگان ایران و سایر مزد بگیران زحمتکش می باشد و برای تحقق این مهم نیازمند مشارکت هم سرنوشتان خود هستیم.
🔴 احضار توران سلیمانی فعال صنفی معلمان در خوزستان به دادسرا و تشکیل پرونده جدید
توران سلیمانی فعال صنفی معلمان ، با فشار اطلاعات سپاه خوزستان به دادسرا عمومی و انقلاب شهرستان شوش احضار شد .
توران سلیمانی که از فعالان صنفی استان خوزستان می باشد ، پس از حضور در دادسرا و تفهیم اتهام با قرار وثیقه دویست میلیون تومانی به صورت موقت به قید وثیقه آزاد شد .
در طول ماههای اخیر ، فشار از طرف نهادهای امنیتی بر فعالان صنفی استان خوزستان تشدید شده و پیش از ایشان نیز چهار فعال صنفی دیگر این استان به نام های کوکب بداغی ، سیامک صادقی چهرازی ، علی کروشات و پیروز نامی
با احکام قضایی مواجه شده اند .
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکومیت پرونده سازی برای توران سلیمانی و دیگر فعالان صنفی استان خوزستان ، به نهاد های امنیتی و قضایی هشدار جدی می دهد که تداوم فشارها به عکس العمل جدی این مجموعه و معلمان منجر خواهد شد و شورای هماهنگی حق خود می داند که با فراخوان حضور میدانی به تداوم سرکوب ها واکنش نشان دهد .
#معلمان_زندانی
#به_خیابان_برمیگردیم
#توران_سلیمانی
🆔 @kashowra. @khizesche باز نشر خیزش
توران سلیمانی فعال صنفی معلمان ، با فشار اطلاعات سپاه خوزستان به دادسرا عمومی و انقلاب شهرستان شوش احضار شد .
توران سلیمانی که از فعالان صنفی استان خوزستان می باشد ، پس از حضور در دادسرا و تفهیم اتهام با قرار وثیقه دویست میلیون تومانی به صورت موقت به قید وثیقه آزاد شد .
در طول ماههای اخیر ، فشار از طرف نهادهای امنیتی بر فعالان صنفی استان خوزستان تشدید شده و پیش از ایشان نیز چهار فعال صنفی دیگر این استان به نام های کوکب بداغی ، سیامک صادقی چهرازی ، علی کروشات و پیروز نامی
با احکام قضایی مواجه شده اند .
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکومیت پرونده سازی برای توران سلیمانی و دیگر فعالان صنفی استان خوزستان ، به نهاد های امنیتی و قضایی هشدار جدی می دهد که تداوم فشارها به عکس العمل جدی این مجموعه و معلمان منجر خواهد شد و شورای هماهنگی حق خود می داند که با فراخوان حضور میدانی به تداوم سرکوب ها واکنش نشان دهد .
#معلمان_زندانی
#به_خیابان_برمیگردیم
#توران_سلیمانی
🆔 @kashowra. @khizesche باز نشر خیزش
#بیانیە_انجمن_صنفی_معلمان_کوردستان(مریوان و سروآباد، سنندج، سقز و زیویه) بە مناسبت سالیاد #بمباران_شیمیایی_حلبچە
بیگمان خطرناکترین و اساسیترین تحریفی کە در جریان زندگی بشر رخ دادە، اینست کە سرنوشت انسانها و زمام امور عالم بە دست اقلیتی محدود افتادە و بیشتر مردم جهان مطیع و مقهور منویات، منافع، برنامەها و بازیهای این اقلیت اندک شدەاند. بە معنای دقیقتر مدیریت اوضاع جهان از دست اکثریت مطلق مردم خارج شدە و سرمایەداران و سیاستمداران فاسد همە منابع و امکانات را بە زیر سیطرە خود آوردە و حتی در خصوص آیندە، مرگ و زندگی انسانها و ملتها هم دخل و تصرف میکنند. جنگ، نسلکشی، بکارگیری بمبهای هستەای و شیمیایی، تضییع حقوق مسلم ملتهای مظلوم و غارت منابع آنان نمونەای از این دخالتهاست. با این تعبیر حتی اکثریت شهروندان کشورهای سلطەگر و توسعە طلب هم قربانی نقشەها و سیاستهای سرمایەداران و الیگارشیهای حاکم هستند و کار و زندگی آنها در راستای منافع و اهداف این گروەها طراحی شدە است. علاوە بر این ستم فراگیر کە همە اهالی زمین را در بر گرفتە است انسانها و ملتهایی هستند کە بە سبب قرار دادنشان در پیرامون و مغضوب واقع شدن از طرف فرادستان، ستمهای مضاعف و بە مراتب شدیدتری را تجربە کردە و میکنند کە ملت کورد مصداق بارزی از این مسئلە است. کوردها علاوە بر ستم و رنج مشترکی کە با سایر ملتها دارند، هموارە مورد غضب قدرتهای جهانی، منطقەای و حاکمان داخلی بودە و بیرحمانەترین خشونتها و تبعیضها را تجربە کردەاند. از محرومیت اجتماعی، زندان و اعدام و نسل کشی گرفتە تا آسیمیلە کردن، کوچ اجباری و... . در گسترە تاریخ موارد متعددی هم بودە کە بیآنکە کوردها طرفی از جنگ باشند یا اصولا جنگ و مناقشە ارتباط مستقیمی بە آنها داشتە باشد بە سبب موقعیت ژئوپلیتیکی سرزمینشان باز دولتهای منطقە و قدرتهای جهانی کوردستان را بە عنوان زمین بازی انتخاب کردە و خونریزی و ویرانی برای اهالی آن بە بار آوردەاند.
شاید دهشتناکترین و بیرحمانەترین ستم در حق کردها در دهە آخر قرن بیستم را بمباران شیمیایی شهر کوردنشین حلبچە توسط رژیم بعث عراق دانست کە در جریان سلسلە عملیاتهایی تحت نام "انفال" برای نسل کشی کوردها بە کمک همپیمانان منطقەای و جهانی رژیم وقت عراق در ۲۵ اسفند ۱۳۶۶ انجام گرفت کە طی آن پنج هزار نفر مردم بیگناە حلبچه شهید و هزاران نفر هم برای همیشە دچار صدمات شدید جسمی و روانی شدند کە اثرات آن همچنان و تا نسلهای بعد ادامە دارد. عجب آنکە این نسلکشی و جنایت آشکار نە در زمان وقوعش واکنشهای جدی جهانی را بە دنبال داشت و نە بعدها آنطور کە باید و ضرورت داشت، مورد توجە رسانەها و افکار عمومی جهان قرار گرفت. شاید اگر عکس مشهور #عمر_خاور هم نبود حلبچە برای اهالی جهان ناشناختەتر از این بود.
انجمن صنفی معلمان کوردستان سالیاد این جنایت و کشتار هولناک را بە آسیبدیدگان، بازماندگان شهدای حلبچە و همە انسانهای همدل و آزادە تسلیت عرض میکند و عمیقا بر این باور است کە حلبچە تنها درد و مسئلەی جامعە کوردی نیست بلکە زخم عمیق و ناسوری بر اندام خستەی بشریت است. اگر همە انسانها بە جای محصور ماندن در چارچوب پارتیشنبندی جوامع و مرزبندیهایی بر مبنای برتری قومی، زبانی، نژادی، مذهبی، جغرافیایی و... (کە عمدتا سبب تفرق و تضعیف آنان در برابر اربابان زر و زور میشود) بە ستمهای مشترک و سرنوشت مشترکی کە باهم دارند بیندیشند و بە حقوق برابر همە ملیتها احترام بگذارند در آنصورت یک ائتلاف و اجماع جهانی از آن جمعیت حداکثری شکل میگیرد کە نە تنها همە در برابر رنجهای همدیگر همدل خواهند شد بلکە با تحمیل ارادە و خواست خود بە مستبدان و چپاولگران عالم، مانع از تکرار فجایعی نظیر، بمباران حلبچە، سردشت و هیروشیما، کشتار شیلی و الجزایر، جنگهای جهانی، کشتار و ویرانی سوریە، افغانستان و... خواهند شد. امروز حیاتیترین مرزبندی، تمایز و تفکیک بین مردم عادی از یک سو با ستمگران و استثمارگران در سوی دیگر است و بە هر میزان مردم این واقعیت را درک کنند و جبهە خود را تقویت نمایند شاهد صلح و عدالت بیشتری در جهان خواهیم بود.
انجمن صنفی معلمان کوردستان(مریوان و سروآباد، سنندج، سقز و زیویه)
٢٥ اسفندماه ١٤٠٣
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹 نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
@khizesche. باز نشر خیزش
بیگمان خطرناکترین و اساسیترین تحریفی کە در جریان زندگی بشر رخ دادە، اینست کە سرنوشت انسانها و زمام امور عالم بە دست اقلیتی محدود افتادە و بیشتر مردم جهان مطیع و مقهور منویات، منافع، برنامەها و بازیهای این اقلیت اندک شدەاند. بە معنای دقیقتر مدیریت اوضاع جهان از دست اکثریت مطلق مردم خارج شدە و سرمایەداران و سیاستمداران فاسد همە منابع و امکانات را بە زیر سیطرە خود آوردە و حتی در خصوص آیندە، مرگ و زندگی انسانها و ملتها هم دخل و تصرف میکنند. جنگ، نسلکشی، بکارگیری بمبهای هستەای و شیمیایی، تضییع حقوق مسلم ملتهای مظلوم و غارت منابع آنان نمونەای از این دخالتهاست. با این تعبیر حتی اکثریت شهروندان کشورهای سلطەگر و توسعە طلب هم قربانی نقشەها و سیاستهای سرمایەداران و الیگارشیهای حاکم هستند و کار و زندگی آنها در راستای منافع و اهداف این گروەها طراحی شدە است. علاوە بر این ستم فراگیر کە همە اهالی زمین را در بر گرفتە است انسانها و ملتهایی هستند کە بە سبب قرار دادنشان در پیرامون و مغضوب واقع شدن از طرف فرادستان، ستمهای مضاعف و بە مراتب شدیدتری را تجربە کردە و میکنند کە ملت کورد مصداق بارزی از این مسئلە است. کوردها علاوە بر ستم و رنج مشترکی کە با سایر ملتها دارند، هموارە مورد غضب قدرتهای جهانی، منطقەای و حاکمان داخلی بودە و بیرحمانەترین خشونتها و تبعیضها را تجربە کردەاند. از محرومیت اجتماعی، زندان و اعدام و نسل کشی گرفتە تا آسیمیلە کردن، کوچ اجباری و... . در گسترە تاریخ موارد متعددی هم بودە کە بیآنکە کوردها طرفی از جنگ باشند یا اصولا جنگ و مناقشە ارتباط مستقیمی بە آنها داشتە باشد بە سبب موقعیت ژئوپلیتیکی سرزمینشان باز دولتهای منطقە و قدرتهای جهانی کوردستان را بە عنوان زمین بازی انتخاب کردە و خونریزی و ویرانی برای اهالی آن بە بار آوردەاند.
شاید دهشتناکترین و بیرحمانەترین ستم در حق کردها در دهە آخر قرن بیستم را بمباران شیمیایی شهر کوردنشین حلبچە توسط رژیم بعث عراق دانست کە در جریان سلسلە عملیاتهایی تحت نام "انفال" برای نسل کشی کوردها بە کمک همپیمانان منطقەای و جهانی رژیم وقت عراق در ۲۵ اسفند ۱۳۶۶ انجام گرفت کە طی آن پنج هزار نفر مردم بیگناە حلبچه شهید و هزاران نفر هم برای همیشە دچار صدمات شدید جسمی و روانی شدند کە اثرات آن همچنان و تا نسلهای بعد ادامە دارد. عجب آنکە این نسلکشی و جنایت آشکار نە در زمان وقوعش واکنشهای جدی جهانی را بە دنبال داشت و نە بعدها آنطور کە باید و ضرورت داشت، مورد توجە رسانەها و افکار عمومی جهان قرار گرفت. شاید اگر عکس مشهور #عمر_خاور هم نبود حلبچە برای اهالی جهان ناشناختەتر از این بود.
انجمن صنفی معلمان کوردستان سالیاد این جنایت و کشتار هولناک را بە آسیبدیدگان، بازماندگان شهدای حلبچە و همە انسانهای همدل و آزادە تسلیت عرض میکند و عمیقا بر این باور است کە حلبچە تنها درد و مسئلەی جامعە کوردی نیست بلکە زخم عمیق و ناسوری بر اندام خستەی بشریت است. اگر همە انسانها بە جای محصور ماندن در چارچوب پارتیشنبندی جوامع و مرزبندیهایی بر مبنای برتری قومی، زبانی، نژادی، مذهبی، جغرافیایی و... (کە عمدتا سبب تفرق و تضعیف آنان در برابر اربابان زر و زور میشود) بە ستمهای مشترک و سرنوشت مشترکی کە باهم دارند بیندیشند و بە حقوق برابر همە ملیتها احترام بگذارند در آنصورت یک ائتلاف و اجماع جهانی از آن جمعیت حداکثری شکل میگیرد کە نە تنها همە در برابر رنجهای همدیگر همدل خواهند شد بلکە با تحمیل ارادە و خواست خود بە مستبدان و چپاولگران عالم، مانع از تکرار فجایعی نظیر، بمباران حلبچە، سردشت و هیروشیما، کشتار شیلی و الجزایر، جنگهای جهانی، کشتار و ویرانی سوریە، افغانستان و... خواهند شد. امروز حیاتیترین مرزبندی، تمایز و تفکیک بین مردم عادی از یک سو با ستمگران و استثمارگران در سوی دیگر است و بە هر میزان مردم این واقعیت را درک کنند و جبهە خود را تقویت نمایند شاهد صلح و عدالت بیشتری در جهان خواهیم بود.
انجمن صنفی معلمان کوردستان(مریوان و سروآباد، سنندج، سقز و زیویه)
٢٥ اسفندماه ١٤٠٣
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹 نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
@khizesche. باز نشر خیزش
🔶 کردهای سوریه پیشنویس قانون اساسی احمد شرع را رد کردند
شورای دموکراتیک سوریه که به عنوان شاخه سیاسی نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) عمل میکند اعلام کرد که پیشنویس قانون اساسی احمد شرع، رئیسجمهور موقت سوریه را نمیپذیرد.
در بیانیه این شورا آمده است که پیشنویس ارائهشده تنها "شکلی جدید از اقتدارگرایی است و به جای ایجاد یک حکومت مشارکتی، قدرت را در دستان دولت مرکزی متمرکز میکند."
انتشار این بیانیه در حالی صورت گرفته که به تازگی، احمد شرع موفق شده بود نیروهای دموکراتیک سوریه را متقاعد کند که کاملاً در ساختار دولتی جدید ادغام شوند.
این توافق شامل نکات کلیدی، از جمله مشارکت سیاسی همه شهروندان سوریه، صرفنظر از وابستگی قومی یا مذهبی و نیز به رسمیت شناختن کردها به عنوان یک گروه جمعیتی با حقوق کامل شهروندی بود.
@khizesche. باز نشر خیزش
شورای دموکراتیک سوریه که به عنوان شاخه سیاسی نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) عمل میکند اعلام کرد که پیشنویس قانون اساسی احمد شرع، رئیسجمهور موقت سوریه را نمیپذیرد.
در بیانیه این شورا آمده است که پیشنویس ارائهشده تنها "شکلی جدید از اقتدارگرایی است و به جای ایجاد یک حکومت مشارکتی، قدرت را در دستان دولت مرکزی متمرکز میکند."
انتشار این بیانیه در حالی صورت گرفته که به تازگی، احمد شرع موفق شده بود نیروهای دموکراتیک سوریه را متقاعد کند که کاملاً در ساختار دولتی جدید ادغام شوند.
این توافق شامل نکات کلیدی، از جمله مشارکت سیاسی همه شهروندان سوریه، صرفنظر از وابستگی قومی یا مذهبی و نیز به رسمیت شناختن کردها به عنوان یک گروه جمعیتی با حقوق کامل شهروندی بود.
@khizesche. باز نشر خیزش
DW
کردهای سوریه پیشنویس قانون اساسی احمد شرع را رد کردند
رئیسجمهور موقت سوریه در مسیر تدوین قانون اساسی ظاهرا با مخالفت جدی روبهرو شده است. رهبری سیاسی مناطق تحت کنترل کردها در شمال شرقی سوریه هشدار داده که این پیشنویس میتواند "زمینهساز بازگشت به دیکتاتوری" باشد.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 نبویان: اگر اجرای قانون حجاب نظام را تضعیف کند باید کنار گذاشته شود
محمود نبویان، عضو ارشد جبهه پایداری با انتشار ویدئویی اعلام کرد که اجرای لایحه حجاب در شرایطی که به حفظ نظام جمهوری اسلامی ضربه بزند، باید متوقف شود.
او با اشاره به اینکه لایحه حجاب قبل از سقوط حکومت سوریه و کشته شدن حسن نصرالله، دبیرکل پیشین حزبالله لبنان به تصویب رسیده، هشدار داد که این طرح نباید به دوقطبیسازی جامعه و آنچه که او "سوریهسازی توسط دشمن" نامید منجر شود.
نایبرئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس با استناد به سخنانی از روحالله خمینی و علی خامنهای، دو رهبر قبلی و کنونی جمهوری اسلامی در مورد مقدم بودن حفظ نظام بر حتی واجبات دینی تأکید کرد:
«پس نگویند اگر حجاب نبود این چه نظام اسلامی است. نه، اگر لایحه حجاب موجب تضعیف نظام است باید کنار گذاشته شود. تا کی؟ تا هر وقتی که نظام ضربه نبیند.»
نبویان که پیشتر از حامیان حجاب اجباری بود، سازماندهندگان تجمعات اجرای لایحه حجاب و عفاف در هفتههای اخیر را تندروهایی نام نهاد که با واکسن کرونا مخالفت داشتند.
@khizesche. باز نشر خیزش
محمود نبویان، عضو ارشد جبهه پایداری با انتشار ویدئویی اعلام کرد که اجرای لایحه حجاب در شرایطی که به حفظ نظام جمهوری اسلامی ضربه بزند، باید متوقف شود.
او با اشاره به اینکه لایحه حجاب قبل از سقوط حکومت سوریه و کشته شدن حسن نصرالله، دبیرکل پیشین حزبالله لبنان به تصویب رسیده، هشدار داد که این طرح نباید به دوقطبیسازی جامعه و آنچه که او "سوریهسازی توسط دشمن" نامید منجر شود.
نایبرئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس با استناد به سخنانی از روحالله خمینی و علی خامنهای، دو رهبر قبلی و کنونی جمهوری اسلامی در مورد مقدم بودن حفظ نظام بر حتی واجبات دینی تأکید کرد:
«پس نگویند اگر حجاب نبود این چه نظام اسلامی است. نه، اگر لایحه حجاب موجب تضعیف نظام است باید کنار گذاشته شود. تا کی؟ تا هر وقتی که نظام ضربه نبیند.»
نبویان که پیشتر از حامیان حجاب اجباری بود، سازماندهندگان تجمعات اجرای لایحه حجاب و عفاف در هفتههای اخیر را تندروهایی نام نهاد که با واکسن کرونا مخالفت داشتند.
@khizesche. باز نشر خیزش
🔴 سنتکام: دومین مقام ارشد داعش در عراق کشته شد
ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده آمریکا؛ سنتکام با انتشار بیانیهای اعلام کرد که در جریان یک حمله هوایی دقیق در استان الانبار عراق، دومین مقام ارشد داعش، مسئول عملیات، لجستیک و برنامهریزی این گروه به نام عبدالله مکی مصلح الرفيعی، معروف به ابوخدیجه و یک همراه او کشته شدند.
بر اساس اعلام سنتکام، عملیات فرماندهی مرکزی آمریکا طی همکاری نیروهای استخباراتی و امنیتی عراق صورت گرفت. ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا همچنین اعلام کرد که نیروهای سنتکام پس از حمله به ابوخدیجه، به همراه نیروهای ارتش عراق در محل حمله حاضر شدند و اجساد هر دو عضو داعش را پیدا کردند. بر اساس این بیانیه، این دو جلیقههای انفجاری به تن داشتند و سلاحهایی نیز همراه آنها پیدا شد.
این بیانیه همچنین میافزاید که سنتکام و ارتش عراق توانستند از طریق بررسی دیانای، هویت هر دو عضو کشته شده داعش را تایید کنند.
نخستوزیر عراق دومین مقام ارشد داعش را "از جمله خطرناکترین تروریستها در عراق و جهان" توصیف کرده بود.
@khizesche. باز نشر خیزش
ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده آمریکا؛ سنتکام با انتشار بیانیهای اعلام کرد که در جریان یک حمله هوایی دقیق در استان الانبار عراق، دومین مقام ارشد داعش، مسئول عملیات، لجستیک و برنامهریزی این گروه به نام عبدالله مکی مصلح الرفيعی، معروف به ابوخدیجه و یک همراه او کشته شدند.
بر اساس اعلام سنتکام، عملیات فرماندهی مرکزی آمریکا طی همکاری نیروهای استخباراتی و امنیتی عراق صورت گرفت. ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا همچنین اعلام کرد که نیروهای سنتکام پس از حمله به ابوخدیجه، به همراه نیروهای ارتش عراق در محل حمله حاضر شدند و اجساد هر دو عضو داعش را پیدا کردند. بر اساس این بیانیه، این دو جلیقههای انفجاری به تن داشتند و سلاحهایی نیز همراه آنها پیدا شد.
این بیانیه همچنین میافزاید که سنتکام و ارتش عراق توانستند از طریق بررسی دیانای، هویت هر دو عضو کشته شده داعش را تایید کنند.
نخستوزیر عراق دومین مقام ارشد داعش را "از جمله خطرناکترین تروریستها در عراق و جهان" توصیف کرده بود.
@khizesche. باز نشر خیزش
🟣 تمدید دو ماهه قرار بازداشت زهرا شریف کاظمی
قرار بازداشت زهرا شریف کاظمی، متهم سیاسی به مدت دو ماه دیگر تمدید شد. وی بیش از ۸۰ روز است که بازداشت شده و به صورت بلاتکلیف در بند زنان زندان اوین نگهداری میشود.
یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این زندانی سیاسی گفت است: «پس از مراجعه مادر این متهم سیاسی به داسرای اوین، #قناعت_کار، سرپرست این مرجع قضایی ضمن برخوردی خشونتآمیز با مادر زهرا شریف کاظمی، به وی اعلام کرده که تا زمان اخذ اعتراف، دخترت را در بازداشت موقت نگه میداریم.»
زهرا شریف کاظمی، حدودا ۳۵ ساله توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت شد. وی پس از دو روز بازداشت در #بازداشتگاه_شاپور، در تاریخ ۴ دی ماه به بند زنان زندان اوین منتقل شده است.
بنا به گزارشات، بازداشت وی به علت فعالیت در فضای مجازی صورت گرفته است. اکنون نیز صفحات مجازی وی اعم از توییتر و اینستاگرام (هنوز مسدود نشده) و متاسفانه توسط نیروهای امنیتی اداره میشود.
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@khizesche. باز نشر خیزش
@bidarzani
قرار بازداشت زهرا شریف کاظمی، متهم سیاسی به مدت دو ماه دیگر تمدید شد. وی بیش از ۸۰ روز است که بازداشت شده و به صورت بلاتکلیف در بند زنان زندان اوین نگهداری میشود.
یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این زندانی سیاسی گفت است: «پس از مراجعه مادر این متهم سیاسی به داسرای اوین، #قناعت_کار، سرپرست این مرجع قضایی ضمن برخوردی خشونتآمیز با مادر زهرا شریف کاظمی، به وی اعلام کرده که تا زمان اخذ اعتراف، دخترت را در بازداشت موقت نگه میداریم.»
زهرا شریف کاظمی، حدودا ۳۵ ساله توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت شد. وی پس از دو روز بازداشت در #بازداشتگاه_شاپور، در تاریخ ۴ دی ماه به بند زنان زندان اوین منتقل شده است.
بنا به گزارشات، بازداشت وی به علت فعالیت در فضای مجازی صورت گرفته است. اکنون نیز صفحات مجازی وی اعم از توییتر و اینستاگرام (هنوز مسدود نشده) و متاسفانه توسط نیروهای امنیتی اداره میشود.
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@khizesche. باز نشر خیزش
@bidarzani