🔺مهندس محمدصادق قطبی، در میان جمعی از فرهنگیان خمین، در زمستان سرد ۱۳۳۶ زیر کرسی عکسی به یادگار گرفته اند
@khomeynhistory
@khomeynhistory
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔺آخرین سخنان و توصیه های سردار شهید حسین ساعدی فرمانده گردان روح الله خطاب به یاران خود پیش از شهادت (عملیات خیبر، اسفند۱۳۶۲، هورالعظیم)
@khomeynhistory
@khomeynhistory
✅لطفاً پای "مازوت" را به خمین باز نکنید
در خبرها به نقل از نماینده خمین در مجلس شورای اسلامی آمده بود که ایشان در تلاش است در خمین پالایشگاه مازوت ایجاد شود. پالایشگاهی که بتواند بار بر زمین مانده مازادِ مازوت پالایشگاههای کشور را بردارد؛ یعنی همان "نفت کوره" ای را که طبق قوانین بین المللی، استفاده از آن در طبیعت ممنوع است پالایش و قابل استفاده کند.
ابتدا و قبل از هر چیز باید از این که نماینده محترم در فکر توسعه خمین و تلاش برای کاهش مشکل بیکاری و معیشت مردم این شهرستان است سپاسگزاری کرد، اما ایشان لابد می دانند که هر چند توسعه خوب است، اما نه هر توسعه ای و آن هم نه به هر قیمتی. شاید نیاز به یادآوری نباشد که آنچه امروز دنیا پس از آزمون و خطاهای فراوان و مطالعات گسترده به آن رسیده، "توسعه پایدار" است؛ یعنی توسعه ای که زیست و زندگی انسان ها را به مخاطره نیندازد و بتواند جریان زندگی سالم را تداوم بخشد. دنیا امروز در حال پس زدن صنایع آلاینده است و کشورهای پیشرفته می کوشند تا از بار منفی و خسارت های این گونه صنایع روز به روز بکاهند؛ چرا که موضوع سلامت انسان ها و محیط زیست در میان است. موضوع بیماری های لاعلاج و صعب العلاجی در میان است که گریبان انسان ها را گرفته و هر سال بر میزان و تعداد آنها افزوده می شود.
در این شرایط بحث تاسیس پالایشگاه مازوت در شهرستان خمین مطرح می شود؛ مازوتی که حداقل اهل فن می دانند مضرات زیادی دارد و "آلودگی هوا" تنها یکی از آنهاست. با کمی جستجو می توان بر ضررها و زیان های این ماده نفتی آشنا شد. کارشناسان و اهل فن در این باره گفته و نوشته اند: در تماس بودن انسان با مازوت و مشتقات آن میتواند بدن را آلوده و بیمار کند. تنفس گاز متصاعد شده از مازوت توانایی این را دارد که همچون سمی کشنده برای انسان عمل کند به شرط آن که غلظت زیادی داشته باشد. اگر غلظت گاز کم باشد بروز دردهای قفسه سینه، ایجاد مشکلات تنفسی، ملتهب شدن چشم و مبتلا شدن به بیماریهای قلبی و تنفسی، محتمل است.
همچنین در صورت سوختن مازوت، سولفاتها و نیز نیتراتها به صورت ذرات بسیار ریز در هوا معلق میمانند که با تشدید شدن میزان و حجم آنها، آلودگی هوا و در پی آن خطر آسم و حملات قلبی و تنفسی را افزایش میدهد.
از سویی دیگر اکسیدهای گوگرد ناشی از سوزاندن مازوت میتواند با حل شدن در آب به اسید تبدیل شود. در شرایط خاص آبوهوایی و به هنگام بارندگی، باران اسیدی را تشکیل میدهد که میتواند فلزات سنگین را حل و خاکها را سست کند و یکی از عوامل مهم فرسایش خاک، از بین رفتن پوشش گیاهی و احتمال بروز سیل است.
هر بار که در اخبار مسمومیت و بستری شدن شهروندان جنوبی و به خصوص خوزستانی در بیمارستانها در پی بارندگی را میشنوید، دلیل آن وجود ذرات ناشی از سوخت مازوت در هواست.سوخت مازوت این روزها متهم ردیف اول آلودگی هوا است.
پس با چنین وضعیتی باید به مردم حق داد که نگران اجرایی شدن چنین تصمیمی باشند؛ آن هم در شرایطی که به گفته نماینده محترم، چنین پالایشگاهی تا کنون در هیچ کجای ایران ایجاد نشده است.
پیشنهاد می شود در این زمینه تصمیم شتابزده ای گرفته نشود و تمام ابعاد قضیه از تمام زوایا سنجیده شود و آنگاه تصمیم درست اتخاذ گردد. به نظر می رسد که خمین امروز از نظر آلاینده های زیست محیطی در شرایط نسبتاً قابل قبولی قرار داشته باشد، و خطری جدی سلامت مردم آن را تهدید نکند، حواسمان باشد با تصمیمات نسنجیده، شرایط را دگرگون نکنیم. مطالعه شرایط زیست محیطی شهرستان شازند پس از راه اندازی پالایشگاه و پتروشیمی تجربه خوبیست که پیش روی ما قرار دارد.
🔹محمدجوادمرادی نیا
@khomeynhistory
در خبرها به نقل از نماینده خمین در مجلس شورای اسلامی آمده بود که ایشان در تلاش است در خمین پالایشگاه مازوت ایجاد شود. پالایشگاهی که بتواند بار بر زمین مانده مازادِ مازوت پالایشگاههای کشور را بردارد؛ یعنی همان "نفت کوره" ای را که طبق قوانین بین المللی، استفاده از آن در طبیعت ممنوع است پالایش و قابل استفاده کند.
ابتدا و قبل از هر چیز باید از این که نماینده محترم در فکر توسعه خمین و تلاش برای کاهش مشکل بیکاری و معیشت مردم این شهرستان است سپاسگزاری کرد، اما ایشان لابد می دانند که هر چند توسعه خوب است، اما نه هر توسعه ای و آن هم نه به هر قیمتی. شاید نیاز به یادآوری نباشد که آنچه امروز دنیا پس از آزمون و خطاهای فراوان و مطالعات گسترده به آن رسیده، "توسعه پایدار" است؛ یعنی توسعه ای که زیست و زندگی انسان ها را به مخاطره نیندازد و بتواند جریان زندگی سالم را تداوم بخشد. دنیا امروز در حال پس زدن صنایع آلاینده است و کشورهای پیشرفته می کوشند تا از بار منفی و خسارت های این گونه صنایع روز به روز بکاهند؛ چرا که موضوع سلامت انسان ها و محیط زیست در میان است. موضوع بیماری های لاعلاج و صعب العلاجی در میان است که گریبان انسان ها را گرفته و هر سال بر میزان و تعداد آنها افزوده می شود.
در این شرایط بحث تاسیس پالایشگاه مازوت در شهرستان خمین مطرح می شود؛ مازوتی که حداقل اهل فن می دانند مضرات زیادی دارد و "آلودگی هوا" تنها یکی از آنهاست. با کمی جستجو می توان بر ضررها و زیان های این ماده نفتی آشنا شد. کارشناسان و اهل فن در این باره گفته و نوشته اند: در تماس بودن انسان با مازوت و مشتقات آن میتواند بدن را آلوده و بیمار کند. تنفس گاز متصاعد شده از مازوت توانایی این را دارد که همچون سمی کشنده برای انسان عمل کند به شرط آن که غلظت زیادی داشته باشد. اگر غلظت گاز کم باشد بروز دردهای قفسه سینه، ایجاد مشکلات تنفسی، ملتهب شدن چشم و مبتلا شدن به بیماریهای قلبی و تنفسی، محتمل است.
همچنین در صورت سوختن مازوت، سولفاتها و نیز نیتراتها به صورت ذرات بسیار ریز در هوا معلق میمانند که با تشدید شدن میزان و حجم آنها، آلودگی هوا و در پی آن خطر آسم و حملات قلبی و تنفسی را افزایش میدهد.
از سویی دیگر اکسیدهای گوگرد ناشی از سوزاندن مازوت میتواند با حل شدن در آب به اسید تبدیل شود. در شرایط خاص آبوهوایی و به هنگام بارندگی، باران اسیدی را تشکیل میدهد که میتواند فلزات سنگین را حل و خاکها را سست کند و یکی از عوامل مهم فرسایش خاک، از بین رفتن پوشش گیاهی و احتمال بروز سیل است.
هر بار که در اخبار مسمومیت و بستری شدن شهروندان جنوبی و به خصوص خوزستانی در بیمارستانها در پی بارندگی را میشنوید، دلیل آن وجود ذرات ناشی از سوخت مازوت در هواست.سوخت مازوت این روزها متهم ردیف اول آلودگی هوا است.
پس با چنین وضعیتی باید به مردم حق داد که نگران اجرایی شدن چنین تصمیمی باشند؛ آن هم در شرایطی که به گفته نماینده محترم، چنین پالایشگاهی تا کنون در هیچ کجای ایران ایجاد نشده است.
پیشنهاد می شود در این زمینه تصمیم شتابزده ای گرفته نشود و تمام ابعاد قضیه از تمام زوایا سنجیده شود و آنگاه تصمیم درست اتخاذ گردد. به نظر می رسد که خمین امروز از نظر آلاینده های زیست محیطی در شرایط نسبتاً قابل قبولی قرار داشته باشد، و خطری جدی سلامت مردم آن را تهدید نکند، حواسمان باشد با تصمیمات نسنجیده، شرایط را دگرگون نکنیم. مطالعه شرایط زیست محیطی شهرستان شازند پس از راه اندازی پالایشگاه و پتروشیمی تجربه خوبیست که پیش روی ما قرار دارد.
🔹محمدجوادمرادی نیا
@khomeynhistory
✅ جلوی فرسایش خاک را بگیریم
سلام
دوستان عزیز ، خواهشی که دارم این است : هر وقت به بیابان و یا هر منطقه ای از طبیعت رفتید بذرهایی که نام می برم را نیز با خود همراه ببرید و بکارید! نه تنها زیاد وقتگیر نیست ، بلکه احساسی عالی و بی نظیر را هم به شما منتقل می کند! منظورم بذر ، زیره سبز ، زیره سیاه ، زنیان ، هنداونه ابوجهل، بادام کوهی ، بنه که به راحتی از عطاری یا مکان های بخصوص می توانید با مبلغی ناچیز تهیه کنید ، مخصوصا بذر بادام کوهی را اصلا از دست ندهید چون از فرسایش خاک نیز جلوگیری میکند.
با کمک یک بیلچه یا میله یا قاشق و یا هر وسیله دیگری ، یک شیار با ارتفاع مناسب در زمین ایجاد کنید و بذر را با فاصله معین بکارید و روی آن را با خاک بپوشانید. اینکار را از هر زمان که خواستید ، شروع کنید و تا آخر فروردین ماه سال دیگر ادامه بدهید. نگران آبیاری کاشته های خود هم نباشید ، باران های فصلی کار آبیاری را انجام خواهند داد ، چون طبیعت بسیار مهربان و بخشنده است
با خود عهد کنید هر بار به هر مکانی میروید در زمین آن منطقه بذرهایی بکارید. سعی کنید هر چه بیشتر اینکار را انجام بدهید و دوستان و آشنایان را نیز به انجام این کار تشویق کنید. بدانید که این گیاهان از پیشروی بیابان جلوگیری میکنند چون زمین های ایران بشدت در حال فرسایش و از بین رفتن هستند ، اما با بذر افشانی و کاشت گیاهانی که مقاوم به کم ابی هستند ، ما می توانیم بخشی از خاک را حفظ کنیم ، پس در کنار وسایل ضروری که همراه دارید بذرهایتان را هم همراه داشته باشید. مطمئن باشید که یادگاری سبز و پر برکت را بر خاک پاک مان از خود بر جای می گذارید و نسل های آینده قدر دان شما خواهد بود . . .
نگوییم "این وظیفه دولت است". همگی ما در قبال این کره خاکی مسئول هستیم ، "مسئول" . . . و بیان این جملات فقط و فقط شانه خالی کردن از تعهد و مسئولیت است و بس! البته بنا بر "قانون کارما" مطمئن باشید کار شما بدون اجر باقی نخواهد ماند. شک نکنید عزیزانم . . .
✶ خواهش میکنم این متن را برای دوستان خود "فوروارد" کنید و در انتشار این متن کوشا باشید . سپاس . . .
" با زمین مهربان باشیم "
#خاكمان_راكيمياكنيم
@khomeynhistory
سلام
دوستان عزیز ، خواهشی که دارم این است : هر وقت به بیابان و یا هر منطقه ای از طبیعت رفتید بذرهایی که نام می برم را نیز با خود همراه ببرید و بکارید! نه تنها زیاد وقتگیر نیست ، بلکه احساسی عالی و بی نظیر را هم به شما منتقل می کند! منظورم بذر ، زیره سبز ، زیره سیاه ، زنیان ، هنداونه ابوجهل، بادام کوهی ، بنه که به راحتی از عطاری یا مکان های بخصوص می توانید با مبلغی ناچیز تهیه کنید ، مخصوصا بذر بادام کوهی را اصلا از دست ندهید چون از فرسایش خاک نیز جلوگیری میکند.
با کمک یک بیلچه یا میله یا قاشق و یا هر وسیله دیگری ، یک شیار با ارتفاع مناسب در زمین ایجاد کنید و بذر را با فاصله معین بکارید و روی آن را با خاک بپوشانید. اینکار را از هر زمان که خواستید ، شروع کنید و تا آخر فروردین ماه سال دیگر ادامه بدهید. نگران آبیاری کاشته های خود هم نباشید ، باران های فصلی کار آبیاری را انجام خواهند داد ، چون طبیعت بسیار مهربان و بخشنده است
با خود عهد کنید هر بار به هر مکانی میروید در زمین آن منطقه بذرهایی بکارید. سعی کنید هر چه بیشتر اینکار را انجام بدهید و دوستان و آشنایان را نیز به انجام این کار تشویق کنید. بدانید که این گیاهان از پیشروی بیابان جلوگیری میکنند چون زمین های ایران بشدت در حال فرسایش و از بین رفتن هستند ، اما با بذر افشانی و کاشت گیاهانی که مقاوم به کم ابی هستند ، ما می توانیم بخشی از خاک را حفظ کنیم ، پس در کنار وسایل ضروری که همراه دارید بذرهایتان را هم همراه داشته باشید. مطمئن باشید که یادگاری سبز و پر برکت را بر خاک پاک مان از خود بر جای می گذارید و نسل های آینده قدر دان شما خواهد بود . . .
نگوییم "این وظیفه دولت است". همگی ما در قبال این کره خاکی مسئول هستیم ، "مسئول" . . . و بیان این جملات فقط و فقط شانه خالی کردن از تعهد و مسئولیت است و بس! البته بنا بر "قانون کارما" مطمئن باشید کار شما بدون اجر باقی نخواهد ماند. شک نکنید عزیزانم . . .
✶ خواهش میکنم این متن را برای دوستان خود "فوروارد" کنید و در انتشار این متن کوشا باشید . سپاس . . .
" با زمین مهربان باشیم "
#خاكمان_راكيمياكنيم
@khomeynhistory
✅ میزان بارندگی در خمین و دیگر شهرهای استان مرکزی از اول مهر تا ۱۴ اسفند ۱۴۰۰
@khomeynhistory
@khomeynhistory
✅ حکایتی آشنا در گلستان سعدی
یکی از مُتَعَبِّدان در بیشه زندگانی کردی و برگ درختان خوردی.
پادشاهی به حکم زیارت به نزدیک وی رفت و گفت: اگر مصلحت بینی به شهر اندر برای تو مقامی بسازم که فراغ عبادت از این بِه[بهتر] دست دهد و دیگران هم به برکت انفاس شما مستفید گردند و به صَلاح اعمال شما اقتدا کنند.
زاهد را این سخن قبول نیامد و روی بر تافت.
یکی از وزیران گفتش: پاس خاطرِ مَلِک [پادشاه] را روا باشد که چند روزی به شهر اندر آیی و کیفیتِ مکان معلوم کنی، پس اگر صفای وقت عزیزان را از صحبت اغیار کدورتی باشد اختیار باقیست.
آوردهاند که عابد به شهر اندر آمد و بُستان سرایِ خاصِ مَلِک را بدو پرداختند، مقامی دلگشای روان آسای.
گل سُرخش چو عارضِ خوبان
سُنبُلش همچو زلف محبوبان
همچنان از نهیب بَردِ عجوز
شیر ناخورده طفل دایه هنوز
وَ اَفانینِ عَلیها جُلَّنار
عُلِّقَتْ بِالشَّجَرِ الاَخْضَرِ نار
مَلِک در حال[فوراً] کنیزکی خوبروی پیش فرستاد:
ازین مَه پارهای، عابد فریبی
ملائک صورتی، طاووس زیبی
که بعد از دیدنش صورت نبندد
وجود پارسایان را شکیبی
همچنین در عقبش غلامی بدیع الجمال لطیف الاعتدال:
هَلکَ الناسُ حَولَهُ عطشاً
وَ هْوَ ساقٍ یَری وَ لا یَسقی
دیده از دیدنش نگشتی سیر
همچنان کز فُرات مُستَسقی
عابد، طعامهای لذیذ خوردن گرفت و کِسوتهای لطیف پوشیدن و از فَواکه[میوه ها] و مشموم[عطرهای خوشبو] و حلاوات[شیرینی ها] تمتّع یافتن و در جمال غلام و کنیزک نظر کردن؛ و خردمندان گفتهاند زلف خوبان زنجیر پای عقل است و دام مرغ زیرک.
در سر کار تو کردم دل و دین با همه دانش
مرغ زیرک به حقیقت منم امروز و تو دامی
فی الجمله، دولتِ وقتِ مجموع، به روز زوال آمد. چنان که شاعر گوید:
هر که هست از فقیه و پیر و مرید
وز زبان آوران پاک نفس
چون به دنیای دون فرود آید
به عسل در بماند پای مگس
بار دیگر مَلِک به دیدن او رغبت کرد.
عابد را دید؛ از هیأت نخستین بگردیده[هیکل و چهره اش دگرگون شده] و سرخ و سپید بر آمده و فربه شده و بر بالش دیبا تکیه زده و غلامِ پَری پیکر به مروحه[بادبزن از پَرِ] طاووسی بالای سر ایستاده.
[پادشاه] بر سلامت حالش شادمانی کرد و از هر دری سخن گفتند تا ملک به انجامِ سخن گفت: چنین که من این هر دو طایفه را دوست دارم در جهان کَس ندارد؛ یکی علما و دیگر زُهاد را.
وزیرِ فیلسوفِ جهاندیدهٔ حاذق که با او بود گفت: ای خداوند! شرط دوستی آن است که با هر دو طایفه نکویی کنی، عالِمان[جویندگانِ علم و دانش] را زَر [هزینه تحصیل علم] بده تا دیگر[همچنان درس] بخوانند و زاهدان را چیزی مده تا زاهد بمانند.
@khomeynhistory
یکی از مُتَعَبِّدان در بیشه زندگانی کردی و برگ درختان خوردی.
پادشاهی به حکم زیارت به نزدیک وی رفت و گفت: اگر مصلحت بینی به شهر اندر برای تو مقامی بسازم که فراغ عبادت از این بِه[بهتر] دست دهد و دیگران هم به برکت انفاس شما مستفید گردند و به صَلاح اعمال شما اقتدا کنند.
زاهد را این سخن قبول نیامد و روی بر تافت.
یکی از وزیران گفتش: پاس خاطرِ مَلِک [پادشاه] را روا باشد که چند روزی به شهر اندر آیی و کیفیتِ مکان معلوم کنی، پس اگر صفای وقت عزیزان را از صحبت اغیار کدورتی باشد اختیار باقیست.
آوردهاند که عابد به شهر اندر آمد و بُستان سرایِ خاصِ مَلِک را بدو پرداختند، مقامی دلگشای روان آسای.
گل سُرخش چو عارضِ خوبان
سُنبُلش همچو زلف محبوبان
همچنان از نهیب بَردِ عجوز
شیر ناخورده طفل دایه هنوز
وَ اَفانینِ عَلیها جُلَّنار
عُلِّقَتْ بِالشَّجَرِ الاَخْضَرِ نار
مَلِک در حال[فوراً] کنیزکی خوبروی پیش فرستاد:
ازین مَه پارهای، عابد فریبی
ملائک صورتی، طاووس زیبی
که بعد از دیدنش صورت نبندد
وجود پارسایان را شکیبی
همچنین در عقبش غلامی بدیع الجمال لطیف الاعتدال:
هَلکَ الناسُ حَولَهُ عطشاً
وَ هْوَ ساقٍ یَری وَ لا یَسقی
دیده از دیدنش نگشتی سیر
همچنان کز فُرات مُستَسقی
عابد، طعامهای لذیذ خوردن گرفت و کِسوتهای لطیف پوشیدن و از فَواکه[میوه ها] و مشموم[عطرهای خوشبو] و حلاوات[شیرینی ها] تمتّع یافتن و در جمال غلام و کنیزک نظر کردن؛ و خردمندان گفتهاند زلف خوبان زنجیر پای عقل است و دام مرغ زیرک.
در سر کار تو کردم دل و دین با همه دانش
مرغ زیرک به حقیقت منم امروز و تو دامی
فی الجمله، دولتِ وقتِ مجموع، به روز زوال آمد. چنان که شاعر گوید:
هر که هست از فقیه و پیر و مرید
وز زبان آوران پاک نفس
چون به دنیای دون فرود آید
به عسل در بماند پای مگس
بار دیگر مَلِک به دیدن او رغبت کرد.
عابد را دید؛ از هیأت نخستین بگردیده[هیکل و چهره اش دگرگون شده] و سرخ و سپید بر آمده و فربه شده و بر بالش دیبا تکیه زده و غلامِ پَری پیکر به مروحه[بادبزن از پَرِ] طاووسی بالای سر ایستاده.
[پادشاه] بر سلامت حالش شادمانی کرد و از هر دری سخن گفتند تا ملک به انجامِ سخن گفت: چنین که من این هر دو طایفه را دوست دارم در جهان کَس ندارد؛ یکی علما و دیگر زُهاد را.
وزیرِ فیلسوفِ جهاندیدهٔ حاذق که با او بود گفت: ای خداوند! شرط دوستی آن است که با هر دو طایفه نکویی کنی، عالِمان[جویندگانِ علم و دانش] را زَر [هزینه تحصیل علم] بده تا دیگر[همچنان درس] بخوانند و زاهدان را چیزی مده تا زاهد بمانند.
@khomeynhistory
✅ به اطلاع می رساند اخیراً کلیپی در فضای مجازی منتشر شده که ضمن اشاره به برخی اختلاف نظرهای سیاسی امام خمینی با برادرشان آیت الله پسندیده، مدعی نگارش و ارسال نامه ای موهن و اعتراض آمیز در مرداد ۱۳۶۲از سوی مرحوم پسندیده خطاب به رهبر فقید انقلاب گشته است. تهیه کننده کلیپ مزبور در ادامه ادعا نموده که محمد جواد مرادی نیا در کتاب "خاندان امام خمینی به روایت اسناد" وجود این نامه را تایید کرده است. در این رابطه لازم است موءکداً اعلام نمایم اینجانب نه در کتاب مورد اشاره و نه در هیچ یک از آثار و مصاحبه های خویش، هرگز وجود چنین نامه ای را تاءیید نکرده ام و این موضوع کاملاً کذب و بی اساس است. اینجانب به عنوان یک کارشناس و پژوهشگر تاریخ بر این باورم که نامه مزبور جعلی است و مهمترین دلایل جعلی بودن آن می تواند، یکی وجود نداشتن دستخط مرحوم پسندیده و دیگری تعارض جدی محتوای آن با قیودات اخلاقی ایشان باشد. برادر بزرگ رهبر فقید انقلاب در محاورات و مکاتبات خویش هیچ گاه از چهارچوب اخلاق اسلامی و انسانی خارج نشد و ساحت شخصیتی خود را با برخورد اهانت آمیز با دیگران آلوده نساخت. والسلام
🔹محمد جواد مرادی نیا (پژوهشگر تاریخ)
@khomeynhistory
🔹محمد جواد مرادی نیا (پژوهشگر تاریخ)
@khomeynhistory