Telegram Web
این روزا حال همه غریب و داغونه. آینده‌ای نامطمئن همه چیز رو به حالت توقف درآورده.
این‌که ما هنوز کتاب معرفی می‌کنیم به این خاطره که شاید بین اخبار وحشتناک، کمی مایه‌ی حواس‌پرتی بشیم.
وگرنه حال پیتر رو داریم، که به خاطر جنگ، مجبور شد روباهشو توی جنگل رها کنه...
روباهی به نام پکس، ماجرای پیتر و پکس هست که جنگ اون‌ها رو از هم جدا می‌کنه. انتخابی که سخت بوده ولی تصورشون اینه که بهترین گزینه همین می‌تونه باشه...


سرباز اسباب‌بازی با صورت روی ریشه‌ی درهم تنیده‌ی درخت گردویی افتاده بود، طوری که انگار خودش را ناامید به زمین انداخته باشد. سلاح کوچک او که قنداقش همیشه به صورت چسبیده بود، حالا تا قبضه توی برگ‌های خشک فرو رفته بود. روباه با یک تکان اسباب‌بازی را بیرون آورد و به دندان گرفت. بعد روی دو پای عقبی‌اش نشست تا پسر بیاید و او را پیدا کند. ص 12


📎www.klidar.ir
📎www.tgoop.com/klidarnews
📎instagram.com/instaklidar
#کتاب_امروز:
📗 #زمانی_برای_دویدن
#مایکل_ویلیامز

کلبه‌کتاب‌کلیدر/ #هانیه_قدمگاهی:
نشر پرتقال رو با کتاب‌های نوجوانش می‌شناسیم اما بعضی داستان‌هاش برای بزرگسال هم خیلی جالب توجه و تاثیرگذار می‌تونه باشه و اطلاعات جدیدی بهمون میده. مثل کتابی که می‌خوام معرفی کنم. از نوشته‌ی پشت جلدش چیزی نمیشه فهمید. صرفا بخش کوتاهی از متن کتاب رو نوشته. برای همین بدون پیش‌فرض ذهنی وارد داستانی تلخ از سرنوشت مردمانی از آفریقا میشی که شاید تابه‌حال هیچ اطلاعی ازشون نداشتی و اسمی هم ازشون به گوشت نخورده باشه. کتاب «زمانی برای دویدن» داستان دئو رو برامون میگه. پسری از اهالی زیمبابوه که همون اوایل کتاب عزیزانش رو از دست میده و با برادرش مجبور به فرار از شهر زادگاهش میشه. بیش‌تر از این نمی‌خوام چیزی رو از داستان لو بدم. با هم قسمتی از متن رو می‌خونیم:

به من گفت: «پشت سرمون چی می‌بینی دئو؟»
جواب دادم: «چادرهای اردوگاه و ون‌های پلیس.»
«رنج و مصیبت دئو، رنج و عذاب مردم. این چیزیه که پشت‌سر ماست.»
حق با او بود. به قدری در اردوگاه ژوهانسبورگ و همین اردوگاه در کیپ‌تاون بدبختی و مصیبت کشیده بودم که منظورش را از این حرف بفهمم.
دوباره پرسید: «پیش رویت چی می‌بینی؟»
گفتم: «دریا.»
«نه، دئو! نه. چیزی جلوی روی ما نیست. زندگی ما همین‌جا تموم میشه. این جا آخر دنیاست. می‌دونی دئو! خیلی دردناکه که آرزوهای آدم به باد بره؛ اما از اون دردناک‌تر اینه که سرزمینت، وطنت، جایی رو که توی تموم دنیا فقط به اون جا تعلق داری، از دست بدی...»

📗زمانی برای دویدن، نویسنده: مایکل ویلیامز، مترجم: #فاطمه_طاهری، #نشر_پرتقال


www.klidar.ir
www.tgoop.com/klidarNews
instagram.com/instaklidar
زخمی اگر بر قلب بنشیند، تو نه می‌توانی زخم را از قلب وابکنی و نه می‌توانی قلبت را دور بیندازی. زخم تکه‌ای از قلب توست. زخم اگر نباشد، قلب هم نیست. زخم اگر نخواهی باشد، قلبت را باید بتوانی دور بیندازی. قلبت را چگونه دور می‌اندازی؟ زخم و قلبت یکی هستند.

#جای_خالی_سلوچ، #محمود_دولت_آبادی، #نشر_چشمه

📎www.klidar.ir
📎www.tgoop.com/klidarnews
📎instagram.com/instaklidar
📗 #پرفروش‌های خرداد 1404
📕 در #کلبه‌کتاب‌کلیدر

📘 برای اطلاع از قیمت‌ و مشخصات کامل‌تر کتاب‌ها به سایت مراجعه کنید: www.klidar.ir
کلبه کتاب کلیدر
📗 #پرفروش‌های خرداد 1404 📕 در #کلبه‌کتاب‌کلیدر 📘 برای اطلاع از قیمت‌ و مشخصات کامل‌تر کتاب‌ها به سایت مراجعه کنید: www.klidar.ir
📗 #پرفروش‌های خرداد 1404
📕 در #کلبه‌کتاب‌کلیدر

🔹شب‌های روشن/ فیودور داستایفسکی/سروش حبیبی/ماهی
🔸سووشون/سیمین دانشور/خوارزمی
🔹تکه هایی از یک کل منسجم/پونه مقیمی/بینش نو
🔸نازنین/ فیودور داستایوسکی/یلدا بیدختی نژاد/چشمه
🔹زندگی خود را دوباره بیافرینید/ جفری یانگ/ حسن حمیدپور/ ارجمند
🔸سال بلوا /عباس معروفی/ققنوس
🔹خردم کن/ طاهره مافی/شبنم سعادت/کتاب مجازی
🔸بی پروا/ لورن رابرتس/پگاه فرهنگ مهر/داهی
🔹مرگ ایوان ایلیچ/ لئو تولستوی/سروش حبیبی/چشمه
🔸تاج دوقلوها /کاترین دویل/پگاه خدادادی/کتاب مجازی
🔹مشعلی در برابر شب/ صبا طاهر/مریم رفیعی/کتاب مجازی
🔸رقبای الهی/ ربکا راس/هانیه دوست اوشانی/کتاب مجازی
🔹شعله ورم کن/ طاهره مافی/مینا قنواتی/کتاب مجازی
🔸اولکر آبلا/ سرای شاهینر/مژده الفت/برج
🔹گیاهی به نام «خودم»/ کیم اینجو/سارا شهبازپور/دانش آفرین
🔸تصمیم گرفتم خودم باشم/ کیم سوهیون/فریماه بیابانی/دانش آفرین
🔹کتابخانه نیمه شب/ مت هیگ/محمد صالح نورانی زاده/کوله پشتی
🔸قصه های من و بابام (کتاب اول:بابای خوب من)/ اریش ازر/ایرج جهانشاهی/فاطمی
🔹شیطان/ لئو تولستوی/سروش حبیبی/چشمه
🔸سمفونی مردگان/ عباس معروفی/ ققنوس
🔹همه چیز در قدیم ماند/جواد دهنوخلجی/ واج
🔸شهاب طارم اسرار (بیوگرافی جامع حیدر یغما شاعر خشتمال نیشابوری و گزیده اشعار) /ابوالفضل یغما، حیدر یغما/ توحیدمنش
🔹هری پاتر و سنگ جادو /جی.کی. رولینگ/سعید کبریایی/ تندیس
🔸زوال بشری/ اوسامو دازای/قدرت الله ذاکری/ نشر وال
🔹تصمیم گرفتم بی خیال باشم/ کیم سوهیون/فریناز بیابانی/دانش آفرین
🔸رهایم کن/ طاهره مافی/مینا قنواتی/کتاب مجازی
🔹365 روز من و خدا/ آکیرا/نهال سهیلی فر /داهی
🔸بوف کور /صادق هدایت/بدرقه جاویدان
🔹نامه به پدر/ فرانتس کافکا/الهام دارچینیان/نگاه
🔸اخگری در خاکستر/ صبا طاهر/مریم رفیعی/کتاب مجازی

#کتاب #پرفروش #کتابفروشی

www.klidar.ir
www.tgoop.com/klidarnews
instagram.com/instaklidar
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔸#چند_سطر_کتاب

اولین بار بود که اجازه دست او بود. صدایی از پشت سر التماس کرد «تو رو خدا حلالش کن. بذار راحت بره.»
انگار اگر او اجازه نمی‌داد، آقاجان نمی‌توانست کامل بمیرد و تا ابد به همان شکل روی سنگ مرده‌شورخانه می‌ماند. همه دور تا دور میت حلقه زده بودیم و زارزنان به دهان زن اول چشم دوخته بودیم. زن اول خم شد و توی گوش آقاجان چیزی گفت. زود زار زدن‌مان را قطع کردیم تا صدایش را بهتر بشنویم....

📙#آدم_های_زندگی_قبلی، #فریبا_وفی، #نشر_چشمه

📎www.klidar.ir
📎www.tgoop.com/klidarnews
📎instagram.com/instaklidar
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🧚🏻‍♀️
تصور بقیه وقتی می‌گم فانتزی می‌خونم...
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from انجمن داستان سیمرغ نیشابور (Mostafa Bayan)
شب سرای شاهینر برگزار می‌شود.

🖇 این نشست ادبی به همت انجمن کتاب سیمرغ، روز سه‌شنبه، ۱٠ تیر ماه از ساعت ۱۸ در موسسه مهرآیین واقع در بلوار امیرکبیر، امیرکبیر ۴ نبش امیرکبیر ۴/۵ برگزار می‌شود.

در این نشست مصطفی بیان و مریم حسینی درباره‌ی جدیدترین آثار این نویسنده‌ی تُرک صحبت خواهند کرد.

#سرای_شاهینر، متولد ترکیه، ۴۱ ساله، لیسانس روزنامه‌نگاری و کارشناس ارشد سینما است.

رمانِ «پله‌پله تنهایی» را در سال ۲٠۱۷ منتشر کرد. در سال ۲٠۱۸ برگزیده‌ی جایزه‌ی ادبی اورهان کمال شد و بر اساس این داستان، نمایشی نیز در استانبول ساخته و اجرا شده است.

همچنین در سال ۲٠۲۲ برای نگارش رمانِ «اولکر آبلا» برنده جایزه‌ی ادبی دویگو آسنا شد.

هر دو رمانِ «پله‌پله تنهایی» و «اولکر آبلا» با ترجمه‌ی #مژده_الفت توسط انتشارات #برج منتشر شده است.

@Simurgh_Dastan
#چند_سطر_کتاب

«می‌دانید زندگی دادن یعنی چه؟ شما بچه دارید اما می‌دانید زندگی دادن یعنی چه؟ زندگی تازه‌ای را تغذیه کردن. درآوردن آن از اندرونت؟ یک زندگی که وقتی دیگر روی این خاک خوب خدا نیستی، باز ادامه دارد. شاید شما ندانید، اما بیشتر کسانی که اینجا هستند، توی دست‌های من پا به دنیا گذاشته‌اند. من مادری هستم که آن‌ها را از رحم زنی تحویل گرفته. و درست همان‌طور که به تک‌تکشان با همین دست‌هایم خوشامد گفته‌ام، به این زمین هم حیات بخشیده‌ام. می‌فهمید چه دارم می‌گویم؟ زمین در من زندگی می‌کند.» به سینه‌اش مشت زد. «در درونم نطفه بسته و ریشه دوانده. درست این‌جا.»

#خیش_خم، #ایتامار_ویئیرا_ژونیور، #مهدی_غبرائی، #نشر_خوب

www.klidar.ir
www.tgoop.com/klidarnews
instagram.com/instaklidar
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
📚#کتاب_تازه

📕 جدایی پر دردسر (چگونه از فرد مبتلا به اختلال شخصیت جدا شویم)
#بیل_ادی، #رندی_کرگز، #ندا_افراسیابی_راد،
#نشر_اسبار، #روانشناسی
رقعی، شومیز، 300 صفحه
قیمت: 370.000 تومان

📗 عالی و دانی (نگاه پست مدرن به ادبیات و عرفان مردمی)
#مرتضی_قمشه_ای
#نشر_اطلاعات، #فلسفه_منطق
رقعی، شومیز، 160 صفحه
قیمت: 115000 تومان

📘 افسانه های آذربایجان
#صمد_بهرنگی، #بهروز_دهقانی
#نشر_فرمهر، #ادبیات_فارسی
رقعی، شومیز، 272 صفحه
قیمت: 325000 تومان

📓 پس لرزه ها
#نادیا_اووسو، #الهام_صیفی_کار
#نشر_البرز، #زندگینامه
رقعی، شومیز، 336 صفحه
قیمت: 310.000 تومان

📙 شکست ناپذیر
#رونی_اسالیوان، #حسین_گازر
#نشر_لیوسا، #رمان_خارجی
رقعی، شومیز، 320 صفحه
قیمت: 340.000 تومان


کلبه کتاب کلیدر @klidarnews
سفارش کتاب 👈 @klidarbook
پدرم روزی سی تا قرصش را خورد تا پنجاه و هفت سالگی که بلاخره قلبش از رسوبات سی سال مصرف داروهای سنگین اعصاب و روان از حرکت ایستاد. وقتی بالای سرش رسیدم دندان‌ها را در آورده بودند و توی ظرفی بغل تختش گذاشته بودند. دیگر رفته بود. چهره‌اش آنقدر آرام بود که فکر کردم رفتنِ جان از بدن برای همه هم بد نیست. این جان رنجور بالاخره رهایش کرده بود. او که توانسته بود از چندین جنگ جان به در ببرد و جنازه‌ی عزیزانش را در خاک مرزی گذاشته بود و نگهبان قبرستان فامیلی‌اش بود، اینجا جان به در نبرد و سرانجام از جنگی که گلوله‌ای مستقیم بر تنش ننشانده بود خلاص شد.

خم شدم روی صورتش. دیگر صدای نفسِ تنگش نبود. سرم را چسباندم به گوشش، گفتم من فلج عصب میانی گوش ندارم و چون تاب ضجه‌هاش را نداشتم، خواستم که نشنوم.
ص 19

📕نُه جستار تکان دهنده از تجربه‌های تلخ و گزنده‌ی نویسنده از جنگ، مرزنشینی، از خون‌هایی که شوروی در افغانستان ریخت تا زن‌ها و مردهایی که طالبان بی‌جانشان کردند...

کور سرخی: روایت‎ هایی از جان و جنگ ، #عالیه_عطایی، #نشر_چشمه
www.klidar.ir
www.tgoop.com/klidarnews
instagram.com/instaklidar
2025/07/06 12:56:48
Back to Top
HTML Embed Code: