یکمرد بهسرعت با اسبِ خود میتاخت اینطور به نظر میرسید که به مقصدِ مهمی میرود!
مردیکنار جاده فریاد زد کجا میروی؟ پاسخداد که نمیدانم، از اسب بپرس!
این داستان خیلی از انسانهاست که سوار بر عادتها غلط "میتازند.
مردیکنار جاده فریاد زد کجا میروی؟ پاسخداد که نمیدانم، از اسب بپرس!
این داستان خیلی از انسانهاست که سوار بر عادتها غلط "میتازند.
👍6
@tarbiytf
والدین عزیز به افت نمرات فرزندانتان توجه کنید چنانچه فرزند شما بدون وجود دلیل روشن و موجهی در درسهایش ناگهان دچار نقصان شد، باید به دنبال علت واقعی آن باشید. فراموش نکنید تا پاسخ قانع کنندهای برای این مشکل در زندگی آموزشی فرزندتان پیدا نکرده اید، موضوع را رها نکنید. یکی از نشانههای مصرف مواد در میان دانشآموزان افت تحصیلی بی دلیل است که باید مورد توجه خاص قرار بگیرد.
#فرزندپروری
https://www.tgoop.com/kodak_moslm
والدین عزیز به افت نمرات فرزندانتان توجه کنید چنانچه فرزند شما بدون وجود دلیل روشن و موجهی در درسهایش ناگهان دچار نقصان شد، باید به دنبال علت واقعی آن باشید. فراموش نکنید تا پاسخ قانع کنندهای برای این مشکل در زندگی آموزشی فرزندتان پیدا نکرده اید، موضوع را رها نکنید. یکی از نشانههای مصرف مواد در میان دانشآموزان افت تحصیلی بی دلیل است که باید مورد توجه خاص قرار بگیرد.
#فرزندپروری
https://www.tgoop.com/kodak_moslm
Telegram
آموزش کودکان مسلمان
@Oraz11آیدی مدیران
@said_majid
بچه ها مهربان ترین فرشته های سرزمین دوست داشتنتان بزرگترین نعمت دنیاست لطفا کانال را به دیگران معرفی فرمایید ودرگروه هاکانال ها وفضاها به اشتراک بگذارید
@kodak_moslm
لینک گروه برای دعوت ازمخاطبین
https://www.tgoop.com/islamkodak
@said_majid
بچه ها مهربان ترین فرشته های سرزمین دوست داشتنتان بزرگترین نعمت دنیاست لطفا کانال را به دیگران معرفی فرمایید ودرگروه هاکانال ها وفضاها به اشتراک بگذارید
@kodak_moslm
لینک گروه برای دعوت ازمخاطبین
https://www.tgoop.com/islamkodak
👍4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♥️می گویند قلب هر
کس به اندازه مشت
بسته اوست….
♥️اما من قلب هایی را
دیده ام که به اندازه
دنیایی از
“محبت” عمیقند
♥️دلهای بزرگی که
هیچ وقت در مشت های
بسته جای نمی گیرند
https://www.tgoop.com/kodak_moslm
کس به اندازه مشت
بسته اوست….
♥️اما من قلب هایی را
دیده ام که به اندازه
دنیایی از
“محبت” عمیقند
♥️دلهای بزرگی که
هیچ وقت در مشت های
بسته جای نمی گیرند
https://www.tgoop.com/kodak_moslm
❤4🥰1
هر روز خود را با❁﷽❁شروع کنید.
ٱلـسَّـلَـامُ وَ عَـلَـیـکُـمُ وَرَحـمَـةُٱلـلَّـهِ
🌷ڕۆژ تان باش هاوڕێیانی ئازیز🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🗓 ئەمڕۆ یه کشه ممه
🍂۰۹ی به فرانباری۲۷۲۴ی کوردی
🍂۰۹ی د ه ی ۱٤۰۳ی هەتاوی
🍂 ۲۸ی دیسێمبەری ۲۰۲۴ی زایینی
🍂 ۲۸ی جه ماد و سانی ۱۴۴۶ی مانگی
🟢🕌 اوقات شرعی جوانرود
اذان صبح : ۰۶:۰۴
طلوع : ۰۷:۳۵
اذان ظهر : ۱۲:۲۶
اذان عصر : ۱۴:۵۹
اذان مغرب : ۱۷:۲۸
اذان عشاء : ۱۸:۳۸
طول روز: ۱۱ ساعت و ۲۴ دقیقه
"بەهیوای روژیکی خۆش بۆ هەموولایەک"
#دعوت کننده به خیر
#همانند انجام دهنده اش اجر میبرد
#خودمان را از اجر محروم نکنیم
#گروه را به اقوام و فامیل های خویش معرفی کنیم تا در اجر آن سهیم باشیم.
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃🍂🌸
✨🍃🍂🌸🍃🍂🌸🍃✨
ٱلـسَّـلَـامُ وَ عَـلَـیـکُـمُ وَرَحـمَـةُٱلـلَّـهِ
🌷ڕۆژ تان باش هاوڕێیانی ئازیز🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🗓 ئەمڕۆ یه کشه ممه
🍂۰۹ی به فرانباری۲۷۲۴ی کوردی
🍂۰۹ی د ه ی ۱٤۰۳ی هەتاوی
🍂 ۲۸ی دیسێمبەری ۲۰۲۴ی زایینی
🍂 ۲۸ی جه ماد و سانی ۱۴۴۶ی مانگی
🟢🕌 اوقات شرعی جوانرود
اذان صبح : ۰۶:۰۴
طلوع : ۰۷:۳۵
اذان ظهر : ۱۲:۲۶
اذان عصر : ۱۴:۵۹
اذان مغرب : ۱۷:۲۸
اذان عشاء : ۱۸:۳۸
طول روز: ۱۱ ساعت و ۲۴ دقیقه
"بەهیوای روژیکی خۆش بۆ هەموولایەک"
#دعوت کننده به خیر
#همانند انجام دهنده اش اجر میبرد
#خودمان را از اجر محروم نکنیم
#گروه را به اقوام و فامیل های خویش معرفی کنیم تا در اجر آن سهیم باشیم.
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃🍂🌸
✨🍃🍂🌸🍃🍂🌸🍃✨
❤1
Forwarded from قرآن آموزان مسجد حضرت رسولﷺشهر جوانرود
#۳۶۵_روز_با_پیامبر
روز ۴۷ - علی در خانه شادمانی
محمد ﷺ خیلی به فکرِ اقوامش بود. به ویژه عمویش، ابو طالب را بسیار دوست داشت. در سالهایی که نزدِ او زندگی میکرد، نیکیهای بسیاری از او دیده بود.
مدتی بود که ابو طالب در فقر و تنگدستی به سر میبرد. محمد ﷺ دوست داشت به او کمک کند. تعدادِ فرزندان ابوطالب زیاد بود. نمیتوانست چنان که میخواهد از آنها مراقبت کند. فرزندانش گاه سیر و گاهی گرسنه میخوابیدند. محمد ﷺ متوجهِ همه چیز بود. فکر کرد چگونه میتواند به عمویش کمک کند. سرانجام به تصمیمی رسید: پذیرفتنِ سرپرستیِ یکی از فرزندانِ او. با این کار، از بارِ عمویش کاسته میشد.
محمد ﷺ فکرش را با عمویش در میان گذاشت. عمو چون او را خیلی دوست داشت رویش را زمین نزد و پذیرفت که فرزندش، علی (رض)، با ایشان زندگی کند.
علی (رض) بسیار دانا و دوست داشتنی بود. به اندازه یک انسانِ بالغ و رشید افکارش پخته بود. محمد ﷺ را نیز بسیار دوست داشت. او هم از این تصمیم راضی و خشنود بود.
علی (رض) کودکی باهوش، نیرومند و قوی بود. بچههایی که در کوچه دعوا میکردند، با دیدنِ او از ترس میلرزید. از انسانهای خوب طرفداری و محافظت میکرد و انسانهای بد را میترساند. بسیار زیبا و به جا حرف میزد. درس خواندن را خیلی دوست داشت و به یادگیری چیزهای نیکو خیلی علاقهمند بود
حالا او هم در خانه محمد ﷺ زندگی میکرد؛ با شش فرزند زیبای دیگر، و زید، و از همه مهمتر نزد محمد ﷺ.
محمد ﷺ علاقه و محبت زیادی به علی (رض) داشت. همیشه با او به نیکی رفتار میکرد و هرگز دلش را نمینشست. علی (رض) با خود عهد کرده بود که هرگز از محمد ﷺ جدا نشود. خیلی چیزها بود که از او بیاموزد. با این افکار زندگی تازهاش را آغاز کرد. در چشم و دل و زبانش محمد ﷺ بود. همه کارهای او را بسیار دوست داشت؛ زیرا در هر کارِ او زیبایی متفاوتی مییافت.
از آسمان عشق بارید. یک توده از آن عشق در آن خانه زیبای مکه افتاد. کودکان خوشحال شدند. همه با این لبخند زیبا شدند. در چشم ها نور و در دلها عشق موج میزد.
ویژه_کودکان_و_نوجوانان
💞┈••✾•🍃🌺🍃•✾••┈💞
روز ۴۷ - علی در خانه شادمانی
محمد ﷺ خیلی به فکرِ اقوامش بود. به ویژه عمویش، ابو طالب را بسیار دوست داشت. در سالهایی که نزدِ او زندگی میکرد، نیکیهای بسیاری از او دیده بود.
مدتی بود که ابو طالب در فقر و تنگدستی به سر میبرد. محمد ﷺ دوست داشت به او کمک کند. تعدادِ فرزندان ابوطالب زیاد بود. نمیتوانست چنان که میخواهد از آنها مراقبت کند. فرزندانش گاه سیر و گاهی گرسنه میخوابیدند. محمد ﷺ متوجهِ همه چیز بود. فکر کرد چگونه میتواند به عمویش کمک کند. سرانجام به تصمیمی رسید: پذیرفتنِ سرپرستیِ یکی از فرزندانِ او. با این کار، از بارِ عمویش کاسته میشد.
محمد ﷺ فکرش را با عمویش در میان گذاشت. عمو چون او را خیلی دوست داشت رویش را زمین نزد و پذیرفت که فرزندش، علی (رض)، با ایشان زندگی کند.
علی (رض) بسیار دانا و دوست داشتنی بود. به اندازه یک انسانِ بالغ و رشید افکارش پخته بود. محمد ﷺ را نیز بسیار دوست داشت. او هم از این تصمیم راضی و خشنود بود.
علی (رض) کودکی باهوش، نیرومند و قوی بود. بچههایی که در کوچه دعوا میکردند، با دیدنِ او از ترس میلرزید. از انسانهای خوب طرفداری و محافظت میکرد و انسانهای بد را میترساند. بسیار زیبا و به جا حرف میزد. درس خواندن را خیلی دوست داشت و به یادگیری چیزهای نیکو خیلی علاقهمند بود
حالا او هم در خانه محمد ﷺ زندگی میکرد؛ با شش فرزند زیبای دیگر، و زید، و از همه مهمتر نزد محمد ﷺ.
محمد ﷺ علاقه و محبت زیادی به علی (رض) داشت. همیشه با او به نیکی رفتار میکرد و هرگز دلش را نمینشست. علی (رض) با خود عهد کرده بود که هرگز از محمد ﷺ جدا نشود. خیلی چیزها بود که از او بیاموزد. با این افکار زندگی تازهاش را آغاز کرد. در چشم و دل و زبانش محمد ﷺ بود. همه کارهای او را بسیار دوست داشت؛ زیرا در هر کارِ او زیبایی متفاوتی مییافت.
از آسمان عشق بارید. یک توده از آن عشق در آن خانه زیبای مکه افتاد. کودکان خوشحال شدند. همه با این لبخند زیبا شدند. در چشم ها نور و در دلها عشق موج میزد.
ویژه_کودکان_و_نوجوانان
💞┈••✾•🍃🌺🍃•✾••┈💞
👍3❤1
💠[ #سوگندهای_شرکی]📍
👌ای مسلمانان بپرهیزید از قسم یاد کردن به این موارد زیر:
✖️1-به پیرم.
✖️2-به شرفم.
✖️3-به پیغمبر.
✖️4-به جان پدرم.
✖️5-به جان مادرم.
✖️6-به جان فرزندم.
✖️7-به قبر.
✖️8-به فلان شیخ.
✖️9-به امام.
✖️10-به زیارت.
✖️ 11-به زنجیرپیامبر.
♦️زیرا قسم به هر کدام از موارد بالا شرک محسوب میشود.
🍂رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم میفرماید:هرکسی به غیر الله سوگند بخورد به یقین کفروشرک ورزیده است》
[متفق علیه]📚
👌ای مسلمانان بپرهیزید از قسم یاد کردن به این موارد زیر:
✖️1-به پیرم.
✖️2-به شرفم.
✖️3-به پیغمبر.
✖️4-به جان پدرم.
✖️5-به جان مادرم.
✖️6-به جان فرزندم.
✖️7-به قبر.
✖️8-به فلان شیخ.
✖️9-به امام.
✖️10-به زیارت.
✖️ 11-به زنجیرپیامبر.
♦️زیرا قسم به هر کدام از موارد بالا شرک محسوب میشود.
🍂رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم میفرماید:هرکسی به غیر الله سوگند بخورد به یقین کفروشرک ورزیده است》
[متفق علیه]📚
❤6👍3👏1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📢 کلیپ های تربیتی آموزشی
🔰 قسمت سوم
👈 با کودکان لجباز چگونه رفتار کنیم؟
زبان : فارسی
✔️ برای پیدا کردن سایر قسمت های این مجموعه روی عبارت #کلیپ_تربیتی کلیک کنید
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
https://www.tgoop.com/kodak_moslm
🔰 قسمت سوم
👈 با کودکان لجباز چگونه رفتار کنیم؟
زبان : فارسی
✔️ برای پیدا کردن سایر قسمت های این مجموعه روی عبارت #کلیپ_تربیتی کلیک کنید
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
https://www.tgoop.com/kodak_moslm
👍1
#همسرداری
۱_ به هیچ یک از اعضای خانواده اجازه ندهید به او بی احترامی کند.
۲_در مقابل کسی که به او بی احترامی می کند بایستید حتی اگر از خانواده خودتان باشد.
۳_ از تلاشی که برای زندگی تان می کند قدردانی کنید.
۴_در کارهای تان با او مشورت کنید.
۵_ برای رسیدن به اهدافتان با هم برنامه ریزی کنید.
۶_بیش از اندازه کار نکنید، برای او نیز وقت بگذارید.
۷_ اگر مرتکب اشتباهی شد، او را ببخشید.
۸_ طوری رفتار کنید که به او نیاز دارید.
۹_ تمام اوقات فراغت او را با کارهای منزل پر نکنید.
۱۰ مغرور نباشید و اشتباهات تان را بپذیرید.
۱_ به هیچ یک از اعضای خانواده اجازه ندهید به او بی احترامی کند.
۲_در مقابل کسی که به او بی احترامی می کند بایستید حتی اگر از خانواده خودتان باشد.
۳_ از تلاشی که برای زندگی تان می کند قدردانی کنید.
۴_در کارهای تان با او مشورت کنید.
۵_ برای رسیدن به اهدافتان با هم برنامه ریزی کنید.
۶_بیش از اندازه کار نکنید، برای او نیز وقت بگذارید.
۷_ اگر مرتکب اشتباهی شد، او را ببخشید.
۸_ طوری رفتار کنید که به او نیاز دارید.
۹_ تمام اوقات فراغت او را با کارهای منزل پر نکنید.
۱۰ مغرور نباشید و اشتباهات تان را بپذیرید.
❤6
هر روز خود را با❁﷽❁شروع کنید.
ٱلـسَّـلَـامُ وَ عَـلَـیـکُـمُ وَرَحـمَـةُٱلـلَّـهِ
🌷ڕۆژ تان باش هاوڕێیانی ئازیز🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🗓 ئەمڕۆ دوشه ممه
🍂۱۰ی به فرانباری۲۷۲۴ی کوردی
🍂۱۰ی د ه ی ۱٤۰۳ی هەتاوی
🍂 ۲۹ی دیسێمبەری ۲۰۲۴ی زایینی
🍂 ۲۹ی جه ماد و سانی ۱۴۴۶ی مانگی
🟢🕌 اوقات شرعی جوانرود
اذان صبح : ۰۶:۰۴
طلوع : ۰۷:۳۵
اذان ظهر : ۱۲:۲۷
اذان عصر : ۱۴:۵۹
اذان مغرب : ۱۷:۲۹
اذان عشاء : ۱۸:۳۹
طول روز: ۱۱ ساعت و ۲۵ دقیقه
"بەهیوای روژیکی خۆش بۆ هەموولایەک"
#دعوت کننده به خیر
#همانند انجام دهنده اش اجر میبرد
#خودمان را از اجر محروم نکنیم
#گروه را به اقوام و فامیل های خویش معرفی کنیم تا در اجر آن سهیم باشیم.
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃🍂🌸
✨🍃🍂🌸🍃🍂🌸🍃✨
ٱلـسَّـلَـامُ وَ عَـلَـیـکُـمُ وَرَحـمَـةُٱلـلَّـهِ
🌷ڕۆژ تان باش هاوڕێیانی ئازیز🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🗓 ئەمڕۆ دوشه ممه
🍂۱۰ی به فرانباری۲۷۲۴ی کوردی
🍂۱۰ی د ه ی ۱٤۰۳ی هەتاوی
🍂 ۲۹ی دیسێمبەری ۲۰۲۴ی زایینی
🍂 ۲۹ی جه ماد و سانی ۱۴۴۶ی مانگی
🟢🕌 اوقات شرعی جوانرود
اذان صبح : ۰۶:۰۴
طلوع : ۰۷:۳۵
اذان ظهر : ۱۲:۲۷
اذان عصر : ۱۴:۵۹
اذان مغرب : ۱۷:۲۹
اذان عشاء : ۱۸:۳۹
طول روز: ۱۱ ساعت و ۲۵ دقیقه
"بەهیوای روژیکی خۆش بۆ هەموولایەک"
#دعوت کننده به خیر
#همانند انجام دهنده اش اجر میبرد
#خودمان را از اجر محروم نکنیم
#گروه را به اقوام و فامیل های خویش معرفی کنیم تا در اجر آن سهیم باشیم.
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃🍂🌸
✨🍃🍂🌸🍃🍂🌸🍃✨
❤2
Forwarded from سید مجید حسینی
#۳۶۵_روز_با_پیامبر
روز ۴۸ - عقابی که مار را ربود
کعبه برای مردم خیلی مهم بود. از حضرت آدم به بعد، تمامِ پیامبران در آنجا عبادت کرده بودند. همه دعاها در کعبه قبول میشد. مردم از این بنای مقدس مثلِ چشمانشان مراقبت میکردند و هر وقت لازم میشد آن را مرمت و بازسازی میکردند.
باز کعبه نیاز به تعمیر داشت. سیل به داخلش نفوذ کرده بود. سقف نداشت.
دیوارها تَرَک برداشته بود، و در اثر آتشسوزی پردهاش سوخته بود.
آن روزها یک کشتی یونانی در نزدیکیهای جده به گِل نشسته بود. بارِ کشتی مصالح ساختمانی بود. مکیان تصمیم گرفتند با این مصالح، کعبه را بازسازی کنند. مصالح را خریدند و با معماران خیلی خوبی قرارداد بستند؛ اما جرأتِ آغاز این تعمیرات را نداشتند؛ زیرا زیرِ دیوارِ کعبه ماری لانه کرده بود. با دیدنِ کسانی که به قصدِ تعمیرِ کعبه میآمدند، عصبانی میشد و سرش را بلند میکرد و زبانش را برای زهر پاشیدن بیرون میآورد. همه از آن مار میترسیدند. مردم چاره ای نداشتند و مدتها مانده بودند که چه باید بکنند.
البته که الله این بنای مقدس را از مار و هر دشمنی محافظت میکرد. روزی مار بیرون آمده و آفتاب میگرفت. یکباره، بر بالای کعبه عقاب چالاکی پیدا شد. عقاب با بالهای بزرگ و بلندش بالای کعبه پرسه میزد. ناگهان به سرعت پایین آمده و مار را برداشت و با خود به آسمان برد. به این ترتیب، به فرمان الله مار از کعبه دور شد. مردم خوشحال و متحیر بودند و میگفتند:
"الله ما را از مار نجات داد. حالا به راحتی میتوانیم به تعمیر و بازسازیِ کعبه بپردازیم. معماران هم که آماده اند، چرا معطلیم؟ زود باشید کار را شروع و کعبه را به بهترین شکل تعمیر کنیم."
اهل مکه با اشتیاق آستین بالا زدند و با خوشحالی کار را آغاز کردند.
#ویژه_کودکان_و_نوجوانان
روز ۴۸ - عقابی که مار را ربود
کعبه برای مردم خیلی مهم بود. از حضرت آدم به بعد، تمامِ پیامبران در آنجا عبادت کرده بودند. همه دعاها در کعبه قبول میشد. مردم از این بنای مقدس مثلِ چشمانشان مراقبت میکردند و هر وقت لازم میشد آن را مرمت و بازسازی میکردند.
باز کعبه نیاز به تعمیر داشت. سیل به داخلش نفوذ کرده بود. سقف نداشت.
دیوارها تَرَک برداشته بود، و در اثر آتشسوزی پردهاش سوخته بود.
آن روزها یک کشتی یونانی در نزدیکیهای جده به گِل نشسته بود. بارِ کشتی مصالح ساختمانی بود. مکیان تصمیم گرفتند با این مصالح، کعبه را بازسازی کنند. مصالح را خریدند و با معماران خیلی خوبی قرارداد بستند؛ اما جرأتِ آغاز این تعمیرات را نداشتند؛ زیرا زیرِ دیوارِ کعبه ماری لانه کرده بود. با دیدنِ کسانی که به قصدِ تعمیرِ کعبه میآمدند، عصبانی میشد و سرش را بلند میکرد و زبانش را برای زهر پاشیدن بیرون میآورد. همه از آن مار میترسیدند. مردم چاره ای نداشتند و مدتها مانده بودند که چه باید بکنند.
البته که الله این بنای مقدس را از مار و هر دشمنی محافظت میکرد. روزی مار بیرون آمده و آفتاب میگرفت. یکباره، بر بالای کعبه عقاب چالاکی پیدا شد. عقاب با بالهای بزرگ و بلندش بالای کعبه پرسه میزد. ناگهان به سرعت پایین آمده و مار را برداشت و با خود به آسمان برد. به این ترتیب، به فرمان الله مار از کعبه دور شد. مردم خوشحال و متحیر بودند و میگفتند:
"الله ما را از مار نجات داد. حالا به راحتی میتوانیم به تعمیر و بازسازیِ کعبه بپردازیم. معماران هم که آماده اند، چرا معطلیم؟ زود باشید کار را شروع و کعبه را به بهترین شکل تعمیر کنیم."
اهل مکه با اشتیاق آستین بالا زدند و با خوشحالی کار را آغاز کردند.
#ویژه_کودکان_و_نوجوانان
👍3❤2
📚سومین مسابقه مجازی کتابخوانی مجموعه برای نسل فردا📚
در این مسابقه، از شما دعوت میکنیم تا بخشی از کتاب مورد علاقهتان را با ما به اشتراک بگذارید.😍
📖قوانین شرکت در مسابقه:
🔻حداقل یک جمله و حداکثر یک بند از کتاب را به صورت متن، برای ما ارسال کنید.
🔻مشخصات خود را که شامل(نام و نام خانوادگی، محل سکونت و شماره تماس) میباشد، ذکر کنید.
🔻 آثار ارسالی در کانال به اشتراک گذاشته شده و مورد نظرسنجی قرار میگیرند و هر متنی بیشترین لایک را داشته باشد برنده محسوب میشود.
🔻به ۱۰ نفر از شرکت کنندگان با بیشترین لایک، جوایز نقدی اهدا خواهد شد.😍
⏱مهلت ارسال: تا ساعت ۱۲ شب ۱۱ دی ماه
📆تاریخ نظرسنجی: ۱۳ تا ۱۵ دی ماه
🔗آیدی ارسال:
https://www.tgoop.com/Rashad_f13
🆔 https://www.tgoop.com/mos_ketab
در این مسابقه، از شما دعوت میکنیم تا بخشی از کتاب مورد علاقهتان را با ما به اشتراک بگذارید.😍
📖قوانین شرکت در مسابقه:
🔻حداقل یک جمله و حداکثر یک بند از کتاب را به صورت متن، برای ما ارسال کنید.
🔻مشخصات خود را که شامل(نام و نام خانوادگی، محل سکونت و شماره تماس) میباشد، ذکر کنید.
🔻 آثار ارسالی در کانال به اشتراک گذاشته شده و مورد نظرسنجی قرار میگیرند و هر متنی بیشترین لایک را داشته باشد برنده محسوب میشود.
🔻به ۱۰ نفر از شرکت کنندگان با بیشترین لایک، جوایز نقدی اهدا خواهد شد.😍
⏱مهلت ارسال: تا ساعت ۱۲ شب ۱۱ دی ماه
📆تاریخ نظرسنجی: ۱۳ تا ۱۵ دی ماه
🔗آیدی ارسال:
https://www.tgoop.com/Rashad_f13
🆔 https://www.tgoop.com/mos_ketab
👍3🔥1
#نکتهتربیتی
اگر فرزندتان نشانه های زیر را دارد، داد زدن، دعوا کردن و تنبیه کردن برایش شدیدا مضر است:❌
ناخن جویدن، شب ادراری، لکنت، کابوس، اضطراب جدایی، بدغذایی، عدم کنترل ادرار یا مدفوع، خود ارضایی.❌
این رفتارها می تواند نشانه اضطراب در کودک باشد که با رفتار درست والدین حل شود، اما اگر مراقب فرزندتان نباشید می تواند تبدیل به افسردگی، اختلالات شخصیتی، یا وسواس شود.
⚠️پس این نشانه ها را به عنوان اخطاری تلقی کنید که فرزندتان نیاز به محیطی آرام و شاد دارد و باید این محیط را برایش فراهم کنید.
https://www.tgoop.com/kodak_moslm
اگر فرزندتان نشانه های زیر را دارد، داد زدن، دعوا کردن و تنبیه کردن برایش شدیدا مضر است:❌
ناخن جویدن، شب ادراری، لکنت، کابوس، اضطراب جدایی، بدغذایی، عدم کنترل ادرار یا مدفوع، خود ارضایی.❌
این رفتارها می تواند نشانه اضطراب در کودک باشد که با رفتار درست والدین حل شود، اما اگر مراقب فرزندتان نباشید می تواند تبدیل به افسردگی، اختلالات شخصیتی، یا وسواس شود.
⚠️پس این نشانه ها را به عنوان اخطاری تلقی کنید که فرزندتان نیاز به محیطی آرام و شاد دارد و باید این محیط را برایش فراهم کنید.
https://www.tgoop.com/kodak_moslm
👍4
#تربیت_فرزند
◻️۶ نکته ای که هر مادری باید بدونه:
▫️اگه کودکتون تب کرد: یه حلقه پیاز بذارین کف پاش و با جوراب بپوشونین، تب کودکتون به سرعت پایین میاد.
▫️اگه کودکتون همیشه خسته و رنگ پریده است: آهن بدنش کمه. داخل غذاش از گوشت، عدس، اسفناج و کشمش استفاده کنید.
▫️اگه بدن کودکتون مدام عفونت میگیره: سلنیوم بدنش کمه. بهش ماهی، میگو و تخمه ی آفتابگردون بدید.
▫️اگه موهای کم پشتی داره: از خاکشیر و سیاه دونه استفاده کنین و اونها رو تو سوپ و شربت و غذاش بریزید.
▫️اگه وزن پایینی داره: میان وعده بهش بستنی بدین و توی غذاها به جای روغن از کره استفاده کنین و از ماکارانی و حلیم و شیربرنج غافل نشید.
▫️اگه کودکتون دور دهان و بینیش خشکی میزنه: یعنی ویتامین B12 بدنش کمه. برای درمان بهش مرغ، شیر و ماست بدین.
https://www.tgoop.com/kodak_moslm
◻️۶ نکته ای که هر مادری باید بدونه:
▫️اگه کودکتون تب کرد: یه حلقه پیاز بذارین کف پاش و با جوراب بپوشونین، تب کودکتون به سرعت پایین میاد.
▫️اگه کودکتون همیشه خسته و رنگ پریده است: آهن بدنش کمه. داخل غذاش از گوشت، عدس، اسفناج و کشمش استفاده کنید.
▫️اگه بدن کودکتون مدام عفونت میگیره: سلنیوم بدنش کمه. بهش ماهی، میگو و تخمه ی آفتابگردون بدید.
▫️اگه موهای کم پشتی داره: از خاکشیر و سیاه دونه استفاده کنین و اونها رو تو سوپ و شربت و غذاش بریزید.
▫️اگه وزن پایینی داره: میان وعده بهش بستنی بدین و توی غذاها به جای روغن از کره استفاده کنین و از ماکارانی و حلیم و شیربرنج غافل نشید.
▫️اگه کودکتون دور دهان و بینیش خشکی میزنه: یعنی ویتامین B12 بدنش کمه. برای درمان بهش مرغ، شیر و ماست بدین.
https://www.tgoop.com/kodak_moslm
❤4
ڪارهایی ڪه فرزندتان باید هر روز انجام دهد
خندیدن، در آغوش گرفته شدن و بوسیده شدن، دویدن، پریدن، از شادی جیغ ڪشیدن و بازی ڪردن.
هر روز برای فرزندتان زمانی را برای دویدن و پریدن و از شادی جیغ ڪشیدن اختصاص دهید. فرزندتان را جایی ببرید ڪه آزادانه بازی ڪند و بپرد. هر روز با فرزندتان بخندید.
با پریدن و دویدن، قلب، ریه ها، استخوانها، غضروف زانوها و ماهیچه ها رشد میڪنند و قوی میشوند. با خندیدن و در آغوش گرفته شدن هورمون لذت و شادی ترشح میشود و باعث سلامت روانی و فیزیڪی بچه ها میشود.
https://www.tgoop.com/kodak_moslm
خندیدن، در آغوش گرفته شدن و بوسیده شدن، دویدن، پریدن، از شادی جیغ ڪشیدن و بازی ڪردن.
هر روز برای فرزندتان زمانی را برای دویدن و پریدن و از شادی جیغ ڪشیدن اختصاص دهید. فرزندتان را جایی ببرید ڪه آزادانه بازی ڪند و بپرد. هر روز با فرزندتان بخندید.
با پریدن و دویدن، قلب، ریه ها، استخوانها، غضروف زانوها و ماهیچه ها رشد میڪنند و قوی میشوند. با خندیدن و در آغوش گرفته شدن هورمون لذت و شادی ترشح میشود و باعث سلامت روانی و فیزیڪی بچه ها میشود.
https://www.tgoop.com/kodak_moslm
❤4
هر روز خود را با❁﷽❁شروع کنید.
ٱلـسَّـلَـامُ وَ عَـلَـیـکُـمُ وَرَحـمَـةُٱلـلَّـهِ
🌷ڕۆژ تان باش هاوڕێیانی ئازیز🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🗓 ئەمڕۆ سی شه ممه
🍂۱۱ی به فرانباری۲۷۲۴ی کوردی
🍂۱۱ی د ه ی ۱٤۰۳ی هەتاوی
🍂 ۳۰ی دیسێمبەری ۲۰۲۴ی زایینی
🍂 ۳۰ی جه ماد و سانی ۱۴۴۶ی مانگی
🟢🕌 اوقات شرعی جوانرود
اذان صبح : ۰۶:۰۵
طلوع : ۰۷:۳۷
اذان ظهر : ۱۲:۲۷
اذان عصر : ۱۵:۰۰
اذان مغرب : ۱۷:۳۰
اذان عشاء : ۱۸:۴۰
طول روز: ۱۱ ساعت و ۲۵ دقیقه
"بەهیوای روژیکی خۆش بۆ هەموولایەک"
#دعوت کننده به خیر
#همانند انجام دهنده اش اجر میبرد
#خودمان را از اجر محروم نکنیم
#گروه را به اقوام و فامیل های خویش معرفی کنیم تا در اجر آن سهیم باشیم.
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃🍂🌸
✨🍃🍂🌸🍃🍂🌸🍃✨
ٱلـسَّـلَـامُ وَ عَـلَـیـکُـمُ وَرَحـمَـةُٱلـلَّـهِ
🌷ڕۆژ تان باش هاوڕێیانی ئازیز🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🗓 ئەمڕۆ سی شه ممه
🍂۱۱ی به فرانباری۲۷۲۴ی کوردی
🍂۱۱ی د ه ی ۱٤۰۳ی هەتاوی
🍂 ۳۰ی دیسێمبەری ۲۰۲۴ی زایینی
🍂 ۳۰ی جه ماد و سانی ۱۴۴۶ی مانگی
🟢🕌 اوقات شرعی جوانرود
اذان صبح : ۰۶:۰۵
طلوع : ۰۷:۳۷
اذان ظهر : ۱۲:۲۷
اذان عصر : ۱۵:۰۰
اذان مغرب : ۱۷:۳۰
اذان عشاء : ۱۸:۴۰
طول روز: ۱۱ ساعت و ۲۵ دقیقه
"بەهیوای روژیکی خۆش بۆ هەموولایەک"
#دعوت کننده به خیر
#همانند انجام دهنده اش اجر میبرد
#خودمان را از اجر محروم نکنیم
#گروه را به اقوام و فامیل های خویش معرفی کنیم تا در اجر آن سهیم باشیم.
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃🍂🌸
✨🍃🍂🌸🍃🍂🌸🍃✨
❤2
Forwarded from سید مجید حسینی
#۳۶۵_روز_با_پیامبر
روز ۴۹ - سنگ بهشتی
هیجانِ فراوانی در مکه حاکم بود. تعمیراتِ کعبه داشت به اتمام میرسید. نوبتِ جایگذاری حجر الأسود - سنگی که میگفتند از بهشت فرو افتاده است - بود. هر قبیلهای میخواست رئیس خودشان این کار را انجام دهد؛ تا افتخار آن نصیب آنان شود. در این موضوع به توافق نمیرسیدند. یک باره دعوای بزرگی در گرفت. دعوا بر سرِ اینکه کدام گروه این کار را بکند.
پیرمردی خردمند که دانست فرجامِ این دعوا تلخ خواهد شد، به افرادِ حاضر در کعبه گفت:
"گوش کنید! بیائید برای حلِ این موضوع از میان خود حَکَمی را برگزینیم. هر کس را که او انتخاب کرد، سنگ را در جایش بگذارد. به نظرِ من اولین کسی را که وارد مسجد الحرام شد حَکَم قرار دهیم."
همه این پیشنهاد را پذیرفتند. هیجان به اوج خود رسیده بود. با نزدیک شدنِ حَکَم لبخندی بر لب ها نقش بست؛ چون آن فرد، محمد امین بود، که همه بسیار دوستش داشتند. الله او را فرستاده بود. همه خوشحال شدند، و یک صدا فریاد زدند:
"محمد امین میآيد. او امینترین فرد است، هر تصمیمی بگیرد همه بدان عمل خواهیم کرد."
محمد ﷺ آمد و با چهرهای خندان به آنها سلام داد. چون چند روزی در سفر بود و تازه به مکه رسیده بود. از اوضاع خبر نداشت. ماجرا را برایش بازگو کردند. محمد ﷺ به آنها گفت:
"برای من چادری بیاورید."
فوراً چادری آوردند. آن را پهن کرد. همه با کنجکاوی او را تماشا میکردند.
محمد ﷺ گفت:
"حالا هر کدام از رؤسایِ قبایل گوشهای از چادر را بگیرند."
سرانِ قبایل گوشههای چادر را گرفتند. همه با هم سنگ را بلند کردند. بعد محمد ﷺ، خودش آن را در جایش قرار داد. به این ترتیب همه با هم سنگ مقدس را در جایش نهادند. مشکل حل شد، و همه راضی بودند.
از آن روز به بعد، حجر الأسود، آن سنگ بهشتی در همان جایی است که پیامبرمان ﷺ قرار داده بود. کسانی که آن را بوییده و بوسیده اند، میگویند هنوز بوی خیلی خوشی از آن به مشام میرسد.
#ویژه_کودکان_و_نوجوانان
روز ۴۹ - سنگ بهشتی
هیجانِ فراوانی در مکه حاکم بود. تعمیراتِ کعبه داشت به اتمام میرسید. نوبتِ جایگذاری حجر الأسود - سنگی که میگفتند از بهشت فرو افتاده است - بود. هر قبیلهای میخواست رئیس خودشان این کار را انجام دهد؛ تا افتخار آن نصیب آنان شود. در این موضوع به توافق نمیرسیدند. یک باره دعوای بزرگی در گرفت. دعوا بر سرِ اینکه کدام گروه این کار را بکند.
پیرمردی خردمند که دانست فرجامِ این دعوا تلخ خواهد شد، به افرادِ حاضر در کعبه گفت:
"گوش کنید! بیائید برای حلِ این موضوع از میان خود حَکَمی را برگزینیم. هر کس را که او انتخاب کرد، سنگ را در جایش بگذارد. به نظرِ من اولین کسی را که وارد مسجد الحرام شد حَکَم قرار دهیم."
همه این پیشنهاد را پذیرفتند. هیجان به اوج خود رسیده بود. با نزدیک شدنِ حَکَم لبخندی بر لب ها نقش بست؛ چون آن فرد، محمد امین بود، که همه بسیار دوستش داشتند. الله او را فرستاده بود. همه خوشحال شدند، و یک صدا فریاد زدند:
"محمد امین میآيد. او امینترین فرد است، هر تصمیمی بگیرد همه بدان عمل خواهیم کرد."
محمد ﷺ آمد و با چهرهای خندان به آنها سلام داد. چون چند روزی در سفر بود و تازه به مکه رسیده بود. از اوضاع خبر نداشت. ماجرا را برایش بازگو کردند. محمد ﷺ به آنها گفت:
"برای من چادری بیاورید."
فوراً چادری آوردند. آن را پهن کرد. همه با کنجکاوی او را تماشا میکردند.
محمد ﷺ گفت:
"حالا هر کدام از رؤسایِ قبایل گوشهای از چادر را بگیرند."
سرانِ قبایل گوشههای چادر را گرفتند. همه با هم سنگ را بلند کردند. بعد محمد ﷺ، خودش آن را در جایش قرار داد. به این ترتیب همه با هم سنگ مقدس را در جایش نهادند. مشکل حل شد، و همه راضی بودند.
از آن روز به بعد، حجر الأسود، آن سنگ بهشتی در همان جایی است که پیامبرمان ﷺ قرار داده بود. کسانی که آن را بوییده و بوسیده اند، میگویند هنوز بوی خیلی خوشی از آن به مشام میرسد.
#ویژه_کودکان_و_نوجوانان
❤7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
☑ سوز سرما در خیمههای غزه🩸
تصویری دلخراش از یک کودک فلسطینی که از شدت سرما مقابل خیمه محل اسکان موقت خود در غزه میلرزد...
این کودک در شرایطی بدون لباس گرم و سرپناه مناسب در مقابل بادهای سرد و بارانهای شدید قرار دارد که هزاران نفر از آوارگان فلسطینی، پس از تخریب خانههایشان در حملات اشغالگران اسرائیلی در وضعیت مشابه به سر میبرند.
تنها در یک هفته گذشته 7 فلسطینی از جمله 6 کودک بر اثر شدت سرما جان خود را از دست دادهاند.
اللهم هوِّن برد الشتاء على أهل غزة، وعلى عبادك المستضعفين في كل مكان، اللهم إنّا نستودعك كل من لا مأوى لهُ فابسط دِفء رحمَتك على جميع المُسلمين.
تصویری دلخراش از یک کودک فلسطینی که از شدت سرما مقابل خیمه محل اسکان موقت خود در غزه میلرزد...
این کودک در شرایطی بدون لباس گرم و سرپناه مناسب در مقابل بادهای سرد و بارانهای شدید قرار دارد که هزاران نفر از آوارگان فلسطینی، پس از تخریب خانههایشان در حملات اشغالگران اسرائیلی در وضعیت مشابه به سر میبرند.
تنها در یک هفته گذشته 7 فلسطینی از جمله 6 کودک بر اثر شدت سرما جان خود را از دست دادهاند.
اللهم هوِّن برد الشتاء على أهل غزة، وعلى عبادك المستضعفين في كل مكان، اللهم إنّا نستودعك كل من لا مأوى لهُ فابسط دِفء رحمَتك على جميع المُسلمين.
😢12🔥1💔1
به قهرمانی معتصم میبالیم که به خاطر درخواست کمک یک زن، سپاهی کامل فراهم کرد. پس چه شده که ما انگشتانمان را در گوشهایمان گذاشتهایم و فریاد زنان غزه را نمیشنویم؟ چرا آنها را میبینیم که از زیر آوار به صورت تکهتکه بیرون آورده میشوند، اما روی برمیگردانیم و حتی اگر نگاه کنیم، غیرت مردانهای در دفاع از ناموسمان در ما به حرکت درنمیآید؟ چه نسل بدی هستیم که از پیشینیان خود تنها داستانهای جوانمردیشان را حفظ کردهایم و در مسیر آنها گام برنداشتهایم!
ما اخلاق بزرگوارانه جاهلیان را میستاییم و حق داریم آنها را ستایش کنیم، اما ادعای پیوند با آنها داریم، در حالی که هیچ شباهتی به آنها نداریم. به جوانمردی مطعم بن عدی افتخار میکنیم، هنگامی که پیامبر صلیاللهعلیهوآله نزد او پناه آورد و او به فرزندانش گفت: «سلاح برگیرید و در اطراف خانه آماده باشید، چراکه من محمد را پناه دادهام!»
اما چه شده که مردم غزه صبح و شام بخاطر الله و بخاطر پیوندی که در میان ما و ایشان است از ما طلب میکنند و فریاد میزنند: آیا کسی هست که به ما پناه دهد؟ اما ما هیچ نمیگوییم، گویی پرندهای بر سرمان نشسته است! و میدانیم که آنچه ریخته میشود خون است، نه آب؛ و آنچه تکهتکه میشود بدنهاست، نه شاخهها! چرا ما به این صحنه چنان عادت کردهایم که گویی فیلمی است که از سال گذشته تا کنون تماشا میکنیم!
میان خود از محاصرهی قریش بر مسلمانان در شعب ابیطالب صحبت میکنیم و از سخن زهير بن أبي أمیه، که در آن زمان مشرک بود، به وجد میآییم: «ای مردم مکه! آیا غذا بخوریم و لباس بپوشیم، در حالی که بنیهاشم در حال هلاک شدناند، نه چیزی از آنها خریداری میشود و نه چیزی به آنها فروخته میشود؟ به خدا قسم تا این صحیفه ظالمانه شکسته نشود، آرام نمیگیرم!»
پس چه شده که ما غذا میخوریم، مینوشیم و لباس میپوشیم، در حالی که اهل غزه در حال هلاک شدناند، استخوانهای فرزندانشان از گرسنگی بیرون زده است و کاروانهای کمکها در گذرگاهها منتظر اجازه دشمنشان است که به آنها برسند؟ حیف دانستیم که با شکم سیر کشته شوند و قبول کردیم که گرسنگی و قتل را بر آنان جمع کنیم. آیا ننگ نیست که نه اخلاق اسلامی داریم و نه جوانمردی جاهلی؟
به سخن هشام بن عمرو بن حارث افتخار میکنیم که همراهانش را به دفع ظلم ترغیب کرد:
«ای زهير! آیا راضی شدهای که غذا بخوری، لباس بپوشی و با زنان نکاح کنی، در حالی که خویشانت در آن وضع هستند؟
ای مطعم! آیا راضی شدهای که دو طایفه از بنیعدی بن عبد مناف نابود شوند و تو شاهد و موافق این امر باشی؟»
و حال ما راضی شدهایم که از قتل اهل خود روی برگردانیم. عضوی را که باید با تب و شببیداری برایش به حرکت درآییم، قطع کردیم. شب طولانی خوابیدیم و به او گفتیم: «به مرگ خود صبح کن!»
چگونه میتوانیم در چشم فرزندانمان نگاه کنیم، در حالی که آنها میدانند اگر فردا به سرشان آنچه امروز بر کودکان غزه آمده برسد، ما از آنها دفاع نخواهیم کرد؟ چگونه میتوانیم در چشم زنانمان نگاه کنیم، در حالی که میدانند ما از ناموسشان دفاع نخواهیم کرد و اگر فردا به آنان همان برسد که امروز به زنان غزه رسیده، آنها را تسلیم خواهیم کرد و بین ناموس و ناموس فرقی نمیگذاریم؟
شهادت میدهم که او رسول خداست، و راستگو و مورد تصدیق است، و ما از کمی نیستیم، اما مانند کف روی سیل هستیم!
ادهم شرقاوی
ما اخلاق بزرگوارانه جاهلیان را میستاییم و حق داریم آنها را ستایش کنیم، اما ادعای پیوند با آنها داریم، در حالی که هیچ شباهتی به آنها نداریم. به جوانمردی مطعم بن عدی افتخار میکنیم، هنگامی که پیامبر صلیاللهعلیهوآله نزد او پناه آورد و او به فرزندانش گفت: «سلاح برگیرید و در اطراف خانه آماده باشید، چراکه من محمد را پناه دادهام!»
اما چه شده که مردم غزه صبح و شام بخاطر الله و بخاطر پیوندی که در میان ما و ایشان است از ما طلب میکنند و فریاد میزنند: آیا کسی هست که به ما پناه دهد؟ اما ما هیچ نمیگوییم، گویی پرندهای بر سرمان نشسته است! و میدانیم که آنچه ریخته میشود خون است، نه آب؛ و آنچه تکهتکه میشود بدنهاست، نه شاخهها! چرا ما به این صحنه چنان عادت کردهایم که گویی فیلمی است که از سال گذشته تا کنون تماشا میکنیم!
میان خود از محاصرهی قریش بر مسلمانان در شعب ابیطالب صحبت میکنیم و از سخن زهير بن أبي أمیه، که در آن زمان مشرک بود، به وجد میآییم: «ای مردم مکه! آیا غذا بخوریم و لباس بپوشیم، در حالی که بنیهاشم در حال هلاک شدناند، نه چیزی از آنها خریداری میشود و نه چیزی به آنها فروخته میشود؟ به خدا قسم تا این صحیفه ظالمانه شکسته نشود، آرام نمیگیرم!»
پس چه شده که ما غذا میخوریم، مینوشیم و لباس میپوشیم، در حالی که اهل غزه در حال هلاک شدناند، استخوانهای فرزندانشان از گرسنگی بیرون زده است و کاروانهای کمکها در گذرگاهها منتظر اجازه دشمنشان است که به آنها برسند؟ حیف دانستیم که با شکم سیر کشته شوند و قبول کردیم که گرسنگی و قتل را بر آنان جمع کنیم. آیا ننگ نیست که نه اخلاق اسلامی داریم و نه جوانمردی جاهلی؟
به سخن هشام بن عمرو بن حارث افتخار میکنیم که همراهانش را به دفع ظلم ترغیب کرد:
«ای زهير! آیا راضی شدهای که غذا بخوری، لباس بپوشی و با زنان نکاح کنی، در حالی که خویشانت در آن وضع هستند؟
ای مطعم! آیا راضی شدهای که دو طایفه از بنیعدی بن عبد مناف نابود شوند و تو شاهد و موافق این امر باشی؟»
و حال ما راضی شدهایم که از قتل اهل خود روی برگردانیم. عضوی را که باید با تب و شببیداری برایش به حرکت درآییم، قطع کردیم. شب طولانی خوابیدیم و به او گفتیم: «به مرگ خود صبح کن!»
چگونه میتوانیم در چشم فرزندانمان نگاه کنیم، در حالی که آنها میدانند اگر فردا به سرشان آنچه امروز بر کودکان غزه آمده برسد، ما از آنها دفاع نخواهیم کرد؟ چگونه میتوانیم در چشم زنانمان نگاه کنیم، در حالی که میدانند ما از ناموسشان دفاع نخواهیم کرد و اگر فردا به آنان همان برسد که امروز به زنان غزه رسیده، آنها را تسلیم خواهیم کرد و بین ناموس و ناموس فرقی نمیگذاریم؟
شهادت میدهم که او رسول خداست، و راستگو و مورد تصدیق است، و ما از کمی نیستیم، اما مانند کف روی سیل هستیم!
ادهم شرقاوی
❤5👍2👏1