Telegram Web
🟣 کاربرد find به معنی نظر داشتن / حس  خاصی در مورد کسی یا چیزی داشتن

به دوساختار کاربردی این فعل دقت کنید:

🔰 find:
to have a particular feeling or opinion about something

find something + adj.

💢 You may find it hard to accept your illness.
ممکن پذیرفتن بیماریتان برای شما سخت باشد.

💢 You may find your illness hard to accept.
ممکن است پذیرش بیماری برای شما سخت باشد. ( قبول نداسته باشید که بیمار هستید).

💢 Do women find it more difficult to ask for a rise?
آیا درخواست افزایش حقوق برای خانمها دشوار است؟

💢 I found the book very interesting.
به نظرم این کتاب بسیار جالب بود.

💢 Hyperactive children find it difficult to concentrate.
کودکان بیش از حد فعال به سختی تمرکز می کنند.

find something + noun

💢 She finds it a strain to meet new people.
ملاقات افراد جدید برای او سخت است.

💢 She finds meeting new people a strain.
برای او ملاقات افراد جدید سخت است.


#نکته_کاربردی

📚@learn_for_keeps
5👍1
🟣 پادکست آموزشی شماره ۲

مو ضوع : چگونه باید لغات را یاد گرفت که فراموش نشوند؟ چه نکاتی در یادگیری لغات اهمیت دارند؟

اصلاحیه:
در پادکست عبارت be fond of به اشتباه با حرف اضافه in بکار رفت . با عرض معذرت این مورد را اصلاح می کنم.


#پادکستهای_آموزشی
2
🟣 دو معنی جالب فعل  break in

معنی اول : (در مورد ماشین صفر ) آب بندی شدن

💢 You need to  give the engine time to break in.
باید بزاری یه مدت  موتور ماشین آب بندی بشه.


معنی دوم : (کفش نو ) جا باز کردن

💢 I went for a walk to break in my new boots.
برای اینکه چکمه هام جا باز کنه پیاده روی کردم.


#اصطلاحات

📚@learn_for_keeps
👍4
Learn English forever
✏️ چجوری بگیم کفشهای او لنگه به لنگه است.
🟣 پاسخ:

💢 He is wearing mismatched / odd shoes.
او کفشهای لنگه به لنگه پاش کرده.
👍2
There's life in the old dog yet.

دود از کنده بلند میشه

cliché One still has vitality or the ability to perform certain actions despite one's advanced age.

💢 Did you see Grandpa out on the dance floor? There's life in the old dog yet!



be part of the furniture
حق آب و گل داشتن

Considered to be an intrinsic or fundamental part of the surroundings because one has been in a particular job or place for a long time.

💢 I can't envision the company without Bill. I mean, the man has been here for 40 years—he's part of the furniture!
نمی تونم شرکت را بدون بیل تصور کنم. منظورم مردیه که ۴۰ سال اینجاست. اون الان دیگه حق آب و گل داره.


#اصطلاحات

📚@learn_for_keeps
🟣 یک تمرین خوب برای یادگیری گرامر استفاده از ساختارهای متفاوت بر اساس یک موقعیت ( context ) است.  به مثال دقت کنید.

Context : When I came home from work, there was a cat in the living room.

وقتی از سرکار برگشتم خونه، یه گربه تو اتاق  نشیمن بود.

💢 You should have locked the door.
می بایست در رو قفل می کردی. ( اما قفل نکردی ) ( نصیحت )

💢 You must have left the door open.
حتما در رو باز گذاشتی. ( استنتاج )

💢 I wish you had closed the door.
ایکاش در رو بسته بودی. ( جمله آرزویی)

💢 If you had closed the door, the cat could not have entered the living room.
اگر در رو بسته بودی، گربه نمی تونست وارد اتاق نشیمن بشه‌. ( جمله شرطی نوع سوم )




✏️ حالا به همین صورت برای موقعیت زیر جمله سازی کنید:

Context: My friend got fired last week.

دوست من هفته پیش اخراج شد.


#نکته_کاربردی

📚@learn_for_keeps
👍4
🟣 جالبه بدونید که جملات unreal conditional یعنی نوع دوم و سوم را می تونیم با استفاده از کلمات but, or , و otherwise بازنویسی کنید. ،دوستان دقت کنید قبل از but و or باید کاما ، بگذارید اما قبل از otherwise باید از نقطه ویرگول ؛ استفاده کنید و بعدش کاما بگذارید.

ششدانگ مثالها را دنبال کنید  و بلافاصله تمرین انتهای پست رو انجام بدید تا این نکته محشر رو برای همیشه یاد بگیرید:

Type two: (‌ unreal present )

I would call him up if I had his number.
اگر (الان) شمارشو داشتم،  ( الان ) بهش زنگ‌میزدم.

💢 I would call him up, but I don't have  his number.
بهش زنگ‌می زدم اما الان شمارشو ندارم.

💢 I don't have his number, or I would call him.
شمارشو ندارم وگرنه بهش زنگ می زدم.

💢 I don't have his number
; otherwise,  I would call him.
شمارشو ندارم وگرنه بهش زنگ میزدم.



Type three: ( unreal past )

If I had known his address, I would have written him.
اگر آدرسشو  می داشتم ( در گذشته ) براش نامه نوشته بودم  ( در گذشته ).

💢 I would have written him, but I didn't know his address.
براش نامه می نوشتم اما آدرسشو نداشتم.

💢I didn't know his address, or I would have written him.
آدرسشو  نداشتم وگرنه براش نامه می نوشتم‌.

💢 I didn't know his address
;otherwise, I would have written him.
آدرسشو  نداشتم وگرنه براش نامه می نوشتم‌.


✏️ حالا این دو جمله شرطی را به همین صورت بازنویسی کنید:

Type two:

💢 He would buy a cell phone if he had enough money.
اگر (الان) پول به اندازه کافی داشت می تونست ( الان) یک موبایل بخره.

Type three:

💢 If she hadn't lost her way, she woul have been here sooner.
اگر (‌در گذشته ) مسیرشو گم نکرده بود زودتر به اینجا رسیده بود. ( در گذشته )



#نکته_کاربردی

📚@learn_for_keeps
👍7
🟣 ببینید بودن و نبودن یک کاما چه تغییری ایجاد می کنه.

مقایسه کنید:

💢 My friends, who are from England, are not here. (non-resteictive )
(همه) دوستان انگلیسی من اینجا نیستند.

توضیح :وقتی جمله واره توصیفی بین کاما می آید اشاره به all دارد. در این مثال جمله اینگونه معنی می دهد :

All of my English friends are not here.

💢 My friends who are from England  are not here. ( resteictive )
(بعضی از) دوستان انگلیسی من اینجا نیستند.

توضیح : وقتی جمله واره توصیفی بدون کاما باشد اشاره some دارد. در این مثال جمله اینگونه معنی می دهد :

Some of my English friends are not here.

در صحبت کردن این معانی با مکث کردن گوینده  ایجاد می شود. کاما یعنی مکث.

مثالی دیگر:

💢 The chairs, which were in bad condition, were sent for repair.
همه صندلی های خراب فرستاده شدند برای تعمیر.

💢 The chairs which were in bad condition were sent for repair.
بعضی از صندلی های خراب فرستاده شدند برای تعمیر.


#نکته_کاربردی

📚@learn_for_keeps
👍4
a cold fish
آدم سرد و نجوش

💢 Her husband is a real cold fish. It is impossible to tell whether he is happy or not.
شوهرش واقعا آدم نجوش و سردیه. غیر ممکنه بفهمی که آیا خوشحاله یانه.

#تصویری

📚@learn_for_keeps
3
eagle eye

چشمان تیز بین / مراقب

💢 They carried on working, under the eagle eye of the owner.
آنها تحت نظارت تیزبینانه مالک به کار ادامه دادند.


#تصویری

📚@learn_for_keeps
have/get butterflies (in your stomach)  (informal)
دلشوره داشتن / به دلشوره افتادن

 to feel very nervous before doing something:

💢 I always get butterflies before an exam.
من همیشه قبل از امتحان دلشوره بهم می یفته.


#تصویری

📚@learn_for_keeps
a frog in your throat
گرفتن صدا / انگار یه چیزی تو گلوم گیر کرده

difficulty speaking because your throat feels dry:

💢 I had a frog in my throat ,and I had to clear my throat several  times before I could answer.
قبل از اینکه بتونم پاسخ بدم صدام گرفت و مجبور شدم چند بار گلوم رو صاف کنم.


#تصویری

📚@learn_for_keeps
wake up and smell the ˈcoffee

(از خواب غفلت) بیدار شو و واقعیت را  ببین / بپذیر

 (American Englishinformal) used to tell somebody that they are wrong about a particular situation or have not been aware of something and it is time that they realized and accepted the truth: 

💢 It’s time to wake up and smell the coffee: you’re not going to pass this course unless you start working harder.
دیگه وقتشه که بیدار شی و واقعیت رو بپذیری : تا بیشتر کار نکنی این درس رو پاس نمیشی.

💢 Things have changed around here, Tom! Wake up and smell the coffee!
اینجا همه چیز تغییر کرده تام. بیدار شو و واقعیت را بپذیر.


#اصطلاحات

📚@learn_for_keeps
👍2
loud enough to wake the dead

صدا اونقدر بلنده که تا اون کله شهر شنیده میشه

Extremely noisy and disruptive.

💢 Would you two be quiet—you're loud enough to wake the dead!
میشه شما دو نفر ساکت بشید؟ صداتون تا اون کله شهر شنیده میشه.

💢 Having so many kids running around screaming all at once was loud enough to wake the dead.

صدای بچه هایی که همش می دوند و همزمان داد می زنند تا اون کله شهر میره.


#اصطلاحات

📚@learn_for_keeps
👍2
forked lightning


#تصویری

📚@learn_for_keeps
the fork of the tree


#تصویری

📚@learn_for_keeps
mutual admiration society
تره خرد کردن برای همدیگر / از همدیگر تعریف کردن/ تعریف و تمجید کردن

💢 The two men were a mutual admiration society, gushing about how much they were learning from each other.
آن دو مرد برای همدیگر تره خرد می کردند و مدام می گفتند که چقدر از همدیگر چیز یاد گرفتند.


#اصطلاحات

📚@learn_for_keeps
👍3
low beam
نور پایین

💢 Use your low beams for city driving.

💢 He dipped his headlights (= directed the light downwards) for the oncoming traffic

high beam
نور بالا
💢 Turn on your high beams.


#اصطلاحات

📚@learn_for_keeps
1
peace 
صلح / آرامش

a situation in which there is no war or fighting: 

There has been peace in the region for six years now.
شش سال است که در این منطقه صلح برقرار است.

truce
آتش بس موقت / آشتی موقت

 an agreement to stop fighting or arguing with each other for a limited period of time: 

💢 The rebels have ended a 17-month-old truce
شورشیان به آتش بس سه ماهه پایان دادند.

💢 He called for a truce between Israeli and Palestinian forces.
او خواهان ایجادآتش بس بین نیروهای فلسطین و اسراییل شد. 

💢 There was an uneasy truce between Lily and Stephen at dinner.
بین لیلی و استفن آشتی شکننده ای بر قرار است.

ceasefire 
آتش بس

an agreement to stop fighting for a limited period of time, especially in order to discuss making peace:

 The two sides agreed to a ceasefire which would come into force immediately.
دو طرف با آتش بس موافقت کردند که فورا لازم الاجرا شد.

armistice 
آتش بس

a formal agreement to stop fighting a war and to discuss making peace: 

The Korean armistice was signed in July 1953.
پیمان آتش بس کره در جولای ۱۹۵۳ به امضا رسید.

calm
آرامش
 a situation in which there is no violence, argument, or protest:

 💢 Attempts by the police to restore calm in the area failed.
تلاش پلیس برای ایجاد آرامش به شکست منجر شد.


#اصطلاحات

📚@learn_for_keeps
3👍1
2025/07/13 19:50:51
Back to Top
HTML Embed Code: